ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

دغدغه ها :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۲۶۰ مطلب با موضوع «دغدغه ها» ثبت شده است

دیوار مهربانی + کلبه مهربانی

شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۰۴ ب.ظ

بی نقص نیست!

اما طرح قشنگی ست!

لا اقل تلنگری ست بر وجدان های خفته کسانی که با مشغول شدن به دنیای خود ، محرومان جامعه را به دست فراموشی سپرده اند!

اما از مهمترین اشکالات این برنامه می شود به امکان سوء استفاده از آن توسط  سودجویان همیشه در صحنه! و در نتیجه عدم توزیع درست کمک ها و متعاقب آن کاهش استقبال خیرین اشاره کرد.

امکان انتقال امراض و بیماریها در این طرح وجود دارد.

دیوار مهربانی عملا محدود به کمکهای پوشاکی ست در حالی که نیازهای نیازمندان متعدد است و کمک های خیرین هم.

از آنجا که این دیوار در فضای باز است و از جهتی مزیتی هم می شود به شمار آید اما باعث شناسایی نیازمندان آبرومند هم می گردد و به همین جهت از طرف این قشر کمتر مورد توجه قرار خواهد گرفت.

ممکن است حتی بسیاری از عابرین برای اینکه متهم به آن نشوند از کنار این دیوار گذر هم نکنند!!

به نظر می رسه لااقل در کنار این دیوار ، می شود به کلبه مهربانی هم فکر کرد ؛ در جایی مثل مسجد که نظارتی هم بر آن صورت گیرد و مسائل بهداشتی را مد نظر قرار دهد و قابلیت دریافت هر گونه کمکی را داشته باشد، کمک ها را آبرومندانه توزیع نماید.

و در واقع شکل دیگری از جشن نیکوکاری و عاطفه ها اما با حضوری همیشگی و پذیرای همه جور کمک! ( حتی وسایل و کیف و کفش دست دوم اما قابل استفاده ) حتی کمک های خدماتی و معنوی و ... ( تدریس رایگان ، درمان رایگان ، تعمیرات رایگان ، زیارت و سیاحت رایگان و ... )


به امید برچیده شدن فقر و فلاکت از کوچه خیابانهای شهرمان.

دعــــــــوا دعـــــــــوا بر سر عکس شهدا !!

چهارشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۳۱ ق.ظ

کار به جای باریکش کشیده شده بود:

ـــــــ شما قدردان خون شهدا نیستین!! این آرامش، این مسجد، این نمازهای جماعتتون رو مدیون همین شهدا هستین، حالا از عکسشون هم پرهیز می کنین؟!!!

ـــــــ شهدا رفتند برا احیاء برنامه های دینی ، برا اسلام ، یکی از احکام اسلامی هم اینه که نصب عکس در مسجد مکروهه! روح شهدا هم از این کار شما ناراضی ست!!!


چقدر از این نوع دعواها و برخوردها بین افراد مذهبی و انقلابی پیش میاد؟!

گاهی بر اثر ندانم کاری امری به ظاهر ساده به معضلی جدی در محل تبدیل میشه!

آمده بودند برای اجتناب از مکروه، عکس شهدا را در کفشکن مسجد زده بودند که خوب خود این هم با توجه به وهنی که به دنبال داره خالی از اشکال نیست.

بر اثر این قضیه کدورت و دشمنی و عزل و نصب هایی هم صورت گرفت!


بهشون گفتم:

چرا کاری نکردین که نظر هردو گروه تأمین بشه؟!!

گفتند: مگه میشه؟؟؟!!

فتوا را براشون خواندم:

مسأله 898 - نماز خواندن در چند جا مکروه است و از آن جمله است: حمام، زمین نمکزار، مقابل انسان، مقابل درى که باز است، در جاده و خیابان و کوچه اگر براى کسانى که عبور مى کنند زحمت نباشد (وچنانچه زحمت باشد حرام ولى نماز باطل نیست) مقابل آتش و چراغ، در آشپزخانه و هر جا که کوره آتش باشد، مقابل چاه و چاله اى که محل بول باشد، روبروى عکس و مجسمه چیزی که روح دارد، مگر آن که روى آن پرده بکشند، در اطاقى که جنب در آن باشد، در جائى که عکس باشد اگر چه روبروى نمازگزار نباشد، مقابل قبر، روى قبر، بین دو قبر، در قبرستان. - رساله امام خمینی -


گفتم:

خیلی شیک و زیبا و هنری، پرده و چوب پرده ای بر عکس شهدا نصب می کردین، هنگام نماز پرده رو می کشیدیدن و بعد نماز جمع می کردین!

