ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

اهل بیت :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۹۵ مطلب با موضوع «اهل بیت» ثبت شده است

محمد(ص) و قرآن ، در شعر و کلام شبلی شمیّل

شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۲۶ ب.ظ

الشاعر والفیلسوف شبلی شمیّل،
وهو کان فیمــــــــــــا قبل نصرانیــــــــا ً کـــــــاثولیکیـــــا ً ثم صـــــــــــــــار ملحداً لا یؤمن بـــــــأی دین من الأدیان، ولکن مع ذلک کیف یعترف بقدر النبی صلى الله علیه وسلّم،
فعندما کان یقرأ فی مجلة ( المنار ) صفحـــــات یخصصها صاحب المنار لمنـاقب النبی صلى الله علیه وسلّم کتب إلیه رسالة مختصرة وبعدهـــــــــــــا أبیات ، یقول فی رسالته : إلى غزالی عصره السید محمد رشید رضـــــــــــا صاحبمجلة المنار :أنت تنظر إلى محمد کنبی وتجعله عظیما ، وأنا أنظر إلیه کرجل وأجعله أعظم .ونحن وإن کان فی الاعتقاد الدینی أو المبدأ الدینی على طرفی نقیض فإننا یجمع بیننا العقل الواسع والإخلاص فی القول وذلکأوثق لعرى المودة بیننا (1)


شاعر وفیلسوف « شبلی شمیّل » او پیشتر مسیحی کاتولیک بود سپس ملحد شده و متدین به دینی نبود و با اینهمه چه جالب به ارزش و مقام نبی اسلام (ص) معترف است

او وقتی در مجله المنار صفحاتی را خواند که صاحب المنار اختصاص به ذکر مناقب رسول الله (ص)داده بود، به او نامه ای نوشت به این مضمون

 تو نگاهت به محمد نگاه به یک پیغمبر است و او را عظیم و بزرگ شمردی ، و من نگاهم به او نگاه به یک مرد و انسان است اما او را اعظم می شمرم

و ما اگرچه در اعتقاد دینی در مقابل هم هستیم اما وجه اشتراک ما فکر باز و صداقت در گفتار است و این محکمترین رشته برای دوستی بین ماست

سپس اشعاری سروده تحت عنوان: الحق أولـــــــــى أن یقــــــال حق سزاوار است گفته شود که در ذیل آن را می خوانیم

_______________________________________________________________________________


إنـــــــــی وإن أکُ قد کفرت بدینه
هل اکفرنَّ بمحکم ِالآیــــــــــــات

من گر چه مسلمان نیستم اما آیا می توانم به آیات محکم قرآن کفر ورزم؟


أو ما حوت فی ناصع الألفاظ من
حکم روادع للهوى وعظــــــــات


یا به پندها و اندرزهایی که در آن آیات آمده است و همه بازدارنده نفس از هوی و هوس، و در لباس شکوهمندترین واژه ها می باشند منکر شوم؟


وشرائع لــــــو أنهم عقلوا بـــهــا
مـــــــــــا قیّدوا العمران بالعادات


یا به قوانینی که اگر مردمان آنها را درک می کردند برای تحقق بخشیدن به عمران [و تمدن جهان]، همه آیینها و سنتها را جز تعالیم اسلام کنار می گذاشتند، می توانم بی تفاوت باشم؟ 

نعم المـــــدبر والحکیم وإنـــــــــه
رب الفصـــاحة مصطفى الکلمات


[محمد] بهترین تدبیر کننده و بهترین حکیم بود . او خدای فصاحت و [گوینده] گزیده ترین سخنان است


ببلاغة القرآن قد غلب النهـــــــى
وبسیفه أنحى على الهامــــــــــات


[محمد] با بلاغت قرآن، بر همه خردها و اندیشه ها چیره گشت و سرها [ی دشمنان ارزشهای انسانی] را زیر سایه شمشیر گرفت


من دونه الأبطـــال فی کل الورى
من ســـــــــابق أو حاضر أو آتی

قهرمانان تاریخ بشر چه گذشتگان، چه آنان که اکنون حاضرند و چه آیندگان، [همه و همه] در پایه ای فروتر و پایین تر از مرتبت او جای دارند (2)


(1) سایت:الحارة العمانیه

(2) ترجمه اشعار: مبلغان ش 41


$$ کیسه های موسی $$

پنجشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۱۸ ب.ظ

کان موسى ابن جعفر إذا بلغه عن الرجل ما یکره بعث إلیه بصرة دنانیر، وکانت صراره ما بین الثلاثمائة إلى المائتین دینار، فکانت صرار موسى مثلا - الإمام الکاظم (ع) عند أهل السنة ( الشیخ فارس الحسّون ) نقل از:مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی -

موسی بن جعفر (ع) وقتی از کسی چیزی ناخوشایند به او می رسید کیسه ای دینار برایش می فرستاد! و کیسه های او بین 200 تا 300 دینار داشت! « کیسه های موسی » ضرب المثلی شده بود برای مردم!


__________________________________________________________________


مدتى بود که شخصى دایم نزد امام کاظم علیه السلام مى آمد و فحش و ناسزا مى گفت . بعضى از نزدیکان حضرت که قضیه را چنین دیدند، به ایشان عرض کردند:


- اجازه بدهید ما این فاسق را بکشیم !


حضرت اجازه ندادند و از مکان و مزرعه او پرسیدند و سپس سوار بر مرکبى به مزرعه وى رفتند. آن مرد صدا زد:


- از میان زراعت من نیایید! حاصل مرا پایمال مى کنید!


حضرت آمدند نزدیک ایشان پیاده شدند. با لبخندى در کنارش نشستند و سپس فرمودند:


- چقدر براى زراعت خرج کرده اى ؟


گفت :


- صد دینار.


فرمود:


- چقدر امید دخل دارى ؟


گفت :


- دویست دینار.


فرمود:


- این سیصد دینار را بگیر و مزرعه هم مال خودت باشد. خداوند آنچه را که امید دارى به تو مرحمت مى کند.


مرد پول را گرفت و پیشانى حضرت را بوسید. حضرت تبسم کرده ، برگشت .


فردا که امام علیه السلام مسجد آمدند، آن مرد نشسته بود. وقتى که حضرت را دید گفت :


- الله اعلم حیث یجعل رسالته


اصحاب پرسیدند دیروز چه مى گفت ، امروز چه مى گوید، دیروز فحش ‍ و ناسزا مى گفت ، امروز تعریف و تمجید مى کند؟


حضرت به اصحاب فرمودند:


این که من کردم بهتر است یا آن که شما می خواستید ؟!


منبع:

داستانهاى بحارالانوار جلد 1

محمود ناصرى


ابراهیم اهل بیت ؟؟؟!

پنجشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۵۷ ق.ظ

مرحوم شیخ حرّ عاملى و راوندى و دیگران بزرگان آورده اند:


پس از آن که امام جعفر صادق علیه السلام به شهادت رسید، یکى از فرزندانش به نام عبداللّه - که بزرگ ترین فرزند حضرت بود - ادّعاى امامت کرد.

امام موسى کاظم علیه السلام دستور داد تا مقدار زیادى هیزم وسط حیاط منزلش جمع کنند؛ و سپس شخصى را به دنبال برادرش عبداللّه فرستاد تا او را نزد حضرت احضار نماید.

چون عبداللّه وارد شد، دید که جمعى از اصحاب و شیعیان سرشناس نیز در آن مجلس حضور دارند.

و چون عبداللّه کنار برادر خود امام کاظم علیه السلام نشست ، حضرت دستور داد تا هیزم ها را آتش بزنند؛ و با سوختن هیزم ها، آتش زیادى تهیه گردید.

تمامى افراد حاضر در مجلس ، در حیرت و تعجّب فرو رفته بودند و از یکدیگر مى پرسیدند که چرا امام موسى کاظم علیه السلام چنین کارى را در آن محلّ و مجلس انجام مى دهد.

آن گاه حضرت از جاى خود برخاست و جلو آمد و در وسط آتش نشست ؛ و با افراد حاضر مشغول صحبت و مذاکره گردید.

پس از گذشت ساعتى بلند شد و لباس هاى خود را تکان داد و آمد در جایگاه اوّلیه خود نشست و به برادرش عبداللّه فرمود: اگر گمان دارى بر این که تو بعد از پدرت امام جعفر صادق علیه السلام امام و خلیفه هستى ، بلند شو و همانند من در میان آتش بنشین .

عبداللّه چون چنان صحنه اى را دید و چنین سخنى را شنید، رنگ چهره اش دگرگون شد و بدون آن که پاسخى دهد با ناراحتى برخاست و مجلس را ترک کرد.


منبع:

چهل داستان و چهل حدیث از امام موسى کاظم (ع )

عبد الله صالحى


عن أنس قال:

جاء رجل من أهل البادیة - وکان یعجبنا أن یأتی الرجل من أهل البادیة یسأل النبی صلى الله علیه وآله - فقال یارسول الله: متى قیام الساعة ؟

فحضرت الصلاة، فلما قضى صلاته قال: أین السائل عن الساعة ؟ قال: أنا یارسول الله، قال: فما أعددت لها ؟ قال: والله ما أعددت لها من کثیر عمل: صلاة ولا صوم، إلا أنی احب الله ورسوله! فقال له النبی صلى الله علیه وآله: المرء مع من أحب.

قال أنس: فما رأیت المسلمین فرحوا بعد الاسلام بشئ أشد من فرحهم بهذا


انس می گوید:

مردی بیابان نشین آمد - و برای ما عجیب بود که اینچنین کسی از پیامبر (ص) سؤالی بپرسد - گفت:

یا رسول الله! قیامت کی برپا می شود؟!

پس وقت نماز شد ، حضرت که نماز را بجا آوردند!! فرمودند:

کجاست سؤال کننده از قیامت؟

گفت: من بودم یا رسول الله!

فرمود: برایش چه آماده کرده ای؟!

گفت: به خدا عمل زیادی از نماز و روزه مهیا نکرده ام الّا اینکه خدا و رسولش را دوست می دارم!

پس پیغمبر (ص) به او فرمودند؟! شخص با کسی ست که دوستش می دارد!!

انس می گوید:

مسلمانان را بعد از اصل اسلام به چیزی مثل این خوشحال ندیدم!!


منبع:

بحار الانوار ج 17 ص 13

دیوار کشی جدید در قبرستان بقیع

شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۰۶ ق.ظ

اقدام جدید آل سعود در قبرستان بقیع

پارسینه , 18 اردیبهشت 1394 ساعت 15:34


پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی: دیوار کشی جدید حکومت عربستان سعودی در قبرستان بقیع
 



کد: 275139


میهمانی بچه ها

سه شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۷:۲۴ ب.ظ

روزی امام مجتبی علیه السلام از محلی عبور می کردند، کودکانی را در کوچه دیدند.

 آنان دور هم جمع شده، هم بازی می کردند و هم به خوردن خرده نانهایی مشغول بودند.

کودکان وقتی امام را دیدند، با شور و علاقه حضرت را به جمع کوچک و ساده خود دعوت کردند!

امام نیز با کمال تواضع دعوت آنان را پذیرفت! و به همراه آنان از آن نانهای خرده ریز تناول کرد!

*

*

آن گاه کودکان را مورد تفقد قرار داد و به منزل خود آورد و بعد از اطعام و پذیرایی کامل! لباسهای مناسبی نیز به ایشان اهدا کرد !

سپس خطاب به یارانش این جمله زیبا را فرمود:

"اَلْفَضْلُ لَهُمْ لِاَنَّهُمْ لَمْ یَجِدُوا غَیْرَ ما اَطْعَمُونِی وَنَحْنُ نَجِدُ اَکْثَرَ مِمَّا اَطْعَمْناهُمْ؛(20) [باز هم ] برتری [در این دید وبازدید از آنِ کودکان است!! زیرا آنان غیر از آنچه به ما اطعام کردند نیافتند! ولی ما بیشتر از آنچه به آنان اطعام کردیم، موجودی داریم!!"


منبع:

مجله مبلغان ش 95

حضرت امام حسین (ع ) در آخرین وداع خود با خواهرش زینب (س ) فرمود:


( خواهرم !


هنگام نماز شب ،


مرا فراموش ‍ نکن )


منبع:

200 داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع )

عباس عزیزى




نگاه به زینب ...

يكشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۴۹ ب.ظ

یحیى مازنى روایت کرده است :

مدتها در مدینه در خدمت حضرت على (ع ) به سر بردم و خانه ام نزدیک خانه زینب (س ) دختر امیرالمؤمنین (ع ) بود.

به خدا سوگند هیچ گاه چشمم به او نیفتاده صدایى از او به گوشم نرسید !!

به هنگامى که مى خواست به زیارت جد بزرگوارش رسول خدا (ص ) برود، شبانه از خانه بیرون مى رفت ، در حالى که حسن (ع ) در سمت راست او و حسین (ع ) در سمت چپ او و امیرالمؤمنین (ع ) پیش رویش راه مى رفتند.

هنگامى که به قبر شریف رسول خدا (ص ) نزدیک مى شد، حضرت على (ع ) جلو مى رفت و نور چراغ را کم مى کرد.

یک بار امام حسن (ع ) از پدر بزرگوارش درباره این کار سؤال کرد، حضرت فرمود:

مى ترسم کسى به خواهرت زینب نگاه کند !!


منبع:

200 داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع )

عباس عزیزى


على (ع ) به دنبال کارگرى

شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۲۳ ب.ظ

روزى شرائط زندگى بر على (ع ) به قدرى تنگ شد که گرسنگى شدیدى امام على (ع ) را فرا گرفت .

امام على (ع ) از خانه بیرون آمد و در جستجوى آن بود تا کارى پیدا شود، و کارگرى کند و با مزد آن گرسنگى خود را رفع نماید.

در مدینه کار پیدا نکرد و تصمیم گرفت به حوالى مدینه (مزرعه اى به فاصله یکفرسخ و نیم مدینه ) برود بلکه آنجا کار پیدا شود، به آنجا رفت ، ناگاه دید زنى خاک علک کرده و جمع نموده است ، با خود گفت : لابد این زن منتظر کارگرى است تا آب بیاورد و آن خاک را براى ساختن ساختمان گل نمایدن نزد آن زن رفت و معلوم شد که او منتظر کارگر است .

پس از صحبت با او، قرار بر این شد که على (ع ) آب از درون چاه بیرون بکشد، و براى هر دلوى ، یک خرما اجرت بگیرد!!

شانزده دلو از چاه (عمیق آنجا) آب بیرون کشید به طورى که دستش تاول زد، آن آبها را طبق قرار داد بر سر آن خاک ریخت .

زن شانزده خرما به امام على (ع ) داد، و آنحضرت به مدینه بازگشت و با پیامبر نشسته آن خرماها را خوردند و گرسنگى آن روزشان برطرف گردید!


منبع:

داستان دوستان جلد 5

محمد محمدى اشتهاردى




نان به نرخ روز >>>>>

جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۳۷ ب.ظ
امام صادق علیه السلام به معتب مسئول خرج خانه خود فرمود:

- معتب! اجناس در حال گران شدن است ما امسال در خانه چه مقدار خوراکى داریم ؟

- معتب : عرض کردم :

- به قدرى که چندین ماه را کفایت کند گندم ذخیره داریم .

- آنها را به بازار ببر و در اختیار مردم بگذار و بفروش !

- یابن رسول الله ! گندم در مدینه نایاب است ، اگر اینها را بفروشیم دیگر خریدن گندم براى ما میسر نخواهد شد.

- سخن همین است که گفتم ، همه گندم ها را در اختیار مردم بگذار و بفروش !

معتب مى گوید:

- پس از آنکه گندم ها را فروختم و نتیجه را به امام اطلاع دادم حضرت فرمود:

- بعد از این ، نان خانه مرا روز به روز از بازار بخر!!

نان خانه من از این پس ، باید نیمى از گندم و نیمى از جو باشد و نباید با نانى که در حال حاضر توده مردم مصرف مى کنند، تفاوت داشته باشد.

من - بحمدالله - توانایى دارم که تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترین وجهى اداره کنم ، ولى این کار را نمى کنم! تا در پیشگاه الهى اقتصاد و محاسبه در زندگى را رعایت کرده باشم.


منبع:

داستانهاى بحارالانوار جلد 1

محمود ناصرى



پیغمبر و تندخوانی نماز!!

چهارشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۵۰ ب.ظ

مردم نماز ظهر را به حضرت رسول الله ( ص) اقتدا کرده بودند ، دو رکعت از نماز نگذشته بود که ناگهان پیامبر به نماز سرعت بخشید!

( مردم امر عجیبی از پیامبر می دیدند! کسی که نماز را با متانت و وقار خاصی به جا می آورد ، چه شده است که چنین به نماز شتاب می دهد؟! نکند حالش؟ نکند عذابی؟ نکند ...)

سلام که داده شد مردم هجوم آوردند و علت این امر را از رسول جویا شدند؟!

او تنها یک کلام فرمود : اما سمعتم صراخ الصبی؟! آیا صدای گریه بچه را نشنیدید؟! ( پیامبر رحمت نماز را زود به پایان رساند که مادری سریع تر فرزند گریان خود را در آغوش کشیده و آرام نماید!! درود خدا بر او )


منبع:

کافی ش ح : 410632


شکافنده علم!!

يكشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۴، ۰۵:۳۲ ب.ظ

...

امام باقر علیه السلام چنان عظمت معنوی خیره کننده ای داشتند که دانشمندان دیگر مذاهب را به تحسین وادار کرده است، از جمله ذهبی و صفدی از دانشمندان بنام اهل تسنن می نویسند:

« وکان احد من جمع العلم والفقه والدیانة والثقة والسؤدد وکان یصلح للخلافة (1) ; [امام باقرعلیه السلام] از کسانی است که بین علم، فقه، دیانت، وثاقت و متانت جمع کرده و برای خلافت اهلیت داشته است

موقعیت ممتاز علمی :

از ویژگیهای ممتاز امام باقرعلیه السلام موقعیت ممتاز علمی ایشان در بین تمام دانشمندان آن زمان بود که با اظهار گوشه هایی از علم لدنی خود، ضعف و حقارت علوم اکتسابی و بشری را آشکار ساخت و تمام دانشمندان را مجذوب قدرت علمی خود نمود تا جایی که بزرگ ترین دانشمندان، خود را در مقابل عظمت علمی امام حقیر می شمردند .

عبدالله بن عطاء می گوید:

« ما رایت العلماء عند احد اصغر علما منهم عند ابی جعفر; دانشمندان را از نظر علمی نزد هیچ کس کوچکتر از آنها نزد ابی جعفرعلیه السلام ندیدم .» سپس اضافه می کند: « لقد رایت الحکم عنده کانه مغلوب وکان عالما نبیلا جلیلا فی زمانه;
حکم [بن عیینه] را دیدم که نزد امام علیه السلام مغلوبی بیش نبود و حال آن که «حکم » عالم برجسته و بزرگی در زمان خود بود! » (2) و در بعضی متون نقل شده که او گفته است: « کانه صبی بین یدی معلمه; [در مقابل امام باقرعلیه السلام انگار] «حکم » مانند کودکی دانش آموز نزد معلم خود بود! » (3)

این ویژگی امام چنان برجسته بود که به لقب « باقر » یعنی شکافنده علوم مشهور گردید .

مورخین در توضیح این لقب امام می نویسند: « سمی الباقر لانه بقر العلم ای شقه فعرف اصله وخفیه; محمد بن علی، باقر نامید شد به خاطر اینکه او علم و دانش را شکافت و اصل و باطن علم را شناخت! » (4)

اعتراف دانشمند نصرانی به دانش امام علیه السلام :

هشام بن عبدالملک، امام باقر علیه السلام را از مدینه به شام تبعید کرد.

امام علیه السلام در مدت حضور در شام، در میان مردم می نشست و سؤالات آنان را پاسخ می داد .

روزی مشاهده نمود که عده ای از مسیحیها به بالای کوهی می روند، امام فرمود: این گروه به کجا می روند؟ مردم پاسخ دادند: آنها در هر سال یک روز به نزد دانشمند خود می روند و سؤالاتشان را از او می پرسند . امام علیه السلام از علم و دانش او پرسید، مردم در پاسخ عرض کردند: او عالم ترین آنهاست .

آن حضرت به اتفاق اصحابش همراه با مسیحیها به بالای کوه رفتند . وقتی نزد آن عالم مسیحی رسیدند از امام پرسید: آیا تو از ما مسیحیها هستی یا از امت مرحومه (مسلمانان) ؟ امام فرمودند: از امت مرحومه هستم . پس پرسید؟ آیا از دانشمندان آنان هستی یا از جاهلین آنها؟ امام فرمود: از جاهلین آنها نیستم . پس آن مسیحی رو به امام عرض کرد: آیا می پرسی یا بپرسم؟ امام فرمود: بپرس . هر سؤالی که نصرانی پرسید، امام علیه السلام جوابش را بیان فرمود، از جمله این سؤال را پرسید که: دو برادر در یک زمان متولد می شوند و در یک ساعت می میرند و در قبر واحدی دفن می شوند ولی یکی از آنان 150 سال عمر کرده و دیگری 50 سال، این دو برادر چه کسانی هستند؟ امام فرمود: این دو برادر «عزیر» و «عزره » هستند که سی سال با هم زندگی کردند، پس به امر خدا «عزیر» صد سال مرد ولی «عزره » زندگی می کرد، پس خداوند «عزیر» را زنده کرد و بیست سال با هم زندگی کردند و با هم از دنیا رفتند . در این لحظه بود که دانشمند نصرانی رو به مسیحیها کرد و گفت:

« ما رایت احدا قط اعلم من هذا الرجل; هرگز احدی را عالم تر از این مرد ندیده ام .» « لا تسالونی عن حرف وهذا بالشام; تا زمانی که این مرد در شام است در مورد هیچ حرفی از من سؤال نکنید! » (5)

رسوایی هشام :
روزی ابرش کلبی از هشام بن عبدالملک پرسید:

« من هذا الذی احتوشته اهل العراق یسالونه; این شخص کیست که مردم کوفه او را در میان گرفته و سؤالات خود را از او می پرسند؟»

هشام ( به عنوان تمسخر ) در پاسخ گفت:

« هذا نبی الکوفة وهو یزعم انه ابن رسول الله وباقر العلم ومفسر القرآن; او پیامبر کوفه است!! و خود را پسر رسول خدا و شکافنده علم و مفسر قرآن می داند .»

سپس گفت: ای ابرش برو و از او سؤالی بپرس که پاسخ آن را بلد نباشد، ابرش هم چنین کرد.

ولی هر سؤالی که پرسید، امام بلافاصله پاسخی دقیق برایش بیان نمود، او که از احاطه علمی امام بهت زده شده بود، بلند شد در حالی که به آن حضرت می گفت: «انت ابن بنت رسول الله حقا; تو به حق پسر دختر رسول خدا هستی

سپس به نزد هشام آمد و گفت: « دعونا منکم یا بنی امیة فان هذا اعلم اهل الارض بما فی السماء والارض، فهذا ولد رسول الله صلی الله علیه وآله; ما را رها کنید ای بنی امیه! همانا این شخص عالمترین اهل زمین نسبت به آنچه در آسمان و زمین است می باشد، پس او فرزند رسول خداست که صلوات خداوند بر او و آل او باد .» (6)

پیشگویی رسول خداصلی الله علیه وآله :

پیشگویی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله در مورد امام باقرعلیه السلام برای جابر بن عبدالله انصاری و اینکه جابر در اواخر عمر توفیق زیارت امام باقرعلیه السلام نصیبش خواهد شد، بسیار معروف است که به صورتهای مختلفی نقل شده (7) و خود جابر هم در مناسبتهای مختلفی این پیشگویی را برای مردم بیان کرده است که به یک مورد از آنها اشاره می کنیم:

نقل شده که :

جابر بن عبد الله در مسجد رسول خدا می نشست و فریاد می زد: «یا باقر، یا باقر العلم » اهل مدینه می گفتند: جابر هزیان می گوید، جابر پاسخ می داد: به خدا قسم من هزیان نمی گویم، از رسول خدا شنیدم که فرمود: « انک ستدرک رجلا من اهل بیتی، اسمه اسمی وشمائله شمائلی، یبقر العلم بقرا; ای جابر مردی از اهل بیت من را درک می کنی که اسم او همانند اسم من است و شمائل و شکل او همانند شمائل من است، او علم را می شکافد، شکافتنی .» پس جابر می گفت: این فرمایش رسول خدا است که مرا به این کار وادار کرده است .

روزی جابر، امام باقرعلیه السلام را در حالی که خردسال بود مشاهده کرد ؛ عرض کرد:

ای پسر! روی خود را به سوی من کن، امام علیه السلام به سوی او برگشت . سپس عرض کرد: قسم به آن که جانم در دست اوست، شمائل و خصوصیات پیامبرصلی الله علیه وآله در این جوان است . از او پرسید: اسم تو چیست؟ امام فرمود: «اسمی محمد; اسم من محمد است .» جابر پرسید: فرزند چه کسی هستی؟ فرمود: فرزند علی بن الحسین علیهما السلام هستم، سپس عرض کرد: « یا بنی فدتک نفسی انت الباقر؟ ; جانم فدای تو باد، آیا تو باقر هستی؟ امام فرمود: آری . جابر سر مبارک امام را بوسید و گفت: « بابی انت وامی، ابوک رسول الله یقرئک السلام; پدر و مادرم به فدایت، پدرت رسول خدا به تو سلام می رساند» . امام علیه السلام فرمود: « علی رسول الله السلام ما قامت السماوات والارض وعلیک السلام یا جابر بما بلغت السلام; سلام بر رسول خدا مادامی که آسمانها و زمین پابرجاست و سلام بر تو ای جابر بخاطر سلامی که رساندی .» سپس جابر عرض کرد: « انت الباقر حقا، انت الذی تبقر العلم بقرا ; تو به حق باقر هستی، تو کسی هستی که علم را حقیقتا می شکافی .» (8)
...


بنای بزرگ ترین نهضت علمی جهان اسلام و تشیع:

در زمان امام باقرعلیه السلام که اوضاع سیاسی کمی آرامتر شده بود و کتابت و نقل حدیث آزاد شده و مردم تا حدودی به ماهیت پلید حکام بنی امیه پی بردند، آن حضرت بزرگ ترین نهضت علمی جهان اسلام و تشیع را بنا نهادند و عالم اسلام را از علوم سرشار خود سیراب ساختند .

در این عصر بود که تدوین فرهنگ شیعه شامل فقه، تفسیر و اخلاق آغاز شد . این رشد علمی موجب شد که درباره امام باقرعلیه السلام گفته شود:

« ولم یظهر من ولد الحسن والحسین من العلوم ما ظهر منه من التفسیر والکلام والاحکام والحلال والحرام; (9) آنچه از دانشهایی همچون تفسیر، کلام، احکام و حلال و حرام از امام باقرعلیه السلام ظاهر گشت از هیچ یک از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهما السلام ظاهر نگردید

از این رو رجال و شخصیتهای بزرگ علمی آن روزگار از محضر امام باقر علیه السلام کسب فیض می کردند و شاگردان زیادی در این دانشگاه بزرگ اسلامی تربیت یافتند . شخصیتهایی همچون « جابر بن یزید جعفی » ، « کیسان سجستانی » ، « ابن مبارک » ، « زهری » ، « اوزاعی » ، « هشام ابن حکم » ، « هشام ابن سالم »

و حتی برخی از بزرگان اهل سنت مانند « ابو حنیفه » ، « مالک » و « شافعی » از آثار علمی آن حضرت بهره مند شده و سخنان ایشان را بی واسطه وگاه با چند واسطه نقل نموده اند .

همچنین علاوه بر مورخین و محدثین شیعه، بسیاری از مورخین و علمای اهل سنت همچون طبری، بلاذری، خطیب بغدادی، ابو نعیم اصفهانی و زمخشری، سخنان درر بار آن امام بزرگ را بیان نموده اند و در کتب آنها جمله: « قال محمد بن علی » و یا « قال محمد الباقر » فراوان دیده می شود . (10) 

...

_______________________________

پاورقی:

1- سیر اعلام النبلاء، ذهبی، مؤسسة الرسالة، ج 4، ص 402; تاریخ الاسلام، ذهبی، دارالکتاب العربی، ص 402; الوافی بالوفیات، صفدی، النشرات الاسلامیه، ج 4، ص 102 .

2- تذکرة الخواص، سبط بن جوزی، مؤسسه اهل البیت، ص 302; البدایة و النهایة، ابن کثیر دارالکتب العلمیة، ج 9، ص 323 .

3- الارشاد، همان، ص 263 .

4- سیر اعلام النبلاء، همان، ص 402; الوافی بالوفیات، صفدی، همان، ص 102; تاریخ الاسلام، همان، ص 263 .

5- بحارالانوار، مجلسی، همان، ص 313 .

6- مناقب ابن شهر آشوب، دارالاضواء، ج 4، ص 213; بحارالانوار، همان، ص 355 .

7- تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، دارالفکر، ج 54، ص 276; بحارالانوار، مجلسی، همان، ص 226 .

8- مناقب، ابن شهرآشوب، همان، ص 212 .

9- مناقب ابن شهر آشوب، همان، ص 372; بحارالانوار، ج 46، ص 294 .

10- سیره پیشوایان، همان، ص 307 .

برگرفته از:

مبلغان ش 40

جسارت به ساحت سجاد (ع)

شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۳:۰۷ ب.ظ

روزى جمعى از اصحاب در حضور امام سجاد (علیه السلام) شرفیاب بودند، ناگاه مردى سیاه دل وارد شد و بى درنگ لب به جسارت گشود و ناجوانمردانه به ساحت مقدس امام سجاد(علیه السلام) اسائه ادب کرد.

حضرت با خونسردى او را مى نگریست! و همچنان خاموش بود تا سخنان وى پایان یافت و از مجلس بیرون رفت! امام (علیه السلام) در این هنگام رو به حضار کرد و فرمود:

« مایلم شما به اتفاق من بیایید تا سخنان این مرد را پاسخ گویم! »

حاضرین اطاعت کردند و در خدمت آن حضرت به راه افتادند.

امام(علیه السلام) وقتى درِ منزل آن شخص رسید، وى را صدا زد. آن مرد جسور نیز خود را براى مبارزه آماده ساخت و از منزل بیرون آمد.

امام او رامخاطب ساخته چنین فرمود:

« اى برادرآن نسبت هایى را که به من دادى، اگر درست است و واقعیت دارد، از خداوند بزرگ براى خویش مغفرت و آمرزش مى طلبم و چنانچه برخلاف حقیقت بوده است، از پیشگاه او برای تو طلب مغفرت و آمرزش دارم! »

بیانات جذاب و ملاطفت آمیز امام سجاد(علیه السلام) روح شقاوت پیشه آن مرد را تحت تأثیر قرار داد و همه رنج و عذابى را که در جانش بود، محو کرد، آثار انقلاب و پشیمانى بر چهره اش نمایان شد و اشک حسرت و ندامت برگونه ریخت، آنگاه با لحنى سرشار از ادب به امام(علیه السلام) عرض کرد:

« وجود مقدس و والاى شما از آن نسبتهاى ناروا منزه است، و آنچه بر زبانم جارى شد، خودم به آن لایق و سزاوارم! »


منبع:

بررسی مشخصات اخلاقی روانی

سید مجتبى موسوى لارى


امام خوش تیپ!

پنجشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۴، ۰۶:۳۲ ق.ظ

حسن بن جهم می گوید:

حضرت امام رضا علیه السلام را دیدم که رنگ کرده بود.

عرض کردم رنگ کرده اید؟

فرمود: بله ؛ چرا که مرتب بودن و آراستگی مرد ، باعث عفّت همسر او می گردد!

سپس فرمود:

آیا دوست داری همسرت را نامرتب و ژولیده ببینی؟!

گفتم: نه

فرمود:

او نیز مانند تو است [و دوست دارد مرتب و آراسته باشی].» - وسائل الشیعه، ج14، ص183 -


قال الباقر علیه السلام :

کنّا نلبس المعصفر فى البیت ، برنامه ما چنین است که در خانه ( پیش همسران ) لباس رنگی می پوشیم! - وسائل ج 2 ص 358 -



خوش به حال سادات ؛ اما ...

چهارشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۴۴ ب.ظ

امام علی بن موسی علیهما السلام در مجلس مأمون با عده ای از حاضرین گفتگو می کرد.

برادرش زید بن موسی نیز در گوشه ای از مجلس عده ای را دور خود جمع کرده بود! و برای آنان در فضیلت سادات و اولاد پیغمبر صلی الله علیه وآله صحبت می کرد! و افتخار می نمود! و مرتب می گفت:

"ما خانواده چنین هستیم! ما خانواده چنان هستیم!"

هنگامی که امام رضا علیه السلام متوجه وی شد و گفته های او را شنید، با صدای بلند او را صدا کرد و همه اهل مجلس را متوجه خود نمود و سپس به زید فرمود:

« أَ غَرَّکَ قَوْلُ نَاقِلِی الْکُوفَةِ إِنَّ فَاطِمَةَعلیها السلام أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّیَّتَهَا عَلَی النَّارِ

فَوَ اللَّهِ مَا ذَلِکَ إِلَّا لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ وُلْدِ بَطْنِهَا خَاصَّةً

وَ أَمَّا أَنْ یَکُونَ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍعلیهما السلام یُطِیعُ اللَّهَ وَ یَصُومُ نَهَارَهُ وَ یَقُومُ لَیْلَهُ وَ تَعْصِیهِ أَنْتَ ثُمَّ تَجِیئَانِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ سَوَاءً لَأَنْتَ أَعَزُّ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ

إِنَّ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام کَانَ یَقُولُ لِمُحْسِنِنَا کِفْلَانِ مِنَ الْأَجْرِ وَ لِمُسِیئِنَا ضِعْفَانِ مِنَ الْعَذَابِ؛(9)

سخن ناقلان کوفه را باور کرده ای که می گویند: فاطمه علیها السلام خود را حفظ کرد، پس خداوند ذریه او را از آتش جهنم مصونیت بخشیده است؟!!

به خدا سوگند! آنچه شنیده ای، مقصود حسن و حسین علیهما السلام و فرزندان بی واسطه فاطمه است.

و امّا اگر گفته تو درست باشد [که همه اولاد فاطمه علیها السلام مصونیت دارند]، آن وقت تو از پدرت موسی بن جعفر علیهما السلام در نزد خداوند عزیزتر و گرامی تر خواهی بود!!

چرا که او خدا را اطاعت می کرد، روزها روزه می گرفت، شبها به عبادت می پرداخت و تو هم از فرمان خدا سر پیچی می کنی؛ با این حال، هر دوی شما اهل سعادت و بهشت خواهید شد! [او با عمل به مقام سعادت رسید و تو بی عمل به آنجا خواهی رسید!]

به راستی علی بن الحسین علیهما السلام فرموده است: نیکوکار ما اهل بیت دو برابر اجر دارد و بدکار ما دو برابر عذاب خواهد داشت!! »


برگرفته از:

مبلغان ش 92


اشتیاق طوبی

شنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۳۹ ب.ظ

رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم :

لما اءسرى بى الى السماء، فصرت فى سماء الدنیا حتى صرت فى السماء السادسة فاذا اءنا بشجرة لم اءر شجرة اءحسن منها و لا اءکبر منها. فقلت لجبرئیل : یا حبیبى ، ما هذه الشجرة . قال : هذه طوبى یا حبیبى . فقلت : ما هذا الصوت العالى الجهورى ؟ قال : هذا صوت طوبى . قلت : اءى شى ء یقول ؟ قال : یقول ، وا شوقاه الیک یا على بن اءبى طالب . - بحارالانوار ج 8 ص 151 -


رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم :

هنگامى که شبانه به آسمان سیرم دادند، به آسمان دنیا وارد شدم ، تا اینکه به آسمان ششم رسیدم ، ناگهان (در برابر خود) درختى دیدم که تا به آن زمان درختى زیباتر و بزرگتر از آن ندیده بودم!

به جبرئیل گفتم :

دوست من! این چه درختى است ؟

جبرئیل گفت : دوستم! این درخت طوبى است .

گفتم : این صداى بلند و رسا چیست ؟

گفت : این صداى درخت طوبى است .

گفتم : چه مى گوید ؟

گفت : مى گوید : چه اشتیاقى دارم به تو اى على بن ابى طالب


سبک زندگی ( فاطمی ) از زبان سید علی

شنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۴، ۰۶:۵۸ ب.ظ
1394/01/18
بر اساس بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای منتشر شد:

«گوشه‌هایی از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها»

«یکی از خصوصیاتی که در انقلاب ما بارز است، مطرح شدن مکررِ مضاعف نام مبارک حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است». این جمله را رهبر انقلاب در یکی از دیدارهایی که در روز ولادت حضرت صدیقه‌ی طاهره سلام‌الله‌علیها بزگرار شد، فرمودند و همگان را به حفظ ارتباط معنوی با حضرات معصومین علیهم‌السلام دعوت کردند. به همین مناسبت پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR مجموعه‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی سبک زندگی دخت گرامی پیامبر اسلام را در پنج سرفصلِ «رابطه با خدا؛ مدافع ولایت؛ همسر امیرالمؤمنین علیه‌السلام؛ ام‌ابیها و الگوی زن مسلمان ایرانی» تدوین و منتشر کرده است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif فصل اول: رابطه با خدا
حضرت زهرا سلام‌الله علیها در نقش بندگی خدا

* درس زندگی حضرت زهرا برای ما
عزیزان من، جوانان عزیز! امروز در دوران جمهوری اسلامی این فرصت برای آحاد جامعه هست که درست حرکت کنند، درست زندگی کنند، مؤمنانه زندگی کنند، با عفّت زندگی کنند. درس زندگی صدّیقه‌ی طاهره، فاطمه‌ی زهرا(سلام‌الله‌علیها) این است برای ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی کردن؛ همچنان‌که آن بزرگوار یکپارچه معنویّت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیَّةِ النَّقیَّةِ [الرَّضیَّة] الزَّکیَة؛ پاکی و آراستگی و تقوا و نورانیّت آن بزرگوار، همان چیزی است که در طول تاریخ تشیّع بر معارف ما سایه‌افکن بوده است.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان اهل بیت علیهم‌السلام ۱۳۹۳/۰۱/۳۱

* اساس زندگی مؤمنانه صداقت در بندگی است
میخواهم عرض کنم که ارزش فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه‌ی زهرا(سلام‌اللَّه‌علیها) نبود، او صدیقه‌ی کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را می‌اندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین». «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند.
این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقه‌ی کبری نمیشد. اساس، بندگی خداست.
برادران و خواهران عزیز! من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم. تمجید از فاطمه‌ی زهرا نتیجه‌اش باید این باشد.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۴/۰۵/۰۵

* حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اسوه عبادت و حق‌طلبی
ما باید راه فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) را برویم. ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم. مگر نمی‌گوییم که «حتّی تورّم قدماها« این‌قدر در محراب عبادت خدا ایستاد! ما هم باید در محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهی را در دلمان روزبه‌روز زیاد کنیم. مگر نمی‌گوییم که با حال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟ ما هم باید در همه‌ی حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسی نترسیم. مگر نمی‌گوییم که یک‌تنه در مقابل جامعه‌ی بزرگ زمان خود ایستاد؟
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵

* ایثار و از خودگذشتگی در زندگی
مگر نمی‌گوییم که آن بزرگوار کاری کرد که سوره‌ی دهر درباره‌ی او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ایثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان، به قیمت گرسنگی کشیدن خود؛ «و یؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه»(حشر: ۹) ما هم باید همین کارها را بکنیم.
این نمی‌شود که ما دم از محبت فاطمه‌ی زهرا(سلام‌الله‌علیها) بزنیم، در حالی که آن بزرگوار برای خاطر گرسنگان، نان را از گلوی خود و عزیزانش - مثل حسن و حسین(علیهماالسّلام) و پدر بزرگوارشان(علیه‌السّلام) - برید و به آن فقیر داد؛ نه یک روز، نه دو روز؛ سه روز!
ما میگوییم پیرو چنین کسی هستیم؛ ولی ما نه فقط نان را از گلوی خود نمیبُریم که به فقرا بدهیم، اگر بتوانیم، نان را از گلوی فقرا هم میبُریم! این روایاتی که در باب علامات شیعه هست، ناظر به همین است؛ یعنی شیعه بایستی آن‌طوری عمل کند. ما باید زندگی آنها را در زندگی خود - ولو به صورت ضعیف - نمایش بدهیم.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵


http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif فصل دوم: مدافع ولایت
حضرت زهرا سلام‌الله علیها به‌عنوان عضوی از جامعه ولایی

* ایستادگی و موقع‌شناسی در سن جوانی
در قضیه‌ی حضرت صدّیقه‌ی طاهره سلام‌الله‌علیها، نکات خیلی مهمّی وجود دارد؛ لیکن یک نکته که با وضع شما جوانان مؤمن و انقلابی تطبیق می‌کند، این است که همه‌ی این افتخارات و کارهای بزرگ و مقامات عالیِ معنوی و دست‌نیافتنیِ آن انسان والا و آن زنِ بی‌نظیر تاریخ بشر و سیّده‌ی زنان عالم، و ضمناً همه‌ی آن صبرها و ایستادگیها و موقع‌شناسیها و کلمات پرباری که در این زمانها از ایشان صادر شده است - همه‌ی این حوادث بزرگ - در دوران کوتاه جوانی این بزرگوار اتّفاق افتاده است. یک وقت این قضیه را به عنوان یک موضوع مرثیه‌سرایی مطرح می‌کنیم و می‌گوییم که این بزرگوار سنّ کمی داشتند یا جوان بودند، که این، موضوعِ مصیبت‌خوانی و مرثیه‌سرایی می‌شود. یک وقت این را به عنوان یک امر قابل تدبّر و حاوی درسها می‌دانیم و با این چشم نگاه می‌کنیم؛ آن وقت اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند.
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه ۱۳۷۶/۰۶/۲۶

* شبیه‌ترین شخص به رسول خدا
درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها، هرچه بگوییم، کم گفته‌ایم و حقیقتاً نمی‌دانیم که چه باید بگوییم و چه باید بیندیشیم. به قدری ابعاد وجود این انسیّه‌ی حوراء، این روح مجرّد و این خلاصه‌ی نبوّت و ولایت برای ما پهناور و بی‌پایان و درک ناشدنی است که حقیقتاً متحیّر می‌مانیم. اگر به کتابهایی که درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها به‌وسیله‌ی محدّثین اهل سنّت نوشته شده است، نگاه کنید، روایات بسیاری را می‌بینید که از زبان پیغمبر صلّی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم در ستایش صدّیقه‌ی طاهره علیهاسلام صادر شده است و یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل می‌کنند. این حدیث معروف از عایشه است که گفت: «والله ما رأیت فی سمته و هدیه اشبه برسول‌الله صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم من فاطمة»؛ هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره، سیما، درخشندگی و حرکات و رفتار، شبیه‌تر از فاطمه به پیغمبر اکرم ندیدم.»
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۳/۰۹/۰۳

