ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

اهل بیت :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۹۵ مطلب با موضوع «اهل بیت» ثبت شده است

1- عائشة قالت : و کانت ـ أی فاطمة ( علیها السلام ) ـ لا تحیض قطّ لأنّها خُلِقت من تفاحةِ الجنّة - أخبار الأُول وآثار الدُول لأحمد بن یوسف الدمشقی-

ترجمه:

عایشه: فاطمه(س) هرگز حیض نمى دید؛ چرا که خلقتش از سیب بهشتى بود!


2- قالت عائشة : ما رأیت قطّ أحداً أفضل من فاطمة ( علیها السلام ) غیر أبیها - الإصابة فی تمییز الصحابة لابن حجر العسقلانی ، ومجمع الزوائد للهیثمی ، والسیرة النبویة -

ترجمه:

عایشه: هرگز بافضیلت تر از فاطمه(س) - جز  پدرش - ندیدم!


3- عن عائشة أنّها قالت : و کانت إذا دخلت على النبی صلى الله علیه [ وآله ] أخذ بیدها فقبَّلها ، و رحّبَ بها ، و أجلسَها فی مجلسه ، و کان إذا دخلَ علیها قامتْ إلیه ، ورحّبَتْ به ، و أخذتْ بیده فقبّلَتْها - المستدرک على الصحیحین للحاکم النیسابوری ومثله فی سنن الترمذی /باب فضل فاطمة بنت محمد -

ترجمه:

عایشه: هر وقت فاطمه بر پیغمبر وارد می شد؛ پیغمبر دستش را می گرفت و مى بوسید! وخوش آمدش گفته؛ او را بر جاى خود مى نشاند! (در مقابل هم) هر گاه پیامبر بر فاطمه وارد مى شد او جلوش برخاسته خوش آمدش مى گفت ودستش را گرفته مى بوسید.


4- قالت عائشة ( فی جواب من سألها عن علی ( علیه السلام ) ) : تسألنی عن رجل و الله ما أعلم رجلاً کان أحبّ إلى رسول الله ( صلى الله علیه و آله ) من علیّ ، و لا فی الأرض امرأة أحبّ إلى رسول الله ( صلى الله علیه و آله ) من فاطمة - المستدرک على الصحیحین للحاکم النیسابوری / مناقب فاطمة بنت رسول الله ( صلى الله علیه و آله ) -

ترجمه:

عایشه - در جواب کسى که از او در مورد على(ع) پرسید- : از من در مورد مردى سؤال کردى که به خدا قسم مردى را محبوتر از او نزد رسول الله(ص) نمى شناسم؛ و نه در روى زمین زنى را محبوبنر از فاطمه!


5- عائشة قالت : کان النّبی ( صلى الله علیه و آله ) إذا قَدِم من سَفَر قبَّلَ نحرَ فاطمة ( علیها السلام ) ، فقال : " منها أشمُّ رائحةَ الجنّة " - ینابیع المودة للقندوزی البلخی الحنفی -

ترجمه:

عایشه: هر گاه پیامبر از سفر مى آمدند گلوى فاطمه را بوسیده و مى گفتند: از فاطمه (س) بوى بهشت را استشمام مى کنم!


6- قالت عائشة : کنّا نخیط ، و نغزل ، و ننظم الأبرة باللّیل فی ضوء وجه فاطمة ( علیها السلام ) - أخبار الأُول وآثار الدول لأحمد بن یوسف الدمشقی -

ترجمه:

عایشه: شب هنگام؛ زیر نور صورت فاطمه(س) خیاطى مى کردیم ونخ مى ریسیدیم وسوزن نخ مى کردیم!


7- دخلت عائشة على أبیها فقالت : یا أبتاه إنی رأیت من فاطمة أمرا عجیباً ( عجباً ) ، رأیتُها وهی تعمل فی القِدر ، والقِدر على النار ، یغلی وهی تحرِّک ما فی القِدر بِیدِها فقال لها : یا بنتاه أُکتمی هذا الأمر ، وإنه لأمرٌ عظیم - ثاقب المناقب لمحمد بن علی الطوسی -

ترجمه:

عایشه بر پدرش (ابوبکر) وارد شد و گفت: اى پدر! امر عجیبى از فاطمه(س) دیدم: دیدم آشیزى مى کرد و دیگ بر آتش بود و او غذا را با دىستش هم مى زد! ابوبکر گفت: دخترم! این داستان را مخفى کن! که جریانى ست بزرگ!


