ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

خرمای ختم :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

خرمای ختم

دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۲۷ ق.ظ

خرما را تو دهانش گذاشت!

اولین باری بود که از طرف مرحوم،

دهانش شیرین می شد!!!!!!!

  • محمد تدین (شورگشتی)

ختم

خرما

عزا

نظرات  (۸)

  • ۲۱ تیر ۹۵ ، ۰۷:۵۸
  • bahar ...
    • (: چه اولین باری
    پاسخ:
    بله گاهی عزای طرف، میشه عروسی واسه دیگران!!

    وقتی که تو آمدی به دنیا عریان/ مردم همه خندان و تو بودی گریان...
    کاری بکن ای دوست که وقت رفتن/ مردم همه گریان و تو باشی خندان!!!
  • ۲۱ تیر ۹۵ ، ۰۹:۳۷
  • س. فاطمه
    • سلام حاج آقا
    لحظه جون دادن خیلی سخته.
    چرا اینقدر سخته؟
    من شنیدم به خاطر وابستگی به دنیا اینقدر برامون سخته.
    به چشم خودم بارها لحظه جان دادن افراد رو دیدم.
    خیلی خیلی اذیت شدن تا از دنیا رفتن.
    حتی دیدم طرف مرده ولی هنوز روی مانیتور تک موج داره و در واقع ما میگیم جونش هنوز کامل در نیومده از بدنش.
    چرا مردن اینقدررررر سخته؟
    از طرفی خوندم که اولیای خدا مردن راحت و آسونی دارن و داشتن.
    چه کار میشه کرد که از مردن سخت در امان باشیم و لحظه جان دادن آسون بشه برامون؟
    پاسخ:
    سلام علیکم
    بله اون قدر سخته این لحظه که تعبیر به سکرات الموت می کنند!!
    سکرات از سکر به معنی مستی ست!!
    انسانی که مسته حالشو نمی فهمه، هر حرفی میزنه هر حرکتی می کنه...
    این هم به خاطر غلبه درد حالشو نمی فهمه هذیان میگه، حرفای دلشو لو میده و...
    امام علی(ع) می فرماید: فغیر موصوف ما نزل به !! به وصف نیاید آنچه بر سر محتضر آید!

    در روایات زیاد بهش پرداخته شده که چه کنیم سکرات مرگ بر ما آسون بشه؟!
    اسباب زیادی رو بر شمردند: 
    روزه ماه رمضان - اعلام الدین فی صفات المؤمنین ص 256 -
    پوشاندن لباس به برادران نیازمند - الف حدیث فی مؤمن ص 258 - 
    حب علی(ع) - بحارالانوار ج 7 ص222 -
    صله ارحام - بحار ج 13 ص 327 - 
    نیکی به والدین - بحار ج 71 ص 66 - 
    کمک به ضعف فکری افراد - بحار 72 ص 21 - 
    دو رکعت نماز در شب جمعه در هر رکعت بعد از حمد 50 بار سوره توحید و پایان نماز صلوات بر رسول و الش - بحار ج 86 ص 327 -
    قرائت سوره یس - بحار ج 89 ص 290 - 
    روزه اخر رجب - بحار ج 94 ص33 -
    شش رکعت نماز مخصوص شب چهاردهم رمضان - بحار ج 94 ص 383- 
    و...

