ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

تعریف و تمجید :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تعریف و تمجید» ثبت شده است

خودستایی و خداستایی ؟!

شنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۲۰ ب.ظ

- « شده تو تمام عمرم حتی یه دروغ گفته باشم؟!!! »


- به نظرتون دروغ نمی گه؟؟؟!

+  أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشَاءُ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا (49) نساء -

آیا ندیدى کسانى را که خودستایى مى کنند؟؟؟! (این خودستاییها، بى ارزش است!) ولى خدا هر کس را بخواهد (و لایق بداند) می ستاید! (به یاد کردن از او، و باقی گذاردن نام نیکش در بین جوامع، و اعطاء پاداش ها) و کمترین ستمى به آنها نخواهد شد.


على علیه السلام در خطبه معروف « همام » در باره صفات ممتاز پرهیزکاران چنین مى فرماید:
لا یرضون من اعمالهم القلیل و لا یستکثرون الکثیر فهم لانفسهم متهمون و من اعمالهم مشفقون اذا زکى احد منهم خاف مما یقال له فیقول انا اعلم بنفسى من غیرى و ربى اعلم بى من نفسى اللهم لا تؤ اخذنى بما یقولون و اجعلنى افضل مما یظنون و اغفرلى مالا یعلمون:
آنها هرگز از اعمال کم خود راضى نیستند، و هیچ گاه اعمال زیاد خود را بزرگ نمى شمرند، آنها در همه حال خود را در برابر انجام وظایف متهم مى شمرند! و از اعمال خویش بیمناکند! 
هنگامى که کسى یکى از آنان را بستاید از آنچه در حق آنها مى گوید وحشت مى کند و چنین مى گوید: 
من به حال خود از دیگران آگاهترم، و خدا نسبت به من از من آگاهتر است!! 
پروردگارا! به این ستایشى که ستایشگران در حق من مى کنند مرا مؤ اخذه مکن!! 
و مرا از آنچه گمان مى برند، نیز برتر قرار ده و آنچه را که آنها از خطاهاى من نمى دانند بر من ببخش! - تفسیر نمونه ذیل آیه -

+ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ عَطَاءٍ أَنَّ زَیْنَبَ بِنْتَ أَبِى سَلَمَةَ سَأَلَتْهُ مَا سَمَّیْتَ ابْنَتَکَ قَالَ سَمَّیْتُهَا بَرَّةَ فَقَالَتْ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ -صلى الله علیه وسلم- نَهَى عَنْ هَذَا الاِسْمِ سُمِّیتُ بَرَّةَ فَقَالَ النَّبِىُّ -صلى الله علیه وسلم- « لاَ تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمُ اللَّهُ أَعْلَمُ بِأَهْلِ الْبِرِّ مِنْکُمْ ». فَقَالَ مَا نُسَمِّیهَا قَالَ « سَمُّوهَا زَیْنَبَ » - سنن ابی داوود ش ح 4955 -
زینب دختر ابی سلمه از محمد بن عمرو بن عطاء سؤال کرد: اسم دخترت را چه گذاشته ای؟! گفت: برّة ( یعنی: نیکوکار) گفت: اسم مرا برّة گذاشته بودند پیامبر از آن نهی کرده و فرموده بودند: خودتان را نستایید! خداوند به نیکوکاران شما آگاه تر است! گفتند: پس چه بگذاریم؟! فرمود: زینب.

خرکیف

يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۶ ب.ظ

دبیر شروع کرد به تعریف و تمجیدش 

کاش همه تون مثل فلانی بودین!

کتابشو رو دست گرفت و نشون بقیه می داد!

ببینین چقدر تمیزه!

آدم فکر می کنه تازه از بازار تهیه شده!!

طرف که حسابی خرکیف شد و نیشش تا بناگوش باز

کتابو لوله کرد و کوبوند تو سرش :

خاک تو اون سرت کنند، پس تو کی می خوای لای کتابتو باز کنی؟!!

+ مواظب تعریفها باشین، شاید قراره لوله بشه و بخوره تو فرق سرتون!!!

خبرگزاری مهر از حجة الاسلام زائری :

روز پنجشنبه که در محضر آیت الله جوادی آملی بودیم یک سید روحانی که با دانشگاهیان از مازندران آمده بودند قبل از سخنرانی ایشان صحبت کرد و خیلی در باره ایشان به ستایش و تجلیل پرداخت و عباراتی گفت که من توی دلم گفتم حتما حاج آقا را شاکی می کند !

همان موقع پیرمردی که در انتهای حسینیه کنارم نشسته بود به من گفت : یاد صحبت های فخرالدین حجازی پیش امام افتادم !

بعد که آیت الله جوادی سخنرانی خود را آغاز کردند به صراحت در این باره سخن گفتند با این مضمون که این گونه تعابیر افراد را در معرض خطر قرار می دهد و اگر کسی این حرفها را جدی بگیرد خود را به هلاکت انداخته و أصیبت مقاتله !...

و فرمودند : وای بر کسی که باورش بشود ! و به شکل ضمنی اظهار کردند که گوینده این عبارات مرا در معرض هلاکت انداخته است ! و از صحبت هایشان کاملا معلوم بود که خیلی آزرده شده اند.

بعدا جناب آقای جعفری که آن موقع در صف های ابتدایی حضور داشته اند این عکس را به من دادند و گفتند : وقتی آن شخص شروع کرد به تعریف و تمجید از حاج آقا ، ایشان همان سر سجاده توی خودشان رفته بودند و با تأثر سرشان را به راست و چپ تکان می دادند و اظهار ناراحتی می کردند و وقتی ادامه پیدا کرد دستشان را روی گوششان گرفتند که چیزی نشنوند !

این عکس مربوط به همان لحظه است ... فقط کسی که از نزدیک با منش و رفتار شخصی و روحیات این آیت لطافت آشنا باشد می تواند درک کند که در آن لحظات چه قدر آزرده شده اند .