ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

ادعیه :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۳۵ مطلب با موضوع «ادعیه» ثبت شده است

اجابت

يكشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۱۶ ب.ظ

بپذیر...《اجابت دعای تو》گاهی《رد دعای دیگری》ست!
و فراموش نکن...《خدا خدای همه است!》

آرزوی قلبی

پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۸، ۰۵:۴۳ ق.ظ

صحبت دعا و خواسته شد
گفتم حالا بی ریا و دروغ! کیا میتونن بگن خواسته واقعی دلشون چیه؟!
یکی گفت معنویت
یکی گفت مال
یکی گفت فلان پست و سمت
یکی گفت همسر ایده آل
یکی گفت فرزند فلانجور
بعضیام که خوب قاعدتا نتونستن به زبون بیارن!
گفتم یادتونه تا همین چندوقت پیش همه یه خواسته داشتین؟! دعا میکردین و مرتب تذکر میدادین که پشت بلندگو هم دعا کنیم؟!
《نزول باران》
ولی همین بارونی که بشدت طلبش میکردیم و پایان محرومیتش رو از خدا میخواستیم وقتی پیش پیش زمینه براش فراهم نکردیم، شد بلای جان خودمون و مالمون!
این خواسته هامونم همینطوره
اول ظرفیت چیزی رو در خودت ایجاد کن بعد اونو بطلب!
تو که پست میخوای ظرفیتشو داری؟
تو که مال میخوای، چی؟!
شمایی که حتی معنویت میخوای، شما چی؟!
و
و
و

نمیدونم سر مزار که میرن از کجا دراوردن که: رحم الله من قرء الفاتحه؟!!
شاید به این جهت که همه سوره فاتحه الکتاب رو حفظند!!
وگرنه در روایات متعدد اون چیزی که ابتداءا مورد تاکید قرار گرفته، خواندن (هفت مرتبه سوره قدر) است!
بله در روایاتی علاوه بر هفت مرتبه سوره قدر، آیات و سور زیر را هم فرمودند سه بار بر قبر میت بخواند: فاتحه (سوره حمد)، اخلاص، کافرون، ناس، فلق و آیه الکرسی(بقره آیات 255 تا 257)
البته سلام به اهل قبور و دعا در حق آنها و قرائت یازده مرتبه قل هوالله احد بر قبرستان از جمله آداب دیگر زیارت قبور مومنین است.

.........    ........     .........     .........
زیارت قبور مومنین از مفاتیح الجنان:
شیخ ثقة جلیل القدر جعفر بن قولویه قمى از عمرو بن عثمان رازى روایت کرده که گفت: از حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام شنیدم که مى فرمود:
هرکه بر زیارت ما قادر نباشد پس زیارت کند صالحان از دوستان ما را تا ثواب زیارت ما را براى او نوشته شود، و کسیکه بر صله و نیکى به ما ناتوان باشد با صالحان از دوستان ما از در صله و نیکى برآید تا براى او ثواب صله و نیکى به ما نوشته شود.

و نیز به صند صحیح از محمد بن احمد بن یحیى الاشعرى روایت کرده که من در فید( جایى است در راه مکه) با على بن بلال به جانب قبر محمّد بن اسماعیل بن بزیع روانه شدیم، على بن بلال به من گفت: صاحب این قبر براى من از حضرت رضا علیه السّلام روایت کرد:

هرکه به نزد قبر برادر مؤمن خود بیاید، و دست بر قبر گذارد، و هفت بار سوره «قدر» را بخواند، روز فزع اکبر [یعنى ترس بزرگ روز قیامت] ایمن شود.
و در روایت دیگرى مانند همین مطلب را نقل کرده، جز آنکه در آن آمده: رو به قبله کند.

فقیر گوید: این ایمن بودن که روایت بر آن دلالت دارد، ممکن است براى خواننده باشد چنانکه ظاهر حدیث چنین است و احتمال دارد براى صاحب قبر باشد چنانکه آن را تایید مى کند حدیثى که بعد از این از سید ابن طاووس نقل میشود.

و نیز در کامل الزیارات به سند معتبر نقل شده عبد الرحمن بن ابى عبد اللّه به حضرت صادق علیه السّلام عرضه داشت چگونه دست خود را بر قبور مسلمانان بگذارم؟ پس حضرت با دست خود اشاره به زمین فرمود و دست را بر زمین نهاد در حالى که مقابل قبله بودند.

و نیز به سند صحیح روایت شده عبد اللّه بن سنان به حضرت صادق علیه السّلام عرض کرد، چگونه باید بر اهل قبور سلام کرد؟ فرمود: میگویى:
السَّلامُ عَلَى أَهْلِ الدِّیَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُسْلِمِینَ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ نَحْنُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لاحِقُونَ.

و از حضرت حسین علیه السّلام روایت شده:
هرکه وارد قبرستان شود و بگوید:
اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الْأَرْوَاحِ الْفَانِیَةِ وَ الْأَجْسَادِ الْبَالِیَةِ وَ الْعِظَامِ النَّخِرَةِ الَّتِی خَرَجَتْ مِنَ الدُّنْیَا وَ هِیَ بِکَ مُؤْمِنَةٌ أَدْخِلْ عَلَیْهِمْ رَوْحا مِنْکَ وَ سَلاما مِنِّی
حق تعالى براى او به عدد خلق، از زمان آدم تا قیام قیامت، حسنات بنویسد.

و از امیر مؤمنان علیه السّلام روایت شده است، هرکه وارد قبرستان شود و بگوید:
السَّلامُ عَلَى أَهْلِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ یَا أَهْلَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ مِنْ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ یَا لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَةِ مَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ.
حق سبحانه و تعالى ثواب پنجاه سال عبادت را براى او بنویسد و گناه پنجاه ساله را از او و پدر و مادرش محو نماید.

و در روایت دیگرى وارد شده است: بهتر سخنى که در قبرستان بگویى، وقتى که از آنجا بگذرى این است که بایستى و بگویى:
اللَّهُمَّ وَلِّهِمْ مَا تَوَلَّوْا وَ احْشُرْهُمْ مَعَ مَنْ أَحَبُّوا .

سیّد ابن طاووس در «مصباح الزائر» گفته:
چون زیارت اهل ایمان را قصد کنى، شایسته است روز پنجشنبه باشد، و گرنه هر وقت که خواستى، و کیفیت زیارت ایشان چنین است، که رو به جانب قبله نمایى، و دست خود را بر قبر گذارى و بگویى:
اللَّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ وَ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ آمِنْ رَوْعَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ رَحْمَةً یَسْتَغْنِی بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ وَ أَلْحِقْهُ بِمَنْ کَانَ یَتَوَلاهُ
سپس سوره «قدر» را هفت بار مى خوانى.

و در صفت زیارتشان و ثواب آن، حدیث دیگرى از فضیل روایت شده است که:
هر که سوره «قدر» را هفت بار نزد قبر مؤمنى بخواند حق تعالى فرشته اى به سوى قبر او بفرستد که خدا را نزد قبر او عبادت کند، و حق تعالى ثواب عمل این فرشته را براى آن مرده بنویسد، پس زمانى که از قبرش برانگیخته شود به هیچ هراسی از هراس هاى قیامت نگذرد جز آنکه خدا آن هراس را به سبب آن فرشته از او بر گرداند، تا خدا او را وارد بهشت سازد.
 و با هفت بار «قدر» ، سوره «حمد» و «فلق» و «ناس» و «توحید» و «آیة الکرسى» را هر کدام سه بار بخواند.

و نیز در صفت زیارت آنها روایت دیگرى از محمد بن مسلم روایت شده که گفت:
خدمت حضرت صادق علیه السّلام عرض کردم: مردگان را زیارت کنیم؟ فرمود: آرى، گفتم: آیا آنها میدانند که ما به زیارتشان رفته ایم؟ فرمود: آرى به خدا قسم میدانند، و شاد میشوند، و به شما انس میگیرند، عرض کردم وقتى به زیارتشان میرویم چه بگوییم؟ فرمود بگو:
اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جُنُوبِهِمْ وَ صَاعِدْ إِلَیْکَ أَرْوَاحَهُمْ وَ لَقِّهِمْ مِنْکَ رِضْوَاناً وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِمْ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا تَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ وَ تُونِسُ بِهِ وَحْشَتَهُمْ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ.

سپس سیّد ابن طاووس فرموده است:
وقتی که بین قبرهای مؤمنان می باشی، یازده مرتبه <توحید> بخوان و آن را برای ایشان هدیه کن، به تحقیق روایت شده: که خدا به خواننده آن به عدد مردگان ثواب می دهد!
...
در مجموعه ی شیخ شهید از حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله) روایت شده است که:
هیچکس نزد قبر مرده ای سه مرتبه نمی گوید:
بِحَقِّ مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ أَنْ لا تُعَذِّبَ هَذَا الْمَیِّتَ (خدایا از تو می خواهم به حق محمّد و خاندان محمّد، که این مرده را عذاب نکنی)
مگر اینکه خدای تعالی عذاب را در روز قیامت، از او دور گرداند.


+ پس حفظ کنیم:《قبر》و《قدر》

اینو گفتم یادم اومد شب اول قبر یه مرحومی بود در رکعت دوم نماز لیله الدفن (یا وحشت) که بعد از حمد، ده مرتبه باید سوره قدر خوانده بشه... بلند میخوندم که بقیه تکرار کنن، یکی از پشت سر میخوند: انا انزلناه فی لیله القبر و ما ادراک ما لیله القبر لیله القبر خیر ... (لابد چون فکر کرده شب اول قبره اونم لیله القبره خخخخ)

بالاخره پیوندشون رو نمیشه کتمان کرد

هم در شب اول و تحت عنوان نماز وحشت، و هم در طی سال و تحت عنوان زیارت قبور مومنین

دعاهای گنده گنده

يكشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۱۸ ب.ظ

مفاتیح الجنان:
شیخ کفعمی در مصباح و بلد الأمین وشیخ شهید در مجموعه خود از حضرت رسول صلی الله علیه وآله نقل کرده اند که آن حضرت فرمود:

هرکه این دعا را در ماه رَمَضان بعد از هر نماز واجبی بخواند حقّ تعالی بیامرزد گناهان او را تا روز قیامت. و دعا این است :

 اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ، اَللَّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ، اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جایِعٍ اَللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیانٍ، اَللّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدینٍ، اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ، اَللّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَریبٍ، اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیرٍ، اَللّهُمَّ اَصْلِحْ کُلَّ فاسِدٍ مِنْ اُمُورِ الْمُسْلِمینَ، اَللّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریضٍ، اَللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناکَ، اَللّهُمَ غَیِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ، اَللّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ، وَاَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ، اِنَّکَ عَلی  کُلِّ شَی ءٍ قَدیرٌ.
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::


مرتب داره دعا میکنه
اون هم دعاهای گنده گنده و در حق همگان!
عمده دعاها هم حول فقر و اداء قرض و حل مشکلات و بیماریها...

