دروغگـــــــــو! ... آره با توام ، بخیــــــــل!
حضرت صادق (ع ) فرمود:
امیرالمؤ منین علیه السلام براى مردى پنج بار شتر خرما فرستاد و او شخصى آبرومند بود که جز از على علیه السلام از دیگرى درخواست و سؤ الى نمی کرد.
یک نفر خدمت حضرت بود گفت:
یا على! آن مرد از شما تقاضائى نکرد ( پس چرا کمکش می کنید؟ ) و هم از پنج بار شتر یک بار او را کفایت می نمود ( چرا اینقدر؟ )
ایشان فرمودند:
لا کثر الله فى المؤ منین مثلک ، خدا مثل تو را در میان مؤ منین زیاد نکند! من مى بخشم و تو بخل میکنى؟!
اگر به کسى کمک کنم بعد از آنکه سؤال نماید در این صورت آنچه به او داده ام قیمت همان آبرویی ست که ریخته!!! و سبب آبرو ریزى او من شده ام ! در صورتى که رویش را فقط در موقع عبادت و پرستش به پیشگاه خداوند بر زمین میگذارد (و آبرومند است. )
هر کس چنین کارى با برادر مسلمان خود بنماید با توجه به احتیاج طرف و موقعیت داشتن او جهت دستگیرى ؛ به خداى خویش دروغ گفته! زیرا براى همان برادر دینى خود درخواست بهشت میکند ولى از کمک مختصرى به مال بى ارزش دنیا مضایقه می نماید!!
چنانچه بسیار اتفاق مى افتد بنده مؤ من در دعاى خود میگوید:
الهم اغفر للمؤ منین والمؤ منات ، وقتى طلب مغفرت براى برادر خویش نماید یعنى براى او بهشت را درخواست میکند چنین شخصى دروغ میگوید که در زبان بهشت را میخواهد ولى در عمل از مال بى ارزشى مضایقه دارد! و کردار او مطابقت با گفتارش ندارد!
منبع:
داستانها و پندها جلد 1
مصطفى زمانى وجدانى