سلاماً سلاماً
مهدی عباسی، سومین خلیفه عباسی بود.
او پسر منحرفی به نام ابراهیم داشت که به حضرت
علی علیه السلام کینه خاصی داشت.
وی روزی نزد مأمون ( هفتمین خلیفه عباسی ) آمد و به او گفت:
در خواب، علی علیه السلام را دیدم که با هم راه می رفتیم تا به پلی
رسیدیم. او مرا در عبور از پل، مقدم داشت!
من به او گفتم:
تو ادعا می کنی که امیر بر مردم هستی؛ ولی ما از تو به مقام امارت و پادشاهی سزاوارتریم!
مأمون گفت: آن حضرت به تو چه پاسخی داد؟
ابراهیم گفت:
چند بار به من سلام کرد و گفت: سلاماً... سلاماً !
مأمون گفت:
او تو را نادانی که قابل پاسخ نیستی ، معرفی کرده است!!! چرا که قرآن در توصیف بندگان خاص خود می فرماید:
"و عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشونَ عَلَی الأرْضِ هوْناً وإذا خاطَبَهُمُ الجاهلونَ قالُوا سَلاماً"؛(5)
"بندگان [خاص خداوند] رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی تکبر بر زمین راه می روند و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند [و سخنان نابخردانه گویند]، به آنها سلام می گویند [و با بی اعتنایی و بزرگواری می گذرند]."
منبع:
مبلغان ش 81
سلام یعنی سلامتی بر تو باد.
بخاطر اینکه خب مرض گاهی روحی و گاهی جسمی در انسان بروز می کند.و فردی که بسیار جاه طلب و یا دارای صفات ناپسند است به تعبیری بیمار است، سلامتی خواست.