ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

امام شافعـــــــی هم شیعـــــــــه است؟؟؟! :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

امام شافعـــــــی هم شیعـــــــــه است؟؟؟!

چهارشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۲۳ ب.ظ

مقدمه
«ابوعبدالله محمد بن ادریس بن العباس » معروف به « الامام الشافعی » (150 - 204ق) پیشوای مذهب شافعی - یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت - است (مذهبهای چهارگانه به ترتیب تاریخی: مالکی، حنفی، شافعی و حنبلی اند)

او از طرف پدر و مادر قرشی است . وی نوه خواهر حضرت فاطمه بنت اسد، مادر امام امیرالمؤمنین علیه السلام است . (1)

از دو سالگی پدر را از دست داد و مادرش او را به مکه مکرمه برد .

وی در جوانی حافظ قرآن شد و به دانشهای گوناگون دست یافت!

وی در میان قبایل هذیل، ربیعه، مضر به سر برد و مسافرتهای زیادی به یمن، حجاز، ایران، شام، مصر داشت .

او فقه را از شاگردان ابن عباس، که خود شاگرد امیرالمؤمنین علیه السلام بود و برخی دیگر از شاگردان اهل بیت علیهم السلام فرا گرفت و نزد مالک و ... شاگردی کرد و در عراق و مصر به تدریس و فتوا پرداخت .

از وی به جز آثار فقهی، دیوان شعری به جامانده است که 9 بار به نام دیوان الشافعی ، و 7 بار به نام دیوان الامام الشافعی و نیز به نامهای دیگر منتشر شده است . (2)

در بین اشعار او مواردی که نشانگر شدت علاقه او به اهل بیت است دیده می شود که اکنون نمونه هایی ذکر می شود .



1 - آل بیت الرسول صلی الله علیه و آله

یا آلَ بیتِ رسولِ الله حبُّکُم         فَرضٌ من اللهِ فی القرآنِ أنزَلَهُ
یَکفیکُم من عظیمِ الفَخرِ أنَّکُم      مَن لَم یُصَلِّ عَلَیکُم لا صَلاةَ لَهُ


«ای خاندان رسول خدا! محبت و دوستی شما از طرف خداوند واجب شده! و این فریضه ای است که در قرآن نازل فرموده است!(3)

همین افتخار بزرگ برای شما بس ، که هر کس بر شما صلوات نفرستد ، نمازش باطل است !!.» (4)



2 - آل رسول الله صلی الله علیه و آله (5)

آلُ النَّبیِّ ذَریعَتی         وَ هُمُو اِلَیهِ وَسیلَتی (6)
أرجُو بِهِم (7) اُعطَی غَداً     بِیَدی الیَمینِ صَحیفَتی (8)

«آل پیامبر صلی الله علیه و آله دستگیره و چنگ آویز منند!! و همانان وسیله من به سوی خدایند .

امیدوارم که به [عنایت و حرمت] آنان فردای قیامت نامه اعمالم به دست راستم داده شود !!»



3 - محصب و منی (9)
ربیع بن سلیمان مصری (174 - 270 ق). که یار و یاور و راوی کتابهای شافعی است گوید:

«با شافعی در سفر حج بودیم . او بر هیچ تپه ای بالا و به هیچ وادیی سرازیر نشد، جز اینکه می گریست و این اشعار را زمزمه می کرد:

یا راکِباً قِف بالمُحَصبِ (10) مِن مِنیً    وَاهتِف بِقاعدِ خَیفِها (11) و الناهِضِ

«ای سواره در شنزار منی (که معروف به خیف بنی کنانه است) بایست و همه حاجیان را، چه آنکه در [مسجد] خیف منی نشسته یا به نماز ایستاده، ندا بده

سَحَراً اذا فاضَ الحَجیجُ (12) اِلَی مِنیً     فیضاً کَمُلتَطم ِ (13) الفُراتِ الفائِضِ

«به سحرگاه هنگامی که سیل مواج حاجیان از مشعر سرازیر منی می گردد و بسان فرات مواج و پرتلاطمی بر سر هم می ریزند [به آواز بلند به همگان بگو:]

اِن کانَ رَفضاً (14) حُبُّ آلِ محمّدٍ    فَلیَشهَدِ الثَّقَلانِ أنّی رافِضی

«اگر دوستی آل محمد صلی الله علیه و آله سبب رافضی بودن است، پس جن و انس شاهد باشند که من رافضی هستم!!»

