ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

بایگانی بهمن ۱۳۹۸ :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

دو شرط قرآنی پذیرش مسئولیت

چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۸، ۰۸:۴۶ ب.ظ

قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ ۖ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ
(قصص/26)

از این آیه استفاده میشه برا واگذاری و سپردن کار به افراد دو شرط لازمه: حالا اگه کار جدی ومهمتری باشه قطعا دقت در اون دو شرط و توجه به دامنه اون دو شرط هم باید بیشتر و دقیق تر بوده باشه.
《قوت》و《امانت》
قوی بلحاظ بدنی و فکری، قوی از جهت بیان، قوی از ناحیه اعمال مدیریت، قوی در هر آنچه موثر در انجام ماموریت اوست.
امین نسبت به مال وجان وعرض مردم و کار و
مسئولیت سپرده شده به او و...

جالبه حتی در قضیه احضار تخت بلقیس، عفریت جنی هم که موجود سرکش و خبیثی ست خودش رو بخاطر دارا بودن همین دو وصف لایق پذیرش مسئولیت از طرف جناب سلیمان میدونه:
قَالَ عِفْرِیتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِکَ ۖ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ
(نمل/39)

حالا عفریت که یعنی سرکش و خبیث، با امین بودن چطور میسازه؟!
این از اون پیامای بزرگ آیه است که حکومت مخصوصا حکومت دینی چنان قدر و نظام مند باید عمل کنه که معارضین ومخافینش رو به تمکین در قبال اخلاقیات وادار سازد هر چند اعتقاد قلبی به اون هم نداشته باشند.

+ ۵۵ قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الاَْرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ
در این آیه هم که یوسف مسئولیت خزانه داری رو از عزیز مصر طلب میکنه خودش رو متصف به اون دو شرط میدانه:
حفیظ یعنی امانت دار، علیم یعنی دارای توان علمی (که خوب نشانگر این نکته ست که از بین همه توان و قدرتها توان علمی از جایگاه بالاتری برخورداره)

+ ما مردم معمول کوچه بازار که برا سپردن کوچکترین مسئولیت ها به دیگران مثل منشی گری مثل بازاریابی مثل فروشندگی مثل نظافت کلی شرط و شروط میذاریم -بلحاظ جنسیت، بلحاظ سن و سال، بلحاظ ظاهری، بلحاظ دست و چشم پاکی، بلحاظ خوش خلقی و...- میشه از این نکته غافل باشیم که نمیتوان همینجور مسئولیتهای کلان سیاسی اجتماعی رو به هر شخص و گروهی سپرد؟! بلکه به جهت اهمیت کار لازمه از انواع فیلتر و صافی ها رد شده و نمره لازم رو دریافت دارند!

البته به نظر میرسه دارا بودن همون دو شرط قرآنی -به وصف اطلاقش البته- کافی باشه و شمردن شروط فراوان باعث محروم شدن حکومت از نیروهای موثر و از طرفی احساس بیگانگی افراد از حکومت گردد.

سربلند

پنجشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۳۳ ب.ظ

برنج از شمال آورده بودن واسه فروش...
یکی تو کف دستش ریخت و شروع کرد ورانداز کردن ظاهرش.
یکی از ته دل، هایی کرد و جلو بینیش گرفت!
یکی چند دونه ش رو انداخت تو دهانش و با احتیاط مشغول جویدنشون شد.
نوبت به حاجی رسید گفت:
تا توی دیس نبینم، نظری ندارم!!

میخوام بگم آدمام اینجوری اند
تا وقت استفاده کردنشون نشده به رنگ و روشون نمیشه اعتماد کرد، به عطر و بوشون، به تعریف وتمجیدی که میکنن و یا ازشون میشه

انتخابات در پیشه و بازار  ادعا و لاف زنی داغ.
مراقب باشیم سرمون کلاه نره

پدران جامعه

چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۴۹ ب.ظ

رسول الله (صلی الله علیه و آله) :
المُؤْمِنُ یَأْکُلُ بشَهْوَةِ أهْلِهِ ،والمُنَافِقُ یَأْکُلُ أهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ
مومن به میل خانواده ی خود غذا میخورد، و منافق خانواده اش به میل او می خورند.


اگه جامعه رو هم یه خانواده بزرگ ببینیم...
سران نظام حکم پدران جامعه رو دارند و طبق این روایت سزاواره اون جایی که منع شرعی و عقلیی در کار نیست، خواهش خودشون رو کنار گذاشته و با خواسته و میل جامعه همراهی نمایند که نتیجه این گذشت البته نیست مگر انسجام ودلگرمی بیشتر اعضای خانواده و این کم دستاوردی نیست!

بیان مصادیقش با شما...

پیامبران خاص

يكشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۴۴ ب.ظ

معمولا لحن آیاتی که در مورد پیامبران وارد شده، حاکی از طرد و تهدید و آزار و اذیت و اتهام زنی مکرر به اونها از طرف مخاطبان اونهاست.

 اما در دو مورد سخن از علم و قدرت و عظمت و تسلیم شدن دیگران و اطاعت وانقیاد از ایشان است.

سوره نمل رو بعنوان نمونه نگاه کنین
از پنج پیغمبر نام میبره
موسی:
۱۳فَلَمّا جاءَتْهُمْ آیاتُنا مُبْصِرَةً قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِینٌ
۱۴وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوّا
صالح:
۴۷قالُوا اطَّیَّرْنا بِکَ وَ بِمَنْ مَعَکَ قالَ طائِرُکُمْ عِنْدَ اللّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ
۴۹قالُوا تَقاسَمُوا بِاللّهِ لَنُبَیِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِیِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِکَ أَهْلِهِ وَ إِنّا لَصادِقُونَ
لوط:
۵۶فَما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوط مِنْ قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ


آیا لحن آیات جز آزار و تمسخر وتهدید است؟!

ولی وقتی به داوود وسلیمان میرسه میگه:
۱۵وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً وَ قالاَ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلى کَثِیر مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ
۱۷وَ حُشِرَ لِسُلَیْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الإِنْسِ وَ الطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ
۲۱لاَ ُعَذِّبَنَّهُ عَذاباً شَدِیداً أَوْ لاَ َذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطان مُبِین
۳٠إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
۳۱أَلاّ تَعْلُوا عَلَیَّ وَ أْتُونِی مُسْلِمِینَ
۳۷ارْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُود لا قِبَلَ لَهُمْ بِها وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها أَذِلَّةً وَ هُمْ صاغِرُونَ
۴۲فَلَمّا جاءَتْ قِیلَ أَ هکَذا عَرْشُکِ قالَتْ کَأَنَّهُ هُوَ وَ أُوتِینَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِها وَ کُنّا مُسْلِمِینَ
۴۳وَ صَدَّها ما کانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللّهِ إِنَّها کانَتْ مِنْ قَوْم کافِرِینَ
۴۴قِیلَ لَهَا ادْخُلِی الصَّرْحَ فَلَمّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ کَشَفَتْ عَنْ ساقَیْها قالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوارِیرَ قالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ

خوب سوال:
فرق این دو پیامبر با دیگر پیامبران چیه که این تفاوت فاحش رو در مورد اونها شاهد هستیم در حالی که همه از طرف خدای احد و واحد اومدن؟!
فرقشون نیست مگه در داشتن و نداشتن حکومت وقدرت!
بنابراین سیاست جدایی دین از سیاست، سیاست صائبی نمیتونه باشه
مخصوصا که بسیاری از احکام و دستورات دین تا زیر سایه حکومت نره به هیچ عنوان یا به نحو کامل امکان عملیاتی شدنشون هم وجود نداره!

غفلستان

جمعه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۰۴:۴۹ ب.ظ

1. عالم قبر شهید با عالم قبر سایرین اونقدر فرق داره که اینها رو میگه نگین میت بلکه زندگانی هستند روزی خور نزد پروردگارشان! (ولاتحسبن الذین قتلوا... )
با اون که دیگران هم در دارا بودن اون عالم مشترکند
(و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون)

2. عالم آخرت و مجازاتهای اون رو میگن دقیقا انعکاس همین عالم و رفتار ما در این عالمه

(پل صراط همون صراطی ست که انسان در زندگیش طی میکنه
اگه اینجا پاش نلغزید اونجا هم نخواهد لغزید واگه اینجا افت وخیز داشت اونجا هم قطعا چنین خواهد بود اگه اینجا سالم زندگی کرد اونجا به سلامت از پل خواهد گذشت.
اینجا مال حرام خوردی اونجا خوراکت آتش خواهد بود
اینجا اهل تکبر بودی اونجا زیر دست و پاها له خواهی شد و...)

3. ظاهر قبور افراد میطلبه مطابق واقع عالمشون ساخته بشه.