8- عن عائشة : … أَسَرَّ ـ أی رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) ـ إلیها فقلتُ : ما رأیتُ کالیوم ، فَرَحاً أقربَ من حُزنٍ ، فسألتُها عمّا قال ، فقالتْ : " ما کنتُ لأفشیَ سرَّ رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) " حتّى قُبِض النّبیُ ( صلى الله علیه و آله ) فسألتُها ، فقالت : " أسرَّ إلیّ أنّ جبرئیل کان یُعارضنی القرآنَ کلَّ سنة مرّةً ، و أنّه عارَضَنی العام مرّتین ولا أراه إلاّ حَضَرَ أجلی و إنّکِ أوّلُ أهلِ بیتی لحوقاً بی ، فبکیتُ ، فقال : أما ترضینَ أن تکونی سیّدةَ نساء أهل الجنّة ، أونساءِ المؤمنین ؟ فضحکتُ لذلک " - صحیح البخاری ومسلم ومسند احمد وغیرهم کثیر -

ترجمه:

عایشه: ... رسول الله در گوش فاطمه نجوا کرد... گفتم: همانند امروز شادیى به غم نزدیک ندیده بودم!

جریان را که از او پرسیدم گفت سرّ پیغمبر را (تا زنده است) افشا نخواهم کرد!

وقتى حضرت رحلت کردند سؤال را پرسیدم گفت: پیغمبر فرمود: جبرئیل هر سال یک بار قرآن را بر من عرضه مى کرد و امسال دوبار! و این یعنى مرگم نزدیک شده است و تو هم اول کسى هستى که به من ملحق مى شوى! من گریستم؛ سپس فرمود آیا راضى نمیشوى که سرور زنان بهشتى ( یا زنان مؤمن) باشى؟! پس خندیدم!


9- إستأذن أبوبکر على رسول الله ( صلى الله علیه و آله ) فسمع صوت عائشة عالیاً و هی تقول : واللهِ لقد عرفتُ أنّ علیّاً و فاطمة أحبُّ إلیک منّی و من أبی ( مرّتین أو ثلاثاً ) - مسند أحمد؛ مسند النعمان بن بشیر ، ومجمع الزوائد للهیثمی -

ترجمه:

ابوبکر مى خواست بر پیامبر وارد شود که دید عایشه صدا را بلند کرده و مى گوید:

به خدا قسم فهمیدم که پیش تو على و فاطمه محبوبترند از من و پدرم !!


10- عن عائشة قالت : إنّ فاطمة ( علیها السلام ) بنت رسول الله صلى الله علیه وسلم أرسَلَت إلى أبی بکر تسألُه میراثَها من رسول الله صلّى الله علیه مما أفاء الله علیه بالمدینة وما بقی من خمس خیبر ... فأبى أن یدفعَ إلى فاطمة منها شیئاً فوَجَدَتْ فاطمة على أبی بکر فی ذلک ، فَهَجَرتْهُ ، ولم تُکلّمْه حتّى تُوُفّیتْ و لم یؤذَن بها أبو بکر!! - صحیح البخاری / باب غزوة خیبر الحدیث رقم 38 -

ترجمه:

عایشه: فاطمه دختر پیغمبر پیکى به سمت ابوبکر فرستاده سهم ارثش از رسول را طلب کرد - از اموال فىء مدینه و مابقى خمس خیبر - ابوبکر چیزى از آن را نداد. پس فاطمه بر او غضب کرده و قهر نمود و تا لحظه مر گ با او سخن نگفت! و براى نمازش ابوبکر دعوت نشد!


11- عن عائشة قالت : قال رسول الله ( صلى الله علیه و آله ) :
" إذا کان یومُ القیامة نادى منادٍ : یا معاشر الخلائق طأطِئوا رؤوسَکم حتّى تجوزَ فاطمةُ بنت محمّد ( صلّى الله علیه و آله ) "  - تاریخ بغداد للخطیب البغدادی -

ترجمه:

عایشه: رسول الله فرمود: قیامت که بر پاشود ندا دهنده اى ندا دهد: اى گروه خلایق! سرها را پائین اندازید تا فاطمه(س) دختر محمد(ص) بگذرد!


منبع:

السیدةُ فاطمةُ الزهراء عن لسان عائشة -زوجة رسول الله ( صلى الله علیه و آله )-
جمع وتبویب وتعلیق: العلامة الشیخ جعفرالهادی

اشرفیت فاطمه

چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۲۳ ق.ظ

بیان اشرفیت و افضلیت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از کل نساء العالمین :
هر چند در جهان هستى نساء و بانوان با شرافت و با فضیلت وجود داشته اند مانند حضرت مریم و حضرت هاجر و حضرت حوا و مانند آنها ولى هیچ یک از آنان در شرافت و فضیلت و کرامت بدرجه و مرتبه حضرت فاطمه زهراى اطهر سلام الله علیها نمى رسند.
زیرا شرافت و فضیلت یا نسبى و یا حسبى و یا قائم بشخص و صفات ملکوتى خود انسان است و حضرت فاطمه (ع ) در تمام مراحل جهات مزبور گوى سبقت را از قاطبه نساء عالمین من الاولین و الاخرین ربوده است :

و چگونه چنین نباشد؟ و حال آنکه روحانیت او مقام نفس کلیة الهیة (1) است.

و نیز حضرت فاطمه زهرا دختر اول شخص عالم امکان است : فاطمه زهرا سلام الله علیها صادره نخستین و اولین جلوه رب العالمین است .
خداى متعال نور فاطمه زهرا را قبل از عالم و آدم آفریده است و نور او و پدرش و شوهرش نور واحد است چنانچه در روایت معتبر آمده است:
ان الله تفرد فى وحدانیته ثم تکلم بکلمته (اى اجاد بجود و اشرق بشروق ) فصارت نورا ثم خلق من ذلک النور محمدا و علیا و فاطمة :
پس در واقع حقیقت محمدیه و حقیقت علویه و حقیقت فاطمیه هر سه از نور واحد خلق شده اند و برهان امکان اشرف که قاعده عقلیه ایست برهان اشرفیت صادر نخستین است.

و نیز برهان دیگر بر اشرفیت و افضلیت حضرت فاطمه رهراى اطهر دختر والاگهر پیغمبر خاتم از باب قاعده تشاکل معلول با علت و اثر با موثر باشد بحکم (کل یعمل على شاکلته ) و مفاد (الولد سر ابیه ) و این برهان در کمال قوت است چه آنچه در والد است ظهور و بروزش در روح ولد و خون ولد است.

و شکى نیست که حضرت ختمى مرتبت عقل کل محمد مصطفى علیه و آله و افضل التحیة و الثناء؛ افضل و اشرف از کل ماسوى الله است و نیز ولد هم که از هر حیث مشابه با أب است پس بدیهى است که مشابه اکمل - اکمل از غیر اکمل خواهد بود!

بنابراین قاعده : حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که خلقا و خلقا از هر جهت و هر باب شباهت تامه به حضرت ختمى مرتبت پدر بزرگوارش دارد اشرف و افضل از تمام نساء عالمین اولاد غیراکمل و مشابه غیر اکملند ولى حضرت فاطمه زهرا (ع ) ولد اکمل و مشابه اکمل و اشرف ما فى الوجود است و بحکم مشابه الاکمل اکمل ؛ اکملیت و اشرفیت و افضلیت آن حضرت از قاطبه نساء عالمین من الاولین و الاخرین ثابت و مبرهن و محرزاست و این قاعده کلیه برهانیه درتمام اولاد فاطمه زهرا یعنى ائمه اطهار (ع ) سارى و جارى است که اشرفیت و افضلیت آنها ازتمام خلایق ثابت و محرزاست عقلا و نقلا.