از طرفی ( دعا ) یعنی ( خواستن ).
اگه دعامون یا بهتر بگم خواسته مون از خدا واقعا این باشه، مگه میشه در جهت تحققش قدم برنداریم؟!
تو که در ماه مبارک رمضان مقید به خوندن این دعا و جویای مزدشی! چقدر در جهت رفع فقر جامعه و تامین غذا و لباس فقرا تقلا کردی؟!
برای ادای دیونشون چی؟!
برای معالجه بیماران؟! مخصوصا اونها که از پس معالجه شون برنمیان؟!
آن هم به حکم کل کل گفتنت بدون در نظر گرفتن دین و مرام اونها!

لااقل تو ماهی که ماه این دعاست، به همه ش نه، به بخشی از اون بتونیم جامه عمل بپوشونیم!

سربلندباشین

اللهم و من ارادنی بسوء...

جمعه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۴۳ ب.ظ

هرکار میکنم این فراز دعای کمیلو از ته دل بخونم، نمیتونم :

(( اللهم و من ارادنی بسوء فارده ومن کادنی فکده ))


به جاش دعا می کنم خدایا! هرکه بدی منو می خواد عقلش بده! هرکه قصد نیرنگ زنی به منو داره، هدایتش کن.

خدایا! هر که اراده ی بدی منو کرده، تو براش اصلا خوبی مقدر فرما.

راحت ترم حتی اگه دعا کنم: خدایا! کسی رو که قصد بدی نسبت به من کرده موفقش دار و اگه به این شاد میشه، دلشادش کن!

غریـــــــبـــــــــ

جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۱۳ ق.ظ

دست در گردن یار

دخترکانم بر زانو

پسران در اطراف

می خوانم با سوز :

« إلَهِی! مَن لِی غَیرُک »


می دانم کمیل دروغ نمی گوید!!

روز بیست و هشتم :

اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّی فِیهِ مِنَ النَّوَافِلِ وَ أَکْرِمْنِی فِیهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ وَ قَرِّبْ فِیهِ وَسِیلَتِی إِلَیْکَ مِنْ بَیْنِ الْوَسَائِلِ یَا مَنْ لا یَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ

خدایا! بهره ام را در این ماه از مستحبات فراوان کن، و مرا با تحقق درخواست ها اکرام فرما، و از میان وسایل وسیله ام را به سویت نزدیک کن، اى که پافشارى اصرارورزان مشغولش نسازد.

نوافل جمع نافله ست ، و نافله از نفل گرفته شده به معنی « زیادی »

به مستحبات نافله می گویند چرا که زیادی بر مقداری ست که خدا از انسان به نحو الزام و وجوب خواسته است.


فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَى (130) طه -

طبق بعضى از روایات و نظر برخى از مفسّرین ، این آیه با نمازهاى یومیه و شبانه روزى تطبیق دارد و مراد از « اطراف النهار » نوافل روزانه است - تفسیر نور ذیل آیه -


در میان نوافل بر نماز شب تأکید بیشتری شده تا آنجا که طبق ظاهر این آیه بر نبی مکرم اسلام (ص) واجب گردیده است: 

وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا (79) اسراء -


نافله نشان دهنده علاقه فرد نسبت به کسب رضایت الهی و اطاعت اوست چرا که واجب به گردن انسان گذاشته شده و میبایست آورده شود، اما مستحب اضافه بر درخواست است و دلیل رغبت او به طاعت، و این بسیار ارزشمند خواهد بود و مورد تقدیر.

نافله تکمیل کننده نقایص نمازهای واجب فرد است:

محمد بن مسلم از امام باقر (ع) نقل می کند که فرمود:

آنچه از نماز بنده بالا می رود ، نیم یا یک سوم یا یک چهارم یا یک پنجم از آن است - پس آن مقدار که با قلبش نماز خوانده بالا می رود - و اینکه خداوند ما را امر فرموده است که نافله بخوانیم برای این است که آنچه از نماز واجب کم آوردیم با نافله جبران گردد!! - طلیعه رمضان ص 294


مسائلی در خصوص نوافل روزانه از رساله امام خمینی:

مسأله 764 - نمازهاى مستحبى زیاد است و آنها را نافله گویند و بین نمازهاى مستحبى به خواندن نافله هاى شبانه روز بیشتر سفارش شده و آنها را در غیر روز جمعه سى و چهار رکعتند که:

 هشت رکعت آن نافله ظهر ، و هشت رکعت نافله عصر ، و چهار رکعت نافله مغرب ( من: دوتا دورکعتی) و دو رکعت نافله عشا، و یازده رکعت نافله شب ، و دو رکعت نافله صبح مى باشد و چون دو رکعت نافله عشا را بنابر احتیاط واجب باید نشسته خواند، یک رکعت حساب مىشود. 

ولى در روز جمعه بر شانزده رکعت نافله ظهر و عصر، چهار رکعت اضافه مى شود. 

مسأله 765 - از یازده رکعت نافله شب، هشت رکعت آن باید به نیت نافله شب و دو رکعت آن به نیت نماز شفع و یک رکعت آن، به نیت نماز وتر خوانده شود. و دستور کامل نافله شب در کتابهاى دعا گفته شده است. 

مسأله 766 - نمازهاى نافله را مى شود نشسته خواند، ولى بهتر است دو رکعت نماز نافله نشسته را یک رکعت حساب کند، مثلا کسیکه مىخواهد نافله ظهر را که هشت رکعت است نشسته بخواند، بهتر است شانزده رکعت بخواند و اگر مىخواهد نماز وتر را نشسته بخواند، دو نماز یک رکعتى نشسته بخواند. 

مسأله 767 - نافله ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ولى نافله عشا را به نیت این که شاید مطلوب باشد مى تواند بجا آورد.


وقت نافله هاى یومیه:

 مسأله 768 - نافله نماز ظهر پیش از نماز ظهر خوانده مىشود و وقت آن از اول ظهر است تا موقعى که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا مىشود، به اندازه دو هفتم آن شود، مثلا اگر درازى شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مدار سایه اى که بعد از ظهر پیدا مىشود به دو وجب رسید، آخر وقت نافله ظهر است. 

مسأله 769 - نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده مىشود و وقت آن تا موقعى است که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا مىشود، به چهار هفتم آن برسد و چنانچه بخواهد نافله ظهر یا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند، بهتر است نافله ظهر را بعد از نماز ظهر و نافله عصر را بعد از نماز عصر و بنابر احتیاط واجب، نیت ادا و قضا نکند. 

مسأله 770 - وقت نافله مغرب بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتى که سرخى طرف مغرب که بعد از غروب کردن آفتاب در آسمان پیدا مىشود از بین برود. 

مسأله 771 - وقت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا نصف شب است و بهتر است بعد از نماز عشا بلا فاصله خوانده شود. 

مسأله 772 - نافله صبح پیش از نماز صبح خوانده مىشود و وقت آن بعد از گذشتن از نصف شب به مقدار خواندن یازده رکعت نماز شب است، ولى احتیاط آن است که قبل از فجر اول نخوانند مگر آن که بعد از نافله شب بلا فاصله بخوانند که در این صورت مانعى ندارد. 

مسأله 773 - وقت نافله شب از نصف شب است تا اذان صبح و بهتر است نزدیک اذان صبح خوانده شود.


+ رسول الله (صلى الله علیه وآله): 

إن للقلوب إقبالا وإدبارا، فإذا أقبلت فتنفلوا، وإذا أدبرت فعلیکم بالفریضة - میزان الحکمة حرف النون ، باب النافله

براستی برای قلب روکردن و پشت کردن است (زمانهای خوش و ناخوش) پس وقتی قلبتان رو کرده (به سمت معنویّت) نافله ها را بجا آوردید و اگر پشت کرده اکتفا به واجبات کنید.

+ عن علی (علیه السلام): 

لا قربة بالنوافل إذا أضرت بالفرائض - میزان الحکمة همان

اگر مستحبات به واجبات ضرر می زنند، اسباب تقرب نخواهند بود!!


_________________________________________________________________________________________
 در مطلب نکته ای از ادعیه روزانه ماه رمضان (روز بیست وهشتم) 
این عکس چه ربطی به موضوع متن داره؟
 پاسخ توسط محمد * شـــــــــورگشتی * در ۱۴ تیر ۹۵، ۱۷:۲۴
مستحبی که ضرر به واجب بزنه...
افطاری مستحبی هست در یکی از دانشگاهها ، اما بدون رعایت حدود واجب شرعی و به صورت مختلط!!
مثل اون عزاداریهایی که نمازشونو فداش می کنند!
مستحب اگه لطمه به واجب بزنه هیچ ارزشی نمیتونه داشته باشه ...

روز بیست و هفتم :

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَیِّرْ أُمُورِی فِیهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَى الْیُسْرِ وَ اقْبَلْ مَعَاذِیرِی وَ حُطَّ عَنِّیَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ یَا رَءُوفاً بِعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ

خدایا! در این روز فضیلت شب قدر را روزى ام ساز، و کارهایم را از سختى به آسانى برگردان، و پوزش هایم را بپذیر، و گناه را از گردنم بریز، اى مهربان به بندگان شایسته!


انسان با چشیدن سختی هاست که قدر عافیت رو بهتر میدونه!

این فقره دعا در روزهای پایانی ماه رمضان و این روزه های سخت و سنگین خیلی می چسبه!

سختی رمضان کم کمک داره جای خودش رو به آسایش شوال میده!

فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا (5) إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا (6) سوره ألم نشرح -

پس براستی که با هر سختیی آسانی ست(5) براستی با هر سختیی آسانی ست!(6)

رمضان را که تجربه کردی ، بقیه سختی های زندگی هم همینجورند و بالاخره روزی تمام خواهند شد...

