آسیه
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آَمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (11) سوره تحریم -
و خداوند مثلى براى مؤ منان زده ، به همسر فرعون ؛ در آن هنـگـام که گـفت: پـروردگـارا! خانه اى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و عمل او نجات ده ، و مرا از قوم ظالم رهائى بخش .
تفسیر:
معروف این است که نام همسر فرعون ( آسیه ) و نام پدرش (مزاحم ) بوده است ،
گـفته اند هنـگـامى که معجزه موسى (علیه السلام ) را در مقابل ساحران مشاهده کرد اعماق قلبش به نور ایمان روشن شد، و از همان لحظه به موسى ایمان آورد او پیوسته ایمان خود را مکتوم مى داشت ، ولى ایمان و عشق به خدا چیزى نیست که بتوان آنرا همیشه کتمان کرد.
هنگامى که فرعون از ایمان او باخبر شد بارها او را نهى کرد، و اصرار داشت که دست از دامن آیین موسى (علیه السلام ) بردارد، و خداى او را رها کند، ولى این زن با استقامت هرگز تسلیم خواسته فرعون نشد.
سرانجام فرعون دستور داد دست و پاهایش را با میخها بسته ، در زیر آفتاب سوزان قرار دهند، و سنگ عظیمى بر سینه او بیفکنند! هنگامى که آخرین لحظه هاى عمر خود را مى گـذارند دعایش این بود:
(پروردگارا! براى من خانه اى در بهشت در جوار خودت بنا کن و مرا از فرعون و اعمالش رهائى بخش و مرا از این قوم ظالم نجات ده! )
خداوند نیز دعاى این زن مؤ من پاکباز فداکار را اجابت فرمود و او را در کنار بهترین زنان جهان مانند مریم قرار داد. چنانکه در همین آیات در ردیف او قرار گرفته است .
در روایتى از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى خوانیم :
افضل نساء اهل الجنة خدیجة بنت خویلد، و فاطمة بنت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم )، و مریم بنت عمران ، و آسیه بنت مزاحم ، امراءة فرعون !: (برترین زنان اهل بهشت چهار نفرند (خدیجه ) دختر خویلد و (فاطمه ) دختر محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) و (مریم ) دختر عمران و (آسیه ) دختر مزاحم همسر فرعون ).
جالب اینکه همسر فرعون با این سخن کاخ عظیم فرعون را تحقیر مى کند و آن را در برابر خانه اى در جوار رحمت خدا به هیچ مى شمرد، و به این وسیله به آنها که او را نصیحت مى کردند که: اینهمه امکانات چشمگیرى که از طریق (ملکه مصر بودن در اختیار تو است ) با ایمان به مرد شبانى همچون موسى از دست نده ! ، پاسخ مى گوید.
با جمله (نجنى من فرعون و عمله ) بیزارى خود را، هم از خود فرعون و هم از مظالم و جنایاتش ، اعلام مى دارد.
و با جمله (و نجنى من القوم الظالمین ) ناهمرنگى خود را با محیط آلوده و بیـگـانـگـى خویش را از جنایات آنها برملا مى کند.
و چقدر حساب شده است این جمله هاى سه گـانه اى که این زن با معرفت و ایثارگر در واپسین لحظه هاى عمرش بیان کرد، جمله هایى که مى تواند براى همه زنان و مردان مؤ من جهان الهام بخش باشد، جمله هایى که بهانه هاى واهى را از دست تمام کسانى که فشار محیط، یا همسر را، مجوزى براى ترک اطاعت خدا و تقوى مى شمرند، مى گیرد.
مسلما زرق و برق و جلال و جبروتى برتر از دستگاه فرعونى وجود نداشت! همانطور که فشار و شکنجه اى فراتر از شکنجه هاى فرعون جنایتکار نبود! ولى نه آن زرق و برق ، و نه این فشار و شکنجه ، آن زن مؤ من را به زانو در نیاورد و همچنان به راه خود در مسیر رضاى خدا ادامه داد تا جان خویش را در راه معشوق حقیقى فدا کرد.
منبع:
تفسیر نمونه