برادرانه!
پنجشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۴:۵۴ ب.ظ
درویشى نزد توانگرى رفت و گفت :
مگر نه این است که پدر من و تو آدم و مادرمان حوا است . پس ما با هم برادریم! از تو مى خواهم ثروت خویش را برادرانه تقسیم کنى .
خواجه یک پول سیاه به وى داد.
درویش : اى خواجه! چرا در تقسیم ، مساوات را رعایت نمى کنى ؟
خواجه سر را جلو آورده آهسته در گوش او گفت:
خاموش باش ، اگر برادران دیگر خبر شوند، همین اندازه هم به تو نمى رسد!!