مولودی...
جمعه, ۹ تیر ۱۳۹۶، ۰۷:۴۲ ب.ظ
شب ولادتی، داشتم مولودی می خوندم...
پیرمرده تو حال خودش چشماشو به زمین دوخته بود و به سینه ش می زد!!
دو سه تا نوجوون اما تابلو پوزخند می زدند!
نمیدونم با من بودند که: عمو! تو هم با این مولودی خوندنت؟!!
یا به اون پیرمرده با اون حواسش؟!
گفتم: « البته اونقدر مظلومیت اهل بیت زیاده که شب ولادتشونم آدم به سینه ش بزنه جا داره!!»
مسخره بازیشون تموم شد!
پیرمرده اما همچنان به سینه ش می کوبید!!
+ خیلی شیخا و مداحا بس که نوحه خوندند نمیتونن به درستی مولودی بخونن! این رو هم قبول دارم!
خیلی جالب بود