ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

بایگانی آبان ۱۳۹۸ :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

دوئل با دنیا

سه شنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۸، ۰۵:۱۵ ق.ظ

شیخو هدایت کردند پشت سرم با این توجیه که اگه وسط نماز برا امام اتفاقی افتاد شما باشین!!
تا حالا اینجور حس نکرده بودم که دنیا چقدر راحت قراره بعد از ما به کار خودش ادامه بده!!!!
که انگار نه انگار چون مایی نه روز و روزگاری که دقیقه ای پیش وجود داشته ایم!!

+ وقتی ما رو ذره ای جدی نمیگیره، چرا ما باید اینقدر دنیا رو جدی بگیریم؟!
غیرتم گل کرد!! خخخخ

شوخی با شیخ

پنجشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۸، ۰۴:۲۸ ب.ظ

غذا خورشت قیمه بود
دستمو از سر سفره به زور گرفته میکشه امروز مهمون منی... باید بریم یه جوجی با هم بزنیم!
آقا ما رو برد خونه ش، دو تا تخم مرغ نیمرو کرد و گذاشت جلومون... بفرمائین
زل زدم تو چشاش!!
گفت خودتون رو منبر مگه نگفتین ایقدر سخت گیر نباشین اگه از وجود چیزی رنج میبرین خودتونو تو اون زمان نگه ندارین پرش بزنین به زمانهای دیگه
ببینین کدوم آرومتون میکنه اگه گذشته گذشته اگه آینده آینده
گذشته دور گذشته نزدیک، آینده دور آینده نزدیک
الانم شما یه توک پا برین آینده نه چندان دور فکر کنین این جوجه ست!! و شروع کرد به قهقه زدن
گفتم مرد حسابی! بحث این حرفا نیست آخه مگه نمیدونی من از مرغ و جوجه فقط سینه ش رو دوست دارم!!!
حالا دیگه خنده هامون در هم آمیخته شده بود
ولی عجب نیمرویی بود چیزی اگه از جوجه کم داشت!! خخخخخ
ممنون رفیق!

من تدین

چهارشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۸، ۰۳:۵۶ ب.ظ

از وقتی فامیلیمو عوض کردم کمتر منبریه که توش اسمی از تدین نبرم!! خخخخ
مردم! خیر دنیا میخوایین تدین
خیر آخرت میخوایین تدین
مردم! جامعه ای که توش تدین باشه میشه گفت جامعه وگرنه یا جنگله یا طویله!
تدین رو دعوت کنین به شهر و روستاهاتون به کوچه محله تون دعوتش کنین به مساجدتون به خونه هاتون سر سفره هاتون باغ واملاکتون عزا عروسیتون خخخخ

حالا از این تریبون مجازی هم اعلام کنم دوستان! رفقا! تدین یه مساله فردی صرف نیست یه امر قلبی تنها هم نیست...
همه مون وظیفه داریم تا میتونیم زمینه تکثیرش!! رو تو کنار گوشه جامعه -شهر و روستا- فراهم بیاریم! خخخ هرچه بیشتر بهتر!! خخخ
ببینم چه میکنین؟! خخخ
ایشالا خدا برا شمام بسازه خخخخخ

لبتون خندون
دلتون شاد
عید آغاز ولایت و امامت ولی الله الاعظم حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارکا باد.

استکبار سازی و استکبار ستیزی

دوشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۸، ۰۲:۵۲ ب.ظ

میگه مبارزه با استکبار؟!
آمریکا رو بیرون کردیم که ثروتمون رو نبرند؛ حالام که دارن میبرن!!!

میگم الان حکم اون داداش قلدریه که حق خواهر برادراشو داره میخوره...
درسته اینم استکباره و باید گوششو تابوند و سر جاش نشوند کاری که هرچند دیر اما بالاخره با جناب رئیسی شروع شده و ان شاءالله ادامه هم پیدا خواهد کرد.

اما این کجا و اونجا که کسی خارج از خانواده بیاد و سرمایه خانوادگی اونا رو بخواد تاراج کنه؟!
باید بر غیرت و همت همچین خانه و خانواده ای فاتحه خواند
بحث آمریکا اینجوریه

+ روز مبارزه با استکبار دو تا شعار دیگه در کنار مرگ بر آمریکا و انگلیس و اسرائیل هم که سر بدیم و البته مطالبه گری نسبت به اون دو هم داشته باشیم، کار رو دیگه تکمیل کرده ایم:

١.《مرگ بر استکبار ... درونی و بیرونی》
-به امیدی که روند مبارزه با چنگ انداختگان به بیت المال و ژنهای به خیال خودشان برتر با شدت و حدت بیشتری تداوم پیدا بکنه و روزی شاهد قطع دست این زالوصفتان از بیت المال باشیم آنچنان که دست اجانب رو قطع کردیم-

٢.《مرگ بر استکبار... مرگ بر استضعاف》 
-مرگ بر هر فرد و نظامی که خودش رو برتر از سایرین بدونه و بخواد دیگران رو به بردگی خود بکشانه.
و مرگ بر هر فرد و ملت بدبخت و بیچاره و زبونی که زیر بار خفت و ذلت اعمال شده ی استکبار -از نوع درونیش باشه یا بیرونی- رفته و صداش درنیاد.

پیروزباشین

مرتیکه دوغ

پنجشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۸، ۰۵:۰۲ ق.ظ

آدم کاری رو که انجام میده باید برگرده هر از گاهی یه نگاهی بکنه ببینه درست داره انجامش میده یا نه؟! به خصوص اوائلش...
بعضیا گازشو میگیرن و میرن که میرن.

دوران طلبگی و مجردیمون بود
بچه ها گروه گروه و به صورت نوبتی باید کار آشپزخونه وسالن غذاخوری رو انجام میدادن.
بنده خدا ظرفو برداشت که آب و دوغ ته لیوانا رو جمع کنه... با سرعت ظرفو دنبال خودش میکشید و لیوانا رو خالی میکرد تو ظرف...
ته سفره که رسید عین بمبی که ترکونده باشی تو سالن خالی از جمعیت صدای خنده ش بلند شد
نگاه کردیم دیدیم ظرفی که برداشته آبکشه!!
یعنی سالن رو تماما به گند کشیده بود...