بگو علی چه کند؟!! ( روضه برا اونا که از عزاداری جا موندن! )
يكشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۳۷ ب.ظ
آن شب که ابو تراب با قلب حزین
بسپرد تن اُمّ ابیها به زمین
دانی که چرا خاک ز دستش بتکاند؟!
یعنی که تمام هستی ام بود همین !!!
فاطمه جان! چطور علی دلش بیاد رو بدنت خاک بریزه ؟!!
ای خاک ! مدارا کن ، با این بدن خسته
اُمّ الحسنین آمد ، با پهلوی بشکسته
ای ماه ! متاب امشب ، بر انجمن خوبان
چون ماه علی امشب ، در خاک شود پنهان
بدن فاطمه ش رو دفن کرد ؛ تموم غم های عالم اومد رو دل علی نشست!
فاطمه جون! کنار قبرت میام دلم آروم نمی گیره! خونه میرم ، بچه ها بهونه ی مادر می گیرند!
بگو علی چه کند؟!!
ای مرهم غمهای من!
ای نوگل رعنای من !
خیز و ببین غوغا شده
دیگر علی تنها شده !
من ماندم و یک کوه غم
زهرای من ! زهرای من !
گلچین احمدی (با تصرف)