ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

سند حقانیت پیامبر :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

سند حقانیت پیامبر

چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۵۶ ب.ظ

وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (23) فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ (24)

23- اگر درباره آنچه بر بنده خود (پیامبر) نازل کرده ایم شک و تردید دارید (لااقل ) یک سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر از خدا بر این کار دعوت کنید اگر راست مى گوئید.
24- اگر این کار نکردید و هرگز نخواهید کرد از آتشى بترسید که هیزم آن بدنهاى مردم (گنهکار) و سنگهاى است که براى کافران مهیا شده است .

تفسیر:

قرآن مرز (زمان و مکان ) را در هم شکسته و مافوق زمان و مکان قرار گرفته است ، به خاطر اینکه معجزات پیامبران گذشته و حتى معجزات خود پیامبر اسلام غیر از قرآن ، روى نوار معینى از زمان ، و در نقطه مشخصى از مکان و در برابر عده خاصى صورت گرفته است ، سخن گفتن نوزاد مریم (علیهاالسلام ) و زنده کردن مردگان و مانند آن بوسیله مسیح (علیه السلام ) در زمان و مکان و در برابر اشخاص معینى بوده و چنانکه مى دانیم ، امورى که رنگ زمان و مکان به خود گرفته باشند، به همان نسبت که از آنها دورتر شویم ، کم رنگتر جلوه مى کنند، و این از خواص امور زمانى است .
ولى قرآن ، بستگى به زمان و مکان ندارد همچنان به همان قیافه اى که 1400 سال قبل در محیط تاریک حجاز تجلى کرد، امروز بر ما تجلى مى کند بلکه گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش به ما امکاناتى داده که بتوانیم استفاده بیشترى از آن نسبت به مردم اعصار گذشته بنمائیم ، پیدا است هر چه رنگ زمان و مکان به خود نگیرد تا ابد و در سراسر جهان پیش خواهد رفت ، بدیهى است که یک دین جهانى و جاودانى باید یک سند حقانیت جهانى و جاودانى هم در اختیار داشته باشد.
روحانى بودن :
امور خارق العاده اى که از پیامبران پیشین به عنوان گواه صدق گفتار آنها دیده شده معمولا جنبه جسمانى داشته : شفاى بیماران غیر قابل علاج ، زنده کردن مردگان سخن گفتن کودک نوزاد در گاهواره ، و ... همه جنبه جسمى دارند و چشم و گوش انسان را تسخیر مى کنند، ولى الفاظ قرآن که از همین حروف و کلمات معمولى ترکیب یافته در اعماق دل و جان انسان نفوذ مى کند، روح او را مملو از اعجاب و تحسین مى سازد، افکار و عقول را در برابر خود وادار به تعظیم مى نماید معجزه اى است که تنها با مغزها و اندیشه ها و ارواح انسانها سر و کار دارد، برترى چنین معجزه اى بر معجزات جسمانى احتیاج به توضیح ندارد(واین نوعی احترام به مردمان عصر علم وتکنولوژی ست.)
آیا قرآن دعوت به مقابله کرده است ؟!

ادامه مطلب ...