وَ أخبِر هُم أنّی مِنَ النَّفَرِ (15) الَّذی     لِوَلاءِ أهلِ البَیتِ لَیسَ بِناقِضِ

«و جمعیت حجاج را خبر کن که قطعا من از آن گروهی هستم که نسبت به ولایت و نصرت اهل بیت علیهم السلام [ثابت قدمم و هیچ گاه] عهد شکن نخواهم بود



4 - حب اهل البیت (16)
هنگامی که شافعی با صراحت، محبت اهل بیت علیهم السلام را بر زبان آورد و اصرار داشت که او از شیعیان و پیروان آنان است، درباره او بگو مگوها و شایعات زیادی بر سر زبانها افتاد; نهایتا در پاسخ بدگوییها، چنین گفت:

اِذا نَحنُ فَضَّلنا عَلیّاً فَاِنَّنا       رَوافِضٌ بِالتَّفضیلِ عِندَ ذُوی الجَهلِ

«هنگامی که ما علی علیه السلام را بر دیگران برتری دادیم، نزد افراد نادان، ما رافضی قلمداد می شویم



5 - سفن النجاة (17)
وَلمَّا رَأَیتُ النَّاسَ قَد ذَهَبت بِهِم     مَذاهِبُهُم فِی أبحُرِ الغَیِّ وَالجَهلِ

«وقتی مردم رادیدم که مذهبهایشان آنان را در دریاهای جهل و گمراهی فرو می ریزد،»

رَکِبتُ عَلَی اِسمِ اللهِ فِی سُفَنِ النَّجا      وَ هُم آلُ بَیتِ المُصطَفَی خاتَمِ الرُّسُلِ (18)

«با نام خدا به کشتیهای نجات پیوستم و آنان اهل بیت حضرت مصطفی خاتم پیامبران هستند »

وَ أمسَکتُ حَبلَ اللهِ وَ هُوَ وَلاؤُهُم       کَما قَد اُمِرنا بِالتَّمَسُّکِ بِالحَبلِ

«وچنگ زدم به « حبل الله » و آن ولایت آنان است; همان گونه که به ما دستور داده شده که به حبل الله تمسک جوییم .» (19)

اِذَا افتَرَقَت (20) فِی الدّینِ سَبعُونَ فِرقَةً      وَ نَیِّفاً کَما قَد صَحَّ فِی مُحکَم النَّقلِ

«هنگامی که امت واحده اسلامی به بیش از هفتاد فرقه تبدیل شدند، چنان که در روایت معتبر و محکم وارد شده است،»

وَلَم یَکُ ناجٍ مِنهُم غَیرَ فِرقَةٍ        فَقُل لِی بِها یَا ذَا الرَّجاحَةِ (21) وَالعَقلِ

«و جز یک فرقه از آنها اهل نجات نخواهد بود، ای صاحب کمال عقل و حلم! به من بگو

أ فِی فِرَقِ الهَلاکِ آلُ محمّدٍ (22)     أمِ الفِرقَةُ الَّتِی نَجَت مِنهُم قُل لِی

«آیا آل محمد در میان فرقه های هلاک و نابود شونده اند؟ یا آنان فرقه ناجیه و رستگارند؟ جواب مرا بده!! »

فَاِن قُلتَ فِی النَّاجینَ فَالقُولُ واحِدٌ      وَ اِن قُلتَ فِی الهَلاکِ حَفتَ عَنِ العَدلِ

«پس اگر بگویی آل محمد در میان نجات یافتگانند که عقیده من و شما یکی است [و مدعایم ثابت خواهد شد] و اگر بگویی آنان جزو نابود شوندگانند، بی انصافی کرده ای و از حق و عدل، کناره گرفته ای

اِذا کانَ مَولَی القَومِ (23) مِنهُم فَاِنَّنِی    رَضِیتُ بِهِم مازال فِی طَلِّهِم طَلِی

«هنگامی که امام و مولای مسلمانان از اهل بیت علیهم السلام باشد - که چنین است - پس به ضرس قاطع می گویم که من به همخطی و همگامی با آنان خشنودم مادامی که نم نم بارش من در میان بارانشان باشد [و در بین یارانشان سهمی داشته باشم]

فَخَلِّ عَلیّاً لِی اِماماً وَ نَسلَهُ     وَ أنتَ مِنَ الباقینَ فِی سائِرِ الحِلِّ

«پس علی و نسلش را به عنوان امامان من رها کن [و به من واگذار] و تو نسبت به دیگران، آزادی .» 

________________________________________________________________


پی نوشت:

1) دیوان الامام الشافعی، ص 25; مائة اوائل من الرجال، ص 488 .

2) مأخذ ما در نقل اشعار و بسیاری از توضیحات، دیوان الامام الشافعی به تصحیح محمد عبدالرحیم و زیر نظر مکتب البحوث و الدراسات، چاپ دارالفکر بیروت، 1415 ق است .

3) بیش از صد کتاب درباره فضایل اهل بیت علیهم السلام در قرآن کریم نوشته شده است، و این بیت اشاره دارد به آیه مودت و آیه تطهیر و ... .

4) شاید اشاره است به تشهد نماز که واجب است بخوانیم: «اللهم صل علی محمد و آل محمد» و درباره صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و آل او، اهل سنت کتابهایی به نظم و نثر نوشته اند . و درباره چگونگی صلوات بر خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله تقریبا به همان شکلی که پس از تکبیر دوم نماز میت می خوانیم توصیه شده است . ر . ک: کنزالعمال، از فاضل هندی، شماره های: 3991 - 4014; سنن نسایی، کتاب السهو، باب 49; سنن ابو داوود، ص 978 و ... .

5) دیوان، ص 162، ش 34 .

6) ذریعه » یعنی وسیله و سبب برای رسیدن به چیزی; دست آویزی که انسان بتواند به کمک او خود را از مهلکه نگه دارد . وسیله الی الله، چیزی است که می توان به سبب آن به درگاه خدا توسل جست و به رضا و قرب الهی نایل گشت . قرآن کریم می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله وابتغوا الیه الوسیلة وجاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون » ; «ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا کنید; و به سوی او وسیله [و تقرب] جوئید و در راهش جهاد کنید باشد که رستگار شوید .» (مائده/36) .

از مصادیق وسیله، اهل بیت علیهم السلام هستند . و از مصادیقش مقام و درجه پیامبر صلی الله علیه و آله در بهشت است . آن حضرت دعا فرمود: «اللهم رب هذه الدعوة التامة والصلاة القائمة، آت محمدا الوسیلة والفضیلة وابعثه مقاما محمودا الذی وعدته حلت له شفاعتی یوم القیامة » ; (صحیح بخاری، ج 1، ص 159، و ج 6، ص 108، مسند احمد، ج 3، ص 354; کنزالعمال، ش (20983) و (21016) و (21019) و ... .

در آغاز دعای ندبه می خوانیم: «... وجعلتهم الذریعة الیک والوسیلة الی رضوانک; و پیامبر و آلش صلی الله علیه و آله را وسیله ای به سوی خودت و رضوانت قرار دادی

7) امید داشتن به شفاعت اهل بیت علیهم السلام روشن است چنان که در آخر زیارت جامعه کبیره به درگاه الهی عرض می کنیم: «اللهم انی لو وجدت شفعاء اقرب الیک من محمد و اهل بیته الاخیار الائمة الابرار لجعلتهم شفعائی; ای خدای من، اگر به درگاه تو شفیعانی مقرب تر از محمد و - خاندانش - که ابرار و بهترینهایند - پیدا می کردم، حتما آنها را شفیعان خودم قرار می دادم

8) روز قیامت نامه اعمال مؤمنان به دست راست و نامه تبهکاران از پشت سر یا به دست چپ داده می شود . قرآن کریم می فرماید: «فاما من اوتی کتابه بیمینه فسوف یحاسب حسابا یسیرا وینقلب الی اهله مسرورا واما من اوتی کتابه وراء ظهره فسوف یدعوا ثبورا و یصلی سعیرا ... ; اما کسی که کارنامه اش به دست راستش داده شود، او بزودی و بس آسان محاسبه شود و شادمان به سوی کسانش باز گردد و اما کسی که کارنامه اش از پشت سر به او داده شود، زود است که هلاک خویش خواهد و در آتش افروخته در آید .» (انشقاق/12) .

9) قصیده شماره 109، ص 266 - 267 .

10) محصب »: شنزار; محل رمی جمره، اگر به فتح صاد خوانده شود، شارح دیوان گوید: محلی است بین مکه و منی که به منی نزدیک تر است ودامنه بنی کنانه همان جاست و حدودش از حجون مکه به سوی منی شروع می شود .

11) خیف »: دامنه کوه که حد فاصل ارتفاع کوه و گودیهای دره ها و سیلاب است . مسجد خیف که در منی قرار دارد . خیف به معنای اخیاف مردم یعنی دستجات مردم و طوایف گوناگون هم ذکر شده است .

12) الحجیج »: جمع حاج .

13) ملتطم »: محل تلاطم موج آبها .

14) « رفض » یعنی ترک و چون شیعه نه با تزویر حاکمان جور فریب خورد و نه تسلیم زور طاغوتها شد و نه تن به تطمیع داد و در هر حال، سران ستم اموی و عباسی را ترک کرد، «رافضه » نامیده شد; البته دشمنان شیعه برای این تسمیه وجوهی ناروا مطرح کرده اند . به هر حال نزد اهل سنت، این تعبیر همراه با تحقیر برای شیعه به کار می رود .

15) نفر» یعنی یک شخص، یک فرد، و نفر به قبیله، قوم و گروهی که همراه کسی هستند گفته می شود .

16) ش 159، ص 325 .

17) ش 167، ص 334 - 335 .

18) شارح گوید: نجات، رهایی ورستگاری است . و این برگرفته از حدیث معروف است: «مثل اهل بیتی کسفینة نوح، من رکبها نجا ومن تخلف عنها هلک (غرق) ; مثل خاندانم بسان کشتی حضرت نوح است که هر که بر آن کشتی سوار شد نجات یافت و هر که واماند، هلاک و یا غرق شد

و «رکبت علی اسم الله » از این آیه شریفه برگرفته شده که از زبان حضرت نوح علیه السلام می فرماید: «ارکبوا فیها بسم الله مجریها ومرسیها» .

19) قرآن کریم در سوره آل عمران آیه 103 می فرماید: «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا» ; «همگی به حبل الله چنگ زنید و پراکنده نشوید

20) . «افتراق امت »

روایات فراوانی از شیعه و سنی به ما رسیده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: امتم 73 فرقه می شوند و همگی جز یک فرقه در آتشند .

در باب اول از مجلد 28 کتاب شریف بحارالانوار، روایات فراوانی در این زمینه ذکر شده است; مانند: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «سیاتی علی امتی ما اتی علی بنی اسرائیل مثل بمثل وانهم تفرقوا علی اثنتین وسبعین ملة، وستفرق امتی علی ثلاث وسبعین ملة، تزید علیهم واحدة کلها فی النار غیر واحدة، قال: قیل: یا رسول الله وما تلک الواحدة؟ قال: هو ما نحن علیه الیوم انا واهل بیتی;

بزودی همان سرنوشتی که برای امت بنی اسرائیل پیش آمد برای امت من نیز پیش خواهد آمد و آنان 72 فرقه شدند و بزودی امتم 73 گروه خواهند شد; یکی بیش از آنها، تمامی این فرقه ها در آتشند [و منحرف] جز یک فرقه . از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدند: آن یک فرقه ناجیه کدام است؟ فرمود: فرقه ناجیه همان است که امروز ما برآنیم; من و اهل بیتم . (بحارالانوار، ج 28، ص 3، ح 204).

اهل سنت، ذیل حدیث را به صورتهای ذیل تحریف می کنند: «ما انا علیه الیوم واصحابی » با اینکه همین اصحاب در مراسم تجهیز خود پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت زهراء علیها السلام و قیام علیه عثمان و جنگ صفین، جمل تا کربلا، هزاران بار اختلاف کردند!!! . گاهی می نویسند: «هم اهل السنة » . با اینکه خودشان می گویند اصطلاح شیعه و سنی بعدها پدید آمد و به ویژه تلاش می کنند پیدایش شیعه را هرچه بیشتر تاخیر بیاندازند . (مجمع الزوائد هیثمی، ج 1، ص 189; کنزالعمال، ش 1057 و 1058; تاریخ بغداد، ج 13، ص 310) .

21) الرجاحة: اکتمال العقل والحلم .

22) أ فی فرق الهلاک آل محمد» اشاره است به 72 فرقه هلاک شونده . نظیر همین استدلال را مبلغ توانا حضرت حجة الاسلام قرائتی در دانشگاه چین بین دانشجویان سنی، از قرآن کریم مطرح کرد; یعنی فهرست آیه هایی که می گوید: اطاعت کنید را در یک ستون نوشت; مثل واژه های: اتبعوا، اتبع، اطیعوا و ... در مقابل ستونی دیگر از مواردی که خداوند می فرماید: پیروی مکنید مثل: لاتطع، لاتتبع، لاتطیعوا .

و نتیجه گرفت: آیا اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و صحابی بزرگواری که در محور آنان بودند مثل سلمان، ابوذر، مقداد، عماریاسر، ابن عباس، ابن مسعود، ابی بن کعب، جزو کدام گروهند و ما اکنون، جزو کدام گروه می توانیم باشیم .

23) « مولی القوم » اشاره است به حدیث غدیر که در آن پیامبر درباره ولایت خویش پرسید: «ألست اولی بکم من انفسکم؟ ; آیا از خودتان نسبت به شما اولی [; برتر] نیستم؟» یعنی ولایت حکومتی ندارم؟ گفتند: بلی . فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه; هر که من مولای اویم، علی علیه السلام هم مولای او است .» شافعی گوید: وقتی مولای مسلمانان از اهل بیت است، من هم از آنهایم .


منبع:

مبلغان ش 47

  • محمد تدین (شورگشتی)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی