ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

خضرم کو ؟! :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

خضرم کو ؟!

دوشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۲۵ ب.ظ

داستان موسی و خضر را زیاد شنیدین ، کاری به اون ندارم.

میخوام به مقدمه این داستان که در آیات 60 تا 70 سوره کهف بهش پرداخته شده، اشاره کنم که بسیار جالب و در عین حال مورد غفلت است:


یه پیامبر اولوالعزمی مثل حضرت موسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) وقتی علم پیدا می کنه به وجود عالمتری از خود در عالم وجود، بلند میشه و به دنبال کسب فیض از او بار سفر می بنده!!

اونقدر کسب علم مهمه که می گه ولو سالهای بسیاری از عمرم رو هم بر سر اون بگذارم، اما دنبالش خواهم رفت!!


به مجمع البحرین (محل تلاقی دو دریا) که رسیدند ماهیی که برای غذا تهیه دیده بودند، به آب می افته و زنده میشه و در کمال شگفتی راه دریا رو پی می گیره و میره!!!

موسی و شاگردش ادامه مسیر میدن تا وقتی احساس گرسنگی به موسی دست میده و از شاگردش طلب غذا می کنه، میگه یادم رفت بگم: در فلان جا که توقف مختصری کردیم غذامون زنده شد و در آب افتاد و رفت!

موسی فرمود: اون نشانه ست بر اینکه محل ملاقات ما اونجاس!!

چه نشانه ای؟!


من جایی ندیدم اشاره کنند اما بسیار زیباست:

موسی به دنبال علمه

محلی که قرار است با عالم برخورد کنه ماهی مرده زنده میشه و در دریا شناکنان پیش میره

آری این واقعا نشانه ای ست بر انچه موسی به دنبالش بود

علم انسان را  زنده می کنه، موانع حرکت رو از مسیر زندگی انسان برمی داره و او را به سمت جلو به حرکت درخواهد آورد.


اما تعبیر خداوند از گمشده ی موسی هم جالب است: عبد من عبادنا

که یعنی فضایل در بندگی خلاصه میشه و با بندگی ست که میشه به همه چیز من جمله علم و معرفت بالا دست پیدا کرد.


تقاضای موسی از خضر برای درک محضرش

او وقت استاد رو اونقدر با ارزش میدونه که نمیگه بخشی از وقتت رو به من اختصاص بده، میگه اجازه میدی دنبالت راه بیفتم و چیز یاد بگیرم؟! تو کار خودتو بکن من مثل کسی که زیر درختی نشسته و منتظره از درخت میوه بیفته، در کنار تو ازت استفاده ببرم؟!

علم به خودی خود ارزش نیست...

میگه بیام دنبالت تا از علومی که مایه رشدم هست چیزی گیر من بیاد.


خضر فرمود: تو تحمل کارای منو نداری!

علتی که میاره خیلی قشنگه: 

چه جوری صبر و تحمل داشته باشی در حالی که از رموز کارهام بی خبری؟!

بسیاری از اعتراضات و گله و شکایت های ما بخاطر اینه که از اسرار اتفاقات کنار خودمون آگاهی نداریم...

که اگه کسی ما رو آگاه می کرد سرمونو پائین مینداختیم و تمکین می کردیم

همون حوادثی که ظاهر ناخوشایندی برا ما داره و بهونه ای شده برای گسیل داشتن اعتراضات و گله شکایت ها مون...


خوش باشید و سرافراز

  • محمد تدین (شورگشتی)

دلیل بی صبری

علم آموزی

موسی و خضر

نظرات  (۴)

سلام علیکم
خیلی زیبابود... نکته مورد غفلتیه...
ضمنا نمیگه هرچی میدونی رو به من بگو، میگه بخشی از علومت رو بده... چه ادبی رو نسبت به استاد گوشزد می کنه...
تشکر از شما بابت تذکر این نکته زیبا
التماس دعا حاج محمد آقا
پاسخ:
سلام علیکم
بله آدابی که در این آیه هست و میتونه سرمشق دانشجویان در قبال اساتید باشه زیاده...
از تفسیر نور:

الف : موسى شاگردى خود را با اجازه آغاز کرد. ((هل ))
ب : خود را پیرو استاد معرّفى کرد. ((اتبعّک ))
ج : خضر را استاد معرفى کرد. ((تعلّمن ))
د: خود را شاگرد بخشى از علوم استاد دانست . ((ممّا))
ه‍ : علم استاد را به غیب پیوند داد. ((علّمت ))
و: تعلیم استاد را اثربخش دانست . ((رشدا))
ز: همانگونه که خداوند به تو آموخت تونیز به من بیاموز. ((ممّا علمت رشدا))
ح : قول داد که نافرمانى نکند. (دو آیه ى بعد): ((لا اعصى لک امرا))
ط: کارها و سخنان استاد را فرمان دانست . ((لا اعصى لک امرا))
ى : براى آینده و پایداریش وعده نداد و گفت : ((ان شاء اللّه ))
  • سیّد محمّد جعاوله
  • حاج آقا رو من یکی حساب نکن
    من نیستم
    پاسخ:
    از هر بزرگواری سعی می کنم چیزی یاد بگیرم
    به وب شمام زیاد سر می زنم
    یعنی وظیفه تون سنگینتر شد ها!!
    لطفا یه کم پرمحتوا تر و البته قابل فهم تر !!! خخخخخخ
    سلام.
    با این تفاسیر مثلا استادای دانشگاه هم چون استاد اند ما باید ازشون تبعیت بی چون و چرا کنیم در مسائل درسی؟
    یا اینکه دنبالشون راه بیفتیم (عذر میخوام) مثل دستمال تا جزوه و نمره بگیریم...
    پاسخ:
    سلام.
    بحث ادب و احترامه، وگرنه قیاس این دو مع الفارق است!
    خضر به احتمال زیاد پیغمبر ست و بنابراین معصوم از اشتباه، و قابل پیروی به صورت مطلق.

    ولی پیروی از اساتید مقید است...
    قطعا شاگردی که استاد رو به استادی قبول داره تبعیت درسی هم داره دیگه...

    بقیه مطلبی که فرمودین رو چی بگم؟!
  • سیّد محمّد جعاوله
  • ان شاءالله
    پاسخ:
    موفق باشید سید فرهیخته!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی