ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

احکام :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۹۹ مطلب با موضوع «احکام» ثبت شده است

انعکاس حرمـت « فاطمـــــه » در احکـام!

شنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۳۳ ب.ظ

احترام نام فاطمه علیها السلام :

احترام حضرت فاطمه علیها السلام و قداست آن بانوی بزرگوار، برای همه مسلمانان بدیهی و مسلم است

سکونی می گوید: خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم، در حالی که غمگین بودم! آن حضرت به من فرمودند: ای سکونی! چرا غمگین هستی؟ عرض کردم: خداوند به من دختری داده است!! . فرمودند: ای سکونی! سنگینی آن دختر بر زمین است و روزی اش با خدا و عمرش جداگانه! سپس فرمودند: چه نامی برای او انتخاب کرده ای؟ عرض کردم: فاطمه .

فرمودند: آه، آه، آه . و دست خود را بر پیشانی نهادند و آنگاه فرمودند:

«اذا سمیتها فاطمة فلا تسبها و لاتلعنها ولا تضربها - وسائل الشیعه، ج 15، ص 200 - اگر نام او را فاطمه نهادی، به او بد مگو! و لعن مکن! و او را مزن!!»

چند مسئله:
1 . برای فرد بی وضو حرام است که نام خداوند متعال را مس نماید و همچنین است بنا بر احتیاط واجب مس اسامی مبارک پیغمبر صلی الله علیه و آله و ائمه و حضرت زهرا علیها السلام - توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 199، مسئله 319; آیات عظام فاضل، سیستانی، تبریزی، زنجانی: بهتر آن است که اسم مبارک پیامبر و ائمه معصومین و حضرت زهرا علیها السلام را مس ننماید . آیت الله مکارم: مس اسم مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه هدی علیهم السلام و حضرت زهرا علیها السلام اگر هتک حرمت و بی احترامی باشد حرام است -

2 . یکی از محرمات بر شخص جنب، رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا - به هر لغت که باشد - و بنا بر احتیاط اسم پیامبران و امامان و حضرت زهرا است  - توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 226; آیات عظام صافی، سیستانی، بهجت -

3 . کیفر بی حرمتی:
کیفر دشنام گفتن به فاطمه علیها السلام قتل است. و بر اساس فقه اسلامی، فردی که نسبت به آن بانوی مقدس هتک حرمت کند و به فحاشی و دشنام گویی زبان بگشاید مستوجب مرگ است و باید به قتل رسانده شود .

این شدت عمل و سختگیری شاید بدین جهت باشد که حرمت و منزلت آن بانوی بزرگوار، هم پایه احترام ائمه و پیشوایان معصوم است و بازگشت به فحاشی و هتک حرمت و سب رسول الله دارد . از اینرو کسی که به آن بانوی مطهره سب کند، حکم کسی را دارد که به رسول الله صلی الله علیه و آله سب نماید و باید به قتل برسد - صدیقه طاهره، عقیقی بخشایشی، ص 203، به نقل از علامه در تحریر الاحکام و شهید در لمعه -

امام خمینی رحمه الله می فرماید: الحاق صدیقه طاهره به ائمه اطهار خالی از وجه نیست; بلی اگر دشنام به صدیقه طاهره بازگشت به سب رسول الله نماید، بدون شبهه، دشنام دهنده کشته می شود - تحریر الوسیله، ج 2، ص 477 -

امام خمینی رحمه الله طی حکمی در سال 1367 به آقای محمد هاشمی مدیر عامل صدا و سیمای جمهوری اسلامی نوشتند:

«با کمال تاسف از صدای جمهوری اسلامی مطلبی در مورد الگوی زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید . فردی که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج می گردد و دست اندرکاران آن تعزیر خواهند شد . در صورتی که ثابت شود قصد توهینی در کار بوده است بلاشک فرد توهین کننده محکوم به اعدام است . اگر بار دیگر از این گونه قضایا تکرار گردد موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید مسئولین بالای صدا و سیما خواهد شد . البته در تمامی زمینه ها قوه قضائیه اقدام می نماید» - صحیفه نور، ج 21، ص 76 -


منبع:

مجله مبلغان ش  44

ازدواجهاى حــــــــــرام!

چهارشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۳، ۰۳:۴۵ ب.ظ

مساءله 311 :
ازدواج با زنهایى که به انسان مَحْرَم هستند مثل مادر و خواهر و مادر زن حرام است .

مساءله 312 :

اگر کسى زنى را براى خود عقد نماید اگر چه با او نزدیکى نکند، مادر و مادرِ مادر آن زن و مادر پدر او، و هر چه بالا روند به آن مرد مَحْرَم مى شوند.

مساءله 313 :
اگر زنى را عقد کند و با او نزدیکى نماید، دختر و نوه دخترى و پسرى آن زن هر چه پایین آیند چه در وقت عقد باشند یا بعداً به دنیا بیایند، به آن مرد مَحرَم مى شود.

مساءله 314 :
اگر با زنى که براى خود عقد کرده نزدیکى هم نکرده باشد تا وقتى که آن زن در عقد اوست نمى تواند با دختر او ازدواج کند ( توضیح: اما اگر قبل دخول؛ زن را طلاق دهد؛ اجازه ازدواج با دختر و نوه او را دارد )

مساءله 315 :
عمّه و خاله پدر، عمّه و خاله پدرِ پدر، عمّه و خاله مادر، عمّه و خاله مادرِ مادر هر چه بالا روند به انسان محرَم هستند.

مساءله 316 :
پدر و جدّ مرد، هرچه بالا روند، پسر و نوه پسرى و دخترى او هر چه پایین آیند چه در موقع عقد باشند یا بعداً به دنیا بیایند به زن او مَحْرَم هستند.

مساءله 317 :
اگر زنى را براى خود عقد کند دائم باشد یا غیر دائم تا وقتى که آن زن در عقد اوست نمى تواند با خواهر آن زن ازدواج نماید ( توضیح: اگر خواهر بمیرد یا طلاق داده و عده طلاقش تمام شود؛ مى تواند با خواهر او ازدواج کند حتى اگر دخولى صورت گرفته باشد)

مساءله 318 :
اگر انسان قبل از آن که دختر عمه یا دخترخاله خود را بگیرد. نعوذبالله با مادر آنان ( یعنى عمه و خاله خود) زنا کند، بنابر احوط، دیگر نمى تواند با آنان ازدواج کند.

مساءله 319 :
اگر با دخترعمه یا دخترخاله خود ازدواج نماید بعد نعوذ بالله با مادرشان زنا نماید، عقد آنان اشکال ندارد ( توضیح: ولو به آنان دخول نکرده باشد)

مساءله 320 :
اگر با زنى غیر از عمه و خاله خود زنا کند، بنابراظهر، مى تواند با دختر او ازدواج نماید، ولى احتیاط ( توضیح: احتیاط مستحبى ) در عدم ازدواج است. ولى اگر زنى را عقد نماید و با او نزدیکى کند بعد با مادر او زنا کند، آن زن بر او حرام نمى شود، و همچنین است اگر پیش از آن که با او نزدیکى کند با مادر او زنا نماید.

مساءله 321 :

زن مسلمان نمى تواند با مرد غیر مسلمان ( توضیح: ولو اهل کتاب ) ازدواج ( توضیح: دائم یا موقت ) نماید.  و مرد مسلمان هم نمى تواند با زنان کافرى که اهل کتاب نیستند ازدواج ( توضیح: دائم یا موقت ) کند. ولى مرد مسلمان با زنانى که یهودى و یا نصرانى باشند، موقّتاً به صورت صیغه مى تواند ازدواج نماید( و نه دائم )

مساءله 322 :
اگر با زنى که در عدّه طلاق رجعى است زنا کند، آن زن بر او حرام ( توضیح: حرام ابدى ) مى شود. و اگر با زنى که در عدّه طلاق بائن ، یا عدّه وفات است زنا کند، بعداً ( توضیح: بعد گذشت عده ) مى تواند او را عقد نماید.

مساءله 323 :
اگر با زن بى شوهرى که در عدّه نیست ، زنا کند، بنابراظهر مکروه است که بعداً آن زن را براى خود عقد نماید، بلکه احتیاط مستحب آن است که با او ازدواج ننماید، مگر این که زن از کار خود توبه نموده باشد.

مساءله 324 :
اگر زنى را که در عدّه دیگرى است براى خود عقد کند، چنانچه مرد و زن ( هر دو) ، یا یکى از آنان بدانند که عدّه زن تمام نشده و بدانند عقد کردن زن در عدّه حرام است ، آن زن بر او حرام مى شود، اگر چه مرد بعد از عقد با آن زن نزدیکى نکرده باشد.
مساءله 325 :

اگر انسان بداند زنى شوهر دارد و با او ازدواج کند، باید از او جدا شود و بعداً هم ( توضیح: که مرد بمیرد یا از هم جدا شوند) نمى تواند او را براى خود عقد کند، مگر این که نداند زن شوهر دارد و با او هم نزدیکى نکرده باشد، که در این صورت فقط عقد باطل است ، ولى بعد از طلاق او و تمام شدن ایّام عدّه ، ازدواج با آن زن ، بنابراظهر مانعى ندارد.

