ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

مردگان می بینند!!! :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

مردگان می بینند!!!

يكشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۰۴ ق.ظ

فکرشو نمی کردم که همچنین جوابی بده!!

خانمش اومده بود به مشاوره که: یه سال بیشتر میشه دختر کوچلومونو از دست دادیم و علی رغم توصیه روانشناس و ماما (جزئیاتش بمونه) و فک و فامیل، شوهرم راضی به بچه نمیشه!

میگه به دو دختر دیگه مون هم محبت لازمو نمی کنه، نه که نکنه یهو وسط بازی و خنده خودشو کنار می کشه و فکری میشه!

بچه هام دارن اذیت میشن ، من دارم اذیت میشم ، خودش هم داره اذیت میشه!!

به بهونه ای محل کارش رفتم...

یواش یواش بحثو هدایت کردم به این مسائل ، گفت:

میدونم اگه بچه دیگه ای بیاد ، شرایط روحی همه مون بهتر میشه اما نمی خوام!!

آخه نه اینکه مرده ها زنده ها  رو می بینن، به فکر بچه که بیفتیم دخترم می بینه ناراحت میشه میگه اینا تلاش می کنن با این کارشون منو فراموش کنند؟!!!

با دخترام بازی می کنم یهو یادش می افتم اون خودشو بیشتر از اینا شیرین می کرد و همه ش می خواست به اون برسم!! نمی خوام یه وقتی ازم ناراحت بشه، مخصوصا حالا که مرده!!

گفتم: مردگان و زندگان را مبادا با هم قیاس کنیم...

انسان تا زنده ست چون بند ماده است، در خوب و بد چیزی هوا و هوسش رو هم دخیل میده، اما وقتی از این عالم کنده شد، حقایق رو آنچنان که هست می بینه!

گفتم: محبت خوبه یا بد؟! گفت خوب

گفتم: مردگان از دیدن خوبی بازماندگانشون خوشحال میشن!

گفتم: تولد بچه ، خوبه یا بد؟!

گفت: خوب

گفتم : دخترتان از دیدن این خوب ، ناراحت که نه بلکه لذت خواهد برد.

گفتم: اصلا یه کاری :

فرزند بیار ، به فرزندانتم محبت کن ، و ثواب اون رو به دختر مرحومت هدیه کن!

اینجور بهتر نیست؟!


احساس کردم بار سنگینی از دوشش برداشته شده...

سبک خداحافظی با سلامش اینو نشون میداد.


+ موندم اینهمه جلسه روانشناسی که رفتند و وقت و پولشونو هزینه کردند ، پس چی به این بندگان خدا می گفتن؟!! والا

+ دیده و شنیده میشه خانواده هایی با هم کدورت دارند تنها و تنها بخاطر مثلا وفاداری به امواتشون!! چون اونا با هم مشکل داشتند!

از آقایی سؤال کردم چرا حق ارث خواهرتونو نمیدیدن؟! گفت من حرفی ندارم اما بابام اصرار به این داشت!

میگم : جدای از مشکل شرعیش، مطمئن هستی خواسته بعد مرگ باباتون با خواسته قبل مرگیش یکی باشه؟!! برا شادی باباتونم که شده الان باید این کارو بکنین...

  • محمد تدین (شورگشتی)

غم و شادی

مرگ فرزند

نظرات  (۹)

آقا دستیم به سر ما بکشین :((
منم خیلی فکریم....
وسط هر چیزی ...هر کاری...ذهنم میره سمت قضیه ای و کلا از این دنیا خارج میشم
پاسخ:

شما فکرت چیه؟

پَرت دختر همسایه میشه؟!! خخخخ

خوب راه حلش که معلومه...


بله جهت تمرکز در کار ، نیازه که اهمیت کارتونو اولا درک کنین! عشق و علاقه نسبت به اون ایجاد کنین...

ثانیا اسباب حواس پرتی رو پیدا کنین و سعی کنین برا خودتون حلش کنین!

از اموری که درگیری ذهنی تون رو بیشتر می کنه  پرهیز کنین...

محیط کار نقش مهمی در این زمینه داره، محیط رو مناسب کارتون کنین

از تغذیه درست و خواب کافی هم غافل نشین...

  • سرباز جامانده
  • :-o جالبه.
    پاسخ:
    عالمی ست...
    دختر همسایه چیه؟! :-/ 
    داستان وب همسایه تو وب قبلیم بود :)))))) 

    پاسخ:

    ماییم دیگه !!! خخخخ

    عجب سوتی ای !
    خودتون درست بخونین دیگه !
    پاسخ:
    خواندیم...
  • معصومه صادقی
  • من این متنتون رو نفهمیدم
    اون کهفوت  بود اون دختره دختر شما بود ایا؟!
    ببخشید شاید اشتباه کردم
    پاسخ:

    خانم صادقی! به کاراتون اگه برسین و بعد سر فرصت مطالعه کنین، می بینین واضح و سرراسته!! خخخخخ

    مشکل اون کلمه پایانیه که در حق روانشناسا گفتم!!! خخخخ فکر کنم ذهنتونو درگیر کرد!


    خانمش اومده بود به مشاوره که: یه سال بیشتر میشه دختر کوچلومونو از دست دادیم ...

  • سیّد محمّد جعاوله
  • احسنت
    پاسخ:

    و انت من المحسنین!!!


    جانم!!!

  • مهدی زراعتی رخشاندل
  • سلام علیکم
    بسیار مشاوره مناسبی ارائه کردید
    مأجور باشید و سلامت
    پاسخ:

    سلام علیکم و رحمة الله

    سپاس بیکران

  • معصومه صادقی
  • اوهوم دوباره خوندم متوجه شدم
    ههه
    :-)
    متن های شما رو هیچوقت از دست نمیدم حتی اگه خیلی وقت کم داشته باشم
    ....
    ممنون از توضیحتون
    در جلسه های مشاوره خیلی چیزا میگنا
    میخواین یه جلسه برین
    ببینین
    ...

    پاسخ:
    برا این بنده خدا که مؤتر نیفتاده بود...

    ما خودمون یه پا مشاوریم !! حرف دیگران رو هم بلغور نمی کنیم، تراوش خودمونه !! اوهوم!!
  • معصومه صادقی
  • صد البته اون جمله اخر بسیار تامل برانگیز بود
    شما همیشه لطف دارین خخخخ
    پاسخ:
    تشکر بسیار.
    توفیقاتتون افزون

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی