محمد(ص) و قرآن ، در شعر و کلام شبلی شمیّل
الشاعر والفیلسوف
شبلی شمیّل،
وهو کان فیمــــــــــــا قبل نصرانیــــــــا ً
کـــــــاثولیکیـــــا ً ثم صـــــــــــــــار ملحداً لا یؤمن بـــــــأی دین من الأدیان، ولکن مع ذلک کیف یعترف بقدر النبی صلى الله علیه وسلّم،
فعندما کان یقرأ فی مجلة ( المنار ) صفحـــــات یخصصها صاحب المنار لمنـاقب النبی صلى الله علیه وسلّم کتب إلیه رسالة مختصرة وبعدهـــــــــــــا أبیات ، یقول فی رسالته : إلى غزالی عصره السید محمد رشید رضـــــــــــا صاحبمجلة المنار :أنت تنظر إلى محمد کنبی وتجعله عظیما ، وأنا أنظر إلیه کرجل وأجعله أعظم .ونحن وإن کان فی الاعتقاد الدینی أو المبدأ الدینی على
طرفی نقیض فإننا یجمع بیننا العقل الواسع والإخلاص فی القول
وذلکأوثق لعرى المودة بیننا (1)
شاعر وفیلسوف « شبلی شمیّل » او پیشتر مسیحی کاتولیک بود سپس ملحد شده و متدین به دینی نبود و با اینهمه چه جالب به ارزش و مقام نبی اسلام (ص) معترف است
او وقتی در مجله المنار صفحاتی را خواند که صاحب المنار اختصاص به ذکر مناقب رسول الله (ص)داده بود، به او نامه ای نوشت به این مضمون
تو نگاهت به محمد نگاه به یک پیغمبر است و او را عظیم و بزرگ شمردی ، و من نگاهم به او نگاه به یک مرد و انسان است اما او را اعظم می شمرم
و ما اگرچه در اعتقاد دینی در مقابل هم هستیم اما وجه اشتراک ما فکر باز و صداقت در گفتار است و این محکمترین رشته برای دوستی بین ماست
سپس اشعاری سروده تحت عنوان: الحق أولـــــــــى أن یقــــــال حق سزاوار است گفته شود که در ذیل آن را می خوانیم
_______________________________________________________________________________
إنـــــــــی وإن أکُ قد کفرت بدینه
هل اکفرنَّ بمحکم ِالآیــــــــــــات
من گر چه مسلمان نیستم اما آیا می توانم به آیات محکم قرآن کفر ورزم؟
أو ما حوت فی ناصع الألفاظ من
حکم روادع للهوى وعظــــــــات
یا به پندها و اندرزهایی که در آن آیات آمده است و همه بازدارنده نفس از هوی و هوس، و در لباس شکوهمندترین واژه ها می باشند منکر شوم؟
وشرائع لــــــو أنهم عقلوا بـــهــا
مـــــــــــا قیّدوا العمران بالعادات
یا به قوانینی که اگر مردمان آنها را درک می کردند برای تحقق بخشیدن به عمران [و تمدن جهان]، همه آیینها و سنتها را جز تعالیم اسلام کنار می گذاشتند، می توانم بی تفاوت باشم؟
نعم المـــــدبر والحکیم وإنـــــــــه
رب الفصـــاحة مصطفى الکلمات
[محمد] بهترین تدبیر کننده و بهترین حکیم بود . او خدای فصاحت و [گوینده] گزیده ترین سخنان است
ببلاغة القرآن قد غلب النهـــــــى
وبسیفه أنحى على الهامــــــــــات
[محمد] با بلاغت قرآن، بر همه خردها و اندیشه ها چیره گشت و سرها [ی دشمنان ارزشهای انسانی] را زیر سایه شمشیر گرفت
من دونه الأبطـــال فی کل الورى
من ســـــــــابق أو حاضر أو آتی
قهرمانان تاریخ بشر چه گذشتگان، چه آنان که اکنون حاضرند و چه آیندگان، [همه و همه] در پایه ای فروتر و پایین تر از مرتبت او جای دارند (2)
(1) سایت:الحارة العمانیه
(2) ترجمه اشعار: مبلغان ش 41
- ۹۴/۰۲/۲۶