ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

نماز جمعه بر کشتی :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نماز جمعه بر کشتی» ثبت شده است

جلوه ی تازه اى از اعجاز قرآن

جالب اینکه با گذشت زمان جلوه هاى تازه اى از اعجاز قرآن آشکار مى شود که در گذشته مورد توجه قرار نمى گرفت.

از جمله محاسبات فراوانى است که روى کلمات آیات قرآن با مغزهاى الکترونیکى انجام شده ویژگیهاى تازه اى براى کلمات و جمله بندیهاى قرآن و رابطه آن با زمان نزول هر سوره ثابت کرده است و آنچه ذیلا مى خوانید نمونه اى از آن است :

پژوهشهاى برخى از دانشمندان محقق امروز، به کشف روابط پیچیده و فورمولهاى محاسباتى بسیار دقیق منجر شده است که حیرت انگیز است!!

با یقین به این امر که چنین نظم علمى در ساختمان قرآن است ، از طریق بررسیهاى آمارى و به زبان ریاضى به کشف قواعد دقیق و فورمولهاى ریاضى و منحنیهاى کامل و سالمى توفیق یافته است که از نظر اهمیت و شناخت ، کشف نیوتن را در جاذبه ، تداعى مى کند!!

یک قرآن شناس بزرگ نقطه شروع کارش این مسأله ساده است که آیات نازل شده در مکه کوتاه است و آیات نازل شده در مدینه ، بلند .

این یک مسأله طبیعى است هر نویسنده یا سخنران ورزیده ، طول جملات و آهنگ کلمات سخنش را بر حسب موضوع سخن تغییر مى دهد:

مسائل توصیفى : جملات کوتاه ؛

و مسائل تحلیلى و استدلالى : بلند ؛

آنجا که سخن ، تحریکى و انتقادى و یا بیان اصول کلى اعتقادى است لحن شعارى مى شود و عبارات کوتاه ؛

و آنجا که شروع داستان است و بیان کلام در نتیجه گیریهاى اخلاقى و... لحن ، آرام و عبارات طولانى و آهنگ نرم .


مسائل طرح شده در مکّه از نوع اول است و مسائل طرح شده در مدینه ، از نوع دوم .

چه در مکه آغاز یک نهضت است و بیان اصول کلى اعتقادى و انتقادى ، و در مدینه یک جامعه و مسائل حقوقى و اخلاقى و قصه هاى تاریخى و نتیجه گیریهاى فکرى و علمى .

اما قرآن یک سخن گفتن طبیعى است و ناچار تابع سبک زیبا و بلیغ سخن گفتن بشر، و در نتیجه رعایت کوتاهى و بلندى آیات نیز به تناسب مفاهیم .

اما اگر قبول کنیم که این کلام در عین حال که یک کتاب است یک طبیعت نیز هست ، باید این کوتاهى و بلندى بى حساب نباشد و طبق یک قاعده دقیق علمى از آیات کوتاه آغاز کند و یکنواخت و تصاعدى رو به آیات بلند رود.

بر این اساس باید طول هر آیه اى کوتاهتر از آیه نازل شده سال بعد و بلندتر از آیه نازل شده سال پیش باشد، و اندازه این طولانى شدن اندازه هاى دقیق و حساب شده باشد، بنابراین در طول 23 سال که وحى نازل مى شده است ، باید 23 طول معدل در آیات داشته باشیم!!!

بر این قاعده مى توانیم 23 ستون داشته باشیم که همه آیات بر حسب طول در این ستونها تقسیم بندى شود، حال از کجا مى توانیم بفهمیم که این تقسیم بندیها درست است ؟

 مى دانیم که شأن نزول بعضى از آیات قرآن معلوم است برخى را روایات تاریخى معین کرده و صریحا گفته که در چه سال نازل شده است ، و برخى را از روى مفاهیم آن مى توان تعیین کرد:

مثلا آیاتى که احکامى چون تغییر قبله ، حرمت شراب ، وضع حجاب ، زکوة و خمس را بیان مى کند و آیاتى که از هجرت سخن مى گویند سال تعیین این احکام معلوم است .

با شگفتى فوق العاده مى بینیم که این آیات - که سال نزولشان معلوم است - درست در همان ستونهایى قرار مى گیرند که در این جدول از نظر معدل طول آیات ویژه هر سال فرض شده اند! (دقت کنید).

آنچه جالب تر است پیدا شدن دو سه مورد استثنائى است .

به این معنى که سوره مائده  آخرین سوره بزرگ نازل شده است ، در حالى که چند آیه از آن طبق فرمول ، باید در سالهاى اولیه نازل شده باشد. پس از تحقیق در متون تفاسیر و روایات اسلامى ، اقوال مفسران معتبرى را مى یابیم که گفته اند این چند آیه در اوایل نازل شده ، اما از نظر تدوین به دستور پیامبر در سوره مائده جاى داده شده است!!!!

به این طریق مى توان سال نزول هر آیه را از روى این ملاک ریاضى تعیین کرد و قرآن را بر حسب سال نزول نیز تدوین نمود!!!

چه سخنورى است در عالم که بتوان از روى طول عبارت ، سال اداى هر جمله اش را معین کرد؟!!!

 بخصوص که این متن کتابى نباشد که مثل یک اثر علمى یا ادبى نویسنده اش نشسته باشد و آن را در یک مدت معین ، و پیوسته ، نوشته ، و بر زبانش رفته و بویژه کتابى نباشد که نویسنده اش در یک موضوع - یا حتى زمینه تعیین شده اى - تاءلیف کرده باشد، بلکه مسائل گوناگونى است که به تدریج بر حسب نیاز جامعه و در پاسخ به سؤ الاتى که عنوان مى شود، حوادث یا مسائلى که در مسیر مبارزه طولانى مطرح مى شود، به وسیله رهبر بیان و سپس جمع آورى و تنظیم شده است .


بلکه به گفته بعضى از مفسران ، آهنگ مخصوص لغات و کلمات قرآن نیز در نوع خود معجزآسا است .

شواهد گوناگون جالبى براى این موضوع ذکر کرده اند ، از جمله جریان زیر است که براى سید قطب مفسر معروف واقع شده :

او در ذیل آیه مورد بحث چنین مى گوید:


من از حوادثى که براى دیگران واقع شده سخنى نمى گویم ، تنها حادثه اى را بیان مى کنم که براى خود من واقع شد و شش نفر ناظر آن بودند (خودم و پنج نفر دیگر).

ما شش نفر از مسلمانان بودیم که با یک کشتى مصرى ، اقیانوس اطلس را به سوى نیویورک مى پیمودیم ، مسافران کشتى 120 مرد و زن بود، و کسى در میان مسافران جز ما مسلمان نبود.

 روز جمعه به این فکر افتادیم که نماز جمعه را در قلب اقیانوس و بر روى کشتى انجام دهیم ، و ما علاوه بر اقامه فریضه مذهبى مایل بودیم یک حماسه اسلامى در مقابل یک مبشر مسیحى که در داخل کشتى نیز دست از برنامه تبلیغاتى خود بر نمى داشت ، بیافرینیم ، بخصوص که او حتى مایل بود ما را هم به مسیحیت تبلیغ کند!

ناخداى کشتى که یک نفر انگلیسى بود موافقت کرد که ما نماز جماعت را در صفحه کشتى تشکیل دهیم ، و به کارکنان کشتى نیز که همه از مسلمانان آفریقا بودند نیز اجازه داده شد که با ما نماز بخوانند، و آنها از این جریان بسیار خوشحال شدند زیرا این نخستین بارى بود که نماز جمعه بر روى کشتى انجام مى گرفت !

من (سید قطب ) به خواندن خطبه نماز جمعه و امامت پرداختم و جالب اینکه مسافران غیر مسلمان اطراف ما حلقه زده بودند و با دقت مراقب انجام این فریضه اسلامى بودند.

پس از پایان نماز گروه زیادى از آنها نزد ما آمدند و این موفقیت را به ما تبریک گفتند، ولى در میان این گروه خانمى بود که بعدا فهمیدیم یک زن مسیحى یوگسلاوى است که از جهنم تیتو و کمونیسم او، فرار کرده است !.

او فوق العاده تحت تاثیر نماز ما قرار گرفته بود به حدى که اشک از چشمانش سرازیر بود و قادر به کنترل خویشتن نبود.

او به زبان انگلیسى ساده و آمیخته با تاثر شدید و خضوع و خشوع خاصى سخن مى گفت ، و از جمله سخنانش این بود، بگوئید ببینم کشیش شما با چه لغتى سخن مى گفت (او فکر میکرد که حتما باید کشیش یا یک مرد روحانى اقامه نماز کند آنچنانکه در نزد مسیحیان است ، ولى ما بزودى به او حالى کردیم که این برنامه اسلامى را هر مسلمان با ایمانى مى تواند انجام دهد)

و سرانجام به او گفتیم که ما با لغت عربى صحبت مى کردیم .

ولى او گفت من هر چند یک کلمه از مطالب شما را نفهمیدم اما بوضوح دیدم که این کلمات آهنگ عجیبى داشت اما از این مهمتر مطلبى که نظر مرا فوق العاده بخود جلب کرد این بود که :

در لابلاى خطبه امام شما جمله هائى وجود داشت که از بقیه ممتاز بود، آنها داراى آهنگ فوق العاده مؤ ثر و عمیقى بودند آنچنان که لرزه بر اندام من مى انداخت یقینا این جمله ها مطالب دیگرى بودند، فکر مى کنم امام شما به هنگامى که این جمله ها را ادا مى کرد مملو از روح القدس شده بود!

ما کمى فکر کردیم و متوجه شدیم این جمله ها همان آیاتى از قرآن بود که من در اثناء خطبه و در نماز آنها را مى خواندم ، این موضوع ما را تکان داد و متوجه این نکته ساخت که آهنگ مخصوص قرآن آنچنان مؤ ثر است که حتى بانوئى را که یک کلمه مفهوم آنرا نمى فهمد تحت تاثیر شدید خود قرار مى دهد!!


منبع:

تفسیر نمونه ذیل آیه 38 یونس