اثاث کشی
مشغول اثاث کشی هستیم!
یه جای جدید!
شفیعه میگه:
بابایی! اذیتم می کنه! شهیدا رو همینجا بموندونینیم!!! خخخخ
به خانومم میگم:
زبون مادریه دیگه !!! خخخخخ
مشغول اثاث کشی هستیم!
یه جای جدید!
شفیعه میگه:
بابایی! اذیتم می کنه! شهیدا رو همینجا بموندونینیم!!! خخخخ
به خانومم میگم:
زبون مادریه دیگه !!! خخخخخ
چرا دختران برای امر ازدواج باید «اذن پدر» داشته باشند؟! 1- طبیعت احساساتی بودن زنان این یک امتیاز بزرگ در زنان است که به واسطه آن نقشهای بزرگ و کلیدی همچون مادری و تربیت فرزندان به او سپرده شده است و طبیعتاً به لحاظ رعایت این طبیعت (که در نهاد همه زنان است مگر آن که به واسطه برخی کارها این حالت تحت الشعاع قرار گرفته و به حالت خمودی در آید) بعضی از محدودیتها در تصدی کارها یا مدیریت رفتاری برای آنان مقرر میشود. ناگفته پیداست همان طور که افلاطون گفته است: مادر با همان دستی که گهواره فرزند را تکان میدهد، با همان دست عالمی را تکان میدهد. مگر مدیران و رهبران جامعه جز دست پروردگان همین مادران هستند؟ از این رو رسول مکرم اسلام(ص) فرمودند: بهشت زیر پای مادران است، یعنی سعادت و شقاوت فرزندان تا حد بسیار بالایی مرهون رفتارها و تربیتهای مادران است. 2- طبیعت عقلانی مردان چه زنان و چه مردان از عقل و خرد برخوردارند لیکن در زنان استفاده از رهنمودهای عقلی بیشتر بروز مییابد در حالی که زنان به واسطه تأثیر احساسات و عواطف بر دریافتهای عقلانی آنها، عاطفیتر برخورد نموده، کمتر از مردان از آن رهنمودها استفاده میکنند. آری، پسران نیز گاهی احساساتی هستند و بر عکس، زنان نیز گاهی به دور از احساسات و عواطف، رفتار میکنند، لیکن این صفات روحی، در نوع مردان و زنان همان است که گفتیم و قانون نیز برای نوع افراد وضع میشود نه یکایک آنها، گر چه نباید از این نکته غفلت کرد که مشورت با پدر و مادر برای پسران نیز مورد توصیه اسلام است. 3- اجتماعیتر بودن مردان و کم تجربهتر بودن زنان نسبت به مردان در همه جوامع، مردان به هر دلیلی فرصتهای تجربه رفتارهای اجتماعی بیشتری دارند تا زنان، به ویژه آن که کار در بیرون از منزل برای تأمین زندگی همسر و فرزندان (خانواده) به عنوان یک وظیفه شرعی و قانونی به عهده پدر نهاده شده است و از طرف دیگر اختلاط بین زنان و مردان، ناپسند و نکوهیده است. طبیعتاً دختران به دلیل بیتجربه گیها و ناآشنایی با حیله و فریب و یا اخلاقیات اجتماعی، نیاز به کمک مشاورهای بیشتری دارند. به همین دلیل پدران به عنوان بهترین مشاوران دلسوز برای دختران در نظر گرفته شدهاند تا کسی نتواند با سوء استفاده از عواطف پاک و احساسات لطیف زنان و به دلیل کم تجربه بودن دختران، آنان را فریب داده، مایه انحطاط آنان را فراهم آورند و الا دخترانی که قبلاً شوهر کرده باشند، و از این تجربه برخوردار باشند، اجازه پدر برای ازدواج آنها شرط نیست. از این رو هر گاه پدران از حد مشاوره پا را فراتر نهاده به اجبار و تحمیل نظرات خود بپردازند اجازه آنان فاقد اعتبار است. توجه به نکات ذیل در فهم بهتر این حکم مفید است. شهوت در مرد غالب است و زن اسیر محبت است. آن چه مرد را میلغزاند و از پا در میآورد، شهوت است و آن چه زن را اسیر میکند این است که از زبان مردی نغمه محبت و صفا و وفا و عشق بشنود. رسول اکرم(ص)، این حقیقت را چهارده قرن پیش به وضوح بیان کرده، میفرماید: «این سخن مرد به زن که تو را دوست دارم، هرگز از دل زن بیرون نمی رود» و همین جنبه است که مردان ناپاک با استفاده از آن، احساس زن را به بازی میگیرند؛ چه بسیار دخترانی که با جملهای محبتآمیز از سوی پسری یا مردی ناپاک، منحرف شده و بدون هیچ تحقیقی دل به او سپرده است. پس لازم است دختر ناآزموده، با پدرش که از اندیشههای مردان بهتر آگاه است مشورت کند و موافقت او را جلب کند. اسلام با این کار، زن را تحقیر نکرده، بلکه دست حمایت خود را بر روی شانه او نهاده است. اگر پسران ادعا کنند که چرا قانون ما را ملزم به جلب موافقت پدران نکرده است، آن قدر دور از منطق نیست که کسی به نام دختران به لزوم جلب موافقت پدران اعتراض کند. افزون بر این، اگر مردی در ازدواج خود فریب بخورد، میتواند همسرش را طلاق بدهد، در حالی که اسلام برای زن حق طلاق قرار نداده است. از این رو، زن باید در کار خویش دقت و احتیاط بیشتری کند تا مبادا در وضعی قرار گیرد که نتواند به راحتی از آن رهایی یابد. البته باید گفت که همه فقهایی که اجازه ولی را در نکاح دختر شوهر نکرده، معتبر دانسته اند، قید میکنند که اعتبار اجازه ی ولی تنها در صورتی است که ولی بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه نکند. اگر ولی با وجود خواستگار شایسته و متناسب و مورد تمایل دختر، از دادن اجازه خودداری کند، نیازی به کسب اجازه از پدر نیست و شرط فوق ساقط است و همچنین هرگاه پدر دختر غایب باشد و به او دسترسی نباشد، اجازه پدر معتبر نیست. مطلب مسلم دیگر این است که پسران اگر به سن بلوغ برسند و واجد عقل و رشد باشند، خود اختیاردار خود هستند و کسی حق دخالت در ازدواج آنان را ندارد. اما دختر اگر یک بار شوهر کرده است و اکنون بیوه است، کسی حق دخالت در کار او را ندارد. اما وضع دختری که دوشیزه است و اولین بار است که میخواهد با مردی پیمان زناشویی ببندد، در این که پدر اختیاردار مطلق او نیست و نمیتواند بدون میل و رضای او، او را به هر کس که دلش میخواهد، شوهر بدهد، حرفی نیست. چنان که در روایتی هست: دختری نگران و هراسان نزد رسول اکرم(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله(ص)! پدرم برادرزادهای دارد و بیآن که نظر مرا بخواهد، مرا به عقد او درآورده است. حضرت فرمود: حالا که او این کار را کرده است، تو هم مخالفت نکن، صحه بگذار و زن پسرعمویت باش. دختر گفت: یا رسول الله(ص)! من پسر عمویم را دوست ندارم. چگونه زن کسی شوم که دوستش ندارم؟ حضرت فرمود: اگر او را دوست نداری هیچ، اختیار با خودت. برو هر کس را که خودت دوست داری، به شوهری برگزین. دختر عرض کرد: اتفاقاً او را خیلی دوست دارم و جز او کس دیگر را دوست ندارم و زن کسی غیر از او نخواهم شد، اما چون پدرم بی آن که نظر مرا بخواهد این کار را کرده است، به عمد آمدم، با شما سؤال و جواب کنم تا از شما این جمله را بشنوم و به همه زنان اعلام کنم از این پس پدران حق ندارند، سر خود هر تصمیمی که میخواهند بگیرند و دختران را به هر کس که دل خودشان میخواهد شوهر دهند. این روایت را فقهایی مانند شهید ثانی در مسالک و صاحب جواهر از طرق اهل سنت نقل کردهاند. خود پیغمبر اکرم(ص) هرگز اراده و اختیار دختر عزیز خود را در ازدواج سلب نکرد. هنگامی که علی بن ابی طالب(ع) برای خواستگاری زهرای مرضیه(س) نزد پیغمبر اکرم رفت، پیغمبر اکرم فرمود: «تاکنون چند نفر دیگر نیز به خواستگاری زهرا آمده اند و من با زهرا در میان گذاشته ام. اما او به علامت نارضایتی، چهره خود را برگردانده است. اکنون خواستگاری تو را به اطلاع او میرسانم». پیغمبر نزد زهرا رفت و مطلب را با دختر عزیزش درمیان گذاشت، ولی زهرا(س) بر خلاف نوبتهای دیگر، چهره خود را برنگرداند و با سکوت، رضایت خود را اعلام کرد و پیغمبر اکرم تکبیرگویان از نزد زهرا بیرون آمد.
| ||
برگرفته از: سایت ائمه جمعه |
اولین دستپخت خانم بود!
داماد با کلی ذوق و شوق در قابلمه رو باز کرد که غذا رو سرو کنه
کفگیر در دست - مثل کسی که برق سه فاز بهش وصل کرده باشند - خشکش زد!
خانوووم! اینهمه غذا؟!
مگه میخوای چیکار؟
جواب عروس فقط یه چیز بود:
مامانم اینجوری درست می کرد!!
یعنی خودش نمی دونست مامانش اینا شش نفر بودند و ما فقط دو نفر ؟!!
تازه اونام هر غذایی رو دو وعده می خوردند و تموم هم نمی شد!!
خلاصه با هر زور و ضربی که بود بعد یه هفته اولین دستپخت خانمی به سلامتی و میمنت به ته دیگ رسید!
قرار به این شد که من بعد مواد لازم رو آقا پیمانه کنه و خانم بپزه!
دومین غذای رسمی بانو بود و دلشوره غیر قابل وصف آقا!!
در زودپز رو که باز کرد!
واااای!
این بار ملاقه به دستش چسبید!
زودپز تا کله پرِ آب بود!
خیلی رسمی رو کرد به همسر:
پاشو برو یه طنابی بیار!
زن ترسی عجیب تو دلش افتاده بود!
