ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

آنچه می خواهی از این درگه بخواه :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

آنچه می خواهی از این درگه بخواه

شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۴ ب.ظ

ساربانی اُشتری را صبح گاه 

بهر کشتن بُرد در کشتارگاه 


اُشتر از مَسلَخ چو آهو می گریخت

تا بَرَد بر ضامن آهو پناه 


شد هراسان وارد صحن عتیق

ملتجی بر دادرس شد دادخواه 


زد چو زانوی ادب را بر زمین

شه بر او افکند از رحمت نگاه 


لطف سلطان بین که تا پایان عمر

می چَرَد در سایه الطاف شاه (1)


باز کن چشم یقین ای کوردل!

کز یقین آیی برون از اشتباه 


هر که را نور ولایت در دل است

بُرد سوی کعبه ی مقصود،  راه 


کمتر از حیوان نئی ای دردمند!

آنچه می خواهی از این درگه بخواه 


کعبه دل ها بود شمس الشموس

خیره از نور جمالش مهر و ماه 


برفرازد چون رضا سر از شرف

هر که ساید جبّه بر این بارگاه


(1) در حدود 30 سال پیش، شتری در مشهد از دست سلاخان گریخته و به حرم امام هشتم علیه السلام پناه آورد و پای پنجره فولادی زار زار گریست. حاج سید حسینی، یکی از دربانان صحن عتیق می گوید: شتر وارد حرم شد، با قدم هایی آهسته گام برداشت، سه دور اطراف سقاخانه چرخید و بعد به آرامی جلوی پنجره فولاد زانو زد و پس از سر و صدای زیاد چنان اشک ریخت که همه را به حیرت واداشت.

در همان موقع دربان یاد شده، شالی سبز برگردن شتر انداخته و او را به دنبال خود راهنمایی کرد. شتر مانند آهویی رام با او همراه شد و مردم هم گروه گروه به دنبالش رفتند.
رئیس تشریفات حرم در آن زمان، صاحب شتر را دعوت کرده و از او خواست که شتر را به آستان قدس واگذار کند و در مقابل، چیز دیگری را از مسؤولین حرم تقاضا نماید. صاحب شتر فقط تقاضا کرد که او را به عنوان خادم حرم مطهر امام رضاعلیه السلام قبول کنند. تقاضای او پذیرفته شد و بدین ترتیب آقای حاج نصر اللَّه حسین زاده صاحب شتر معروف در ردیف خادمین اماه هشتم علیه السلام قرار گرفت.

موضوع پناهندگی آن شتر به حرم مطهر رضوی علیه السلام آن چنان در روحیه مردم و شیفتگان آن حضرت اثر گذاشت که شعرا شعرها سروده و در این زمینه قطعه های ادبی آفریدند. من جمله قطعه شعر فوق از دکتر قاسم "رسا"


برگرفته از: مجله مبلغان شماره 37

- با تصرف -

  • محمد تدین (شورگشتی)

امام رضا

شتر

ضامن

نظرات  (۲۹)

  • سیّد محمّد جعاوله
  • تبریک عرض می کنم حاجی جان
    پاسخ:
    تبریک سید جان!
    قربان جدّت
    سلام علیکم
    تبریک عرض می کنم...
    داستان بسیار جالبی بود... نمی دانستم...
    ضامن آهو کاش ضامن ما هم بشود...
    پاسخ:
    سلام علیکم
    ممنون از شما بزرگوار!
    سرچ کنین جزئیات بیشتری از این جریان دستتون میاد...
    سلام
    السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
    عیدتون مبارک

    این پست شما چه تناسبی داره با عرضی که به جهت اون مزاحم شدم

    یکی از رفقا از یک مُراجعی گفتند که از خدا و برآورده نشدن حاجتش شاکی بود
    ماجرا از این قرار بود که این دختر خانم حدود 35 ، 36 ساله از اینکه امکان ازدواج براش تا حالا براش فراهم نشده گله داشت، حتی کار به جایی رسیده بوده که -پناه بر خدا- قصد خودکشی داشته، خیلی ناراحت شدم
    این بنده خدا خیلی با این طرف حرف زده بود اما هیچ نتیجه ای در بر نداشته و این خانم میگفته این همه دعا و التماس و گریه های منو خدا نمیبینه ... اون چند تا خواستگاری هم که داشتم چرا اومدند و رفتند و پشت سرشون رو هم نگاه نکردند

    اونطور که تعریف میکردند انگار این خانم خیلی از این بابت در عذاب و فشار هستند شما چی میفرمایید؟ این قصد خودکشی خیلی ذهنم رو درگیر کرده! خیلی نگرانم
    پاسخ:
    سلام
    بر شما عزیز هم مبارک
    راستشو بخواین چندین مورد از همین افراد با همون درجه ناامیدی به خود من مراجعه کردند...
    اینکه چی شده همچین شرایطی پیش اومده و اینکه چقدر خودشون و یا خانواده شون مقصر بوده اند، بماند...
    اما با توجه به واقعیتها و شرایط حاکم بر جامعه، راهی نیست جز زنده کردن اون بخش از نکاح دینی که مغفول مونده...
    شده به اینها توصیه کرده ام که برن به سمت ازدواج موقت...
  • حامد عبدالهی
  • ای به قربان امام رئوفم...
    نمیدونم چرا ولی اولین امامی که از بچگی دوست داشتم، امام رضا بود
    شاید دلیلش قاب عکسی بود که به دیوار بود
    عکسی از یه شکارچی که قصد شکار چند آهو رو داشت و امام رضا مانع شد
    ای کاش همه حاجتمندا به برکت این شب، از خدای رئوف این امام رئوف حاجت بگیرن
    پاسخ:
    ولیّ نعمت ما ایرانیهاست...
    ای جانم به قربانش!
    ازدواج موقت؟!
    به نظرم بیشتر منظور فشار نگاه و حرف دیگران بوده این خانم رو آزاد میداده نه مسائل غریزه و اینکه من این همه به درگاه خدا میرم چرا جوابی نمیگیرم؟
    فکر میکنم برای این مورد ازدواج موقت اثر مثبت نداره و اوضاع رو خرابتر میکنه

    هرچند با این پیشنهاد مخالفم ولی نظر بعضی از دوستان، مراجعه به سایتهای همسان گزینی بود، نظر شما؟
    پاسخ:
    اجابت دعا در هنگام اضطراره...
    این جور افراد مضطر به حساب میان با باز بودن راه؟!!
    راهی که همون خدایی که میخونندش - قبل از اینکه بخونندش - خود برا اینها باز کرده ، و جامعه با عقل ناقصش بر اونها بسته!!!

    سایتای همسریابی تا جایی که من میدونم امتحان خوبی پس ندادند...
    بعضا زیادی هم طولانی میشه
    مشکل عدم آشنایی هم که هست
    در عین حال میتونه یکی از گزینه ها باشه به شرطها و شروطها!!

    خوشایند خیلیها نیست اما به نظر میرسه بحث ازدواج مجدد هم - علاوه بر ازدواج موقت - در راستای حل بخشی از مشکلات لازمه پررنگ بشه...

    خواه ناخواه از جمله مشاکل و بلکه عمده مشکلی که این افراد رو اینچنین گرفتار ناامیدی کرده :مسائل عاطفی و جنسی ست. ولو خود متوجه نباشن یا نخوان به زبان بیارن...

    طرفی که من ارجاع به موقتش دادم بسیار راضی بود...
    گاهی تنها گزینه ی روی میزه!
    ولادت امام رضا علیه السلام مبارک باشه
    پاسخ:
    بر شما بزرگوار هم مبارکا باد
    کلام شما درسته ولی بعید میدونم خانواده ی یک دختر به ازدواج موقت رضایت بده
    خصوصا که بعد از اتمام زمان دوباره همین آش و همین کاسه است و حتی شدیدتر. اینکه بعد از اتمام مدت این نکاح دوباره بخواهد با همان فرد باشه خب وابستگی و دلبستگی این دو را به هم بیشتر میکند با توجه اینکه این ازدواج موقت هست و امکان دائمی نبوده لذا ممکنه پس از پایان اون اوضاع حادتر بشه؟
    اگر هم بخواد یا فرد دیگری باشه که این تنوع مشکل ساز نمیشه؟
    به نظر میرسه این خانوم با وضع فعلی کنار بیاد بهتر باشه تا حرف و حدیث نکاح موقت و تنوع افراد و ...
    به نظرتون این افراد سامان دائمی نمیخوان؟
    اون فردی که شما میفرمایید بعد از پایان مدت نکاحشون هم راضی بودند؟

    ازدواج مجدد چه نوع ازدواجی هست؟
    یعنی طرف یک بار ازدواج کنه به هر دلیل جدا بشه دوباره ازدواج کنه؟! یا منظورتون زن دوم شدن هست؟

    ببخشید بحث به اینجا کشید
    پاسخ:
    ببینین بنده برا دخترا خانما مخصوصا در سنین پائین تر ازدواج موقت رو توصیه نمی کنم اما گاهی شرایط خاصی حاکم میشه
    طرف همه چیزشو داره از دست میده، خوب این روزنه ای ست برای بازگشت...
    حتما هم میدونین ولایت والد در مورادی من جمله اون موردی که شما میگین - اگه همراهی نکنه - برداشته میشه...
    کسی حق ضربه زنی به دیگران رو نداره ولو پدر باشه.

    بعلاوه این نوع ازدواج امکان ازدواج دائمی افراد رو هم میتونه فراهم بیاره
    این برخلاف دوستی های خیابونی چون روی مبانی شرعی ست باعث جلب اعتماد مردان هم خواهد شد و اغلب مردان جز این رو از شریک زندگیشون میخوان؟! همسری مقید به شرع؟!

    ببینین اون کسی که نکاح موقت رو تشریع کرده خود خداوند حکیمه، بنابراین ایراد وارد کردن به اون به نظر کار درستی نمیاد!
    اون نمیدونه ممکنه دلبستگی ایجاد بشه؟!!
    او نمیدونه ممکنه بعضی در ورطه تنوع طلبی بیفتند؟!!
    اگر بخوام منم برا ازدواج دائمی حتی میتونم تصور مشکلات و آفات کنم ! 
    غیر اینه؟!

    ازدواج مجدد هم که گفتم یعنی در کنار زن دیگری زندگی کردن، وگرنه که اگه قرار بشه یکی اضافه بشه و یکی کم، مشکل حل نشده و بلکه از یکی به دیگری منتقل شده!

    و اگر این ازدواجهای مشروع موقت و مجدد شکل بگیره ، نتیجةً قسمتی از بی بند و باری از جامعه برداشته شده و جوانان رو به سمت تشکیل زندگی خواهد کشاند!
    وگرنه با این بازار اشباع شده هر روز که بگذره از آمار ازدواجهامون کاسته خواهد شد و بر دامنه این مشکلات افزوده...
    اونطور که شنیدم سایت همسان گزینی تبیان را معتبر اعلام کردند که کار مشاوره (هم قبل و هم بعد آشنایی و ازدواج) انجام میده و بعد از یه مدتی هم پیگیر دوام این زندگی هاست

    منظورتون از راهی که خدا باز کرده همون ازدواج موقت هست؟
    پاسخ:
    بله موقت و مجدد.

    مشکلات ما اغلب سرِ خودخواهی ماست!
    خانمه نمیتونه شوهرشو تو مسائل جنسی همراهی کنه، اجازه ازدواج - حتی موقت - هم بهش نمیده (از مراجعین خودم)
    خانمه میبینه شوهرش توان مالی و جسمی یه زندگی دیگه رو هم داره، ولی اجازه ازدواج مجدد هم نمیده!
    آقاهه توان مالی خوبی داره اگه حمایت مالی از جوانی بکنه دوتا جوون مملکت رو سامان میده، ولی نمیکنه
    و ...
    قاطعانه و از روی تحقیق میگم هر چه می کشیم سر خودخواهیمونه!
    تا اینجور افکار ناقصی داشته باشیم باید بکشیم...
    سلام
    عیدتون مبارک
    خیلی جالب بود تا حالا نشنیده بودم
    قربون امام رئوف برم که همه رو پناه میده
    پاسخ:
    سلام عزیز!
    عید میلاد هشتمین امام همام هم بر شما مبارک.
    شعر خوبی بود و خیلی هم بالاتر از حد ما بود قربونش برم ببین همه زبون بسته ها
    هم فهمیدن دیگه سراغ کی باید برن ولی هنوز زنبیل ما اونجا مونده.هههههههههه!
    مزاح کردم اما از شوخی گذشته با خوندن نظر تبسم یعنی :) ، منم ناراحت شدم:(
    واقعا اگر من هم بالاتر از 36 سال داشتم با اون خانم ازدواج می کردم.معلومه که با
    این همه تاخیر در ازدواجش سر به راه خواهد بود و از ولخرجی و هزینه های اضافی
    مثل عروسی و شام دادن و آتلیه و این مذخرفات اون هم تو این وضع و اوضاع مالی
    که تنها آنهایی که قبل از 10 الی 20 سال پیش در جایی مشغول به کار شدند امروز
    در آمد دارند و خیالشون راحته که در آمدشون قطع نمیشه و... بگذریم به نظرم
    نه تنها اون خانم بلکه هر خانمی که خواستگار نداره باید در قوم و خویش و آشنایان و همسایگان و دوستان و همکاران و غیره به صورت غیر مستقیم عنوان کنه که در مسائل مالی کوتاه میاد و خیلی باید به خودش در این مسئله واقعا سختی بده و تحمل کنه تا حداقل ازدواج کنه تو سن مناسب و عمرش به هدر نره و از حرف مردم در امان بمونه و خودشم به آرامش روحی و جسمی برسه.
    تنها راهش سوختن و ساختن با شرایطه نه دست روی دست گذاشتن بخدا اگر تو اطرافیان ما همچین آدمی بود که با پدر و مادرم(که مادر شوهر و پدر شوهرش خواهد شد کنار بیاد من با کله ازدواج می کردم)
    آره هر دختری بخواد ازدواج کنه زود تر باید به تمام اطرافیان و کسایی که باهاشون ارتباط داره با حرف ازدواج انداختن و بحث ازدواج راه انداختن یه دفعه بگه ما رسممون مثلا اینه که عروسی نگیریم و ماه عسل اصلا نداریم و نمیدونم کلا بسازیم و از این حرفا بزنه خود به خود اون خانمایی که پیششون از این حرفا زده میرن به برادر و بچه خودشون و بقیه دم بختای فامیلشون میگن فلانی یه همچین آدمیه و خیلی خوبه و صحبت کنیم برات بگیریمش و از این حرفا و خلاصه راهش جز این نیست از من گفتن.
    اینکه من بیام با دختری حرف بزنم خودم بده ولی اینکه من از طریق خانمی که در همسایگی ماست یا در فامیل ماست بطور غیر مستقیم بشنوم که قصد ازدواج داره و آدم قانع یا بسازی هست و با بد و خوب راحت کنار میاد هم روش خوبیه و حریم ها و سنت ها حفظ میشه و هم سریعتر مقصود که ازدواج هست حاصل.
    پاسخ:
    احسنت به شما علی آقا!
    در واقع گوشه ای از مشکلات متوجه بزرگترای فامیله...

    قدیما غیرتی تر بودند، دختر خانمی سنش بالا می رفت تلاش و تقلا می کردند سریع خونه بختش بفرستند الان متأسفانه نه...

    اینکه فرمودین واقعا فقط ازدواج اگه میخواد بدون هزینه های مرسوم، خیلی چیز خوبیه اما.....
    مورد داشتیم به اینجا رسوندمش که اگه قراره واقعا ازدواج کنی من موردشو پیدا می کنم برات، فقط قول میدی بهونه رسومات و این مسائل رو نگیری!!
    قبول کرد، اما وقتی کار جدی شد، از گردن خودش انداخت گردن خانواده که خودم نمیخوام ولی نمیتونم با خانواده م هم درگیر بشم!!

    علی جان! مشکل همونیه که گفتم: امان از خودخواهی!
    یکی دیگه طالب ازدواج موقت بود و گله مند که چرا فلان خانم بهش اجازه نمیده شوهرش به او هم سر بزنه، گفتم اگه خودت جای او بودی این کارو می کردی؟! صاف و پوست کنده گفت : معلومه نه!!
    تبریک عرض میکنم
    پاسخ:
    و همچنین.
    تشکر فراوان رفیق!
    بله آقای شورگشتی عزیز.
    متاسفانه دیگه فامیل هم همون فامیل قدیم نیست.
    دختر هم راضی بشه خانواده اش راضی نخواهدشد.
    این هم البته برای یه دختره خیلی سخته از حق عرفی خودش که مراسم ازدواج یا خانه مجزا یا همه اقلام و وسایل زندگی است بگذره.
    کاش میشد برگشت به زمان قدیم مثل سریالی که تو ماه رمضون نشون می داد به اسم پنج خورشید ، میرفتیم به زمان های قدیم . . .
    وقتی تو اون سریال پسره که سفر میکنه از زمان گذشته به آینده به مادرش میگه
    میرم بندر کار کنم و یه دختر خوب بگیرم و ازدواج کنم باهاش و مادرش برمی گرده
    میگه منو تنها میذاری میری؟میگه نه با اونی که قراره ازدواج کنم از بندر(آینده ها)
    بر میگردم عروست را میذارم پیشت بمونه و ازت نگهداری کنه و مونس و همدمت
    باشه و خودم میرم با خیال راحت سر کار.
    من عاشق همچین تفکری ام.اگر میشد که بشه 90% جوانان ازدواج می کردند:)
    چند سال پیش شنیدم خانمی که در یکی از حوزه ها مشغول تحصیل بودند برای تأمین این نیازشون برای مدتی صیغه چند نفر بودند، وقتی شرایط ازدواج دائم براشون فراهم شد خانواده پسر که متوجه شده بودند گله و شکایت و آبروریزی راه انداخته بودند...

    شما چطور میفرمایید ازدواج موقت، امکان ازدواج دائم برای این افراد فراهم میاره؟

    ازدواج دائم با همان فردی که با او ازدواج موقت داشته؟
    خب اگر این فرد امکان دائم رو داشت که از اول همین کار رو میکرد
    یعنی بعد از موقت و تأمین نیازها و شناختی که نسبت به خانم به دست آورده به این نتیجه رسیده که میتونه با همین فرد یک زندگی دائم رو ادامه بده؟
    پاسخ:
    بنده از شما سؤال می کنم: خواستگاری یه خانم مطلقه رفتن چه جوریه؟!
    خانم پنهان بکنه ازدواجش رو ، کار درستیه؟!
    یا طرفش اعتراض کنه چرا ازدواج داشته؟!
    هیچ کدومش درست نیست!
    اینجا هم همینه

    بدی این نیست که کسی ازدواج موقت بکنه
    بدی اینه که امروز تو جامعه داریم میبینیم: 
    بیاد بگه دوست بازی کزدم و حالا میخوام ازدواج دائم کنم، چه کنم شوهره نفهمه؟! 
    بدی اینه که عملهای ترمیم صورت بگیره!
    بدی اینه که دختریشو به گناه داده باشه!
    و چون حرمت گناه براش ریخته شده خدای نکرده ممکنه بعد ازدواج هم ادامه بده!

    ازدواج موقت همون حرمتی رو داره که دائم داره، وکسی نباید به خودش اجازه بده کسی رو به خاطر اون سرزنش کنه! 
    والبته اون هم حق مخفی کردن نداره!

    خیلی فاصله داریم با اونی که باید باشیم...

    ازدواج دائم و موقتش و پایبند بودن به مسائل شرعی، کمک میکنه به تسهیل امر ازدواج، چرا که این عرضه های بی حد و مرز از جامعه برداشته میشه
    و وقتی برداشته شد، جوان بخاطر فشار شهوت هم که باشه درصدد تهیه امکانات ازدواج برمیاد، اما با این عرضه های آزاد چنین فشار و به دنبال اون چنین حرکتی رو از او شاهد نخواهیم بود.

    ازدواج موقت میتونه زمینه ازدواج دائم اون دو رو فراهم بیاره: چون بر مبنای شرع است به اعتمادی که لازمه یه زندگی صحیحه لطمه ای وارد نمیکنه، بخاطر وابستگی حلالی که صورت گرفته امکان به توافق رسیدن برای یه زندگی دائم بین زن و شوهر موقت رو مهیا خواهد کرد.
    در این جور مواقع که مستقیم در جریان کارهای همند و علقه ای هم ایجاد شده حاضرند برای همدیگر و تشکیل زندگی دائمی از بسیاری از رسومات غلط و دست وپاگیر کوتاه بیاند. ترسشون از شروع زندگی و داشتن همسر ریخته میشه و ...

    + به شدت معتقدم هرجا مسیر صحیحی باشه و بسته بشه، مسیرهای غلط فراوانی باز خواهد شد!!
    همین کافی ست برای حقانیت متعه و توصیه به اون
    ممد آقا میفرمایید:
    اون کسی که نکاح موقت رو تشریع کرده خود خداوند حکیمه، بنابراین ایراد وارد کردن به اون به نظر کار درستی نمیاد!
    اون نمیدونه ممکنه دلبستگی ایجاد بشه؟!!
    او نمیدونه ممکنه بعضی در ورطه تنوع طلبی بیفتند؟!!

    کاملا درسته و غیر از این نیست. قصد بنده هم ایراد به این حکم حکیمانه نیست. یقینا خدا عالم به دلبستگی و تنوع طلبی برخی هست، سوال بنده برای روشن تر شدن مسئله است. الان بخشی از نیاز امثال این دختر نیازهای جنسی شون هست اما مهمترین بخشش به نظرم سامان گرفتن زندگی این افراد هست که در پناه یه مرد زندگیشون رو شروع کنند زندگی ای که نشه به دوامش امیدوار بود چطور میتونه حلال مسئله باشه؟
    اون مرد به خاطر نیاز جنسی ش جلو اومده و درکنار اون بعضی نیازهای دیگه این خانم را هم تأمین میکنه ولی به نظرم برای یک خانم این طور نباشه! الان ببینید توی همین دوستی های شوم خیابانی نگاه عموم دخترا برای ورود به رابطه شروع یک زندگی هست و پس از شکستهایی که حتما در این زمینه براشون پیش میاد به چه فازهای وحشتناک افسردگی فرو میرند. درسته بخشی از این افسردگی به خاطر شکستن حریم الهی هست ولی بخشی از اون هم به خاطر این جدایی یا شکست عشقی هست که میخورن که طرف مقابل تموم و کات میکنه! توی ازدواج موقت هم به نوعی همین شکست عشقی داره اتفاق می افته! اینطور نیست؟



