ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

قصه مون با این بچه ها انگار تمومی نداره!!! :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

قصه مون با این بچه ها انگار تمومی نداره!!!

شنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۳۴ ب.ظ

قدو قامتش یه هوا اگه از خودم کوتاهتر بود

میکروفون به دست داشت مکبّری می کرد

از طرف خانما یه بچه حدوداً سه ساله اومد و شروع کرد جلو نمازگزارا رژه رفتن

لاستیکشم بدجور سنگین نشون میداد!!

کجکی کجکی رفت مقابل مکبّر

نماز ظهر بود و سکوت حاکم بر مسجد 

رو کرده به مکبر ، صداش هم تو بلندگو می چرخید:

(با زبون پسر بچه سه ساله بخونین) 

نی نی! اون چیه تو دستت گرفتی؟؟!!

مکبر نوجون ما هم که قرمز کرده بود و صداش درنمیومد!!

اینم که ول کن ماجرا نبود

مکبر ولی واقعا مکبر بود!

من که داشت خنده م می گرفت!!

مأمومین هم بگی نگی معلوم بود صدا خفه کن زده بودند!!

بی جهت نیست بعضی روایات از حضور بچه ها تو مسجد منع کرده اند!!

یه روزی به خاطر سر و صدای زیاد بچه ها یکی از پیرمردا رو کرد به پرده و داد و بیداد با زنها...

مادره تو کوچه جلو منو گرفته میگه چرا اون روز جلو پیرمرده درنیومدی؟!

میگم: خانم! خوب خیلی ام بی ربط نمی گفت ...

یه کم مدیریتشون کنین.

بعد این ماجراها پیشنهاد دادم گوشه ای از طبقه بالا رو بکنیم مسجد بچه ها (البته اگر مسجد نباشه بهتره!)

آنچنان که پیغمبر در مسجدشون روضة الصبیان (اطاق مخصوص بچه ها) داشتند.

وسایل نقاشی و بازی و تفریح بگیرین و بچه هاتونو بسپرین به دست کسی از خودتون که توانایی نگهداری بچه ها رو داشته باشه بلکه با زبون شعر و نقاشی یه چیزی هم یاد اونا بده...

همراهی نشد متأسفانه...


شب قدری که خانمی هم با دخترا مسجد اومده بودند، می گفت: نفهمیدم اصلا موضوع منبرت چی بود؟!


+ هر سه شب قدر، خادم  نگون بخت مسجدمون به جای خوردن سحری مشغول ازاله نجاست بود!!

+ بعض مساجد جایگاه ویژه ای برا مکبر تعبیه می کنند که هم خیلی تو چشم نباشه و هم اینجور برخوردها صورت نگیره، و چیز خوبی ست!

  • محمد تدین (شورگشتی)

بچه ها

روضة الصبیان

مسجد

نظرات  (۱۲)

سلام دوست عزیز، خیلی از دیدن وبلاگ قشنگتون و مطالب زیباش خوشحال شدم، ما یه سایت با رنک اول گوگل و بازدید +4000 داریم که دوست داریم باهم تبادل لینک کنیم، اگه دوست داشتی به سایت ما سر بزن و لینکتو ثبت کن
هم ثبت لینک رایگانه، هم آمار بازدیدت را بالا میبره، هم رتبه گوگل وبلاگت را بالا میبره، موفق باشی ;)
  • ذره ناچیز...
  • سلام
    خدا قوت
    طاعات قبول...

    به نظر میرسه همون اتاق کودکان بهترین راه حل باشه
    که هم کودکان به مسجد بیان و هم موجب به هم زدن مراسمها نشن

    البته به نظر حقیر ضعف از بزرگترهاست که حواس پرتند به کوچکترین حرکت یا صدایی تمرکز نکردشون به هم میخوره!
    پاسخ:
    سلام ممنون و متشکر.

    کوچکترین حرکت و صدا؟!
    خوب نبودین که اینو میگین!!خخخخخ
  • علی حقیقی
  • سلام علیکم

    ایده خیلی خوبی بود. (اتاق کودک)

    البته به شکل حال حاضر خود بچه ها هم اذیت میشن... بنده وقتی خودم کودک بودم به مسجد که می رفتم وقتی نماز شروع می شد واقعاً کلافه می شدم بعدم که هی می گفتن راه نرو! حرف نزن!...
    پاسخ:
    سلام علیکم
    دیر یا زود باید تو مساجدمون همچین جایگاههایی رو تعریف کنیم...

    بله بچه ها هم به این نحو دارن اذیت میشن...
    سلام :
    این جمله رو خوندم متعجب شدم :
    بی جهت نیست بعضی روایات از حضور بچه ها تو مسجد منع کرده اند!!
    پاسخ:
    بله 
    به فتوا هم رسیده...
    مسأله 915 رساله امام - راه دادن بچه و دیوانه به مسجد مکروه است و کسى که پیاز و سیر و مانند اینها خورده که بوى دهانش مردم را اذیت مى کند مکروه است به مسجد برود. 

  • آذین& گیتی
  • سلام
    جالب بود ماهم یه مدت یه اتاق کوچیکو کنار مسجدمون مهد کودک کرده بودن که ساعت کاریش وقت نماز بود نمیدونم چرا الان دیگه نیس!!!!!!!!
    پاسخ:
    سلام
    اینی که ما داریم می بینیم لازمه واقعا
    هم برا نمازگزارا خوبه هم واسه بچه ها
    تشکر
  • یا فاطمة الزهراء
  • شب قدر منم بیشتر حواسم به بچه ها بود :|
    این اتاق کودکان واقعا فکر خوبیه به نظرم
    پاسخ:
    هرکی تو محل خودش حرفشو پیش بکشه که ان شاءالله یه کار مثبتی انجام شده باشه...
  • گمـــــــشده :)
  • اتاق مخصوص بچه ها فکر خوبیه ها.
    پاسخ:
    خوب نه! عالیست...
  • mahjobeh modanloo
  • خخخخ
    بیچاره خادم مسجدتون
    ........
    البته من فکر میکنم خیلی عیبی نداره که بچه ها باشن
    ما تو مسجدمون بچه ها میرن پشت بازیشونو میکنن
    باید بچه ها رو نسبت به مسجد مشتاق کرد
    خیلی هم حواس آدمو پرت نمیکنن.
    اتاق بچه ها هم ایده جالبیه.
    پاسخ:
    یه وقتایی دیگه اسم مسجدو نمیشه گذاشت مسجد، باید گفت: مهدکودک!! خخخخخ
    نه اتفاقا چون افراد رو مجبور به واکنش می کنند ترسم از اینه که در دراز مدت از مسجد فراری بشن!!
    باید فکری کرد...
  • سپهر راهی
  • تشکر حرف حقی زدید
    پاسخ:
    خواهش
  • رنگ خدایے . . .
  • هنوز دارم میخندم :)))))))))))))))))
    پاسخ:
    خخخخخخ

    دلتون شاد
    شیخنا،همچنان بنظرم زن و بچه خونه براشون بهتره از مسجد.😀با توجه به نظر فقها بنظرم اون احتمالا مثلا یه پارکی،فضای سبزی یا چیزی بیرون از مسجد بوده باشه.
    پاسخ:
    خونه های قدیم بله که درش سالم می موندند و فطرت ها دست نخورده باقی می موند...
    الان چی؟! 
    الان که دشمن تو خونه ها حضور داره تبلیغ می کنه فرهنگ می سازه! 
    الان دیگه اصلا پستوی خونه نمیشه پیدا کرد!
    الان همه وسط خیابونند! همه وسط میدانند!
    و با این حساب بهترین جا که میشه هر از گاهی هشدار بشه واسه افراد و اونها رو ترمیم کنه مساجد است و اماکن معنوی!
    اگر از این هم به توجیهات مختلف محرومشون کردیم خدا میدونه دو سه نسل بعد چی از دین برامون بمونه...

    به شدت معتقدم به حضور خانما و حتی بچه ها در مساجد!
    اما باید به روز باشیم!
    یکیش همین که محلی جداگانه به اسم مسجد کودکان در کنار مساجدمون در نظر بگیریم... حتی براشون روحانی مخصوص تدارک ببینیم، مراسم قدر و عزاداری و قران واحکام مخصوص براشون برگزار کنیم (حتی در برگزاریش از خودشون کمک بگیریم ) و...
    مساجد خانمها رو هم میشه رونق دیگری داد... امکانات مناسب خانما رو پیش بینی کرد بخشی از محل رو حسینیه قرار داد ، و...

    باید این کارها رو بکنیم وگرنه ضرر خواهیم کرد و وقتی متوجه ضررش میشیم که شاید دیر شده باشه...
    سلام.نمیدونم بچه ها چه موجوداتی هستند اگر چه خودم بچه بودم ولی...
    شب 21 مسجد بودم و اولاش مداح مرثیه خوانی می کرد و روضه میخوند...
    من در همون قرآن خوندن خودم مشغول بودم،چون اصلا گریه ام نمی آمد...
    حواسم به بچه های دور و اطرافم نبود ولی مثل اینکه اونا منو خوب دیدند...
    وقت سینه زنی شد همه بلند شدند سینه بزنند منم بلند شدم ایستادم...
    با سینه زنی ارتباط خوبی برقرار کردم و در جمعیت غرق سینه زنی بودیم...
    به قسمتی رسید که مداح از جمعیت خواست تکرار کنند منم تکرار کردم اما
    صدای چند تا بچه ای که اطرافم بودند و با لحنی بلند و مسخره داد می زدند،
    باعث شد بهشون نگاه کنم و متوجه شدم انگاری دارند ادای من رو در میارند
    درست مثل من ژست گرفتند و دائم با خنده نگاهم می کنند و ادامو در میارن
    و من اگر چه اول گفتم بچه اند شعور ندارند و درکشون پایینه ولی بعدا به فکر
    فرو رفتم... نکنه واقعا حرف راست رو باید از بچه شنفت و رفتارم ظاهری بود
    و اون بچه ها که این رو فهمیده بودند داشتند واضح خودمو بهم نشان میدادن
    بازم با وجود اینکه این مطلب یادم آورد که بچه ها میبینند و تکرار می کنند اما
    دارم فکر های دیگری وارد مغزم می کنم که شاید تربیت خانوادگی خودشان
    طوری هست که آدم های مذهبی رو مسخره می کنند و به کل مسخره اند.
    ولی مشکل من الان با خودم این سواله:
    نمیدونم نمیدونم من که توی روضه ارتباط برقرار نکردم،چرا سینه زنی کردم؟
    نمیدونم باور کنید خودمم ولی به نتایجی رسیدم که مثلا آدم دل مرده ای ام
    پاسخ:
    سلام علی آقا!
    یه مقداری به نظرم بیش از معمول حساسیت به خرج میدین...
    در عین حال که از شیطنت بچه ها هم نمیشه غافل شد و البته نکته ای که فرمودین...
    لازمم نیست آدم گریه کنه که سینه بزنه...
    فرمود اصلا تباکی کنین: خودتونو به گریه بزنین...
    مهم اینه که خودتو شکل عزادار بگیری که گرفتین...
    خدا قبول کنه ازتون.
    التماس دعا

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی