ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

صدای خانم :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

صدای خانم

يكشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۴۳ ق.ظ

هستند از الکی شماره میگیرند که فقط صدای خانمای 118 ای رو بشنوند!!


+ الحق والانصاف بعضیاشونم ایقد با لطافت با آدم حرف می زنند که زن و مادر آدم نمی زنن!!! خخخخخ


+ یعنی اینا با شوهراشونم ایجوری حرف می زنند؟؟؟!

اگه اوهوم ؟! خوش به حالشون... والا


+ تازه دیدم آدمایی رو که شماره اشتباه می گیرند و به همون صدای زمخت خانم مخابراتی هم قانعند!!!


+ اون وقت به زنها اگه بگیم مواظب باشین استفاده ابزاری از صدا و سیمای!! شما نکنن! میگن: اِه مگه میشه؟!!! مگه داریم؟!!

  • محمد تدین (شورگشتی)

118

شورگشتی

صدای زن

قلب مریض

وب مهربانی

نظرات  (۱۰)

  • ۲۲ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۳۳
  • سیّد محمّد جعاوله
    • خدا حفظشون کنه برا اسلام ومسلمین
    ان شاءالله
    پاسخ:
    این خانما رو یا اون آقایونو؟!!!
    خخخ
    خدا شمام رو حفظ کنه برا ما!
  • ۲۲ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۴۸
  • مرتضی استاجی
    • بله 
    واقعا
    پاسخ:
    بعضی شاید اینجور پستهایی رو به نوعی مبالغه بدونند ولی ما که با مردم سروکار داریم می دونیم که جوون و نوجوونایی هستند که به یک آدمک از اینایی که دم مغازه ها میذارن ، به یک لباس زنانه، به یک اسم زنانه حتی حالی به حالی میشن تا برسه به خود خانم و صداشو و...
    در این باب حرف زیاده و اینجا جاش نیست...
    ممنون از شما
  • ۲۲ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۳۵
  • bani masani
    • یادش گذشته ی جوونیام افتادم حاج آقا 


    توی خوابگاه ساعت 3 نصف شب زنگ میزدیم به این 118 شماره خونه استادارو بگیریم :) شبای امتحان

    (محض خنده گفتم حواهشا کپی برداری از این رفتار ناشایست ممنوع )
    پاسخ:
    این یعنی:
    1- الان پیرمردین!!!خخخ
    2- جدا از مزاحمت واسه 118 ای عزیز واسه اساتید هم ایجاد مزاحمت می کردین!
    3- درستونم فقط شبای امتحان می خوندین!
    4- باحال هم هستین!!!
    موفق باشی برادر!
  • ۲۲ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۱
  • یحیی پروین
    • ا وا!!!
    ممنون میشم که سر بزنی//.
  • ۲۲ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۴۱
  • mahjobeh modanloo
    • جدی؟؟؟؟؟
    o-O
    پاسخ:
    پ نه پ !!! خخخ
  • ۲۳ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۳۹
  • انــــــ ـار
    • پناه برخدا
  • ۲۳ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۳۸
  • سید احمد حسینی
    • سلام. من با این رویکرد بســـــیار مخـــــالفم... لطفا بیائید با من صحبت کنید همین جا در عیان
    پاسخ:
    سلام
    با چی مخالفین؟!
    با اینکه کسانی در جامعه ما هستند که اینچنین رفتارایی دارند؟! مخالفت معنا نداره هستند دیگه.
    با بیان این واقعیات و تذکر در جهت رعایت بیشتر جامعه مخالفین؟!
    پنهان کاری که حل مسأله نمی کنه، می کنه؟!

    بهرحال درخدمتیم
  • ۲۳ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۴۲
  • سید احمد حسینی
    • حاج آقا، میپذیرم که در جامعه ی ما افرادی هستند که از امراض روانی شدیدی رنج می برند اما حمل یک مصداق جزئی بر یک مفهوم کلی آن هم در حوزه ی علوم اجتماعی، خیلی صحیح به نظر نمی رسد یا دستکم نسخه خوبی از آب در نمی آید. اولاً شما نباید رفتار عموم را بر اساس بازخورد یک عده قلیل تنظیم بفرمائید، بعبارة اخری، نباید بگوئیم چون عده ای روانی و شهوتی از صدای اپراتورها لذت می برند پس تمام زن های ایرانی الزاماً باید درون چادر فرو بروند. ثانیاً، اصل قضیه محل اشکال است! می فرمائید بعضی از اپراتورها به گونه ای خاصّ پاسخ می دهند... یعنی شما با این یک کلمه که می گویند بفرمائید خوف معصیت جامعه به ذهنتان متبادر می شود؟!
    ثالثاً بر اساس اصول وضع معانی بر مفاهیم، نمی توان صرف پاسخ دادن با صدای تلطیف شده را حمل بر معصیت پذیری آن نمود، زیرا معنای معصیت پذیری از مفهوم تلطیف صدا فی حد ذاته استنباط نمی شود.
    تذکر دادن نظر به اینکه بگوئید چون عده ای چنین اند پس عده ای چنان نباشند بهتر نیست تا اینگونه با ادبیات اغراق چیزی بنویسید؟ ببینید فتوا دادن بزرگان چگونه بوده است؟ مثلا مرحوم آخوند در پاسخ اینکه: چه می شود اگر همسایه مال همسایه را بی اطلاع بردارد؟ یک کلام فرمودند: ضامن است! اما همین را از شما بپرسند به نظر از قضیه ضمان شروع کرده، در اصول سبک زندگی اسلامی - ایرانی اوج می گیرد و در اقدام علیه امنیت ملی و تضعیف اقتدار نظام آن را ختم می کنید!
    حاج آقای عزیز، دانش اجتماعی بسیار پیچیده تر از مکاسب و کفایه و نهایه است. باید قدری با اطمینان بیشتر و لفت نظر عمیق تری بررسی نمائید.
    پاسخ:
    آیا ما گفتیم جامعه اینجوره؟ یا می گیم: هستند کسانی که اینجورند!
    و سخن من فقط در مورد همون تعداد قلیل است وبس.
     آیا نسبت به اونها وظیفه داریم یا نه؟!

    بنده مخالف اصل حضور بانوان در عرصه های اجتماعی نیستم (هرچند خود این امر جای گفتگوی بسیاری داره) اما میگم حالا که حضور دارین کمی محتاطانه حضور داشته باشین!
    همه مثل هم نیستن
    شما عشوه تون رو میرین و شب خسته و کوفته سرتون رو میذارین و میخوابین!
    کسانی هستند مریض که با این شنیده ها و اضافه کنید دیده ها شب خوابشون نمی گیره، گرفتار انحرافات جنسی میشن، گرفتار استمناء میشن و عوارض متعدد اون بر جامعه و من جمله خودتون و فرزندانتون تأثیر میگذاره! (جناب دکتر! آیا آماری از خودارضائی خدمتتون هست؟!!)
    چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟!
    یعنی یه کم مراعات ، راه نفس آدم رو بند میاره؟!

    تو جامعه فقط ما نیستیم و خودمون
    در کنار ما جورواجور ادم زندگی میکنه، و اون وقتی به درستی و بی عوارض میتونیم کنار هم زندگی کنیم که اون پائین دستی های جامعه رو هم بتونیم درک کنیم.

    شما و ما هردو قبول داریم این جور آدما مریضند و راه برخورد با مریض رو خدای عالمیان چنین فرموده:
    فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا (32) سوره احزاب -
    نرم و باعشوه حرف نزنید تا در نتیجه آنها که در دلشان مرض است، به طمع بیفتند!! و پسندیده سخن گوئید!

    آیا این گونه سخن راندن اعانه بر اثم هست یا نه؟! و خود خدا فرموده است:
    وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ (2) مائده -
    و کمک هم کنید بر نیکی و خداترسی، و کمک هم نکنید بر گناه و تجاوز!! و بترسید از خدا که عذابش شدید است!!

    صدق الله العلی العظیم

    + البته انکار نمی کنم که مقداری غلیظ به این موضوع پرداخته ام!
    و انکار نمی کنید که جهت تأثیر گذاری و وارد کردن تلنگر در اموری که حالت عادی به خود گرفته اند، گاهی لازم است از تأکید و مبالغه هم بهره گرفت!
  • ۲۳ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۵۱
  • سید احمد حسینی
    • سلام
    پاسخ بسیار درخور توجه و عاقلانه ای بود. اما بحث اساسی بر سر این است، که ما نباید فقط خود را نجات دهیم، ببینید، صرف بیان و انتقال کاستی ها مشکلی را حل نمیکند، بلکه ضروری است که راهکارهایی برای قشر بیمار در نظر بگیریم. شهید مطهری در بیست گفتار به نقل از سعدی سخن می فرماید: 
    صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه  بشکست عهد صحبت اهل طریق را
    گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود  تا اختیار کردی از آن این فریق را
    گفت آن گلیم خویش بدر می‌برد ز موج   وین جهد می‌کند که بگیرد غریق را
    آنچنان که استاد شهید فرموده است، باید با قدرت وارد عرصه شد و به جای برخوردهای قهری راهکارهای جذبی و مؤثر ارائه کنیم. از شما می پرسم که رسانه ی مهمی به نام منبر در اختیار دارید، تا کنون جزوه ای مبنی بر ارائه راهکار جهت رفع معضلات اجتماعی ارائه نموده اید؟ از رسانه ی منبر استفاده ی مفیدتری جز مواعظ تکراری، گرته برداری از منابع روایی و ... داشته اید؟
    در بند آخر فرموده اید غلیظ به این موضوع پرداخته اید. اما برداشت من این است که در مرحله دوم حتی خودتان با آرامش بیشتری به قضیه پرداخته اید و این آمار بسیار مهم و قابل توجه را ارائه فرموده اید. این آیا دید بهتری از مسئله ارائه نمی کند تا اینکه با قضیه احساسی برخورد کنیم؟
    پاسخ:
    بزرگوار! به علت غلظت هم اشاره کردم نه؟!
    ببینین:

    «
    + البته انکار نمی کنم که مقداری غلیظ به این موضوع پرداخته ام!
    و انکار نمی کنید که جهت تأثیر گذاری و وارد کردن تلنگر در اموری که حالت عادی به خود گرفته اند، گاهی لازم است از تأکید و مبالغه هم بهره گرفت!
    »
    تعجب می کنم میگین تنها به بیان کاستی اشاره کردین
    در حالی که نقطه ثقل کلام من ریشه این کاستی ها بود و راهکاری که خود خالق در این زمینه ارائه داده ست!
    لابد مثل بعضی دکترا! معتقدید حرف خدا رو هم می بایست نقد کرد؟!

    در ضمن برخوردهای قهری هم کارایی و تأثیر خودش رو داره و از اون هرگز نباید غافل بشیم که متأسفانه با افکار ناپخته و مشورتهای نادرستی که به مسئولین داده میشه در این زمینه به شدت دارند ضعیف عمل می کنند و خوب تاوانش رو هم باید همه ما بپردازیم.
    ( مبنای سخنان من احکام مترقی اسلامه، امر قصاص و حدود و دیات و... که به شدت در کاهش معضلات اجتماعی میتونه مؤثر باشه)

    اما هرگز این سخن به معنی نادیده گرفتن فعالیتهای فرهنگی و ارشادی نیست!
    این هردو در کنار هم که قرار گیرند، نتیجه خوبی عائد ما و جامعه مریضمون خواهد کرد و گرنه بسنده کردن به تنها کار فرهنگی یعنی آب در هاون کوبیدن.
  • ۲۴ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۰۷
  • سید احمد حسینی
    • أ فی الله شک فاط السماوات والأرض؟!
    لکن مسائل بسته به نوع انتقال دادن آنها، بسیار متفاوت و متضاد جلوه می کنند.
    پاسخ:
    ... إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ (48) مائده -

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم