اطاعت از زمامدار، مطلق یا مقید؟!
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذا جاءَکَ الْمُؤْمِناتُ یُبایِعْنَکَ عَلى أَنْ لا یُشْرِکْنَ بِاللّهِ شَیْئاً وَ لا یَسْرِقْنَ وَ لا یَزْنِینَ وَ لا یَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا یَأْتِینَ بِبُهْتان یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوف فَبایِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ(١٢) ممتحنه -
از نکته هاى جالبى که از آیه فوق استفاده مى شود این است که:
اطاعت از پیامبر(صلى الله علیه وآله) را مقید به معروف کرده!!! با این که پیامبر معصوم است و هرگز امر به منکر نمى کند!!
ولى این تعبیر ممکن است به عنوان الگوئى براى تمام اوامرى باشد که از زمامداران اسلامى صادر مى شود. این اوامر در صورتى محترم و قابل اجرا است که با تعلیمات قرآن و اصول شریعت اسلام سازگار باشد و مصداق وَ لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوف گردد.
و چه دورند کسانى که اوامر زمامداران را واجب الاطاعه مى دانند، هر چه باشد!!! و از هر کس که باشد!! چیزى که نه با عقل سازگار است و نه با حکم شرع و قرآن.
امیر مؤمنان على(علیه السلام) در نامه معروفى که به مردم مصر درباره فرمانروائى مالک اشتر!! نوشت، با تمام توصیف هاى والائى!! که در مورد مالک فرمود، در پایان چنین گفت:
فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِیعُوا أَمْرَهُ فِیما طابَقَ الْحَقَّ فَإِنَّهُ سَیْفٌ مِنْ سُیُوفِ اللّهِ: سخنش را بشنوید و فرمانش را در آنچه مطابق حق است!!! اطاعت کنید، که او شمشیرى از شمشیرهاى خدا است!!
-تفسیرنمونه ذیل آیه-
من اضافه میکنم:
با توجه به قید بالمعروف
اطاعت در یک صورت واجبه و اون اینکه معروف بودنش احراز بشه
و نقطه مقابلش فقط منکر نیست بلکه اعم است... غیر معروف میخواد منکر باشه یا نباشه
و این قید قیدی ضروریست تا از دیکتاتوری حکام اسلامی که به نام دین حکم میکنند پیشگیری بکنه.
بنابراین کسانی که انگ دیکتاتوری به نظام ولایت فقیهی میزنند و همچنین در نقطه مقابل کسانی که ولایت را میخوان ولایتی مطلق از جمیع جهات معرفی کنند، غافل از این نکته قرآنی هستتد.
+ هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیشنهادى را طرح مى کرد مسلمانان، نخست سؤال مى کردند: آیا این یک حکم الهى است؟ و یک قانون است که قابل اظهار نظر نباشد؟ و یا مربوط به چگونگى تطبیق قوانین؟
اگر از قبیل دوم بود اظهار نظر مى کردند و اگر از قبیل اول بود تسلیم مى شدند، که نمونه آن در نبرد بدر است.
در جنگ بدر لشکر اسلام طبق فرمان پیغمبر(صلى الله علیه وآله) مى خواستند در نقطه اى اردو بزنند، یکى از یاران به نام حباب بن منذر عرض کرد:
اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) این محلى را که براى لشگرگاه انتخاب کرده اید، طبق فرمان خدا است که تغییر آن جایز نباشد و یا صلاحدید خود شما مى باشد؟!
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: فرمان خاصى در آن نیست.
عرض کرد: اینجا به این دلیل و آن دلیل، جاى مناسبى براى اردوگاه نیست دستور دهید لشکر از این محل حرکت کند و در نزدیکى آب براى خود محلى انتخاب نماید، پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نظر او را پسندید و مطابق رأى او عمل کرد.
- تفسیرنمونه ذیل آیه ١٥٩ آل عمران-
- ۹۷/۱۰/۱۰