مساءله 326 :
اگر مرد طواف نساء را که یکى از اعمال حج است بجا نیاورد، زنش که به واسطه مُحْرِم شدن بر او حرام شده بود حلال نمى شود.
ونیز اگر زن طواف نساء نکند، شوهرش بر او حلال نمى شود، ولى اگر طواف نساء را انجام دهند، به یکدیگر حلال مى شوند.

مساءله 327 :
مادر، خواهر، و دخترى کسى که لواط داده ، بر لواط کننده حرام است ، اگر چه لواط کننده و لواط دهنده بالغ نباشند، ولى اگر گمان کند که دخول شده ، یا شک کند که دخول شده یا نه ، بر او حرام نمى شود.


منبع:

رساله احکام بانوان
مطابق با فتاواى حضرت آیة اللّه العظمى بهجت

و توضیحات حقیر

رتبه هاى اول تا هفتم مساجــــــد جهان!

سه شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۳۸ ب.ظ

ترتیب اولویت مساجد براى نماز خواندن ازنظر ثواب بدین شرح است:


1- مسجــد الحــرام هر نماز معادل یک میلیون نماز
2- مسجد النبـى (ص)  هر نماز معادل ده هزار نماز
3- مسجد جامع کوفه -هر نماز معادل هزار نماز
4- مسجد الاقصـــى - هر نماز معادل هزار نماز
5- مسجد جامـــع هر شهر- هر نماز معادل صد نماز
6- مسجد قبیله - هر نماز معادل بیست و پنج نماز
7- مسجد بازار - هر نماز معادل دوازده نماز

و مستحب است در خانه اش هم مسجدى یعنى مکانى مهیا جهت نماز؛ قرار دهد اگرچه احکام مسجد بر آن بار نمى شود.

- العروة الوثقى -

مسجد فضایى! مسجد زیر زمینى!

سه شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۱۲ ب.ظ

مسجد فضایى:

مسأله 46 : جایز است پشت بام ساختمان یا طبقه فوقانى آن را مسجد قرار داد،بنابر این مى توان بالاى مغازه یامنزل را مسجد ساخت،یا در یک ساختمان چندطبقه یک طبقه آن را مسجد قرار داد.

( و چه بجاست در ساختمانهاى چند طبقه که از مسجد دور است؛ یک طبقه یا یک سالن آن را مسجد قرار دهند،تا ساکنان آن از ثواب نماز در مسجد محروم نباشند.)  


مسأله 47 : شخصى مى خواهد خانه مسکونى خودرا به این ترتیب وقف کند که زیر زمین و طبقه اول مسجد باشد و طبقه دوم و سوم را اجاره بدهد و مال الاجاره آن صرف مرکز نگهدارى معلولین و سالمندان شود آیا چنین وقفى صحیح است؟
جواب: ظاهر،جواز تفکیک است بین طبقات؛ وتخصیص بعض طبقات به وقف مسجد وبعضى را به وقف غیر مسجد «الوقوف على حسب ما یوقفها اهلها»
آیت الله اراکى قدس سره


مسجد زیر زمینى:

مسأله 48 : جایز است طبقه زیر زمین ساختمانى را به عنوان مسجد وقف کنند در حالى که طبقات فوقانى،خانه و مغازه و امثال اینهاست،همچنانکه مى توان در یک طبقه،برخى از اتاقها را مسجد قرار داده و این مساله تابع وقف است.


منبع:

احکام مسجد؛ مؤلف - محمد حسین فلاح زاده -

از پنج چیز اجتناب کن و گرنه خرید و فروش مکن!

دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۱۱ ب.ظ

امام صادق (ع) از آباء و اجداد طاهرینش از امیرالمؤ منین(ع) از رسول الله(ص):

خریدار و فروشنده باید از پنج خصلت اجتناب ورزد وگرنه نباید چیزى خرید و فروش کند.

1 - ربا خوارى
2 - سوگند (هر چند راست)
3 - مخفى کردن عیب کالا
4 - ستایش کالا هنگام فروش
5 - مذمت کالا هنگام خرید


منبع:

خصال ص 287

یک سر و گردن بلندتر از دیگران!

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۴۶ ب.ظ

شعار بزرگ اسلام
هر ملتى در هر عصر و زمانى براى برانگیختن عواطف و احساسات افراد خود و دعوت آنها به وظائف فردى و اجتماعى شعارى داشته است و این موضوع در دنیاى امروز به صورت گسترده ترى دیده مى شود.

مسیحیان در گذشته و امروز با نواختن صداى ناموزون ناقوس پیروان خود را به کلیسا دعوت مى کنند، ولى در اسلام براى این دعوت از شعار اذان استفاده مى شود، که به مراتب رساتر و مؤ ثرتر است.

جذابیت و کشش این شعار اسلامى به قدرى است که به قول نویسنده تفسیر المنار، بعضى از مسیحیان متعصب هنگامى که اذان اسلامى را مى شنوند، به عمق و عظمت تاثیر آن در روحیه شنوندگان اعتراف مى کنند.

سپس نامبرده نقل مى کند که در یکى از شهرهاى مصر جمعى از نصارى را دیده اند که به هنگام اذان مسلمین اجتماع کرده تا این نغمه آسمانى را بشنوند!

چه شعارى از این رساتر که با نام خداى بزرگ آغاز مى گردد و به وحدانیت و یگانگى آفریدگار جهان و گواهى به رسالت پیامبر او اوج مى گیرد و با دعوت به رستگارى و فلاح و عمل نیک و نماز و یاد خدا پایان مى پذیرد، از نام خدا الله شروع مى شود و با نام خدا ( الله ) پایان مى پذیرد، جمله ها موزون ، عبارات کوتاه ، محتویات روشن ، مضمون سازنده و آگاه کننده است .

و لذا در روایات اسلامى روى مساله اذان گفتن تاکید زیادى شده است در حدیث معروفى از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده که اذان گویان در روز رستاخیز از دیگران به اندازه یک سر و گردن بلندترند!
این بلندى در حقیقت همان بلندى مقام رهبرى و دعوت کردن دیگران به سوى خدا و به سوى عبادتى همچون نماز است .

صداى اذان که به هنگام نماز در مواقع مختلف از ماذنه شهرهاى اسلامى طنین افکن مى شود، مانند نداى آزادى و نسیم حیات بخش ‍ استقلال و عظمت گوشهاى مسلمانان راستین را نوازش مى دهد و بر جان بدخواهان رعشه و اضطراب مى افکند، و یکى از رموز بقاى اسلام است.

شاهد این گفتار اعتراف صریح یکى از رجال معروف انگلستان - گلادستون از سیاستمداران طراز اول انگلیس - است که در برابر جمعى از مسیحیان چنین اظهار مى داشت : تا هنگامى که نام محمد در ماذنه ها بلند است و کعبه پابرجا است و قرآن رهنما و پیشواى مسلمانان است امکان ندارد پایه هاى سیاست ما در سرزمینهاى اسلامى استوار و برقرار گردد!

اما بیچاره و بینوا بعضى از مسلمانان که گفته مى شود اخیرا این شعار بزرگ اسلامى را که سندى است بر ایستادگى آئین و فرهنگ آنان در برابر گذشت قرون و اعصار، از دستگاههاى فرستنده خود برداشته و بجاى آن برنامه هاى مبتذلى گذاشته اند، خداوند آنها را هدایت کند و به صفوف مسلمانان باز گرداند!!

بدیهى است همانطور که باطن اذان و محتویات آن زیبا است ، باید کارى کرد که به صورتى زیبا و صداى خوب ادا شود، نه اینکه حسن باطن به خاطر نامطلوبى ظاهر آن پایمال گردد.

- تفسیر نمونه ذیل آیه 58 مائده -


کاربردهاى اذان واقامه:

اذان واقامه به جز نمازهاى یومیه کاربردهاى دیگرى هم دارد:

مستحب است:

1- اذان در گوش راست نوزاد واقامه در گوش چپ او؛ روز تولدش یا قبل از افتادن ناف.

2- و همچنین مستحب است اذان در بیابان هاى وحشت زا.

3- و همچنین اذان در گوش کسى که چهل شب گوشت نخورده وهرکه بد خلق و خو شده و بهترست در گوش راستش باشد؛ وهمچنین حیوان چموش - العروة الوثقى فصل فى الاذان والاقامة -


معماى زن سه شوهره!!!

چهارشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۳۷ ب.ظ

 آن کدام زنى است که در یک روز از سه شوهر سه مهریه گرفته ، و در پایان روز بى شوهر است؟!!


جواب:

* زنى باردار که از شوهرش طلاق گرفته و پس از ساعتى وضع حمل کند، مهرش را به طور کامل دریافت نماید، و عده اش با وضع حمل تمام است.

*پس به نکاح شوهر دوم در آید و قبل از عروسى طلاق بگیرد و نصف مهرش را اخذ کند، و غیر مدخول بها عده ندارد.

*آنگاه شوهر کند و شوهر سوم بعد عقد بمیرد!

حد همجنس بازى در اسلام

پنجشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۴۰ ب.ظ

 لواط (همجنس بازی مردان)

مساءله 4 - اگر کسى مذکرى را وطى کند و در او دخول کند قتل او و قتل مفعول ثابت مى شود، البته این در صورتى است که هر دو بالغ و عاقل و مختار باشند، و در حکم قتل آن دو فرقى نیست در اینکه مسلمان باشند یا کافر، زن داشته باشند یا نه ، و اگر فاعل بالغ و عاقل باشد و مفعول نابالغ در صورت تحقق دخول فاعل کشته مى شود و مفعول تادیب مى گردد، و همچنین است اگر بالغ عاقل در مجنونى دخول کند که بالغ عاقل اعدام و مجنون اگر شعورى داشته باشد بوسیله حاکم بمقداریکه او مقتضى بداند تادیب مى شود. و اگر کودک با کودک چنین کند هر دو تادیب مى شوند، و اگر مجنونى با عاقل چنین کند تنها عاقل اعدام مى شود نه مجنون ، و اگر با بالغى چنین کند بالغ اعدام و کودک تادیب مى شود و اگر ذمى با مسلمان لواط کند ذمى کشته مى شود هر چند دخولى صورت نداده باشد. و اگر زمى با مسلمان لواط کند ذمى کشته مى شود هر چند دخولى صورت نداده باشد. و اگر ذمى با ذمى دیگر چنین کند بعضى گفته اند امام علیه السلام مخیر است بین اینکه خودش حد را بر آن دو جارى سازد و یا اینکه فاعل را تحویل اهل ملتش دهد تا آنها حدى که خودشان دارند بر او جارى سازند، لکن اگر نگوئیم اقوى حداقل احتیاط در این است که خودش حد را جارى کند.
مساءله 5 - در چگونگى اعدام لواط کننده و لواط دهنده حاکم مخیر است بین اینکه گردنش را با شمشیر بزند، و یا از کوه یا هر مکان بلند با دست و پاى بسته پرتابش کند، و یا او را در آتش بسوزاند، و یا سنگسارش کند. و بنابر قولى نیز مى تواند دیوارى را بر سرش خراب کند چه فاعل باشد و چه مفعول . حتى جائز است او را به هر طریقى که اعدام کرد مرده اش را در آتش بسوزاند.

مساءله 6 - اگر هم جنس بازى به دخول کشیده نشود مثلا به ران یا سرین او اکتفا کرده باشد، حدش صد تازیانه است . و در این حکم فرقى نیست بین اینکه زن داشته باشند یا نه ، مسلمان باشند یا کافر، البته در صورتیکه فاعل کافر و مفعول مسلمان نباشد و گرنه فاعل کافر حدش اعدام است همچنانکه گذشت ، و اگر این عمل را مکرر انجام داده باشد و سه بار هر نوبت صد تازیانه خورده باشد بار چهارم اعدام مى شود، و بعضى گفته اند بار سوم اعدام مى شود، لکن قول اول اشبه است.

مساءله 7 - دو نفر مذکر اگر لخت و عریان در زیر لحافى دیده شوند و بین آن دو قرابت رحمى نباشد و ضرورتى هم این عمل را اقتضاء نکرده باشد هر دو تعزیر مى شوند، و مقدار تعزیر آن دو بنظر حاکم است ، و نزدیکتر به احتیاط این است که حد را بر آنها جارى سازند ولى یک تازیانه کمتر بزنند، و همچنین تعزیر مى شود کسى که پسرى را بلکه حتى مردى یا زنى بالغ یا نابالغ را از روى شهوت ببوسد.
مساءله 8 - اگر کسى که عمل لواط را مرتکب شده باشد چه دخول کرده و چه نکرده ، بعد از عمل پشیمان شود و توبه کند اگر توبه اش قبل از شهادت شهود باشد حد از او ساقط مى گردد و اما بعد از شهادت شهوت ساقط نمى شود، این در صورتى است که ثبوت این عمل به شهادت شهود باشد، اما اگر خودش اقرار کرده باشد و سپس توبه کند امام علیه السلام و همچنین على الظاهر نائب او مختار است بین اینکه عفوش کند و حدش را جار سازد.

مساحقه (همجنس بازى زنان)

مساءله 9 - مساحقه که عملى نظیر لواط است و بین دو زن اتفاق مى افتد ... حد آن بشرطى که مرتکبش بالغ و عاقل و مختار باشد صدتازیانه است چه شوهر داشته باشد و چه نداشته باشد. و بعضى از فقهاء گفته اند اگر زنى شوهردار این عمل را مرتکب شود حدش سنگسار است ، لکن قول اول اشبه است . و در این عمل فرقى بین فاعل و مفعول و کافره و مسلمه نیست .

مساءله 10 - اگر چند بار مساحقه کند و هر بار تازیانه آن را بخورد در نوبت چهارم حدش کشته شدن است ، و اگر قبل از شهادت شهود توبه کند حد از او ساقط مى شود و اما بعد از آن ساقط نمى شود. و اگر ارتکاب آن بطریق اقرار مرتکب ثابت شده باشد در صورتیکه مرتکب توبه کند حاکم چه امام علیه السلام باشد و چه نائب او مخیر است بین عفو و اجراء حد مثل لواط.

مساءله 11 - اگر دو نفر زن اجنبى با یکدیگر زیر لحاف برهنه دیده شوند حاکم به هر یک از آن دو تازیانه هائى کمتر از حد مى زند، و نزدیکتر به احتیاط آنست که نود و نه تازیانه بزند.


منبع:

تحریرالوسیله امام(ره)

حد زنا در اسلام

پنجشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۲۲ ب.ظ

حد زنا چند قسم است :


قسم اول - کشتن که در چند مورد واجب است :

اول ، در زناى با محارم نسبى نظیر مادر و دختر و خواهر و امثال اینها...

دوم ، زناى کافر ذمى با زن مسلمان است چه اینکه زن خودش هم طالب و مایل باشد یا او را مجبور کرده باشد، و چه اینکه کافر ذمى به شرائط ذمه عمل بکند و چه نکند، و ظاهرا این حکم در همه اقسام کفار جریان دارد.

سوم ، کسى است که با اکراه و اجبار با زنى زنا کند.

توجه:

در این چند موردى که گذشت شرط جریان حد این نیست که زنا کار محصن (همسردار) باشد بلکه زناکار کشته مى شود هر چند که محصن نباشد. و در این حکم فرقى بین پیر و جوان ، مسلمان و کافر، آزاد و برده ، نیست.


قسم دوم - از اقسام حد سنگسار تنها است ، که واجب است آن را در مورد مرد محصن یعنى داراى همسر که با زنى بالغه و عاقله زنا کند، و نیز در مورد زنى محصنه یعنى داراى شوهر که به مردى بالغ و عاقل زنا دهد، اعمال نمود هر چند که زن و مرد جوان باشند، و در فتوائى معروف است که اگر زن و مرد جوان باشند هم تازیانه مى خورند و هم سنگسار مى شوند، و لکن اقرب آنست که تنها سنگسار کردن آن دو واجب باشد.


قسم سوم - از اقسام حد تازیانه تنها است ، که بر چند طایفه جارى است .

اول ، بر مرد زنا کارى که عزب باشد یعنى همسر نداشته باشد و نتواند همسر بگیرد.

دوم ، بر زن عاقل و بالغى که طفلى با او زنا کرده باشد که این زن تنها تازیانه مى خورد چه شوهر داشته باشد و چه عزب باشد. سوم ، بر زنى غیر محصنه که با مردى زنا داده باشد.


قسم چهارم - از اقسام حد مواردى است که هم تازیانه باید بخورد و هم سنگسار شوند، که این حد پیر زن داراى شوهر و پیرمرد داراى همسریست که او با داشتن شوهر و این با داشتن زن مرتکب زنا شوند در اینصورت ابتداء تازیانه مى خورند و سپس سنگسار مى شوند.


قسم پنجم - از اقسام حد تازیانه و سرتراشیدن و تبعید کردن است ، و این عقوبت حد پسر بکر است یعنى پسرى که نامزدى عقد بسته دارد، لکن بنابر اقرب هنوز بر او دخول نکرده باشد، این پسر اگر زنا کند اول تازیانه اش مى زنند و سپس سر او را مى تراشند و در آخر او را بشهرى دیگر تبعید مى کنند.


منبع:

تحریرالوسیله امام (ره)