طنابو که دست شوهر می داد با صدای لرزان گفت: میخوای چیکار کنی؟!
مرد:
می خوام به کمرم ببندم برم ته زودپز ببینم اون ته مها نخودی لوبیایی چیزی یافت میشه بیارم بالا از گرسنگی نمیریم!!
...
- از خاطرات دور و بری ها !! -
ولی واقعاً یکی از جدی ترین مشکلات اولیه زندگی همین امر پخت و پزه.
متأسفانه دختر خانوم ها به هر بهونه ای در منزل پدری دست به سیاه و سفید نمیزنن و نتیجه ش جز این نمی تونه باشه!
در حالی که یکی از امتیازات برشمرده در روایات ، مهارت آشپزی برای بانوان است:
قال رسول الله صلى الله علیه وآله: خیر نسائکم الطیبة الطعام ... - کافی ش ح 9461 -
و صد البته مسئله خوراک آنقدر هم نباید برجسته نشان داده شود که خدای ناکرده به سببی برای بهانه جویی پی در پی مردان تبدیل گردد.
منبع:
پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری
فلسفه مهریه :
از اعتراضاتی که جدیداً از طرف بعضی آقایان زیاد مطرح می شود و به مشروعیت آن می تازند این است که:
بلاشک در ازدواج زن و مرد هر دو منتفع و بهره مندند ، پس چرا مردان می بایست به خانم ها مهریه بپردازند؟!
جواب های زیادی میشه داد من جمله این جواب که در تفسیر نمونه آورده شده:
درست است که مرد و زن هر دو از زندگى زناشویى بطور یکسان سود مى برند، ولى نمى توان انکار کرد که در صورت جدائى زن و مرد ، زن متحمل خسارت بیشترى خواهد شد زیرا:
اولا مرد طبق استعداد خاص بدنى معمولا در اجتماع نفوذ و تسلط بیشترى دارد، و هر چند بعضى مى خواهند به هنگام سخن گفتن این حقیقت روشن را انکار کنند اما وضع زندگى اجتماعى بشر که با چشم مى بینیم حتى در جوامع اروپائى که زنان به اصطلاح از آزادى کامل برخوردارند نشان مى دهد که ابتکار اعمال پر درآمد بیشتر در دست مردان است .
بعلاوه مردان براى انتخاب همسر مجدد امکانات بیشترى دارند ولى زنان بیوه مخصوصا با گذشت قسمتى از عمر آنها، و از دست رفتن سرمایه جوانى و زیبائى ، امکاناتشان براى انتخاب همسر جدید کمتر است .
با توجه به این جهات روشن مى شود که:
امکانات و سرمایه اى را که زن با ازدواج از دست مى دهد بیش از امکاناتى است که مرد از دست مى دهد، و در حقیقت مهر چیزى است به عنوان جبران خسارت براى زن و وسیله اى براى تأمین زندگى آینده او.
و علاوه مسأله مهر معمولا به شکل ترمزى در برابر تمایلات مرد نسبت به جدائى و طلاق محسوب مى شود.
هرچند که مهر از نظر قوانین اسلام با برقرار شدن پیمان ازدواج به ذمه مرد تعلق مى گیرد و زن فوراً حق مطالبه آن را دارد، ولى چون معمولا به صورت بدهى بر ذمه مرد مى ماند، هم اندوخته اى براى آینده زن محسوب مى شود، و هم پشتوانه اى براى حفظ حقوق او و از هم نپاشیدن پیمان زناشوئى (البته این موضوع استثنائاتى دارد ولى آنچه گفتیم در غالب موارد صادق است )
...
تفسیر نمونه ذیل آیه 4 سوره نساء: وَآَتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً
_____________________________________________________________________________
اما روایتی از امام صادق دیدم که به فلسفه قشنگی برای این امر اشاره فرموده و حقیر آن را بازتر می کنم:
الإمام الصادق (علیه السلام):
إنما صار الصداق على الرجل دون المرأة وإن کان فعلهما واحدا فإن الرجل إذا قضى حاجته منها قام عنها ولم ینتظر فراغها فصار الصداق علیه دونها لذلک - میزان الحکمة باب الزواج ش 1643 -
درست است مرد و زن هر دو از ارتباط جنسی لذت می برند، اما مرد کامی گرفته و تمام.
ولی این ارتباط چند دقیقه ای برای زن آغاز کار است!
اوست که حامل نطفه مرد می گردد!
در ادامه ی آن ... ایام طولانی بارداری ، تحمل درد و رنج زایمان ، شیردهی و رسیدگی به کودک و ...
این تفاوت کم نیست! آنقدر که از طرف یک مرد حق شناس حتماً و حتماً نیاز به جبران دارد!
و مهر است که در این وادی دست مرد را گرفته و به خواست اخلاقی او جواب می دهد!
(ناگفته نماند مهر البته آنچنان نباید باشد که در حق مرد اجحاف گردد که متأسفانه در اغلب موارد هست )
رسول الله صلی الله علیه و آله :
ومن کانت له امرأة تؤذیه لم یقبل الله صلاتها ولا حسنة من عملها حتى تعینه وترضیه.
- وإن صامت الدهر، وقامت وأعتقت الرقاب، وأنفقت الاموال فی سبیل الله -
وکانت أول من یرد النار!
ثم قال رسول الله صلى الله علیه وآله:
وعلى الرجل مثل ذلک الوزر العذاب إذا کان لها مؤذیا ظالما
- بحارالانوار ج 73 ص 363 -
هر مردی که زنی آزار رسان داشته باشد خداوند نماز و دیگر اعمال حسنه ی او را قبول نفرماید! تا آنکه شوهر را از خود راضی نماید!
- هرچند تمام عمر روزه دار باشد و شب زنده دار ، و برده آزاد کند و اموالش را در راه خدا ببخشد -
و اول کسی خواهد بود که وارد جهنم گردد!!
سپس فرمود:
برای شوهر هم همین عذاب است اگر زن اذیت کن و ظالم باشد!
پیرمردی از اهالی شورگشت - زادگاه مرحوم آیت الله موسوی (مؤسس حوزه علمیه فضل بن شاذان نیشابور) - مهمون منزل حاج آقا شده بود!
ایشون جهت صبحونه هوای هم محلی خودشونو گرفته و پیاله ای عسل هم بر سفره گذاشته بودن!
پیر مرد لقمه ای بزرگ گرفته و نصف پیاله عسل را بلند کرده، بر لقمه گذاشت!!
تا خواست به دهان فرو ببره ، حاج آقا از دست او می چسبن و میگن:
رفیق! لقمه رو میخوای یا پیاله رو ؟!!!
شیرینی این مزاح بیش از شیرینی عسل سالهای سال در کام پیرمرد باقی ماند! خدایشان بیامرزد.
یک شب بی همسری
امام صادق علیه السلام می فرماید:
مردى نزد پدرم (امام محمد باقر علیه السلام) آمده بودند، پدرم به او فرمود:
آیا همسر دارى ؟
عرض کرد: خیر
فرمودند: من دوست ندارم دنیا و آنچه را در آن است داشته باشم ولى یک شب بدون همسر بسر ببرم!!
و اضافه کردند: دو رکعت نماز انسانى که همسر دارد بهتر است از عبادت شب و روز مردى که همسر ندارد!
سپس به او هفت دینار داده و فرمود:
با این پول ازدواج کن ...
و از قول پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله نقل نمودند که :
اتخذوا الاهل فانّه ارزق لکم ؛ تشکیل خانواده دهید که (بر خلاف تصور اکثر مردم ، ازدواج نه باعث فقر که ) سبب رزق و روزی بیشتر است - بحارالانوار ج 100 ص 217 -
بهترین بناء
وقال علیه السلام:
ما بنی فی الاسلام بناء أحب إلى الله عزوجل وأعز من التزویج - بحارالانوار ج 100 ص 222 -
هیچ ساختمانی در اسلام بنا نشده است که نزد خداوند محبوب تر و عزیزتر از امر ازدواج باشد!
نیت در ازدواج
عن النبی (صلى الله علیه وآله): من نکح لله وأنکح لله استحق ولایة الله - میزان الحکمة باب الزواج ش 1631 -
هر که به نیتی الهی ازدواج کند و به این نیت دیگران را ازدواج دهد ، لیاقت دوستی خداوند را پیدا کرده است.
ثمرات ازدواج
قال رسول الله صلى الله علیه وآله: زوجوا أیاماکم فان الله یحسن لهم فی أخلاقهم ویوسع لهم فی أرازقهم ویزیدهم فی مرواتهم - بحارالانوار ج 100 ص 222 -
افراد مجردتان را همسر بدهید که خداوند اخلاقشان را نیکو سازد ، و در رزق و روزی شان توسعه بخشد ، و به مردانگی و مروتشان بیفزاید.
سنت پیامبر
قال رسول الله صلّى اللّه علیه و آله : النکاح سنتى فمن رغب عن سنّتى فلیس منّى - بحارالانوار ج 100 ص 220 -
ازدواج از سنت من است و کسی که رویگردان از سنت من باشد ، از من نیست!!!
باز شدن درب رحمت
و قال صلى الله علیه وآله: یفتح أبواب السماء بالرحمة فی أربع مواضع: عند نزول المطر، وعند نظر الولد فی وجه الوالدین، وعند فتح باب الکعبة، وعند النکاح - بحارالانوار ج 100 ص 221 -
در چهار موضع درهای آسمان به رحمت گشوده می گردد (که دعای در آن را نباید از دست داد) :
1 - هنگام بارش باران 2 - هنگام نگاه (محبت آمیز ) فرزند به صورت والدین!! 3 - هنگام گشودن درب خانه کعبه 4 - هنگام ازدواج!!
حفظ دین
قال رسول الله صلى الله علیه وآله: من تزوج فقد أحرز نصف دینه، فلیتق الله فی النصف الباقی - بحارالانوار ج 100 ص 219 -
هر کس ازدواج نماید بطور مسلّم نصف دینش را حفظ نموده است، پس در نصف باقی خدا ترسی پیشه کند!
ازدواج در آغاز جوانی
عن النبی صلى الله علیه وآله قال: ما من شاب تزوج فی حداثة سنه إلا عج شیطانه یا ویله یا ویله عصم منی ثلثی دینه، فلیتق الله العبد فی الثلث الباقی - بحارالانوار ج 100 ص 221 -
هیچ جوانی در آغاز جوانی ازدواج نمی کند مگر اینکه شیطانش ناله ای سر دهد که : ای وای! دو سوم دینش را از دستبرد من محفوظ داشت.
پس این جوان باید در یک سوم باقیمانده تقوای الهی به خرج دهد.
خوابی برتر از عبادت
وقال صلى الله علیه وآله: المتزوج النایم أفضل عند الله من الصائم القائم العزب - بحارالانوار ج 100 ص 221 -
متأهل خوابیده نزد خداوند برتر است از مجردی که شب را زنده داری می کند و روز را روزه داری!
عبادت متأهل و مجرد
عن أبی عبد الله (الصادق) علیه السلام قال: رکعتان یصلیهما متزوج أفضل من سبعین رکعة یصلیها غیر متزوج - بحارالانوار ج 100 ص 219 -
دو رکعت نماز متأهل برتر است از هفتاد رکعت نماز مجرد!
دختران و درختان
الإمام الرضا (علیه السلام): نزل جبرئیل على النبی صلى الله علیه وآله فقال: یا محمد إن ربک یقرؤک السلام، ویقول: إن الأبکار من النساء بمنزلة الثمر على الشجر فإذا أینع الثمر فلا دواء له إلا اجتناؤه وإلا أفسدته الشمس، وغیرته الریح، وإن الأبکار إذا أدرکن ما تدرک النساء فلا دواء لهن إلا البعول، وإلا لم یؤمن علیهن الفتنة، فصعد رسول الله صلى الله علیه وآله المنبر فجمع الناس ثم أعلمهم ما أمر الله عزوجل به - میزان الحکمة باب الزواج ش 1640 -
جبرئیل بر پیامبر نازل شده گفت:
ای محمد! پروردگارت به تو سلام می رساند و می فرماید:
زنان باکره همانند میوه درختند، وقتی میوه رسید چاره ای جز چیدنش نیست وگرنه خورشید آن را فاسد نماید و باد آن را تغییر دهد!
و دختران هم هر وقت به حد زنانگی رسیدند دوایی جز شوهر برایشان نیست و الّا از فتنه در امان نخواهند بود!
پس پیامبر (ص) منبر رفته و در جمع مردم پیام الهی را ابلاغ فرمود.
از جمله گنهکاران
وقال علیه السلام لرجل (اسمه) عکاف: ألک زوجة ؟ قال: لا یا رسول الله قال: ألک جاریة ؟ قال: لا یا رسول الله قال: أفأنت موسر ؟ قال: نعم قال: تزوج وإلا فأنت من المذنبین - بحارالانوار ج100 ص 221 -
حضرت مردی را عکاف نام مخاطب قرار داده فرمود:
آیا همسر داری؟ گفت: نه یا رسول الله!
فرمود: کنیز داری؟ گفت: نه یا رسول الله!
فرمود: آیا توانایی مالی داری؟! گفت: بله.
فرمود: ازدواج کن وگرنه از جمله گنهکارانی!
بدترین های امت
قال رسول الله صلّى اللّه علیه و آله : شرار موتاکم العزّاب - بحارالانوار ج 100 ص 220 -
بدترین مردگان شما عزب های شما هستند!
ترک ازدواج بخاطر فقر
عن ابى عبدالله (الصادق)علیه السلام : من ترک التزویج مخافة العیلة فقد اساء الظن بالله - کافى ش ح 8492 -
هرکه ازدواج را از ترس فقر ترک گوید، به خداوند گمان بد برده است (من: خداوند در قرآن مجید آیه 32 نور فرموده است:
وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَى مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ )
ازدواج کن
رسول الله (صلى الله علیه وآله) - سأل رجلا من أصحابه فقال -: یا فلان هل تزوجت ؟ قال: لا ولیس عندی ما أتزوج به، قال: ألیس معک " قل هو الله أحد " ؟ قال: بلى، قال: ربع القرآن، قال: ألیس معک: " قل یا ایها الکافرون " ؟ قال: بلى، قال: ربع القرآن، قال: ألیس معک " إذا زلزلت " ؟ قال: بلى، قال: ربع القرآن. ثم قال: تزوج، تزوج، تزوج ! ! ! - میزان الحکمة باب الزواج ش 1636 -
حضرت رسول (ص) مردی از اصحابش را پرسید:
فلانی! آیا ازدواج کرده ای؟
گفت: نه ، و چیزی هم برای ازدواج ندارم.
فرمود: آیا قل هو الله احد همراهت نیست؟ گفت : بله. فرمود: یک چهارم قرآن!
فرمود: آیا قل یا ایها الکافرون همراهت نیست؟ گفت: چرا فرمود: یک چهارم (دیگر) قرآن
فرمود: آیا اذا زلزلت همراهت نیست؟ گفت: هست. فرمود: ربع دیگر قرآن!
بعد فرمود:
ازدواج کن! ازدواج کن! ازدواج کن!
اگر نمیتوانی ازدواج کنی
وقال رسول الله صلى الله علیه وآله: یا معشر الشباب من استطاع منکم الباه فلیتزوج، و من لم یستطعها فلیدمن الصوم فانه له وجاء - بحارالانوار ج 100 ص 220 -
ای گروه جوانان! هرکس توانایی بر ازدواج دارد پس ازدواج کند، و اگر ندارد پس مرتب روزه بگیرد که مانع شهوت است!
برترین واسطه گری
قال علی علیه السلام: ... وأفضل الشفاعات أن یشفع بین اثنین فی نکاح حتى یجمع شملهما - بحارالانوار ج 100 ص 222 -
و بهترین واسطه گری: وساطت در امر ازدواج است که دو نفر را به هم برساند.
ثمرات وساطت در ازدواج
قال رسول الله صلى الله علیه وآله: من عمل فی تزویج حلال حتى یجمع الله بینهما زوجه الله من الحور العین، وکان له بکل خطوة خطاها وکلمة تکلم بها عبادة سنة - بحارالانوار ج 100 ص 221 -
هر کس در ازدواجی حلال پادرمیانی و تلاش کند و به خواست الهی آن دو را به هم برساند ، خداوند حورالعینی به تزویج وی درآورد و برای او در هر گامی که برداشته و هر کلمه ای که صادر شده است، عبادت یک سال منظور خواهد گردید!!!
زن دادن مجردان
قال الصادق علیه السلام : من زوّج اعزبا کان ممن ینظر الله عزّ و جلّ الیه یوم القیامة - میزان الحکمة باب الزواج ش 1639 -
کسی که مجردی را همسر بدهد، از کسانی خواهد بود که خداوند متعال فردای قیامت بر ایشان نظر رحمت خواهد داشت!
روزى مأمون عبّاسى عدّه اى از علماء و حکما و قضات را جهت بحث با امام محمّد جواد علیه السلام - که در سنین 9 سالگى بود - به دربار خود دعوت کرد، که از جمله دعوت شدگان یحیى بن اکثم بود، که با توطئه اى از قبل تعیین شده خطاب به مأمون کرد و گفت :
یا امیرالمؤمنین ! آیا اجازه مى فرمائى از « ابوجعفر، محمّد جواد » سؤالى را جویا شوم ؟
مأمون گفت : از خود حضرت اجازه بگیر.
یحیى بن اکثم ، امام جواد علیه السلام را مخاطب قرار داد و عرضه داشت :
اى سرورم ! آیا اجازه مى فرمائى که سؤال کنم ؟
حضرت جواد علیه السلام فرمود: آنچه مى خواهى سؤال کن .
یحیى پرسید:
نظر شما درباره شخصى که احرام حجّ بسته است و در حین احرام حیوانى را شکار کند، چیست ؟
حضرت فرمود:
منظورت چیست ؟
آیا حیوان را در داخل حرم و یا بیرون از آن شکار کرده است ؟
آیا عالِم به مسئله بوده ، یا جاهل ؟
آیا از روى عمد و توجّه آن را شکار کرده ؟
آیا به تکلیف رسیده بوده یا نابالغ بوده است ؟
آیا دفعه اوّل شکار او بوده و یا آن که به طور مکرّر در حرم شکار انجام داده است ؟
و آیا شکار پرنده بوده ، یا غیر پرنده ؟
آیا شکار از حیوانات کوچک بوده ، یا از حیوانات بزرگ ؟
آیا در شب شکار کرده است ، یا در روز؟
آیا در احرام عمره شکار کرده ، یا در احرام حَجّة الا سلام ؟
و آیا آن شخص از گناه خود پشیمان شده بود، یا خیر؟
با طرح چنین فرع هائى از مسائل ، یحیى بن اکثم متحیّر و سرافکنده شد و عاجز و درمانده گشت ؛ و در میان تمام حضّار خجالت زده و شرمسار گردید.
و چون جمعیّت مجلس را ترک کردند و خلوت شد، امام علیه السلام به تقاضاى مأمون ، جواب تمام فروع آن مسائل را به طور کامل بیان نمود.
سپس مأمون خطاب به حضرت جواد الائمّه علیه السلام کرد و گفت : یاابن رسول اللّه ! اکنون شما سؤالى را براى یحیى بن اکثم مطرح نما، تا جواب آن را بگوید.
حضرت پس از اجازه از یحیى ، فرمود:
بگو، جواب این مسئله چگونه است :
شخصى در اوّل روز به زنى نگاه کرد؛ ولى نگاهش حرام بود.
و چون مقدارى از روز گذشت ، آن زن بر این شخص حلال گشت .
وقتى ظهر شد زن حرام گردید؛ و نزدیک عصر نیز حلال شد.
هنگامى که خورشید غروب کرد، زن دو مرتبه بر او حرام گشت .
همین که مقدارى از شب گذشت حلال گردید.
و همچنین در نیمه شب آن زن بر او حرام گردید.
و در هنگام طلوع سپیده صبح نیز بر آن شخص حلال گشت ؟!
یحیى گفت :
سوگند به خداى یکتا، جواب و علّت آن را نمى دانم ، و چنانچه صلاح مى دانى ، خودتان بیان فرما؟
امام جواد علیه السلام فرمود:
آن زن کنیز مردى بود، که نگاه کردن دیگران به او حرام بود، چون مقدارى از روز سپرى شد، شخصى آن کنیز را خریدارى نمود و بر او حلال شد، هنگام ظهر کنیز را آزاد کرد و بر او حرام گردید.
پس چون عصر فرا رسید آن کنیز را به ازدواج خود درآورد؛ و نیز بر او حلال شد، هنگام غروب خورشید زن را « ظهار » کرد و از جهت زناشوئى بر او حرام گشت .
پس از گذشت پاسى از شب با پرداخت کفّاره ظهار آن کنیز را مَحرم خود ساخت ؛ و در نیمه شب او را طلاق رجعى داد و باز بر او حرام گردید؛ و هنگام طلوع سپیده صبح نیز بدون جارى کردن صیغه عقد به او رجوع کرد و حلال گردید!
منبع:
چهل داستان و چهل حدیث از امام جواد (ع )
عبداللّه صالحى
صفوان بن یحیى روایت مى کند به امام رضا علیه السلام عرض کردم :
پیش از آنکه خداوند ابوجعفر - جواد - علیه السلام را به شما عطا فرماید در جواب ما مى فرمودید:
خدا به من پسرى عطا خواهد فرمود.
اینک که عطا فرموده و چشم ما را - به نور جمال او - روشن کرده است خداوند مرگ شما را براى ما پیش نیاورد، ولى اگر مسئله اى پیش آید، امام بعدی که خواهد بود؟!
امام به ابى جعفر علیه السلام که در مقابلش ایستاده بود اشاره کرد!!
گفتم :
فدایت شوم ؛ این سه ساله است!!!
فرمود:
سه ساله بودن چه ضررى دارد؟!! عیسى بن مریم در کمتر از سه سالگى حجت خدا بود!!
( من : و خوب 5 سال بعد، یعنی در سن 8 سالگی با شهادت پدر بزرگوارشان امام رضا (ع) به مقام امامت نائل آمدند! )
منبع:
زندگانى امام جواد علیه السلام
حسین ایمانى یامچى
مَنْ أصْغَى إلَى ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ، وَ إنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إبلِیسَ - بحار الانوار ج 2 ص 94 -
ترجمه:
هر کس به سخن وری گوش فرا دهد، براستی که بندگی او را پذیرفته است!
پس چنانچه سخنران از خدا بگوید، بنده ی خدا خواهد بود!
و اگر از زبان شیطان بگوید ، بنده ی شیطان خواهد بود!
از برنامه های مرحوم آیت الله سید محمد موسوی (مؤسس حوزه علمیه فضل بن شاذان نیشابور) رصد اوضاع درسی طلّاب توسط شخص ایشان بود.
به این منظور و بدون اطلاع قبلی طلبه ای را دعوت می کردند و از درسهاشون می پرسیدند چنانچه ضعف طلبه بر ایشان محرز می شد - آنچنانی که یکی از طلاب این مدرسه می گفت: - بدون رودربایستی و ملاحظات فامیلی و خویشی عذر ایشون رو می خواستند.
در موردی از طلبه ای سال اولی صرف فعل « اِقشَعَرَّ » رو طلبیده بودند و این طفلک هم که دستپاچه شده بود ، اینجوری شروع کرد به صرف کردن:
اِقشَعَرَّ حاج آقا! اِقشَعَرَّا حاج آقا! اِقشَعَرُّوا حاج آقا!
حاج آقا لبخندی زده فرمودند:
حضرت آقا اِقشَعَرَّ را صرف می کنن؟ یا حاج آقا را؟!
جوجه طلبه ها که خادم مدرسه رو به خوبی می شناختند!
هر از گاهی برای رفع خستگی و تنوع ، به عمد سر به سر او میگذاشتند و خرابکاری پشت خرابکاری!
خادم هم با عصبانیت ویژه خود صداشو بلند می کرد:
باز کی این کار رو کرده؟
و هر دفعه یکی از بچه ها می گفت:
« أنا »
و اون بنده خدا هم با همان صدای نخراشیده در حالی که با دسته جارو اونها رو دنبال می کرد ، می گفت:
أنا غلط کرده!!!
أنا ...ه خورده!!!
و بله دیگه، اینجور جواب دادن معناش این بود که بساط خرابکاری حالا حالا ها به راه خواهد بود!
پس از جنگ بدر، پیامبر (ص) دستور داد شهداى مسلمان را در قبر بگذارند و فرمود:
قبرها را در یک ردیف قرار دهید!! و دقت کنید که ظاهر قبرها خوب و زیبا باشد!!
یکى از مسلمانان گفت :
اى رسول خدا (ص) ! اگر ظاهر قبرها خوب و زیبا نباشد، تصور مى کنید که شهیدان را ناراحت کند؟!!
پیامبر (ص) در پاسخ فرمود:
آنها را ناراحت نمى کند، زندگان را ناراحت و اندوهگین مى کند!!!
زیرا مشاهده ی یک قبر زشت و ناموزون ، یکى از مناظر غم انگیز است!
- داستانها و پندها جلد 6 ، مصطفی زمانی وجدانی -
و در جریان دفن سعد بن معاذ چنین می خوانیم:
... به نزدیکى قبر سعد که رسیدند ، حضرت پیامبر (ص) خود داخل قبر شدند و او را در لحد گذاشتند و دستور دادند سنگ و آجر و وسایل دیگر را بیاورند!
سپس با دست مبارک خود، لحد را ساختند و خاک بر او ریختند و در آن خللى دیدند آنرا بر طرف کردند! و پس از آن فرمودند:
من مى دانم این قبر به زودى کهنه و فرسوده خواهد شد، لکن خداوند دوست دارد بنده ای را که وقتی کاری انجام می دهد، درست انجام داده و محکم کاری کند!!! ...
- داستانهای بحارالانوار ج 1 محمود ناصری ( با اندکی تغییر ) -
پاپ از اماکن مذهبی مسیحی خواستار پذیرش خانواده های مهاجران و نیز حمایت اسقف ها در اروپا از این موضوع شد.
به گزارش شفقنا به نقل از واحد مرکزی خبر، پاپ فرانسیس در مراسم مذهبی روز یکشنبه در میدان سان پیئترو در واتیکان، از کلیساها و اماکن مذهبی در همه نقاط اروپا خواست، مهاجران را پذیرا باشند.
پاپ سپس از اسقف های اروپا خواستار حمایت از این موضوع شد.
در همین زمینه، پاپ گفت:
من به کلیساها، صومعه ها، اماکن مذهبی و جوامع مذهبی در کل اروپا اعلام می کنم یک خانوار از مهاجران را پذیرش کنند.
هر کلیسا، هر جامعه مذهبی، هر صومعه و هر مکان مقدس اروپا، با شروع آن از مکان اسقف نشین در رم (پایتخت ایتالیا)، یک خانواده را میزبانی کند.
من به برادران اسقف خود در اروپا اعلام می کنم، در مراسم مذهبی خود از این پیام من حمایت کنند.
پاپ ادامه داد:
دو کلیسای واتیکان نیز در این روزها، دو خانوار آواره ها را پذیرش خواهد کرد.
_______________________________________________________________________________
بعد از حادثه دردناک ایلان و آرام گرفتن جسد این پسر بچه پناهجوی سوری بر سواحل ترکیه، که جامعه انسانی را به شدت تکان داد و باعث باز شدن مرزهای بسته به روی خیل مهاجران شد ، بعضی از اظهار نظرها اما در نیت خیرخواهی غربی ها انسان را دچار تردید می کند!
من جمله سخن خود پاپ.
من نمی دانم انگیزه از این پناه دادن واقعا چیست؟
انسان دوستی؟!
یا تبلیغ دینی؟
و در نهایت گرفتن هویت دینی مهاجران!
مخصوصاً با توجه به فرار جامعه غرب از فرزندآوری ، شاید کودکان و خانواده های مهاجر بهترین گزینه برای جبران این کمبود در آینده باشند.
دقت کنید:
مخاطب پیام پاپ کیست؟!
- اسقف ها (که تبلیغ مسیحیت در اولویت کار آنهاست)
محل پذیرش مهاجرین کجاست؟
- کلیساها ،صومعه ها ، جوامع مذهبی ، اماکن مقدسه اروپا
به چه نحو؟
- میزبانی هر مکان از یک خانواده ( فاصله انداختن بین مهاجرین )
به نظر شما پیام نداره؟!
این از پاپ!
اما سیاستمداران که هر اخم و لبخند آنها حساب شده و بر ساعت ها فکر و نقشه و برنامه بنا شده است ، بماند.
عدل الهی
إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضَاعِفْهَا وَیُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِیمًا (40) نساء -
یقیناً خدا به اندازه ی وزن ذره ای [به أحدی] ستم نمی کند. و اگر [هم وزن آن ذره] کار نیکی داشته باشد، آن را دو چندان می کند، و از نزد خود پاداشی بزرگ می دهد.
عدل الهی و بلاها
الف . حتمی بودن امتحان
أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آَمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ (2) وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ (3) عنکبوت -
آیا مردم گمان کرده اند ، همین که بگویند: ایمان آوردیم ، رها می شوند و [به وسیله ی جان، مال، اولاد، و حوادث] مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟!
در حالی که یقیناً کسانی را که پیش از آنان بودند ، آزمایش کرده ایم [پس اینان هم بی تردید آزمایش می شوند] مسلماً خدا کسانی را که [در ادعای ایمان] راست گفته اند، می شناسد. و قطعاً دروغگویان را نیز می شناسد.
انواع امتحانات
وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ (155) بقرة -
و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و محصولات [نباتی، یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش می کنیم. و صبر کنندگان را بشارت ده.
ب . فلسفه ی بلاها
1 - بلا ؛ امتحان بندگان
وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنْکُمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ (31) محمد -
مسلماً ما شما را امتحان می کنیم تا مجاهدان از شما و صابران را مشخص نمایییم ، و اخبار شما را نیز [که اعمال و اسرار شماست] می آزماییم [تا صدق و کذب شما را در همه ی امور معلوم بداریم.]
2 - جزای خود عمل
وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ (30) شوری -
هر آسیبی به شما رسد به سبب اعمالی است که مرتکب شده اید، و از بسیاری [از همان اعمال هم] در می گذرد!
