برای اولین بار - بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی - اینک : « وب مهربـــــــــــانی » مطلـــــب داری بــــــــــذار مطلــــب نداری بــــــــــــردار ( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد. ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )
******************************* ******************************* تذکر: لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه. بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...
:( صحیح... اما زیر گنبد کنار قبر مطهر بودن حس دیگه ای داره.. کاش مثل حرم اقا امیر المومنین خادم ها با ترتیب مردمو راه می انداختند تا همه بتونند زیارت کنند از نزدیک... یا امام رئوف
پاسخ:
نزدیکی مکانی به قیمت بی ادبی به ساحت امام و آزار زائرینش توجیهی نداره، بله در غیر آن جای حرفی نیست...
عید که رفته بودیم حرم امام رضا(ع) یکی وقتی تو صحن نشسته بودیم اومد و مصاحبه کرد و سوالاتی پرسید مبنی بر رضایت ... و مادرم گفت : حرم خیلی شلوغ بود و با اینکه چند بار رفتم نتوانستم حتی نزدیک ضریح شوم. کاش می شد صف درست می کردند. و در جواب : خانم مصاحبه کننده گفت این کار را یک بار انجام دادند ولی به قدری صف زیاد شد که خیلی وقت مردم هدر میرفت شاید ساعت ها و به این علت خود مردم ناراضی بودند و اوضاع به حال اول برگشت.
خودمونیم نمیگم ضریح خوب نیست خوبه ولی حرم بهتره. من خودم وجدانا از حرم بیشتر خوشم میاد و وقتی داخل صحن ها میشینم آرامش بیشتری بهم دست میده و ارتباطم انگاری موثر تره.
براستی چی میشه که با اینکه حرم این همه وسعت داره و همه میدونیم روح امام رضا (ع) مهمتر هست ولی باز فقط اصرار داریم از نزدیک ترین جا به ضریح باهاش حرف بزنیم.
کاش هر کس یه گوشه ای رو انتخاب می کرد توی حرم برای خلوت کردن با امام رضا(ع).
نمیخوام کسی رو زیر سوال ببرم یا تو ذوق کسی بزنم ولی اینکه تلفن رو برداریم و زنگ بزنیم به فامیل بگیم الان گوشی رو به حرم و نزدیکشه هر چی میخوای بگو این هم درست معادل همینه که بگیم الان ضریح رو بروی ماست و هر چی بخواهیم اینجا حتما یا بهتره بگیم. آخرش دیگه زیاده روی کردم خب اینم یه نوعشه... شاید اگر زنگ نزنند به کسی اونها یادشون نیفته و بهونه ای میشه که با امام رضا صحبت کنند. ابراز احساسات می کنند دیگه با زنگ زدن به هم.
پاسخ:
داداش علی!
خوبی؟ دلتنگت شده بودم!
یاد اشعار بلاگ بخیر.
خیلی خوب فرمودین احسنت، مخصوصا اینجا رو:
خودمونیم نمیگم ضریح خوب نیست خوبه ولی حرم بهتره. من خودم وجدانا از حرم بیشتر خوشم میاد و وقتی داخل صحن ها میشینم آرامش بیشتری بهم دست میده و ارتباطم انگاری موثر تره.
حدس میزدم بگید دلم تنگ شده منم دلم یادتون رو کرد منم چقدر دلم برای نظر دادن تو وبلاگتون تنگ شده بود. خلاصه که ممنون اما وجدانا از شعر خسته شده بودم:| خداییش فقط شما بعضی حرفای منو مهم تلقی میکنین
پاسخ:
حالا شعر لزوما نه ، اما یه وبلاگی که گاهی درد دلی توش بنویسین بدکی نیست...
آره اتفاقا منم که اولین بار مامانم منو رسوند به ضریح گفتم یا امام رضا فقط منو نجات بده از اینجا خخخخخخ ولی از اون موقع دیگه تا حالا سعی نکردم برم بیشتر مردم اذیت میشن هول بدیم که چی بشه
پاسخ:
صحیح...
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.