ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

سخنران :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سخنران» ثبت شده است

اعتراض

شنبه, ۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۰۵ ب.ظ

همون اول منبر صداشو بلند کرد:

حاج آقا کمتر صحبت کنین، به کار و بارمونم برسیم!!

گفتم: حالا مثلاً روزی چند ساعت کار می کنین؟!

خواست حسابی مجابمون کنه ، گفت: 

از هفت صبح تا هفت شب!!

_ یعنی شما دوازده ساعت کار می کنین؟!

- بله

_ خیلی بی انصافین؟!

- ( با تعجب ) چرا؟!

_ شما روزی دوازده ساعت کار می کنین ، حالا اگه ما بخوایم روزی 45 دقیقه کار کنیم، حرف دارین؟!

برا چند ثانیه قفل کرد اصلا!!


شادی اموات صلوات

زن-زنی !!!

دوشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۳۴ ق.ظ

دیشب یادواره شهدا ...

یکی از روستاهای نیشابور ...

چند هزار میهمان ...

مردا همکف ...

زنها فوقانی ...

مسجد جای سوزن انداختن نیست ...

سخنران مدعوّ از تهران ...

تعریف و تمجید مجری ( حجة الاسلام دکتر... کارشناسِ... ریاستِ... عضوِ... )

آقا در محل که مستقر شد سر و صدای خانما خیلی اذیتش می کرد انگار !!!

خانما ساکت ...

اگه اینا حرف بزنن من حرف نمی زنم ...

از تهران بلند شدم اومدم که ...

_ آخر سر جمله ای گفت که من از خجالت عرق کردم  _

خانما! میگن حسینیه دارند شام میدن !!!!


+ به خدا بعضی حقشون نیست این همه بلندشون کنن !!!