ماجرای تــولّــــــــــــد عجیب مؤسس حوزه علمیه قم
شیخ محمد جعفر حائری، سالها بچه دار
نشد تا دوران جوانی گذشت.
با توافق همسرش تصمیم می گیرد که با بیوه زنی ازدواج موقت کند تا از طریق او صاحب فرزند شود.
تصمیم عملی می شود.
با ورود به خانه زن ، متوجه می شود وی دخترک یتیم خویش را جهت فراهم کردن زمینه برای محمد جعفر، از خانه بیرون کرده و او در گوشه حیاط ایستاده، از سرما می لرزد!
محمد جعفر با دیدن این صحنه قلبش می لرزد و با بخشیدن مدت و پرداخت مهریه بی درنگ خانه را ترک می کند و به سوی مسجد می شتابد.
بعد از نماز به خداوند عرض می کند:
"خدایا! من دیگر برای فرزند به خانه کسی نمی روم تا مبادا دل طفل یتیمی را آزرده سازم! خدایا! زندگیم را به تو وا می گذارم؛ خود می توانی به من فرزندی عنایت کنی. خداوندا! اگر می خواهی به من از همسر دائمی ام فرزند عطا کن و اگر خواسته تو در این است که من فرزندی نداشته باشم، باز راضی به رضای تو هستم."(7)
و خداوند
بزرگ فرزندی به او عطا کرد که نامش را عبدالکریم نهادند و هموست که حوزه علمیه قم را بنا نهاد و منشأ آثار بسیاری گردید! - خدایشان بیامرزد -
منبع:
نقباء البشر، آقا بزرگ تهرانی، ج 3، ص 1158،
به نقل از: شیخ عبدالکریم حائری