بنابراین وقتی برزخ شهید(عالم قبر شهید) متفاوت از سایرینه قبورشونم باید متفاوت از سایر قبور باشه (منعکس کننده عالم او)
اعتراض نکنیم به حجله و ساخت وسازی که رو قبر شهیدانه

+ بدو کردم رفتم طرف یکی از قبور... براش آلاچیقی درست کرده بودند و بند و بساطی -سازه ای شبیه مقبره حافظ- به گمانی که شهیدی عالمی صالحی چیزیه...
گفتند دوتا از بچه هاش آلمان زندگی میکنن براش اینو ساختن ! با پول چند سال قبل چهل میلیون! پولداریه دیگه!!
فکری شدم...

بنظرم به احترام شهدا وبزرگان نباید اجازه ساخت چنین بناهایی به خودمون بدیم
پولداری که ارزشی نیست که بشه تو قبرستون بهش مباهات کرد! هست ؟!
اونی که بکار میت میاد بخدا این چیزا نیست
و جایی که پول حرف اولو میزد دیگه اینجا نیست
اینجا ته دنیا و نقطه شروع آخرته
باید رنگ و روش فرق کنه

قبرستون میرفتیم که زنگار غفلت از دلمون زدوده بشه، حالا خودش شده محل غفلتی جدید

نه - به تجمل در قبرستانها

در عزای مادر

سه شنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۸، ۰۷:۵۷ ب.ظ

آخرین باری که تو خونه تون شتر قربونی کردین؟!
میخندن...
خوب آره کی داره پول شترو
آخرین باری که گاو قربونی کردین؟!
بازم میخندن..
خوب آره اینم زیاده حق دارین که دستاتون پایینه.
حالا گوسفند که دیگه قربونی کردین؟
چند نفر دستشون بالاست
کی و براچی؟!
بخاطر ماشینمون
ما هم خونه ساخته بودیم
بابابزرگم از مکه برگشته بود
داداش کوچولومون به دنیا اومد

آره معناشم اینه حالا که شکرخدا ما شادیم دیگران رو هم در شادی خودمون شریک کنیم
مهمونی بدیم یا گوشتشو بین آدمای فقیر قسمت کنیم

* خدا به پیامبرش میگه تو هم بخاطر این نعمتی که بهت دادم قربونی کن... اونم شتر !
چون نعمتی که بهت دادم خیلی بزرگه
برا مردم قربونی که میکنی، از خدا هم البته با نماز خوندنت تشکر کن.

کجا این دستورو خدا به پیغمبرش داده؟!
هیچکی نمیدونه؟!
تو قرآنه... هر کی گفت جایزه هم داره
حاج آقا خیلی سخته
بیشترتون تازه حفظشم هستین
الحمد لله رب العالمین؟ نه
قل هوالله احد؟ نه
اذا جاء نصرالله؟ نه

خودم میگم:
فصل لربک وانحر
سوره کوثر؟ آفرین
نماز بخون و قربونی کن
چرا؟!
چون انا اعطیناک الکوثر
ما بهت کوثر دادیم خیر زیاد دادیم نعمت بزرگ و بابرکت دادیم
کیه و چیه اون نعمت؟!
حضرت فاطمه
آفرین یه دختر خوب به نام فاطمه(س)

یه دختر مودب و مهربون اهل نماز و حجاب یه خانم به تمام معنا
برا خدا بنده خوبی بود برا پیامبرم بهترین دختر

* یه سوال دیگه بپرسم
کی برا شما بیشترین زحمتو کشیده؟!
معلم؟ نه منظورم مدرسه نیست کلی میگم
خدا؟ نه منظورم از بین آدماست
حضرت زهرا
بچه جان زرنگ بازی درنیار شهادت حضرت زهراست حتما میگی سوالی میکنم که جوابش اینه! نه
از آدمای دوروبرتون
پدر و مادر
آفرین
از این دوتا کدوم؟!
مادر

آره مادر بیشترین زحمتو برا ما کشیده
مادراتونو چقدر دوس دارین؟
خیلی

* گفتم حضرت زهرا یه نعمت خیلی خیلی بزرگ بوده یکیش اینه که برا باباش برا پیغمبرمون عین یه مادر بود!
دخترش بود ولی مث یه مادر براش زحمت میکشید
دشمنا رو سر پیامبر خاکستر میریختن با دستش مثل یه مادر که بچه ش رو تمیز میکنه سر و صورت بابا رو پاک و پاکیزه میکرد صورت بابا رو میبوسید و...