3 - تضرع و زاری در پیشگاه خداوند
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ (42) انعام -
و بی تردید ما به سوی امّت هایی که پیش از تو بودند [پیامبرانی] فرستادیم ؛ پس آنان را [چون با پیامبران به مخالفت و دشمنی برخاستند] به تهیدستی و سختی و رنج و بیماری دچار کردیم ، تا [در پیشگاه ما] فروتنی و زاری کنند.
4 - بالا بردن مقام مؤمنان
وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ (155) الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ (156) أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ (157) بقرة -
و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و محصولات [نباتی، یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش می کنیم. و صبر کنندگان را بشارت ده.
همان کسانی که چون مصیبتی سخت به آنان رسد، می گویند: انا لله و انا الیه راجعون « ما مملوک خداییم و یقیناً به سوی او باز می گردیم »
آنانند که درودها و رحمتی از سوی پروردگارشان بر آنان است و آنانند که هدایت یافته اند.
5 - جلوگیری از غرور و سرکشی بندگان
وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَکَشَفْنَا مَا بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ (75) مؤمنون -
اگر به آنان رحم کنیم و آسیبی را که دچار آن هستند [از آنان] برطرف سازیم ؛ باز هم سرگردانند و در طغیانشان لجاجت می ورزند.
حکمت روزی اندک برای مؤمنان
وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَلَکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ (27) شوری -
اگر خدا رزق را بر بندگانش وسعت دهد ، در زمین سرکشی و ستم کنند. ولی آنچه را بخواهد به اندازه نازل می کند ؛ یقیناً او به بندگانش آگاه و بیناست.
6 - خیر و مصلحت بندگان
کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (216) بقرة -
جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر شده و حال آنکه برایتان ناخوشایند است!
و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است.
و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما زیان دارد ؛ و خدا [مصلحت شما را در همه ی امور] می داند و شما نمی دانید.
7 - بروز توانایی و استعدادها
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا (5) إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا (6) انشراح - شرح -
بی تردید با دشواری ، آسانی است! [آری] بی تردید با دشواری ، آسانی است!
ج . فلسفه آسایش کفار در دنیا
1 - بی ارزشی دنیا
لَا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی الْبِلَادِ (196) مَتَاعٌ قَلِیلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ (197) آل عمران -
رفت و آمد کافران در شهرها [با وسایل و ابزار فراوان و شوکت ظاهری] تو را به طمع نیندازد!
[این] برخورداری اندک [و ناچیزی از زندگی زودگذر دنیا] است ؛ سپس جایگاهشان دوزخ است و آن بد آرامگاهی ست.
2 - عذاب استدراجی - پلّه پلّه -
وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآَیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ (182) وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ (183) اعراف -
و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند ، به تدریج از جایی که نمی دانند [ به ورطه ی سقوط و هلاکت می کشانیم ، تا عاقبت به عذاب دنیا و آخرت دچار شوند]
و به آنان مهلت می دهیم [زیرا از سیطره ی قدرت ما بیرون رفتنی نیستند] یقیناً تدبیر و نقشه ی من استوار است.
3 - مهلت ، برای افزایش گناهان
وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ (178) آل عمران -
و کسانی که کافر شدند ، گمان نکنند مهلتی که به آنان می دهیم ، به سودشان خواهد بود!
جز این نیست که مهلتشان می دهیم تا بر گناه خود بیفزایند ، و برای آنان عذابی خوار کننده است.
4 - عدم قابلیّت دنیا برای مجازات کامل
وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ مَا تَرَکَ عَلَیْهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ (61) نحل -
و اگر خدا مردم را به سبب ستمشان مؤاخذه کند ، هیچ جنبنده ای را بر روی زمین باقی نمی گذاشت!
ولی آنان را تا مدتی معین مهلت می دهد ، پس هنگامی که اجلشان سر آید ، نه ساعتی پس می مانند و نه ساعتی پیش می افتند.
عدم غفلت خداوند از اعمال ستمگران
وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ (42)
و خدا را از آنچه ستمکاران انجام می دهند ، بی خبر مپندار.
مسلماً [کیفر] آنان را برای روزی که چشم ها در آن خیره می شود به تأخیر می اندازد.
5 - ثروت برای کفار ، مایه ی عذاب در دنیا
فَلَا تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ کَافِرُونَ (55) توبه -
اموال و فرزندانشان تو را به شگفت نیاورد ، خدا می خواهد آنان را در این زندگی دنیا به وسیله ی آنها عذاب کند ، و جانشان در حالی که کافرند بیرون رود!
6 - امتحان و آزمایش
وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَى (131) طه -
دیدگانت را به آنچه برخی از اصناف آنان را بهره مند کردیم ، مدوز.
[آنچه به آنان داده ایم] شکوفه ی [بی میوه و زیور و زینت] دنیاست تا آنان را در آن بیازماییم ، و رزق پروردگارت بهتر و پایدارتر است.
منبع:
حفظ موضوعی قرآن کریم - فصل دوم : عدل الهی -
یکی از برنامه های بسیار سازنده و فضیلت ساز، زیارت معصومان علیهم السلام در دوران حیات آنها، و زیارت قبورشان بعد از رحلت و شهادت آنان است.
زیارت معصومان علیهم
السلام خصوصاً اگر از سَر عشق و محبّت باشد، آثار گراسنگ و عظیمی دارد؛ از جمله:
1 -
باعث شناخت بیشتر مقام پیشوایان بزرگ اسلامی می شود و افزایش عشق و محبّت بیشتر
آنها را که پاداش رسالت پیامبر است، در پی خواهد داشت.
2 - زیارت معصومان علیهم
السلام زمینه کمال خواهی و فضیلت طلبی بیشتر را در انسان فراهم می سازد و عامل رشد
فضائل و کرامتهای انسانی می شود.
3 - زیارت باعث زنده نگه داشتن نام امامان معصوم علیهم السلام و در نتیجه، زنده نگه داشتن اسلام و قرآن می گردد؛ چرا که گفتار و رفتار و سیره معصومان علیهم السلام برگرفته از قرآن و اسلام است و در واقع، آنها مفسّران قرآن و اسلام به شمار می روند.
4 - افزون بر آن، آثار گران بها و ثوابهای فراوان اخروی و ریزش گناهان، بر زیارت ایشان مترتب می باشد.
از حسن بن علی وشا نقل شده که می
گوید:
به امام رضا علیه السلام عرض کردم:
کسی که یکی از امامان را زیارت کند، چه [پاداشی ] دارد؟
فرمود:
"لَهُ مِثْلُ مَنْ اَتی قَبْرَ اَبی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام ،مثل کسی که قبر امام حسین علیه السلام را زیارت کند.
قالَ: قُلْتُ وَ ما لِمَنْ زارَ قَبْرَ اَبی عَبْدِاللَّهِ
عرض کردم: پاداش زیارت قبر امام حسین علیه السلام چیست؟
قالَ الْجَنَّهُ وَاللَّهِ؛(1)
فرمود: بهشت است به خدا قسم!"
جالب این
است که در این حدیث، پاداش زیارت هر یک از امامان علیهم السلام پاداش زیارت امام
حسین علیه السلام دانسته شده است. در خود این جمله، عنایتی به عظمت زیارت امام حسین
علیه السلام شده است که گویا زیارت او محور قرار دارد.
در روایات مربوط به زیارت
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نیز همان پاداشی که برای زیارت امام حسین علیه
السلام در نظر گرفته شده، وعده داده شده است.
...
امام هشتم علیه السلام فرمود:
"هر امامی عهدی بر گردن شیعیان و دوستان خود دارد که زیارت قبور آنان به وجه احسن ، وفای به این عهد را کامل می کند.
و هر کس از روی میل و رغبت به زیارتشان رود، روز قیامت مورد شفاعت آنها قرار می گیرد."(2)
1. زیارت پیامبر اکرم صلی الله
علیه وآله
زیارت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در حیات و بعد از رحلت آن
حضرت، مورد سفارش قرار گرفته است؛ چنان که رسول خدا صلی الله علیه وآله خود می
فرماید:
"مَنْ زَارَ قَبْرِی بَعْدَ مَمَاتِی فَکَاَنَّمَا زَارَنِی فِی حَیَاتِی وَ مَنْ لَمْ یَزُرْ قَبْرِی فَقَدْ جَفَانی ؛(3)
کسی که قبر مرا بعد از رحلتم زیارت کند، مثل این است که مرا در زمان حیاتم زیارت کرده است!
و کسی که قبر مرا زیارت نکند ، به حقیقت بر من جفا کرده است."
2. زیارت فاطمه زهرا علیها السلام
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
"مَنْ زَارَ فَاطِمَةَ فَکَاَنَّمَا زَارَنِی؛(4)
کسی که فاطمه را زیارت کند، گویا من را زیارت کرده است."
امیرالمؤمنین علیه السلام از فاطمه علیها السلام نقل کرده است که رسول خدا صلی الله علیه
وآله به من فرمود:
"یَا فَاطِمَةُ مَنْ صَلَّی عَلَیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ اَلْحَقَهُ بِی حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ؛(5)
ای فاطمه! کسی که بر تو درود بفرستد، خداوند او را می بخشد و به من در هر جای بهشت باشم، ملحق می کند!!"
3.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام
از امامانی که به زیارت او سفارش زیاد شده و پاداش
فراوانی بر زیارت او مترتب شده است، امیرمؤمنان علی علیه السلام است.
پیامبر
خدا صلی الله علیه وآله به امام حسین علیه السلام فرمود:
".. وَ مَنْ اَتَی اَبَاکَ بَعْدَ وَفَاتِهِ زَائِراً لَا یُرِیدُ اِلَّا زِیارَتَهُ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛(6)...
و کسی که بعد از وفات پدرت به زیارت [قبر] او بیاید و جز زیارت [قبر ] او قصدی نداشته باشد، بهشت برای او [واجب ] خواهد بود."
و امام صادق علیه السلام فرمود:
"مَنْ زَارَ اَمِیْرَ الْمُؤْمِنِینَ عَارِفاً حَقَّهُ غَیْرَ مُتَجَبِّرٍ وَلَا مُتَکَبِّرٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ اَجْرَ مِأَةَ اَلْفِ شَهِیدٍ وَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ بُعِثَ مِنَ الْآمِنِینَ وَ هُوِّنَ عَلَیْهِ الْحِسَابُ وَ اسْتَقْبَلَتْهُ الْمَلَائِکَةُ فَاِذَا انْصَرَفَ شِیعَتُهُ اِلَی مَنْزِلِهِ فَاِنْ مَرِضَ عَادُوهُ وَ اِنْ مَاتَ شَیَّعُوا بِالْاِسْتِغْفَارِ اِلَی قَبْرِه؛(7)
کسی که امیرمؤمنان علیه السلام را در حالی که به حقش آگاهی دارد و غرور و تکبر ندارد، زیارت کند، خداوند پاداش صد هزار شهید! را به او می دهد ، و گناه گذشته و آینده او را می بخشد! و [در روز قیامت] از جمله امان یافتگان برانگیخته می شود! و حساب [قبر و قیامت نیز] بر او آسان می گردد و ملائکه از او استقبال می کنند.
وقتی شیعه او به خانه خویش بر می گردد، اگر بیمار شود، ملائکه عیادتش می کنند و اگر از دنیا رفت، با استغفار [او را] به سوی قبرش تشییع می کنند."
و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
"مَنْ زَارَ عَلِیّاً فَقَدْ زَارَنِی؛(8) کسی که علی علیه السلام را زیارت کند، من را زیارت کرده است."
4. زیارت امام حسن علیه السلام
رسول خدا صلی الله علیه وآله به امام
حسین علیه السلام فرمود:
"... وَ مَنْ اَتی اَخَاکَ بَعْدَ وَفَاتِهِ زَائِراً لَا یُرِیْدُ اِلَّا زِیَارَتَهُ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛(9)...
و کسی که [قبر] برادرت را بعد از وفاتش زیارت کند و جز زیارت او قصدی نداشته باشد، پس بهشت برای او [واجب ]است."
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در حدیث دیگری فرمود:
"وَ اَمَّا الْحَسَنُ... مَنْ زَارَهُ فِی بَقِیعِهِ ثَبَتَتْ قَدَمُهُ عَلَی الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْاَقْدَامُ؛(10)
امّا حسن علیه السلام... کسی که او را در [قبرستان ] بقیعش زیارت کند، خداوند در روزی که قدمها در آن روز [از صراط] می لغزد، قدم او را بر صراط ثابت نگه می دارد."
و امام صادق علیه السلام فرمود:
"اِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ کَانَ یَزُورُ قَبْرَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ کُلَّ عَشِیَّةِ جُمُعَةٍ؛(11)
به راستی حسین بن علی علیهما السلام همیشه قبر امام حسن علیه السلام را در هر شب جمعه زیارت می کرد."
و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله
به امام حسین فرمود:
"وَ مَنْ زَارَ اَخَاکَ حَیّاً وَ مَیِّتاً کَانَ حَقِیقاً عَلَیَّ اَنْ اَزُورَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ اُخَلِّصَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ وَ اُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ؛(12)
و کسی که برادرت را در حال حیات و بعد از مرگ زیارت کند، سزاوار بر من است که او را در روز قیامت زیارت کنم!! و از گناهان پاکش سازم و او را داخل بهشت گردانم!"
5. زیارت امام حسین علیه السلام
از امامانی که
فراوان بر زیارتش سفارش شده و آثار گرانسنگی برای زیارت وی بیان شده است، امام حسین
علیه السلام است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
"یَا ابْنَ عَبَّاسٍ مَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَوَابَ اَلْفِ حَجَّةٍ وَ اَلْفِ عُمْرَةٍ اَلَا وَ مَنْ زَارَهُ فَقَدْ زَارَنِی وَ مَنْ زَارَنِی فَکَاَنَّمَا قَدْ زَارَ اللَّهَ وَ حَقُّ الزَّائِرِ عَلَی اللَّهِ اَنْ لَا یُعَذِّبَهُ بِالنَّارِ؛(13)
ای ابن عباس! کسی که حسین علیه السلام را با آگاهی به حقش زیارت کند، خداوند ثواب هزار حج و هزار عمره برای او می نویسد!
آگاه باش! کسی که او (حسین علیه السلام) را زیارت کند، مرا زیارت کرده! و کسی که من را زیارت کند، گویا خدا را زیارت کرده است!!! و حق زائر بر خداوند این است که او را به آتش عذاب نکند!"
امام صادق علیه السلام فرمود:
"اِنَّ لِزُوَّارِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَضْلاً عَلَی النَّاسِ قُلْتُ وَ مَا فَضْلُهُمْ قَالَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ قَبْلَ النَّاسِ بِاَرْبَعِینَ عَاماً وَ سَائِرُ النَّاسِ فِی الْحِسَابِ وَ الْمَوْقِفِ؛(14)
به راستی برای زائران حسین بن علی علیهما السلام در روز قیامت برتری بر مردم است.
عرض کردم: برتری آنها چیست؟
فرمود:
چهل سال قبل از مردم وارد بهشت می شوند، در حالی که دیگران هنوز در [حال ] حساب و
[در ]موقف به سر می برند!!"
...
6. زیارت امام سجاد علیه
السلام
از زراره نقل شده که گفت: به امام باقر علیه السلام گفتم:
چه می گویی درباره کسی که پدرت (علی بن الحسین علیهما السلام) را با حال ترس زیارت کند؟
فرمود:
"یُؤْمِنُهُ اللَّهُ یَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ وَ تَلَقَّاهُ الْمَلَائِکَةُ بِالْبِشَارَةِ وَ یُقَالُ لَهُ لَا تَخَفْ وَ لَا تَحْزَنْ هَذَا یَوْمُکَ الَّذِی فِیهِ فَوْزُکَ؛(15)
در روز قیامت خداوند به او امان دهد و ملائکه او را با مژده و بشارت استقبال کنند و به او گفته می شود:
به خود ترس و اندوه راه مده! این روز رستگاری [و سعادت ]توست."
7. زیارت امام باقر علیه السلام
شخصی به نزد امام
صادق علیه السلام آمد و گفت:
"هَلْ یُزَارُ وَالِدُکَ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ فَمَا لِمَنْ زَارَهُ قَالَ علیه السلام الْجَنَّةُ إِنْ کَانَ یَأْتَمُّ بِهِ قَالَ فَمَا لِمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ قَالَ الْحَسْرَةُ یَوْمَ الْحَسْرَةِ؛(16)
آیا می شود پدرتان را زیارت کرد؟
امام فرمود: بله.
عرض کرد: کسی که او را زیارت کند، چه پاداشی دارد؟
فرمود: پاداش او بهشت است، به شرطی که امامتش را پذیرفته باشد [و از پیروان او باشد].
عرض کرد: کسی که زیارتش را از روی بی اعتنایی ترک کند، چه عاقبتی دارد؟
فرمود: در روز حسرت (قیامت) اندوه و حسرت خواهد داشت."
8.
زیارت امام صادق علیه السلام
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:
"مَنْ زَارَ جَعْفَراً أَوْ أَبَاهُ لَمْ یَشْتَکِ عَیْنُهُ وَ لَمْ یُصِبْهُ سُقْمٌ وَ لَمْ یَمُتْ مُبْتَلًی؛(17)
هر کس جعفر [بن محمد الصادق ] یا پدر [بزرگوارش ] امام باقر علیهما السلام را زیارت کند، چشمانش به درد نیاید و درد و مریضی به او نرسد و به حالت ابتلاء [به حوادث سخت و ناگوار] از دنیا نرود."
و از خود امام صادق علیه
السلام نقل شده است که فرمود:
"مَنْ زَارَنِی غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُهُ وَ لَمْ یَمُتْ فَقِیراً؛(18)
کسی که مرا زیارت کند، گناهانش بخشیده می شود و فقیر نمی میرد."
9. زیارت ائمه کاظمین علیهما السلام
ابن سنان می گوید: به امام
رضا علیه السلام عرض کردم:
پاداش زیارت پدرت چیست؟
فرمود: "الْجَنَّةُ فَزُرْهُ؛(19)
بهش ؛ پس او را زیارت کن!"
ابراهیم بن عقبة گوید:
به امام هادی علیه السلام نامه ای نوشتم
"و أَسْأَلُهُ عَنْ زِیَارَةِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ وَ عَنْ زِیَارَةِ أَبِی الْحَسَنِ وَ أَبِی جَعْفَرٍعلیهم السلام أَجْمَعِینَ فَکَتَبَ إِلَیَّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام الْمُقَدَّمُ وَ هَذَا أَجْمَعُ وَ أَعْظَمُ أَجْراً؛(20)
از زیارت امام حسین و زیارت ابی الحسن (امام کاظم) و ابی جعفر (امام جواد) علیهم السلام سؤال کردم.
پس حضرت در جوابم نوشت:
زیارت امام حسین علیه السلام مقدم است، ولی زیارت این [دو امام ] جامع تر و پاداشش بزرگ تر است."
- برای حدیث فوق، توضیحاتی وارد شده است؛ از جمله اینکه مراد آن است که
زیارت امام حسین علیه السلام به تنهایی مقدّم و بهتر است، ولی مجموع زیارت کاظمین
جامع تر و افضل است.
یا آنکه زیارت امام حسین علیه السلام مقدم است و اگر زیارت
دو امام اضافه گردد، جامع تر و موجب اجر بیشتر می باشد (21) -
10. زیارت امام
رضا علیه السلام
رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
"سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنِّی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ لَا یَزُورُهَا مُؤْمِنٌ إِلَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَی النَّارِ؛(22)
به زودی پاره تن من! در زمین خراسان دفن می شود. مؤمنی او را زیارت نمی کند، مگر آنکه خداوند بهشت را برای او واجب می کند و جسدش را بر آتش حرام می کند."
امام جواد علیه السلام نیز فرمود:
"ضَمِنْتُ لِمَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِطُوسَ عَارِفاً بِحَقِّهِ الْجَنَّةَ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛(23)
من بهشت را برای کسی که از روی آگاهی به حق پدرم ، او را در طوس (مشهد) زیارت کند، بر خداوند عزیز و جلیل ضمانت می کنم!"