و نیز در تائید و تثبیت اشرفیت و افضلیت حضرت خیر النساء فاطمه زهرا سلام الله علیها از کل نساء جهان واینکه او مختار و برگزیده خدا است از میان نساء عالمین همانا روایتى است که از لسان حضرت ختمى مرتبت محمد صلی الله علیه و آله صادر شده است و بسیار قابل اهمیت است:

قال رسول الله (ص ) لعلى (ع ): ان الله عزوجل اشرف على الدنیا فاختارنى منها على رجال العالمین ثم اطلع الثالثه فختار الائمة من ولدک على رجال العالمین ثم اطلع الرابعة فاختار فاطمة على نساء العالمین : (عن کتاب فاطمة الزهرا(ع )للعلامه الامینى ) (ص )43 طبع امیر کبیر)
و ایضا عن النبى الختمى (ص ) فى حدیث طویل : على ساق العرش مکتوب (لا اله الا الله ) محمد رسول الله و على و فاطمة و الحسن و الحسین خیر خلق الله : فقال جبرئیل یارب فانى اسئلک بحقهم علیک لجعلتنى خادمهم قال الله تعالى قد جعلت فجبرئیل علیه السلام خادمنا: (عن کتاب بحر المعارف للعاف الصمد انى ملا عبد الصمد الهمدانى)که مستفاد از این حدیث شریف نورانى این است که حضرت ختمى مرتبت محمد پیغمبرخاتم و حضرت ولى الله الاعظم على و حضرت ملکه ملک و ملکوت ولیة الله العظمى فاطمة الزهرا (ع ) و دو فرزند دلبند آنها امامین همامین حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهم الصلوة و السلام ؛ اشرف خلق الله و بهترین خلق الله در ارض عالم امکان هستند و جبرئیل خود از خداى متعال خواست که افتحار خدمت و خادمیت دربار این بزرگواران را داشته باشد و خداى متعال درخواست جبرئیل را پذیرفت و ملک مقرب دربار خود را خدامتگذار آنها قرار داد.

گواهى پیغمبر (ص ) درباره دختر والاگهر فاطمه زهراى اطهر (ع ):
فى حدیث طویل عن النبى الختمى صلى الله علیه و آله :

و اما ابنتى فاطمة سلام الله علیها فانها سیدة نساء العالمین من الاولین و الاخرین و هی بضعة منى و هى نور عینى و هى ثمرة فؤادى و هى روحى التى بین جنبى و هى الحوراء الانسیة...

و اما دختر من فاطمه سیده نساء عالمین من الاولین والاخرین است همانا این دختر گرامى پاره تن من است و او نور چشم من و او میوه دل من است و او روح من است که میان دو پهلوى من است و او انسیه حورا است...

منبع:

آئینه ایزد نما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
مؤ لف : حضرت آیت الله محمد رضا ربانى

____________________________________

(1) حضرت امیر(ع) در توضیح این نفس فرمود:

«نفس الهیه ملکوتیه کلیه، یک قوه لاهوتی است که از عالم لاهوت که از عوالم ربوبی است، آفریده شده است و یک جوهر بسیطی است که ذاتا زنده است. اصل این نفس، عقل است که از او پدید آمده است. به وسیله و به علت او می خواند و طلب می کند و به سوی او دلالت و اشارت می نماید و بازگشت او، در وقتی که به مقام کمال خود رسید و مشابهت با او پیدا کرد، به سوی عقل است. موجودات از این نفس الهیه ملکوتیه کلیه به وجود آمده اند و در هنگام کمال خود نیز بدان بازگشت می نمایند و این نفس کلیه دارای مقامی بس بلند و ارجمند است و او شجره طوبی و سدرة المنتهی و جنة المأوی است و کسی که به مقام معرفت او رسد هیچ گاه شقی و بدبخت نخواهد بود و کسی که او را نشناسد جاهل و گمراه می باشد.

در حدیثی دیگر آمده است:

یکی از نفوس، نفس کلیه الهیه است و دارای پنج قوه است: بقای در فنا و نعمت در عین رنج و زحمت و عزت در عین ذلت و بی نیازی در عین نیازمندی و صبر و پایداری در بلا و گرفتاری. و از برای این نفس دو خاصیت است: یکی رضا و دیگری تسلیم. و مبدأ آفرینش این نفس از خداست و بازگشتش نیز به سوی خود خدا خواهد بود. خداوند می فرماید:«من از روح خودم در او دمیدم» و نیز می فرماید: «ای نفس که به مقام آرامش و اطمینان رسیده ای و مطمئنه شده ای! بازگشت کن به سوی پروردگارت در حالی که تو از او راضی و او نیز از تو راضی می باشد.»

مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد9- صفحه 163-168

قالَتْ علیها السلام : إ لهى وَ سَیِّدى ، اءسْئَلُکَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُکاءِ وَلَدَیَّ فى مُفارِقَتى اءَنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شیعَتى ، وَشیعَةِ ذُرّیتَى .


ترجمه :
فاطمه(س) فرمود:

خداوندا! به حقّ اولیاء و مقرّبانى که آن ها را برگزیده اى ، و به گریه فرزندانم پس از مرگ و جدائى من با ایشان ، از تو مى خواهم  خطاکاران از شیعیان من و ذریه ام را ببخشى .


منبع:

چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام
مؤ لف : عبداللّه صالحى
به نقل از:

کوکب الدّرىّ: ج 1، ص 254.

من از جنبه هاى معنوى و روحى و الهى آن بزرگوار (حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام ) حرفى نمى توانم بزنم . من کوچک تر از این هستم که آن چیزها را درک کنم ، حتى اگر کسى هم بتواند درک بکند نمى تواند آن چنان که حق اوست او را توصیف و بیان کند. آن جنبه هاى معنوى یک عالم جداگانه اى است ...
- این چه دانش والایى است ؟ این چه معرفت و حکمت بى نظیرى است که خداى متعال به یک زن در سنین جوانى مى بخشد؟ این مقام معنوى حضرت زهرا علیهاالسلام است . این مسائل معنوى تا حدود زیادى به فضایل علمى ارتباط پیدا مى کند. ارتباط پیدا مى کند به آن چه که از تلاش ‍ فاطمه زهرا علیهاالسلام ناشى مى شود...
- عبادت فاطمه زهرا علیهاالسلام یک عبادت نمونه است؛ حسن بصرى که یکى از عباد و زهاد دنیاى اسلام است ، درباره فاطمه زهرا علیهاالسلام مى گوید: به قدرى دختر پیغمبر صلى الله علیه و آله عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که تورمت قدماها پاهاى آن بزرگوار از ایستادن در محراب عبادت ورم کرد.


منبع:

سخنرانی رهبرى در: 1371.9.25

 اگر مرد بود؛ نبى بود!

تمام ابعادى که براى زن متصور است و براى یک انسان متصور است در فاطمه زهرا سلام الله علیها جلوه کرده و بوده است یک زن معمولى نبوده است ، یک زن روحانى ، یک زن ملکوتى ، یک انسان به تمام معنا انسان ، تمام نسخه انسانیت ، تمام حقیقت زن ، تمام حقیقت انسان . او زن معمولى نیست ، او موجود ملکوتى است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است ، بلکه موجود الهى جبروتى در صورت یک زن ظاهر شده است...

تمام هویت هاى کمالى که در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام در این زن است ...

زنى که اگر مرد بود نبى بود، زنى که اگـر مرد بود به جاى رسول الله بود...

جلوه هاى ملکوتى ، جلوه هاى الهى ، جلوه هاى جبروتى ، جلوه هاى ملکى و ناسوتى همه در این موجود مجتمع است . انسانى است به تمام معنا انسان ، زنى است به تمام معنا زن . از براى زن ابعاد مختلفه است ، چنانچه براى مرد و براى انسان . این ورق صورى طبیعى نازل ترین مرتبه انسان است و نازلترین مرتبه زن است و نازلترین مرتبه مرد است . لکن از همین مرتبه نازل حرکت به سوى کمال است . انسان موجود متحرک است ، از مرتبه طبیعت تا مرتبه غیبت ، تا فنا بر الوهیت . براى صدیقه طاهره این مسائل ، این معانى حاصل است . از مرتبه طبیعت ، شروع کرده است ، حرکت کرده است ، حرکت معنوى ، با قدرت الهى ، با دست غیبى ، با تربیت رسول الله (ص ) مراحل را طى کرده است تا رسیده است به مرتبه اى که دست همه از او کوتاه است...


از مختصات حضرت صدیقه سلام الله علیها:

من راجع به حضرت صدیقه سلام الله علیها خودم را قاصر مى دانم ذکرى بکنم ، فقط اکتفا مى کنم به یک روایت که در کافى شریفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است که حضرت صادق سلام الله علیه مى فرماید: فاطمه سلام الله علیها بعد از پدرش 75 روز زنده بودند، در این دنیا بودند و حزن و شدت برایشان غلبه داشت و جبرئیل امین مى آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض مى کرد و مسائلى از آینده نقل مى کرد. ظاهر روایت این است که در این 75 روز مراوده اى بوده است یعنى رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گـمان ندارم که غیر از طبقه اول از انبیاء عظام درباره کسى این طور وارد شده باشد که در ظرف 75 روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتیه اى که واقع مى شده است ، مسائل را ذکر کرده است و آنچه که به ذریه او مى رسیده است در آتیه ، ذکر کرده است و حضرت امیر هم آنها را نوشته است ، کاتب وحى بوده است حضرت امیر، همان طورى که کاتب وحى رسول خدا بوده است و البته آن وحى به معناى آوردن احکام ، تمام شد به رفتن رسول اکرم کاتب وحى حضرت صدیقه در این 75 روز بوده است . مساءله آمدن جبرئیل براى کسى یک مساءله ساده نیست ، خیال نشود که جبرئیل براى هر کسى مى آید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسى که جبرئیل مى خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است . چـه ما قائل بشویم به این که قضیه تنزیل ، تنزل جبرئیل ، به واسطه روح اعظم خود این ولى است یا پـیغمبر است ، او تنزیل مى دهد او را و وارد مى کند تا مرتبه پایین یا بگوییم که خیر، حق تعالى او را ماءمور مى کند که برو و این مسائل را بـگـو. چـه آن قسم بـگـوییم که بعض اهل نظر مى گـویند و چـه این قسم بـگـوییم که بعض اهل ظاهر مى گـویند، تا تناسب ما بین روح این کسى که جبرئیل مى آید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد، امکان ندارد این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیاء درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسى و عیسى و ابراهیم و امثال اینها، بین همه کس نبوده است بعد از این هم بین کسى دیگر نشده است ، حتى درباره ائمه هم من ندیده ام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد، فقط این است که براى حضرت زهرا سلام الله علیهاست که آن که من دیده ام که جبرئیل به طور مکرر در این 75 روز وارد مى شده و مسائل آتیه اى که بر ذریه او مى گـذشته است ، این مسائل را مى گـفته است و حضرت امیر هم ثبت مى کرده است و شاید یکى از مسائلى که گـفته است ، راجع به مسائلى است که در عهد ذریه بلند پایه او حضرت صاحب سلام الله علیه است براى او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، ما نمى دانیم ، ممکن است . در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلى که براى حضرت زهرا ذکر کرده اند !!! با این که آنها هم فضایل بزرگـى است !!! این فضیلت را من بالاتر از همه مى دانم که براى غیر انبیا علیهم السلام ، آن هم نه همه انبیا، براى طبقه بالاى انبیا علیهم السلام و بعض از اولیایى که در رتبه آنها هست ، براى کسى دیـگـر حاصل نشده . و با این تعبیرى که مراوده داشته است جبرئیل در این هفتاد و چند روز، براى هیچ کس تاکنون واقع نشده و این از فضایلى است که از مختصات حضرت صدیقه سلام الله علیهاست .


زنی بزرگـ در حجره ای کو چک:

- زنى که در حجره اى کوچک و خانه اى محقر انسان هایى تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوى افلاک و از عالم ملک تا آن سوى ملکوت اعلا مى درخشد.


منبع:

صحیفه نور