آقا پسرا روتونو اون ور کنین با دخترا حرف دارم:
دخترخانما! شمام میتونین مثل حضرت زهرا برا باباهاتون مادری کنین
خسته از بیرون میاد دستشو میشویه سریع حوله بدین دستش
 یه لیوان آب براش ببرین
اگه میتونین چای بهتر
مثل مادرا که به بچه هاشون میگن قربونت برم بگو بابایی دوست دارم قربونت برم بوسه هم یادتون نره
بعضیاشون خنده ای توام با شرم تحویل میدن

دخترا ! حالا شما گوشاتونو بگیرین
آقاپسرا شمام میتونن برا مادراتون باباگری کنین
هر وهر میخندن
باباها نون میگیرن
کمک میکنن کار میکنن
مواظب حال زن و بچه هاشونن
بهتون بگم از بعضی از مادرا شنیدم با افتخار میگن پسرمون ماشاءالله مرد خونه مون شده
با وجود او غم وغصه ای نداریم
عین یه شیر مواظب ماست
مادر کدومتون بوده؟
بعضیا دستشون بالاست خیلیا اما تردید دارن

* حالا آخر کاری دخترا سه مرتبه یا زهرا... آفرین
پسرا! نوبت شماست سه مرتبه یا حسین... احسنت
و آخرین کلام همه با هم سه مرتبه یا علی... ماشاءالله

علی به فریادتون برسه

سرباز

شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۸، ۰۴:۴۹ ب.ظ

شب تو رختخواب دراز کشیدی گیج و منگ خواب.
یهو یه مطلب مهم یا یه نکته قشنگ به ذهنت میاد...

به زور خودتو از رختخواب میکنی و تو همون تاریکی مدادو برمیداری و مطلبتو رو کاغذ میاری.
صبح میری سراغ نوشته ت
میبینی ای دل غافل! مداد نوک نداشته و تنها ردی ازش رو کاغذ افتاده که اونم هرچه زیر نور بالا و پائین میکنی قابل فهم نیست!
اخلاص برا عمل، مثل نوکه برا مداد!!
اگه نباشه درسته زحمتتو کشیدی اما یا هیچ اثری ازش باقی نمیمونه یا با کمترین و کوچکترین اثرات همراه خواهد بود.

قطرات خون شهید سلیمانی که اینجور در ایران و عراق منشا حرکت و جوش و خروش شد -آنچنانی که رهبری اشاره فرمودند- نبود مگر بخاطر اخلاص بالای صاحبش.
اخلاص در عمل = برکت در عمل

درجاتش متعالی

قرار دوستی

پنجشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۰۵ ق.ظ

با کسی که خرده حسابی باهاش داری برخورد میکنی، میبینی با اهل وعیالشه... با رفقای صمیمیشه...
با اون که کلی منتظرش بودی پیداش کنی، اما میگی اینجا دیگه جاش نیست و مواخذه دور از انصاف! باشه بعد من دانم و او!!

از قول نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم خوندم که میفرمایند:
«دوست بسیار انتخاب کنید؛ زیرا خداوند شما با حیا و کریم است و شرم دارد که روز قیامت بنده خود را در حضور دوستانش عذاب نماید»
(مسلما البته دوستانی که خود وجاهت و آبرویی داشته باشند) -نهج الفصاحه ش ح 445-

+ اهل و عیال بگیرین... و تا میتونین به دوستای صمیمیتون و به صمیمیت دوستیاتون اضافه کنین
دنیا و آخرت بکارتون میاد

+ رسول خدا (صلى الله علیه وآله): اِنَّ الرَّجُلَ یَقُولُ فِى الْجَنَّةِ ما فَعَلَ صَدِیْقِى فُلانٌ، وَ صَدِیْقُهُ فِى الْجَحِیْمِ، فَیَقُولُ اللّهُ: أَخْرِجُوا لَهُ صَدِیْقَهُ اِلَى الْجَنَّةِ فَیَقُولُ مَنْ بَقِىَ فِى النّارِ فَما لَنا مِنْ شافِعِیْنَ وَ لا صَدِیْق حَمِیْم:
 بعضى از بهشتیان (یاد رفقای قدیمشان افتاده) مى پرسند: چه بر سر فلان دوستمان آمد -در حالى که دوستشان در جهنم است- خداوند براى این که قلب این مؤمن را شاد نماید، فرمان مى دهد دوستش را از دوزخ خارج کرده و به بهشت بفرستند!! اینجا است که باقى ماندگان در دوزخ مى گویند: واى بر ما! نه شفاعت کننده اى داریم و نه دوست مهربانى! (اشاره به آیات 100 و101 شعراء: فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ وَ لا صَدِیق حَمِیم)