قرآن در چند سوره دعوت به مقابله به مثل نموده است از جمله :
1- در سوره اسراء آیه 88 این سوره در مکه نازل شده است مى خوانیم :
قل لئن اجتمعت الانس والجن على ان یاتوا بمثل هذا القرآن لایاءتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا: (بگو اگر تمام جن و انس اجتماع کنند تا کتابى همانند قرآن بیاورند، نمى توانند، اگر چه نهایت همفکرى و همکارى را به خرج دهند).
2- در سوره هود این سوره نیز در مکه نازل شده است در آیات 13 و 14 مى خوانیم :
ام یقولون افتراه قل فاءتوا بعشر سور مثله مفتریات و ادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صادقین فان لم یستجیبوا لکم فاعلموا انما انزل بعلم الله ...
(مى گویند این آیات را به خدا افترا بسته (و ساختگى است ) بگو اگر راست مى گوئید شما هم ده سوره ساختگى همانند آن بیاورید، و غیر از خدا هر کسى را مى توانید به کمک خود دعوت کنید، و اگر این دعوت را اجابت نکردند بدانید این آیات از طرف خدا است ...
3- در سوره یونس که نیز در مکه نازل شده در آیه 38 چنین آمده است :
ام یقولون افتراه قل فاتوا بسورة مثله و ادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صادقین :
(مى گویند بر خدا افترا بسته ، بگو سوره اى همانند آن بیاورید و هر کس غیر از خدا را مى توانید به یارى طلبید، اگر راست مى گوئید).
4- آیه مورد بحث که در مدینه نازل شده است .
همانطور که ملاحظه مى شود قرآن با صراحت و قاطعیت بى نظیرى دعوت به مبارزه کرده صراحت و قاطعیتى که نشانه زنده حقانیت است .
قرآن با بیان بسیار قاطع و صریح تمام جهانیان و کلیه کسانى را که در پیوند آن با مبداء جهان آفرینش تردید داشتند دعوت به مقابله به مثل کرده است ، نه تنها دعوت کرده بلکه آنها را تشویق و تحریک به مبارزه نیز نموده است و کلماتى در این آیات به کار برده که به اصطلاح (به غیرت آنها برخورد نماید) این کلمات عبارتند از:
ان کنتم صادقین : (اگر راست مى گوئید).
فاءتوا بعشر سور مثله مفتریات : (ده سوره ساختگى مثل آن بیاورید).
قل فاءتوا بسورة مثله ... ان کنتم صادقین : (اگر راست مى گوئید یک سوره ساختگى بیاورید).
و ادعوا من استطعتم من دون الله : (غیر از خدا از هر کس مى خواهید دعوت کنید).
قل لئن اجتمعت الانس و الجن : (اگر همه جهانیان دست به دست هم بدهند...).
لا یاءتون بمثله : (نمى توانند مثل آن را بیاورند ...).
فاتقوا النار التى وقودها الناس و الحجارة : (از آتشى بترسند که هیزم آن بدنهاى مردم (گنهکار) و سنگها است .
فان لم تفعلوا و لن تفعلوا: (اگر مثل آن را نیاوردید، و هرگز نخواهید توانست ...).
با این تحریکها و تشویقها، و با اینکه مى دانیم این مبارزه تنها یک مبارزه ادبى یا مذهبى نبود بلکه یک مبارزه (سیاسى ) (اقتصادى ) و (اجتماعى ) بود، مبارزه اى بود که همه چیز حتى موجودیت آنها در گرو آن بود، و به عبارت دیگر: یک مبارزه حیاتى محسوب مى شد که مسیر و سرنوشت زندگى و مرگ آنها را روشن مى ساخت اگر پیروز مى شدند همه چیز داشتند، و اگر مغلوب مى شدند، باید از همه چیز خود دست بشویند.
با این حال اگر مى بینیم آنها در مقابل قرآن زانو زده اند و نتوانستند همانند آن را بیاورند معجزه بودن قرآن روشنتر مى شود.
قابل توجه اینکه این آیات منحصر به زمان و مکان خاصى نیست و تمام جهانیان و مراکز علمى دنیا را به سوى این مبارزه دعوت مى کند و هیچگونه استثنائى در آن وجود ندارد و هم اکنون نیز به تحدى خود ادامه مى دهد.

از کجا که مثل آن را نیاورده اند؟!
نظرى به تاریخ اسلام پاسخ این سؤ ال را روشن مى سازد، زیرا در داخل کشورهاى اسلامى در زمان پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) و پس از او حتى در خود مکه و مدینه مسیحیان و یهودیان سر سخت و متعصبى مى زیستند که براى تضعیف مسلمان از هر فرصتى استفاده مى کردند و علاوه در میان مسلمانان جمعى (مسلمان نما) که قرآن مجید آنها را (منافق ) نام نهاده زندگى داشتند که رل جاسوسى بیگانگان بر عهده آنان بود (مانند آنچه درباره (ابوعامر) راهب و همدستان او از منافقان مدینه و چگونگى ارتباط آنها با امپراطور روم در تواریخ نقل شده که منتهى به ساختن (مسجد ضرار) در مدینه شد و آن صحنه عجیبى را که قرآن در سوره (توبه ) به آن اشاره کرده است بوجود آورد).
مسلما این دسته از منافقان و آن عده از دشمنان متعصب و سرسخت که به دقت مراقب اوضاع مسلمین بودند و از هر جریانى که به زیان مسلمانان بود استقبال مى کردند اگر به چنین کتابى دسترسى پیدا کرده بودند براى در هم شکستن آنها تا آنجا که مى توانستند آنرا نشر مى دادند و یا لااقل در حفظ و نگهداریش مى کوشیدند.
و لذا مى بینیم حتى افرادى که به احتمال ضعیفى ممکن است به معارضه با قرآن برخاسته باشند، تاریخ نام آنها را ضبط کرده است از جمله :
نام (عبدالله بن مقفع ) را برده اند که او کتاب (الدرة الیتیمة ) را به همین منظور نوشته است .
در صورتى که کتاب مزبور هم اکنون در اختیار ما است و چندین بار چاپ شده است و کوچکترین اشاره اى در آن کتاب به این مطلب نشده است ، نمى دانیم چطور این نسبت را به او داده اند؟
نام (متنبى ) احمد بن حسین کوفى شاعر را در این زمره نیز ذکر کرده اند، که ادعاى نبوت نموده است ، در صورتى که قرائن زیادى نشان مى دهد که داعیه او بیشتر بلند پروازى محرومیتهاى خانوادگى و حس جاه طلبى بوده است .
(ابوالعلاى معرى ) نیز متهم به این امر شده است ، گر چه از او سخنان زننده اى نسبت به اسلام نقل شده اما هیچ وقت داعیه مبارزه با قرآن را نداشته است بلکه جملات جالبى درباره عظمت قرآن گفته که به پاره اى از آنها اشاره خواهد شد.

ولى (مسیلمه کذاب ) از مردم یمامه مسلما از کسانى است که به مبارزه با قرآن برخاسته و به اصطلاح آیاتى آورده است که جنبه تفریحى آن بیشتر است بد نیست چند جمله از آنها را در اینجا بیاوریم :
1- در برابر سوره (الذاریات )، این جمله ها را آورده است .
(و المبذرات بذرا و الحاصدات حصدا و الذاریات قمحا و الطاحنات طحنا و العاجنات عجنا و الخابزات خب والثاردات ثردا و اللاقمات لقما اهالة و سمنا).
یعنى قسم به دهقانان و کشاورزان ، قسم به درو کنندگان ، قسم به جدا کنندگان کاه از گندم ، قسم به جدا کنندگان گندم از کاه ، قسم به خمیر کنندگان ، قسم به نان پزندگان ، قسم به ترید کنندگان ! قسم به آن کسانى که لقمه هاى چرب و نرم بر مى دارند!!
2 یا ضفدع بنت ضفدع ، نقى ما تنقین ، نصفک فى الماء و نصفک فى الطین ، لا الماء تکدرین و لا الشا تمنعین .
(اى قورباغه دختر قورباغه ! آنچه مى خواهى صدا کن ! نیمى از تو در آب و نیمى دیگر در گل است ، نه آب را گل آلود مى کنى و نه کسى را از آب خوردن جلوگیرى مى نمائى )!

گواهى دیگران درباره قرآن
در اینجا لازم مى دانیم چند جمله از گفته هاى بزرگان و حتى کسانى که متهم به مبارزه با قرآن هستند، درباره عظمت قرآن نقل نمائیم:
1- ابوالعلاى معرى (متهم به مبارزه با قرآن ) مى گوید:
(این سخن در میان همه مردم اعم از مسلمان غیر مسلمان مورد اتفاق است که کتابى که محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) آورده است ، عقلها را در برابر خود مغلوب ساخته و تاکنون کسى نتوانسته است مانند آن را بیاورد، سبک این کتاب با هیچیک از سبکهاى معمول میان عرب ، اعم از خطابه ، رجز، شعر و سجع کاهنان شباهت ندارد.
امتیاز و جاذبه این کتاب به قدرى است که اگر یک آیه از آن در میان کلمات دیگران قرار گیرد همچون ستارهاى فروزان در شب تاریک مى درخشد!)
2- ولید بن مغیره مخزومى مردى که به حسن تدبیر در میان عرب شهرت داشت و براى حل مشکلات اجتماعى از فکر و تدبیر او در زمان جاهلیت استفاده مى کردند، و به همین جهت او را (ریحانه قریش ) (گل سر سبد آنها!) مى نامیدند.
پس از اینکه چند آیه از اول سوره (غافر) را از پیغمبر شنید در محفلى از طائفه بنى مخزوم حاضر شد و چنین گفت :
(به خدا سوگند از محمد سخنى شنیدم که نه شباهت به گفتار انسانها دارد و نه پریان و ان له لحلاوة ، و ان علیه لطلاوة و ان اعلاه لمثمر و ان اسفله لمغدق ، و انه یعلو و لا یعلى علیه : (گفتار او شیرینى خاص و زیبائى مخصوصى دارد، بالاى آن (همچون شاخه هاى درختان برومند) پر ثمر، و پائین آن (مانند ریشه هاى درختان کهن ) پرمایه است ، گفتارى است که بر همه چیز پیروز مى شود و چیزى بر آن پیروز نخواهد شد).
3- کارلایل مورخ و دانشمند معروف انگلیسى درباره قرآن مى گوید: (اگر یک بار به این کتاب مقدس نظر افکنیم حقائق برجسته و خصائص اسرار وجود طورى در مضامین جوهره آن پرورش یافته که عظمت و حقیقت قرآن به خوبى از آنها نمایان مى گردد و این خود مزیت بزرگى است که فقط به قرآن اختصاص یافته و در هیچ کتاب علمى و سیاسى و اقتصادى دیگر دیده نمى شود، بلى خواندن برخى از کتابها تاءثیرات عمیقى در ذهن انسان مى گذارد ولى هرگز با تاءثیر قرآن قابل مقایسه نیست ، از این جهت بایستى گفت : مزایاى اولیه قرآن و ارکان اساسى آن مربوط به حقیقت و احساسات پاک و عناوین برجسته مسائل و مضامین مهم آن است که هیچگونه شک و تردید در آن راه نیافته و پایان تمام فضائل را که موجد تکامل و سعادت بشرى است در برداشته و آنها را به خوبى نشان مى دهد) .
4- (جاندیون پورت ) مؤ لف کتاب عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن مى نویسد: قرآن به اندازه اى از نقائص ‍ مبرا و منزه است که نیازمند کوچکترین تصحیح و اصلاحى نیست و ممکن است از اول تا به آخر آن خوانده شود بدون آنکه انسان کمترین ملالتى از آن احساس کند و باز او مى نویسد: و همه این معنى را قبول دارند که قرآن با بلیغترین و فصیحترین لسان و به لهجه قبیله قریش که نجیبترین و مؤ دبترین عربها هستند نازل شده ... و مملو از درخشنده ترین اشکال و محکمترین تشبیهات است ...).
5- (گوته ) شاعر و دانشمند آلمانى مى گوید:
(قرآن اثرى است که (احیانا) بواسطه سنگینى عبارت آن خواننده در ابتدا رمیده مى شود و سپس مفتون جاذبه آن مى گردد و بالاخره بى اختیار مجذوب زیبائیهاى متعدد آن مى شود).
و در جاى دیگر مى نویسد:
(سالیان درازى کشیشان از خدا بى خبر ما را از پى بردن به حقائق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) دور نگاه داشته بودند، اما هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش گذارده ایم پرده هاى جهل و تعصب نابجا از بین مى رود و به زودى این کتاب توصیف ناپذیر (قرآن ) عالم را به خود جلب نموده و تاءثیر عمیقى در علم و دانش جهان کرده سرانجام محور افکار مردم جهان مى گردد)!
هم او مى گوید: (ما در ابتدا از قرآن رو گردان بودیم ، اما طولى نکشید که این کتاب توجه ما را به خود جلب کرد، و ما را دچار حیرت ساخت تا آنجا که در برابر اصول و قوانین علمى و بزرگ آن سر تسلیم فرود آوریم )!
6 -(ویل دورانت ) مورخ معروف مى گوید:
(قرآن در مسلمانان آنچنان عزت نفس و عدالت و تقوائى به وجود آورده که در هیچیک از مناطق جهان ... شبیه و نظیر نداشته است
7 - (ژول لابوم ) اندیشمند و نویسنده فرانسوى در کتاب (تفصیل الایات ) مى گوید:
(دانش و علم براى جهانیان از سوى مسلمانان بدست آمد و مسلمین علوم را از (قرآنى ) که دریاى دانش است گرفتند و نهرها از آن براى بشریت در جهان جارى ساختند ...).
8- (دینورت ) مستشرق دیگرى مى نویسد:
واجب است اعتراف کنیم که علوم طبیعى و فلکى و فلسفه و ریاضیات که در اروپا رواج گرفت عموما از برکت تعلیمات قرآنى است و ما مدیون مسلمانانیم بلکه اروپا از این جهت شهرى از اسلام است !).
9- بانو دکتر (لوراواکسیا واگلیرى ) استاد دانشگاه (ناپل ) در کتاب (پیشرفت سریع اسلام ) مى نویسد: (کتاب آسمانى اسلام نمونه اى از اعجاز است ... قرآن کتابى است که نمى توان از آن تقلید کرد، نمونه سبک و اسلوب قرآن در ادبیات سابقه ندارد، تاءثیرى که این سبک در روح انسان ایجاد مى کند ناشى از امتیازات و برتریهاى آن است ... چطور ممکن است (این کتاب اعجاز آمیز) ساخته محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) باشد در صورتى که او یک نفر عرب درس نخوانده اى بود ..
ما در این کتاب گنجینه ها و ذخائرى از علوم مى بینیم که فوق استعداد و ظرفیت باهوشترین اشخاص و بزرگترین فیلسوفان و قویترین رجال سیاست و قانون است .
بدلیل این جهات است که قرآن نمى تواند کار یک مرد تحصیل کرده و دانشمندى باشد.

منبع:
- تفسیر نمونه ذیل ایه 23 و 24 سوره مبارکه بقره
-

  • محمد تدین (شورگشتی)

سند حقانیت پیامبر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی