وقتی بچه ها به مامانا ایراد می گیرند!!
به عنوان گله اومده میگه:
بابایی! مامان رو هرچی گفتیم پاشو نماز بخونیم پا نشد، من وآبجی خودمون نمازمونو خوندیم!!
ما دیگه مامانو دوست نداریم!!
گفتم: یادته ماه رمضون سؤال کردی بی بی جان چرا روزه نمی گیره، چی گفتم؟!
آره گفتین مریضه!
خوب مامان هم مریضه دیگه!
پس چرا بی بی جان مریض بود نمازشو می خوند؟!!!
تازه مگه خودتون تو مسجد نمی گفتین آدم مریض هم بشه باید نمازشو بخونه؟! اگه ایستاده نمیتونه، نشسته باید بخونه؟! اگه نشسته نمیتونه، خوابیده بخونه؟!
گفتم این مریضی فرق می کنه دیگه!!
رفته گیر داده به مامانش:
مامان! چه مریضیی دارین؟!
می خوای بگم بابا ببردت دکتر؟!
یعنی حالت خوب میشه؟!
تو که راه میری، پس چرا نشسته نمیتونی نماز بخونی؟!
مامانشم طبق معمول وقتایی که حرفی واسه گفتن نداره، سرِ او داد می زنه و روح ما رو به فحش می گیره!! و من تو اطاق جلو دهانمو گرفته م که خنده م رو نشنوند!!
یادم اومد از این حکم نورانی اسلام که مراجع عظام تقلید در رساله هاشون فرموده اند:
« مستحب است زن حائض در وقت نماز : خود را از خون پاک نماید ، و پنبه و دستمال را عوض کند، و وضو بگیرد و اگر نمى تواند وضو بگیرد تیمم نماید و در جاى نماز رو به قبله بنشیند و مشغول ذکر و دعا و صلوات شود! - مسأله 476 توضیح المسائل مراجع - »
که اگر این حکم از طرف خانما رعایت بشه، حساسیت بچه ها اینقدر برانگیخته نخواهد شد، مخصوصا با اضافه کردن سجده های شکر در وسط ذکر و دعا.
کاربردی بود
از این مورد گیر ها زیاد دیدیم!