ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

بایگانی اسفند ۱۳۹۸ :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

کرونا پیام فرستاد

جمعه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ۰۳:۵۹ ب.ظ

1. بخوای سالم باشی باید همسایه ت سالم باشه
در خونه ت رو ضد عفونی کردی در خونه همسایه ت رو هم باید ضد عفونی کنی وگرنه بدرستی به هدفت نخواهی رسید
سلامتی و آرامش میخوای در سایه سلامتی و آرامش کل جامعه محقق خواهد شد

2. با کرونا به تاثیر افراد جامعه در همدیگه بطور ملموس تری واقف شدیم
حواسمون باشه بعضی از خلقیات از کرونا هم خطرناکتره و هم مسری تر

3. اوضاع که بهم میریزه مردم دو گروه میشن: سوء استفاده چی و ایثارگر
ما تو این وضعیت چند چندیم؟!
کاری کردیم برا مهار این منحوس؟!
میشه این روزا بدون هیچ گزینش و بگیر و ببندی مجاهد شد!!
اهل خونه نشستن نیستی؟ حوصله ت سر میره؟ باشه خونه ننشین! بزن بیرون! ولی میشه بجای شیوع کرونا در مهار اون ایفای نقش نمود!
چطوری؟!
فکر کن کلی راه به ذهنت خواهد رسید
موفق باشین

4. یعنی لازم بود کرونا بیاد که بعضی از ماها بیرون رو رها کنیم و بیشتر تو خونه و کنار خانواده باشیم؟! در حالی که تو عالم چیزی مهمتر از خانواده نیست!
کرونا بهترین فرصت رو برات مهیا کرد که اگه با خانواده ت دچار مشکل شده بودی بتونی بجوری حلش کنی
کنار هم هستیم دلها هم بخاطر ترس از بیماری لطیفتر و آماده گذشت بیشتری شده

5. لازمه بعضی از فرهنگ ها من جمله فرهنگ معماریمون رو متناسب با شرایط اینچنینی تغییر بدیم
گفتم بهم دست ندیم درست
اما همگی در ورود به مسجد به دستگیره دست میدیم اونم به هممون دست داده بود پس انگار همه بهم دست دادیم
به دربهای چشمی تو این اماکن بیشتر دقت بشه
ساختمانامونو جوری بسازیم که تهویه هوا بدرستی صورت بگیره

فرهنگ کاسبیمون رو اصلاح کنیم
مواد غذایی باز رو در معرض نفس مشتری ها قرار ندیم
با دست بدون دستکش به مشتری هامون نرسیم
سایر مشاغل و فرهنگها هم همچنین

6. دچار سطحی نگری شده بودیم نسبت به بعضی از نعمتای بزرگ الهی
بالاخره این روزها تموم میشه در دوران پسابرجام قدر چند چیز رو بهتر خواهیم دانست:
سلامتی، نظافت، با هم بودن، مدرسه، حرم و مسجد، کوچه بازار، سفر

خلاصه: کرونا بیماریه اما در عین حال بهونه ای هم هست برا خوب و خوب تر شدن فرد و جامعه!
کرونا اومده ضعیفا رو ببره
میشه تبدیلش کنیم به چیزی که بدیها و نقایص رو ببره!

یه تیکه

يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ۰۶:۵۵ ب.ظ

یه تصویری دیدم از مسلمونای کشمیر در حال نماز جماعت
چنان شانه ها رو به هم چسبانده بودند که اگه کسی حواسش به رکوع و سجودش نبود جمع ناخواسته اونو با خودش می برد
هیچ جا همچین صحنه ای رو ندیده بودم
کاملا میشد گفت صف تشکیل شده از افراد مختلف تبدیل شده بود به یه فرد واحد با کلی سر و تن و دست و پا!
احساس خیلی قشنگیه و کاملا روحیه بخش
مخصوصا تو جوامعی که مسلمونا در اقلیتند و دشمنان به هر بهانه ای متعرضشون میشن
مثل امروز که شاهد یورش یه مشت آدم نژادپرست متعصب به این مسلمانای مظلومیم
دعا کنین زودتر ایشالا روی آسایش ببینن

+ البته تو این شرایط کرونایی بهمون گفته شده اگه میخوایین جماعت برگزار کنین با حداکثر فاصله مجاز برگزار کنین : یه گام بلند بین افراد
صفوف هم یک در میان بسته بشه و یه نفر بین دو صف، اتصال صف جلو و عقب رو برقرار بکنه.
ایشالا با رعایت های لازم هرچه سریعتر شاهد ریشه کنی این ویروس منحوس از کشورمون باشیم.

کری خونی کرونا!

چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ۰۶:۰۴ ق.ظ

پروین کجاست که به شعر بکشه جدال مار و زنبور رو ؟!
هر کدوم از شدت نیش خودشون میگفتن و برا هم کری خونی راه انداخته بودن !
زنبور میگفت اونی که از تو جدیه قیافته نه زهرت
مار میگفت تو اما زهرت عین قیافه ت کلا شوخیه و مزاح!
قرار شد برای پایان یافتن بحث، امتحان عملی بذارن...
رهگذری اون اطراف خوابیده بود مار نیشی زد و سریع لابلای بوته ها قایم شد
مرد از شدت نیش از خواب پرید و زنبور رو وزوزکنان در کنار خودش دید
با یه غرولند و فحش وناسزایی که به زنبور داد و اونو چند متری دنبال کرد، نشست و سم مار رو با مکش از بدنش بیرون ریخت و دقایقی بعد مجدد گرفت خوابید!
زنبور در حالی که میخندید گفت حالا دیدی حق با من بود
مار گفت هنو کار تموم نشده... ببینم تو چه میکنی؟
زنبور نیششو در بدن مرد فرو کرد و الفرار... رهگذر بیچاره تا چشمشو باز کرد با مار نهیبی که مقابلش چنبره زده بود روبرو شد!
آنچنان از دیدنش هول کرد که پاشد به فرار کردن و چون زهر زنبور رو نکشیده بود، افتاد به زحمت و دردسر...

کاری به دعوای مار و زنبور و حق و ناحق اونا ندارم اما اونچه ما باید بدونیم اینه که مهمتر از حوادث برداشت ما از حوادث و طرز برخورد ما با اونهاست

آقایون! خانما! کرونا اگه باشه نیش زنبوری بیش نیست و ما بعضا داریم معامله مار باهاش میکنیم!
نیشت زد بشین بدون ترس و با روحیه تمام زهرشو بکش بریز بیرون... خواهی دید چیزی نیست.
اما اگه ایستادی به فرار احتمالش زیاده که چند قدم اون طرفتر زمینت بزنه و خاکت کنه!
تصمیم با تویه و نگاه تو

با آرزوی سلامتی برا تک تک عزیزان

شیخ کرونایی

شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۸، ۰۵:۴۴ ق.ظ

اسم: شیخ
فامیل: کرونایی

نه بخدا اینجور نیست
همینجور بعضیا از شیخ فراری بودند، حالا دیگه بدتر!! خخخخ
بخدا همه شیخا قمی نیستن
بخدا همه شیخای قمی کرونایی نیستن
بخدا همه کرونایی ها شیخ نیستن
بخدا اولین کرونایی شیخ نبود
بخدا شیخا هم خودشون قربانی کرونان

میگه حرم که باید شفا بده مریضی داده !!
باباجان! حرم که سهله خود حضرات اهل بیتم مریضی و بیماری داشتن!
چقدر حرفای نامربوط که این چند وقته زده نشده؟!
خوب این مریضی میتونست از هرجایی شروع بشه
از هر شهری از هر محله ای...
عالمی که خدا پی ریزی کرده عالم اسباب و مسبباته
اگه انتقال چنین ویروسی که هنرش سرعت سیرشه صورت نگیره خلاف طبیعته
بحث شفاء هم خوب البته بحث دیگریست که گاهی خداوند سببیت رو از اشیاء میگیره تا دلهای مردمو به خودش توجه بده ولی این جنبه استثنائی داره.
در یه جمله قرار نیست چیری از روال طبیعی خارج بشه -نه در ابتلاء و نه در درمان- که در این صورت میشه خلاف حکمت الهی.
خواهشا همه چیزو با هم ببینیم
خواهشا به همه اوصاف خدا و به همه تعالیم دین در کنار همدیگه معتقد باشیم.

تو رو خدا مواظب این دلها باشین...

پنجشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۸، ۰۵:۱۰ ب.ظ

اشک تو چشاش جمع شده میگه:
حاج آقا! دلم واقعا برا خودش و برنامه هاش سوخت ولی چکار کنم که بیش از دو نفر نمیتونم انتخاب کنم فلانی وفلانی هم آدمای خوب و مظلومی بودن...
من اما دلم برا پیرمرد میسوزه که دل ساده ش رو این و اون چطور براحتی برا کسب یه رای به بازی گرفته اند!

نمیدونم چطور با این مساله کنار بیان کاندیداهای محترم؟!...
 خونه پیرمرد و پیرزنی رفته بودم رو دیوار گلی خونه شون هنوز عکس تبلیغی مربوط به سه چهار دوره پیش مجلس چسبونده شده بود!! کنار عکس خانوادگیشون!!

اینا به چشم قداست نگاه میکنن به نامزدی که ثبت نام کرده برا پذیرش مسئولیت در نظام اسلامی
به چشم قداست نگاه میکنن به نماینده ای که در نظام اسلامی کار می کنه

میخوام بگم خیلی نامردیه خیانت به این مردم صاف وساده.
نماینده شدین حواستون باید حسابی بهشون باشه
نشدین هم بدونین برا بعضی از مردم بعد از این پناهگاه و مایه امید به حساب میایین.