خوش به حال آنکه وقتی از سختی ها به آسانی ها می رسه، وجدان درد نداشته باشه!!!!

+ در ضمن این شرح به یکی از فلسفه های مهم روزه که اتفاقا مغفول بسیاری هم مانده است، اشاره گردید : 

تجربه ی عینی گذر از سختی به آسانی و کسب روحیه در قبال سختی های پیش روی زندگی.


زندگیتون بر وفق

روز بیست و هفتم :

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَیِّرْ أُمُورِی فِیهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَى الْیُسْرِ وَ اقْبَلْ مَعَاذِیرِی وَ حُطَّ عَنِّیَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ یَا رَءُوفاً بِعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ

خدایا! در این روز فضیلت شب قدر را روزى ام ساز، و کارهایم را از سختى به آسانى برگردان، و پوزش هایم را بپذیر، و گناه را از گردنم بریز، اى مهربان به بندگان شایسته!


بیست و هفتم ماه رمضان و دعا می کنیم که:

خدایا! در این روز، فضیلت شب قدر را روزی ام فرما!

این درخواست بعد از گذشت چند شبانه روز از بیست و سوم ماه مبارک رمضان که در کلام اهل بیت (ع) محتمل ترین شب قدر است، کمی عجیب به نظر می آید!!

اما از دید من بیانی ست روشن برای تفهیم عظمت شب قدر

شبی که حتی بعد از گذر از آن باید یادش کرد و از خود پرسید:

آیا واقعا توانستم آن شب بزرگ ، آن شبی که با یک عمر برابری می کرد را به درستی درک کنم؟!

نکند از دستش داده باشم؟!

نکند دیگر فرصت ملاقاتش را نداشته باشم؟!

آری گذر از فرصت های بزرگ معمولا همراه است با حسرت ها و افسوس ها!

و همچنان این حسرت ها و افسوس ها ادامه خواهند داشت، تا حسرت بزرگ فردای قیامت!!


بنابراین درس این فقره دعا « مغتنم دانستن فرصت ها » ست ، مخصوصا فرصت های طلاییی مثل شب قدر.

و تلنگری به اینکه اگر شب قدرش تمام شده، ماه رمضان همچنان باقی ست و این سفره هنوز پهن، پس باید تا دیر نشده خواست و طلبید.

و مخصوصا دعا کرد که : خدایا! اگر شب قدر چنان که می بایست عمل نکردیم اما تو مهمان نوازی کن و با تأخیر ثواب آن را در پرونده ما منظور بفرما...

احتمال دیگر اینکه شب بیست و هفتم هم بهره ای از شب قدر دارد و بلکه روایات برادران اهل سنت بیشتر حول قدر بودن شب بیست و هفتم دور می زند!

نقل شده: 

بزرگانی بوده اند که یک سال کامل ، تمام شب ها را به احیا نشسته اند که مطمئن شوند لااقل فضیلت احیاء یک شب قدر را در طول زندگی خود توانسته اند درک کنند!!!

تفسیر نمونه ذیل سوره قدر می گوید:

« بسیارى معتقدند مخفى بودن شب قدر در میان شبهاى سال، یا در میان شبهاى ماه مبارک رمضان براى این است که مردم به همه این شبها اهمیت دهند!! همانگونه که خداوند رضاى خود را در میان انواع طاعات پـنهان کرده تا مردم به همه طاعات روى آورند، و غضبش را در میان معاصى پنهان کرده تا از همه بپرهیزند، دوستانش را در میان مردم مخفى کرده تا همه را احترام کنند، اجابت را در میان دعاها پنهان کرده تا به همه دعاها رو آورند، اسم اعظم را در میان اسمائش مخفى ساخته تا همه را بزرگ دارند، و وقت مرگ را مخفى ساخته تا در همه حال آماده باشند »


عبادات قبول و التماس دعا

روز بیست و ششم :

اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْیِی فِیهِ مَشْکُوراً وَ ذَنْبِی فِیهِ مَغْفُوراً وَ عَمَلِی فِیهِ مَقْبُولاً وَ عَیْبِی فِیهِ مَسْتُوراً یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ

خدایا! کوششم را در این ماه مورد سپاس، و گناهم را آمرزیده، و عملم را پذیرفته، و عیبم را پوشیده قرار ده، اى شنواترین شنوایان!

انسان اهل حساب و کتاب است

به عشق رسیدنِ به نتیجه است که تن به کار می دهد

اگر یقین بداند کارش مطلقا دارای اثری نخواهد بود، محال است بدان اقدام نماید.

لذا در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان از درگاه خدا پذیرش و قبولی اعمال یک ماهه اش را درخواست داشته و می گوید:

خدایا! تلاشم را در این ماه (و روز) مورد تشکر قرار بده!!

اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْیِی فِیهِ مَشْکُوراً


بسیار عجیب است!!!

انسان فکر می کند شکر و سپاسگزاری کار اوست ولی در این دعا و همچنین در آیه قرآن می خوانیم که خدای عالمیان هم شکرگزار و سپاسگوی است!! :

فَإِنَّ اللَّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ (158) بقره

اصلا تشریع مناسک و اعمال حج نوعی تشکر خداست از خانواده ابراهیم (ع) که در مسیر حق از پس امتحانات سخت و سنگین الهی به خوبی برآمدند!! و خداوند اینچنین یاد و خاطره شان را هر سال در بین جهانیان زنده می دارد.


در جمله بعدی اشاره ای جزئی تر به نتیجه عملش می کند که تلاشم را بپذیر و (نتیجةً) گناهم را بر من ببخش!

وَ ذَنْبِی فِیهِ مَغْفُوراً

اما مجدد به مسأله اصلی برمی گردد امری که بخشش گناه فرع بر آن است

پس به عبارتی دیگر می گوید:

و عملم را مورد قبول خودت قرار بده!

وَ عَمَلِی فِیهِ مَقْبُولاً

و باز پیرو این دعا به یکی از نتایج قبولی اعمال اشاره می کند: که عیبم را بپوش (و آبرویم را حفظ فرما)

وَ عَیْبِی فِیهِ مَسْتُوراً


مهم در این بحث این است که :

« چه کنیم اعمالمان مورد قبول و پذیرش خدا قرار گیرد؟! »

آنچه من از آیات و روایات به ذهن دارم ، سه امر ذیل از اهمیت بیشتری برخوردارند:


1 - انجام اعمال بر اساس تقوا :

إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ (27) مائده - 

خداوند فقط و فقط از اهل تقوی خواهد پذیرفت!

پیشترها داستان زیبایی در این خصوص ارسال کرده بودم که دیدنش خالی از لطف نیست:

با خدا هم؟؟؟!


2 - توجه ویژه به نماز :

عن أبی عبد الله علیه السلام قال: 
أول ما یحاسب علیه العبد الصلاة، فإذا قبلت قبل سائر عمله، وإذا ردت علیه رد علیه سائر عمله -بحارالانوار ج 79 ص 236
امام صادق (ع):
اولین چیزی که از بنده مورد محاسبه قرار می گیرد نماز است پس اگر نمازش قبول شد سایر اعمالش (با وجود شرایط) قبول می شود واگر نمازش رد شد سایر اعمالش (بدون بررسی) رد خواهد شد.

3 - اخلاص در عمل :
رسول الله (صلى الله علیه وآله): 
یابن مسعود! إذا عملت عملا فاعمل لله خالصا لانه لا یقبل من عباده الاعمال إلا ما کان خالصا - بحارالانوار ج 74 ص 103
پیامبر (ص) :
ای ابن مسعود! عملی که می خواهی انجام دهی خالصاً لله انجام بده چرا که خداوند از بندگانش عملی را قبول نکند مگر آن چه که خالص باشد.


+ قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا (103) الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا (104) کهف -  
بگو آیا به شما خبر دهم زیانکارترین مردم کیست ؟! زیانکارترین مردم کسانى هستند که کوشش هایشان در زندگى دنیا گم و نابود شده با این حال گـمان مى کنند کار نیک انجام مى دهند!

روز بیست و پنجم :

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مُحِبّاً لِأَوْلِیَائِکَ وَ مُعَادِیا لِأَعْدَائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِیَائِکَ یَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِیِّینَ

خدایا! مرا در این ماه دلبسته اولیا، و دشمن دشمنانت قرار ده، و آراسته به راه و روش خاتم پیامبرانت گردان، اى نگهدارنده دلهاى پیامبران!


تکرار مباحث تولی و تبری به عبارات مختلف در ادعیه روزانه ماه رمضان

نیست مگر به دو جهت:

1 - اهمیت مسأله حب و بغض در موضع گیری و رویکرد فرد و بالتبع سعادت و شقاوت وی

2 - بی اعتنایی بسیاری از مردم به این دو اصل

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مُحِبّاً لِأَوْلِیَائِکَ وَ مُعَادِیا لِأَعْدَائِکَ


از آنجا که می دانیم « إن المحب لمن یحب مطیع » - بحارالانوار ج 67 ص 15 -  «عشق» در نهایت به اطاعت کورکورانه عاشق از معشوق منتهی می گردد...

پس از خدا می خواهیم ما را محب و عاشق اولیاء خودش گرداند که اگر قرار به دنباله روی ست دنباله روی آنها کنیم ، و این عاقلانه ترین درخواستی ست که می شود در تمام عمر داشت.

مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِیَائِکَ


پیروی از کسانی که دیگر خود آنها بازیچه ی کسان دیگر قرار نمی گیرند چرا که قلوبشان در دستان خود خداست!

کسانی که پاکند و معصوم:

یَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِیِّینَ


توجه: در غیر معصومین همیشه باید نگاهمان روی عنوان «ولی الله» باشد و نه شخص ( توجه به دستورات الهی هم داشته باشیم تا انحراف او را از مسیر الله بتوانیم بدرستی تشخیص دهیم)


+ قال رسول الله صلى الله علیه وآله:

 إن أوثق عرى الایمان الحب فی الله والبغض فی الله وتوالی ولی الله وتعادی عدو الله - بحارالانوار ج 27 ص 57

محکم ترین دستگیره ایمان: دوستی و دشمنی در راه خداست و دوست داشتن اولیاءالله و دشمن داشتن اعداءالله.


امروز: روز قدس = روز ابراز دشمنی با اشد الناس عداوة ...

روز بیست و چهارم :

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ فِیهِ مَا یُرْضِیکَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِمَّا یُؤْذِیکَ وَ أَسْأَلُکَ التَّوْفِیقَ فِیهِ لِأَنْ أُطِیعَکَ وَ لا أَعْصِیَکَ یَا جَوَادَ السَّائِلِینَ

خدایا در این ماه آنچه تو را خشنود مى کند از تو درخواست می کنم، و از آنچه تو را ناخشنود می کند به تو پناه مى آورم، و از تو در این ماه توفیق اطاعت و ترک نافرمانى ات را خواستارم، اى بخشنده به نیازمندان.


اطاعت و عصیان الهی بیش از همه محصول شناخت و عدم شناخت خداست.

و در مرحله بعد معلول توجه و عدم توجه به آثار اطاعت و عصیان است.


اگر خدا را کما هو اهله بشناسی اطاعتش کنی

عصیان تو دلیل بر خدانشناسی ات است:


قافله حاجیان به سمت مکه می رفتند در بین راه نیاز به تهیه آذوقه پیدا کردند به چوپانی برخوردند از او طلب گوسفندی کردند!

گفت : از طرف صاحبانشان اجازه چنین کاری ندارم!

یکی از آن مثلا حاجی ها! پیشنهاد داد : یکی را به ما بفروش و پولش را خودت بردار و بگو گرگ برده است!!

چوپان برآشفت و گفت: فأین الله : خدا پس چه شد؟!! - برگرفته از سی مجلس به نقل از توحید شهید دستغیب


اگر بدانیم وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ - آیه 4 حدید - آیا می توانیم معصیتش کنیم؟!!

او از همه چیز عالم آگاه است، به علم حضوری !

یعنی: همه جا بشخصه حاضر است! حتی در چشم ما! حتی در ذهن ما!

چرا که او بی نهایت است و اگه تنها سر سوزنی جاییی باشد که خدا نتواند در آنجا باشد محدود خواهد شد و این خلاف فرض است!

یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ (19) غافر - او خیانت نگاه ها را می داند ( کدام نگاه حلال بود و کدام حرام؟) و از رازها و افکار نهفته در سینه ها آگاه است!!

آیا با این حساب می توانی معصیتش کنی؟!


اگر توجه به آثار اطاعت و عصیان الهی داشتی... 

آیا دست از اطاعت می کشیدی؟!

آیا دست به معصیت دراز می کردی؟!

هیهات.


کیست که ایمنی و آسایش نخواهد؟! کیست که از زیان و پشیمانی و ناامنی فراری نباشد؟!

فرمود:

عباد الله ! إنه من یطع الله یأمن ویستبشر ومن یعصه یخب ویندم و لایسلم - بحارالانوار ج 74 ص 291

ای بندگان خدا! براستی هر که اطاعت خدا کند ایمن خواهد بود و مورد بشارت قرار خواهد گرفت ؛ و هرکه اهل معصیت او باشد زیان بیند و پشیمان گردد و روی آسایش نخواهد دید!!


عبادات مقبول

التماس دعا

روز بیست و سوم :

اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیُوبِ وَ امْتَحِنْ قَلْبِی فِیهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ یَا مُقِیلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِینَ

خدایا! در این ماه از گناهانم شستشویم ده، و از عیب ها پاکم کن ، و دلم را به پرهیزکارى دلها بیازماى، اى نادیده گیرنده لغزشهاى اهل گناه!


جمعی داشتند به یه بنده خدایی می خندیدند و او انگار نه انگار...

کسی بهش گفت: سیب زمینی! اینا دارن به قیافه تو می خندن!

گفت: اگه به قیافه من می خندند پس دارند به خدا می خندند، شکل و قیافه من که ربطی به من نداره... کار اویه!

سر پایین انداختند...

حالا سؤال اینه : خدا کار زشت و معیوب هم انجام میداده؟! پس ما که بنده ش هستیم اگه عیوبی (که دیگه مربوط به خودمونه) داشته باشیم، اشکالی نباید متوجهش باشه!!

عیوبی مثل حسادت، کینه، غضب، تنبلی و ...

جواب: اگه چاقوی تیزی رو برمیداشتین و می خواستین هنوانه ای قاچ کنین و نمی برید به زمین نمی زدینش که این چه چاقویی ست؟!

آتش روشن می کردین غذایی بپزین و نمی پخت، اعتراض نمی کردین که آتش اینقدر بی بخار؟!

چاقو باید تیز باشه، آتش باید سوزاننده باشه و همین چاقوی تیز ممکنه گاهی البته دست شما رو هم ببره ، همین آتش دست شما رو هم بسوزونه ، این بده یا خوب؟!

عالم عالم اسباب است و اگه نبود زندگیی اصلا شکل نمی گرفت...

حالا بله گاهی چیزهایی به چشم ما نازیبا میاد اما اون رو هم اگه در چارچوب سبب و مسببی ببینیم می بینیم جز زیبایی چیزی نیست...

بچه فلج شد سبب داره

لکنت گرفت سبب داره

سببش هم اغلب خود ما هستیم 

نمیگم پدر و مادر او که الان خودشونو طلبکار از خدا میدونن و خدا رو ظالم خطاب می کنن، حتما در لحظه انعقاد نطفه مرتکب گناهی شده باشند؟!

گاهی شرایط روحی و جسمی مساعدی نداشته ند...

گاهی دارویی غذایی چیزی مصرف کرده ند که عارضه داشته...

و گاهی هم البته تأثیرات محیط و عوامل طبیعی بوده


اینکه میگیم خدا عادله یعنی هرچیزی رو سرِ جای خودش قرار داده و این دقیقا همون چیزی ست که در عالم داریم می بینیم!

حتی عیوب باطنی هم که دیگه منتسب به خود ماست بی سبب نیست، سببش رو یا خودمون فراهم کردیم یا پدر و مادرانمون یا محیط یا ...

حالا از خدا میخوایم که خدایا ما رو از عیوب پاک کن...

سببیتی رو که خودت به اسباب و مسببات دادی خودت هم میتونی ازشون بگیری!! و بگیر ... ( آنچنان که در قضیه حضرت ابراهیم (ع) گرفت ) 

چه عیوب باطنی که ظاهر این دعا همینه (و تکلیف ما اینه که ازشون بری بشیم) و چه عیوب ظاهری...


وجودتون بی عیب

روز بیست و دوم :

اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ

خدایا! در این ماه درهاى فضلت را به روى من بگشا، و برکاتت را بر من نازل فرما، و به موجبات خشنودى ات موفقم بدار، و در میان بهشت هایت جایم ده، اى برآورنده خواهش درماندگان!


بدی ، خوبی

نیت ، عمل

دو دو تا چارتا


 - خدا که مسلما اهل ظلم نمیتونه باشه :

وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ (51) انفال - (ظلم اندک هم برای خدا بسیار است لذا به صیغه مبالغه تعبیر کرده)

چون ظلم نشانه ضعف در طرف هست و خدا کمال محض است -


در سه مورد از اون چهار مورد با ما به فضل و رحمتش بر خورد می کنه و در یک مورد به عدل:

1 - نیت کار خوبی کردی ، همین نیت خشک و خالی برات حسنه ثبت میشه و این فضل خداست.

2 - اگر نیتت رو به مرحله عمل رسوندی، اون رو طبق آیات قرآن حداقل به ده برابر پاداش میده (بیشتر هم گفته شده) و این هم نشانه فضل و رحمت خداست.

3 - نیت کار بد کردی، دستور داده تا به مرحله عمل نرسیده چیزی به حسابت ننویسند.! این هم فضل الهی محسوب میشه...( البته خوبه انسان فکر گناه رو هم به ذهنش راه نده چرا که جایی که اتش روشن بشه خواه ناخواه در و دیوارش سیاه و تیره خواهد شد)

4 - بله اگه نیتت به عمل ختم شد اینجا رو خدا به عدالت باهات برخورد می کنه: یه گناه به یه گناه


حالا در دعای بیست و دوم رمضان همون رو میخوایم که در این دعا میخوایم : الهی عاملنا بفضلک ولاتعاملنا بعدلک

خدایا! این مورد چهارم رو هم مثل اون سه مورد دیگه با فضل و رحمتت با ما معامله بفرما.

حتی اون موارد رو هم با فضل و رحمت بیشتری از جانب خود بر ما منت بگذار.


مدرک ثبت نیت خوب و عدم ثبت نیت بد: تفسیر نمونه ذیل آیه 10 و 11 انفطار -

مدرک چند برابری اعمال خوب و ثبت یک عمل برای کار بد : سوره انعام آیه: 160 و سوره نمل آیات 89 و 90 ، و قصص آیه 84 -


+ در روایتی آمده است:

... هنگامى که انسان کار بدى انجام مى دهد، فرشته راست به فرشته چپ مى گوید: در نوشتن این گناه عجله مکن شاید کار نیکى بعد از آن انجام دهد که گناه او را بپوشاند همانگونه که خداوند بزرگ مى فرماید: (ان الحسنات یذهبن السیئات ) یا اینکه توبه و استغفار کند (و اثر گـناه از میان برود)... و او هفت ساعت از نوشتن کار بد خوددارى مى کند، و اگر کار نیک یا استغفارى به دنبال آن نیاید فرشته حسنات به فرشته سیئات مى گوید بنویس بر این بدبخت محروم ! - تفسیر نمونه ذیل آیه 10 و 11 انفطار

پس حتی در باب عمل بد هم تفضل الهی ابتداءً شامل حال اوست چنانچه استفاده نکرد به عدل تبدیل گردد.


امشب را با توجه به فضل الهی قدر بگیریم...

التماس دعا

سلام حاج آقا
ببخشید یه سوال

چرا توی بخش آخر دعای توسل می گیم: ارجو نجات من الله

مگه نجات رو برای کسایی که ظالم هستن، استفاده نباید کرد؟!
چرا میگیم امیدداریم که به واسطه ی شما از دست خدا نجات پیدا کنیم؟!!!! خیلی عجیبه این جمله برام و تو هیچ دعای دیگه ای هم مشابهش رو ندیدم...

___________________________________________

سلام

واقعا متعجب شدم از برداشتتون!!

