ای لعنت....
لذت می بردم وقتی بعد از ایراد سخنرانی ها، مداح میکروفونو به دست می گرفت و می گفت:
« با تشکر ویژه از خطیب توانا حضرت حجةالاسلام والمسلمین حاج آقا شورگشتی که با بیانات شیوای خودشون ما رو به فیض اکمل رسوندن! »
جلسه ختمی بود...
سخنران جلسه منبر ضعیفی رو ارائه می داد...
تمام مدت جوش می زدم که ای بابا! حالا که به پای مرده ای ، جمعیتی اومدند لااقل یه چارتا مطلب خوشگل می گفتی!
علمشو نداری، توانایی شو نداری، میذاشتی خوب من می رفتم !!!!
تو همین افکار بودم که منبر تموم شد و مطابق معمول، مداح میکروفونو به دست گرفت و گفت:
« با تشکر ویژه از خطیب توانا حضرت حجةالاسلام والمسلمین حاج آقای... که با بیانات شیوای خودشون ما رو به فیض اکمل رسوندن!!! »
اصلا پَرم ریخت!!
بیرون که اومدم یه وانتیی داشت صدا می زد: « ضایعاتــــــــــــی »
گفتم: منم یکیش!!!
بنده خدا نمیدونست جریان چیه، فقط برّوبرّ نیگام می کرد!!
مداحها و امان از مداحها!!!!
میکروفون به دست ها و امان از میکروفون بدستها!!
و امان و صد امان البته از کسانی که تا میکروفون به دستی میبینن شیرین بازیاشون چند برابر میشه!
جایی رفته بودیم به گمانم فرماندار محل بود وارد مسجد شده به جای ابراز احترام به مردم، برا مداح خم و راست می شد!!!
و خوب بله مداح هم کم نگذاشت: با تشکر وسپاس بیکران از فرماندار مردمی ، محبوب و پرتلاش شهرمان ، جناب مستطاب مهندس ...!!!
ای لعنت...
+ ممّدم
http://jorda.ir