راز این سخن پیامبر ( که فرمود: شَیَّبَتنِی سُورَةُ هُود - سوره هود مرا پیر کرد!!! ) در چیست؟!
در حدیث معروفى مى خوانیم که پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود:
شیبتنى سورة هود: سوره هود مرا پیر کرد!!
راز این سخن چیست؟!
از ابن عباس در تفسیر این حدیث چـنین نقل شده که:
ما نزل على رسول الله (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آیة کان اشد علیه و لا اشق من آیة « فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ - آیه 112 این سوره -
هیچ آیه اى بر پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) شدیدتر و دشوارتر از آیه فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ... - آیه 112 هود - نازل نشده است !!
در روایت دیـگـرى مى خوانیم :
هنـگـامى که آیه فوق نازل شد پـیامبر فرمود: ( شمروا، شمروا، فما رُئِى ضاحکا: دامن به کمر بزنید!! دامن به کمر بزنید!! (که وقت کار و تلاش است ) و از آن پس پیامبر هرگز خندان دیده نشد!! ).
دلیل آن هم روشن است ، زیرا چـهار دستور مهم در این آیه وجود دارد که هر کدام بار سنگینى بر دوش انسان مى گذارد.
از همه مهمتر، فرمان به استقامت است ( استقامت که از ماده قیام گرفته شده از این نظر که انسان در حال قیام بر کار و تلاش خود تسلط بیشترى دارد، استقامت که به معنى طلب قیام است یعنى در خود آنچنان حالتى ایجاد کن که سستى در تو راه نیابد، چه فرمان سخت و سنگینى ( فَاسْتَقِمْ )
استقامت در راه تبلیغ و ارشاد کن ، استقامت در طریق مبارزه و پیکار کن ، استقامت در انجام وظائف الهى و پیاده کردن تعلیمات قرآن کن .
همیشه بدست آوردن پـیروزی ها کار نسبتا آسانى است ، اما نـگه داشتن آن بسیار مشکل آنهم در جامعه اى آنـچـنان عقب افتاده و دور از عقل و دانش در برابر مردمى لجوج و سرسخت ، و در میان دشمنانى انبوه و مصمم ، و در طریق ساختن جامعه اى سالم و سر بلند و با ایمان و پیشتاز، استقامت در این راه کار ساده اى نبوده است .
دستور دیگر اینکه این استقامت باید تنها انگیزه الهى داشته باشد و هر گونه وسوسه شیطانى از آن دور بماند، یعنى بدست آوردن بزرگترین قدرتهاى سیاسى و اجتماعى ، آن هم براى خدا! ( کَمَا أُمِرْتَ )
سوم : مسأله رهبرى کسانى است که به راه حق برگشتند و آنها را هم به استقامت واداشتن ( وَمَنْ تَابَ مَعَکَ )
چـهارم : مبارزه را در مسیر حق و عدالت ، رهبرى نمودن و جلوگیرى از هر گونه تجاوز و طغیان .
زیرا بسیار شده است که افرادى در راه رسیدن به هدف نهایت استقامت را به خرج مى دهند اما رعایت عدالت براى آنها ممکن نیست و غالبا گرفتار طغیان و تجاوز از حد مى شوند ( وَلَا تَطْغَوْا )
آرى مجموع این جهات دست به دست هم داد و پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را آنـچـنان در زیر بار مسئولیت فرو برد که حتى مجال لبخند زدن را از او گرفت!! و او را پیر کرد!!
و به هر حال این تنها دستورى براى دیروز نبود بلکه براى امروز و فردا فرداهاى دیگر نیز هست .
امروز هم مسئولیت مهم ما مسلمانان و مخصوصا رهبران اسلامى در این چهار جمله خلاصه مى شود: استقامت - اخلاص - رهبرى مؤمنان (ایجادهمبستگی) - و عدم طغیان و تجاوز.
و بدون به کار بستن این اصول ، پـیروزى بر دشمنانى که از هر سو از داخل و خارج ما را احاطه کرده اند و از تمام وسائل فرهنگى و سیاسى و اقتصادى و اجتماعى و نظامى بر ضد ما بهره گیرى مى کنند امکان پذیر نمى باشد.
و از این روست که امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
کسى که این سوره را بنویسد و با خود داشته باشد، خداوند نیروى فوق العاده اى به او خواهد داد! و کسى که آن را به همراه داشته باشد و با دشمن بجنگد بر او پیروز و غالب مى شود! تا آنجا که هر کس او را ببیند از او مى ترسد!!!
گـر چـه افراد ظاهر بین و راحت طلب از اینگونه احادیث چنین برداشت مى کنند که فقط بودن خط و نقش قرآن با انسان براى رسیدن به این هدفها کافى است ، ولى روشن است که منظور از داشتن اینها با خود آن است که همـچـون یک دستورالعمل و برنامه زندگى همراه داشته باشد، پیوسته این برنامه را بخواند و مو به مو اجرا کند، و مسلما چنین کار آنهمه آثار را نیز خواهد داشت.
برگرفته از:
تفسیر نمونه (آغاز سوره هود و ذیل آیه)