و بحبّکم و بقربکم أرجو نجاة من الله...

یعنی بخاطر محبت و نزدیکیی که با شما دارم، امیدوار به نجات از جانب خدا - و نه از دست خدا - هستم!

یعنی به عشق شما امیدوارم خدا منو دستگیری کنه و نجات ببخشه! چون لاحول و لاقوة الا به (نجات فقط از ناحیه اوست)

در واقع این فراز ها به دنبال اینه که بگه اگه متوسل به اهل بیت شدم نه بخاطر اینه که اونها مستقلا کاره ای هستند! و نه بخاطر اینکه اونها رو در مقابل خدا بخوام بزرگ کرده باشم!  بلکه همه کاره خود خداست و این ابراز محبت و مودتی بود از من به کسانی که خدا اونها رو دوست داره تا اسباب توجه خدا را به خود جلب کرده باشم...

حالا خدا ما رو از چی نجات ببخشه؟ کلام مطلق است: از بلایا از دشمنان از عذابهای دنیوی و اخروی و ...

_____________________________________________

وااااااااااااااااای حاج آقا
چه سوووووووتی ای دادم!!! (شکلک خیلی خجالت)

ینی نجات مفعوله و "من الله" به فعل بر میگرده نه به مفعول!!
آخ آخ آخ

چقده خنگ بازی در آوردم ینی!! :-S

ببخشید
ممنون از راهنمایی تون :)


ولی یه چیز جالب هم بگما... من اینو از چند نفر که اهل مطالعه و اهل دین هم بودن اتفاقا، پرسیدم... ولی هیچ کس جواب شما رو بهم نداده بود... برام خیلی جالبه... خیلی هاشونم اتفاقا خیلی باسواد بودن...

مثلا یکی گفته بود منظور نجات از عذاب خداست
یکی گفته بود اصن این بخش از دعا جزء دعای توسل نیس و معلوم نیس معتبر باشه!
خیلی ها گفته بودن نمیدونیم، تا حالا بهش دقت نکرده بودیم... لابد منظورش نجات از خشم خداست و ...
و ... 


ولی جواب شما عالی بود
ممنون 
:)

طاعات و عبادات شما هم قبول راستی
این شب ها خیییییییلی منم دعا کنین لطفا
یا علی

_____________________________________________

باید بگم جواب بدی هم نداده اونی که گفته: نجات از عذاب و غضب خدا

ولی جواب ما مناسب تر به نظر می رسه، که در این صورت بله « من الله » متعلق به « أرجو » است نه « نجاة » .

مؤید باشین

روز بیست و یکم :

اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ إِلَى مَرْضَاتِکَ دَلِیلاً وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِی مَنْزِلاً وَ مَقِیلاً یَا قَاضِیَ حَوَائِجِ الطَّالِبِینَ

خدایا! در این ماه براى من به سوى خشنودى ات دلیلى قرار مده، و براى شیطان راهى به سوى من قرار مده، و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده، اى برآورنده حاجات خواهندگان.

___________________________________________________

سلام علیکم حاج آقا

...وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً 
...و براى شیطان راهى به سوى من قرار مده،

حاج آقا مگر نه اینکه در ماه رمضان شیاطین در بند هستند؟ دعا منظورش کدوم شیاطینه؟ کدوم شیاطین اصلاً در بند هستند؟ داستان چیه؟

________________________________________

سلام علیکم ورحمةالله

اول اینکه این دعاها به نوعی تعلیم نحوه دعاست در تمام زمانها هرچند به ظاهر مربوط به رمضانه...
مثلا میگه خدایا امشب نظرتو متوجه ما کن... معناش این نیست که در روز توجه نکن...
ماه رمضانه ولی دعا مخصوص ماه رمضان نیست و بلکه حتی ممکنه نظر جدی این دعا به بعد رمضان باشه (و در رمضان گفته شده چرا که آغاز سال معنوی وسازندگی انسان به حساب میاد...)

از طرفی شیاطین دربندند و امکان مانور گسترده ندارند ،نه اینکه هیچ وسوسه شیطانی درکار نباشه و گناهی صورت نگیره ... چرا که بعینه خلاف اون رو در جامعه و اطرف خود مشاهده می کنیم!
پس معناش اینه که وسوسه ها تقلیل پیدا می کنه... شرایط برا پرواز آماده تره ...
و این چیزی جز خاصیت روزه داری و شب زنده داری آن هم به صورت عمومی و همگانی نیست ( کتب علیکم الصیام...لعلکم تتقون: تقوی نتیجه روزه شمرده شده است)
و وقتی خاصیت صیام و قیام شد، به میزان کیفیتش تأثیرگذاری اش هم کم و زیاد خواهد شد!  
پس برای غیر روزه دار وشب زنده دار ، ماه رمضان و غیر رمضان تفاوت چندانی نمیتونه داشته باشه... (مگر فشار محیط بال و پر او را هم به نوعی ببندد)

از کلام خود بزرگوارتون هم میشه جوابی درآورد که شیطان و شیطان داریم:  شیاطین خرد دستشان بسته است اما ابلیس که از طرف خدا فرصت گرفته الی یوم معلوم... دستش بازه ودر واقع شیطان در این دعا که می خواهیم از زیر تسلطش خارج باشیم خود ابلیس است...

روز بیست و یکم :

اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ إِلَى مَرْضَاتِکَ دَلِیلاً وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِی مَنْزِلاً وَ مَقِیلاً یَا قَاضِیَ حَوَائِجِ الطَّالِبِینَ

خدایا! در این ماه براى من به سوى خشنودى ات دلیلى قرار مده، و براى شیطان راهى به سوى من قرار مده، و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده، اى برآورنده حاجات خواهندگان.


برای رسیدن به هر مقصدی به دو چیز نیاز است :

الف - شناخت درست راه

ب - گذر از موانع


مقصد نهایی ما که قرار است در آن آرام بگیریم طبق این دعا: « بهشت » است (سومین فراز)

آنچنان که امیرمؤمنان علی (ع) فرمود: 

لیس لانفسکم ثمن الا الجنة فلاتبیعوها الا بها - غررالحکم و دررالکلم ش ح 4626

چیزی در مقابل شما جز بهشت نیست مبادا ارزان فروشی کنید!!


و راه رسیدن به آن : کسب رضای الهی ست (فراز اول)


و مانع سرِ این راه : شیطان (فراز دوم)


من برداشتم این است در روزی که همه چیز بوی علی می دهد، دعای بیست و یکم ماه رمضان هم میخواهد بگوید راه بهشتی شدن علوی شدن است!!

توضیح مطلب :

در فراز اول سخن از کسب رضای الهی ست...

به قرآن که نگاه می کنیم می بینیم خداوند متعال رضایت خودش را به رضایت رسولش گره زده است:

إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا (57) أحزاب -

کسانی که خدا و رسولش را آزار دهند لعنت خدا در دنیا و آخرت بر آنان است و عذاب خوارکننده ای برای آنها تدارک دیده است!!

و در روایات که نظر می کنیم می بینیم رسول خدا هم رضایت خودش را با رضایت علی(ع) پیوند زده است!!

در کتب خود اهل سنت است: 

رسول به عمرو بن شأس اسلمی سر مسأله ای که در سفر یمن پیشامد کرد، چشم غره رفته (درحالی که کمتر چنین برخوردی از ایشان دیده میشود) و فرمود: 

به خدا قسم مرا اذیت کردی؟! 

گفت: پناه بر خدا اگر شما را اذیت کرده باشم یا رسول الله! 

فرمود:  بَلَى , مَنْ آذَى عَلِیًّا فَقَدْ آذَانِی

هر که علی را بیازارد مرا آزرده است!

و همچنین دارد: 

عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ - رضی الله عنها - قَالَ: أَشْهَدُ أَنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ - صلى الله علیه وسلم - یَقُولُ: " مَنْ أَحَبَّ عَلِیًّا فَقَدْ أَحَبَّنِی، وَمَنْ أَحَبَّنِی فَقَدْ أَحَبَّ اللهُ، وَمَنْ أَبْغَضَ عَلِیًّا فَقَدْ أَبْغَضَنِی، وَمَنْ أَبْغَضَنِی فَقَدْ أَبْغَضَ اللهَ "

امّ المؤمنین ام سلمه (از همسران پیامبر) 

شهادت می دهم که از رسول خدا شنیدم « هرکس علی را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته است و (اما) هر کس علی را دشمن بدارد مرا دشمن داشته و دشمن من دشمن خداست! »

- الجامع الصحیح للسنن والمسانید صهیب عبد الجبار ، مناقب علی بن ابیطالب رضی الله عنه -


سؤال: 

آیا غاصبین حق علی(ع) اسباب ناراحتی علی را فراهم کردند یا نه؟!

آیا کسانی که عالما و عامدا به دنبال غاصبین راه افتادند چه؟!

آیا سر در چاه کردن علی(ع) نشانه نارضایتی او از توده مردم نیست؟!


پس راهی که فرد را به بهشت می رساند نیست مگر کسب رضایت خدا و چسبیده به او رضایت رسول خدا و چسبیده به او رضایت علی...

پس می شود گفت: راه بهشت یعنی راه علی (ع) ( و نه دشمنان علی)


و در فراز دوم سخن از مانع راه است یعنی شیطان


سؤال:

شیطان بر چه کسانی تسلط و نفوذ دارد؟!

خود او پاسخ می دهد:

قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (82) إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ (83) سوره ص -

شیطان به خدا گفت: پس به عزتت قسم همه آدمیان را گمراه خواهم کرد جز بندگان خالص تو را!


و مجسمه اخلاص در این امت نیست مگر « علی »

از علی آموز اخلاص عمل

دان منزّه شیر حق را از دغل


به عنوان نمونه خدای دانای بر اسرار و نهان در سوره هل اتی علی الانسان از باطن کار علی (ع) چنین خبر میدهد:

إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا (9) 

تنها و تنها به نیتی الهی اطعامتان می کنیم ، نه قصد پاداش و نه قصد تشکر شما را داریم!!


نتیجه :

پس آنچنان که برای رسیدن به بهشت باید از راه دشمنان علی برگشت ، برای گذر از موانع هم باید پا جای پای علی گذاشت و از تسلط شیطان به دور بود!


بهشت سرایتان

روز بیستم :

اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَ أَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ أَبْوَابَ النِّیرَانِ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ یَا مُنْزِلَ السَّکِینَةِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ

خدایا! در این ماه درهاى بهشتت را به رویم باز کن، و درهاى آتش دوزخ را به روزیم بربند، و به تلاوت قرآن موفقم بدار، اى فرو فرستنده آرامش در دل مؤمنان.


هم از آیات قرآن و هم از روایات به خوبى استفاده مى شود که بهشت درهائى دارد...

 ولى این تعدد درها نه به خاطر آن است که عده وارد شوندگان به بهشت آن گونه اند که اگر بخواهند از یک در وارد شوند تولید زحمت مى کند، و نه از جهت آن است که یکنوع تفاوت گروهى و طبقاتى وجود دارد، که هر گروهى موظفند از یک در وارد شوند، و نه براى نزدیکى و دورى راه است ، و نه به خاطر زیبائى و تنوع به خاطر کثرت درها! اصولا درهاى بهشت همانند درهاى دنیا که در مدخل باغها و قصرها و خانه ها میگذارند نیست .

بلکه این درها اشاره به اعمال و کارهائى است که سبب ورود به بهشت مى شوند. 

و لذا در پاره اى از اخبار مى خوانیم که :

بهشت درهائى به نامهاى مختلف دارد...

از جمله : درى دارد که به عنوان باب المجاهدین ! (در مجاهدان ) نامیده مى شود، و مجاهدان مسلح به همان سلاحى که با آن جهاد کردند از آن در وارد بهشت مى شوند و فرشتگان به آنها خوش آمد مى گویند!.


از امام باقر (علیه السلام ) در حدیثى مى خوانیم : 

و اعلموا ان للجنة ثمانیة ابواب عرض کل باب منها مسیرة اربعین سنة : 

بدانید که بهشت هشت در دارد که عرض هر درى از آنها به اندازه چهل سال راه است!.

این خود نشان مى دهد که (در) در این گونه موارد، مفهومى وسیعتر از آنچه در تعبیرات روزانه گفته مى شود دارد.


و جالب اینکه در قرآن مى خوانیم که جهنم « هفت » در دارد : لها سبعة ابواب - حجر 44) و طبق روایات بهشت داراى « هشت » در است ، اشاره به اینکه طرق وصول به سعادت و بهشت جاویدان از طرق وصول به جهنم بیشتر است ، و رحمت خدا بر غضب او پیشى مى گیردیا من سبقت رحمته غضبه - جوشن کبیر -


و جالبتر اینکه در مورد برنامه هاى «اولوا الالباب»در آیات فوق نیز اشاره به هشت برنامه شده بود که هر کدام از آنها در واقع درى از درهاى بهشت و طریقى براى وصول به سعادت جاودان است .

این آیات:

... إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ (19) الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا یَنْقُضُونَ الْمِیثَاقَ (20) وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ (21) وَالَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولَئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ (22) جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا  - سوره رعد -

در حدیثى از پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) آمده است : 
من قرء سورة الملائکه دعته یوم القیامة ثلاثه ابواب من الجنة ان ادخل من اى الابواب شئت !: 
هر کس سوره فاطر را بخواند در روز قیامت سه در از درهاى بهشت او را به سوى خود دعوت مى کند که از هر کدام مى خواهى وارد شو!.
با توجه به اینکه مى دانیم درهاى بهشت همان عقائد و اعمال صالحى است که سبب وصول به بهشت مى شود، ممکن است این روایت اشاره به ابواب سه گانه اعتقاد به توحید، معاد و رسالت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) باشد.
- تفسیر نمونه مقدمه سوره فاطر

در حدیثی از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم : 
الحوامیم سبع و ابواب جهنم سبع ، تجى ء کل حامیم منها فتقف على باب من هذه الابواب تقول اللهم لا تدخل من هذا الباب من کان یومن بى و یقرءنى 
سوره هاى حامیم هفت سوره اند و درهاى جهنم نیز هفت در است ، هر یک از حامیمها مى آید و در مقابل یکى از این درها مى ایستد و مى گوید خداوندا کسى را که به من ایمان آورده و مرا خوانده از این در وارد مکن ! 
- تفسیر نمونه در مقدمه سوره مؤمن (غافر)

در این آیه (76 غافر) باز به « ابواب جهنم ، درهاى دوزخ » برخورد مى کنیم .
آیا داخل شدن از درهاى دوزخ به این معنى است که هر گروهى از درى وارد مى شوند؟ یا یک گروه از درهاى متعدد مى گذرند؟ به این معنى که دوزخ همانند بعضى از زندانهاى وحشتناک و تو بر تو از بندها یا طبقات گوناگون تشکیل شده ، گروهى از گمراهان سرسخت باید از همه این طبقات بگذرند، و در « درک اسفل ، قعر جهنم » جاى گیرند!
شاهد این سخن حدیثى است که از امیر مؤمنان على (علیه السلام ) در تفسیر آیه لها سعة ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم - حجر 34 - نقل شده که فرمود: 
ان جهنم لها سبعة ابواب ، اطباق بعضها فوق بعض ، و وضع احدى یدیه على الاخرى ، فقال هکذا!: 
جهنم هفت در دارد، هفت طبقه بعضى بالاى بعضى قرار گرفته ، سپس یکى از دستهاى خود را روى دیگرى قرار داد و فرمود اینچنین!.

در اینجا تفسیر دیگرى نیز وجود دارد که خلاصه اش این است (همان که در بالا بهش اشاره شد) :
درهاى جهنم - همانند درهاى بهشت - اشاره به عوامل گوناگونى است که انسان را به جهنم یا بهشت مى کشاند، هر نوع از گناهان ، و هر نوع از اعمال خیر، درى محسوب مى شود، در روایات اسلامى نیز به آن اشاره شده است ، مطابق این تفسیر عدد 7 براى (تکثیر) است نه (تعداد) و اینکه گفته مى شود بهشت داراى هشت در است اشاره به افزون بودن عوامل رحمت از عوامل عذاب و غضب است (دقت کنید). 
- تفسیر نمونه ذیل آیه 76 غافر -

+ جمع بندی من:
« 8 درب بهشت ، و 7 درب جهنم »
الف: به معنی درب های تو در تو باشد که برای بهشت حکم زینت دارد و برای جهنم حکم حصار به دلیل روایت امیرالمؤمنین (هرچند ایشان فقط از جهنم گفته بودند)
ب: به معنی تعدد ورودی ها باشد.
طبق این معنا ظاهر امر - به دلیل موارد مشابه - این است که عدد حقیقی نیست (واقعا 8 و 7 درب) بلکه فقط به تعدّد عوامل بهشت و جهنم اشاره دارد و اینکه اسباب بهشتی شدن بیش از اسباب جهنمی شدن است.

روز هیجدهم :

اللَّهُمَّ نَبِّهْنِی فِیهِ لِبَرَکَاتِ أَسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِیهِ قَلْبِی بِضِیَاءِ أَنْوَارِهِ وَ خُذْ بِکُلِّ أَعْضَائِی إِلَى اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِکَ یَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِینَ

خدایا! مرا در این ماه به برکت هاى سحرهایش آگاه کن، و دلم را با روشنایى انوارش روشنى بخش، و تمام اعضایم را به پیروى آثارش بگمار، به نورت اى نوربخش دلهاى عارفان!


وقتی فرزندان یعقوب بعد از پی بردن به اشتباه خود ، از او طلب استغار به درگاه الهی نمودند فرمود: سوف استغفر لکم - آیه 12 یوسف

استغفار مطلوب را به تأخیر انداخت تا به دلالت روایات سحر جمعه این مهم را انجام دهد

چرا که طبق فرمایش رسول (صلى الله علیه وآله): إن لربکم فی أیام دهرکم نفحات، ألا فتعرضوا لها - بحارالانوار ج 68 ص 221 -

براستی برای پروردگار در طول مدت عمرتان ، اوقات عطا و بخششی است پس خود را در معرض آن قرار دهید!

روزهایی برای خدا عزیز است اماکنی برای خدا عزیز است که درخواست در آنجاها به اجابت نزدیک تر است

روز جمعه و سحر آن یکی از آن اوقات است

و ماه رمضان ، مخصوصا سحرهای ماه رمضان، و مخصوصا سحرهای شب قدر قطعا از بهترین و بلکه بهترین آن اوقات خواهد بود

و شاید این دعا در آستانه لیالی قدر چیزی جز آماده سازی مردم جهت بهره مندی هرچه بهتر از فرصت طلایی پیش رو نباشد

عباداتتان مقبول، بهترین ها تقدیرتان

نکته ای از ادعیه روزانه ماه رمضان (روز هفدهم)

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۲۸ ق.ظ

روز هفدهم :

اللَّهُمَّ اهْدِنِی فِیهِ لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ وَ اقْضِ لِی فِیهِ الْحَوَائِجَ وَ الْآمَالَ یَا مَنْ لا یَحْتَاجُ إِلَى التَّفْسِیرِ وَ السُّؤَالِ یَا عَالِماً بِمَا فِی صُدُورِ الْعَالَمِینَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ

خدایا! مرا در این ماه به سوى کارهاى شایسته هدایت فرما، و حاجتها و آرزوهایم را برآور، اى آن که نیاز به روشنگرى و پرسش ندارد، اى آگاه به آنچه در سینه جهانیان است بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست.


بی تردید خلق شده ایم برای تکامل

تکاملی همه جانبه ، جسمی و روحی


برای طی تکامل نیازمند به هدایت هستیم...


در تکامل فیزیکی، خود خدا هدایت مستقیم ما و همه عالم را به عهده گرفته است: 

نطفه را مرحله به مرحله پرورش می دهد نیازهایش را می بیند و عطایش می کند و آن وقتی که پرده از روی او برمی گیرد تحسین همگان را در پی دارد و این حمایت و پرورش همچنان تا آخرین لحظه حیات او و بلکه بعد آن هم ادامه پیدا می کند...

رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى (50) سوره طه


و امروز با این دعا از خدا می خواهیم هدایت تشریعی ما را هم به صورت مستقیم خود عهده دار شود:

خود او دست ما را گرفته و به قله انسانیت و اخلاقی که برای ما ترسیم کرده برساند...