    به نظرتون این گرفتار کردن اون دختر نیست؟
    پاسخ:
    این حرفیه که مرتب داریم از انگیزه ارتباطات دخترامون میگیم، که هدف ازدواج دائمه و جز این نیست!!
    کی این حرفارو گنده میکنه و تحویل ما میده؟!
    معذرت میخوام: از واژن دختران همین سرزمین نیست که با عمل ، لامپ و کمک فنر و ... خارج می کنند! خودت حدیث مفصل بخوان از این مجمل
    خودارضائی غوغا می کنه...
    چرا ندید میگیریم نیازهای جنسی دخترانمونو؟!!
    حتی خود دختره هم شاید نفهمه که اونچه اونو می کشونه به سمت مرد غزیبه نیست جز مسائل جنسی و عاطفی!!
    در ضمن این ادعا بهترین پوششه برا پنهان کردن خلافای خودشون!!! و کاستن فشارهای خانواده و جامعه.
    این خواهشها هست و قابل کتمان هم نیست و مخفی کردن اون جز به خرابتر شدن شرایط کمک نمی کنه!
    باید راه های شرعی این ارتباطات باز بشه...
    الان به نوعی دارند تو جامعه خودمون همین رو پیاده می کنیم اما غیر مشروعش رو!!
    که حرمت شکنی رو نسبت به سایر ابواب در پی داره! که سیاه دلی رو به دنبال داره ، که وجدان دردها رو به دنبال داره، که فرزندان غیرمشروع به دنبال داره و ...

    باور کنید بیشتر این دخترانی که ازدواج می کنند تا دو سه سال اول زندگی در خانه
    ای پر از امکانات و مجهز(هر چند 1واحد آپارتمانی کوچک نه خانه ای ویلایی و بزرگ)
    باز هم احساس تنهایی می کنند وقتی همسرشون سرکاره و مجبور هستن مبالغ
    و هزینه هایی رو پرداخت کنند تا با کلاس های مختلف سرگر بشن کمتر نوعروسی
    در بدو ازدواج تصمیم میگیره برداره بخاطر کمک به خرج خانه و پر کردن اوقات تنهایی
    در خانه ای سوت و کور کار در منزل بکنه...

    در سال های بعدی هم که دوران بچه داری هست با بی پولی شدید مواجه میشن.اینم اندر احوالات نو عروسان عصر حاضر

    یه چیزی از قلم افتاد اگر هم بچه دار نشن و تصمیمشون این باشه با زیاد شدن گشت و گذارو کلاسایی که خانم تشریف می بره یا بی بند و بار میشه و دیگه تو خونه بند نمیشه یا از این برنامه ها هم بعد از مدتی خسته میشه و تصمیم میگیره کار کنه و کار کردن زن و مرد هر دو با هم اون هم اوایل زندگی بعید میدونم عاقبت خوبی داشته باشه.مگر بتوننعلاقه قبلی رو به قوت خودش حفظ کنند و فرصتی برای این کار داشته باشند.و هزار اما و اگر دیگه.

    همه اینا بخاطر اینه که 1- دختر های امروزی همه چیز رو اول حاضر آماده میخوان و اهل پس انداز نیستن. 2- از مادر شوهر در حد مرگ بدشون میاد بدون یک دلیل
    3- و غیره
    شما نفرمودید الان اون افرادی که حاضر به این نوع ازدواج شدند الان چه وضعی دارند؟ راضی هستند؟
    بابت تموم شدن مدت زمان این ازدواج نگرانی و ترس ندارند؟
    الان که طعم بعضی محبتها و نعمات رو چشیدند بعدش میخوان چه کنند؟
    پاسخ:
    جمعیت عظیم مطلقه مون چه می کنند؟!

    باید بین این دو ازدواج فرقی قائل نشیم...

    آقا! بذار برن با یکی دیگه ولی حلالش کنن!

    ارتباطات خواهد بود، بذارین لااقل تحت ضابطه ای باشه...
    اگه ارتباطات طبیعی نباشه، خود ارضائی خواهد بود، در قشر مقید افسردگی خواهد بود و خودکشی و ...

    کدوم راه بهتره؟!

    بذارین مسائل جنسی دغدغه اول، بلکه تنها دغدغه جوان ما نباشه...
    بذارین به همون راحتی که در صدر اسلام ، نیازهای طبیعی جنسی خودشونو مطرح ، و برآورده می کردند الانم چنین کنند!

    فقط تأکید ما باید براین باشه حلال کنین، میخواد هر نوعش باشه: دائم یا موقت یا مجدد
    خودمونیم خاک تو سر این دخترا که همش خاله زنک بازی میکنند و این هم خبر میبرن و میارن ولی نمیتونن با این فک وا مونده یه شوهر برای دوستاشون از بین در و همساده و فامیلشون جور کنند و یه کمی هم با دوستشون صحبت کنند که به فلانی معرفیت کردم و آشنایی دادم.وقتی اومدن خواستگاریت خیلی سخت نگیر زود تر شوهر کنی...
    من موندم چرا همه دخترا همه جا زرنگ بازی در میارن اینجا گیج میزننن. روک و راس
    خداحافظ
    فرمودید
    اگر این ازدواجهای مشروع موقت و مجدد شکل بگیره ، نتیجةً قسمتی از بی بند و باری از جامعه برداشته شده و جوانان رو به سمت تشکیل زندگی خواهد کشاند!