* اول دیگران بعد خودمان!
امام حسن مجتبی علیه‌الصّلاةوالسّلام می‌گوید: شبی - شب جمعه‌ای - مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوع فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرع کرد. امام حسن، علیه‌الصّلاةوالسّلام، می‌گوید - طبق روایت - شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اماه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک» «یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنی، الجار ثم الدار» «اول دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیه‌ی والاست.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* دفاع عالمانه از ولایت
ایشان در محیط علم هم یک دانشمند والاست. آن خطبه‌ای که فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیغمبر ایراد کرده است، خطبه‌ای است که به گفته‌ی علامه‌ی مجلسی، «بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» این‌قدر پرمغز است! از لحاظ زیبایی هنری، مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهج‌البلاغه است. فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها می‌رود در مسجد مدینه، در مقابل مردم می‌ایستد و ارتجالاً حرف می‌زند! شاید یک ساعت، با بهترین و زیباترین عبارات و زبده‌ترین و گزیده‌ترین معانی صحبت کرده است.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵


http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif فصل سوم. همسر امیرالمؤمنین علیه‌السلام
حضرت زهرا سلام‌الله علیها به‌عنوان همسر

* مهریه و جهیزیه ساده
در دوران پس از هجرت، در آغاز سنین تکلیف، وقتی فاطمه‌ی زهرا سلام اللَّه علیها، با علی‌بن‌ابیطالب علیه‌الصّلاةوالسّلام، ازدواج می‌کند، آن مهریه و آن جهیزیه‌ی اوست؛ که همه شاید می‌دانید که با چه سادگی و وضع فقیرانه‌ای، دختر اول شخص دنیای اسلام، ازدواج خود را برگزار می‌کند. زندگی فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها از همه‌ی ابعاد، زندگی‌ای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵
ما باید شایستگی خود را ثابت کنیم. مگر نمیگوییم که جهیزیه‌ی آن بزرگوار چیزهایی بود که انسان با شنیدن آنها اشکش جاری میشود؟ مگر نمیگوییم که این زن والامقام، برای دنیا و زیور دنیا هیچ ارزشی قائل نبود؟ مگر میشود که روزبه‌روز تشریفات و تجمل‌گرایی و زر و زیور و چیزهای پوچ زندگی را بیشتر کنیم و مهریه‌ی دخترانمان را زیادتر نماییم؟!
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵

* الگوی تعامل زن و شوهر
مگر هر کسی می‌تواند همسر امیرالمؤمنین باشد؟ عظمت علی آن‌گونه است که کوههای عظیم را در مقابل خود آب می‌کند. نَفْس همسری امیرالمؤمنین، یک نشانه‌ی بزرگ عظمت است؛ لیکن شما ببینید تعامل این زن و شوهر چگونه است و دو بزرگِ خارج از ابعاد ذهن انسان، چگونه با هم حرف می‌زنند؛ چگونه زندگی می‌کنند؛ چگونه این زندگیِ الگو و نمونه‌ی تاریخ را اداره می‌کنند و چگونه هرکدام نقشی به عهده می‌گیرند!
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۷/۰۷/۱۹

* همسر رزمنده‌ای که دائما در جبهه است ...
یک وقت انسان فکر می‌کند که شوهرداری، یعنی انسان در آشپزخانه غذا را بپزد، اتاق را تر و تمیز و پتو را پهن کند و مثل قدیمیها تشکچه بگذارد که آقا از اداره یا از دکان بیاید! شوهرداری که فقط این نیست. شما ببینید شوهرداری فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها چگونه بود. در طول ده سالی که پیامبر در مدینه حضور داشت، حدود نُه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین علیهماالسّلام با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نُه سال، جنگهای کوچک و بزرگی ذکر کرده‌اند - حدود شصت جنگ اتّفاق افتاده - که در اغلب آنها هم امیرالمؤمنین علیه‌السّلام بوده است. حالا شما ببینید، او خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتّب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ می‌ماند - این قدر جبهه وابسته‌ی به اوست - از لحاظ زندگی هم وضع روبه‌راهی ندارند؛ همان چیزهایی که شنیده‌ایم... حقیقتاً زندگی فقیرانه‌ی محض داشتند؛ در حالی که دختر رهبری هم هست، دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسؤولیت هم می‌کند.
ببینید انسان چقدر روحیه قوی می‌خواهد داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند؛ دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاریهای زندگی خالی کند؛ به او دلگرمی دهد؛ بچه‌ها را به آن خوبی که او تربیت کرده، تربیت کند. حالا شما بگویید امام حسن و امام حسین علیهما السّلام، امام بودند و طینت امامت داشتند؛ زینب علیهاسلام که امام نبود. فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها او را در همین مدت نُه سال تربیت کرده بود. بعد از پیامبر هم که ایشان مدّت زیادی زنده نماند.
بیانات در دیدار جمعی از جوانان ۱۳۷۷/۰۲/۰۷

* زنی که شوهرش حتی یکبار از او نرنجید ...
جهاد آن بزرگوار در میدانهای مختلف، یک جهاد نمونه است. در دفاع از اسلام؛ در دفاع از امامت و ولایت؛ در حمایت از پیغمبر؛ در نگهداری بزرگترین سردار اسلام، یعنی امیرالمؤمنین که شوهر او بود.
امیرالمؤمنین درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا سلام اللَّه علیها فرمود: «ما اغضبنی و لا خرج من امرییک‌بار این زن در طول دوران زناشویی، مرا به خشم نیاورد و یک‌بار از دستور من سرپیچی نکرد. فاطمه‌ی زهرا سلام اللَّه علیها با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه، یک همسر و یک زن است؛ آن‌گونه که اسلام می‌گوید.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* ازدواج در جامعه ما باید مثل ازدواج فاطمه‌ زهرا (سلام‌الله‌علیها) باشد
ازدواجها در دوران انقلاب و به برکت آن آسان شد؛ چون تشریفات و سخت‌گیریها کم شد. نگذارید دوباره به خانه‌ی اول برگردیم. پدران و مادران، نسبت به مقدّمات غیر لازمِ ازدواج سخت‌گیری نکنند؛ جوانان که سخت‌گیری‌یی ندارند. بگذارند ازدواج اسلامی انجام بگیرد. بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان و زن جوانی که در محیط اسلامی است، مثل ازدواج فاطمه‌ی زهرا (س) باشد؛ ازدواجی با پیوند عشقی معنوی و الهی و جوششی بی‌نظیر میان زن و مرد مؤمن و مسلمان و همکاری و همسری به معنای واقعی بین دو عنصر الهی و شریف، اما بیگانه از همه‌ی تشریفات و زروزیورهای پوچ و بی‌محتوای ظاهری. این است ازدواج درست زن مسلمان و تربیت فرزند و اداره‌ی محیط خانه و البته اندیشیدن و پرداختن به همه چیز جامعه و دین و دانش و فعالیت اجتماعی و سیاسی. اسلام، این است.
بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶


http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif فصل چهارم. ام ابیها
حضرت زهرا سلام‌الله علیها به‌عنوان دختر و مادر

* خدمت به پدر راهی برای کمال انسانی
مسائل معنوی تا حدود زیادی به فضایل عملی ارتباط پیدا می‌کند. یعنی به آنچه که از تلاش فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها ناشی می‌شود. مفت نمی‌دهند و بدون دلیل نمی‌بخشند. عمل انسان - در حد بالایی - در احراز فضایل و مناقب تأثیر می‌کند. دختری که در کوره‌ی گداخته‌ی مبارزات سخت پیغمبر در مکه متولد شد و در شعب ابی‌طالب یار و غمگسار پدر بود.این دختر مثل یک فرشته‌ی نجات برای پیغمبر؛ مثل مادری برای پدر خود؛ مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمل کرد. غمگسار پیغمبر شد، بارها را بر دوش گرفت، عبادت خدا را کرد، ایمان خود را تقویت کرد، خودسازی کرد و راه معرفت و نور الهی را به قلب خود باز کرد. اینهاست آن ویژگیهایی که آدمی را به کمال می‌رساند.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* تسلی‌بخش پیغمبر
شما ببینیدحضرت[فاطمه(سلام‌الله‌علیها)] چگونه زندگی کرده است! تا قبل از ازدواج که دخترکی بود، با آن پدرِ به این عظمت کاری کرد که کنیه‌اش را امّ‌ابیها - مادرِ پدر – گذاشتند. در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدیدآورنده‌ی دنیای نو و رهبر و فرمانده‌ی عظیم آن انقلاب جهانی - انقلابی که باید تا ابد بماند - در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بی‌خود که نمی‌گویند امّ‌ابیها! نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست. آن حضرت چه در دوران مکّه، چه در دوران شعب‌ابیطالب - با آن‌همه سختیهاکه داشت - و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوارِ پدر بود. دلِ پیغمبر در مدّت کوتاهی با دو حادثه‌ی وفات خدیجه و وفات ابیطالب شکست. به فاصله‌ی کمی این دو شخصیّت از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایی کرد. فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها در آن روزها قدبرافراشت و با دستهای کوچک خود غبار محنت را از چهره‌ی پیغمبر زدود. امّ‌ابیها؛ تسلّی‌بخش پیغمبر. این کُنیت از آن ایام نشأت گرفت.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۳/۰۹/۰۳

* تربیت فرزندانی که الگوی بشریتند
زندگی فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها از همه‌ی ابعاد، زندگی‌ای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است. شوهر جوان او دائماً در جبهه و میدانهای جنگ است؛ اما در عین مشکلات محیط و زندگی، فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله علیها، مثل کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان است. او دختر کارگشای پیغمبر است و در این شرایط، زندگی را با کمال سرافرازی به پیش می‌برد: فرزندانی تربیت می‌کند مثل حسن و حسین و زینب؛ شوهری را نگهداری می‌کند مثل علی و رضایت پدری را جلب می‌کند مثل پیغمبر! راه فتوحات و غنایم که باز می‌شود، دختر پیغمبر ذره‌ای از لذتهای دنیا و تشریفات و تجملات و چیزهایی را که دل دختران جوان و زنها متوجه آنهاست، به خود راه نمی‌دهد. عبادت فاطمه‌ی زهرا، سلام اللَّه علیها، یک عبادت نمونه است.
بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* تربیت نسل معرفت و معنویت
تطبیق سوره‌ی کوثر با فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) یک تطبیق مصداقی درست است؛ این همه برکات بر خاندان پیغمبر، بر یکایک ائمه‌ی هدی (علیهم‌السّلام)! عالم پُر است از نغمه‌های دلنواز فردی و اجتماعی و دنیائی و اخروی که از این حنجره‌های پاک برخاسته؛ حسین‌بن علی، زینب کبری، امام حسن مجتبی، امام صادق، امام سجاد؛ هر کدام از ائمه. ببینید چه غوغائی است در عالم معرفت، در عالم معنویت، در بزرگراه هدایت از کلمات این بزرگواران و درسهای آنها و معارف آنها! این نسل فاطمه‌ی زهراست.
بیانات‌ در دیدار مداحان اهل بیت(ع) به مناسبت میلاد حضرت فاطمه‌ی زهرا(س) ۱۳۸۶/۰۴/۱۴


http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif فصل پنجم. الگوی زن مسلمان ایرانی

* زنی که اسلام میخواهد بسازد
اسلام، فاطمه - آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی - را به عنوان نمونه و اسوه‌ی زن معرفی میکند. آن، زندگی ظاهری و جهاد و مبارزه و دانش و سخنوری و فداکاری و شوهرداری و مادری و همسری و مهاجرت و حضور در همه‌ی میدانهای سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همه جانبه‌ی او که مردهای بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار میکرد، این هم مقام معنوی و رکوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحیفه و تضرّع و ذات ملکوتی و درخشندگی عنصر معنوی و همپایه و هموزن و همسنگ امیرالمؤمنین و پیامبر بودن اوست. زن، این است. الگوی زنی که اسلام میخواهد بسازد، این است.
بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶

* الگویی برای فهم درست و هوشیاری در موقعیت‌ها
فاطمه‌‌ی زهرا و زینب کبری (سلام‌‌الله‌‌علیهما) زنان الگو و نمونه‌‌ی اسلامند. زن امروز دنیا الگو می‌خواهد. اگر الگوی او زینب و فاطمه‌‌ی زهرا باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها؛ و لو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز برای انجام تکلیف بزرگی که خدا بر دوش انسانها گذاشته است، همراه باشد. زن مسلمانی که الگویش فاطمه‌‌ی زهرا یا زینب کبری (علیهماالسّلام) باشد، این است.
اگر زن به فکر تجملات و خوش‌گذرانی‌ها و هوسهای زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بی‌بنیاد و بی‌ریشه باشد، نمی‌تواند آن راه را برود؛ باید این وابستگیها را که مثل تار عنکبوت بر پای یک انسان رهروست، از خود دور کند، تا بتواند آن راه را برود؛ کمااینکه زن ایرانی در دوران انقلاب و در دوران جنگ همین کار را کرد، و انتظار این است که در همه‌ی دوران انقلاب همین کار را بکند.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۷۰/۰۸/۲۲

* الگوی زن مسلمان ایرانی
زنهای مؤمن در جامعه‌ی ما سعی کنند قدر زن ایرانیِ مسلمان را بدانند. ارزش زن اسلامی و مسلمان را بدانید. زنی که در اختلاط و معاشرت، با مرد قاطی نمی‌شود و خود را وسیله‌یی برای جلب چشم مرد نمی‌داند و خود را بالاتر از این می‌داند؛ زنی که شأنش را عزیزتر از این می‌شمارد که خود را عریان کند و با صورت و موی و بدن خود، چشم روندگان را به سمت خویش جلب کند و هوس آنها را اشباع نماید؛ زنی که خود را در دامنه‌ی قله‌یی می‌داند که در اوج آن، فاطمه‌ی‌زهرا(س) - بزرگترین زن تاریخ بشر - قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ایرانی است. این زن باید دیگر از این بازیچه‌های فراهم آمده‌ی تمدن غربی و روشهای توطئه‌آمیز آن، رو بگرداند و به آن بی‌اعتنایی کند.
بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶

* الگویی برای درس گرفتن و گرایش قلبها وابسته شدن جوانان
فاطمه‌ی زهرا (سلام‌‌الله‌‌علیها) را که می‌خواهید معرفی کنید، آن‌چنان معرفی کنید که یک انسان مسلمان، یک زن مسلمان، یک جوان مسلمان از آن زندگی درس بگیرد؛ در دل خود نسبت به آن مجسمه‌ی قداست و طهارت و حکمت و معنویت و جهاد، احساس خشوع و خضوع و وابستگی کند. این، طبیعت انسان است. ما انسانها تابع و متمایل به کمالیم. اگر بتوانیم کمال را در خودمان ایجاد کنیم، می‌کنیم؛ اگرنه، آن کسی که صاحب کمال است، به طور طبیعی انسان به او گرایش دارد.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۹/۰۳/۱۳

* رمز «یازهرا»
هیچ کس - نه امام بزرگوار، نه بزرگان انقلاب - در دوران دفاع مقدس به رزمندگان نگفت که رمز «یا زهرا» براى حملاتتان بگذارید، یا سربند «یا زهرا» ببندید؛ اما هرچه که شما نگاه میکنید، در طول دوران دفاع مقدس، اسم مبارک حضرت زهرا از همه‌ى نامهاى مطهر و مبارک دیگر بیشتر مطرح است، بیشتر آورده میشود؛ همچنین نام مبارک حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه). این دو نام در انقلاب، به طور طبیعى، بدون دستور، بدون یک مطالعه‌ى قبلى، همین طور از دلها و از ایمانها و از عواطف روئیده است؛ این نشانه‌ى مبارکى است؛ نشانه‌ى توجه آن بانوى دو عالم، آن عنصر ملکوتىِ الهىِ بى‌نظیر در عرصه‌ى وجود از لحاظ نورانیت - بعد از پدر بزرگوار و امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) - است.
بیانات در دیدار جمعی از شاعران و ذاکرین اهل بیت(ع) ۱۳۹۰/۰۳/۰۳

مادرِ پدر!

جمعه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۳:۲۵ ب.ظ

 روى فی مقاتل الطالبیین بإسناده إلى جعفر بن محمد، عن أبیه (علیهما السلام):

أن فاطمة (علیها السلام) کانت تکنى أم أبیها - بحارالانوار ج 43 ص 19

اما صادق (ع) از امام باقر (ع) :

به راستی فاطمه به امّ ابیها ( مادرِ پدرش ) کنیه گذاری شده بود.


دو جهت برای مادری فاطمه (س) بر رسول الله (ص) :

1- مقام پرستاری :

پیامبر در مقابل آزار و اذیتهای مشرکین دو مدافع جدی داشت  1 - ابوطالب 2 - خدیجه.

در سال دهم هجری این دو را از دست داد و آنقدر این دو داغ در یک سال بر پیامبر گران آمد که آن سال به نام عام الحزن نامیده شد!

بعد از آن دو ، پسر ابو طالب ( علی 19 ساله ) و دختر خدیجه ( فاطمه 5 ساله ) بودند که پا جای پای آن دو گذاشته و دفاع از رسول را وظیفه خود دانستند. و فاطمه با دستان کوچک خود گرد و خاکهایی را که بر سر پدر می ریختند از سر و صورت ایشان گرفته و پاک می کرد و دلداری پدر می داد.

وقتی رسول در کنار کعبه نماز می خواند و ابوجهل کثافات گاو  به سمت او حواله کرد در میان سکوت همگان تنها مدافع او فاطمه کوچک بود و این دفاع و عنایات ادامه داشت تا نوبت به جنگ ها رسید و آنجا هم فاطمه در مداوای زخم های رسول نقش مادرانه خود را در نبود مادر ایفا می کند!...

برداشتی از :

الزهراء (علیها السلام) سیدة نساء العالمین
سماحة آیة اللّه العظمى الشیخ ناصر مکارم الشیرازى
تعریب: عبدالرحیم الحمرانی


2- مؤثر در وجود :

وقتی رسول به حکم حدیث قدسی ( لولاک لما خلقت الافلاک : یا رسول الله ! اگر تو نبودی ، افلاک را خلق نمی کردم! ) علت نهایی برای خلقت باشد - چرا که او انسان کامل است و جامع اسماءو صفات الهی -

می بایست معلولی از جنس او  و همسنخ با او هم باشد و او کسی نیست جز علی که به دلالت آیه مباهله حکم نفس پیغمبر را دارد ( و انفسنا و انفسکم ) . لذا فرمود : ( و لولا علی لما خلقتک : یا رسول الله! اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم! )

محمد (ص) نور رسالت است و علی نور امامت ، و هردو از نور توحید گرفته شده اند و ناچار برای این دو هم معلولی باید باشد که نور آن دو را جمع کند و او هم می بایست شبیه به آن دو و همسنخ آن دو باشد و آن وجود نازنین فاطمه زهراء ( س) است و لذا فرمود ( و لولا فاطمه لماخلقتکما : یا رسول الله و یا علی ! اگر فاطمه نبود هیچکدام از شما را خلق نمی کردم!! )

با این حساب : فاطمه (س) نه مادر رسول الله ، بلکه مادر همه عالم و رمز خلقت است!

برداشتی از :

فاطمة الزهراء (علیها السلام) سرّ الوجود

تألیف السید عادل العلوی -


باباش ... فداش!

پنجشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۲۸ ب.ظ

در روایات بسیارى وارد شده است :

هرگاه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از مسافرت مراجعت مى نمود، ابتدا به حضور دختر گرامی اش فاطمه زهراء سلام اللّه علیها وارد مى شد و دقایقى را در کنار وى مى نشست!

تا آن که جریان غزوه تبوک پیش آمد و حضرت رسول به همراه امیرالمؤ منین علىّ صلوات اللّه علیهما به قصد جنگ تبوک حرکت کردند و رفتند.
و حضرت زهراء سلام اللّه علیها خود و فرزندانش را با گوشواره و گردنبند نقره زینت کرد، همچنین روسرى خود را با زعفران رنگ نمود و پرده اى هم براى اتاق تهیّه و آویزان کرد.

و این حرکت بدان جهت بود که وقتى پدرش رسول خدا و شوهرش امیرمؤ منان از مسافرت و میدان نبرد جنگ بازگشتند خوشحال شوند.

هنگامى که حضرت رسول از مسافرت بازگشت ، طبق معمول به منزل حضرت زهراء وارد شد؛ و چون آن صحنه را مشاهده نمود با ناراحتى از منزل خارج گشت و به مسجد رفت .

حضرت فاطمه سلام اللّه علیها متوجّه علّت ناراحتى پدرش شد، به همین جهت سریع تمام آنچه را که براى زینت خود و بچّه ها و براى زینت اتاق تهیّه کرده بود، در آورد و همه آن ها را براى پدرش فرستاد و پیام داد تا آن ها را، به هر کارى که صلاح مى داند در راه خداوند متعال مصرف نماید.

موقعى که آن اسباب و وسایل را خدمت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آوردند، حضرت سه مرتبه فرمود: ( فداها أبوها ) - پدرش فدایش گردد -

و سپس افزود:

دنیا از براى محمّد و اهل بیتش (صلوات اللّه علیهم و نیز براى شیعیانشان -) نخواهد بود!

و چنانچه دنیا به اندازه بال پشه اى ارزش مى داشت ، ذرّه اى از آن را کافران بهره مند نمى شدند!!


منبع:

چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام
عبداللّه صالحى


علت نامگذاری فاطمه به « فاطمه »

پنجشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۴، ۰۴:۲۷ ب.ظ

1 -

عن أبی عبد الله (علیه السلام) أنه قال:

(إنا أنزلناه فی لیلة القدر) (4) اللیلة فاطمة و القدر الله فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد أدرک لیلة القدر، وإنما سمیت فاطمة لان الخلق فطموا عن معرفتها  - بحارالانوار  ج 43، ص 65

امام صادق ( در تفسیر ) انا انزلناه فی لیلة القدر فرمودند:

« شب » فاطمه است و « قدر » خدا ! پس هرکس فاطمه را چنان که باید - بشناسد ؛ شب قدر را توانسته درک کند! براستی او فاطمه نامیده شده چون خلق از شناخت او بازداشته شده اند!!


2 -

قال أبوعبد الله (علیه السلام):

لفاطمة (علیها السلام) تسعة أسماء عند الله عز وجل فاطمة، والصدیقة والمبارکة، والطاهرة، والزکیة، والراضیة، والمرضیة، والمحدثة، والزهراء

ثم قال (علیه السلام): أتدری أی شئ تفسیر فاطمة ؟ قلت: أخبرنی یا سیدی قال: فطمت من الشر

قال: ثم قال: لو لا أن أمیر المؤمنین (علیه السلام) تزوجها لما کان لها کفو إلى یوم القیامة على وجه الارض آدم فمن دونه - بحارالانوار  ج 43، ص 10 -

امام صادق (ع) :

برای فاطمه نزد خدای بزرگ 9 اسم است: فاطمة ، صدیقة ، مبارکة ، طاهرة ، زکیَّة ، راضیة ، مرضیَّة ، محدَّثة ، زهراء.

سپس فرمود: تفسیر فاطمه را می دانی؟! گفتم : شما خبرم دهید آقای من! فرمود: باز داشته شده از شر و بدی !

و ادامه داد : اگر امیرالمؤمنین نبود که با او ازدواج کند تا روز قیامت همتایی برای او بر روی زمین یافت نمی شد از آدم گرفته تا پایین تر از او!


3 -

قال ابن عباس لمعاویة:

أتدری لم سمیت فاطمة فاطمة ؟ قال: لا، قال: لانها فطمت هی وشیعتها من النار سمعت رسول الله (صلى الله علیه وآله) یقوله - بحارالانوار ج 43 ص 12 -

ابن عباس به معاویه گفت:

آیا می دانی چرا فاطمه ( فاطمه ) نامیده شد؟! گفت : نه. گفت: چون او و پیروانش از آتش جهنم بازداشته شده اند! این را از رسول الله شنیدم.


4 -

حدثنا عبد الله بن الحسن بن حسن قال: قال أبو الحسن (علیه السلام):

لم سمیت فاطمة فاطمة ؟ قلت: فرقا بینه وبین الاسماء

قال: إن ذلک لمن الاسماء ولکن الاسم الذی سمیت به أن الله تبارک وتعالى علم ما کان قبل کونه فعلم أن رسول الله (صلى الله علیه وآله) یتزوج فی الاحیاء وأنهم یطمعون فی وراثة هذا الامر من قبله فلما ولدت فاطمة سماها الله تبارک وتعالى فاطمة لما أخرج منها وجعل فی ولدها ففطمهم عما طمعوا فبهذا سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت طمعهم ومعنى فطمت قطعت - بحارالانوار ج 43 ص 13 -

عبدالله بن حسن: امام کاظم علیه السلام به من فرمود :

آیا مى دانى چرا دختر پیامبر فاطمه نامیده شد؟
گفتم : براى اینکه با سایر نامها فرق داشته باشد و بشود او را به آن نام مورد خطاب قرار داد.

فرمود: بله ، فاطمه هم از نامهاست ولى به این علت نام دختر رسول خدا را فاطمه گذاردند که خداوند نسبت به همه چیز قبل از آنکه بوجود بیاید آگاه است و مى دانست که وقتى پیامبر با برخى از قبایل وصلت نماید آنان به دلیل وراثت ، در امر خلافت و جانشینى و طمع مى کنند لذا موقعى که فاطمه متولد شد خدا فاطمه اش نامید و امر خلافت و وصایت را براى فرزندان او قرار داد و بدین وسیله دست سایرین را از آن کوتاه نمود چرا که فطم به معنی قطع است.


5 -

عن أبی جعفر (علیه السلام) قال:

لما ولدت فاطمة (علیها السلام) أوحى الله عز وجل إلى ملک فانطلق به لسان محمد (صلى الله علیه وآله) فسماها فاطمة ثم قال: إنی فطمتک بالعلم وفطمتک عن الطمث

ثم قال أبو جعفر (علیه السلام): والله لقد فطمها الله تبارک وتعالى بالعلم وعن الطمث بالمیثاق - بحارالانوار ج 43 ص 13 -

امام باقر (ع):

وقتی فاطمه متولد شد خداوند به فرشته ای وحی فرستاد که این اسم را بر زبان پیامبر جاری سازد و او چنینش نام نهاد. سپس خداوند فرمود: براستی که تو را با دادن علم ، از جهل بازداشتم و ( همچنین بازداشتم ) از عادت زنانه.

و بعد امام باقر (ع) فرمود: به خدا قسم خدا به عهدش عمل کرد.


6 -

قال النبی (صلى الله علیه وآله) لفاطمة:

شق [الله] لک یا فاطمة إسما من أسمائه فهو الفاطر وأنت فاطمة - بحارالانوار ج 43 ص 15 -

پیامبر به فاطمه فرمود:

خدا اسمی از اسماء خود را برای تو مشتق کرد او فاطر است و تو فاطمه!


7 -

 ...قال ( جبرائیل ):

سمیت فاطمة فی الارض [لانه] فطمت شیعتها من النار وفطموا أعداؤها عن حبها ... - بحارالانوار ج 43 ص 18 -

جبرئیل به رسول فرمود:

در زمین به نام فاطمه نام نهاده شد چون شیعیانش از آتش منع شدند و  و دشمنانش از دوست داشتن او!



نکاتی زیبا در مورد حضرت زهرا

پنجشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۴۳ ب.ظ

1. سوره کوثر که در شأن و منزلت حضرت زهراعلیها السلام نازل شده، دارای ویژگی ژرف و شگرفی است به گونه ای که همه کلمات کلیدی آن، یعنی "أعطینا"، "کوثر"، "فصلّ"، "انحر"، "شانی ء" و "أبتر"، فقط یک بار در کل قرآن به کار رفته اند - نکته گو: آیت اللَّه احمد صابری همدانی -

2. در زبان عربی هنگامی که گفته می شود: "قامَ لَها"، یعنی این مرد به احترام آن زن از جای خود برخاست، ولی هنگامی که گفته می شود: "قامَ اِلَیها"، یعنی این مرد به احترام آن زن از جای خود برخاست و به جهت احترام ویژه ای که برای آن زن قائل بود، چند قدمی نیز به طرف او حرکت کرد. در کتاب حدیثی - بحار الانوار، جلد 37، صفحه 71 - گفته شده است که هرگاه حضرت زهراعلیها السلام نزد پیامبر خداصلی الله علیه وآله می آمدند "قامَ اِلَیها"، یعنی پیامبرصلی الله علیه وآله نه فقط به احترام حضرت زهراعلیها السلام از جای خود بر می خاستند، بلکه به جهت احترام ویژه ای که برای حضرت زهراعلیها السلام قائل بودند، چند قدمی نیز به طرف او حرکت می کردند و سپس حضرت زهراعلیها السلام را در جای خود می نشاندند - نکته گو: حجت الاسلام والمسلمین سیدعبدالله فاطمی نیا -

3. گاهی حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام برای تبیین سخنان خود به دیگران، به گفتار و رفتار حضرت فاطمه زهراعلیها السلام استناد و استشهاد می کردند - الخصال، ج 2، ص 618 -

شاید این کار حضرت بدین سبب بوده است که به مخاطبان خود بگویند دختر رسول خداصلی الله علیه وآله که در دامان وحی پرورش یافته اند، نیز این سخن را گفته و این کار را کرده اند.

4. هرگاه امام باقر علیه السلام دچار تب می شدند، از پارچه ای که با آب سرد، مرطوب شده بود، استفاده می کردند و برای شفای خویش به مادرشان حضرت فاطمه زهراعلیها السلام توسل می جستند و با صدای بلند می گفتند: "یا فاطمة بنت محمّد" - الکافی، ج 8، ص 109 -

5. امام صادق علیه السلام به شخصی که نام دخترش را فاطمه گذاشته بود، فرمودند: "حالا که نام او را فاطمه گذاشته ای، مبادا که دشنامش دهی یا نفرینش کنی و یا کتکش زنی!" - کافی، ج 6، ص 49 -

البته این سخن بدین معنی نیست که کارهای ناپسند مذکور را نسبت به دختران دیگر روا بدانیم؛ بلکه نشان دهنده احترام ویژه برای دخترانی است که نامشان همسانِ نام حضرت فاطمه علیها السلام است.

6. از فرزند محدّث قمی رحمه الله پرسیدند: "چه چیز باعث شد که مردم، این همه، از کتاب پدرتان، مفاتیحُ الجِنان، استقبال کنند و آن را در خانه خود داشته باشند؟" وی در پاسخ گفت: "یکی اخلاص پدرم و دیگر اینکه ایشان ثواب همه این کتاب را به حضرت فاطمه زهراعلیها السلام هدیه کرده بود." - پرسش کننده: حجت الاسلام محمدحسین فکور -

7. عالِم ربّانی و عارف صمدانی، مرحوم آیت اللَّه ملاعلی معصومی همدانی، فرموده بودند که برای برآورده شدن حاجات و توسل به حضرت فاطمه زهرا علیها السلام، 530 بار بگویید: "اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ و أَبیها و بَعلِها و بَنیها بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلمُکَ؛ خدایا! به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد، بر فاطمه و پدر و همسر و فرزندانش درود فرست." یا 530 بار بگویید: "إِلهی بِحَقِّ فاطِمَةَ و أَبیها وبَعلِها وبَنیها والسِّرِّ الْمُسْتَودَعِ فیها؛ خدای من! به حق فاطمه و پدر و همسر و فرزندانش و آن راز به ودیعه نهاده شده در وجود او، [حاجاتم را برآورده کن ]." - فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی، احمد رحمانی همدانی، ص 252 -

شایان توجه است نام مبارک فاطمة که حرف پایانی آن تاء گِرد عربی است، طبق حساب حروف اَبجَد با عدد 530 برابر است. همچنین طبق همین حساب، نام "زهراء" با عدد 214 و "یا زهراء" با عدد 225 برابر است.

8. یکی از القاب حضرت زهرا علیها السلام حانیه (با حرف حاء) است نه هانیه (با حرف هاء) - بحارالانوار ج 43 ص 17 - شایان توجه است که حانیه به معنای زن دلسوز و مهربان (نسبت به همسر و فرزندان) و اما هانیه به معنای زن خدمتکار است. از این رو، هنگام نامگذاری دختران و گرفتن شناسنامه برای آنان، به تلفظ و املای درست این کلمه توجه داشته باشیم.


گزیده ای از:

مبلغان ش 80

بوی فاطمه...

چهارشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۰۱ ب.ظ
سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آَیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ (1) سوره مبارکه اسراء -
پـاک و منزه است خدائى که بنده اش را در یک شب ، از مسجد الحرام به مسجد اقصى ( بیت المقدس )  که گـرداگـردش را پـر برکت ساخته ایم - برد ؛ تا آیات خود را به او نشان دهیم! او شنوا و بیناست.
________________________________________________

عن عائشة رضی الله عنها قالت :

قال رسول الله صلى الله علیه وسلم :

« لما أسری بی إلى السماء ، أدخلت الجنة.

فوقعت على شجرة من أشجار الجنة ، لم أر فی الجنة أحسن منها! ولا أبیض ورقاً! ولا أطیب ثمرة!

فتناولت ثمرة من ثمراتها فأکلتها فصارت نطفة فی صلبی.

فلما هبطت إلى الأرض واقعت خدیجة فحملت بفاطمة رضی الله عنها.

فإذا أنا اشتقت إلى ریح الجنة شممت ریح فاطمة!! »


منبع:

« تفسیر در المنثور (سیوطی) ، از دانشمندان بزرگ اهل سنت ) ذیل آیه شریفه »


از عایشه رضی الله عنها ، از رسول الله صلى الله علیه وسلم:

« وقتی در آسمان برده سیرم دادند ( شب معراج ) ؛ داخل بهشت شدم.

پس برخوردم به درختی از درختان بهشتی که در بهشت زیباتر از آن ندیدم ! و نه برگی سفیدتر از برگهای آن! و نه میوه ای پاکیزه تر از میوه های آن!

پس میوه ای از آن را گرفته خوردم و نطفه ای شد در صلب من.

زمانی که به زمین فرود آمدم با خدیجه همبستر شدم و او به فاطمه رضی الله عنها حامله شد.

پس چنین است که هرگاه مشتاق بوی بهشت می گردم ، فاطمه را می بویم!! »


آسیا به نوبت !

سه شنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۴، ۰۵:۴۷ ب.ظ

روزى پیامبر صلى الله علیه و آله در حال استراحت بود، فرزندشان امام حسن علیه السلام آب خواست.

حضرت نیز قدرى شیر دوشید و کاسه شیر را به دست وى داد.

در این حال ، حسین علیه السلام از جاى خود بلند شد تا شیر را بگیرد.

اما رسول خدا صلى الله علیه و آله شیر را به حسن علیه السلام داد.

حضرت فاطمه علیهاالسلام که این منظره را تماشا مى کرد عرض کرد:

یا رسول الله ! گویا حسن را بیشتر دوست دارى ؟

پاسخ دادند:

 چنین نیست ، علت دفاع من از حسن علیه السلام حق تقدم اوست ، زیرا زودتر آب خواسته بود، باید نوبت را مراعات نمود.


منبع:

داستانهاى بحارالانوار جلد 1
محمود ناصرى


بهشت واقعی

دوشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۴، ۰۶:۰۵ ب.ظ

موسی بن بکر گوید: 

نزد امام صادق علیه السلام بودیم، مردی در مجلس گفت:

از خدا بهشت می خواهیم.

حضرت فرمود:

شما در بهشتید، از خدا بخواهید که بیرونتان نکند!

عرض کرد:

فدایت شوم، ما در دنیا هستیم.

فرمود:

آیا شما به ولایت ما اقرار ندارید؟

عرض کرد:

چرا!

فرمود:

این است معنای بهشتی که هر کس اقرار کند ،  در آن است!

پس از خدا بخواهید که این نعمت از شما سلب نشود.


ای خداوندا تو از ما لطف و نعمت را مگیر                  آن صفا و مهربانی آن محبت را مگیر
معنویت بستگی دارد به مهر اهل بیت                  هر چه می خواهی بگیر اما ولایت را مگیر 


منبع:

مبلغان ش 65

عزت نفس

سه شنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۴۱ ق.ظ

علی علیه السلام از مقابل دکان قصّابی می گذشت که مرد قصاب رو به حضرت کرده گفت:

از این گوشت پروار بخرید! گوشت خوبی ست!

فرمود :

فعلاً پول ندارم!

قصّاب :

نسیه می دهم و برای دریافت قیمت آن صبر می کنم.

امیر(ع) :

به جای صبر تو ، من به نفسم می گویم صبر کن!!

زهرا در آینه ی روایات ( 40 روایت )

شنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۱۴ ب.ظ

 

ارزش شناخت فاطمه علیها السلام
1 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

«... فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر; (1) هر کس به شناخت حقیقی فاطمه علیها السلام دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است .»

آثار محبت به فاطمه علیها السلام
2 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«من احب فاطمة ابنتی فهو فی الجنة معی ومن ابغضها فهو فی النار; (2) هر کس فاطمه علیها السلام دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است .»

اطاعت از فاطمه علیها السلام
3 . امام باقر علیه السلام می فرمایند:

«... ولقد کانت - علیها السلام - مفروضة الطاعة علی جمیع من خلق الله من الجن والانس والطیر والوحش والانبیاء والملائکة ... ; (3) اطاعت از فاطمه علیها السلام بر تمامی آفریدگان خدا از جن و آدمیان و پرندگان و وحوش و پیامبران و فرشتگان واجب است!! »

دستورات فاطمه علیها السلام
4 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«... یا علی انفذ لما امرتک به فاطمة فقد امرتها باشیاء امر بها جبرئیل علیه السلام ... ; (4) ای علی! آنچه را فاطمه علیها السلام بدان امر می کند، انجام ده; زیرا من چیزهایی را به او امر کرده ام که جبرئیل علیه السلام به آنها امر کرده است .»

خلقت فاطمه علیها السلام
5 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«ان فاطمة خلقت حوریة فی صورة انسیة ... ; (5) بی شک فاطمه علیها السلام حوریه ای است که به صورت انسان آفریده شده است .»

چرا نام فاطمه علیها السلام
6 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«انی سمیت ابنتی فاطمة لان الله عزوجل فطمها وفطم من احبها من النار; (6) من نام دخترم را فاطمه علیها السلام گذاشتم; زیرا خدای - عزوجل - فاطمه علیها السلام و هر کس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است .»

آثار نام فاطمه علیها السلام
7 . امام کاظم علیه السلام می فرمایند:

«لایدخل الفقر بیتا فیه اسم محمد او احمد او علی او الحسن او الحسین او جعفر او طالب او عبدالله او فاطمة من النساء; (7) در خانه ای که نام محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبدالله و یا از میان زنان، فاطمه باشد، فقر [و تنگدستی] وارد نمی شود .»

احترام به نام فاطمه علیها السلام
8 . امام صادق علیه السلام به شخصی که نام دخترش را فاطمه گذاشته بود، فرمود:

«... اذا سمیتها فاطمة فلا تسبها و لاتلعنها ولاتضربها; (8) حالا که نام او را فاطمه گذاشته ای، پس دشنامش مده، نفرینش مکن و کتکش مزن

الگوی نمونه
9 . امام زمان علیه السلام در یکی از نامه هایشان می فرمایند:

«وفی ابنة رسول صلی الله علیه و آله لی اسوة حسنة ... ; (9) در دختر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای من الگوی نیکویی است .»

یاور خوب
10 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از حضرت امیرالمؤمنین، علی علیه السلام درباره حضرت فاطمه زهرا علیها السلام پرسیدند، حضرت پاسخ دادند:

«نعم العون علی طاعة الله; (10) [فاطمه علیها السلام] خوب یاوری در راه اطاعت و بندگی خداست .»

عزیزترین مردم
11 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«... فاطمة اعز البریة علی (11) ; فاطمه علیها السلام عزیزترین مردم در نزد من است .»

نور چشم و میوه دل من
12 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«... ان فاطمة بضعة منی و هی نور عینی وثمرة فؤادی ... ; (12) فاطمه علیها السلام پاره تن و نور چشم و میوه دل من است .»

خشم و خشنودی فاطمه علیها السلام
13 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«ان الله لیغضب لغضب فاطمة ویرضی لرضاها; (13) بی شک خداوند با خشم فاطمه علیها السلام به خشم می آید و با خشنودی او خشنود می شود .»

دشمن فاطمه علیها السلام در دوزخ است
14 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«... یا فاطمة! لو ان کل نبی بعثه الله وکل ملک قربه شفعوا فی کل مبغض لک غاصب لک ما اخرجه الله من النار ابدا; (14) ای فاطمه! اگر تمام پیامبرانی که خدا برانگیخته و تمام فرشتگانی که مقرب درگاه خود گردانده است، برای هر کینه توزی که حق تو را غصب نموده است، شفاعت کنند، هرگز خدا او را از آتش [دوزخ] خارج نمی سازد .»

اختر تابناک
15 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

«... فاطمة کوکب دری بین نساء اهل الدنیا ... ; (15) فاطمه علیها السلام اختری تابناک در میان زنان دنیاست .»

سرور زنان
16 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

«... فاطمة سیدة نساء العالمین من الاولین والاخرین; (16) فاطمه علیها السلام سرور زنان جهانیان از اولین تا آخرین است .»

تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام
17 . امام باقر علیه السلام می فرمایند:

«ما عبد الله بشی ء من التحمید افضل من تسبیح فاطمة علیهاالسلام ... ; (17) خداوند در حمد و ستایش به چیزی برتر از تسبیح فاطمه علیها السلام عبادت نشده است .»

درود بر فاطمه علیها السلام
18 . امام رضا علیه السلام می فرمایند:

«اول من جعل له النعش فاطمة ابنة رسول الله، صلوات الله علیها وعلی ابیها وبعلها وبنیها; (18) نخستین کسی که پس از مرگش برای او تابوت ساخته شد، فاطمه علیها السلام دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود; درود و صلوات خدا بر او و پدر و شوهر و فرزندانش باد

نفرین الهی برای دشمنان فاطمه علیها السلام
19 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«ملعون ملعون من یظلم بعدی فاطمة ابنتی ویغصبها حقها ویقتلها ... ; (19) مورد نفرین است، مورد نفرین است هر کس پس از من به فاطمه علیها السلام دخترم ستم کند و حقش را غصب نماید و او را بکشد

زیارت فاطمه علیها السلام
20 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«... من زار فاطمة فکانما زارنی ... ; (20) هر کس فاطمه علیها السلام را زیارت کند، مانند این است که مرا زیارت کرده است .»

نماز مخصوص فاطمه علیها السلام
21 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

«من صلی اربع رکعات فقرا فی کل رکعة بخمسین مرة «قل هو الله احد» کانت صلوة فاطمة علیهاالسلام ... ; (21) هر کس چهار رکعت نماز بخواند [هر دو رکعت به یک سلام] و در هر رکعت [پس از سوره حمد] پنجاه مرتبه سوره «قل هو الله احد» را بخواند، این نماز، نماز فاطمه علیها السلام است .»

من از تو هستم
22 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«یا فاطمة ... انت منی وانا منک ... ; (22) ای فاطمه! تو از من هستی و من از تو هستم .»

پدرت به قربانت
23 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«... فداک ابوک یا فاطمة; (23) پدرت به قربان تو باد ای فاطمه علیها السلام

بوی بهشت
24 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«... ففاطمة حوراء انسیة وکلما اشتقت الی رائحة الجنة شممت رائحة ابنتی فاطمة علیها السلام; (24) فاطمه علیها السلام حوریه ای است به صورت انسان که من هر گاه مشتاق بوی بهشت می شوم، دخترم فاطمه علیها السلام را می بویم .»

فاطمه علیها السلام قلب محمد صلی الله علیه و آله
25 . حضرت امیرالمؤمنین، علی علیه السلام می فرمایند:

«... ان الحسن والحسین سبطا هذه الامة وهما من محمد کمکان العینین من الراس واما انا فکمکان الید من البدن واما فاطمة فکمکان القلب من الجسد ... ; (25) حسن و حسین علیهما السلام دو سبط این امت هستند، و آن دو برای محمد صلی الله علیه و آله همانند دو چشم برای سرند، و من [برای محمد صلی الله علیه و آله] همانند دست برای بدن هستم، و فاطمه علیها السلام [برای محمد صلی الله علیه و آله] همانند قلب برای بدن است .»

افتخار علی علیه السلام به فاطمه علیها السلام
26 . حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:

«... انا زوج البتول سیدة نساء العالمین ... ; (26) من همسر بتول علیها السلام هستم; همان کسی که سرور زنان جهانیان است .»

فاطمه علیها السلام زهره است
27 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«انا الشمس وعلی علیه السلام القمر وفاطمة الزهرة والفرقدان الحسن والحسین; (27) من خورشیدم و علی علیه السلام ماه و فاطمه علیها السلام، زهره (ناهید) است و حسن و حسین علیهما السلام دو ستاره نور افشان فرقدان هستند .»

ایمان فاطمه علیها السلام
28 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«یا سلمان! ان ابنتی فاطمة ملا الله قلبها وجوارحها ایمانا ویقینا الی مشاشها تفرغت لطاعة الله ... ; (28) ای سلمان! به راستی که خداوند قلب و اعضای فاطمه علیها السلام تا استخوانهایش را از ایمان و یقین آکنده ساخته است; به گونه ای که در طاعت خدا جدیت دارد .»

زیارت شهیدان
29 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

«ان فاطمة علیها السلام کانت تاتی قبور الشهداء فی کل غداة سبت ... ; (29) فاطمه علیها السلام در هر بامداد شنبه به مزار شهیدان می رفت .»

بوی خوش فاطمه علیها السلام
30 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«رائحة الانبیاء رائحة السفرجل ورائحة الحور العین رائحة الآس ورائحة الملائکة رائحة الورد ورائحة ابنتی فاطمة الزهراء رائحة السفرجل والآس والورد ... ; (30) بوی پیامبران بوی به و بوی حورالعین بوی آس و بوی فرشتگان بوی گل سرخ است، ولی بوی دخترم فاطمه علیها السلام بوی به و آس و گل سرخ روی هم است!! »

علی علیه السلام شایسته ترین انسان برای فاطمه علیها السلام
31 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

«... لولا ان امیرالمؤمنین علیه السلام تزوجها لما کان لها کفو الی یوم القیامة علی وجه الارض آدم فمن دونه; (31) به راستی اگر امیرالمؤمنین علیه السلام فاطمه علیها السلام را به ازدواج خود در نیاورده بود، تا روز قیامت بر روی زمین از آدم تا پس از آدم برای فاطمه علیها السلام همتایی نبود

پیوند آسمانی
32 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«ما زوجت فاطمة الا لما امرنی الله بتزویجها; (32) من فاطمه علیه السلام را به ازدواج در نیاوردم، مگر پس از آنکه خداوند مرا به ازدواج او فرمان داد

انجام کارهای سخت خانه
33 . حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام درباره حضرت فاطمه زهرا علیها السلام می فرمایند:

«انها استقت بالقربة حتی اثرفی صدرها وطحنت بالرحی حتی مجلت یدها وکسحت البیت حتی اغبرت ثیابها واوقدت النار تحت القدر حتی دکنت ثیابها فاصابها من ذلک ضرر شدید; (33) حضرت فاطمه زهرا علیها السلام آن قدر با مشک، آب کشید که اثر آن در سینه اش آشکار شد و چندان با دست خود آسیاب کرد که دستهایش پینه زد و آن قدر خانه را جاروب کرد که لباسهایش خاک آلود گردید . و چندان آتش در زیر دیگ روشن کرد که لباسهایش سیاه و دود آلود شد و از این کارها رنج و سختی زیادی به او رسید .»

فاطمه علیها السلام مطیع دائم علی علیه السلام
34 . حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:

«فوالله ... لا اغضبتنی ولاعصت لی امرا ولقد کنت انظر الیها فتنکشف عنی الهموم والاحزان; (34) سوگند به خدا که فاطمه علیها السلام هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و در هیچ کاری از من سرپیچی ننمود . و من هرگاه به فاطمه علیها السلام نگاه می کردم، غم و اندوه از من زدوده می شد

نور فاطمه علیها السلام از نور خداست
35 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«... نور ابنتی فاطمة من نور الله وابنتی فاطمة افضل من السماوات والارض ... ; (35) نور دخترم فاطمه علیها السلام از نور خداست، و دخترم فاطمه علیها السلام برتر از آسمانها و زمین است .»

فاطمه علیها السلام بر بالین آدمی
36 . امام باقر و امام صادق علیهما السلام می فرمایند:

«حرام علی روح ان تفارق جسدها حتی تری الخمسة: محمدا وعلیا وفاطمة وحسنا وحسینا بحیث تقر عینها او تسخن عینها ... ; (36) بر روح آدمی حرام است که از بدنش جدا شود، مگر آنکه پنج تن را ببیند: محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام، و آن هم به گونه ای است که یا چشم آدمی روشن و یا تاریک و محزون می شود .»

فاطمه علیها السلام شهیده است
37 . امام کاظم علیه السلام می فرمایند:

«ان فاطمة علیها السلام صدیقة شهیدة ... ; (37) فاطمه علیها السلام بانوی بسیار راست گویی است که او را به شهادت رسانده اند .»

اشتیاق بهشت به فاطمه علیها السلام
38 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«اشتاقت الجنة الی اربع من النساء: مریم بنت عمران، وآسیة بنت مزاحم زوجة فرعون وخدیجة بنت خویلد وفاطمة بنت محمد صلی الله علیه و آله; (38) بهشت مشتاق چهار زن است: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم و زن فرعون، خدیجه دختر خویلد و فاطمه علیها السلام دختر محمد صلی الله علیه و آله .»

فاطمه علیها السلام و خردسالان
39 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:

«ان اطفال شیعتنا من المؤمنین تربیهم فاطمة علیها السلام; (39) بی شک خردسالان شیعه ما از مؤمنان را فاطمه علیها السلام پرورش می دهد!! »

شفاعت فاطمه علیها السلام
40 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:

«... یا فاطمة ابشری فلک عندالله مقام محمود تشفعین فیه لمحبیک وشیعتک; (40) ای فاطمه علیها السلام مژده باد! که در پیشگاه خدا مقامی شایسته داری که در آن مقام برای دوستان و شیعیانت شفاعت می کنی .»

پی نوشت:

1) بحارالانوار، ج 43، ص 65 .

2) همان، ج 27، ص 116 .

3) دلائل الامامة، ص 28 .

4) بحارالانوار، ج 22، ص 484 .

5) همان، ج 78، ص 112 .

6) عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 46 .

7) کافی، ج 6، ص 19 .

8) همان، ص 48 .

9) بحارالانوار، ج 53، ص 180 .

10) همان، ج 43، ص 117 .

11) الامالی، شیخ مفید، ص 259 .

12) الامالی، شیخ صدوق، ص 486 .

13) الامالی، شیخ مفید، ص 94 .

14) بحارالانوار، ج 76، ص 354 .

15) کافی، ج 1، ص 195 .

16) معانی الاخبار، ص 107 .

17) کافی، ج 3، ص 343 .

18) بحارالانوار، ج 78، ص 249 .

19) همان، ج 73، ص 354 .

20) همان، ج 43، ص 58 .

21) من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 564 .

22) بیت الاحزان، ص 19; بحارالانوار، ج 43، ص 32 .

23) بحارالانوار، ج 22، ص 490 .

24) التوحید، شیخ صدوق، ص 117 .

25) بحارالانوار، ج 39، ص 352; کتاب سلیم بن قیس، ص 830 .

26) معانی الاخبار، ص 58 .

27) بحارالانوار، ج 24، ص 74; معانی الاخبار، ص 114 .

28) بحارالانوار، ج 43، ص 46; مناقب، ج 3، ص 337 .

29) وسائل الشیعة، ج 2، ص 879 .

30) بحارالانوار، ج 66، ص 177 .

31) خصال، ج 2، ص 414 .

32) عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 59 .

33) علل الشرایع، ج 2، ص 366 .

34) بحارالانوار، ج 43، ص 134 .

35) همان، ج 15، ص 10 .

36) کشف الغمة، ج 1، ص 414 .

37) کافی، ج 1، ص 458 .

38) بحارالانوار، ج 43، ص 53 .

39) همان، ج 6، ص 229; تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 332 .

40) بحارالانوار، ج 76، ص 359 .


منبع:

مجله مبلغان ش 55

انعکاس حرمـت « فاطمـــــه » در احکـام!

شنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۳۳ ب.ظ

احترام نام فاطمه علیها السلام :

احترام حضرت فاطمه علیها السلام و قداست آن بانوی بزرگوار، برای همه مسلمانان بدیهی و مسلم است

سکونی می گوید: خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم، در حالی که غمگین بودم! آن حضرت به من فرمودند: ای سکونی! چرا غمگین هستی؟ عرض کردم: خداوند به من دختری داده است!! . فرمودند: ای سکونی! سنگینی آن دختر بر زمین است و روزی اش با خدا و عمرش جداگانه! سپس فرمودند: چه نامی برای او انتخاب کرده ای؟ عرض کردم: فاطمه .

فرمودند: آه، آه، آه . و دست خود را بر پیشانی نهادند و آنگاه فرمودند:

«اذا سمیتها فاطمة فلا تسبها و لاتلعنها ولا تضربها - وسائل الشیعه، ج 15، ص 200 - اگر نام او را فاطمه نهادی، به او بد مگو! و لعن مکن! و او را مزن!!»

چند مسئله:
1 . برای فرد بی وضو حرام است که نام خداوند متعال را مس نماید و همچنین است بنا بر احتیاط واجب مس اسامی مبارک پیغمبر صلی الله علیه و آله و ائمه و حضرت زهرا علیها السلام - توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 199، مسئله 319; آیات عظام فاضل، سیستانی، تبریزی، زنجانی: بهتر آن است که اسم مبارک پیامبر و ائمه معصومین و حضرت زهرا علیها السلام را مس ننماید . آیت الله مکارم: مس اسم مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه هدی علیهم السلام و حضرت زهرا علیها السلام اگر هتک حرمت و بی احترامی باشد حرام است -

2 . یکی از محرمات بر شخص جنب، رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا - به هر لغت که باشد - و بنا بر احتیاط اسم پیامبران و امامان و حضرت زهرا است  - توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 226; آیات عظام صافی، سیستانی، بهجت -

3 . کیفر بی حرمتی:
کیفر دشنام گفتن به فاطمه علیها السلام قتل است. و بر اساس فقه اسلامی، فردی که نسبت به آن بانوی مقدس هتک حرمت کند و به فحاشی و دشنام گویی زبان بگشاید مستوجب مرگ است و باید به قتل رسانده شود .

این شدت عمل و سختگیری شاید بدین جهت باشد که حرمت و منزلت آن بانوی بزرگوار، هم پایه احترام ائمه و پیشوایان معصوم است و بازگشت به فحاشی و هتک حرمت و سب رسول الله دارد . از اینرو کسی که به آن بانوی مطهره سب کند، حکم کسی را دارد که به رسول الله صلی الله علیه و آله سب نماید و باید به قتل برسد - صدیقه طاهره، عقیقی بخشایشی، ص 203، به نقل از علامه در تحریر الاحکام و شهید در لمعه -

امام خمینی رحمه الله می فرماید: الحاق صدیقه طاهره به ائمه اطهار خالی از وجه نیست; بلی اگر دشنام به صدیقه طاهره بازگشت به سب رسول الله نماید، بدون شبهه، دشنام دهنده کشته می شود - تحریر الوسیله، ج 2، ص 477 -

امام خمینی رحمه الله طی حکمی در سال 1367 به آقای محمد هاشمی مدیر عامل صدا و سیمای جمهوری اسلامی نوشتند:

«با کمال تاسف از صدای جمهوری اسلامی مطلبی در مورد الگوی زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید . فردی که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج می گردد و دست اندرکاران آن تعزیر خواهند شد . در صورتی که ثابت شود قصد توهینی در کار بوده است بلاشک فرد توهین کننده محکوم به اعدام است . اگر بار دیگر از این گونه قضایا تکرار گردد موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید مسئولین بالای صدا و سیما خواهد شد . البته در تمامی زمینه ها قوه قضائیه اقدام می نماید» - صحیفه نور، ج 21، ص 76 -


منبع:

مجله مبلغان ش  44

خاطره اى از اولین منبــــــــــر پیامبر(ص)

دوشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۷:۵۲ ب.ظ

هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه وآله با یاران اندک به مدینه مهاجرت نمودند، در آغاز چون مسلمانان ، کم ، بودند، پیامبر صلى الله علیه وآله هنگام سخنرانى ، بر ستون مسجد (که ستونى از نخل خرما بود ) تکیه مى داد، و به ارشاد مردم مى پرداخت.

ولى وقتى که جمعیت مسلمین ، بسیار شدند، به دستور پیامبر صلى الله علیه وآله منبرى سه پله اى ساخته شد.

براى اولین بار که رسول الله از پله هاى آن منبر بالا رفت فریاد ناله از تنه درخت خرما (که ستون مسجد و تکیه قبلى پیامبر صلى الله علیه وآله بود) بلند شد، همانند ناله شترى که از بچه خود جدا شده ، آه ناله مى کرد که همه حاضران آن ناله را شنیدند، و این ناله به خاطر فراق پیامبر صلى الله علیه وآله بود که دیگر هنگام سخن گفتن به آن تکیه نمى داد.


منبع:

داستانها و حکایتهاى مسجد
مؤلف : غلامرضا نیشابورى


شعرى از فاطمه زهراء(س) در سوگ پدر:


و قد رزئنا به محضا خلیقته
صافى الضرائب و الاعراق و النسب


و کنت بدرا و نورا یستضاء به
علیک تنزل من ذى العزة الکتب


و کان جبریل روح القدس زائرنا
فغاب عنا و کل الخیر محتجب


فلیت قبلک کان الموت صادفنا
لما مضیت و حالت دونک الحجب


انا رزئنا بما لم یرز ذوشجن
من البریة لا عجم و لا عرب


ضاقت على بلاد بعد ما رحبت
و سیما سبطاک خسفا فیه لى نصب


فاءنت والله خیر الخلق کلهم
و اءصدق الناس حیث الصدق و الکذب


فسوف نبکیک ما عشنا و ما بقیت
منا العیون بتهمال لها سکب

- بحارالنوار ج 43 ص 196 -

ترجمه:

1 - حقا که ما دچار مصیبت شخصى شدیم که مخلوقى منحصر به فرد و داراى طبیعت و رگ و ریشه و حسب و نسب صاف و پاکى بود.
2 - پدرجان ! تو همان ماه شب چهارده و نورى بودى که موجودات از نور آن بهره مند مى شدند، از طرف خداوند با عزت کتبى به تو نازل مى گردید.
3 - جبرئیل که روح القدس است به زیارت ما مى آمد، ولى اکنون از نظر ما غایب شده کلیه اخبار آسمانى بر ما پوشیده و نامعلوم است.
4 - پدرجان ! اى کاش مرگ قبل از تو ما را ربوده بود، در آن هنگام که تو درگذشتى و پرده ها بین ما و تو حایل شدند.
5 - ما به مصیبتى مبتلا شدیم که هیچ مصیبت زده اى در میان خلق عرب و عجم به آن مبتلا نشد.
6 - دنیا با آن وسعتى که براى من داشت؛ اکنون تنگ شده!! دو سبط تو (حسن و حسین) در نظر مردم دچار نقص و ذلتى شده اند که مرا رنج مى دهد!!
7 - پدرجان ! به خداوند سوگند که تو بهترین خلق بودى ، هرکجا که راست و دروغى در کار بود تو راستگوترین مردم بودى .
8 - پدرجان ! تا ما زنده و چشمان ما باقى و داراى اشک باشند براى تو گریه مى کنیم.


منبع:

ترجمه و تحقیق از جلد 43 بحارالانوار
زندگانی حضرت زهرا (علیهاالسلام )
تالیف : علامه محمد باقر مجلسی
مترجم و محقق: محمد روحانی زمان آبادی


تألیفات در مورد فاطمه زهراء...

پنجشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۵۹ ب.ظ

الف: کتب خطى:

 1ـ إتحاف السائل بما لفاطمة رضی الله عنها من الفضائل. محمد حجازی الشافعی.
2 ـ أخبار فاطمة علیها السلام. أبو علی الصولی.
3 ـ أخبار فاطمة علیها السلام. عبد الله بن أبی زید الأنباری.
4 ـ أخبار فاطمة علیها السلام. محمد بن أحمد بن عبد الله (ابن أبی الثلج).
5 ـ أخبار فاطمة علیها السلام ومنشأها ومولدها. محمد بن زکریا بن دینار.
6 ـ أربعون حدیثاً فی فضائل السیدة فاطمة علیها السلام. نجم الدین الشریف العسکری.
7 ـ الأربعین فی فضائل الزهراء علیها السلام. أحمد بن عبد الملک المؤذن.
8 ـ أضواء الدرر الغوالی لإیضاح غصب فدک والعوالی. لبعض الأعلام.
9 ـ تزویج فاطمة علیها السلام. عبد العزیز بن یحیى الجلودی.
10 ـ تفسیر خطبة فاطمة علیها السلام. ابن عبدون.
11 ـ الثغور الباسمة فی مناقب السیدة فاطمة. جلال الدین السیوطی.
12 ـ خطبة فاطمة علیها السلام. أبو محنف لوط بن یحیى الأزدی.
13 ـ الدرة البیضاء فی أحوال فاطمة الزهراء. السید جمال الدین محمد بن الحسین الواعظ.
14 ـ الدرة البیضاء فی تاریخ حیاة فاطمة الزهراء علیها السلام -جزءان- نجم الدین الشریف العسکری.
15 ـ الروضة الزهراء فی مناقب فاطمة الزهراء. محمد بن أحمد بن أحمد الخزاعی.
16 ـ زهد فاطمة علیها السلام. الشیخ الصدوق(17).
17 ـ شرح خطبة الزهراء علیها السلام. السید عبد الله شبر.
18 ـ شرح الخطبة. خلیل الکمرئی.
19 ـ شرح الخطبة. فضل علی القزوینی.
20 ـ شرح الخطبة. السید علی محمد تاج العلماء.
21 ـ شرح الخطبة. هادی البنابی.
22 ـ شرح خطبة الزهراء. محمد نجف المشهدانی الکرمانی.
23 ـ الصوارم الحاسمة فی مصائب الزهراء فاطمة. السید أبو القاسم الحلی.
24 ـ الظلامة الفاطمیة. الناصر للحق إمام الزیدیة.
25 ـ الظلامة الفاطمیة. محمد بن أحمد بن الجنید الإسکافی.
26 ـ الفاطمیات. أبو الحسن المدائنی.
27 ـ الفتح والبشرى فی مناقب فاطمة الزهراء. محمد الجفری.
28 ـ فدک. إبراهیم بن محمد بن سعید الثقفی.
29 ـ فدک. الحسن بن علی بن الحسن (أبو محمد الأطروش).
30 ـ فدک. مظفر بن محمد أبو الجیش البلخی.
31 ـ فدک. عبد الرحمن بن کثیر الهاشمی.
32 ـ فدک. عبید الله بن أبی زید الأنباری.
33 ـ فدک. یحیى بن زکریا الزماشیری.
34 ـ فضائل الزهراء علیها السلام. أحمد بن علی بن أبی طالب الطبرسی.
35 ـ فضائل فاطمة. عمر بن شاهین.
36 ـ فضائل فاطمة الزهراء علیها السلام. الحاکم النیسابوری.
37 ـ کتاب ذکر فاطمة. عبد العزیز بن یحیى الجلودی.
38 ـ کلام فی فدک. طاهر غلام أبی الحبیش.
39 ـ کلام فاطمة علیها السلام. أبو الفرج الإصفهانی.
40 ـ مباحثة إمامی وسنی فی أفضلیة الزهراء على مریم علیهما السلام. نجم الدین الشریف العسکری.
41 ـ مباحثة علوی وإمامی فی تفضیل فاطمة الزهراء علیها السلام على سائر النساء. نجم الدین الشریف العسکری.
42 ـ من روى عن فاطمة علیها السلام من أولادها. أحمد بن محمد بن سعید (ابن عقدة).
43 ـ مولد فاطمة علیها السلام وفضائلها وتزویجها وظلامتها ووفاتها. الشیخ الصدوق.
44 ـ وفاة فاطمة علیها السلام. أبو الحسن البکری


ب: کتب چاپى:

1 ـ احتجاج الزهراء فاطمة علیها السلام /حجة الله النجفی الرضوی/ صفحة 224، القطع الکبیر / إیران 1376.
2 ـ البتول العذراء /محمد حسین شمس الدین/ تقدیم العلایلی /صفحة 96، قطع الکف/ لبنان.
3 ـ بیت الأحزان /عباس القمی/ صفحة 82، القطع الکبیر /إیران.
4 ـ تزویج فاطمة بنت الرسول صلى الله علیه وآله /الإمام محمد الباقر علیه السلام/ تحقیق الدکتور صلاح الدین المنجد /صفحة 10، القطع الکبیر/ بیروت.
5 ـ خطب فاطمة الزهراء علیها السلام /شرح وتحقیق الشیخ مسلم الجابری/ صفحة 24، قطع الکف /النجف.
6 ـ الدرة البیضاء فی شرح خطبة فاطمة الزهراء /محمد تقی السید إسحاق الرضوی القمی/ صفحة 190، القطع الکبیر /إیران 1354.
7 ـ الزهراء /محمد جمال الهاشمی/ الکتاب التاسع من حدیث الشهر /صفحة 134، قطع الکف

8 ـ الزهراء علیها السلام فی السنة والتاریخ والأدب /محمد کاظم الکفائی/ الجزء الأول صفحة 225، قطع الربع، الجزء الثانی صفحة 406 /النجف.
9 ـ سیرة فاطمة الزهراء علیها السلام /محمد سلطان مرزا دهلوی/ أردو /صفحة 384، القطع الکبیر/ کراجی.
10 ـ شرح خطبة فاطمة علیها السلام /أحمد بن عبد الرحیم/ فارسی /صفحة 439، القطع الکبیر /إیران.
11 ـ فاطمة البتول /وآیة تاریخیة اجتماعیة/ معروف الأرناؤط /صفحة 376، القطع الکبیر.
12 ـ فاطمة بنت محمد أم الشهداء وسیدة النساء /عمر أبو النصر/ صفحة 71، قطع الربع /مصر 1366.
13 ـ فاطمة زهراء سلام الله علیها /جواد فاضل/ فارسی /صفحة 221، قطع الربع /إیران.
14 ـ فاطمة الزهراء /توفیق أبو علم/ صفحة 302 /مصر.
15 ـ فاطمة الزهراء والفاطمیون /عباس محمود العقاد/ ط2 /صفحة 226، القطع الکبیر /بیروت 1967.
16 ـ فاطمة الزهراء وقصائد أخرى /یوسف محمود عمرو/ قطع الکف /107/ لبنان 1397.
17 ـ فدک فی التاریخ /محمد باقر الصدر/ صفحة 168، قطع الربع /النجف.
18 ـ فی بیت فاطمة /عبد الصمد ترکی/ صفحة 202، قطع الربع /الکویت.
19 ـ الکلمة الغراء فی تفضیل الزهراء علیها السلام /عبد الحسین شرف الدین الموسوی/ طبع ملحقاً بکتابه الفصول المهمة /النجف.
20 ـ اللمعة البیضاء فی شرح خطبة الزهراء /محمد علی الأنصاری/ صفحة 470، القطع الکبیر /إیران 1289.
21 ـ مجمع النورین وملتقى البحرین /أبو الحسن الزیدی النجفی/ صفحة 282، القطع الکبیر /إیران 1328.
22 ـ مصادر الدراسة عن الزهراء علیها السلام /علی محمد علی دخیل/ صفحة 58، قطع الکف /النجف.
23 ـ مظهر الأشجان عن مهج الأخزان /جعفر بن محمد البحرانی/ صفحة 132، قطع الربع /1320.
24 ـ مناقب الفاطمیة /إبراهیم بن محسن الکاشانی/ صفحة 47، قطع الربع /دمشق.
25 ـ النار الحاطمة لقاصد إحراق بیت فاطمة /السید مقرب علی النقوی الحسینی/ صفحة 91، القطع الکبیر /الهند 1281.
26 ـ النفحات القدسیة فی الأنوار الفاطمیة /عبد الرزاق کمونة
الحسینی/ صفحة 142، القطع الکبیر /بیروت 1970.
27 ـ وفاة الصدیقة الزهراء علیها السلام /عبد الرزاق الموسوی المقرم/ صفحة 152، قطع الربع /النجف 1370.
28 ـ وفاة فاطمة الزهراء /حسین بن شیخ محمد البحرانی/ صفحة 96، قطع الربع /النجف 1372.
29 ـ وفاة فاطمة الزهراء /علی الشیخ حسین البلادی/ صفحة 72، قطع الربع /النجف.
30 ـ مسند فاطمة الزهراء /الحافظ عبد الرحمن السیوطی/ حیدر آباد دکن 1406.
31 ـ فاطمة الزهراء من المهد إلى اللحد /السید محمد کاظم القزوینی/ بیروت 1397.
32 ـ الصدیقة فاطمة الزهراء /لجنة التألیف/ الکویت 1400.
33 ـ فاطمة الزهراء أحمد الکاتب.
34 ـ فاطمة الزهراء قدوة وأسوة /السید محمد تقی المدرسی/ 1404.
35 ـ مولود الصدیقة فاطمة الزهراء /الشیخ أبو عزیز الخطی/ النجف 1385.
36 ـ مناقب الزهراء /السید غلام رضا الکسائی/ قم 1398.
37 ـ الزهراء /مجموعة مقالات من عدة أساطین/ طهران.
38 ـ حیاة فاطمة الزهراء وابنتیها زینب وأم کلثوم (زند کانى فاطمة زهرا ودختران آنحضرت زینب وأم کلثوم) /السید هاشم الرسولی المحلاتی/ طهران.
39 ـ حیاة فاطمة الزهراء (زند کانى فاطمة زهرا) /السید جعفر الشهیدی/ طهران 1363 هـ.ش
40 ـ فاطمة الزهراء، بهجة قلب المصطفى /أحمد الرحمانی الهمدانی/ وهو الکتاب الذی بین یدی القارئ الکریم.
41 ـ أحادیث فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم /فی مسند الإمام أحمد بن حنبل، مجلد 6، صفحة 282ـ283./ بیروت، دار الفکر.
42 ـ أخبار الزهراء علیها السلام /للشیخ الصدوق، أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن موسى بن بابویه القمی، المتوفى 381هـ./ أنظر: الذریعة 1/331 و344.
43 ـ أخبار فاطمة علیها السلام /لأبی عبد الله المرزبانی، المتفى 378هـ./ أنظر: الذریعة 1/344.
44 ـ أخبار الفاطمیات /لأبی الحسن علی بن عبد الله بن جعفر المدنی البغدادی الحافظ، المعروف بابن المدینی (161ـ 234هـ)./ وهو غیر أبی الحسن علی بن محمد بن عبد الله المدائنی، صاحب کتاب: (الفاطمیات) الذی سیأتی. /أنظر: إیضاح المکنون 1/44، الذریعة 11/39. أنظر ترجمته فی: أعلام الزرلی 4/303، الکنى والألقاب 1/405، تذکرة الحفاظ 2/15، تهذیب التهذیب 7/349، میزان الاعتدال 2/229، تاریخ بغداد 11/485.

45 ـ الأربعون حدیثاً فی مناقب سیدة النساء فاطمة الزهراء علیها السلام /للشیخ رشید الدین محمد بن علی بن شهر آشوب السروی المازندرانی، المتوفى 588هـ./ أنظر: الذریعة 1/426.
46 ـ أرجوزة فی مناقب سیدة النساء فاطمة الزهراء علیها السلام /وفی فضلها وعصمتها وسائر أحوالها التاریخیة إلى وفاتها./ للشیخ هادی بن عباس آل کاشف الغطاء / أنظر: الذریعة 1/497ـ498.
47 ـ إزالة الرین فی مناقب فاطمة والحسنین /إسلام بول، طبعة حجریة.
48 ـ الأسرار السیاسیة فی التاریخ الإسلامی. /والبحث فی حیاة الزهراء البتول وأبنائها علیهم السلام./ فارسی، بعنوان: أسرار سیاسی تاریخ إسلام وبر رسی زند کی زهرای بتول وفرزندانش. /لنعمت الله قاضی (شکیب)./ طهران، بیروز، سنة 1349هـ. ش. 624 صفحة، القطع الکبیر.
49 ـ إشراق الإصباح فی مناقب الخمسة الأشباح /(محمد وعلی وفاطمة والحسن والحسین وذریتهم علیهم الصلاة والسلام)./ لإبراهیم بن محمد بن نزار الصنعانی (القرن الثامن الهجری)./ نسخة بقلم المؤلف سنت 753هـ، فی 165ورقة، فی إحدى المکتبات الخاصة بصنعاء، ومصورة عنها فی معهد المخطوطات العربیة. /أنظر: مصادر الفکر العربی الإسلامی فی الیمن: 414.
50 ـ أم الأئمة /فی فضائل سیدة النساء فاطمة الزهراء علیها السلام ومناقبها ومصائبها، والجواب عن (أمهات الأئمة) الذی ألفه نذیر أحمد الدهلوی./ للقاضی السید محمد محسن الهندی. /الهند، 1329هـ./ أنظر: الذریعة 2/302.
51 ـ أنوار الزهراء علیها السلام /فارسی، بعنوان أنوار زهرا علیها السلام./ للسید حسن الأبطحی. /مشهد، سنة 1366هـ.ش/ 1987م، الطبعة الثانیة، 320 صفحة، القطعة الکبیر.
52 ـ الأنوار اللامعة فی تواریخ سیدتنا الصدیقة الطاهرة فاطمة علیها السلام /للشیخ محمد رضا الطبسی./ أنظر: الذریعة 2/439.
53 ـ أنوار الهدایة فی مبحث فدک والقرطاس ودفع بعض شبهات الناس /للمولوی محمد أنور بن نور الدین محمد الأکبر آبادی، فرغ منه سنة 1192هـ./ أنظر: الذریعة 2/447.
54 ـ البتول فاطمة الزهراء /لعبد الفتاح عبد المقصود المصری./ الکویت، مکتبة المنهل، 1982م.
55 ـ البتول فاطمة الزهراء /للدکتور عبد الفتاح محمد الحلو./ طبعة الکویت، مکتبة المنهل.
56 ـ بحرا الرحمة: علی مظهر العدالة، وفاطمة مظهرة التقوى /فارسی بعنوان: دو دریای رحمت: علی مظهر عدل وفاطمة مظهر تقوا./ مجموعة شعریة. لمحمد علی مردانی. طهران، مؤسسة أمیر کبیر، سنة 1366هـ. ش/1987م، 384 صفحة، القطع المتوسط.
57 ـ بعض مناقب فاطمة الزهراء علیها السلام /فی: سفینة البحار ومدینة الحکم والآثار، المجلد2، صفحة 374ـ375./ للشیخ عباس القمی. /بیروت، دار المرتضى، أوفسیت.
58 ـ البلاغة الفاطمیة /فی خطبها علیها السلام مع تعلیقات علیها فی بیان معانیها./ لعبد الرضا بن محمد علی المطبعی. النجف الأشرف، مطبعة الغری الحدیثة.
59 ـ البلاغة الفاطمیة /مجموعة خطب فاطمة الزهراء علیها السلام./ النجف الأشرف، 1952م، الطبعة الثالثة.
60 ـ بنات النبی یتحدثن /شرح حیاة وخطب فاطمة الزهراء علیها السلام، زینب الکبرى علیها السلام، أم کلثوم، سکینة./ فارسی، بعنوان: دختران بیغمبر سخن می کویند. /لجواد فاضل./ طهران، سنة 1327هـ. ش، 104 صفحة، القطع المتوسط. طهران، سنة 1340 هـ.ش. 95صفحة، القطع المتوسط.
61 ـ بیت الأحزان فی مصائب سادات الزمان الخمسة الطاهرین من ولد عدنان علیهم السلام. /فارسی./ لملا عبد الخالق بن عبد الرحیم الیزدی المشهدی، المتوفى 1268هـ. /تبریز، 1275هـ، حجریة./ إیران، 1235هـ، حجریة.
62 ـ تاریخ سیدة نساء العالمین وبضعة سید المرسلین /فی: بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، المجلد 43./ طهران، دار الکتب الإسلامیة، الطبعة الأولى. /بیروت، مؤسسة الوفاء، الطبعة الثانیة، 1403 هـ/ 1983م، 373 صفحة، أوفسیت على طبعة طهران.
63 ـ تحریر النقول فی مناقب أمنا حواء وفاطمة البتول /لابن الصباغ المالکی، نور الدین علی بن محمد بن أحمد المکی (784ـ855). /نسخة فی دار الکتب الوطنیة فی باریس، برقم 1927.
64 ـ التحفة الفاطمیة /فی أحوال سیدة النساء فاطمة الزهراء علیها السلام ومناقبها ومصائبها./ فارسی. /لمیرزا عبد الحسین بن محمد علی الأصفهانی، الشهیر بخوش نویس./ تفریظ: المولى محمد حسین بن جعفر الفشارکی. /أصفهان: 1328هـ، حجریة./ أنظر: الذریعة 3/460.
65 ـ تحفة المؤمنات فی أحوال فاطمة الزهراء سلام الله علیها /باللغة الکجراتیة./ للمولوی غلام علی البهاونکری. مطبوع فی 400 صفحة. أنظر: الذریعة 3/473.
66 ـ التحفة النورانیة / فی مناقب الشیخ عبد الله بن أبی بکر العیدروس، المتوفى سنة 865هـ، ضمنه استطرادات فی مناقب السیدة والإمام علی علیهما السلام./ لعبد الله بن عبد الرحمن باوزیر (القرن التاسع الهجری). /نسخة فی مکتبة الحسینی، بتبریم بحضر موت./ انظر: مصادر الفکر العربی الإسلامی فی الیمین: 426.

67 ـ ترجمة أحوال الصدیقة علیها السلام من کتاب (العوالم) /للحاج مولى حسن بن إبراهیم بن عبد الغفور الیزدی./ انظر: الذریعة 26/189.
68 ـ ترجمة حدیث لوح فاطمة علیها السلام /فارسی./ ترجمة: أحمد البروجردی الجواهری. /کرمنشاهـ، سنة 1321هـ. ش، 16 صفحة، القطع الصغیر.
69 ـ تزویج فاطمة رضی الله عنها /لابن أبی الدنیا، أبی بکر عبد الله بن محمد بن عبید بن سفیان بن قیس القرشی الأموی مولاهم البغدادی (208ـ281)./ انظر: أهل البیت ـ علیهم السلام ـ فی المکتبة العربیة، فی: (تراثنا) العدد الثانی، السنة الأولى، 1406هـ، صفحة 62، معجم المؤلفین 6/131، معجم رجال الحدیث 10/304.
70 ـ تسبیح فاطمة علیها السلام /فارسی/. للآقا مهدی اللکهنوی. /طبعة کراجی، 1377هـ، 21 صفحة، القطع المتوسط.
71 ـ تعزیة فاطمة الزهراء /للشاعر عبد الجواد الخراسانی، المتخلص بجودی، المتوفى 1302هـ./ فارسی، بعنوان: تعزیة فاطمة زهراء. مجموعة شعریة. /مطبوع فی إیران فی 32 صفحة./ انظر: الذریعة 1/209.
72 ـ تفنید أکذوبة خطبة الإمام علی على الزهراء علیهما السلام /للشیخ لطف الله الصافی الکلبایکانی./ طهران، مؤسسة البعثة، ضمن کتاب المؤلف (لمحات فی الکتاب والحدیث والمذهب) الجزء1، صفحة 257ـ270.
73 ـ ثمرة النبوة /أو: الزهراء علیها السلام./ فارسی. للسید نیاز حسین العابدی الهندی./ حیدر آباد الدکن. /انظر: فهرست خانبار مشار: 1476، الذریعة 5/16.
74 ـ جزء فیه تزویج فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وآله بعلی بن أبی طالب علیهما السلام. /للحافظ أبی بکر محمد بن هارون الرویانی، المتوفى 307هـ./ نسخة فی المکتبة الظاهریة برقم 129 تصوف، من الورقة 142ـ 144 علیها سماع سنة 717هـ. بیروت، نشرة الدکتور صلاح الدین المنجد.
75 ـ الحاشیة على عاشر بحار الأنوار /فی أحوال سیدة النساء فاطمة وولدیها الحسن والحسین علیهم السلام. /لمحمد مهدی الحجار، المتوفى سنة 1195 هجریة. انظر: الذریعة 6/27.
76 ـ الحماسة الکبرى /یتضمن خطبة الزهراء علیها السلام التاریجیة وعظم شخصیتها بعد وفاة الرسول صلى الله علیه وآلهـ./ فارسی، بعنوان: حماسة بزرک. للشیخ ناصر مکارم الشیرازی./ مشهد، سنة 1364هـ، ش، 104 صفحة، القطع المتوسط.
77 ـ حیاة السیدة خدیجة والسیدة فاطمة والسیدة زینب والسیدة سکینة /فارسی، بعنوا: زندکی حضرة خدیجة وحضرت فاطمة وحضرت زینب وسکینة./ لحسین عماد زادهـ. /طهران،شرکت سهامى طبع کتاب، 1377هـ، 718 صفحة، القطع الکبیر.
78 ـ حیاة السیدة فاطمة علیها السلام /فارسی، بعنوان: زندکانی حضرت فاطمة علیها السلام./ لحسین حماسیان (صابر کرمانی). /طهران، سنة 1344هـ. ش، 48 صفحة.
79 ـ حیاة السیدة فاطمة الزهراء علیها السلام /فارسی، بعنوان: زندکانی حضرت فاطمة زهراء علیها السلام./ لعبد الحسین المؤمنی. /طهران، منشورات جاویدان، سنة 1350هـ.ش، 304 صفحة، القطع المتوسط.
80 ـ حیاة السیدة فاطمة والسیدة خدیجة مع الرسول صلى الله علیه وآله /فارسی، بعنوان: زندکی حضرت فاطمة وحضرت خدیجة با حضرت محمد علیهم السلام. لبدر الدین نصیری./ طهران، سنة 1351هـ. ش، الطبعة الثانیة، 138 صفحة، القطع المتوسط.
81 ـ حیاة الصدیقة الکبرى فاطمة الزهراء علیها السلام /فارسی، بعنوان: زندکانی صدیقه کبرى فاطمة زهرا علیها السلام. للسید الشهید عبد الحسین دستغیب./ شیراز، مکتبة المسجد الجامع القدیم، 1343هـ. ش، 143 صفحة، القطع الصغیر. قم، منشورات باقر العلوم، الطبعة الثالثة، سنة 1364هـ. ش، 240 صفحة، القطع المتوسط.
82 ـ حیاة فاطمة علیها السلام /لمحمود شلبی./ بیروت، دار الجیل، 1403هـ.
83 ـ حیاة فاطمة الزهراء علیها السلام /للشیخ المیرزا نجم الدین جعفر بن محمد الطهرانی العسکری، المولود فی حدود سنة 1313هـ./ انظر: الذریعة. 7/121.
84 ـ حیاة فاطمة الزهراء علیها السلام /فارسی، بعنوان: زندکانی فاطمة الزهراء علیها السلام./ للشیخ ناصر مکارم الشیرازی. /مشهد، سنة 1366هـ. ش، 232صفحة، القطع الکبیر.
85 ـ حیاة فاطمة الزهراء علیها السلام / فارسی، بعنوان: زهره زهرا زندکی فاطمة زهرا سلام الله علیها./ للسید مهدی الرضوی. /طهران، سنة 1350هـ. ش، 112 صفحة، القطع المتوسط./طهران، سنة 1364هـ. ش/1985م، الطبعة الثانیة، 116 صفحة، القطع المتوسط.
86 ـ خبر فاطمة وعلی علیهما السلام وقد شکوا إلى النبی علیه السلام... /لعلی بن عبد العزیز محمد الدولابی من أصحاب الطبری (224ـ 310هـ)./ انظر: الفهرست ـ للندیم ـ: 292.
87 ـ خصائص الزهراء علیها السلام /فی شرح أربعین حدیثاً، فی کل حدیث بیان تأویل آیة من آیات القرآن المؤولة بالصدیقة فاطمة علیها السلام، وتفسیر تلک الآیة. /للشیخ محمد علی بن حسن علی الهمدانی، المولود بکربلاء فی سنة 1293 هجریة. / انظر: الذریعة 7/166.

88 ـ الخصائص الفاطمیة /فارسی./ یحوی على مائة وخمس وثلاثین خصیصة. /للشیخ باقر بن إسماعیل بن عبد العظیم بن محمد باقر الکجوری (1255ـ1313هـ)./ طهران، 1318هـ، 473 صفحة، طبعة حجریة./ انظر: الذریعة 7/173ـ 174، معارف الرجال 1/140، فهرست خانبار مشار: 1889.
89 ـ خطبة الزهراء سلام الله علیها /إیران، سمنان، مؤسسة فاطمیة، سنة 1365هـ. ش، 40 صفحة، رقعی./
90 ـ خطبة السیدة فاطمة أمام الصحابة /فارسی، بعنوان: سخنرانی حضرت فاطمة جلوه کاه اید آل إسلام./ لتوران أنصاری. /طهران، سنة 1345هـ. ش، 84 صفحة، القطع الصغیر.
91 ـ خطبة اللمة /وهی خطبة الصدیقة الزهراء علیها السلام، تسمى خطبة اللمة لأنها خرجت إلى المسجد فی لمة من نسائها./ رماها أبو بکر أحمد بن عبد العزیز الجوهری فی کتابه (السقیفة) بأسانید کثیرة، ونقلها عنه ابن أبی الحدید فی (شرح نهج البلاغة) عند شرح کتاب الإمام علی علیه السلام إلى عثمان بن حنیف، وهی مرویة فی: الشافی، والاحتجاج، وکشف الغمة، والطرائف، وبلاغات النساء./ انظر:الذریعة 7/204ـ 205.
92 ـ الداهیة الحاطمة على من أخرج من أهل البیت فاطمة /للشیخ حیدر علی الهندی الفیض آبادی./ رد فیه على من أنکر شمول آیة التطهیر لفاطمة علیها السلام وأخرجها من البیت وأهله فی آیة التطهیر. انظر: الثقافة الإسلامیة فی الهند: 219، أهل البیت ـ علیهم السلام ـ فی المکتبة العربیة، القسم المخطوط.
93 ـ درر اللآلی فی حجة دعوى البتول لفدک والعوالی /للحسین بن یحیى بن إبراهیم بن علی الدیلمی (1149ـ 1249هـ)./ نسخة فی جامع الغربیة، رقم 96 مجامیع. /انظر: مصادر الفکر العربی الإسلامی فی الیمن: 241.
94 ـ الدرة الحیدریة /باللغة الأوردیة./ فی البحث عن مسألة فدک وما یتعلق بها. /للسید محمد حسین بن حسین بخش، الزیدی نسباً، النوکانوی الهندی بلداً، المولود فی 1290هـ. /طبع فی الهند./ انظر: الذریعة 8/97.
95 ـ الدرة الغراء فی وفاة الزهراء علیها السلام /للشیخ حسین بن محمد آل عصفورالبحرانی، المتوفى 1216هـ./ نسخة فی تستر عند الشیخ مهدی آل شریف الدین، ضمن مجموعة، وهی نسخة عصر المؤلف. /طبع فی النجف الأشرف، 1372هـ، 96 صفحة، القطع المتوسط. انظر: الذریعة 8/104 و25/119.
96 ـ الدرة الیتیمة فی بعض فضائل السیدة العظیمة /فی مناقب البضعة البتول فاطمة الزهراء علیها السلام./ لأبی السیادة عبد الله بن إبراهیم بن حسن میرغنی الحنفی المکی، المتوفى 1193 هجریة. /تحقیق: محمد سعید الطریحی./ طبع فی بیروت، مؤسسة الوفاء 1405 هجریة.
97 ـ ذکر بنات رسول الله صلى الله علیه وآله /فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وآلهـ./ فی: الطبقات الکبرى، المجلد8، الصفحة 19ـ 30. /لابن سعد./ بیروت، دار صادر.
98 ـ ذکر فاطمة ابنته ـ صلى الله علیه وآله ـ ووصیتها ووفاتها ومن غسلها وولدها /فی: تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس، الجزء 1، صفحة 277ـ280./ للشیخ حسین بن محمد بن الحسن الدیار بکری. /بیروت، مؤسسة شعبان.
99 ـ ذکر مناقب فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وآله /فی: المستدرک على الصحیحین فی الحدیث، الجزء3، صفحة 151ـ 176، للحاکم النیسابوری، محمد بن عبد الله الحافظ، المتوفى 145هـ./ بیروت، دار الفکر، 1398ه /1978 میلادیة.
100 ـ الرسالة الباهرة فی تفضیل السیدة فاطمة الزهراء الطاهرة علیها السلام /للسید أبی محمد الحسن بن طاهر القائنی الهاشمی./ انظر: الذریعة 2/15.
101 ـ الرسالة الفاطمیة /لمحمد أمین بن محمد تقی الخراسانی./ انظر: الذریعة 16/ 97.
102 ـ الرسالة فی تحقیق الخبر المنسوب إلى النبی: نحن معاشر الأنبیاء لا نورث. /للشیخ المفید أبی عبد الله محمد بن محمد بن النعمان (ت413هـ)./ النجف الأشرف، دار الکتب التجاریة، مع المسائل الجارودیة وغیرها. /قم، مکتبة المفید، بضمن (عدة رسائل للشیخ المفید).
103 ـ رسالة فی فدک / للسید علی بن دلدار علی الرضوی النصیر آبادی (ت1259هـ)./ انظر: الذریعة 16/129.
104 ـ رسالة فی قصة الفدک /فیها حکایة فدک وخطبة الزهراء علیها السلام./ لجعفر بن بکیر بن جعفر الخیاط. /انظر: الذریعة 16/129.
105 ـ رسالة فی وفاة الزهراء علیها السلام /للسید محمد علی الشاه عبد العظیمی. یأتی بعنوان: وفاة الزهراء صلوات الله علیها.
106 ـ روضة الزهراء علیها السلام /فی المدیح والمراثی./ فارسی. /لمحمد باقر البروجردی. نسخة فی مکتبة السید عبد الحسین الحجة بکربلاء.
107 ـ زبدة نظامیة /فی أحوال السیدة فاطمة علیها السلام فارسی./ للشیخ نظام الدین الیزدی. /یزد، 1328هـ. ش، 196 صفحة، رقعی.
108 ـ الزهراء علیها السلام /بحث مشبع. للشیخ محمد حسین بن یونس المظفر (1293ـ 1371هـ)./ انظر: شعراء الغری 8/90.
109 ـ الزهراء علیها السلام /مجموعة مقالات./ فارسی. /للشیخ عباس القمی وآخرین./ طهران، سنة 1364هـ. ش. /1985م، 422صفحة، القطع المتوسط.

110 ـ الزهراء علیها السلام /فی سوانح فاطمة الزهراء علیها السلام وأحوالها./ بالأوردیة. /للسید أولاد حیدر البلکرامی الهندی./ مطبوع. /انظر: الذریعة 12/67.
111 ـ الزهراء علیها السلام وقضیة فدک المؤلمة /فارسی، بعنوان: حضرت زهرا سلام الله علیها وما جرای غم انکیز فدک. للشیخ ناصر مکارم الشیرازی./ مشهد، سنة 1365هـ. ش /1986م، 68صفحة، القطع المتوسط.
112 ـ السبول فی مناقب فاطمة الزهراء البتول /لعماد الدین ادریس بن علی بن عبد الله بن حمزة (ت 714هـ)./ انظر: مصادر الفکر العربی الإسلامی فی الیمن: 412.
113 ـ کتاب السقیفة وفدک /لأبی بکر أحمد بن عبد العزیز الجوهری، المتوفى سنة 323هـ./ روایة عز الدین عبد الحمید بن أبی الحدید المعتزلی، المتوفى سنة 656هـ. /تقدیم وجمع وتحقیق: الدکتور الشیخ محمد هادی الأمینی./ طهران، مکتبة نینوى الحدیثة، د. ت 152 صفحة، القطع الکبیر. /تنظر: الذریعة 12/ 206.
114 ـ سلسلة کلمات أئمة الدین عن فاطمة علیها السلام /فارسی، بعنوان: سلسلة سخنان کوتاه ازبیشوایان دین از فاطمه علیها السلام.للشیخ هادی الفقیهی./ طهران، سنة 1348هـ. ش، 39 صفحة، القطع الصغیر.
115 ـ السیدة فی سیرة سیدتنا فاطمة سلام الله علیها. للشیخ حسن بن سلیمان القادری البلهواروی. /انظر: الثقافة الإسلامیة فی الهند: 93.
116 ـ السیدة فاطمة علیها السلام /فارسی، بعنوان: حضرت فاطمة علیها السلام./ لجلال الدین فارسی. /طهران، سنة 1349هـ. ش، 24 صفحة.
117 ـ سیدة النساء فاطمة الزهراء علیها السلام /فارسی، بعنوان: بانوی بانوان حضرت فاطمة زهراء علیها السلام./ لجنة التألیف فی مؤسسة (فی طریق الحق). قم، مؤسسة فی طریق الحق، سنة 1363هـ. ش، 48 صفحة، القطع المتوسط.
118 ـ سیرة فاطمة الصدیقة علیها السلام / بالأوردیة./ للسید ذاکر حسین أختر. / طبع فی الهند./ انظر: الذریعة 12/280.
119 ـ شرح حدیث: فاطمة بضعة منی /للمولى محمد رضا ابن صدر المتأهلین الشیرازی./ انظر: الذریعة 13/204.
120 ـ شرح حدیث: لو کان فاطمة لقطعتها /للمولى محمد رضا ابن صدر المتألهین محمد بن إبراهیم الشیرازی./ انظر: الذریعة 13/205.
121 ـ شرح حدیثین فی فضائل فاطمة علیها السلام /فارسی، ضمن کتاب: رد شهات نسبت بشیخیه در باب معاد./ لمحمد بن محمد کریم خان الکرمانی. /بومبی، مطبعة ناصری، 1313هـ، 153 صفحة، القطع المتوسط.
122 ـ شرح خطبة الزهراء علیها السلام /للمیرزا محمد علی بن أحمد القره داغی، المتوفى 1310هـ./ انظر: مرآة الکتب 2/206.
123 ـ شرح خطبة الزهراء علیها السلام /فارسی./ طبع فی النجف الأشرف. /انظر: فهرست خانبار مشار: 3228.
124 ـ شرح خطبة السیدة الزهراء علیها السلام /فارسی، بعنوان: شرح خطبة حضرت زهرا علیها السلام./ للسید عز الدین الحسینی الزنجانی. /قم، مکتب الإعلام الإسلامی، 1364هـ. ش/ 1985م، 512 صفحة، القطع المتوسط.
125 ـ شرح خطبة فاطمة الزهراء علیها السلام /للشیخ نزیه قمیحة./ بیروت، مؤسسة الوفاء، 1405هـ، 192 صفحة، 14×20 سم.
126 ـ شرح الخطبة الکبیرة للزهراء البتول علیها السلام /للشیخ مسلم بن محمد بن جاسم الجابری (1913ـ 1963م). طبع فی النجف الأشرف د.ت.
127 ـ شرح خطبة اللمة /لمحمد علی الأنصاری./ یأتی بعنوان: اللمعة البیضاء فی شرح خطبة الزهراء علیها السلام.
128 ـ شرح خطبة اللمة /سمیت باللمة لأن الزهراء علیها السلام خطبنها فی لمة من النساء فی المسجد./ لابن عبدون. /تقدم بعنوان: کتاب تفسیر خطبة فاطمة علیها السلام.
129 ـ الشواهد الفدکیة /فارسی./ فی نقض الکلام فی فدک المذکور فی کتاب (تبصرة المسلمین) الذی ألفه سلامت علی خان البنارسی الهندی. /للسید أکرم علی، فرغ منه سنة 1237هجریة./ مطبوع. /انظر: الذریعة 14/244.
130 ـ الصدیقة الکبرى فاطمة الزهراء علیها السلام /فارسی، بعنوان: صدیقه کبرى فاطمه زهراء./ للسید الشهید عبد الحسین دستغیب. /مر بعنوان: حیاة الصدیقة الکبرى فاطمة الزهراء علیها السلام.
131 ـ ضوء اللآلی فی غصب فدک والعوالی /انظر: الذریعة 15/121.
132 ـ طعن الرماح /فارسی./ رد فیه على صاحب التحفة الاثنی عشریة فی مبحثی فدک والقرطاس وحرق الباب. /للسید محمد بن دلدار علی النصیر آبادی (1199ـ 1284هـ). /الهند، 1308هـ./ انظر: الذریعة 15/172.
133 ـ عدة قصائد فی رثاء الزهراء /فی دیوان الشیخ کاظم بن حسن بن علی السهلانی، الشهیر بسبتی (1258ـ 1342هـ)./ انظر: شعراء الغری 7/154.
134 ـ عذراء یثرب /یشبه الروایة أدرج فیه جمیع ما فی الجزء الثانی من کتاب (الزهراء) للسید محمد کاظم الکفائی./ انظر: الذریعة 15/241.
135 ـ العرى العاصمة فی تفضیل الزهراء فاطمة علیها السلام /للشیخ محمد رضا بن قاسم الغراوی النجفی، ألفه سنة 1329هـ./ انظر: الذریعة 15/260ـ 261، شعراء الغری 8/401.

136 ـ عوالم العلوم والمعارف والأحوال من الآیات والأخبار والأقوال /أحوال الزهراء علیها السلام./ للشیخ عبد الله بن نور الله البحرانی. /تحقیق: مدرسة الإمام المهدی علیه السلام فی قم./ قم، مدرسة الإمام المهدی علیه السلام، 1405هـ.
137 ـ عین الیقین فی بحث فدک وغصبها /طبع فی الهند./ انظر: الذریعة 15/374.
138 ـ فاطمة علیها السلام /فارسی./ لمحمد رضا نصیری. /مطبوع./ انظر: الذریعة 16/96.
139 ـ فی: المعارف، ص84، 141، 142، 158، 200. /لابن قتیبة الدینوری، عبد الله بن مسلم بن قتیبة (ت 276هـ)./ طبع فی بیروت.
140 ـ فاطمة /فارسی./ لرئیس العلماء جلال الدین ریاستی /شیراز: مطبعة مصطفوی، سنة 1351هـ. ش، 99 صفحة.
141 ـ فاطمة علیها السلام /فارسی./ لنصیر الدین میر صادقی طهرانی. /طهران، سنة 1347هـ. ش، 410 صفحة.
142 ـ فاطمة رضی الله عنها /فی: تلخیص المستدرک، صفحة 151ـ 176، للإمام الذهبی، شمس الدین أبی عبد الله محمد بن أحمد الذهبی. /بیروت، دار الفکر، 1398هـ/ 1978م، بهامش کتاب (المستدرک على الصحیحین) للحاکم النیسابوری، المجلد3.
143 ـ فاطمة رضی الله عنها /فی/ کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، الجزء 13، صفحة 674ـ 687./ للمتقی الهندی، علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین الهندی البرهان فوری، المتوفى 975هـ. /ضبطه وفسر غریبه: الشیخ بکری حیانی./ صححه ووضع فهارسه: الشیخ صفوة السقا. /بیروت، مؤسسة الرسالة، الطبعة الخامسة، 1405هـ/ 1985م.
144 ـ فاطمة ابنة النبی صلى الله علیه وآله /فی: الدر المنثور فی طبقات ربات الخدور، صفحة 359ـ 361. لزینب بنت علی بن حسین بن عبد الله بن حسن بن إبراهیم بن یوسف فواز العاملی، السوریة مولداً والمصریة موطناً/ القاهرة، بولاق، 1312هـ. /بیروت، دار المعرفة، الطبعة الثانیة، أوفیست.
145 ـ فاطمة ابنة النبی صلى الله علیه وآله /فی: الکاشف فی معرفة من له روایة فی الکتب الستة، الجزء3، صفحة 431ـ 432./ للإمام الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان الذهبی (ت 748هـ). /بیروت، دار الکتب العلمیة، الطبعة الأولى، 1403/ 1983م.
146 ـ فاطمة أره /فارسی./ طهران، 40 صفحة، طبعة حجریة. /انظر: الذریعة 16/96.
147 ـ فاطمة بنت الرسول صلى الله علیه وآله /فی: قاموس الرجال، المجلد11، صفحة 9ـ 28./ للشیخ محمد تقی التستری. /طهران، مرکز نشر الکتاب، 1391 هجریة.
148 ـ فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وآله /فی: تهذیب التهذیب، صفحة 440ـ 442./ لابن حجر العسقلانی، أبی الفضل أحمد بن علی بن حجر، المتوفی 852هـ. /حیدر آباد الدکن، 1327هـ، الطبعة الأولى.
149 ـ فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وآله /فی: حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، المجلد2، صفحة 39ـ 43./ للحافظ أبی نعیم الأصبهانی، أحمد بن عبد اللهـ، المتوفى 430هـ. /بیروت، دار الکتاب العربی، الطبعة الرابعة، 1405/ 1985م.
150 ـ فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وآله /فی: أسد الغابة فی معرفة الصحابة: الجزء5، صفحة 519ـ 525./ لابن الأثیر، عز الدین أبی الحسن علی بن محمد بن عبد الکریم الجزری، المتوفى 630 هجریة. /طهران، المکتبة الإسلامیة، أوفست.
151 ـ فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وآله /فی: سیر أعلام النبلاء، الجزء2، صفحة 118ـ 135. لشمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان الذهبی، المتوفى 748هـ/1374م/ بیروت، مؤسسة الرسالة، الطبعة الثالثة، 1405هـ/1985م. /حقق نصوصه وخرج أحادیثه وعلق علیه: شعیب الأرناؤوط.
152 ـ فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وآله /فی: تراجم أعلام النساء، الجزء2، صفحة 301ـ 338./ للشیخ محمد حسین الأعلمی الحائری. /بیروت، مؤسسة الأعلمی الطبعة الأولى، 1407هـ/ 1987م.
153 ـ فاطمة بنت محمد صلى الله علیه وآله /فی: مروج الذهب ومعادن الجواهر، الفقرات: 1475ـ 1486ـ 1487ـ 1489ـ 1496ـ 1497، 1517ـ 1519ـ 1523ـ1612ـ 1751ـ 1758ـ 1764ـ 1844، 1908ـ 1950ـ 2089ـ 2221ـ 2280ـ 2377ـ 2401ـ 2410، 2896./ للمسعودی، أبی الحسن علی بن الحسین بن علی، المتوفی 346هـ. /طبعه بربیه دی مینا رو باقیه دی کرتای./ عنی بتنقیحها وتصحیحها وصنع فهارسها: شارل بلا. /بیروت، الجامعة اللبنانیة، 1979م.
154 ـ فاطمة بنت محمد رضی الله عنها /فی: جامع الأصول، من أحادیث الرسول، الجزء9، صفحة 125 ـ 132./ لابن الأثیر، مجد الدین أبی السعادات المبارک بن محمد الجزری (544ـ606هـ). /حقق نصوصه وخرج أحادیثه وعلق علیه: عبد القادر الأرناؤوط./ بیروت، دار الفکر، الطبعة الثانیة، 1403هـ.
155 ـ فاطمة بنت محمد بن عبد الله بن عبد المطلب صلى الله علیه وآله /فی: أعلام النساء فی عالمی العرب والإسلام، الجزء4، صفحة 108ـ 132، لعمر رضا کحالة./ بیروت، مؤسسة الرسالة، الطبعة الخامسة 1404هـ/1984م.

156 ـ فاطمة بنت النبی صلى الله علیه وآله /فی: تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، السیرة النبویة، صفحة 66، 75، 88، 144، 216، 217، 591./ للحافظ الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان الذهبی، المتوفى 748هـ. /تحقیق: الدکتور عمر عبد السلام تدمری./ بیروت، دار الکتاب العربی، الطبعة الأولى 1407هـ/1987م.
157 ـ فاطمة الزهراء علیها السلام /فی: أنساب الأشراف، صفحة5، 53، 97، 186، 188، 191./ للبلاذری، أحمد بن یحیى بن جابر البلاذری (القرن الثالث الهجری). /بیروت، دار التعارف، الطبعة الأولى، 1397هـ/ 1977م. /حققه وعلق علیه: الشیخ محمد باقر المحمودی.
158 ـ فاطمة الزهراء علیها السلام /فی: الأعلام، الجزء5، صفحة 132./ لخیر الدین زرکلی، المتوفى 1976م. /بیروت، دار العلم للملایین، الطبعة السادسة، 1984م.
159 ـ فاطمة الزهراء علیها السلام /فی: دائرة المعارف الإسلامیة الشیعیة، الجزء2، صفحة 5ـ14./ لحسن الأمین. /بیروت، دار التعارف، 1395هـ/ 1975م.
160 ـ فاطمة الزهراء علیها السلام /فارسی./ فی: لغت نامهـ، حرف (ف)، صفحة 28ـ29./لعلی أکبر دهخدا (1258ـ1334هـ.ش)./ طهران، سنة 1341هـ.ش.
161 ـ فاطمة الزهراء علیها السلام /وقصائد أخرى./ لیوسف محمد عمر. /بیروت 1397هـ، 107 صفحة، القطع الصغیر.
162 ـ فاطمة الزهراء /لمحمد کامل حسن المحامی./ بیروت، المکتب العالمی للطباعة والنشر، سنة 1985م، 125 صفحة، القطع المتوسط، سلسلة: عظماء الإسلام.
163 ـ فاطمة الزهراء /لعبد الفتاح عبد المقصود./ 3مجلدات، ربما هو نفس کتابه (البتول فاطمة الزهراء).
164 ـ فاطمة الزهراء علیها السلام (فارسی./ لحسین عماد زاده الأصفهانی. /طهران، سنة 1336هـ. ش، 703 صفحة، القطع الکبیر.
165 ـ فاطمة الزهراء علیها السلام /لعلی محمد علی دخیل./ بیروت، مؤسسة أهل البیت، 1400هـ/1980م، 176صفحة، القطع المتوسط، أعلام النساء ـ3.
166 ـ فاطمة الزهراء سلام الله علیها /فارسی./ للشیخ ناصر مکارم الشیرازی. /مشهد، سنة 1363هـ.ش/ 1984م، 60 صفحة، القطع المتوسط.
167 ـ فاطمة الزهراء /لحسین بن محمد بن أحمد بن عصفور الدرازی، المتوفى 1216هـ./ نسخة فی المکتبة المرکزیة لجامعة البصرة، برقم 227، تاریخ النسخ 1319هـ، 38 ورقة، 20×12سم.
168 ـ فاطمة الزهراء أم أبیها /فی: بنات النبی، صفحة 159ـ 219./ للدکتورة بنت الشاطئ عائشة عبد الرحمن. /بیروت، دار الکتاب العربی 1399هـ/1979م.
169 ـ فاطمة الزهراء أم أبیها /فارسی./ لعبد الحسین الأمینی. /تقریر وصیاغة: حبیب جایجیان./ طهران، منشورات أمیر کبیر، سنة 1366هـ.ش /1987م، الطبعة الثالثة، 120 صفحة، القطع الکبیر.
170 ـ فاطمة الزهراء أم أبیها /لشاکر الأنصاری./ بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404هـ، 124 صفحة 14×20سم.
171 ـ فاطمة الزهراء أم الإمامة وسیدة النساء /للشیخ محمد حسن النائینی./ بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404هـ، 334 صفحة.
172 ـ فاطمة الزهراء بنت إمام المتقین /فی: الإصابة فی تمییز الصحابة، الجزء4، صفحة 377ـ 380./ للحافظ أبی الفضل أحمد بن علی بن محمد بن محمد بن علی الکنانی العسقلانی الشافعی، المعروف بابن حجر (773ـ 852هجریة). القاهرة مطبعة السعادة، الطبعة الأولى، 1328هـ.
173 ـ فاطمة الزهراء بنت رسول الله صلى الله علیه وآله /فی: تهذیب الأسماء واللغات، الجزء الثانی من القسم الأول، صفحة 352ـ 353./ للحافظ أبی زکریا محیی الدین بن شرف النووی، المتوفى 676هـ. /بیروت، دار الکتب العلمیة.
174 ـ فاطمة الزهراء بنت رسول الله سیدة نساء العالمین /فی: أعیان الشیعة، المجلد1، صفحة 306ـ 323./ للسید محسن الأمین. /تحقیق وإخراج: السید حسن الأمین./ بیروت، دار التعارف، 1403هـ/1983م.
175 ـ فاطمة الزهراء فی نظرروایات أهل السنة /فارسی، بعنوان: فاطمة زهرا از نظر روایات أهل سنت. للشیخ محمد واصف./ قم /دار النشر، سنة 1351هـ.ش، 96 صفحة، القطع الصغیر.
176 ـ فاطمة الزهراء قدوة المرأة المسلمة /کاظم السباعی./ طهران، 1985م، الطبعة الثانیة، 44 صفحة، القطع الصغیر.
177 ـ فاطمة الزهراء القلعة التی لا تهزم أبداً /فارسی، بعنوان: فاطمة زهرا دُژ شکست نابذیر وحی در طول زمان./ لحسن سعید. /طهران، مدرسة جهل ستون، سنة 1364هـ.ش، 438 صفحة، القطع الصغیر.
178 ـ فاطمة الزهراء المرأة النموذجیة فی الإسلام /فارسی، بعنوان: فاطمة زهرا، بانوى نمونة اسلام./ للشیخ إبراهیم أمینی. /قم، منشورات شفق، الطبعة الخامسةعشر، 247 صفحة، القطع المتوسط. عربه السید علی جمال غفار الحسینی./ تحت الطبع فی قم، سیصدر عن منشورات شفق.
179 ـ فاطمة علیها السلام زواجها وولادتها للحسن والحسین علیهما السلام ووفاتها /فی: شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، الجزء1، صفحة 9 و10 ,15./ لأبی الفلاح عبد الحی ابن العماد الحنبلی، المتوفى 1089هـ. /بیروت، دار الآفاق الجدیدة.

180 ـ فاطمة سیدة النساء /لمحمد محمود زیتون المصری، مؤلف کتاب (الحافظ السلفی) المطبوع بالإسکندریة، قال فیه (صفحة 314) أن کتابه (فاطمة سیدة النساء) تحت الطبع./ انظر: أهل البیت ـ علیهم السلام ـ فی المکتبة العربیة، القسم المخطوط.
181 ـ فاطمة الصدیقة الکبرى علیها السلام /فارسی./ من: ناسخ التواریخ، المجلد4 من الکتاب الثانی /لمحمد تقی سبهر./ طهران، منشورات أمیر کبیر، سنة 1338هـ. ش، 352 صفحة. /انظر: طبعات الکتاب فی: فهرست خانبار مشار: 5117ـ 5118.
182 ـ فاطمة عند الجمهور /للمیرزا نجم الدین جعفر بن محمد الطهرانی العسکری، المولود سنة 1313 هجریة./ انظر: الذریعة 16/96.
183 ـ فاطمة هی فاطمة /فارسی، بعنوان: فاطمة فاطمة است./ للدکتور علی شریعتی. /طهران، حسینیة الإرشاد، سنة 1350 هـ. ش.
184 ـ الفاطمیات /أو: الأقوال فی عظمة سیدة نساء العالمین علیها السلام./ فارسی، بعنوان: الفاطمیات یا سخنان موزون در بزر کواری سیده زنان عالمیان حضرت زهرا علیها السلام. /للسید حسین الواعظی السبزواری./ مشهد، سنة 1351هـ. ش، 192 صفحة، القطع الصغیر.
185 ـ فاطمی دعوة إسلام /فی بیان من دعا إلى دین الإسلام وشید أرکانه من بنی فاطمة علیها السلام./ بالأوردیة، مجلدان. /للخواجة حسن نظامی الدهلوی الحیدر آبادی./ انظر: الذریعة 16/96ـ 97.
186 ـ فدک /فی: معجم البلدان، 2/238ـ 240./ لیاقوت الحموی، شهاب الدین أبی عبد الله یاقوت بن عبد الله الحموی الرومی البغدادی. /بیروت، دار صادر ودار بیروت، 1399هـ/ 1979م.
187 ـ فدک /فی: دائرة المعارف، الجزء 23، صفحة 179ـ 182./ للشیخ محمد حسین سلیمان الأعلمی. /قم، مؤسسة الأعلمی، 1390هـ/ 1970م.
188 ـ الفدک /لجعفر بن بکیر الخیاط./ مر بعنوان: رسالة فی قصة الفدک.
189 ـ کتاب فدک والکلام فیه /للشیخ طاهر، غلام أبی الجیش./ انظر: الذریعة 16/129، رجال النجاشی: 208، قال فی ذکر کتبه: کان الشیخ ـ رضی الله عنه ـ یذکر منها کتاباً له کلام فی فدک.
190 ـ فرائد السمطین فی فضائل المرتضى والبتول والسبطین /مجلدان./ لأبی عبد الله الحموی، إبراهیم بن سعد الدین محمد بن أبی بکر بن محمد بن حمویه بن محمد الجوینی، فرغ منه سنة 716هجریة. /تحقیق: الشیخ محمد باقر المحمودی./ بیروت، مؤسسة المحمودی، الطبعة الأولى 1398هـ/1978م.
191 ـ فضائل الخمسة من الصحاح الستة /3مجلدات. للسید مرتضى الحسینی الفیروزآبادی./ النجف، مطبعة النجف، 1383ـ 1384هـ. بیروت مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، الطبعة الرابعة 1402هـ/1982م.
192 ـ فضائل فاطمة /للحافظ أبی القاسم البغوی، عبد الله بن محمد بن عبد العزیز ابن بنت أحمد بن منیع، المتوفى 317هـ./ انظر: أهل البیت ـ علیهم السلام ـ فی المکتبة العربیة، القسم المخطوط.
193 ـ فضائل فاطمة بنت محمد صلى الله علیه وآله /فی: الجامع الصحیح وهو من سنن الترمذی، الجزء5، صفحة 698ـ702./ لأبی عیسى محمد بن سورة الترمذی (209ـ 297هـ). /تحقیق وتعلیق: إبراهیم عطوة عوض./ بیروت، دار إحیاء التراث العربی.
194 ـ فضائل فاطمة الزهراء علیها السلام /للحافظ أبی حفص عمر بن أحمد البغدادی، المعروف بابن شاهین (297ـ 385هـ)./ تحقیق: محمد سعید الطریحی. /بیروت، مؤسسة الوفاء، 1405هـ/ 1985م.
195 ـ فضائل فاطمة الزهراء فی نظر الآخرین /فارسی، بعنوان: فضائل فاطمة زهراء از دیدکاه دیکران./ للشیخ ناصر مکارم الشیرازی. /مشهد، سنة 1366هـ. ش/1987میلادیة.
196 ـ فضائل فاطمة الزهراء /لأبی عبد الله الحاکم النیشابوری، الحافظ محمد بن عبد الله الضبی، المعروف بابن البیع (321ـ405هـ)./ انظر: الذریعة 16/258 و261، کشف الظنون 3/1277، هدیةالعارفین 2/59، الکنى والألقاب 2/170، تأسیس الشیعة لعلوم الإسلام: 294ـ 295.
197 ـ فضل فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وآله وتزویجها /فی: موارد الظمان إلى زوائد ابن حبان، صفحة: 549ـ 551./ للحافظ نور الدین علی بن أبی بکر الهیثمی. /حققه ونشره: محمد عبد الرزاق حمزة./ بیروت، دار الکتب العلمیة.
198 ـ فهرس مصادر الدراسة عن الزهراء علیها السلام /لعلی محمد علی دخیل./ یأتی بعنوان: مصادر الدراسة عن الزهراء علیها السلام.
199 ـ قران السعدین فی أحوال البتول وأبی الحسنین علیهما السلام. /بالأوردیة./ طبعة الهند. /انظر: الذریعة 17/66.
200 ـ القصیدة الفاطمیة /مرت باسم: (البتول العذراء).
201 ـ قرة الأبصار ودرة الأبرار /اسم للمجلد الأول من کتاب (سحاب الدموع) وهو فی أحوال النبی والأمیر والبتول والإمام المجتبى علیهم السلام./ للشیخ مولى محمد بن مشهدی بابا النخجوانی. /مطبوع فی سنة 1316هـ. /انظر: الذریعة 17/71.

202 ـ قواعد العمل فی حل المعمی عن اسم فاطمة علیها السلام /فارسی./ وهو من معمیات الشیخ شرف الدین علی الیزدی المعمائی (ت 830هـ)./ وهذا الشرح والحل لمعاصره السید محمد بن علی الحسینی. /نسخة فی المکتبة الرضویة، ناقصة الآخر./انظر: الذریعة 17/186.
203 ـ کحل الناظرین فی تفضیل الزهراء على الأنبیاء والمرسلین. /للسید محمد مرتضى الحسینی الجونفوری، المتوفى فی حدود 1333هـ./ مطبوع فی سنة 1302هـ. /انظر: الذریعة 17/285.
204 ـ کشف الظلمات فی مبحث فدک والرد على (آیات البینات). /بالأوردیة./ انظر: الذریعة 18/41.
205 ـ کشف المحجة فی شرح خطبة اللمة لفاطمة الزهراء علیها السلام / للسید عبد الله بن محمد رضا الشبر الحسینی الحلی النجفی الکاظمی المسکن والمدفن (1188ـ1242هـ)./ نسخة فی المکتبة المرکزیة لجامعة البصرة، ضمن مجموع برقم 159./ وأخرى فی التستریة فی النجف./ وأخرى عند حفید المؤلف السید محمد بن علی بن الحسین بن عبد الله شبر، تاریخها 1225هـ./ انظر: الذریعة 18/58 و13/224، معارف الرجال 2/10.
206 ـ کلام فاطمة علیها السلام /لأبی الفرج الأصفهانی./ یأتی بعنوان: کتاب کلام فاطمة علیها السلام فی فدک.
207 ـ الکوثر فی مناقب ومصائب الزهراء علیها السلام /فارسی، بعنوان: کوثر، مناقب ومصائب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها./ فرهنک نخعی. /مشهد، سنة 1364هـ.ش، 120 صفحة، القطع المتوسط.
208 ـ الکوکب الدری فی أحوال النبی والبتول والوصی /لمحمد مهدی الحائری./ النجف الأشرف، المطبعة العلمیة، 1951م. /النجف، المطبعة الحیدریة، 1955م، جزءان، 593 صفحة.
209 ـ مباحثة الجعفری والأشعری فی تفضیل فاطمة الزهراء على مریم بنت عمران /للشیخ نجم الدین جعفر بن محمد الطهرانی العسکری./ انظر: لذریعة 19/40.
210 ـ مثنوی فرخنامة فاطمی فی أحوالات فاطمة علیها السلام /فی قسمین: الأول ما نظمه محب علی خان حکمت، والقسم الثانی ما نظمه الحکیم کاظم حاذق الملک./ انظر: الذریعة 19/256.
211 ـ مجالس الأبرار /ترجمة عاشر البحار، الجزء الأول منه فی أحوال فاطمة علیها السلام./ للسید حامد حسین بن حسین الفیض آبادی الجنفوری، وعلیه تقریظ للسید أبی الحسن محمد بن علی بن صفدر الرضوی الکشمیری، المعروف بالسید أبی صاحب. /مطبوع سنة 1311هـ./ انظر: الذریعة 19/357.
212 ـ مجلس فی مناقب فاطمة علیها السلام /للحافظ السیوطی، جلال الدین أبی الفضل عبد الرحمن بن أبی بکر بن محمد، المتوفى 911هـ./ نسخة فی المکتبة السلیمانیة فی إسلامبول، برقم 13/1030. /انظر: معجم ما ألف عن رسول الله صلى الله علیه وآله: 225.
213 ـ مختصر الکلام فی وفیات النبی والزهراء والأئمة علیهم السلام. /لمحمد علی الحسینی الشاه عبد العظیمی./ النجف الأشرف، مطبعة حبل المتین، 1330هـ/1911م، 148 صفحة.
214 ـ مصباح الأئمة فی تاریخ أم الأئمة /لمیرزا أحمد، المتخلص بـ(منظور)./ انظر: الذریعة 21/100.
215 ـ المعصوم الثالث: فاطمة الزهراء /فارسی./ لجواد فاضل. /طهران، سنة 1336هـ. ش،221 صفحة، القطع المتوسط./ طهران، سنة 1346هـ. ش، الطبعة الثانیة، 199 صفحة، القطع الکبیر.
216 ـ المقلة العبراء فی تظلم الزهراء علیها السلام /للشیخ عبد علی بن الحسین الجزائری./ انظر: الذریعة 22/120، إیضاح المکنون 2/547.
217 ـ ملتقى الأصفیاء فی مناقب الإمام علی والسبطین والزهراء /للشیخ عبد الفتاح بن حسین راوه المکی، من طلبة العلم بالمسجد الحرام. طبعة مطبعة المدنی، 1387هـ./ انظر: أهل البیت علیهم السلام فی المکتبة العربیة، القسم المخطوط.
218 ـ ملحمة فی الزهراء البتول /وضعها على طریقة الموشح الذی یتکون من ثلاث قواف ورابعة./ للشیخ محسد بن إبراهیم المظفر، المولود فی النجف الأشرف، سنة 1319هـ. /انظر: شعراء الغری 7/275، شعراء النجف ـالمخطوطـ: 341.
219 ـ ملکة الإسلام /فی احتجاج الصدیقة علیها السلام فی أول مجلس بینها وبین الخلیفة./ فارسی، بعنوان: ملکه إسلام. للمیرزا خلیل الکمره أی./ طهران، سنة 1327هـ. ش. /طهران، سنة 1348هـ. ش، 312 صفحة، الطبعة الثانیة القطع الکبیر.
220 ـ ملکة الإسلام فاطمة الزهراء فی المسجد النبوی /فارسی./ لحسین حق شنوا./ طهران /سنة 1348هـ. ش.
221 ـ ملکة الإسلام فاطمة الزهراء /فارسی./ للشیخ محمد جواد النجفی. /طبع فی طهران./ انظر: فهرست خانبار مشار: 3328.
222 ـ ملکة الإسلام فاطمة الزهراء /القسم الأول: أول محکمة قضائیة بعد النبی صلى الله علیه وآله وسلم./ القسم الثانی: منبع ماء الحیاة. مطهران، المکتبة الإسلامیة، سنة 1348هـ. ش.
223 ـ مناقب علی والحسنین وأمهما فاطمة الزهراء علیهم السلام /لعبد المعطی أمین قلعجی./ حلب، 1979م.
224 ـ مناقب فاطمة /لعبد الرؤوف بن تاج العارفین بن علی المناوی، المتوفى سنة 1031هـ./ انظر: أهل البیت علیهم السلام فی المکتبة العربیة، القسم المخطوط.

225 ـ مناقب فاطمة /لأبی صالح المؤذن، أحمد بن عبد الملک بن علی النیسابوری الحافظ، المتوفى سنة 470 هجریة./ انظر: أهل البیت علیهم السلام فی المکتبة العربیة، القسم المخطوط.
226 ـ مناقب فاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وآله وفضلها وتزویجها بعلی /فی: مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، الجزء9، صفحة 201ـ 212./ للحافظ نور الدین علی بن أبی بکر الهیثمی، المتوفى 807هـ، بتحریر الحافظین: العراقی وابن حجر. /بیروت، دار الکتاب العربی، الطبعة الثالثة 1402هـ/ 1982م.
227 ـ مناقب فاطمة الزهراء علیها السلام /للسیوطی./ تقدم بعنوان: الثغور الباسمة فی مناقب السیدة فاطمة.
228ـمناقب فاطمة الزهراء علیها السلام /للحاکم النیسابوری أبی عبد الله محمد بن عبد اللهـ، المتوفى 405هـ./ انظر: الذریعة 22/331.
229 ـ مناقب فاطمة الزهراء وحالاتها /نسخة منه عند المیرزا هادی الروضة خوان الخراسانی فی النجف الأشرف. /انظر: الذریعة 22/331.
230 ـ مناقب فاطمة الزهراء وولدها علیهم السلام /لأبی جعفر محمد بن جریر بن رستم بن جریر الآملی الطبری ـ صاحب (دلائل الإمامة) المعاصر للشیخ الطوسی. /انظر: الذریعة 22/332.
231 ـ المودة فی القربى فی فضائل فاطمة الزهراء /للسید خلف بن عبد المطلب بن حیدر بن محمد بن فلاح الموسوی الحویزی، کان معاصراً للشیخ البهائی./ انظر: إیضاح المکنون 2/604.
232 ـ کتاب مولد فاطمة الزهراء علیها السلام /للشیخ أبی عزیز الخطی، محمد بن عبد الله بن محمد./ انظر: الذریبعة 23/275.
233 ـ نخبة البیان فی تفضیل سیدة النسوان /فی حیاة الزهراء علیها السلام وفضائلها./ للسید عبد الرسول الشریعتمداری الجهرمی. /قم، مکتب الهادی، سنة 1366هـ. ش، 280 صفحة، القطع المتوسط.
234 ـ نداء الشیعة /بحث عن شخصیة الزهراء علیها السلام فارسی، بعنوان: ندای شیعهـ./ لمیر سید أحمد الروضاتی. /طهران، سنة 1351هـ. ش، 12 صفحة.
235 ـ نظم روایة ورقة فی مصائب الزهراء علیها السلام /للحسن بن الحسین بن عبد النبی./ نسخة فی مکتبة الطهرانی بسامراء، ضمن مجموعة کتابتها فی حدود 1000هـ. انظر: الذریعة 24/212.
236 ـ النفحات القدسیة فی حالات فاطمة المرضیة علیها السلام /فارسی./ لعبد الأمیر بن محمد البادکوبی، ألفه سنة 1357هـ. /انظر: الذریعة 24/250.
237 ـ الهدى /فی إثبات الإرث للأنبیاء، ورد الخبر الموضوع المشهور (نحن معاشر الأنبیاء لا نورث)/ بالأوردیة. /للسید علی بن أبی القاسم الرضوی القمی اللاهوری./ طبعة الهند. /انظر: الذریعة 25/202.
238 ـ هدی الملة إلى أن فدک من النحلة /لحسن بن أبی المعالی محمد باقر الحائری القزوینی (1296ـ 1380هـ/1879ـ 1960م)./ النجف الأشرف، 1352ه 76 صفحة، الطبعة الأولى. /القاهرة، الطبعة الأولى المحققة، 1396هـ/ 1976م، مطبوعات النجاح ـ16، 232 صفحة. /قم، أوفسیت.
239 ـ وفاة الزهراء علیها السلام /لیحیى بن الحسین بن عنبرة بن ناصر البحرانی، تلمیذ المحقق الکرکی./ انظر: الذریعة 25/119.
240 ـ وفاة الزهراء /للشیخ حسین آل عصفور./ تقدم بعنوان: الدرة الغراء فی وفاة الزهراء.
241 ـ وفاة الزهراء (رسالة فی...) /للسید محمد علی بن میرزا محمد بن هدایة الله الحسینی الرازی الشاه عبد العظیمی النجفی (1258ـ 1334هـ./ انظر: معارف الرجال 2/318.
242 ـ وفاة الزهراء /لأبی الحسن البکری المصری، المتوفى 953هـ، أستاذ الشهید الثانی./ انظر: الذریعة 25/119.
243 ـ وفاة الزهراء علیها السلام /للسید هاشم بن سلیمان بن إسماعیل الکتکانی البحرانی، المتوفى 1107هـ./ انظر: الذریعة 25/19.
244 ـ وفاة الصدیقة علیها السلام / للشیخ حسین ابن مؤلف (أنوار البدرین)./ انظر: الذریعة 2/420.
245 ـ وفاة فاطمة /فی: العبر فی خبر من غبر، الجزء1 صفحة 11./ للحافظ الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان الذهبی (ت 748هـ)./ تحقیق: محمد السعید بن بسیونی زغلول. /بیروت: دار الکتب العلمیة، الطبعة الأولى، 1405هـ/1985م.
246 ـ وفاة فاطمة وفضائلها رضی الله عنها /فی: مرآة الجنان وعبرة الیقظان فی معرفة ما یعتبر من حوادث الزمان، الجزء1، صفحة 61ـ 62./ حیدر آباد الدکن، 1337هـ، الطبعة الأولى. /بیروت، مؤسسة الأعلمی، 1390هـ، الطبعة الثانیة أوفیست.
247 ـ الید البیضاء فی مناقب الزهراء علیها السلام. /نکت من الأخبار الواردة فیها، الجزء الثانی من (أنوار المواهب). لعلی أکبر بن الحسین النهاوندی./ طبع سنة 1360هـ. /انظر: الذریعة 2/445 و25/277.
248 ـ یومیات فاطمة الزهراء علیها السلام /حیاتها الشخصیة ودورها الاجتماعی والسیاسی/ لأحمد الکاتب /طهران، سنة 1366هـ.ش/ 1987م، 156 صفحة، القطع المتوسط.


ج: کتب و مقالاتى در مورد فاطمه زهرا( شرکت کننده در مسابقه اى تحت همین نام)

1 ـ أم الشهداء فاطمة بنت محمد /مهدی عبد الحسین/ المسیب.
2 ـ رائدة فخر النساء /حیدر علی/ السعدی /المسیب.
3 ـ الزهراء سیدة الکساء ونساء الیوم /کریم أحمد الصائغ/ النجف.

4 ـ الزهراء فاطمة بنت محمد /عبد الزهراء عثمان محمد/ القرنة.
5 ـ الزهراء فی محراب الألم الخالد /عبد الکریم توفیق الطائی/ شقلاوهـ.
6 ـ الصدیقة فاطمة الزهراء /محمد رضا الحسانی/ النجف.
7 ـ الصدیقة فاطمة الزهراء بنت الرسالة المحمدیة /عبد المجید سماوی الجلوب/ الحلة.
8 ـ فاطمة الزهراء أم أبیها /فاضل المیلانی الحسینی/ النجف.
9 ـ فاطمة بضعة المصطفى /حیدر الشدیدی/ الناصریة.
10 ـ فاطمة الحوراء الإنسیة /جاسم هاشم العبادی/ العمارة.
11 ـ فاطمة الزهراء شهاب النبوة الثاقب /حسن عیسى الحکیم/ النجف.
12 ـ فاطمة الزهراء نداء الملایین /السید محمد تقی الخراسانی/ کربلاء.
13 ـ فاطمة الزهراء وتر فی غمد /سلیمان کتانی/ لبنان.
14 ـ فخر النساء فاطمة /خلیل رشید/ العمارة.

____________

منبع:

فاطمة بهجة قلب المصطفى

تألیف: أحمد الرحمانی الهمدانی