در واقع دعای روز هفدهم ماه رمضان اعترافی ست به ضعف خود و موانعی که بر سر راه هدایت تشریعی وجود دارد...

که خدایا! آنچنان که هدایت تکوینی را به اختیار خود ما نگذاشتی ، هدایت تشریعی را هم خود صاحب اختیار ما باش.

(قائل به جبر در امور تشریعی نیستم که حرکت جبری هیچ ارزشی نمی تواند داشته باشد بلکه با کمال آزادیی که خدا به من داده اعلام ضعف می کنم و از خدا دستگیری و هدایتش را می طلبم)


دست خدا به همراهتان

روز شانزدهم :

اللَّهُمَّ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوَافَقَةِ الْأَبْرَارِ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارِ وَ آوِنِی فِیهِ بِرَحْمَتِکَ إِلَى [فِی ] دَارِ الْقَرَارِ بِإِلَهِیَّتِکَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ

خدایا! مرا در این ماه به همراهى و همسویى با نیکان توفیق ده، و از همنشینى با بدان دور بدار و به حق رحمتت به خانه آرامش جایم ده، و به پرستیدگى ات اى پرستیده جهانیان.

انسان در مغازه عطر فروشی که بنشینه بوی عطر می گیره بدون اینکه به خودش عطر زده باشه!

کنار آتش هم که بنشینه بوی آتش خواهد گرفت بدون اینکه دست داخل آن برده باشه!

این است خاصیت همنشینی و رفاقت...


لذاست که رسول الله (صلى الله علیه وآله) فرمود:

المرء على دین خلیله، فلینظر أحدکم من یخالل - میزان الحکمة حرف الصاد باب الصدیق -  

شخص بر دین دوستش خواهد بود ؛ پس هرکدام از شما دقت کند که چه کسی رو به دوستی خود می گیرد.


در دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان از خدای خود همراهی خوبان و عدم رفاقت با بدان را درخواست می داریم...

و با عنایت به اون تأثیرگذاری ، در واقع از خدا می خواهیم ما را از خوبان قرار دهد و از دایره بدان خارجمان نماید.


آمین یا رب العالمین

روز پانزدهم :

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِینَ وَ اشْرَحْ فِیهِ صَدْرِی بِإِنَابَةِ الْمُخْبِتِینَ بِأَمَانِکَ یَا أَمَانَ الْخَائِفِینَ

خدایا در در این ماه طاعت فروتنان را نصیبم کن، و سینه ام را براى انابه همانند بازگشت خاضعان باز کن، به امان دادنت اى امان ده هراسندگان!ترجمه انصاریان -


بچه یهو و بی مقدمه خودش رو میندازه بغل مامانش، بغل باباش ...
مامان و بابای زیرک میدونن باز قضیه خرابکاریه!!
دست نوازش رو سرش می کشن میگن: 
چی شده دخترم؟! چی شده پسرم؟!
میگه : دستم مثلا خورد به گلدون ، افتاد و شکست...
میگن : فدای سرت... از این به بعد بیشتر مواظب باش، خوب؟!

بچه « مامان ، بابا » رو قدرتمندترین نفر عالم میدونه بهش پناهنده میشه حتی اونجایی که ترس تنبیه از طرف خود اونها رو داشته باشه!!

تنها کسی که سزاوار است در عالم از او ترسیده شود خداست...
و در عین حال تنها کسی هم که سزاواز است در ترس ها به او پناهنده شود، جز او نیست!!
آری خدا امان الخائفین است.

+ خدا لولو نیست که ازش بترسیم در واقع ترس یا از ناحیه اعمال خودمونه و از عدل خدا - که چیز بدی هم نیست و کمال برای اوست - و یا زائیده قدرت و ابهت خدا و خردی و کوچکی خودمونه - که این هم عین کمال است برای او -
در پناه خدا

جناب استاد علامه حسن زاده آملى فرمودند:

رساله اى در امامت نوشتم چون به پایان رسید آن را به حضور شریف استاد علامه طباطبایى صاحب تفسیر المیزان رضوان الله تعالى علیه ارایه دادم ، مدتى در نزد او بود و لطف فرمودند و یک دوره تمام آن را مطالعه فرمودند.

در یک جاى آن رساله دعاى شخصى درباره خودم کرده بودم که : « بار خدایا! مرا به فهم خطاب محمدى صلى الله علیه و آله و سلم اعتلاء ده »

علامه در هنگام ردّ رساله به این جانب فرمود: « آقا! تا من خودم را شناختم دعاى شخصى! در حق خودم نکرده ام! بلکه دعایم عامّ است!!! »


منبع:

داستانهاى عارفانه در آثار علامه حسن زاده آملى

عباس عزیزى


شیخ کفعمی در « مصباح » و « بلدالامین » ، و شیخ شهید در مجموعه خود ، از حضرت رسول صلی الله علیه وآله نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: هر که این دعا را در ماه رمضان بعد از هر نماز واجبی بخواند حق تعالی بیامرزد گناهان او را تا روز قیامت و دعا این است:

اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلى اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیر، اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جائِع، اَللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیان، اَللّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدین، اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوب، اَللّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَریب، اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیر، اَللّهُمَّ اَصْلِحْ کُلَّ فاسِد مِنْ اُمُورِ الْمُسْلِمینَ، اَللّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریض، اللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناکَ، اَللّهُمَّ غَیِّر سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ، اَللّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَاَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیء قَدیرٌ .

روز پانزدهم :

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِینَ وَ اشْرَحْ فِیهِ صَدْرِی بِإِنَابَةِ الْمُخْبِتِینَ بِأَمَانِکَ یَا أَمَانَ الْخَائِفِینَ

خدایا در در این ماه طاعت فروتنان را نصیبم کن، و سینه ام را براى انابه همانند بازگشت خاضعان باز کن، به امان دادنت اى امان ده هراسندگان! - ترجمه انصاریان -

کار نیکو کردن از پر کردن است

عبادت که می کنی کاملش کن :

« عبادت با خشوع »


« خشوع » به معنى حالت تواضع و ادبی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمى در انسان پیدا مى شود، و آثارش در بدن ظاهر مى گردد.

در آیه دوم سوره مبارکه مؤمنون قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (1) الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ (2) « خشوع در نماز » - و نه اصل نماز - را از ویژگی هاى انسان های مؤمن مى شمرد، اشاره به اینکه نماز آنها الفاظ و حرکاتى بى روح و فاقد معنى نیست...

- برگرفته از تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه -

راههای به دست آوردن خشوع :

1 - توجه به عظمت خدا و کوچکی خود

2 - مغتنم شمردن فرصت این دیدار بزرگ ، در گذر سریع عمر

3 - توجه به تعلق گرفتن پاداش ها و آثار اعمال نسبت به میزان حضور و خشوع

4 - انجام مستحبات اعمال

5 - انتخاب زمان و مکان مناسب برای عبادت

6 - کنترل قبلی روی ورودی های ذهن و روح

7 - تمرین و مداومت بر ایجاد و حفظ تمرکز

8 - درخواست از خود خدا


التماس دعا

نکته ای از دعاهای روزانه ماه رمضان (روز هشتم)

سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۵۰ ق.ظ


روز هشتم :

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ وَ صُحْبَةَ الْکِرَامِ بِطَوْلِکَ یَا مَلْجَأَ الْآمِلِینَ

خداىا! در این روز : مهربانی به یتیمان، و اطعام به دیگران، و افشاء سلام، و همنشینى با اهل کرامت را روزی ام فرما، به قدرتت اى پناهگاه آرزومندان!

انسان موجودی اجتماعی ست.

اسلام به این بعد انسان توجه ویژه ای مبذول داشته است!!

فرمود: لا رهبانیة فی الاسلام - بحارالانوار ج 1 ص 206

در اسلام چیزی به نام گوشه گیری نداریم (برخلاف مسیحیت که راهب و راهبه دارند)

باید مؤمن در جامعه حضور فعال داشته باشد، دخالت کند ، هدایت کند ، کمک کند.


در دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان یک سلسله وظایف اجتماعی را از درگاه خداوند متعال در خواست می کنیم که از تأثیرات شگرف آنها بر شکل گیری اجتماعی سالم و مطلوب نمی توان چشم پوشید :


1- ترحم به یتیمان (با رسیدگی به نیازهای مادی و معنوی آنها)

عن أبی عبد الله علیه السلام قال: 

مامن عبد یمسح یده على رأس یتیم رحمة له إلا أعطاه الله بکل شعرة نورا یوم القیامة - بحارالانوار ج 72 ص 5 -  

بنده ای نیست که بر سر یتیمی از باب ترحم دست بکشد مگر آن که خداوند به هر تار مویی ، نوری در روز قیامت به او عطا فرماید!


2 - طعام دادن به دیگران (وبهترین مصداقش نیازمندان)

وقال صلى الله علیه وآله

احب الطعام إلى الله تعالى ما کثرت علیه الایدی - طب النبی ص 19

بهترین غذا آن است که دست های زیادی به سمتش دراز گردد!


3 - افشاء سلام  (بلند گفتن سلام و همچنین فراگیر کردنش)

قال رسول الله صلى الله علیه وآله

إن أبخل الناس من بخل بالسلام ... - بحارالانوار ج 97 ص 15 -

کنسک ترین مردم کسی ست که از سلام کردن (که علی رغم فایده بسیارش ، خرجی هم ندارد) بخل بورزد!


4 - و مهم تر از همه ، و تأثیرگذارتر از همه بر خود فرد : همنشینی با انسان های با کرامت.


عزیزان توجه دارند: 

برای ترحم و کمک به ایتام ، برای اطعام به دیگران ،برای افشاء سلام، قیدی نمی زند! اما نوبت به همنشین که می شود می گوید: همنشینی با اهل کرامت (نه هرکسی)

یعنی برای انتخاب رفیق و همنشین، بیان شرط می کند! 


قال صلى الله علیه وآله: الجلیس الصالح خیر من الوحدة، والوحدة خیر من جلیس السوء - بحارالانوار ج 71 ص 189

رسول اکرم فرمودند:

همنشین خوب بهتر از تنهایی ست ، و تنهایی بهتر از همنشین بد!!


