ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

دروغ :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دروغ» ثبت شده است

دروغ انتظار

چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۲:۳۳ ب.ظ

از جمله دعاهای همیشگی محافل و مجالسمون دعای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریفه.
خیلی ام پیاز داغشو داریم زیاد می کنیم و خودمونو مشتاق و واله جلوه میدیم و از درد فراق گریان و نالان.

بد نیست مقداری در واقعه تاریخی زیر تامل کنیم:

از امام صادق(علیه السلام) نقل شده:
یهود در کتاب هاى خویش دیده بودند هجرتگاه پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بین کوه عیر و کوه اُحد (دو کوه در دو طرف مدینه) خواهد بود، یهود از سرزمین خویش بیرون آمدند و در جستجوى سرزمین مهاجرت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) پرداختند، در این میان به کوهى به نام حداد رسیدند.

گفتند: حداد همان اُحد است در همانجا متفرق شدند و هر گروهى در جائى مسکن گزیدند.

بعضى در سرزمین تیما .
و بعضى دیگر در فدک و عده اى در خیبر .

آنان که در تیما بودند میل دیدار برادران خویش نمودند، در این اثناء عربى عبور مى کرد، مرکبى را از او کرایه کردند، وى گفت: من شما را از میان کوه عیر و اُحد خواهم برد، به او گفتند: هنگامى که بین این دو کوه رسیدى ما را آگاه نما.

مرد عرب هنگامى که به سرزمین مدینه رسید اعلام کرد: اینجا همان سرزمین است که بین دو کوه عیر و اُحد قرار گرفته است.

سپس اشاره کرده گفت: این عیر است و آن هم اُحد، یهود از مرکب پیاده شدند و گفتند: ما به مقصود رسیدیم دیگر احتیاج به مرکب تو نیست، و هر جا مى خواهى برو.

نامه اى به برادران خویش نوشتند که ما آن سرزمین را یافتیم، شما هم به سوى ما کوچ کنید.

آنها در پاسخ نوشتند ما در اینجا مسکن گزیده ایم، خانه و اموالى تهیه کرده ایم و از آن سرزمین فاصله اى نداریم، هنگامى که پیامبر موعود به آنجا مهاجرت نمود به سرعت به سوى شما خواهیم آمد!

آنها در سرزمین مدینه ماندند و اموال فراوانى کسب نمودند این خبر به سلطانى به نام تُبَّع رسید با آنها جنگید، یهود در قلعه هاى خویش متحصن شدند، وى آنها را محاصره کرد، سپس به آنها امان داد، آنها به نزد سلطان آمدند تُبَّع گفت: من این سرزمین را پسندیده ام و در این سرزمین خواهم ماند، در پاسخ وى گفتند: این چنین نخواهد شد; زیرا این سرزمین هجرتگاه پیامبرى است که جز او کسى نمى تواند به عنوان ریاست در این سرزمین بماند.

تُبَّع گفت: بنابراین من از خاندان خویش کسانى را در اینجا قرار خواهم داد تا آن زمانى که پیامبر موعود بیاید وى را یارى نمایند، لذا او دو قبیله معروف اوس و خزرج را در آن مکان ساکن نمود.

این دو قبیله هنگامى که جمعیت فراوانى پیدا کردند به اموال یهود تجاوز نمودند، یهودیان به آنها مى گفتند: هنگامى که محمّد(صلى الله علیه وآله)مبعوث گردد شما را از سرزمین ما بیرون خواهد کرد!

هنگامى که محمّد(صلى الله علیه وآله)مبعوث شد، اوس و خزرج که به نام انصار معروف شدند به او ایمان آوردند و یهود وى را انکار نمودند این است معنى آیه وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذینَ کَفَرُوا...

آرى، همان جمعیتى که با عشق و علاقه مخصوص براى ایمان به رسول خدا (صلى الله علیه وآله) آمده بودند و در برابر اوس و خزرج افتخارشان این بود که پیامبرى مبعوث خواهد شد و آنها یاران خاص وى خواهند بود. بر اثر تعصب، لجاج و دنیاپرستى در صف دشمنان او قرار گرفتند در حالى که دور افتادگان گرد او را گرفته و به یارانش پیوستند.
- تفسیر نمونه ذیل آیه 89 بقره -

این مربوط به یه قوم مدعی انتظار بود در مورد اشخاص هم داریم:
وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذی آتَیْناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطانُ فَکانَ مِنَ الْغاوینَ... - اعراف 175 و 176 -
این که بعضى احتمال داده اند، مراد شخص امیة بن ابى صلت همان شاعر معروف زمان جاهلیت است که نخست بر اثر آگاهى از کتب آسمانى پیشین در انتظار ظهور آخرین پیامبر بود، ولى کم کم به این فکر فرو رفت که ممکن است خودش پیامبر باشد و به همین دلیل پس از بعثت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نسبت به او حسد ورزید و بناى مخالفت را گذاشت.

و یا این که منظور ابوعامر راهب معروف است که در زمان جاهلیت، مردم را نوید به ظهور پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى داد، اما پس از ظهور پیامبر راه مخالفت را پیش گرفت، هر دو احتمال بسیار بعید به نظر مى رسد.

زیرا جمله وَ اتْلُ و کلمه نَبَأَ و جمله فَاقْصُصِ الْقَصَصَ نشان مى دهد: این جریان مربوط به افراد معاصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نبوده، بلکه از سرگذشت اقوام پیشین است.
...
ولى از آنجا که افرادى همانند بلعم در عصر و زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) همانند ابوعامر و امیة بن ابى صلت وجود داشته اند، مفهوم آیات بر آنها تطبیق شده است، همان گونه که بر افراد مشابه او در هر عصر و زمان نیز منطبق خواهد شد... - تفسیر نمونه ذیل آیه -


با این حساب نمی ترسیم انتظار ما هم از این دست انتظارها باشه؟! قوممون و شخصمون؟!
مایی که انتظارمون برای امام موعود(ع) در همون حد حرف و دعا و ادعا اگه باشه و نه بیشتر.

در حالی که اینها کسانی بودند که خونه و زندگی خودشونو به عشق درک پیغمبر موعود(ص) رها کرده بودند و یا فوق منتظرین عادی از زمره مبلغین بزرگ انتظار به شمار میومدند، در نهایت اما کارشون به مقابله با پیامبرشون رسید!

به جمهوری اسلامی...

جمعه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۱۹ ب.ظ

نظامی که ماهیتش جمهوری اسلامی ست ...

مسلما وقتی جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند که اسلامیت و جمهوریت آن حفظ گردد! 

وگرنه اسمی تو خالی بیش نخواهد بود!

و با کمال تأسف می بینیم تهدیدات مهمی هم اسلامیت و هم جمهوریت نظام را نشانه رفته اند!


وجود رباهای بانکی، عادی سازی مظاهر بی دینی از قبیل سگ گردانی و بی حجابی و پارتی های مختلط و روزه خوری و برخوردهای خارج از اخلاق مسئولین، با یک نظام مدعی اسلامیت به هیچ عنوان همخوانی نمی تواند داشته باشد!


جمهوریت نظام و حضور در صحنه مردم را هم اموری از قبیل فاصله گرفتن طبقاتی دولتمردان از مردم، وجود اختلاس ها و دستمزدهای نجومی و عدم برخورد قاطعانه با آن، عدم توجه به حقوق اولیه ملت از قبیل مسکن و آب و هوا و اشتغال و ازدواج و درمان... به شدت تهدید می کند و تا دیر نشده می بایست از طرف دلسوزین واقعی نظام اقدامات لازم صورت گیرد!


به شدت معتقدم اعتراض های مدنی نسبت به عملکرد مسئولین باید آزاد و گسترده گردد! هیچ مسئولی نباید نسبت به خیانت ها و کوتاهی های خود و اطرافیان خود احساس امنیت داشته باشد! مسئول باید واقعا خودش را مسئول ببیند نه ارباب و صاحب اختیار مردم!


روحیه مطالبه گری را در مردم باید بالا برد!

و این اشتباه که چون نظام نظام اسلامی ست پس اعتراض به مسئولین آن اعتراض به اسلام قلمداد گردد را باید با جایگزینی روحیه امر به معروف و نهی از منکر اصلاح و ترمیم نمود.

+ برای من بسیار شگفت است که در تمام عالم نظامی باشد و ضرر مثلا کارخانه و کارگاهی خاص به شهروندانش مشخص و مسجّل باشد و سالیان سال گذشته باشد و در میان اعتراض جمع عظیمی از مردم و مسئولین محلی و قول و قرار مسئولین بالا دستی هنوز هم به فعالیت خودش ادامه بدهد! این واقعا عجیب است ... 

من چنین جایی را سراغ دارم: شهر توریستی!!! خرو نیشابور...

+ در یک کلام مواظب باشیم جمهوری اسلامی تبدیل نشود به دو دروغ بزرگ و شاخدار!!