مکه نه، کربلا آری! چرا؟!
یکی از معلمین مدرسه :
برام سؤاله چطور بزرگان ما مکه رو بخاطر کشتارها و اهانتهایی که شد تحریم کردند و کربلا را اما تشویق؟! با اینکه اینجا هم ریسکش بالاست و هر آن احتمال انفجار و مرگ و میر و اسارت و اهانت و غیره میره؟!
بله یکی از احکام مسلّم اسلامی این است که هر جا حکمی ضرری و خطری شد، عنوانی ثانوی به خود خواهد گرفت و حکم تغییر خواهد کرد:
روزه ی واجب آنجا که ضرری و خطری باشد گرفتنش حرام است، و اگر هم بگیرد کفایت نمی کند و قضایش را باید مجدد گرفت!
حج ضرری و خطری در مراحلی فرد را از عنوان استطاعت خارج می سازد!
نماز که در اهمیت چیزی به پای آن نمی رسد، اگر ضرری گردید، باید به جوری اتیان شود که ضرر را از فرد دور سازد! مثلا اگر ایستاده برایش مضرّ است بایستی نشسته بجا آورد! همچنین نماز خواندن در اماکن خطرخیز - مثل زیر سقف در حال ریزش - رنگ حرمت به خودش می گیرد!
اما زیارت امام حسین علیه السلام را از استثناءات این مسأله میشود برشمرد:
عن معاویة بن وهب، عن أبی عبدالله علیه السلام قال: قال لی:
یا معاویة لا تدع زیارة قبر الحسین علیه السلام لخوف فان من ترکه رأى من الحسرة ما یتمنى أن قبره کان عنده... - بحارالانوار ج 98 ص 9 -
امام صادق(ع) به معاویة بن وهب: ای معاویة! زیارت قبر حسین(ع) را بخاطر ترس مبادا رها کنی! که حسرت و افسوس خواهد بود...
اما نکته این استثناء چیست؟!
من آن چیزی میدانم که روایت ذیل اشاره بدان دارد:
عن علی بن الحکم یرفعه إلى أبی عبدالله علیه السلام قال:
إذا زرت أبا عبد الله علیه السلام فزره وأنت حزین مکروب شعث مغبر جایع عطشان، فان الحسین علیه السلام قتل حزینا " مکروبا " شعثا " مغبرا "جائعا " عطشانا "، واسأله الحوائج وانصرف عنه ولا تتخذه وطنا - بحارالانوار ج 98 ص 140 -
که « زائر ابی عبدالله (ع) باید با اندوه و غم و حالتی ژولیده و غبارآلود به زیارت ایشان در آید! »
آنچه مورد استناد من است ادامه روایت است که می فرماید:
« چون امام حسین(ع) اینچنین غمگین و ژولیده و غبارآلود بود!!! »
پس در واقع هدف این است که زائر با حضور در کربلا مثل تعزیه خوان ها شبیه حضرت را درآورد!
هدف این است که زائر با آمدن به این سرزمین مقدس پایش را همانجا بگذارد که امامش گذاشته است!
و با همان وضع و حالتی ظاهر بشود که امامش ظاهر شده است!
و خلاصه می خواهد از زائر حسین(ع) حسینی دیگر بسازد!
و این است یکی از رموز ثواب های عظیمی که برای زیارت حرم ایشان در روایات ما بدان بشارت داده شده است!
و وقتی چنین شد، بنده از شما می پرسم:
آیا امام حسین(ع) می دانست با آمدن به کربلا خویش و خویشانش را به دست نیزه و شمشیر دشمن میسپرد؟! یا نمی دانست؟!
ما به دلایل فراوان معتقدیم که بله می دانست، اما خطر کرد بخاطر امر مهمتری که در بین بود!
واین خطر پذیری همان درس مهمی ست که زائر ابی عبدالله(ع) باید از زیارت کربلای او بیاموزد و در زندگی بکار گیرد!
و مگر می شود برای خود زیارتی که قرار است چنین عائدیی نصیب او بکند، این اصل مهم نادیده گرفته شود؟!
بنده قمه زنی را بشخصه قبول ندارم، اما از دلایل موافقان آن - که کم هم نیستند - یکی می تواند همین باشد که پیرو حسین(ع) با این نمایش می خواهد به جهانیان و خیل دشمنانی که او را احاطه کرده اند، اعلام بدارد از خون و شمشیر هیچ واهمه و ترسی به دل راه نمی دهد و هر آن و هر لحظه آماده فداکاری و جان فشانی ست و اینچنین از شکل گیری بسیاری از توطئه ها بر علیه خود و مکتبش ممانعت به عمل آورد.
و من سخنم این است وقتی می شود به روشی صحیح به این مقصود مهم رسید، چرا باید از راهی رفت که زبان معاندین را بر علیه ما باز نماید؟!
حرم امام حسین(ع) میعادگاه شیعه ست و محلی برای نمایش اقتدار و شکوه پیروان اهل بیت! بخصوص در ایام اربعین که طبق روایات یکی از نشانه های انسان مؤمن به شمار می آید!
و پس هیچ چیز نمی تواند و نباید از شکوه و عظمت آن بکاهد حتی احتمال وجود خطرات جانی! آنچنانی که در دوران حکومت بنی امیه و مخصوصا متوکل علی رغم خطرات اینچنینی ائمه اطهار علیهم السلام مانع که نه، مشوق این حرکت بودند.
+ قیاس این دو مع الفارق است! آنجا مشکلات از ناحیه خود حکومت است؛ و اینجا تحمیل شده بر علیه حکومت!
حضور در آنجا تقویت سیاسی و اقتصادی حکومتی ست که دارد به زبان و عمل ابراز دشمنی می نماید؛ و اینجا تقویت حکومتی ست موافق!
سربلند باشید.