ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

مردم :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مردم» ثبت شده است

اظهار نظری جالب در خصوص حرم اهل بیت(ع)

جمعه, ۱۷ دی ۱۳۹۵، ۰۷:۱۵ ب.ظ

«المستنصر بالله» سی و ششمین خلیفه عباسی (متوفای سال 623) روزی از بغداد مرکز خلافت خویش برای دیداری رسمی از شهر سامراء به همراه وزراء و رجال کشوری به این شهر وارد شد.

او برای دیدن حرم مطهر امام عسکری علیه السلام و دیدار با مردم به آنجا رفت.

حرمی دید بسیار مجلل و آبرومند، زائرین عاشق فوج فوج با کمال خضوع وارد می شدند و در نهایت ادب در برابر قبر امام علیه السلام ایستاده، زیارت کرده و عرض ادب می نمودند و با چشم های پر از اشک و دل های مملو از عشق و محبت، آن جا را ترک می کردند.

المستنصر پس از انجام مراسم احترام و زیارت امام عسکری علیه السلام از حرم بیرون رفته و به سمت آرامگاه خاندان و پدرانش که در نزدیکی حرم مطهر واقع شده بود روان گردید. 

او از مشاهده قبرهای ویران اجدادش که در اثر حوادث و تابش آفتاب و وزش باد و باران به مخروبه ای بدل گشته و محل زندگی حیوانات شده بود! ناراحت شده و متأثر گردید! او با چشم خود می دید که حتی یک نفر هم به زیارت آنان نمی رود. 

در این حال یکی از وزرای متملق به او گفت: 

ای خلیفه مسلمین! تا کی به این ننگ و عار صبر می کنید؟! 

این ها قبور پدران توست که در دوران زندگی خود نسل اندر نسل، زمامداران و حاکمان مطلق ممالک اسلامی بودند! خزینه های پر از ثروت داشتند! و حکومت در اختیار شما و اجداد شما بوده است. 

اینک قبور آن هاست که ویران شده و مورد توجه مردم نیست. آرامگاه آنان فرشی ندارد، گرد و خاک و کثافات حیوانات روی قبرها را پوشانده! فردی به زیارت آنان نمی رود و کسی یاد آنان نمی کند!

اما قبور فرزندان علی علیه السلام چنانکه دیدید با پرده های زینتی، قندیل های طلایی، فرش های عالی و انواع زینت ها آرایش یافته است و مردم دسته دسته به زیارت آنان می شتابند؛ این در حالی است که آنان نه حکومتی داشتند و نه ثروت و خزینه ای! 

دردوران زندگی یا در تبعید بوده اند یا در زندان و همیشه رقبایی خطرناک برای خلافت شما به شمار می آمده اند. 

ای خلیفه مسلمین! بر این وضع دل خراش تا کی صبر خواهید کرد؟!


المستنصر پس از شنیدن سخنان وزیر سر به زیر افکند. در فکر عمیقی فرو رفت و بعد از لحظاتی رمز این معما را با صدایی نیمه لرزان چنین بیان کرد: 

«هذا امر سماوی لایحصل باجتهادنا، ولو حملنا الناس علی ذلک ما قبلوه 

این [دو منظره متفاوت] یک امر آسمانی است و با تلاش ما حاصل نمی شود و اگر مردم را [به اجبار] بر آن وادار کنیم از ما نمی پذیرند.» 


او سپس ادامه داد: 

ما آنچه توانسته ایم نسبت به قبور پدرانمان انجام داده ایم، اما دل های مردم تحت تسلط ما نیست. ما هرچه تلاش کردیم تا مردم به زیارت قبور فرزندان علی علیه السلام نروند و به زیارت اینجا بیایند تأثیری نکرد و آنان با عشقی وصف ناپذیر به مزار امامان خویش می شتابند و به تهدید و ارعاب و تطمیع ما هیچ گونه توجهی ندارند!!


منبع: مجله مبلفان شماره 30، از کشف الغمة ج 2 ص 519 -