    داریم بعضی از مؤمنین برا اینکه پاک و بخشیده شده به ملاقات خدا برند گرفتار این حالت میشن! - بحار ج 6 ص 153 - 
  • ۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۰:۴۲
  • یا فاطمة الزهراء
    • چقدر بده اینجوری باشه آدم :(
    ان شا الله که ما جوری زندگی کنیم که اون بیت دوم شعری که در جواب کامنت بهار گفتین برامون صدق کنه نه اینکه سر خاک مون همه خوشحال باشن :| من البته روحمم خبیث میشه هر کس از مرگم شاد باشه میرم میترسونمش [آیکون بدجنسی]
    + داریم به لحظات خیلی ترسناک تر از مرگ نزدیک میشیم ما کنکوریا :)) حداقل کسایی مثل من که خودشون خیلی هم علاقه ای به درس ندارن و خانواده شون چون تحصیل کرده ان همه اصرار دارن تو هم باید بری دانشگاه و چون همه ما رفتیم سراسری رشته های تاپ تو هم باید حتما در تهران پزشکی یا دارو قبول شی :| باور کنین فشارها انقد زیاد شده دیشب داشتم میگفتم کاش یه چیزی بشه بمیرم :| خودکشی که نمیشه بکنم میرم جهنم :|
    پاسخ:
    فقط میشه گفت: 
    خخخخخخخخخخ
  • ۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۰:۴۷
  • یا فاطمة الزهراء
    • یادم رفت ته اون همه نق نق بگم التماس دعا :| اونا رو گفتم که تهش بگم دعا کنید :دی
    و الا اینجا یکنفر دق میکنه از دست خانواده اش که تنها راه سعادتش رو دانشگاه میدونن :|
    پاسخ:
    ان شاءالله هرچه مصلحتتونه همون بشه...
  • ۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۱:۵۳
  • علی
    • خداوندی چنین بخشنده داریم * * * که با چندین گنه امیدواریم

    که بگشاید دری کایزد ببندد * * * بیا با هم در این درگه بنالیم

    خدایا ! گر بخوانی ور برانی * * * جز انعامت در دیگر نداریم
    پاسخ:
    بله چشممون به فضل و رحمت خداست
    و او کسی رو که واقعا چشم به رحمتش داشته باشه ناامید نخواهد کرد...
  • ۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۲:۱۷
  • ارام
    • والا ما هم همینجوریم!!!!کشتن ما رو با این دانشگاه .....یه خدا منم این روزا فکر میکنم کاش یه چیزی بشه مریض بشم یا تصادف کنم نرم سر کنکور . ....
    دروغ هم نمیتونم بگم ک خودمو بزنم به مریضی

    خطاب به فاطمه الزهرا

    منم التماس دعا
    پاسخ:
    موفق باشید و سربلند
  • ۲۴ تیر ۹۵ ، ۰۲:۰۷
  • علی
    • شب آخر مولانا و آخرین شعر خطاب به فرزندش...

    شب آخر عمر مولانا صاحب مثنوی، خویشان کنار بسترش سخت مضطرب بودند، فرزندش سلطان ولد، با بی تابی بر بالین پدر بود و نمی توانست پدر را به این حال مرض ببیند. مولانا آخرین غزل خود را گفت به این صورت:

    رو سر بنه به بالین، تنها مرا رها کن

    ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

    ماییم و موج دریا، شب تا به روز تنها

    خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن

    دردی است غیر مردن، کان را دوا نباشد

    پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن

    در خواب دوش پیری، در کوی عشق دیدم

    با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
    پاسخ:
    دردی ست، غیر مردن کان را دوا نباشد...

    واقعا
  • ۲۴ تیر ۹۵ ، ۰۲:۲۴
  • علی
    • مولانا عاشق خدا بود.
    فکر می کنم عاشق راه الهی یا معبود باشیم مردن آسون میشه البته به تعبیر مولانا درد هم هست و دوا هم نداره اما میدونی من فکر می کنم در کنار درد عشق مرگ دیگه دردش کمه و به چشم نخواهد آمد.
    به قول حافظ که کل که میگه جهان رو گشتم گردیدنم که تموم شد سپس یکی رو برگزیدم از بهر عاشقی و به هوای رسیدن به او چنان می گریم که مپرس...

    درد عشقی کشیده‌ام که مپرس

    زهر هجری چشیده‌ام که مپرس

    گشته‌ام در جهان و آخر کار

    دلبری برگزیده‌ام که مپرس

    آن چنان در هوای خاک درش

    می‌رود آب دیده‌ام که مپرس

    من به گوش خود از دهانش دوش

    سخنانی شنیده‌ام که مپرس

    سوی من لب چه می‌گزی که مگوی

    لب لعلی گزیده‌ام که مپرس

    بی تو در کلبه گدایی خویش

    رنج‌هایی کشیده‌ام که مپرس

    همچو حافظ غریب در ره عشق

    به مقامی رسیده‌ام که مپرس
    زیاد رفتم تو بحر ادبیات برم بگیرم بخوابم که فردا چهار ساعت تو جلسه آزمونم...
    پاسخ:
    به یاد اشعار بلاگ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم