عمو! به نظر که اشتب کردی؟!!!
کاملا میشناسمش حدود ده سال پیش کیف پولی پیدا کرد با صدمیلیون چک پول و طلا جواهر...
اونقدر اعلان کرد تا صاحبش پیدا شد.
بی انصاف بمونه یه ده هزارتومنی هم مژدگانی کف دستش نگذاشت!
امروز اما داره با درد سرطان پنجه نرم می کنه و از پس هزینه های درمانیشم برنمیاد.
یه قولایی بهش داده بودند اما هنوز که خبری نشده.
دخترش مدتی هست ازدواج کرده، به من شیخ زنگ زده شوهرم نمیتونه کار کنه و بار زندگی با دو بچه کوچک رو دوش من مادره...
سبزی خرد میکنم برا رستورانها...
دستگاه سبزی خردکنیم جوری خراب شده که گفتند ارزش تعمیر نداره.
از حال و روزش که باخبر شدم نتونستم بی تفاوت از کنارش بگذرم
به چند کله گنده پولدار که ادعا داشتند و میشناختمشون زنگ زدم... کشتند خودشونو جمعا زیر یه تومن کمک کردند
دو ونیمی هم از عزیزی به قرض گرفتیم که بتونه بنده خدا ابزار کارشو تهیه کنه ومشغول کار بشه.
+ دارم شک میکنم نکنه این خانواده دارن چوب اشتباه ده سال پیششونو میخورن؟!
لابد با این متمولین عاری از انصاف و انسانیت، نباید اونجور صادقانه برخورد می کردند؟!
با این دلهای سنگی که وضعیت اورژانسی کسی رو درک نمی کنند، لابد باید مثل خودشون ناجوانمردانه و خودخواهانه رفتار میشد؟!
مگرنه اینکه همه عیال خداوندیم؟!
مگرنه اینکه معتقدیم مال امانت در دست ماست؟!
پس برای کجا و کی میخوایم؟!
کدوم گره رو قراره باز کنیم از این مهمتر؟!
کدوم دستی رو بفشاریم بجاتر از این؟!
+ من شهادت میدم این شخص به عنوان یک فرد وظیفه شناس در قبال مال دیگران به نهایت نیکی عمل کرد اما متمولین صاحب آلاف و الوف - علی رغم در جریان گذاشتنشون - جوابی شایسته و درخور او و خانواده او ندادند.
+ ببخشین یه خورده از کوره در رفتم...
باید کامل درمیرفتم!! و میگفتم آنچه نباید کسی گفت!!
- ۹۷/۰۸/۲۸
خداقوت