قال النبی (صلى الله علیه وآله): قال الحواریون لعیسى (علیه السلام): یا روح الله من نجالس ؟ قال: من یذکرکم الله رؤیته، ویزید فی علمکم منطقه، ویرغبکم فی الآخرة عمله - بحارالانوار ج 1 ص 203 -
و باز از شاگردان عیسی (ع) نقل می کند که :
او را پرسیدند ای روح الله! با که مجالست و همنشینی داشته باشیم؟!
فرمود: کسی که دیدارش شما را به یاد خدا اندازد، و گفتارش باعث زیادی اعمال صالحتان گردد، و رفتارش شما را به آخرت راغب نماید!

نکته ای از دعاهای ماه رمضان (روز هفتم)

دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۴۶ ق.ظ

روز هفتم :

اللَّهُمَّ أَعِنِّی فِیهِ عَلَى صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِی فِیهِ ذِکْرَکَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِیقِکَ یَا هَادِیَ الْمُضِلِّینَ

خدایا مرا در این روز بر روزه و شب زندارى اش یارى ده، و از لغزش ها و گناهانش دورم بدار، و ذکرت را همواره روزى ام کن، به توفیقت اى راهنماى گمراهان.

دو چیزی که حالت رکنیت دارند در ماه رمضان و سختیی اگر در این ماه هست به خاطر آندو ست و لذا می طلبد از خود خدا بر انجام آن مدد بخواهیم « صیام » است و « قیام » 

 روزه گرفتن ، و شب زنده داری 

یکی واجب ، و یکی مستحب


اما از حرام های الهی هم نباید غافل شد...

عرض کرد: یا رسول الله! بهترین کار در ماه رمضان چیست؟ !

فرمود: علی جان! الورع عن محارم الله عز وجل ،چشم پوشی از گناهان.

- بحارالانوار ج 2 ص 294


+ قال رسول الله صلى الله علیه وآله لجابر بن عبد الله: یا جابر هذا شهر رمضان من صام نهاره وقام وردا من لیله، وعف بطنه وفرجه، وکف لسانه خرج من ذنوبه کخروجه من الشهر، فقال جابر: یا رسول الله ! ما أحسن هذا الحدیث ؟فقال رسول الله صلى الله علیه وآله: یا جابر وما أشد هذه الشروط ! - بحارالانوار ج 93 ص 371 - 

پیامبر (ص) به جابر بن عبدالله فرمودند:

ای جابر! این ماه رمضان است...

 هر کس روزش را روزه بدارد ، و بخشی از شبش را به شب زنده داری بگذراند ، و شکم و فرجش را پاک نگه دارد ، و زبانش را حفظ نماید ، از گناهانش خارج می شود آنچنان که از این ماه خارج می شود! 

جابر گفت: 

یا رسول الله! چه حدیث قشنگی!! 

فرمود: 

و چه شرایط سختی!!

نکته ای از ادعیه روزانه رمضان (روز ششم)

يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۴۴ ق.ظ

روز ششم :

اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَ لا تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ یَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ

خدایا! مرا در این روزبه خاطر ارتکاب معصیتت خوار مفرما، و و تازیانه عذابت را بر من فرود نیاور، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهایت، اى نهایت آرزوی آرزومندان!


بی هیچ اغراقی مهمترین دارایی برای هرکسی آبرو و عزت اوست...

تا آنجا که اکثریت مردم حاضرند جانشان را هم به پای آن بگذارند!

دعای روز ششم رمضان به ایشان هشدار می دهد که:

اگر آبرو طلب هستید مبادا دور و بر معصیت خدا بچرخید که نهایت خواری ست!

آنچنان که فرمود :

احذروا عواقب العثرات - بحارالانوار ج 72 ص 437 - بپرهیزید از عاقبت لغزش ها (که رسوایی دنیوی و اخروی در پی دارد)

و نقطه ی مقابلش آن چه به انسان عزت و آبرو می بخشد، چیزی نیست جز اطاعت و بندگی الهی :

قال الصادق (علیه السلام): یا سفیان من أراد عزا بلا عشیرة، وغنى بلا مال، وهیبة بلا سلطان، فلینتقل من ذل معصیة الله إلى عز طاعته - بحارالانوار ج 68 ص 179

امام صادق (ع) به سفیان ثوری:

ای سفیان! هرکس عزت می خواهد بدون داشتن دار و دسته ، و بی نیازی می جوید بدون داشتن مال ، و هیبت می طلبد بدون داشتن پست و مقام ، پس بایستی از خواری معصیت الهی به عزت اطاعت الهی در آید. 

و از پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) است که : ان ربکم یقول کل یوم انا العزیز، فمن اراد عز الدارین فلیطع العزیز! - بحارالانوار ج 68 ص 120 - 

پروردگار شما همه روز چنین مى گوید: منم عزیز و هر کس عزت دو جهان خواهد پس باید اطاعت عزیز کند!


+ عزتتان برقرار

نکته ای از ادعیه روزانه ماه رمضان (روز پنجم)

شنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۲۱ ق.ظ

روز پنجم :

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

خدایا! قرار ده مرا در این ماه از آمرزش جویان، و از بندگان شایسته فرمانبردار، و از اولیاى مقرّبت! به رأفتت اى مهربان ترین مهربانان!

انسان نباید به کم قانع باشه!

مخصوصا اگه از کسی مثل خدا چیزی بخواد

لذا در وهله ی اول نگاه می کنه میبینه پر است از گناه، میگه: 

خدایا! منو از استغفارکنندگان قرار بده! که توبه کنم که تو منو ببخشی!

بعد با خودش میگه خوب اگه قراره خدا دعامو مستجاب کنه، چرا نخوام منو از بندگان صالح و شایسته خودش قرار بده؟!

از گذشته توبه کنم که هیچ ، بلکه قاطی آدم خوبا هم بشم!

باز مجددا میگه این چه کاریه؟!

چرا فقط بخوام قاطی آدم خوبا بشم؟!

بلکه از خدا بخوام منو در رأس اونها قرار بده ، منو جزء اولیاء مقرّب خودش قرار بده!

معنایی که مورد تأیید خود خداوند متعال هم قرار دارد :

وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا - آیه 74 فرقان -


+ أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ (62) یونس -

دعایی برا دل خنکی روزه داران

جمعه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۳۹ ب.ظ

عن أبی جعفر ، عن آبائه علیهم السلام ، أن رسول الله صلى الله علیه وآله کان إذا أفطر قال : اَلّلهُمَّ لَکَ صُمنَا ، وَ عَلَى رِزقِکَ أَفطَرنَا ، فَتَقَبَّلهُ مِنَّا ، ذَهَبَ الظَّمَآءُ ، وَ ابتَلَّتِ العُرُوقُ ، وَ بَقِیَ الاَجرُ - حلیة الابرار السید هاشم البحرانی ج 1 ص 279 -


امام باقر(ع) از پدرانش علیهم السلام نقل می کند که حضرت رسول الله (ص) در هنگامه افطار چنین می فرمود :

« خداوندا! برای تو روزه گرفتیم ( برای امتثال امر تو ، و تقرب به تو ) و با رزق تو افطار کردیم ، پس آن را از ما بپذیر. تشنگی رفت ، و رگ ها مرطوب شدند ، و اجر و پاداشش باقی ماند! »

تعابیر ذَهَبَ الظَّمَآءُ ، وَ ابتَلَّتِ العُرُوقُ تشنگی رفت و رگ ها مرطوب شدند) مشخص می کند در یک همچین شرایطی که الان ما داریم حضرت روزه دار بوده اند و این دعا رو فرموده اند! 

اما آن چیزی که باعث دل خنکی واقعی روزه دار است این است که: 

با آمدن افطار ، همه این سختی ها ، عطش ها و حرمان ها ، پایان می گیرد ؛ و آنچه باقی می ماند اجر است ومزد.


+ این پست:

آرزوی حضرت مریم (س)

نکته ای از ادعیه روزانه ماه رمضان (روز چهارم)

جمعه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۸ ق.ظ

 روز چهارم :

اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِکَ وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ

خدایا در این ماه براى برپا داشتن امرت نیرومند ساز مرا، و شیرینى ذکرت را به من بچشان، و اداى شکرت را به من الهام فرما، و به نگهدارى و پوششت نگاهم بدار، اى بیناترین بینندگان!

انسان در زندگی دینی و صد البته فردی و اجتماعی خود ، وظایفی به گردنش گذارده شده که لازمه ادای کامل و درست آنها ، داشتن قدرت کافی جسمی و روحی است.

و برای کسب آن علاوه بر تلاش و تمرین می باید از مالک اصلی اش طلبید، آنچنان که می فرماید:

اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِکَ خدایا در این ماه براى برپاداشتن امرت نیرومند ساز مرا

و چنان که در دعای کمیل هم می خوانیم: قوّ علی خدمتک جوارحی و اشدد علی العزیمة جوانحی

طبق این ادعیه، توان و قدرت و قوتی که در دنیای امروز شکل هدف به خودش گرفته، نیست مگر وسیله ای برای نیل به وظایف و خود هیچ گونه موضوعیتی ندارد.

و از فقره بعدی دعا وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ و شیرینى ذکرت را به من بچشان مشخص می شود ، از بین توان جسمی و روحی آن چیزی که مهمتر است و استحکام و ایستادگی بیشتری به صاحبش می تواند عطا کند ، توان و قدرت روحی ست...

شیرینیی که اگر به کام انسان بنشینه از او قدرتی اعجاز آمیز خواهد ساخت در راستای اقامه امر و یاد محبوبش!


در واقع « قدرت »و « حلاوت » دو امری هستند که تأثیر متقابل در هم خواهند گذاشت :
با قدرت بدنی است که شیرینی عبادت را می شود بهتر درک کرد ، و با درک شیرینی عبادت است که توان و قدرت روحی انسان فزونی می گیرد.

بعد از این مرحله و به دنبال کسب این توفیقات و استفاده درست از ظرفیت جسمی و روحی اش در راهی که ازش خواسته اند، حس شکرگزاری او ، از او انسانی شاکر و سپاس گذار خواهد ساخت.

این شکر در واقع بیان رضایت فرد است از مسیری که توانسته به مدد الهی طی نماید.

وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ و اداى شکرت را به من الهام فرما

و در نهایت آنچه بعد از کسب این دستاورد بزرگ مهم است حفظش است از ضایع شدن و آلوده شدن.

وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ و به نگهدارى و پوششت نگاهم بدار