ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

نفس :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نفس» ثبت شده است

عشقــــــــــولانه

دوشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۱۳ ب.ظ

در آغوشم آرام که می خوابی ...

تنفس دلچسب ترین است !

که در هر مرتبه، تو را از نو لمس می کنم !!!

نفَس

يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۱ ب.ظ

تصدّق هم می رفتیم

لب انداخت پنج من!

به خانمی رساندم که دریاب

گفت: 

عزیزم! تو هم نفسم هستی!

گفت: 

نفس یعنی چه؟!

گفت: 

نباشی نیستم!

لبخندی زد که نگو!!!

اتاق ترک ...

سه شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۱۵ ب.ظ

با تو جز به خوبی تا نکرده بودم

و تو جز به بدی جوابم ندادی

آنها که می شناختند گفتند دشمن ترینی

جدی ات نگرفتم 

تا آن گاه که بر سینه ام نشسته ات دیدم

خواهم شکست تو را در میان آینه ها امشب

خواهم شکست تو را امشب...


متعاقب این پست:

التمــــــاس دعـــا

به خودم می گویم: 

نکند تا امروز که فکر می کردی اطرافت پر است از دوست، چنین نبوده باشد؟!

نکند غریبی بوده ای که دوره ات کرده اند به آسیب؟!

نکند تنها دوست تو همان بود که کلامش به مذاقت تلخ آمد؟!

نکند همه کسانی که به بهترین القاب صدایت می زنند، نیستند جز دشمن یا در حکم آن؟!

در شفیق بودن رفقای وبلاگی ام شکی ندارم...

از اینها که احتمال تخریب و تضعیف، به انگیزه های حسادت و رقابت و غیره منتفی ست

کامنت های شما حاوی این پیام بود:

حاجی! تقلایت برای توجیه ناراحتی ، تقلا برای خروجت از اتهام است!

حاجی! گویی نگویی گرفتار نامی!!


شاید واقع امر چنین باشد بی آنکه خود توجهی بدان داشته باشم...


منی که نسخه برای دیگران می نویسم، برای خودم بایست کاری می کردم ... و کردم


آری دوستان! از امروز آخدا وب مهربانی برای من حکم اطاق ترک را خواهد داشت...

کاری به دنیای بیرون ندارم، اما اینجا از همه دوستانی که لطف می کنند و کامنت میگذارند، عاجزانه استدعا دارم از این به بعد و به صورت مرتب کامکنتهای روزانه شون رو با این عنوان شروع بفرمایند:

« ممّدآقا! سلام »

آنقدر این رو تکرار کنید که تا اسم ممدآقایی رو از گوشه کنار شنیدم، ناخودآگاه صورت بچرخانم که : بله بفرمائید.

آنقدر که هر کسی به بیان وارد شد و از ممدآقای بیان پرسید بگویند: شورگشتی

پس با اجازه دوستان، من بعد اگر خطاب دیگری غیر از این باشد، توسط مدیر سایت حذف خواهد گردید...

ممنون از همراهیتون

امضا: ممّدآقا


+ ان شاءالله که این پست، خود به دستور هوا نبوده نباشد!!!