ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

اهل بیت :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۹۵ مطلب با موضوع «اهل بیت» ثبت شده است

در عزای مادر

سه شنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۸، ۰۷:۵۷ ب.ظ

آخرین باری که تو خونه تون شتر قربونی کردین؟!
میخندن...
خوب آره کی داره پول شترو
آخرین باری که گاو قربونی کردین؟!
بازم میخندن..
خوب آره اینم زیاده حق دارین که دستاتون پایینه.
حالا گوسفند که دیگه قربونی کردین؟
چند نفر دستشون بالاست
کی و براچی؟!
بخاطر ماشینمون
ما هم خونه ساخته بودیم
بابابزرگم از مکه برگشته بود
داداش کوچولومون به دنیا اومد

آره معناشم اینه حالا که شکرخدا ما شادیم دیگران رو هم در شادی خودمون شریک کنیم
مهمونی بدیم یا گوشتشو بین آدمای فقیر قسمت کنیم

* خدا به پیامبرش میگه تو هم بخاطر این نعمتی که بهت دادم قربونی کن... اونم شتر !
چون نعمتی که بهت دادم خیلی بزرگه
برا مردم قربونی که میکنی، از خدا هم البته با نماز خوندنت تشکر کن.

کجا این دستورو خدا به پیغمبرش داده؟!
هیچکی نمیدونه؟!
تو قرآنه... هر کی گفت جایزه هم داره
حاج آقا خیلی سخته
بیشترتون تازه حفظشم هستین
الحمد لله رب العالمین؟ نه
قل هوالله احد؟ نه
اذا جاء نصرالله؟ نه

خودم میگم:
فصل لربک وانحر
سوره کوثر؟ آفرین
نماز بخون و قربونی کن
چرا؟!
چون انا اعطیناک الکوثر
ما بهت کوثر دادیم خیر زیاد دادیم نعمت بزرگ و بابرکت دادیم
کیه و چیه اون نعمت؟!
حضرت فاطمه
آفرین یه دختر خوب به نام فاطمه(س)

یه دختر مودب و مهربون اهل نماز و حجاب یه خانم به تمام معنا
برا خدا بنده خوبی بود برا پیامبرم بهترین دختر

* یه سوال دیگه بپرسم
کی برا شما بیشترین زحمتو کشیده؟!
معلم؟ نه منظورم مدرسه نیست کلی میگم
خدا؟ نه منظورم از بین آدماست
حضرت زهرا
بچه جان زرنگ بازی درنیار شهادت حضرت زهراست حتما میگی سوالی میکنم که جوابش اینه! نه
از آدمای دوروبرتون
پدر و مادر
آفرین
از این دوتا کدوم؟!
مادر

آره مادر بیشترین زحمتو برا ما کشیده
مادراتونو چقدر دوس دارین؟
خیلی

* گفتم حضرت زهرا یه نعمت خیلی خیلی بزرگ بوده یکیش اینه که برا باباش برا پیغمبرمون عین یه مادر بود!
دخترش بود ولی مث یه مادر براش زحمت میکشید
دشمنا رو سر پیامبر خاکستر میریختن با دستش مثل یه مادر که بچه ش رو تمیز میکنه سر و صورت بابا رو پاک و پاکیزه میکرد صورت بابا رو میبوسید و...

آقا پسرا روتونو اون ور کنین با دخترا حرف دارم:
دخترخانما! شمام میتونین مثل حضرت زهرا برا باباهاتون مادری کنین
خسته از بیرون میاد دستشو میشویه سریع حوله بدین دستش
 یه لیوان آب براش ببرین
اگه میتونین چای بهتر
مثل مادرا که به بچه هاشون میگن قربونت برم بگو بابایی دوست دارم قربونت برم بوسه هم یادتون نره
بعضیاشون خنده ای توام با شرم تحویل میدن

دخترا ! حالا شما گوشاتونو بگیرین
آقاپسرا شمام میتونن برا مادراتون باباگری کنین
هر وهر میخندن
باباها نون میگیرن
کمک میکنن کار میکنن
مواظب حال زن و بچه هاشونن
بهتون بگم از بعضی از مادرا شنیدم با افتخار میگن پسرمون ماشاءالله مرد خونه مون شده
با وجود او غم وغصه ای نداریم
عین یه شیر مواظب ماست
مادر کدومتون بوده؟
بعضیا دستشون بالاست خیلیا اما تردید دارن

* حالا آخر کاری دخترا سه مرتبه یا زهرا... آفرین
پسرا! نوبت شماست سه مرتبه یا حسین... احسنت
و آخرین کلام همه با هم سه مرتبه یا علی... ماشاءالله

علی به فریادتون برسه

انسان 250 ساله

سه شنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ۰۴:۲۲ ق.ظ

چرا مثلی که《حسینیه》داریم،《حسنیه》نداریم؟!
حسینیه محل شور وهیجانه
تو حسینیه باید رگای گردنتو بلند کنی علیه منکرات جامعه
محلیست برای فریاد زدن بر علیه ظلم وستم
اما این وقتی کامل میشه که کنارش حسنیه ای هم بزنیم
که بشه محل آشتی دادن بین جریانها
محل گفتگو و مذاکره
محل اشاعه صلح و آرامش
بلکه وقتی کار به تمام معنا کامله که《عصمتیه》بزنیم با چهارده شعبه و وظیفه مختلف

+ نبی مکرم اسلام قرآن و اهل بیت رو کنار هم قرار داد و چنگ انداختن به هر دورو سبب نجات انسان از گمراهی معرفی نمود
آنچنان که در مورد قرآن و سایر کتب آسمانی، حق نداریم《تومنون ببعض و تکفرون ببعض》باشیم در مورد اهل بیتم اینچنینه.
همه رو با هم و در کنار هم باید پذیرفت با درس هایی که هر کدام اونها برای بشریت دارن

+ بعضی دم از صلح میزنند
بعضی دم از شهادت
بعضی دل به عبادت بسته اند
بعضی به کرسی درس
و و و
یکی میگوید به حسن اقتدا کرده یکی میگوید به حسین
یکی حرف از سجاد میزند و یکی از باقر (علیهم السلام)
و و و
حال که مجموع این ذوات مقدسه نور واحده هستند و چراغ راه بشریت
یک امام با عمری به کفاف جهت هدایت خلق الله
یک وجود در شرایط زمانی مختلف
یک الگوی تمام عیار
یک انسان ٢٥٠ ساله

+ انسان 250 ساله نام کتابی از مقام معظم رهبری در مورد ائمه معصومین(ع)

زیارت امام و یه میلیون حج؟!!!!!!

پنجشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۳۰ ق.ظ

سوال:
زیارت امام رضا هزار حج؟! یه میلیون حج؟! (١)
یعنی امام بالاتر از خداست؟!!!!

جواب:
دستورات دینی چقدر داریم؟! از نماز و روزه و خمس و زکات و خود حج و... روایت میگه همه اینها در مقابل امر به معروف و نهی از منکر نیستند مگر به قدر آب دهنی در مقابل دریایی عمیق!! (٢)
چرا؟!
چون سببیت داره بر اونها
اگه احکام نماز و روزه و حج و فلان وفلان توسط انبیاء واوصیاء وعلماء ومبلغین و معلمین و والدین و رفیق و رهگذر و سایرین بهمون رسیده به برکت امر به معروف بوده و ارشاد جاهل
اگه از محرمات پرهیز میشه به برکت نهی از منکر بوده و مراتبش.

حالا امام هم بر توحید سببیت داره
امام رضا در حدیث معروف سلسله الذهب قرار گرفتن در دژ توحید رو مشروط کرد به پیمودن این مسیر از طریق امام (٣)
چه بسا کسانی دور خانه خدا میچرخند اما توحیدشون یه جو نمیرزه!!
-قایلین به جسمانیت خدا مثلا-
توحیدی ارزش داره که از امام برسه
لذا گرامیداشت امام هم در واقع گرامیداشت خود خداست و در طول هم

بنی اسرائیل در غیاب موسی از ولایت هارون که درامدند متعاقب اون سر از گوساله پرستی در اوردند!
اینجاست که برای نجات انسان علاوه بر توبه و ایمان وعمل صالح میفرماید... ثم اهتدی (٤)
یعنی توبه وایمان وعمل صالح وقتی سودمندند که یه چیز اساسی کنارش باشه و اون پذیرش ولایت حق است.
+ ثم اهتدیت تیجانی (از مستبصرین) روی این مبنا باید نامگذاری شده باشه.

+ فردا 23 ذی القعده، روز مخصوص زیارتی امام رضا علیه السلام هست
هر کی میتونه جا نمونه... نیابت از ما هم سلامی به آقا یادتون نره ان شاءالله

(١) کافی ش ح ۱۹۸۳۵- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ قَرَأْتُ فِی کِتَابِ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَبْلِغْ شِیعَتِی أَنَّ زِیَارَتِی تَبْلُغُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلْفَ حَجَّةٍ قَالَ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع أَلْفَ حَجَّةٍ قَالَ إِی وَ اللَّهِ وَ أَلْفَ أَلْفِ حَجَّةٍ لِمَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ
(٢) ... وَ مَا أَعمَالُ البِرّ کُلّهَا وَ الجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللّهِ
عِندَ الأَمرِ بِالمَعرُوفِ وَ النهّی‌ِ عَن المُنکَرِ إِلّا کَنَفثَةٍ فِی بَحرٍ لجُی... نهج البلاغه کلام 374-
(٣) ... سمعت الله عز و جل یقول: لاإله إلا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی. قال فلما مرت الراحلة نادانا بشروطها و انا من شروطها
(٤) وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَی -طه آیه 82-

حسنات شمار

جمعه, ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۰۸:۳۵ ق.ظ

نذر صدوچهارده هزار صلوات...
هی فکر میکنی به ته ذکر رسیدی، به شمارنده که نگاه میکنی میبینی کلی هنو ازش مونده!

تو معنویت هم اگه مثل معصومین نبودند گمان میکردیم به ته معنویت رسیدیم، ولی وقتی به اونا نگاه میکنیم میبینیم کلی عقبیم.

و خوب برخلاف شماره اندازها، کمالات اهل بیت قابل احصا نیستند پس همیشه این حالت وجود داره و نمیرسه وقتی که انسان احساس بی نیازی نسبت به انجام اعمال داشته باشه.
صوفی چه فکر میکنه نمیدونم؟!

یادگاری

شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۰۵ ق.ظ

بزرگی که روزگاری در جایی زندگی کرده، می گردند ببینند چی از خودش بجا گذاشته...
تخت و تاج
اسلحه و لباس
قصر و کاخ
بنا و ساختمان
شکارگاه و مطبخ
ابزار و وسایل شخصی
معشوقه ها و دوست و رفقا
و...

تنها یادگاریی که از هفده هیجده روز حضور خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها در قم وجود داره《بیت النور》محل عبادت ایشانه.
-حرم که خوب مزارشون هست-

یه خانم 26 تا 28 ساله مجرد اینقدر عزیز که میشه نیست مگه بخاطر بندگیش.

خوبه زائرین قم به اینجا هم سری بزنن...

بار نخل

يكشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۰۱ ق.ظ

 حضرت امیر توبره به دست به سمت صحرا میرفت
یکی گفت یا علی! بارت چیه؟! فرمود نخلستان!!
شاید بعضی ها هم خندیده باشند (یه شاخه نخلم تو این جا نمیشه میگه نخلستان)
اما طولی نکشید که دانه های خرمای درون توبره تبدیل به نخلستان عظیمی شده بود.

در نحوه جوابدهی مولا درس بزرگی نهفته ست و اون اینکه اگه نگاه انسان در کار به خود کار باشه احتمال ورود سستی و خلل در اون وجود خواهد داشت ولی اگه نگاهو به جلو برده و به جای کار به نتیجه کار معطوف بسازه، قطعا به انگیزه و فعالیت فرد افزوده و اسباب موفقیتش رو فراهم خواهد اورد.

ماه رمضان هم فرا رسید (فردا یوم الشکه)
به تشنگی و گشنگیش فکر کنی باختی
به وظیفه و مزد وپاداشش نگاه کن که به استقبالشم بری

+ زنی خدمت فاطمه زهرا (علیها السلام) رسید و عرض کرد: مادر ناتوانى دارم که درباره نمازش به مشکلى برخورده است، از این رو مرا به سوى شما فرستاده است تا سوال او را از شما پرسش نمایم.
فاطمه (علیها سلام) جواب سوال او را داد، مسئله دومى را سوال کرد و حضرت جواب او را داد، مسئله سوم، چهارم تا دهم را پرسید و حضرت جواب همه پرسشهاى او را داد.
آنگاه آن زن از کثرت سوالهایى که کرده خجالت زده شد و عرض کرد بیش از این مزاحم نمى شوم اى دختر رسول خدا! 
فاطمه (علیها سلام) فرمود: بیا و هر سوالى که داشتى بپرس و من جواب خواهم داد، زیرا اگر کسى خود را اجیر کسى کند که بار سنگینى را بر پشت بام حمل نماید و در برابر، مبلغ هزار دینار اجرت گیرد آیا از حمل بار خسته مى شود؟!
زن گفت: نه خسته نمى شود (زیرا اجرت بسیار زیادى در مقابل کارش دریافت مى کند).
فاطمه (علیها سلام) فرمود: من در برابر هر مسئله اى که پاسخ مى دهم بیشتر از بین زمین و آسمان که پر از مروارید باشد پاداش مى گیرم! پس سزاوار است که هیچ در برابر جواب به سوال شما خسته نشوم!

حقوق امام

دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۴۲ ق.ظ

در چند پست قبل -پست 《حق سر گذر》- نوشتم
چقدر جالبه تدین ودینداری! که برا هرچیزی حقی قائله و انسان رو به ادای اون حقوق وا میداره ولو اگه اون چیز مثل سر گذری باشه!
(رساله حقوق امام سجاد علیه السلام نمونه ای روشن بر این ادعاست)

حالا فکرشو کردیم اگه عنوان بظاهر دست پائینی مثل سر گذر بر ما حق داره، چه چیزها و کسانی در عالمند که بالاترین حق و حقوق ها رو ممکنه بر گردن من و شما داشته باشند؟؟؟!
ایام ولادت امام عصر عجل الله تعالی فرجه است در راس همه حقوق مسلما حقوق امام زنده بر امتش خواهد بود!
مگر نه اینه که در وصف اهل بیت داریم: الطَّیِّبِینَ الأَْبْرَارِ الأَْخْیَارِ الَّذِینَ أَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ...
حقوقی که همینقدر بگم اونقدر سنگین هست که در فرازهای پائینی دعای ندبه از خود خدا درخواست کنیم که ما رو بر ادای اونها یاری فرما :
وَ أَعِنَّا عَلَی تَأْدِیَهِ حُقُوقِهِ إلَیْهِ...
-ابتدا در شناخت درست حقوق و سپس در ادای درست اونها-
الان وقتشه از خود بپرسیم برا امام زمانمون چکار کردیم؟! برا امام زمانمون چکارها باید بکنیم که نکردیم؟! و البته چکارها که میکنیم و نمیبایست بکنیم؟!

+ اَللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ مَانِعِیهِمْ حُقُوقَهُمْ

وجود امام زمان، امری واقعی؟! یا دروغی شاخدار؟!!!

شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۰۳ ب.ظ

میگه چه جوریه که بیش از هزار ساله متولد شده و زنده ست؟!!!
گواهی تاریخ نویسان شیعه وسنی به دروغ شبیه تره تا واقعیت!!
حالا زنده باشه، چه جوریه که طبق شنیده ها وقتی ظهور میکنه در هیات جوانی ست؟!
این روایات هم در دروغ کم از اون شهادات ندارند!!!

-نشنیدم کسی تا به حال این جواب رو داده باشه-
میگم: ماجرای ردالشمس رو که ان شاءالله شنیدین؟!

{{ این ماجرا طبق اونچه شیخ مفید در ارشاد فرمودند دو مرتبه واقع شده ; یکی در زمان حیات پیامبر(ص) و دیگری بعد از فوت پیامبر(ص)
مورد اول : اسماء بنت عمیس، و ام سلمه(زوجه پیامبر)، و جابربن عبداللّه انصاری، و ابوسعید خدری، و جماعتی از اصحاب، نقل کرده اند:
روزی بر حضرت وحی نازل شد و حالت غش و بیهوشی به حضرت دست داد و سر بر زانوی علی(ع) گزارد تا وحی را تحمل کند. مدتی طول کشید تا این که خورشید غروب کرد و حضرت نماز عصر را نخوانده بود. وقتی پیامبر به حالت عادی برگشت, به علی فرمود: آیا نماز عصرت فوت شد؟! علی(ع) فرمود: آری, چون سرشما بر زانوی من بود نتوانستم نمازم را به صورت عادی بخوانم و فقط با اشاره رکوع و سجود کردم .
پیامبر(ص) ازعلی(ع) خواست دعا کند. امام دعا کرد و خورشید برگشت و علی(ع) نماز عصر را خواند.1
امّا واقعه ردّ الشمس بعد از فوت پیامبر(ص) به این صورت بود که وقتی حضرت علی(ع) با اصحابش می خواست از فرات به سوی بابل حرکت کند, نماز عصر را با بعضی از اصحابش خواند, ولی بقیه مشغول تیمار اسب هایشان شدند و نماز عصر آن ها فوت شد. علی(ع) دعا کرد و خورشید برگشت و آنان نماز عصر را به موقع خواندند. 2
ابن عباس می گوید: خورشید برای هیچ کس جز سلیمان و یوشع و علی بن ابی طالب برنگشت. 3
پـاورقی 1.بحارالانوار, ج 41 ص 171و 172
پـاورقی 2.همان .
پـاورقی 3.همان , ص 175 }}


پس اینکه زمان در اختیار ولی الله قرار بگیره بی سابقه نیست!
حالا حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه صاحب زمانه دیگه، حاکم بر زمانه، همانجور که حاکم بر مکان هم هست!
- در مورد حاکم بودن ائمه بر مکان که داستانهای زیادی شنیدیم مثل حضور امام جواد بر بالین پدر در اخربن لحظات عمر مبارکشون، مثل حضور امام سجاد در تدفین پیکر بی سر پدر و و و -

در جواب اعتراضی که میگه اگه اهل بیت آگاه بودند به طرز شهادت خودشون پس چرا اقدام کردند؟ این خودکشی به حساب نمیاد؟! میگن درسته امام این اگاهی رو داره -وگرنه حضور او در اون میدان کمالی براش محسوب نمیشه- اما قرار نیست مطابق علمش عمل کنه چرا که عالم از عالم امتحان وآزمایش، عالم از عالم سبب و مسببی خارج خواهد شد که خلاف حکمت و اراده الهی ست
ولی در عین حال میبینیم پیامبر در لیله المبیت وقتی توسط پیک وحی از نقشه دشمنان مبنی بر قتل ایشون آگاه میشن، شبانه و پنهانی از مکه خارج شده و علی را به جهت فریب دشمن بر بستر خود میخوابانند چرا که باز حکمت و اراده الهی اینجا در این است که تا ابلاغ رسالت کامل نشده پیامبرش باید بر زمین باقی بماند!
ائمه اهل بیت هم همگی حاکم بر زمانند اما جز در موارد اندک ومقطعی -مثل دوحادثه فوق- از ان بهره نگرفتند ولی امام زمان به جهت حکمتی که هست واینکه باید ذخیره الهی تا فراهم شدن شرایط ظهور بر زمین باقی بمونه وعالم را بعد از اون که پر از فساد شده از عدل و داد پر بکنه، در زمان تصرف کرده و بر آن سوار است بنابرین زمان در او اثر نخواهد گذاشت و به صورت جوانی باقی مونده ولو هزاران سال دیگه هم به این هزارسالی که گذشته بخواد اضافه بشه.

پس مشکل تو عمر طولانی و ظهور ایشون در هیات جوانی نیست مشکل در عدم شناخت امام و امامته.

به جریان آصف بن برخیا و احضار تخت بلقیس ارجاعتون میدم قالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ... 40 نمل-
 آصفی که یکی از هفتادوسه حرف اسم اعظم الهی رو طبق روایت میدانست در چشم برهم زدنی تخت بلقیس رو از کشوری به کشوری دیگه حاضر میکنه. ائمه اهل بیت علیهم السلام که هفتاد و دو تا از هفتاد وسه حرف رو میدونند با این حساب چه تصرفاتی در عالم که نمیتونن انجام بدن؟!
عیسی طبق صریح آیه قرآن مرده زنده میکرد کور مادرزاد شفا میداد به پرنده گلی روح میبخشید البته قطعا (باذنی -به اذن واجازه الهی-) 110 مائده


+ احساس کنی امامت زنده ست از طرفی یزرگترین دلگرمی عالمه
ولی از طرفی در زیارت ائمه اهل بیت میخوانیم: یَرَوْنَ مَقَامِی وَ یَسْمَعُونَ کَلاَمِی وَ یَرُدُّونَ سَلاَمِی (دعای اذن دخول مشاهد مشرفه) اگر مرده امام اینچنین باشه امام زنده به طریق اولی ناظر اعمال و رفتار ما مردم هست، مگه نه؟! جایگاه ما رو میبینه! گفتار ما رو میشنوه! و با این حساب وای بر ما با این روسیاهی
... فَسَیَرَی اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ... 105 توبه-


میطلبه که حرمت لازمه رو به این حضور مقدس بگذاریم و بیشتر مراقب خودمون و دل مولامون باشیم!

دعوتین به روضه

شنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۷، ۰۹:۳۴ ق.ظ

لحظه دفن بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها، مولا علی(ع) دو کلام متفاوت خطاب به آقا رسول الله(ص) داره.
اول میفرماید:
《 وَسَتُنَبِّئُکَ ابنتک》به زودی دخترت فاطمه میاد و بهتون میگه که این امت چه بلایی سرش اوردند!!
اما طولی نمیکشه حرفشو پس میگیره و میفرماید:
«فَاحفَهَا السّؤال وَ اسْتَخْبرهَا الْحال»
یا رسول الله! زهرا رو به حال خودش وا نگذار، بپرس و سؤال پیچش کن!
آخه اگه زهرا (س) رو به حال خودش وا بگذاری اون قدر عفیفه ست که ممکنه چیزی از درد و غصه هاش به زبان نیاره!!
قربون مظلومیت مولا
معلومه یاد اون لحظه ای افتاد که دستش به بازوی ورم کرده فاطمه....
اسما رو کرد یا امیرالمومنین به ما سفارش کردین صدای گریه تونو کسی نشنوه، خودتون اما...
فرمود: اسما چه جوری ناله نزنم درحالی که زهرا چیزی از زخم بازوش به من نگفته بود؟!


صلی الله علیکم یا اهل بیت النبوه

دعوای زن و شوهری

چهارشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۷، ۰۴:۳۶ ق.ظ

خانم صدا رو بلند میکرد و هر از چند جمله میگفت: حاج اقا! شما بگین: مگه شرع نگفته خانم میتونه تو خونه کار نکنه؟! و اگه کرد مزدشو از شوهر دریافت کنه؟! حتی مزد شیردهی بچه هاش رو؟!
دیدم ول کن نیست گفتم یه لحظه اجازه بدین...
شما اصلا از کجا میگین که کار کردن تو خونه شوهر از وظایف زن نیست؟!
گفت همه میدونن و میگن
حاج اقا! شمام خوب بله مردین! نکنه طرف خودتونو میخواین بگیرین؟!
گفتم سوال میکنم درست جواب بدین
شما میگین همه میگن! مگه هرچی مردم بگن درسته؟!
میگه نه مراجع فتوا دادند!!
میگم مراجع از کجاشون فتوا دادند؟! رو چه حسابی باید همچین فتوایی بدن؟!
میگه خوب حتما پیغمبر گفته دیگه!!
میگم حالا شد یه چیزی!
بله پیغمبر فرموده اما همون پیغمبری که میگی صحبت کارهای زندگی مشترک که شد رو کرد به نازنین دخترش و فرمود:
فاطمه جان! کارهای بیرون با شوهر و کارهای داخل منزل با تو!!
و خانم با آغوش باز از اون استقبال کرد و از پدر تشکر که از برخورد با نامحرما و کارهای شاق مناسب روحیه مردانه نجاتش داد؛ که یعنی اگه چنین تقسیم کاری صورت نمیگرفت نه این که کار نکنه بلکه برای زندگی آماده بود به کارهای بیرونی هم تن بده!
کارهای منزل اون هم در اون عصر وزمانه که هرگز قابل مقایسه با عصر و زمانه ما نبوده ونیست
کارهای منزل اون هم از طرف خانمی که اولین و برترین خانم عالم وجوده

+ اگه شرط ضمن عقد بکنن که زن کارهای معمول داخل منزل رو باید انجام بده، نافذ هست یا نه؟!
عرف معمول وفراگیر جامعه آیا کمتر از یه شرط ضمن عقدی اعتبار داره؟!
بنظر من که نه

+ قرار نیست در زندگی یکی کار بکنه و دیگری بخوره و بخوابه!
به زنها ندارم یه جاهایی هست مردا تو خونه نشستند و زنهای بیچاره تمام بار زندگی رو دوششونه!
حتی اگه کسی مثل فضه اومده که خدمتکار باشه اون هم آدمه و نیازمند آسایش و استراحت!
لذا خانم وقتی به خدمتش گرفتند یک روز کارهای منزلو به ایشون میسپردن یه روز اما خودشون متقبل میشدند! (آنچنان که در سیره حضرت وارد شده)
تا چه رسد به دو نفری که مثل زن و شوهر در یه سطح و جایگاهند.


+ حاجی میگه:
چرا اصلا همچین حکمی از طرف خدا باید صادر بشه،
که بعد بگیم از این حق صرف نظر کرده وکمککار هم باشین؟!
میگم برا اینکه زن و شوهرا ممنون هم باشند
وقتی میشنوی زن وظیفه کار خونه نداره نیمرو هم که جلوت گذاشت ازش تشکر میکنی!
و خانم وقتی میشنوه مرد میتونه اجازه خروج از منزل ولو به خونه پدری رو هم نده وقتی اجازه داد ازش سپاسگذار خواهد بود!
در واقع این احکام باعث میشن توقعها از شریک زندگی پایین بیاد
خداوند حقوق زناشویی رو سخت گرفته که معترف بشی نمیتونی ادای حق طرفتو بکنی پس در مقابلش کرنش داشته باشی
و در نقطه مقابل با اونکه خودت رو محق میدونی از حقت کوتاه میای که روحیه ایثار رو در تو زنده کرده باشه!

+ زندگی بر اساس حقوق مسلما زندگی خشکیه...
حتی تقسیم کاری هم که خانم فاطمه و اقا امیرالمومنین بر اساس روحیه همدلی و همکاری پذیرفتند باز میبینیم تقسیم خشکی نبود و جاهایی امیر علیه السلام به فاطمه کمک میکرد وجاهایی فاطمه سلام الله علیها به علی (تاریخ رو ببینین)

* داستان های شب عروسی *

جمعه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۷، ۰۱:۱۰ ق.ظ

داستان لباس بخشی خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها رو در شب عروسی کمتر کسیه که نشنیده باشه
اما اون شب یه داستان دیگری هم اتفاق افتاد که اون رو کمتر کسیه که شنیده باشه!
که در واقع منشا داستان شگفت اول، همین داستان دومیه که بسی شگفت تر از قبلیست
خانم وارد بر امیرالمومنین که شد آثار غم در چهره مبارکشون نمایان بود
حضرت از دلیلش که پرسیدند فرمود:
تفکرت فی حالی و امری عند ذهاب عمری و نزولی فی قبری...
به زبان خودمونی بخوام شرح بدم فرمودند امشب همه میگفتند عروس رو از خونه باباش داریم میبریم خونه خودش
چرا خونه خودش؟! چون معمولا قراره مدت بیشتری از عمرشو تو این خونه سپری کنه اما من دیدم خونه دیگری هست که خیلی بیشتر از این خونه ها قراره درش زندگی کنیم و اون خونه قبره!
انتقال از خونه بابا به خونه خودمون منو به یاد انتقال از خونه دنیا به خونه آخرتم انداخت قسمت میدم به خدا که بلند شی و امشب رو بخاطر فردامون به عبادت بگذرونیم!!

+ کردار و رفتار انسان برخاسته از ایمان و اعتقادات اویه اگه میخواییم مثل خانم اینقدر راحت - آزاد ورها - با دنیا و مظاهر اون کنار بیاییم که در نتیجه هم آسودگی خودمونو در پی داشته باشه هم اطرافیانمون رو، میبایست در خودمون اعتقادات ایشونو پیاده سازی کنیم.

فاطمی باشیم.

آیه ای که یک عمل کننده بیشتر نداشت!!!

دوشنبه, ۳ دی ۱۳۹۷، ۰۵:۵۲ ق.ظ

۱۲یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَةً ذلِکَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ
-سوره مجادله-
ترجمه:
۱۲ ـ اى کسانى که ایمان آورده اید! هنگامى که مى خواهید با رسول خدا نجوا کنید (و سخنان درگوشى بگوئید) قبل از آن صدقه اى (در راه خدا) بدهید; این براى شما بهتر و پاکیزه تر است. و اگر توانائى نداشته باشید خداوند غفور و رحیم است!


غالب مفسران شیعه و اهل سنت نوشته اند:
تنها کسى که به این آیه عمل کرد امیر مؤمنان على(علیه السلام) بود چنان که  طبرسى  در روایتى از خود حضرت نقل مى کند که فرمود:
آیَةٌ مِنْ کِتابِ اللّهِ لَمْ یَعْمَلْ بِها أَحَدٌ قَبْلِى، وَ لایَعْمَلُ بِها أَحَدٌ بَعْدِى کانَ لِى دِینارٌ فَصَرَفْتُهُ بِعَشَرَةِ دَراهِمَ فَکُنْتُ إِذا جِئْتُ إِلَى النَّبِى(صلى الله علیه وآله)تَصَدَّقْتُ بِدِرْهَم:
 آیه اى در قرآن است که احدى قبل از من و بعد از من به آن عمل نکرده و نخواهد کرد! من یک دینار داشتم آن را به ده درهم تبدیل کردم و هر زمان مى خواستم با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نجوا کنم درهمى را صدقه مى دادم.

شان نزول آیه:
گروهى از مردم به خصوص ثروتمندان مرتبا مزاحم پیامبر مى شدند و خصوصى با پیامبر سخن مى گفتند. کارى که مایه اندوه دیگران و یا کسب امتیاز و تقرب بى دلیل براى آنان بود. آیه نازل شد تا آزمونى براى علاقه واقعى آنان باشد!
اغنیاء وقتى چنین دیدند، از نجوا خوددارى کردند!!
آیه دوم نازل شد (و آنها را ملامت کرد و حکم آیه اول را نسخ نمود) و اجازه نجوا به همگان داد:
۱۳أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقات فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللّهُ عَلَیْکُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ أَطِیعُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ اللّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ
۱۳ ـ آیا ترسیدید فقیر شوید که از دادن صدقات قبل از نجوا خوددارى کردید؟!! اکنون که این کار را نکردید و خداوند توبه شما را پذیرفت، نماز را بر پا دارید و زکات را ادا کنید و خدا و پیامبرش را اطاعت نمائید و (بدانید) خداوند از آنچه انجام مى دهید با خبر است!

-برگرفته از تفسیرنمونه ونور ذیل آیه-

حضرت جدی !!!

شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۱ ق.ظ

اگه یه بابا اسم بچه ش رو بذاره
اخمو !! یا جدی!! یا عبوس!!
چی بهش میگین؟!

امیدوارم حرف نامربوطی نزده باشین!
چون اون بابا کسی نیست جز آقا امیرالمومنین!
و اون فررند نیست مگر عباس بن علی!

بله عباس یعنی کسی که خیلی عبوس و ترش رو و جدیه، یا شیری که سایر شیرها ازش فرار می کنن!!
اگه علی این اسمو گذاشته پس نباید اسم بدی باشه!

کاش ما هم تو این دور وزمونه ای که دشمن داره مرتب جلو میاد و به فکر تسخیر گام به گام خاکریزهامونه کوتاه بیا هم نیست، یه کم عباس بودیم!!
در واقع این روزها عباس میدان رزم متاسفانه دشمنه! و ما شمری که امان نامه ش رو قراره پاره کنن و جلوش بریزن!

+ مولود امروز در عین حالی که عباسه، ابوالفضل هم هست: پدر فضیلت و بزرگواری پدر وفا و ادب وایثار.
و هنر ابالفضل العباس این بود که هرکدام رو با بصیرتی که داشت در جای خودش بکار می گرفت.

عباسی باشین
و ابوالفضلی

گوش درازی در محضر امام!!!

چهارشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۴:۳۰ ب.ظ

روزی امام سجاد (ع) یکی از غلامان خود را دوبار صدا زد، ولی او با اینکه صدای امام را می شنید، پاسخ نمی داد، تا اینکه بار سوم پاسخ داد.
حضرت به وی فرمود : 

پسرکم! مگر صدای مرا نشنیدی؟!
غلام گفت: 

چرا شنیدم!!
امام سجاد (ع) :

پس چرا جواب ندادی؟!
غلام : 

از تو ایمن بودم (و می دانستم اگر جواب ندهم، نسبت به من خشمگین نمی شوی!)
امام سجاد (ع) : 

الحمدلله الذی جعل مملوکی یأمننی؛ شکر و سپاس خدای را که زیر دست مرا از من ایمن ساخت! - بحارالانوار ج 46 ص 56 -

امام کوچک

جمعه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۵۷ ب.ظ

برخورد شما با کودکان و خردسالان چه جوریه؟!

برخورد جامعه رو چطور ارزیابی می کنین؟!

کاری به سایر جوامع و مذاهب ندارم...

اما آیا از شیعه که در تاریخچه اش اطاعت و تمکین از کودکان هفت هشت ساله و پایین تر به عنوان امام واجب الطاعة ثبت و ضبط شده، انتظار بیشتری نمیره؟!!

امری که مطمئنا یک جهت و فلسفه مهم برای به امامت رسیدن سه تن از ائمه اهل بیت علیهم السلام در این سنین میتونه همین معنا باشه.

ـ امام جواد علیه السلام در هفت سالگی، امام هادی علیه السلام در نه سالگی، و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در پنج سالگی ـ

آنچنان که علاوه بر لیاقت ذاتی، مسلّما شارع مقدس احترام و توجه دادن به بانوان اسلامی رو در قالب احترام و مودت خانم فاطمه زهرا علیها السلام دنبال و در پی نهادینه سازی اون در میان مسلمین بوده است!


کاش این پیامها رو به درستی دریافت، و به اون جامه عمل مى پوشاندیم!!



على بن جعفر (ع ) برادر امام کاظم (ع ) از امامزادگان بزرگ و فقیهان پرهیزکار است.

...

ایشان در زمان امام جواد (ع ) از علماى سالمند و فقهاى با سابقه به شمار مى آمد.


محمدبن حسن بن عمار مى گوید:

در مدینه در محضر على بن جعفر نشسته بودنم ، و روایاتى را که از امام کاظم (ع ) نقل مى کرد مى نوشتم ، در این هنگام ناگاه امام جواد (ع ) که آن وقت نوجوان بود، وارد مسجد  شد.

دیدم على بن جعفر بدون رداء! و با پاى برهنه! برخاست و به استقبال امام جواد (ع ) رفت و خود را به سوى او افکند! و دست او را بوسید!

امام جواد (ع ) فرمود:

((عمو جان خدا تو را رحمت کند بنشین .))

على بن جعفر گفت :

اى آقاى من! چگونه بنشینم با آنکه تو ایستاده اى؟!!

هنگامى که على بن جعفر(ع ) به جلسه درس خود باز گشت ، شاگردان از روى سرزنش به  على بن جعفر گفتند:

تو عموى پدر حضرت جواد (ع ) هستى ، در عین حال دیدیم که دست او را بوسیدى و  احترامی کردى به دور از معمول .

على بن جعفر در پاسخ آنها، دست به محاسن سفید خود گرفت و فرمود:

ساکت باشید، هنگامى که خداوند صاحب این محاسن سفید را شایسته امامت ندانست ، و این جوان را شایسته نمود و مقام شامخ امامت را به او تفویض کرد، آیا من فضل او را انکار کنم ؟! پناه مى برم به خدا از این سخن که شما مى گوئید! بلکه من بنده  و غلام امام جواد (ع  ) هستم!!

- داستان دوستان ج 4 ، مرحوم اشتهاردی ـ


 + نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله در جواب اعتراض سالخوردگان برای عدم انتخاب فرماندهی جنگ از بین آنان فرمود:

فلیس الاکبر هو الافضل، بل الافضل هو الاکبر ـ بحارالانوار ج 21 ص 123 -

آنچنان نیست که هرکس به لحاظ سنی بزرگتر باشد، با فضیلت تر هم باشد!! بلکه هر که با فضیلت تر باشد، بزرگتر (واقعی) اوست!!

زیبــــــــــا

جمعه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۲۰ ب.ظ

اسمش « زیبا » بود و بخاطر « زشتی » تو خونه مونده بود!!!


میگن: « اسامی بر روان مستمع اثر گذاره » حرف حرف درستیه امّا فاصله بین اسم و مسمّا که زیاد شد طبیعتاً حالت تمسخر به خود خواهد گرفت!

.

.

.

سلام بر فاطمه ای که بخاطر جلوه های وجودی بسیارش، القاب و اسامی اش هم بسیار است!! (1)



(1)

قال أبوعبد الله (علیه السلام): لفاطمة (علیها السلام) تسعة أسماء عند الله عز وجل فاطمة، والصدیقة والمبارکة، والطاهرة، والزکیة، والراضیة، والمرضیة، والمحدثة، والزهراء - بحارالانوار ج 43 ص 10، باب « أسمائها وبعض فضائلها (علیها السلام) » ح 1 -

امام صادق علیه السلام

فاطمه (س) را نزد خدا نُه اسم است: 

فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهراء


قب (قرب الاسناد) :

کناها أم الحسن وأم الحسین وأم المحسن وأم الائمة وأم أبیها وأسماؤها على ما ذکره أبو جعفر القمی: فاطمة، البتول، الحصان، الحرة السیدة، العذراء، الزهراء، الحوراء، المبارکة، الطاهرة، الزکیة، الراضیة المرضیة، المحدثة، مریم الکبرى، الصدیقة الکبرى، ویقال لها فی السماء النوریة، السماویة، الحانیة - بحارالانوار ج 43 ص 16، باب « أسمائها وبعض فضائلها (علیها السلام) » ح 15

کنیه های خانم: امّ الحسن، امّ الحسین، امّ الائمّة، امّ أبیها.

و اسامی ایشان طبق گفته ی ابوجعفر قمی (شیخ الجلیل الثقة أبی جعفر محمد بن عبد الله بن جعفر ابن الحسین بن جامع بن مالک الحمیری القمی ـ از اعلام قرن سوم ـ ) 

فاطمه، بتول، حصان، حرّه، سیده، عذراء، زهراء، حوراء، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، مریم کبری، صدیقه کبری. 

و در آسمان چنینش گویند: نوریه، سماویه، حانیه.


+ وقتی به عظمت حضرت بیشتر پی می بریم که به معانی و وجه تسمیه این اسامی بیشتر توجه کنیم... 

از باب نمونه این پست رو بخونید:

علت نامگذاری فاطمه به « فاطمه »

شب عروسی

پنجشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۱۶ ب.ظ

« شب عروسی یه شب بیشتر نیست! »

حرف درستیه، امــــــــــــا......


خانم فاطمه زهرا علیهاالسلام به همین استدلال، لباس عروسیشو به مستمند می بخشه و با لباس کهنه به خونه ی شوهر میره!!!


و ما خشت اول زندگیمونو با انواع گناه ها و بریز و بپاش ها و رقص و پایکوبی ها پی می ریزیم، چون یه شب بیشتر نیست!!!


و این است تفاوت امثال ما با خانم فاطمه زهرا!

+ این معرفت در چنان سن و سالی واقعا امری شگفت انگیزه.


درود بر او

اظهار نظری جالب در خصوص حرم اهل بیت(ع)

جمعه, ۱۷ دی ۱۳۹۵، ۰۷:۱۵ ب.ظ

«المستنصر بالله» سی و ششمین خلیفه عباسی (متوفای سال 623) روزی از بغداد مرکز خلافت خویش برای دیداری رسمی از شهر سامراء به همراه وزراء و رجال کشوری به این شهر وارد شد.

او برای دیدن حرم مطهر امام عسکری علیه السلام و دیدار با مردم به آنجا رفت.

حرمی دید بسیار مجلل و آبرومند، زائرین عاشق فوج فوج با کمال خضوع وارد می شدند و در نهایت ادب در برابر قبر امام علیه السلام ایستاده، زیارت کرده و عرض ادب می نمودند و با چشم های پر از اشک و دل های مملو از عشق و محبت، آن جا را ترک می کردند.

المستنصر پس از انجام مراسم احترام و زیارت امام عسکری علیه السلام از حرم بیرون رفته و به سمت آرامگاه خاندان و پدرانش که در نزدیکی حرم مطهر واقع شده بود روان گردید. 

او از مشاهده قبرهای ویران اجدادش که در اثر حوادث و تابش آفتاب و وزش باد و باران به مخروبه ای بدل گشته و محل زندگی حیوانات شده بود! ناراحت شده و متأثر گردید! او با چشم خود می دید که حتی یک نفر هم به زیارت آنان نمی رود. 

در این حال یکی از وزرای متملق به او گفت: 

ای خلیفه مسلمین! تا کی به این ننگ و عار صبر می کنید؟! 

این ها قبور پدران توست که در دوران زندگی خود نسل اندر نسل، زمامداران و حاکمان مطلق ممالک اسلامی بودند! خزینه های پر از ثروت داشتند! و حکومت در اختیار شما و اجداد شما بوده است. 

اینک قبور آن هاست که ویران شده و مورد توجه مردم نیست. آرامگاه آنان فرشی ندارد، گرد و خاک و کثافات حیوانات روی قبرها را پوشانده! فردی به زیارت آنان نمی رود و کسی یاد آنان نمی کند!

اما قبور فرزندان علی علیه السلام چنانکه دیدید با پرده های زینتی، قندیل های طلایی، فرش های عالی و انواع زینت ها آرایش یافته است و مردم دسته دسته به زیارت آنان می شتابند؛ این در حالی است که آنان نه حکومتی داشتند و نه ثروت و خزینه ای! 

دردوران زندگی یا در تبعید بوده اند یا در زندان و همیشه رقبایی خطرناک برای خلافت شما به شمار می آمده اند. 

ای خلیفه مسلمین! بر این وضع دل خراش تا کی صبر خواهید کرد؟!


المستنصر پس از شنیدن سخنان وزیر سر به زیر افکند. در فکر عمیقی فرو رفت و بعد از لحظاتی رمز این معما را با صدایی نیمه لرزان چنین بیان کرد: 

«هذا امر سماوی لایحصل باجتهادنا، ولو حملنا الناس علی ذلک ما قبلوه 

این [دو منظره متفاوت] یک امر آسمانی است و با تلاش ما حاصل نمی شود و اگر مردم را [به اجبار] بر آن وادار کنیم از ما نمی پذیرند.» 


او سپس ادامه داد: 

ما آنچه توانسته ایم نسبت به قبور پدرانمان انجام داده ایم، اما دل های مردم تحت تسلط ما نیست. ما هرچه تلاش کردیم تا مردم به زیارت قبور فرزندان علی علیه السلام نروند و به زیارت اینجا بیایند تأثیری نکرد و آنان با عشقی وصف ناپذیر به مزار امامان خویش می شتابند و به تهدید و ارعاب و تطمیع ما هیچ گونه توجهی ندارند!!


منبع: مجله مبلفان شماره 30، از کشف الغمة ج 2 ص 519 - 

بله ؛ خیر

يكشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۱۷ ب.ظ

 محمد بن الحنفیة: کان رسول الله (صلى الله علیه وآله) لا یکاد یقول لشئ: لا، فإذا هو سئل فأراد أن یفعل، قال: نعم، وإذا لم یرد أن یفعل سکت، فکان قد عرف ذلک منه - میزان الحکمة باب النبوة، خصائص نبینا(ص) -

بعضی دیدین برا هر چیزی « نه » میارن؟!

بعضی دیدین چقدر منفی نگر و منفی باف و منفی گو هستند؟!

بعضی دیدین انگار نافشونو با نخیر و نمیشه و نمیخوام و نمیتونم و نباید و نشاید بریدند؟!

محمد بن حنفیه میگه: 

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در جواب هیچ چیزی « نه » نمی گفتند! پس اگر درخواستی از ایشان می شد و مطابق میل خودشان هم بود می فرمودند« بله » و اگر اراده ی انجامش را نداشتند ساکت می شدند و طرف میدانست « سکوت » او یعنی « نه » !!

+ البته این منافات با این نداره که انسان باید در جای خود هنر « نه » گفتن رو داشته باشه و حضرت رسول هم عملا این هنر رو بکار می گرفتند اما بسیار هنرمندانه و بدون استفاده از کلمات منفی!!

سخت ترین راه

پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۳۳ ب.ظ

در دور و زمانه ای که اکثریت بلکه می شود گفت همه ی ما به دنبال کارهای سهل و آسانیم و به عناوین مختلف شانه از زیر بارهای سخت و سنگین خالی می کنیم، توجه به این سیره ی رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بسیار کارساز و قابل تأمل خواهد بود...

امام علی علیه السلام در توصیف حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:

وَ لا عَرَضَ له أمران إلا أخَذَ بأشدِّهُما - میزان الحکمة باب الجهاد ، الاجتهاد فی طاعةالله

آنچنان که از آقا امام صادق (ع) در مورد خود آقا امیرمؤمنان هم نقل شده که:

واللهِ ما عَرَضَ لعلی علیه السلام أمرانِ قط ُّ کِلاهُما لله طاعة إلا عَمِل بأشدِّهُما وأشَقِِهُما علیه - بحارالانوار ج 41 ص 133 -

وآنچنان که در داستان حضرت ایوب(ع) هم وارد شده که خطاب به خداوند عرضه داشت:

فَوَعِزَّتَکَ إنَّکَ تَعلَمُ أنَّه ما عرَض لی أمران قط کلاهما لک طاعة إلا عمِلتُ بأشدِّهُما علَى بدنی... - بحارالانوار ج 12 ص 350

که این بزرگواران در دوراهی های دینی عمداً و به انتخاب خود راهی را انتخاب می کردند که بر آنها سخت تر و پرمشقت تر از دیگر راه ها بوده باشد!!

شاید به ظاهر مسخره بیاید و دور از عقلانیت! اما فلسفه ی این کار همان فلسفه ای ست که ورزشکاران را به تمرین های سخت و سنگین ورزشی وادار می سازد!

بعلاوه که انسان مؤمن با این کار، روحیه ی جسارت و مبارزه طلبی خویش را در مسیر الهی تقویت و به دشمنانی که در جبهه ی مقابل اویند خط و نشان کشیده و او را مجبور به تزلزل و عقب نشینی در قبال عزم و اراده ی جدی خود می نماید. 

و همچنین نسبت به آینده با این پیش زمینه ی ذهنی که در طرف های مقابل ایجاد می کند از بروز بسیاری از مشکلات بعدی از جانب انها ممانعت به عمل خواهد آورد!


+ رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم: افضل الاعمال احمزها - میزان الحکمة باب العمل - با فضیلت ترین کارها سخت ترین آنهاست!!

الوتر الموتور

دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۵۷ ق.ظ

درسته نماز شب نمی خونیم اما میدونیم یازده رکعته:

۴ نماز ۲ رکعتی به نیت نماز شب، یه نماز ۲ رکعتی به نیت نماز شَفع، و یه نماز ۱ رکعتی به نیت وتر (به فتح یا کسر واو : وَِتر)

نماز شفع و وتر در مقابل همند، چون اولی دورکعتی ست میگن «شفع» یعنی جفت، و دومی چون یه رکعتی ست میگن «وتر» یعنی فرد.


و امام حسین(ع) طبق زیارت عاشورا «وتر» است یعنی شخصیتی ست تک و منحصر به فرد.

او از پنج تنی ست که طبق حدیث کساء، خلقت عالم به طفیلی وجود اونهاست! و بر اثر قیام عظیم و منحصر به فردی که انجام داد به امتیازاتی رسید که دیگران از آن بازماندند (1)


و مظلومیت اینجاست که همین شخصیت تک، «مَوتور» هم هست (از همان ماده وتر) یعنی تنها و غریب مانده! کسی که یاران و خویشان او را شهید کردند و در آن وانفسای غربت به صدای هل من معین او گوش فرا ندادند!!!


(1) عن محمد بن مسلم قال: سمعت أبا جعفر وجعفر بن محمد علیهما السلام یقولان: إن الله تعالى عوض الحسین علیه السلام من قتله أن جعل الإمامة فی ذریته، والشفاء فی تربته، وإجابة الدعاء عند قبره، ولا تعد أیام زائریه جائیا وراجعا من عمره. قال محمد بن مسلم: فقلت لأبی عبد الله علیه السلام: هذه الخلال تنال بالحسین علیه السلام فماله فی نفسه ؟ قال: إن الله تعالى ألحقه بالنبی، فکان معه فی درجته ومنزلته، ثم تلا أبو عبد الله علیه السلام: " والذین آمنوا واتبعتهم ذریتهم بایمان ألحقنا بهم ذریتهم " الآیة - بحارالانوار ج 44 ص 221

اونی که میگه: « خدا خون داره» ایمون داره؟!

چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۲۰ ب.ظ

ثار یعنی خون

ثارالله یعنی خون خدا


آیا اطلاق این کلمه بر افراد صحیح است؟!


خدا موجود مادی نیست که خون داشته باشه؛ بنابراین اگر هم اطلاق بشه معنایی کنایی مد نظر هست.


آنچنان که هر فردی برای ادامه حیات نیاز به خون داره، خدا یعنی نام و یاد او و دین و آئین او هم حیاتش را مدیون فردی اگر باشه، میشه به او اطلاق خون کرد.

و برای دو نفر چنین تعبیری در زیارات ما به کار گرفته شده: 

السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ ؛ سلام بر تو ای ثارالله! و پسر ثارالله - زیارت عاشورا -

دو پدر و پسری که هم در زمان حیاتشان چنان نقشی ایفا کردند:  آقا امیرالمؤمنین که با مجاهدتهای بی دریغ او بود که نهال اسلام به ثمر نشست:

لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار

و آقا ابی عبدالله الحسین که با خلق حادثه عاشورا به اسلام مکتبی جانی تازه بخشید.


إن کان دین محمّد لم‌یستقم الاّ بقتلی فیاسیوف خذینی


و هم شهادت این دو بزرگوار بر خلاف سایر معصومین از آنجا که با ریختن خونشان بر زمین بود، این نوع قتل ( بر خلاف مثل مسمومیت ) تأثیر گذاری بیشتری بر افکار مردم دارد و در نتیجه ذهن ها را متوجه آنها و مسیر آنها که راه مستقیم الهی ست، می کند، و از این نظر هم در رونق دادن دین نقش آفرینند.


همچنین آن کسی که به تمام وجود مستغرق در ذات خدا شده باشه و هستی اش رنگ الهی گرفته باشه: به دستش یدالله، به چشمش عین الله، و به خونش ثارالله گفتن، امر غریبی نیست! همچون این دو امام همام.


وقتی علی(ع) و حسین(ع) منتسب به خدا و خون ریخته شده ی خدا بر زمین شدند، ولیّ دم آنها خود خدا خواهد بود لذا ترجمه ثارالله به «کسی که خدا خونخواهی او کند» هم به ملازمه، ترجمه ی قابل قبولی ست.

__________________________________________________________

از کامنت خصوصی برادر عزیزم «ایمان»:

جسارتا بنظرم "ثار" همون طور که میدونین بمعنای خون ریخته شده ای که قصاصش طلب میشه،باشه و از این جهت به امیر(ع) و سیدالشهدا(ع) ثارالله گفته میشه که شرافت این ثار نشون داده شه مث "بیت الله" یا "روحی" در نفخت فیه من روحی.(که بجهت شرافت بیت و روح،اضافه رخ داده وگرنه بیت و روح مخلوق هستن و سبحانه و تعالی عما یقولون علوا کبیرا!)


عالی+ سپاس

بالاخره چی؟!

جمعه, ۲۳ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۰۲ ق.ظ

یا رسول الله! بالاخره مزد میخوای یا نه؟!

در یه آیه میگی برا رسالتم : هیچ مزدی نمی خوام (1)

در یه آیه میگی : مزد رسالتم اینه که خویشانم رو دوست داشته باشین (2)

خوب خود این مزده دیگه! نیست؟! مزد که همه ش مادی نیست! (علاوه بر اینکه غیر مستقیم بهره های مادی هم رو به سمت اونها روانه خواهد کرد)

این هم تناقضی که عدمشو دلیل بر آسمانی بودن قرآن میدونستین!! (3)


جواب:

این همه ی آیات صادره در این مقام نیست! آیه سومی هم داریم که با توجه به اون، مسأله حل و فصل میشه!

می فرماید: آنچه من از مزد خواستم خود نعمتی ست جدید در کنار نعمت رسالت که قرار است به شما سود برسانه! (4)

(در واقع میگه نمی خواد شما مزد رسالت به من بدین، بلکه برعکس من میخوام بابت همراهی شما با رسالت و پذیرش آن، به شما مزد بدم!!)

زیر دِین پیغمبر بودیم، با این حساب به تمام وجود زیر دِین رفتیم بدون آنکه از پس ادای شکرش بتونیم دربیاییم.


سؤال پیش میاد که: محبت و مودت اهل بیت چه سودی به ما میرسونه؟!

خلاصه کلام : هدایت و شفاعت.

اولاً موجب میشه به جای این که دنبال هر کس و ناکسی راه بیفتیم و ازشون بخوایم سرمشق بگیریم در حالی که اکثرا از صلاحیت لازمه هم برخوردار نیستند و شخصیت جامعی به حساب نمیان، از افرادی الگوبرداری کنیم که اقتدای به اونها سعادت دنیوی و اخروی پیروان رو به همراه داره.

ثانیاً با این کار اسباب جلب شفاعت اونها و رحمت الهی رو هم فراهم میاریم (5)

علاوه بر اینکه این محبت و مودت پاسخی ست مناسب به حس شکرگزاریی که در وجود هر یک از ما انسانها نسبت به ولیّ نعمتهامون نهادینه شده (6)


(1) قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ... (آیه 86 سوره ص) و : وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ (104 یوسف) و : قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرَى لِلْعَالَمِینَ (90 انعام)

(2)  قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى... (23 شوری)

(3) أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا (82 نساء)

(4) قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا (57 فرقان) و : قُلْ مَا سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ... (47 سبأ)

(5) قال رسول الله صلى الله علیه وآله: حبی وحب أهل بیتی نافع فی سبعة مواطن أهوالهن عظیمة: عند الوفاة، وفی القبر، وعند النشور، وعند الکتاب، وعند الحساب، وعند المیزان، وعند الصراط. - بحارالانوار ج 7 ص 248و: عن النبی صلى الله علیه وآله إنه قال: من مات على حب آل محمد مات شهیدا، ألا ومن مات على حب آل محمد مات مغفورا له، ألا ومن مات على حب آل محمد مات تائبا، ألا ومن مات على حب آل محمد مات مؤمنا مستکمل الایمان، ألا ومن مات على حب آل محمد بشره ملک الموت بالجنة ثم منکر ونکیر ألا ومن مات على حب آل محمد یزف إلى الجنة کما تزف العروس إلى بیت زوجها ألا ومن مات على حب آل محمد صلى الله علیه وآله فتح له فی قبره بابان إلى الجنة، ألا ومن مات على حب آل محمد جعل الله قبره مزار ملائکة الرحمة، ألا ومن مات على حب آل محمد مات على السنة والجماعة، ألا ومن مات على بغض آل محمد جاء یوم القیامة مکتوب بین عینیه: آیس من رحمة الله، ألا ومن مات على بغض آل محمد مات کافرا ألا ومن مات على بغض آل محمد لم یشم رائحة الجنة - بحارالانوار ج 23 ص 233 - و...

(6) الإمام زین العابدین (علیه السلام): أما حق ذی المعروف علیک فأن تشکره وتذکر معروفه، وتکسبه المقالة الحسنة، وتخلص له الدعاء فیما بینک وبین الله عزوجل، فإذا فعلت ذلک کنت قد شکرته سرا وعلانیة، ثم إن قدرت على مکافأته یوما کافیته - میزان الحکمة باب 274 باب الشکر -

کشتیی در کوچه خیابانهای شهر...

شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۳۴ ق.ظ

بسیاری از ما اگر بخواهیم به روایتی در مورد امام حسین(ع) اشاره کنیم، به روایت ذیل اشاره می کنیم:

انّ الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة (1

به راستی که حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است!


چراغ کجاست؟!

کشتی کجاست؟!

عالم را باور کرده ایم که بیابانی ست ظلمانی؟!

و اقیانوسی ست متلاطم؟!


تا خطر را درک نکنیم هرگز برای مقابله با آن چاره اندیشی نخواهیم کرد!


آنچنان که خداوند متعال در مورد شیطان که دشمنی اش مورد غفلت ما انسانهاست مرتب هشدار می دهد:

إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ (6) فاطر

مسلما شیطان دشمن شماست ، پس او را دشمن خود بدانید!! او پیروانش را فقط به آتش سوزان جهنم دعوت می کند!

إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ (5) یوسف

براستی که شیطان برای انسان دشمن آشکاری ست (و چرا نباشد که خود قسم خورد بر گمراهی انسان: قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (82) سوره ص - )


دنیا را اگر آنچنانی که هست ببینی، برای گذر از آن پی چراغ خواهی گشت!

برای غرق نشدن در آن به دنبال کشتی نجات خواهی بود!

و حسین است آن چراغ!

و حسین است آن کشتی!


ایام محرم این چراغ پرتوافکنی دیگری دارد...

ایام محرم این کشتی بسیار به ما نزدیک می شود...

مبادا چراغ از پیش پای ما دور شود و ما هنوز راه را از بیراه نیافته باشیم!

مبادا کشتی بگذرد و ما همچنان در دریای گند و کثافات خودمان باقی مانده باشیم!!



(1) الإمام الحسین (علیه السلام): 

دخلت على رسول الله (صلى الله علیه وآله) وعنده ابی بن کعب، فقال لی رسول الله (صلى الله علیه وآله): مرحبا بک یا أبا عبد الله یا زین السماوات والأرض، فقال له ابی: وکیف یکون یا رسول الله زین السماوات والأرض أحد غیرک ؟ ! فقال له: یا ابی ! والذی بعثنی بالحق نبیا إن الحسین بن علی فی السماء أکبر منه فی الأرض، فإنه مکتوب عن یمین العرش: مصباح هاد وسفینة نجاة - میزان الحکمة باب  508 عنوان: النجاة

امام حسین (ع) خود می فرماید: 

بر پیامبر وارد شدم در حالی که ابی بن کعب نزد او بود. 

پیامبر فرمود: مرحبا به تو ای اباعبدالله! ای زینت آسمان ها و زمین!!!

ابی به ایشان گفت: یا رسول الله! چطور کسی غیر از شما می تواند زینت آسمان ها و زمین باشد؟! 

فرمود: ای ابی! قسم به آن که مرا به حق مبعوث به نبوت کرد، براستی مقام حسین بن علی در آسمان بزرگتر از آن چیزی ست که در زمین است!!! همانا بر سمت راست عرش (در حق ایشان) نوشته شده: 

« مصباح هاد و سفینة نجاة »

خارجیـــــــــ

سه شنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۱ ب.ظ

ردّ اتهامی بزرگ و پردامنه، تنها با یک جمله:


جالبی زیارت عاشورا که از زمره احادیث قدسی و صادر شده از طرف خود خدا به شمار می آید، یکی اش همین است که در ابتدای این زیارت تنها مستمسک دشمن برای توجیه شهادت آقا امام حسین(ع) را از آنها گرفته و اینچنین رسوای عالمشان می سازد!!

می گفتند: 

« حسین خارجی ست! او بر علیه حکومت اسلامی خروج کرده و مرگ وی و اسارت اهل بیتش را باید جشن گرفت و پایکوبی کرد!! »

در ابتدای زیارت عاشورا می فرماید:

السلام علیک یابن رسول الله

این همان زبان و فرهنگی ست که خطاب به نوح در مورد فرزند ناخلفش فرموده است: 

یَانُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ... ای نوح! او از خانواده و اهل تو نیست، چرا که انسانی غیر صالح است! - آیه 46 هود-

اما حسین(ع) را پسر رسول(ص) و اهل او خطاب می کند!

آری او پسر رسول است و پسر رسالت! 

و پس نمی تواند بر علیه رسول و رسالتش اقدامی بکند؛ که اگر می کرد هلاک می شد و در زمره «انه لیس من اهلک» در می آمد!


+ مواظب حربه امویان زمان باشیم: انگ زنی و افترا، به جهت ترمیم چهره ظالمانه خود

کربلا... جنگ خانواده ها

يكشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۵۵ ب.ظ

 

توجه به این فرازها در زیارت عاشورا:

1 - اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ(السَّلامُ عَلَیکَ یا خِیَرَةِ اللهِ وابْنَ خَیرَتِهِ) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ... فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ... اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَمَماتی مَماتَ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ...

2 - وَلَعَنَ اللهُ آلَ زِیاد وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللهُ بَنی اُمَیَّةَ قاطِبَةً، وَلَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اللهُ عُمَرَ بْنَ سَعْد... اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَابْنُ آکِلَةِ الاَْکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ ... اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَمُعاوِیَةَ وَیَزیدَ ابْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ، وَهذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیاد وَآلُ مَرْوانَ... اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللهِ بْنَ زِیاد وَابْنَ مَرْجانَةَ وَعُمَرَ بْنَ سَعْد وَشِمْراً وَآلَ اَبی سُفْیانَ وَآلَ زِیاد وَآلَ مَرْوانَ...


زیارت عاشورا تقابلی ست بین دو جبهه ی حق و باطل...

و در عین حال تقابل خانواده هاست با یکدیگر!!!


و این یعنی اهمیت خانواده و تربیت خانودگی در پذیرش و پیمودن راه حق یا باطل!


یک طرف میدان حسین و اولاد حسین و اهل بیت: ابن رسول خدا - محمد، ابن امیرالمؤمنین - علی، ابن سیده نساء - فاطمه اند. و این را نشانگر حقانیت آنها گرفته است!

و یک طرف میدان یزید و عبیدالله و عمر : ابن ابوسفیان، ابن معاویه، ابن مرجانه ، ابن سعدند. و این را گواه باطل بودنشان می داند!


و جالب است بدانیم زیارت عاشورا حدیثی ست قدسی و صادر شده از جانب خود حضرت حق.


در پناه حق، سربلند باشید و روسفید.

برخورد علی(ع) با دخترش، برخورد بعضیا با دخترشون!!

يكشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۳۸ ق.ظ

على بن ابى رافع مى گوید:

من نگهبان خزینه بیت المال حضرت على بن ابى طالب علیه السلام بودم. 

در میان بیت المال گردنبند مروارید گران قیمتى وجود داشت که در جنگ بصره به غنیمت گرفته شده بود. 

دختر امیرالمؤمنین کسى را نزد من فرستاد و پیغام داد که شنیده ام در بیت المال گردنبند مرواریدى هست، من میل دارم آن را به عنوان «امانت» چند روزى به من بدهى تا در روز عید قربان خود را با آن آرایش دهم و پس از آن بازگردانم. 

من پیغام دادم به صورت مضمونه (که در صورت تلف به عهده گیرنده باشد) مى توانم به او بدهم. 

دختر آن حضرت نیز پذیرفت. 

من با این شرط به مدت سه روز گردنبند را به آن بانوى گرامى دادم.

اتفاقا على علیه السلام گردنبند را در گردن دخترش دیده و شناخته بود و از وى مى پرسد: 

این گردنبند از کجا به دست تو رسیده است؟!

او اظهار مى کند: 

از على بن ابى رافع - خزینه دار شما - به مدت سه روز امانت گرفته ام تا در روز عید قربان خود را زینت دهم و سپس بازگردانم. 


على ابن ابى رافع مى گوید:

امیرالمؤمنین علیه السلام مرا نزد خود احضار کرد و من خدمت آن حضرت رفتم. 

چون چشمش به من افتاد فرمود:

اتخون المسلمین یابن ابى رافع؟! 

اى پسر ابى رافع! آیا به مسلمانان خیانت مى کنى ؟!!! )

گفتم : پناه مى برم به خدا از اینکه به مسلمانان خیانت کنم.

حضرت فرمود: 

پس چگونه گردنبندى را که در بیت المال مسلمانان بود، بدون اجازه من و مسلمانان به دخترم دادى؟!!

عرض کردم : 

اى امیرالمؤمنین! او دختر شماست و از من خواست که گردنبند را به صورت عاریه که بازگردانده شود به او دهم تا در عید با آن خود بیاراید. من نیز آن را به عنوان عاریه به مدت سه روز به ایشان دادم و ضمانت آن را به عهده گرفتم که صحیح و سالم به جاى اصلى خود بازگردانم. 

حضرت على علیه السلام فرمود:

همین امروز باید آن را پس گرفته و به جاى خود بگذارى! 

و اگر بعد از این چنین کارى از تو دیده شود کیفر سختى خواهى دید!!

سپس فرمود: 

اگر دختر من این گردنبند را به عاریه مضمونه نمى گرفت، نخستین زن هاشمیه اى بود که دست او را به عنوان دزد مى بریدم!!!


این سخن به گوش دختر آن حضرت رسید به نزد پدر آمده و گفت:

یا امیرالمؤمنین! من دختر شما و پاره تن شما هستم، چه کسى از من شایسته تر به استفاده از این گردنبند بود؟!

حضرت فرمود: 

دخترم! انسان نباید به واسطه خواسته هاى نفس و خواهشهاى دل، پاى از دایره حق بیرون بگذارد. 

آیا همه زنان مهاجر که با تو یکسانند، در این عید به مانند چنین گردنبند خود را زینت داده اند تا تو هم خواسته باشى در ردیف آنها قرار گرفته و از ایشان کمتر نباشى؟!!


علی بن ابی رافع می گوید:

پس من گردنبند را از ایشان گرفته و به محل خودش بازگرداندم.


منبع:

 داستانهاى بحارالانوار جلد 1، محمود ناصرى

عن علی بن أبی رافع قال: کنت على بیت مال علی بن أبی طالب علیه السلام وکاتبه، وکان فی بیته عقد لؤلؤ [وهو] کان أصابه یوم البصرة قال: فأرسلت إلى بنت علی بن أبی طالب علیه السلام فقالت لی: بلغنی أن فی بیت مال أمیرالمؤمنین عقد لؤلؤ وهو فی یدک، وأنا احب أن تعیرنیه أتجمل به فی أیام عید الاضحى، فأرسلت إلیها وقلت: عاریة مضمونة یا ابنة أمیر المؤمنین، فقالت: نعم عاریة مضمونة مردودة بعد ثلاثة أیام، فدفعته إلیها، وإن أمیر المؤمنین رآه علیها فعرفه، فقال لها: من أین صار إلیک هذا العقد ؟ فقالت: استعرته من ابن أبی رافع (1) خازن بیت مال أمیر المؤمنین لاتزین به فی العید ثم أرده، قال: فبعث إلی أمیرالمؤمنین علیه السلام فجئته فقال: أتخون المسلمین یا ابن أبى رافع ؟ فقلت له: معاذ الله أن أخون المسلمین، فقال: کیف أعرت بنت أمیر المؤمنین العقد الذی فی بیت مال المسلمین بغیر إذنی ورضاهم ؟ فقلت: یا أمیر المؤمنین إنها ابنتک، وسألتنی أن اعیرها إیاه تتزین به، فأعرتها إیاه عاریة مضمونة مردودة، وضمنته فی مالی وعلی أن أرده مسلما إلى موضعه، فقال: رده من یومک وإیاک أن تعود لمثل هذا فتنالک عقوبتی، ثم أولى لابنتی لو کانت أخذت العقد على غیر عاریة مضمونة مردودة لکانت إذن أول هاشمیة قطعت یدها فی سرقة، قال: فبلغ مقالته ابنته فقالت له: یا أمیر - المؤمنین أنا ابنتک وبضعة منک فمن أحق بلبسه منی ؟ فقال لها أمیر المؤمنین علیه السلام: یا بنت علی بن أبی طالب لا تذهبی بنفسک عن الحق، أکل نساء المهاجرین تتزین فی هذا العید بمثل هذا ؟ فقبضته منها ورددته إلى موضعه - بحارالانوار ج 40 ص 337

بهترین دعایی که میشه در حق خودت بکنی :

پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ب.ظ

بهترین دعایی که میشه افراد در حق خودشون بکنند:

سلام دادن به پیامبر و اهل بیت معصوم اوست!!!

بله سلام به رسول و آلش...


ظاهرش یه کم عجیبه اما توضیح میدم:

شنیدین میگن: 

« با زبان دیگران برا خودتون دعا کنین! »

« دعای خیر دیگران رو برا خودتون بخرید! »

حالا اگه اون دیگران معصوم باشند، چه جوری خواهد بود؟!


سلام یعنی: آرزوی سلامتی و صحت - مطلق هم هست -

سلام یعنی: اعلان صلح و صفا


تو این رو به پیغمبر و امام معصومت میگی و چون جواب سلام واجبه اونا هم به تو بر می گردونند!


وَ أَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَکَ وَ خُلَفَاءَکَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ أَحْیَاءٌ عِنْدَکَ یُرْزَقُونَ یَرَوْنَ مَقَامِی وَ یَسْمَعُونَ کَلامِی وَ یَرُدُّونَ سَلامِی وَ أَنَّکَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِی کَلامَهُمْ... 

و می دانم که رسولت و جانشینانت (درود بر آنان باد) همواره زنده اند، و نزد تو روزى داده می شوند، محل ایستادنم را می بینند، و سخنم را می شنوند، و به سلامم پاسخ می دهند، ولى تو گوشم را از شنیدن کلامشان محجوب کرده اى...

تازه اونا قطعا پیشگام هم هستند در عمل به توصیه های قرآنی که می فرماید : 

وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا (86) نساء -

وهرگاه شما را به درودى ستایش گفتند، پس شما به بهتر از آن تحیّت گویید یا (لااقّل ) همانند آن را (در پاسخ ) باز گویید که خداوند همواره بر هر چیزى حسابرس ‍ است .


زیارات معصومین بهونه ایه برا جلب دعای خیر اونها...

و با این حساب که زیارات را بخونی میبینی که چه دلنشینند و زیبا!!


+ زیارت آل یس خیلی سلامای قشنگی داره و فکر کن که امام حیّت هم اونا رو در حق تو داره تکرار می کنه و بلکه بهترشو!!

...

 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقوُمُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقْعُدُ 

سلام بر تو هنگامى که بپا مى‌ایستى، سلام بر تو هنگامى که مى‌نشینى

...

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصَلّى وَتَقْنُتُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَرْکَعُ وَ تَسْجُدُ

سلام بر تو هنگامى که نماز مى‌خوانى و قنوت می‌گیری، سلام بر تو هنگامى که رکوع و سجده بجاى آورى

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّرُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَحْمَدُ و َتَسْتَغْفِرُ 

سلام بر تو هنگامى که "لا اله الا اللّه" و "اللّه اکبر" گویى. سلام بر تو هنگامى که خدا را ستایش کنى و از او آمرزش خواهى

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصْبِحُ وَ تُمْسى

سلام بر تو هنگامى که بامداد کنى و شام کنى!

 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فِى اللَّیْلِ اِذا یَغْشى وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّى

سلام بر تو در شب هنگامى که تاریکیش فرا گیرد، و در روز هنگامى که پرده برگیرد!

...

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ بِجَوامِعِ السَّلامِ...

سلام بر تو به همه سلام‌ها...


والسلام علیکم ورحمةالله

آنچه می خواهی از این درگه بخواه

شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۴ ب.ظ

ساربانی اُشتری را صبح گاه 

بهر کشتن بُرد در کشتارگاه 


اُشتر از مَسلَخ چو آهو می گریخت

تا بَرَد بر ضامن آهو پناه 


شد هراسان وارد صحن عتیق

ملتجی بر دادرس شد دادخواه 


زد چو زانوی ادب را بر زمین

شه بر او افکند از رحمت نگاه 


لطف سلطان بین که تا پایان عمر

می چَرَد در سایه الطاف شاه (1)


باز کن چشم یقین ای کوردل!

کز یقین آیی برون از اشتباه 


هر که را نور ولایت در دل است

بُرد سوی کعبه ی مقصود،  راه 


کمتر از حیوان نئی ای دردمند!

آنچه می خواهی از این درگه بخواه 


کعبه دل ها بود شمس الشموس

خیره از نور جمالش مهر و ماه 


برفرازد چون رضا سر از شرف

هر که ساید جبّه بر این بارگاه


(1) در حدود 30 سال پیش، شتری در مشهد از دست سلاخان گریخته و به حرم امام هشتم علیه السلام پناه آورد و پای پنجره فولادی زار زار گریست. حاج سید حسینی، یکی از دربانان صحن عتیق می گوید: شتر وارد حرم شد، با قدم هایی آهسته گام برداشت، سه دور اطراف سقاخانه چرخید و بعد به آرامی جلوی پنجره فولاد زانو زد و پس از سر و صدای زیاد چنان اشک ریخت که همه را به حیرت واداشت.

در همان موقع دربان یاد شده، شالی سبز برگردن شتر انداخته و او را به دنبال خود راهنمایی کرد. شتر مانند آهویی رام با او همراه شد و مردم هم گروه گروه به دنبالش رفتند.
رئیس تشریفات حرم در آن زمان، صاحب شتر را دعوت کرده و از او خواست که شتر را به آستان قدس واگذار کند و در مقابل، چیز دیگری را از مسؤولین حرم تقاضا نماید. صاحب شتر فقط تقاضا کرد که او را به عنوان خادم حرم مطهر امام رضاعلیه السلام قبول کنند. تقاضای او پذیرفته شد و بدین ترتیب آقای حاج نصر اللَّه حسین زاده صاحب شتر معروف در ردیف خادمین اماه هشتم علیه السلام قرار گرفت.

موضوع پناهندگی آن شتر به حرم مطهر رضوی علیه السلام آن چنان در روحیه مردم و شیفتگان آن حضرت اثر گذاشت که شعرا شعرها سروده و در این زمینه قطعه های ادبی آفریدند. من جمله قطعه شعر فوق از دکتر قاسم "رسا"


برگرفته از: مجله مبلغان شماره 37

- با تصرف -

کیستان ؟!

پنجشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۱۹ ب.ظ

کیستان ؟!


امام صادق (ع) فرمود:

به شفاعت او شیعیان من به تمامه وارد بهشت میشن ! (1)

امام کاظم (ع) فرمود:

جونم فداش (2)

امام رضا (ع) فرمود:

زیارتش همسنگ زیارت منه ! (3)

امام جواد (ع) فرمود:

زیارتش بهشت را بر انسان واجب می کنه ! (4)

.

.

.

28 سالشه ...

ساکن قم است ...

خانم است ...

مجرد است ...

.

.

.

بله خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها که حرمشان زیارتگاه دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت در شهر مقدس قم است.

یا فاطمة اشفعی لنا فی الجنة ؛ فانّ لک عند الله شأناً من الشأن

____________________________________________________________________________________

(1) الا ان قم کوفتنا الصغیرة، الا ان للجنة ثمانیة ابواب ثلاث منها الی قم تقبض فیها امراة هی من ولدی، اسمها فاطمة بنت موسی، تدخل بشفاعتها شیعتی الجنة باجمعهم - جامع أحادیث الشیعة ج 12 ص 617 -

(2) فی أحد تلک الأیام أتى جمع من الشیعة إلى المدینة لکی یعرضوا بعض أسئلتهم الدینیة على الإمام الکاظم (علیه السلام)ویأخذوا العلم من معدنه، ولکن کان الإمام الکاظم وکذلک الإمام الرضا (علیه السلام)مسافرین، ولم یکونا حاضرین فی المدینة. فاغتم الجمع; لأنّهم لم یجدوا حجّة الله ومن یقدر على جواب مسائلهم، فهمّوا بالرجوع إلى بلدهم. وعندما رأت السیدة المعصومة (علیها السلام) حزن هؤلاء النفر تناولت أسئلتهم الّتی کانت مکتوبة، وأجابت علیها، وعندئذ تبدل حزن الجماعة بفرح شدید ورجعوا ـ مع ظفرهم بجواب مسائلهم ـ إلى دیارهم راجحین مفلحین. ولکنهم فی الطریق وفی خارج المدینة التقوا بالإمام الکاظم (علیه السلام)وحدّثوه بما جرى علیهم. وبعدما رأى الإمام جواب ابنته على تلک المسائل أثنى علیها بعبارة مختصرة قائلاً: (فداها أبوها) - حیاة و کرامات فاطمة المعصومة ، السید محمد علی حسینی -

(3) من زار المعصومة بقم [ کان ] کمن زارنی - ناسخ التواریخ ج 7 ص 337 -

(4) من زار قبر عمتی بقم فله الجنة - بحارالانوار ج 99 ص 265 -