فقط یه چیز ...
دم به ساعت زنگ و پیامک و ...
حرفشم فقط یه چیز بود:
خسته شدم حاج آقا!
دیگه طاقتم طاق شده!
هیچ انگیزه ای برا زندگی ندارم!
خدا میدونه اگه بختم وابشه دیگه هیچی نمی خوام!!!
برام دعا کنین!
دیشب قصد خودکشی و ...
ما هم که دل رحم !!
هی نصیحت و سفارش و امیدواری دادن و آه کشیدن و گریه و دعا و ...
زد و اتفاقا! براش خواستگار اومد!
این بنده خدام گرفت به دعای ما !!!
و تشکر پشت تشکر !
چند وقتی خبری ازش نبود!
یه وقت دوباره زنگ زد و آه و ناله ش بلند
حاج آقا! خسته شدم از این زندگی !!
دیگه به اینجام رسیده!!
نمیدونی چی دارم می کشم!
فقط یه خواسته از خدای بالاسر دارم:
طلاق !!!
برام دعا کنین!
منم که اهل دل شکستن نبوده و نیستم! از ته دل دعا کردم:
گفتم: اللهم اشف المرضی : خدایا! مریضا رو شفا بده!
گفت چرا بد و بیراه میگین؟!
گفتم: آدم درست و حسابی! یه کم حرفای قبل و بعد خودتو کنار هم بذار ببین خودت به دعای من آمین نمیگی ؟!!!
هرکسی تو هر موقعیتی که هست می بایست خودشو و خواسته هاشو با شرایطش تطبیق بده!
تا وقتی موقعیت ازدواج فراهم نیس، سعی کنه با پرداختن به امور معنوی ، با قبولی مسئولیت های اجتماعی فرهنگی ،با کلاس های متعدد هنری و مهارتی ، با تفریحات سالم ، هم از فرصت خودش بهره ببره! و هم از فشارهای روحی جسمی بکاهه!
و وقتی ازدواج کرد و به زندگی افتاد با چنگ و دندون از کیان خانواده ش محافظت کنه ، و کمر موانع رو یکی بعد از یکی بشکنه!
وگرنه دنیا هر روشو که نیگا کنی بی مشکل نیست! و فقط و فقط نوع مشکل هاست که عوض میشه!!
پس تنها چیزی که تو نیاز داری اینه که هنر کنار آمدن با مشکلات رو کسب کنی و بکار گیری! همین و بس!
و گوشی رو قطع کردم!
+ من که حسّم نمیاد اما شما دعاش کنین!!