    اینکه با این نوع ازدواج در جمع شدن بساط بی بند و باری موثر هست حرفی نیست ولی اینکه "جوانان رو به سمت تشکیل زندگی خواهد کشاند" جای سوال است که چطوری؟ و یعنی چی؟
    عموم خانوما نمیتونن فرد دیگری رو کنار خودشون و مهمتر از اون مورد محبت همسرشون ببینن. طرف نمیتونه محبت شوهر به خواهرشوهر یا مادرشوهرش رو ببینه وای از اون روز که پای زن دوم به میون بیاد!
    یه جورایی نگران مقام و موقعیتشون تو خونه و پیش شوهر هستند
    البته جسارت به خانوما نشه این رقابت تو آقایون نسبت به شغلشون هست نمیتونن رقیبی رو کنار خودشون تحمل کنند و یه جوری زیرآبش رو میزنند
    پاسخ:
    بله این از همون دست غیرتهای نابجاو مذموم در روایات ماست...
    یه بنده خدایی از همکارا از یکی از سفرهای خارجی شون تعریف میکردند که تو هواپیما بودند چند تا خانوم و یه آقا از یکی از کشورهای عربی هم مسافر همان پرواز بودند
    میبینند که موقع پذیرایی هرچیزی که مهماندار میاره این خانوما دست نمیزنند و اشاره میکنند اول اون خانومی که ردیف اول پیش اون آقا نشسته باید برداره...
    از این اوضاع تعجب میکنند بعد از پرس و جو کاشف به عمل میاد که بعله اون خانوم، بانوی اول حرمخانه اون آقا بوده و این دو سه تا خانوم دیگه زنهای بعدیِ اون آقا!!!
    انقدر عزت برای اون زن اول قائل بودند که در همه چیز، اول اون بعد بقیه! با این وضعیت به نظر میرسه شاید خانوما بهتر با این مسئله کنار بیایند،
    اما الان وضع طوریست که خانوم اول فکر میکنه دومی که بیاد دیگه بعد مدتی این بنده خدا از چشم می افته و به تاریخ میپیونده و چه بسا کار به جایی برسه که این خونه و زندگی رو ترک کنه و زندگی رو دو دستی تقدیم فرد تازه وارد کنه!
    شاید رو این حساب از اول با بروز همچین مسئله ای مخالف میشن! و میگن خودمون دستی دستی به دست خودمون زندگی مون رو سیاه نکنیم
    گاهی بعضی جاها که میریم (از منزل بستگان) وقتی خانوما گلایه میکنند از نداری شوهرشون، با هزار ترس و لرز میگم اگه بخواید یه راه نشونتون میدم تضمینی!

    کنجکاو میشن بدونن!

    اون روایت رو براشون میگم که طرف رفت نزد پیامبر گفت فقیرم راهی نشونم بدید پیامبر فرمودند برو زن بگیر! حالا ما باشیم تعجب میکنیم که بابا من میگم فقیرم شما میگید برو زن بگیر؟ این دیگه چه مدلشه؟) طرف میره زن میگره اما اوضاعش خوب نمیشه. دوباره میاد نزد پیامبر که چه کنم؟ حضرت میفرمایند برو زن بگیر. (ما بودیم (حالا ذوقش بماند) میگفتیم آقا یه بار گرفتم جواب نداد، دومی رو کجای دلم بذارم؟) اما طرف رفت دوباره زن گرفت اوضاع خوب نشد تا چهارمین زن. چهارتا زن که گرفت تا اوضاعش روبه راه شد!
    دیگه نتیجه گیری پند این ماجرا رو از ترس لنگه کفش به خودشون واگذار میکنم :)
    فرمودید
    یکی دیگه طالب ازدواج موقت بود و گله مند که چرا فلان خانم بهش اجازه نمیده شوهرش به او هم سر بزنه، گفتم اگه خودت جای او بودی این کارو می کردی؟! صاف و پوست کنده گفت : معلومه نه!!

    این یعنی یک خانوم، زندگی و پناه ثابت، دائمی و انحصاری میخواد، حتی همون خانومی که تا دیروز حاضر بوده هووی یکی بشه و از اینکه اون خانوم به این کار راضی نبوده گله میکرده! همون خانومی که قصد خودکشی و .. داشته، کسی این سختی و تلخی دوران بی همسری رو گذرونده حاضر نیست به یکی مثل خودش در کنار همسرش پناه بده و چه بسا اگر خانوم اول رضایت داد، ورود چنین خانومی به خانواده اول باعث از هم پاشیدن زندگی قبلی بشه و عامل این از هم پاشیدن همین خانوم بشه که نتونه یکی دیگه رو تحمل کنه!

    مسئله بغرنجیه
    دوستان درست فرمودند بزرگترها نسبت به ازدواج بچه های فامیل و چه بسا فرزندان خودشون غافل شدند، نمیدونم چه واهمه ای هست که افراد از معرفی کردن جوونا به هم کنار کشیدند!
  • الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
  • یا امام رضا کمکمون کن، کمک دوستام ف کمک من...
    واهمه نیست جناب تبسم.فقط باید از خودمون شروع کنیم.مثلا الان خودت.

    برو بگرد (با خودت فکر کن) ببین کی قصد ازدواج داره تو پسرایی که آشنا اند
    اگر شغل و در آمد داشت هر چند اندک ، یا خانواده اش(پدر و مادرش)پولدارن
    برو مطرح کن قضیه رو که من دختری سراغ دارم دوست خودم و دختر خوبیه
    بهشون آدرس دوستت را و یا شماره منزلشون بده(اگر اعتماد داری بهشون)
    آدرس یا تلفن رو به بزرگتر بده.اون وقت بزرگتر ها خودشون زنگ می زنند و...

    این همه فلسفه بافتید با هم دیگه و چه و چه و چه که چی بشه واقعا هان؟!
    این کارا رو دو سه بار بکن مطمئن باش به نتیجه میرسی و سبب خیر میشی.

    -------------------------------------------------------------------------------------
    اما در باره اینکه چرا پدر و مادرا برای وصلت بچه هاشون قدم جلو نمی گذارند :
    یکی همان خرج و مخارج کلان عروسی و اقلام برای تشکیل زندگی فرزندشان
    یکی مثلا این که دختر قبول نمیکنه سبکتر مراسم بگیره یا از این چیز ها بگذره
    یا مثلا اگر هم دختر خودش بخواد از این مراسم و خرج ها بگذره یا کوتاه بیاد باز
    خانواده و اطرافیان ول کن نیستند... !
    یکی دیگر از مسائل این هست که حرف دهن مردم نمیذاره ... .

    البته از این نباید بگذریم که عمده مشکل/ریشه مشکلات جوانان کارو کارو کاره
    وقتی استخدامی برداشته میشه و ثبات شغلی وجود نداره و بعد با کوچکترین
    و ساده ترین بهانه هر کسی از کارش بیکار میشه و سوء مدیریت بالا ترین تاثیر
    خودش رو روی کارکنان و کارگران میذاره و وقتی تعدیل نیرو بخاطر تحریم، راحت
    با تعداد بالا صورت میگیره و گرانی هم راه خودش رو گرفته و داره میره نمیشه.


    من از همین جا پیشنهاد میدم برای اینکه روی کار نمیشه حساب کرد در ایران،
    شما عزیزان میتونید از طریق پرداخت بیمه آتیه عمر از سن 18 سالگی تا 10 یا
    15 یا 20 سال به محض رسیدن به این مقادیر گفته شده بازنشسته شده و بعد
    با خیال راحت که هر ماه حقوقی دارید بروید ازدواج کنید هر چند اواخر جوانی یا
    میانسالی خواهد بود اما جلوی ضرر را از هر کجا بگیری منفعته.

    علی آقا!
    اون دوست خودم رو از کجا آوردی؟!
    نه واقعا یه نیگا به ما بنداز!
    اون دوست رو از کجا آوردی؟
    آخه دوست؟!!!!

    آها! شما کلی گفتید بله؟

    ضمنا اونقدرها هم نادون نیستیم، همچین کاری رو داریم انجام میدیم، والبته میدونیم چطور مسئله رو با خانواده ها و طرف مطرح کنیم

    مقدمات طرح همسان گزینی رو تو مجموعه خودمون کلید زدیم تا ببینم به امید خدا چطور پیش میره

    فعلا تو قوطی عطاری ما فرد متناسب با این خانوم پیدا نشده که معرفی کنیم! پیدا شد چشم...
  • خادم الحسین
  • وای که چقدر هواشو کردم
    :)
    بحث بالا بحث خوبی نیس چون از اکثر ما کاری بر نمیاد!فقط همین قدر بگم که بقول عزیزی"حلال باشه،هزار باشه!"
    ازدواج موقت و دائم اگه از تعادل خارج بشه و افراد برن تو کار عشق و کشک و سایر لبنیات هر دو مزخرف هستن.عشق زن به شوهرش باعث غیرتش میشه(غیرتی که کفر زنونه س) و باعث عدم ازدواج مجدد مرد(دائم یا موقت) خواهد بود.الان عصر سلطان زنان بر مردانه کلا.زنی که باید اداره بشه داره بوسیله ی آلودگی مرد به عشق،مردو اداره میکنه و این فاجعه س.
    پاسخ:
    یه تبلیغ و متعاقب اون یه حرکت اساسی میخواد برای زنده کردن ازدواجهای مشروع متروک! و چون در این جماعت همچین همتهایی دیده نمیشه پس کلی نمیشه امیدوار به تغییر و تحول باشیم. جزئی بله و خوب اون هم کافی نیست...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی