انسان می بایست تا میتونه صادق باشه، یعنی درون و برونش یکی باشه!
این رو هیچ کسی حرفی درش نداره.
حالا اگه اومد و ظاهر و باطن فرد متفاوت بود...
صداقت میگه باید یکیشون کنی!!
اما مهم اینه : کدام رو باید اصل قرار بدیم؟!
هستن میگن :
ما که باطنمون خرابه، پس چه دلیلی داره ظاهرمونو مراعات کنیم؟!
و می زنن اصطلاحا به سیم آخر و میگن:
یا زنگی زنگ یا رومی روم!
در حالی که دو مطلوب وجود داره:
1 - باطن خوب
2 - ظاهر خوب
اگه یکیش نشد، آیا قید دیگری رو هم باید زد؟!
در مباحث فقهی یه عنوان فاسق داریم و یه عنوان متظاهر به فسق ، اینها با هم فرق دارند و روش برخورد با اونها هم فرق داره!
اونی که از خود فسق بدتره ، تظاهر به فسقه !!
حتی اهل جزیه ( اهل کتاب) که در مملکت اسلامی زندگی می کنند ملزم هستند حلال و حرام اسلامی رو در ظاهر امر مراعات کنند!
پس ظاهر بدون هیچ عذرتراشی باید نیک و زیبا باشد، و متعاقب اون تمام تلاش رو هم باید مبذول داشت که باطن نیز آراسته و نیکو گردد.
و این بالاترین درجه ایمان است که دسترسی بدان به راحتی البته امکان پذیر نخواهد بود.
قال (ص) إن أعلى منازل الإیمان درجة واحدة من بلغ إلیها فقد فاز و ظفر و هو أن ینتهى سریرته فی الصلاح إلى أن لا یبالی بها إذا ظهرت و لا یخاف عقابها إذا سترت - مجموعه ورام ج 2 ص 117 -
نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند:
بالاترین درجه ایمان ، درجه ی تکی ست. کسی که بدان رسد براستی به رستگاری و پیروزی دست یافته است و اون اینکه باطنش در درستی به حدی برسد که از ظاهر شدنش ترسی نداشته باشد! و اگر پنهان بماند، از عذاب الهی ترسی نداشته باشد!
+ از تأثیر زشت و زیبایی ظاهر و باطن بر یکدیگر هم که غافل نیستیم!!!
ظاهر خوب به مرور زمان بر باطن فرد تأثیر مثبت خودش رو خواهد گذاشت. و برعکس ظاهر خراب، اثرات نامطلوب خودش رو بر باطن او.
پس مباد که به بهانه خرابی باطن، از زیبایی ظاهر غفلت ورزیم...
موفق باشید.
بعدا نوشت:
yafatemehzahra348@gmail.com