برای اولین بار - بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی - اینک : « وب مهربـــــــــــانی » مطلـــــب داری بــــــــــذار مطلــــب نداری بــــــــــــردار ( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد. ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )
******************************* ******************************* تذکر: لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه. بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...
بنظرم مشکل اینجاست که بندگی کردن سخته... یه سری تفکرات هم بهشون تلقین میکنه که عقل خودت از دین بهتره پس دائم چرا های الکی میارن این روزا دائم درگیر این چراها هستم و دیگه واقعا خسته شدم....
پاسخ:
بله یه عنوانی تو دین داریم به نام تعبد...
که خوب گاهی فلسفه احکام را میتونیم دربیاریم و کار بدی هم نیست چرا که موجب میشه احکام دینی رو با اشتیاق بهتری انجام بدیم. اتفاقا روایات وبلکه آیات زیادی هم در این باب وارد شده.
اما یه وقتایی که نتونستیم به حکمت مساله ای دسترسی پیدا کنیم، از آنجا که اون رو صادر شده از جانب موجودی حکیم وعلیم میدانیم که کار عبث ولغو نمیکنه باید بهش ملتزم و متعبد بشیم و بدانیم که اوامر و نواهی الهی تابع مصالح ومفاسد است. ولو در مواردی ذهن محدود من توان درک صحیح اون رو نداشته باشه.
نکته اساسی اینجاست که بدانیم بین حکم عقل وشرع تضاد وتناقضی نیست واین همان است که میگن: کلما حکم به العقل حکم به الشرع وبالعکس
زن در آیینه ی جلال و جمال جوادی آملی رو بخونین چون منظورم دقیقا همچین آخوندایی بودن.پیشبینی میکنم نظرات امثال جوادی آملی ما رو به وضعی که نظرات عثمان بطیخ در تونس به وجود آورد خواهند رسوند.تازه اونجا به بطیخ رو علامه هم صدا نمیکنن.
به نظرم مراجع اگر رسما شهریه رو بر شاگردای این جماعت حروم اعلام کنن درست خواهد شد ینی بیان تو مایه های کاری رو که آیةالله العظمى سید ابوالحسن اصفهانی(ره)پیشتر در مورد متشیعین صوفی مثل آقای قاضی و شاگرداشون کردن بکنن،بساطشون جمع خواهد شد،اگر هم جمع نشد یه مدد از سیره ی محمدعلی کرمانشاهی(ره)بگیرن و ماجرا رو حل کنن! D: