« خسر الدنیا و الآخرة » های قرآنی :
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآَخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ (11) حج -
ترجمه :
و از (میان ) مردم ، کسى است که خداوند را تنها با زبان مى پرستد (ایمان او در حاشیه و در مرز کفر است و با حادثه اى کوچک مى لغزد!) پس اگر خیرى به او برسد، به آن اطمینان یابد، و اگر مصیبت و آزمایشى به او رسد، دگرگون شود (و به سوى کفر رود، چنین کسانى ) هم دنیا را از دست داده اند و هم آخرت را !!! و این خسران و زیان آشکارى است !
پیام ها :
1 ایمان بعضى ها موسمى و سطحى است و حوادث تلخ و شیرین آن را تغییر مى دهد. (و من النّاس ...)
2 حساب عقیده و عملى که بر اساس منطق است ، از حساب فراز و نشیب هاى مادّى جداست . (دین را براى نان نخواهیم ) (فَاِن اَصابَه خَیر...)
3 انسان در معرض هجوم حوادث تلخ و شیرین است . (اَصابَه ... اَصابته )
4 فقر و ناملایمات وسائل آزمایشند. (اَصابته فِتنة )
5 ارتداد و بازگشت از راه خداوند، قهر شدید الهى و عذاب دوزخ را به دنبال دارد. (اِنقَلَب على وَجهه خَسِرالدّنیا و الا خره )
- تفسیر نور -
______________________________________________
در آیات گـذشته سخن از دو گروه در میان بود گروه پیروان گمراه ، و رهبران گمراه کننده ، اما در آیات مورد بحث سخن از گروه سومى است که همان افراد ضعیف الایمان هستند.
...
(ابن عباس ) و جمعى دیـگـر از مفسران پـیشین در شأن نزول این آیه چنین نقل کرده اند که :
گاهى گروهى از بادیه نشینان خدمت پیامبر مى آمدند، اگر حال جسمانى آنها خوب مى شد، اسب آنها بچه خوبى مى آورد، زن آنها پسر مى زائید و اموال و چـهار پـایان آنان فزونى مى گرفت خشنود مى شدند و به اسلام و پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) عقیده پیدا مى کردند!
اما اگر بیمار مى شدند، همسرشان دختر مى آورد و اموالشان رو به نقصان مى گذاشت وسوسه هاى شیطانى قلبشان را فرا مى گرفت و به آنها مى گفت تمام این بدبختیها بخاطر این آئینى است که پذیرفته اى و آنها هم روى گردان مى شدند!.
قابل توجه اینکه :
قرآن در مورد « روى آوردن دنیا به این اشخاص » تعبیر به خیر مى کند، و در مورد « پـشت کردن دنیا » تعبیر به فتنه (وسیله آزمایش ) نه شرّ ؛ اشاره به اینکه این حوادث ناگوار ، شر و بدى نیست ؛ بلکه وسیله اى است براى آزمایش .
این گروه هم دنیا را از دست داده اند و هم آخرت را و این روشنترین خسران و زیان است!
در حقیقت این گونه افراد دین را تنها از دریچه منافع مادى خود مى نگریستند و معیار و محک حقانیت آن را روى آوردن دنیا مى پـنداشتند.
این گروه که در عصر و زمان ما نیز تعدادشان کم نیست ، و در هر جامعه اى وجود دارند، ایمانى آلوده به شرک و بت پرستى دارند منتها بت آنها : همسر و فرزند و مال و ثروت و گاو و گوسفند آنها است و بدیهى است که چنین ایمان و اعتقادى سست تر از تار عنکبوت است !
...
آیه بعد به عقیده شرک آلود این گروه مخصوصا بعد از انحراف از توحید و ایمان به خدا ، اشاره کرده مى گوید:
یَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُ وَمَا لَا یَنْفَعُهُ ذَلِکَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِیدُ (12) حج -
او جز خدا کسى را مى خواند که نه زیانى مى تواند به او برساند و نه سودى!
اگـر به راستى او خواهان منافع مادى و گـریزان از زیان است ، و به همین دلیل معیار حقانیت دین را اقبال و ادبار دنیا مى گیرید، پس چرا به سراغ بتهائى مى رود که نه امیدى به نفعشان است ، نه ترسى از زیانشان ، موجوداتى بى خاصیت و فاقد هر گونه اثر در سرنوشت انسانها؟!
آرى (این گـمراهى بسیار عمیقى است ) (ذلک هو الضلال البعید).
فاصله آن از خط صراط مستقیم آنچنان زیاد است که امید بازگشتشان به سوى حق بسیار کم است .
باز مطلب را از این فراتر برده مى گوید:
یَدْعُو لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِیرُ (13) حج -
(او کسى را مى خواند که زیانش از نفعش نزدیکتر است )!
چـرا که این معبودهاى ساختگى در دنیا فکر آنها را به انحطاط و پستى و خرافات سوق مى دهند! و در آخرت آتش سوزان را براى آنها به ارمغان مى آورند !
- تفسیر نمونه -
توضیح من:
کسانی که دین و دنیایشان را به هم گره می زنند ، خسر الدنیا والاخره اند چرا که:
وقت انجام کار آخرتی از آنجا که نگاهشان متوجه دنیا و بهره های دنیوی آن است و از خلوص و نیت الهی که شرط صحت و قبولی اعمال در پیشگاه خداوند متعال است ، خالی ست، پس بالتبع از پاداش های اخروی خبری نخواهد بود.
و وقت بهره گیری از دنیا هم چون بالاخره نیم نگاهی به آخرت و حساب و کتاب ها و مجازات آن دارند ، سبب می گردد لذت و شیرینی گناه به درستی و آنچنانی که باید و شاید به مذاقشان ننشیند و همراه و همزمان با آن ، تلخی عذاب وجدان را هم به نوعی بر جانشان احساس کنند.
البته معنای این سخن این نیست که طالبین آخرت از دنیا محروم باید باشند ، بلکه یعنی آلوده به دنیا و محبت دنیا نشده و دین را برای دنیا نخواهند.