همچنین فرمود:
"مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِطُوسَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نُصِبَ لَهُ مِنْبَرٌ بِحِذَاءِ مِنْبَرِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله حَتَّی یَفْرُغَ اللَّهُ مِنْ حِسَابِ عِبَادِهِ؛(24)
کسی که قبر پدرم را در طوس زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می بخشد، پس در روز قیامت، منبری برای او در مقابل منبر رسول خدا صلی الله علیه وآله نصب می شود تا خداوند از حساب رسی بندگانش فارغ شود."
و
امام رضا علیه السلام خود فرمود:
"مَنْ زَارَنِی عَلَی بُعْدِ دَارِی أَتَیْتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی ثَلَاثَ مَوَاطِنَ حَتَّی أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَایَرَتِ الْکُتُبُ یَمِیناً وَ شِمَالاً وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِیزَانِ؛(25)
هر کس مرا در غربت زیارت کند، روز قیامت در سه جا به نزد او خواهم آمد تا او را از ترسهایش نجات بخشم:
1. هنگام تحویل گرفتن نامه اعمال از سمت راست و یا چپ؛ 2. در نزد [پل ] صراط؛ 3. در نزد ترازو [ی اعمال] ."
11. زیارت عسکریین
علیهما السلام در سامراء
شخصی به نام منصور از عموی پدرش نقل می کند که به امام
هادی علیه السلام عرض کرد:
"عَلِّمْنِی یَا سَیِّدِی دُعَاءً أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ فَقَالَ لِی هَذَا دُعَاءٌ کَثِیراً مَا أَدْعُو بِهِ وَ قَدْ سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ لَا یُخَیِّبَ مَنْ دَعَا بِهِ فِی مَشْهَدِی وَ هُوَ یَا عُدَّتِی عِنْدَ الْعُدَدِ وَ یَا رَجَائِی...؛(26)
مولای
من! دعایی به من بیاموز که با آن به خدای عزیز و جلیل تقرّب جویم!
حضرت فرمود:
این دعایی است که زیاد آن را می خوانم و از خداوند عزوجل خواسته ام که هر کس با این
الفاظ، در کنار بارگاه من دعا کند، ناامید بر نگردد و دعا این است: "یَا عُدَّتی
عِنْدَ العُدَدِ و یَا رَجَائِی... ."
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:
"قَبْرِی بِسُرَّ مَنْ رَأَی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْجَانِبَیْنِ؛(27)
مزار من در سامِرّا موجب امنیّت دو گروه (سنّی و شیعه) است!!"
12. زیارت امام زمان علیه
السلام
برای امام زمان علیه السلام زیارتهای مختلفی نقل شده است.
امام صادق
علیه السلام فرمود:
"مَنْ دَعَا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِهَذَا الْعَهْدِ کَانَ مِنْ أَنْصَارِ قَائِمِنَا فَإِنْ مَاتَ قَبْلَهُ أَخْرَجَهُ اللَّهُ تَعَالَی مِنْ قَبْرِهِ وَ أَعْطَاهُ بِکُلِّ کَلِمَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ وَ هُوَ هَذَا اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ...؛(28)
کسی که به سوی خدای بلند مرتبه، چهل صبح با [خواندن دعای] عهد دعا کند، از یاران قائم [مهدی علیه السلام ]خواهد بود.
پس اگر قبل از [ظهور] او از دنیا رفت، خداوند او را از قبرش خارج می کند و در مقابل هر کلمه [دعا] هزار حسنه می دهد و هزار گناه از او محو می کند و آن دعا این است: اللهم رب النور العظیم... ."
حسن ختام را حدیثی در باره استقبال از زائران ائمه اطهار علیهم
السلام قرار می دهیم:
امام صادق علیه السلام فرمود:
"إِذَا انْصَرَفَ الرَّجُلُ مِنْ إِخْوَانِکُمْ مِنْ زِیَارَتِنَا أَوْ زِیَارَةِ قُبُورِنَا فَاسْتَقْبِلُوهُ وَ سَلِّمُوا عَلَیْهِ وَ هَنِّئُوهُ بِمَا وَهَبَ اللَّهُ لَهُ فَإِنَّ لَکُمْ مِثْلَ ثَوَابِهِ؛(29)
وقتی یکی از شما (شیعیان) از زیارت ما یا زیارت قبور ما
برگشت، به استقبال او بروید و به او سلام کنید و او را به این نعمت زیارت تبریک
بگویید تا پاداشی مثل پاداش او ببرید... ."
1) مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، مؤسسة آل البیت، ج 10، ص 183، ح
11800.
2) بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، وفا، بیروت، ج 100، ص 116.
3)
الغدیر، علامه امینی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ج 5، ص 104.
4) ثواب الاعمال،
شیخ صدوق، ص 217.
5) بحارالانوار، ج 97، ص 194، ح 10.
6) تهذیب الاحکام،
شیخ طوسی، ج 6، ص 21؛ بحارالانوار، ج 97، ص 140 و 142.
7) الامالی، شیخ طوسی، ج
1، ص 218.
8) بحارالانوار، ج 97، ص 263، ذیل روایت 17.
9) ]. تهذیب الاحکام،
ج 6، ص 21؛ بحارالانوار، ج 97، ص 142، ح 16.
10) الامالی، شیخ صدوق، ص 115؛
بحارالانوار، ج 97، ص 141، ح 14.
11) قرب الاسناد، حمیری، ص 65.
12)
بحارالانوار، ج 97، ص 142، ذیل روایت 15.
13) مستدرک الوسائل، ج 10، ص 276، ح
12009.
14) کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 137. 20) وسائل الشیعة، ج 14، ص
456، ح 19591.
15) وسائل الشیعة، ج 14، ص 456، ح
16) بحارالانوار، ج 100، ص 145، ح 39.
17) وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، دار احیاء التراث، ج 10، ص 426؛ بحار الانوار، ج 97، ص 145، ح 35.
18) تهذیب الاحکام، ج 6، ص 78، ح 1؛ بحارالانوار، ح 97، ص 145، ح 34.
19) بحارالانوار، ج 102، ص 2، ح 5.
20) الکافی، شیخ کلینی، ج 4، ص 583، ح 3.
21) زیارت در آیینه روایات، عبد الرحمن باقرزاده، قم، سازمان تبلیغات اسلامی، 1375، ص 71.
22) من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 2، ص 351، ح 3194.
23) همان، ج 2، ص 349، ح 3186.
24) بحارالانوار، ج 102، ص 34، ح 13؛ الامالی، شیخ صدوق، ص 120، ح 7.
25) الخصال، شیخ صدوق، چاپ اسلامیة، ص 168.
26) بحارالانوار، ج 102، ص 59، ح 2.
27) تهذیب الاحکام، ج 6، ص 93، ح 3.
28) بحارالانوار، ج 102، ص 111.
29) همان، ج 102، ص 302، ح 1.
برگرفته از:
مجله مبلغان ش 76
با اندکی تصرف
طلبه ای در زمان آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری اعلی الله مقامه (مؤسس حوزه علمیه قم)
می خواست برای دیدار خانواده ش به شهرش برگردد و پنج تومان نداشت که بتواند برود!!
آیت الله العظمی سید محمدرضاگلپایگانی رحمة الله علیه
خدمت حاج شیخ می رود و عرض حال می کند.
حاج شیخ می فرماید:
ندارم؛ دو سه ماه است برای شهریه طلبه ها قرض کرده ام!!
رویش را که برمی گرداند، قطره ی اشکی از چشمانش جاری می شود و ناراحت که چرا نمی تواند کمک کند!
آیت الله گلپایگانی شب خواب می بیند که رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم می فرمایند:
برو به شیخ بگو :
تا فرزندم حضرت مهدی علیه السلام هستند، نگران طلبه ها نباش!!
صبح که شد ، می رود به منزل حاج شیخ ؛ ایشان تا در را باز می کند می فرماید:
آمده ای خوابت را بگویی؟؟!!!
بیا این پانزده تومان را بگیر و به آن طلبه بده!، دیشب از آشتیان پانزده هزار تومان رسید!
حاج شیخ عبدالکریم حائری با اینکه این همه وجوهات برایش می آمد ، شبی که از دنیا رفت ، زن و بچه اش شام نداشتند بخورند!!!
این مطلب را به کسانی که به علماء بد می گویند، بگویید!!
راوی:
آیت الله مجتهدی تهرانی - گنج سعادت ص 37 -
روزى دو نفر مسافر از راه دور به محضر امام رضا علیه السلام وارد شدند و پیرامون حکم نماز و روزه از آن حضرت سؤال کردند؟
امام علیه السلام به یکى از آن دو نفر فرمود:
نماز تو شکسته ، و روزه ات باطل است.
و به دیگرى فرمود:
نماز تو تمام ، و روزه ات صحیح مى باشد!!
دوستان قبل از آنکه به ادامه مطلب بروید و علت را ببینید، خودتان چه حدسی می زنید؟!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
روایت
قال الصادق (ع) :
ایاکم و مجالسة الملوک و أبناء الدنیا ففی ذلک ذهاب دینکم و یعقبکم نفاقا - بحارالانوار ج 72 ص 367 -
از همنشینی با صاحب منصبان و دنیاپرستان بپرهیزید که این همنشینی ، دین شما را از بین برده و نفاق می آورد!
حکایت
یکی از طلاب می گوید:
روزی از جناب استاد حسن زاده آملی ، موعظه ای طلبیدم ، فرمود:
سعی کنید با نامحرمان تماس نداشته باشید!
- و اضافه کردند: -
چه زن باشد ، چه مرد !!
متعجبانه پرسیدم:
آیا مرد هم نامحرم می شود؟!
فرمود:
بله هرکسی که با خدا انس نداشته باشد، نامحرم است!
- درس زندگی ص 122 -
منبع:
بنای بندگی
- با اندکی تصرف -
از جمله خاطرات عمومی ایرانی ها از سفر زیارتی حج و عمره، برخورد خشن و توأم با توهین پلیس عربستان ، به جهت ممانعت از تبرک جستن زائران به کعبه است!
این عکس از آنجا دیدنی ست که پلیس عربستانی که چنین مأموریتی به او محول شده ، خود دست و صورت به دیوار کعبه گذاشته و به آن تبرک می جوید!!!
و آیا ایرانی ها غیر این می کنند؟!
چطور یکی پسند است و یکی ناپسند؟!!
مگر اینکه آن را نشانه ای بگیریم به بازگشت تعقّل و اعتدال به عربستان و پلیس عربستان.
ان شاءالله
اعتراض دختران دانش آموز به مزاحمت های بین راهی پسران - 1337 -
به گزارش آنا، متن نامه این دانشآموزان که در موزه کاخ رامسر به نمایش گذاشته شده بود، به این شرح است:
«ریاست دبیرستان پروین اعتصامی!
بعرض میرسانیم ما دانشآموزان ساکن رامسر و رمک ناچاریم برای رفتن به منزل یا آمدن به مدرسه از جلوی دبیرستان اردیبهشت رامسر عبور کنیم در نتیجه اکثر روزها عده ای از دانشآموزان دبستان (!!) و دبیرستان اردیبهشت جلوی راه ما را گرفته و حرفهایی میزنند که از گفتن آن شرم داریم (!!)
تمنّی داریم از این مزاحمین جلوگیری نموده تا بتوانیم براحتی به مدرسه بیائیم (!!)»
+
و من دارم به شدت فکر می کنم به 57 سال قبل!!
به آن پسر و دخترها که روزی به شر و شوری الان ما بودند و الان ؟؟!
و فکر می کنم به 57 سال بعد هم!
و اینکه از ما چه به یادگار خواهد رسید به جوانان آن روز؟؟!
و فکر می کنم به این بازی مسخره ی دنیا ...
اگر کارت با کسی به جدل کشید و گفت:
اکثر مردم اینجورند!
اکثر مردم اینجور میگن!
اکثر مردم اینجور میخوان
اکثر مردم ...
بگو:
اگر کلمه « أکثرالنّاس » را در قرآن ملاحظه کنی، می بینی خداوند در حق آنان چنین می فرماید:
وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ - اعراف آیه 187 . یوسف آیات 21 و 40 و 68 و 40 . نحل آیه 38 . روم آیات 6 و 30 . سبأ آیات 28 و 36 . غافر آیه 57 . جاثیة آیه 26 -
وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ - 243 بقرة . 38 یوسف . 61 غافر -
وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ - 17 هود . 1 رعد . 59 غافر -
وَمَا أَکْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِینَ - یوسف 103 -
فَأَبَى أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُورًا - 89 اسراء . 50 فرقان -
و اگر کلمه « أکثرهم » را جستجو کنی این آیات خودنمایی خواهند کرد:
أَکْثَرُهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ - بقرة 100 -
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ - یس 7 -
وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ - انعام 37 . اعراف 131 . انفال 34 . یونس 55 . قصص آیات 13 و 57 . زمر 49 . دخان 39 . طور 47 -
بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ - نحل آیات 75 و 101 . نمل 61 . لقمان 25 . زمر 29 -
بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ - انبیاء 24 -
وَأَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ - مؤمنون 70 -
فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ - فصلت 4 -
بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ - عنکبوت 63 -
أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ - حجرات 4 -
وَأَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ - مائده 103 -
وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ - انعام 111 -
وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ - اعراف 17 -
وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَشْکُرُونَ - یونس 60 . نمل 73 -
وَمَا وَجَدْنَا لِأَکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَإِنْ وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ - اعراف 102 -
وَأَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ - آل عمران 110 -
وَأَکْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ - توبه 8 -
وَمَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا - یونس 36 -
وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ - شعراء 223 -
وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ - شعراء آیات 8 و 67 و 103 و 121 و 139 و 158 و 174 و 190 -
وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ - یوسف 106 -
کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُشْرِکِینَ - روم 42 -
أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا - فرقان 44 -
وَأَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ - نحل 83 -
پس تو از گروه اندکی باش که می فرماید:
مَا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٌ مِنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا یُوعَظُونَ بِهِ لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِیتًا - نساء 66 -
وَمَا آَمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ - هود 40 -
وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ - سبأ 13 -
إِلَّا الَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ - ص 24 -
ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ، وَقَلِیلٌ مِنَ الْآَخِرِینَ - واقعه 13و14 -
بنابراین اکثریت هیچگاه معیار حق نمی تواند باشد.!
صدق الله العلی العظیم
نمازخانه واقع در مقر فدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا) - زوریخ سوئیس -
- منبع: نجوم مصریة -
این عکسِ هم در ورودی "نمازخانه" ساختمان مرکزی بی بی سی است که روی آن، وقت برگزاری نمازهای جماعت روزانه و نماز جمعه کارکنان اعلام شده. به گفته یکی از کارکنان بی بی سی پنج تا ده دقیقه بعد از اذان ظهر، این سالن پر از نمازگزارهایی از کشورهای مختلف دنیا می شود.
حالا باید به شهرک ها و شهر بازیها ، هتلها و رستورانها ، ادارات و مؤسسات ، مدارس و ورزشگاهها ، و کلاً اماکن عمومی که در کشورهای اسلامی و جمهوری اسلامی بنا میشن و به این مسأله توجه ندارند، چی گفت؟!
فقط به این تیترها توجه کنید:
بیش از 2 هزار مدرسه در آذربایجان غربی نمازخانه ندارند
نیاز 1000 مدرسه گیلان به نمازخانه
نمازخانههای بین راهی نیاز به بهسازی و توسعه دارند
ایجاد نمازخانه در بوستانها نیازمند همراهی خیرین است
فضاهای معنوی در مکانهای گردشگری مشگینشهر افزایش یابد ...
نمازخانه اداره کل ثبت احوال آذربایجان شرقی تبدیل به اتاق ...
نبود نمازخانه در مسیر های ارتباطی استان اردبیل
تلاش ها برای برپایی تنها یک نمازخانه در شهرک های تازه تأسیس پیشوا ...
57 هزار مسجد کشور در حد جمهوری اسلامی ایران نیست
و ...
قابل توجه همه مخصوصاً مربیان و والدین در مقام نصیحت
علی (ع) :
ألکَلامُ کَالدَّواءِ قَلِیلُهُ یَنفَعُ وَ کَثِیرُهُ قاتِل
- غررالحکم و دررالکلم ش 4081 -
سخن همچون دواست! کم آن سودمند و زیادش مرگبار است!!
میگه:
حاج آقا! عجب بوی خوشی میدین!!
میگم:
روایته هزینه ی عطر پیامبر (ص) بیش از خوراکش بود!
- نمی دونم فهمید چی گفت یا نفهمید؟ -
گفت:
بیکاریه دیگه !!!
به ذهنم خطور کرد ، بی جهت نیست که میگن:
ده مرو ؛ ده مرد را احمق کند ...
البته این دوره زمونه اکثر روستاهای ما به لحاظ فرهنگی و میزان سواد و تحصیلات، چیزی کم از شهرهامون ندارن ولی خوب همچین موردی هم به ما برخورد!
تبلیغات علیه روحانیون رو ایشون به نظر می رسه تا خود پیغمبر هم رسانده ست!!
بله دیگه مفت خوری و سرخوشی و بیکاری و ...
با این متلکهایی که اساس درستی هم ندارن و از روی عدم شناخت حوزه و دروس حوزه زده میشه، متأسفانه خواسته یا ناخواسته بالاترین ظلم را در حق رسول و آلش داریم مرتکب می شویم !
پیامبری که در مدت عمر نه چندان بلند خود قیامتی برپا کرد که دیگران حتی دولت ها با همه ی توان و کبکبه و دبدبه شون در طیّ قرنها از پس گوشه ای از آن برنمی آیند!
و علمایی هم چون امام راحل و دیگران...
نمی دانم شاید هم من که میگم هزینه ی عطر پیغمبر بیش از هزینه ی غذاشون بوده ، بنده ی خدا فکر کرده هزینه خوراک ایشون هم به اندازه ی هزینه های شکمی ما بوده و پس هزینه عطرشون باید چقدر باشه؟؟؟!!
در حالی که این نوع روایات بیانگر کم خوری و ساده خوری پیغمبر است آنچنان که سیره ی رسول (ص) حاکی از آن است.
به تعبیری دیگر بین رفاه خود و دیگران ، نبیّ مکرّم اسلام با ترجیح عطر بر غذا ، دیگران را هست که ترجیح می دهند!
آیا جا جای تحسین است یا خدای ناکرده اعتراض و متلک ؟!
کاش بیشتر و بهتر می اندیشیدیم!
« تو رو چه به این حرفا ؟؟!
فعلاً که بابات تو خرج من و تو مونده !!
هر وقت پولاش از سر جیبش ریخت ، اون وقت !! »
زن در حالی که باقیمانده ی غذا را روانه ی سطل زباله می کرد!!! ، پسر را زیر رگبار کلمات سنگین خودش گرفته بود! ...
پســــــــرک ، تنهـــــا یــــــک آبجــــــــــی مـــــی خواســــــــت !!
__________________________________________________
ولی واقعاً چند درصد از ما اگه یه نفر بخواد به سفره مون اضافه بشه ، یا یه رختخواب اضافه گوشه ی خونه مون پهن کنه ، تفاوتی تو زندگیمون ایجاد میشه ؟؟!
نمی گم لزوماً هم فرزند باشه !!
شما رو نمی دونم اما من به شدت معتقدم مشکل اصلی ما بی مدیریتی ست تا بی بضاعتی !!
بدانکه رى نام شهریست ... و منسوب به آن را رازى مى گویند.
چنانکه گویند: « فخر رازى » و مراد نسبت به رى است.
و سرّ اینکه شهر را رى و منسوب به آن را رازى گویند ، صاحب فرهنگ جهان گیرى بیان کرده و مى گوید:
دیدم به خط فخر رازى که نوشته بود:
« راز و رى نام دو برادر است که به اتفاق یکدیگر شهرى را بنا نمودند و در نامگذاری شهر بعد از اتمام ، مابین ایشان گفتگو واقع شد که هر یک مى خواستند شهر را به نام خود بنامند!
آخرالأمر حکماء و عقلاء چنان قرار دادند که شهر را به نام یکى از ایشان نامند، و منسوب شهر را به نام دیگرى!
پس شهر را رى نامیدند و منسوب آنرا رازى »
- خزائن ملا احمد نراقی -
من:
قابل توجه ری نشین ها!!! :
ری اختلاف افکن است ، حتی بین برادرها!!
ری فریبنده ست ، حتی به قتل اباعبدالله