به همین راحتی!

بالا بردن صدا و داد و فریاد جز اینکه جلو فکر کردن درست را می گیره ، کار دیگری ازش برنمیاد!


چقدر از این نوع مشکلات را در اطراف خودمون میتونیم برشمریم که با اندکی فکر و خلاقیت، به راحتی از جامعه و خانه و خانواده مون برچیده می شد؟!


پایدار باشید.

do not waste water even if you were at a running stream

PROPHET MUHAMMAD

«هیچ وقت آب را هدر نده حتی اگر کنار نهر جاری از آب بودی!»

حضرت محمد (ص)


روایتی اسلامی روی بطری های آب غیر اسلامی (استرالیا)


در روایت آمده است:

پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) از راهى عبور مى کرد، یکى از یارانش به نام سعد مشغول وضو گرفتن بود، و آب زیاد مى ریخت ، فرمود:

چرا اسراف مى کنى، اى سعد؟!

عرض کرد:

آیا در آب وضو نیز اسراف است ؟

فرمود:

نعم و ان کنت على نهر جار: ( آرى هر چند در کنار نهر جارى باشى ).

- تفسیر نمونه ذیل آیه 27 ، اسراء -


فَأَیْـــــــــــــنَ تَذْهَبُـــــــــــــونَ ...

با این حال شما به کجا مى روید؟؟؟!


سنت های غلط ازدواج ( از نگاه رهبری )

پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۳۱ ق.ظ

هشت سنت غلط ازدواج از نگاه رهبر انقلاب

93/7/3

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی‌ها و مناسبت‌های مختلف به آسیب‌شناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداخته‌اند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانواده‌ها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند. ایشان در آخرین اظهار نظر رسمی درباره‌ی این موضوع در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال فرمودند: «بعضى از تصورات و سنت‌هاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دست‌‌وپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوان‌ها است؛ این سنت‌ها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبه‌‌گرید، پرنشاطید، پیشنهادکننده‌‌ى نقض خیلى از عادت‌ها و سنت‌ها هستید، به نظر من این سنت‌هاى غلطى را هم که در زمینه‌‌ى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید.»
جدول و متن زیر به هشت مورد از این سنت‌های غلط که مورد تصریح رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفته، می‌پردازد:
۱. مهریه سنگین
کسانی که مهریه‌ی بالا برای خانمشان قرار می‌دهند، به جامعه ضرر می‌زنند. خیلی از دخترها توی خانه می‌مانند، خیلی از پسرها بی‌زن می‌مانند، به‌خاطر این‌که این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّة»، به جای این‌که مهر پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سنت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۸/۱۱

مهریه‌ی سنگین مال دوران جاهلیت است. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آن را منسوخ کرد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از یک خانواده‌ی اعیانی است. خانواده‌ی پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، تقریباً اعیانی‌ترین خانواده‌ی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را «سیدة النّساء العالمین» قرار داد «مِن الاَوّلینَ و الآخِرین»، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است می‌خواهند ازدواج کنند، مهریه‌ی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریه‌ی کم را قرار دادند که اسمش «مَهرُ السُّنَّة» است.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۴/۲/۲۸

مهریه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدس یک مهریه‌ای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. اما نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۴/۵/۱۸

بعضی خیال می‌کنند مهریه‌ی سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک می‌کند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریه‌ی سنگین هیچ معجزه‌ای نمی‌تواند بکند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۵/۵/۱۱

بعضی از خانواده‌های طرف عروس می‌گویند که ما مهریه‌ی آن‌قدر بالا نمی‌خواهیم ولی خانواده‌ی داماد برای پز دادن و تفاخر می‌گویند نه نمی‌شود! چند میلیون یا فلان‌قدر. خب اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریه‌ی بالا خوشبخت نشد. این‌هایی که خیال می‌کنند اگر مهریه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد، ‌ این‌ها اشتباه می‌کنند. ازدواج اگر چنان‌چه با محبت بود، ‌ با وضعیت درست بود، بی‌مهریه هم متزلزل نمی‌شود. ولی اگر چنان‌چه بر مبنای خباثت و زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریه هر چقدر هم که زیاد باشد، مرد بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریه هم فرار کند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۵/۹/۴

من از مردم سراسر کشور خواهش می‌کنم که آن قدر مهریه‌ها را زیاد نکنند. این سنت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمی‌گوییم حرام است. نمی‌گوییم ازدواج باطل است. اما خلاف سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اولاد ایشان و ائمه‌ی هدی (علیهم‌السلام) و بزرگان اسلام است. خلاف روش این‌هاست و به‌خصوص در زمان ما که کشور احتیاج دارد به این‌که همه‌ی کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت نیست که بعضی ازدواج‌ها را این‌طور مشکل کنند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۳/۹/۲

۲. جهیزیه سنگین
من گمان می‌کنم این‌که در جهیزیه‌ی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد... این حد را حفظ کردند. این یک جنبه‌ی نمادین داشت. برای این‌که بین مردم مبنا و پایه‌ای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده‌روی‌ها پیش می‌آید، نشوند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۴/۱۸

بعضی از خانواده‌های عروس، خودشان را اذیت می‌کنند و به زحمت می‌اندازند و اگر پول هم ندارند به زحمت پول تهیه می‌کنند. اگر پول دارند خرج زیادی می‌کنند، برای این‌که یک جهیزیه‌ی مفصل پر زرق و برقی را مثلاً در اختیار دخترشان بگذارند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۱۲/۲۸

جهیزیه‌ی زیاد، هیچ دختری را خوشبخت نمی‌کند و هیچ خانواده‌ای را به آن آرامش و سکون و اعتماد لازم نمی‌رساند. اینها زوایای زندگی است. فضولِ زندگی است و جز دردسر و اسباب زحمت و اسباب مشکل فایده‌ای ندارد.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۵/۹/۱۸

مبادا بروید پول قرض کنید، جهیزیه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانواده‌تان را به زحمت بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیه‌اش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است.
خطبه‌ی عقد ۱۳۸۱/۳/۲۹

بعضی‌ها سعی می‌کنند که برای جهیزیه بزنند روی دست همه‌ی قوم و خویش‌ها و همسایه‌ها و دوست و آشناها که این هم غلط است... باید نگاه کنید ببینید که چه چیزی درست است، چه چیزی حق است آن را انجام بدهید. چه چیزی حق است؟ یک خانواده‌ی دو نفره یک وسایلی لازم دارند که یک زندگی ساده‌ای داشته باشند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۹/۸/۳

انواع و اقسام ریخت و پاش‌ها، زیاده‌روی‌ها، کارهای غلط، جهیزیه‌های سنگین. همه‌جور چیزی را حتماً باید بخرند، بیاورند توی جهیزیه بگذارند، که اقلّاً یک چیز بیشتر از آن دختر خاله‌اش، یا نمی‌دانم خواهرش، یا آن همسایه‌شان یا آن همکلاسی‌شان داشته باشد. اینها از آن غلط‌های بسیار موذی و آزاردهنده است، برای خود انسان و برای مردم. خیلی از دخترها نمی‌توانند به خانه‌ی بخت بروند، خیلی از پسرها نمی‌توانند ازدواج کنند، به خاطر همین چیزها. به خاطر همین گرفتاری‌ها. اگر ازدواج آسان بود، اگر مردم آن‌قدر سخت‌گیری نکرده بودند، بعضی‌ها اگر مهریه‌شان سنگین نبود، اگر این جهیزیه‌های جاهلانه نبود و پدر و مادرها به خیال خودشان برای این‌که مبادا دل دخترشان بشکند، خودشان را به آب و آتش نمی‌زدند، این گرفتاری‌ها برای خیلی از خانواده‌ها پیش نمی‌آمد.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۱۰/۲۶

از اول، بعضی‌ها همه‌ی ریز و درشت و لازم و غیر لازم را برای دخترشان به عنوان جهیزیه فراهم می‌کنند که مبادا از دختر فلانی، از نمی‌دانم دختر عمویش، یا از خواهرش یا از جاریش مثلاً کمتر باشد. اینها درست نیست. این کارها غلط است. اسباب زحمت شماست. آن هم زحمتی که هیچ اجری پیش خدا ندارد، مایه‌ی تشکر هم نمی‌شود.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۸/۹/۲

نگذارید جهیزیه‌ها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروس‌ها شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر می‌خواهند، شما نگذارید.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۳/۹/۲۳

مادرهای عروس‌ها در تهیه‌ی جهیزیه دست نگه دارند، خیلی افراط و اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دخترمان است، دلش می‌شکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمی‌خواهند. ما بیخود نباید دل آن‌ها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و... حتماً باید برایش تهیه شود.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۹/۱۱/۱۶

۳. تجملات زیاد
تجملات برای یک جامعه، مضر و بد است. آن کسانی که با تجملات مخالفت می‌کنند، معنایش این نیست که از لذت‌ها و خوشی‌هایش بی‌اطلاعند، نه! آن را کاری مضر برای جامعه می‌دانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضر. با تجملات زیادی، جامعه زیان می‌کند. البته در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. اما وقتی که همین‌طور مرتب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز می‌کند و به جاهای دیگر می‌رود.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۰/۴/۲۰

مگر کسانی که با تجمل عروس و داماد می‌شوند خوشبخت‌ترند؟ چه کسی می‌تواند چنین چیزی را ادعا کند؟ این کارها جز این‌که یک عده جوان را، یک عده دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر این‌ها تلخ نماید، اگر نتوانستند آن‌جور آن‌ها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند. چیز دیگری نیست... تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند توی خانه. این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همین‌طور غیر متأهل بماند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۳/۹/۲۳

۴. اسراف
برخی، اسراف می‌کنند. می‌ریزند و می‌پاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اولیات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۶/۱۱

بعضی از مردم با این کاری که می‌شود با آن ثواب برد، گناه می‌برند. با اسراف‌هایی که می‌کنند، با خلاف‌هایی که انجام می‌دهند، با آمیختن این عمل حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام می‌دهند. حرام همه‌اش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، اما ریخت و پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در مواردی واقعاً حرام است. زیاده‌روی کردن، ‌ حرام و حلال کردن برای این‌که بتواند جهیزیه‌ی دخترش را فراهم کند، اینها حرام است.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۶/۱۱/۹

بنده راضی نیستم از کسانی که با خرج‌های سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل می‌کنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۴/۵/۲۴

۵. خرید از مکان‌های معروف به گرانی
این دختر خانم‌ها که می‌خواهند جهیزیه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیه، توی این دکان‌های گران‌قیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلات گران‌قیمت که معروف است – نمی‌خواهم البته اسم بیاورم – من می‌شناسم کجاهاست که دکان‌هایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این‌طور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها می‌کنند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۳/۱۹

۶. هتل‌ها و سالن‌های پرخرج
این هتل‌ها و سالن‌ها و جشن‌های پُرخرج را رها کنید. ممکن است توی یک سالنی هم کسی جشن بگذارد اما ساده، مانعی ندارد. من نمی‌خواهم بگویم حتماً، چون بعضی خانه‌هایشان جا ندارد یا امکاناتش را ندارند ولی اسراف نکنید.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۳/۱۰/۲۷

عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم برای دختر مکرمه‌ی‌ خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زن‌ها دست زدند و خوشی کردند. اما نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسراف‌ها همین مجالس عقد و عروسی گران‌قیمت است. در هتل‌ها، در این سالن‌های گران‌قیمت مجالس درست می‌کنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام می‌شود، از بین می‌رود، روی زمین ریخته می‌شود و ضایع می‌گردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی!؟ برای عقب نماندن از قافله‌ی اسراف!؟
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۱/۵

عروسی شیرین، آن عروسی‌ای نیست که توی آن خیلی خرج می‌شود و اسراف زیاد در آن می‌شود. عروسی شیرین، عروسی صمیمانه است. صمیمانه که بود، عروسی شیرین می‌شود. ولو مختصر باشد. یک اتاق دو اتاق توی خانه، قوم و خویش، دوست و آشنا و رفیق دور هم بنشینند، این می‌شود عروسی. این میهمانی‌های مفصل و سالن‌های آن‌چنانی یا توی هتل‌ها، خرج‌های زیاد، جنس‌های گران برای مهمانی، اینها هیچ مناسب نیست. نمی‌گویم ازدواج را باطل می‌کند، نه! ازدواج درست است. اما اینها محیط جامعه و محیط زندگی را تلخ می‌کند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۹/۱۲

مگر سابق که این سالن‌ها نبود، این چیزها نبود، توی دو تا اتاق کوچک جشن می‌گرفتند، مهمان‌ها می‌آمدند شیرینی می‌خوردند، ازدواج‌ها بی‌برکت‌تر از امروز بود؟ عزت دخترها مگر کمتر از امروز بود، حالا باید حتماً بروند توی این سالن‌های بزرگ. عیبی ندارد، من مخالفتی نمی‌کنم با این سالن‌ها. من با «تشریفات» مخالفم. حالا بعضی می‌روند توی هتل، از آن کارهای غلط است که لزومی ندارد.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۶/۷/۳۰

بعضی خیال می‌کنند که تشریفات و تویِ هتلِ چنین و چنان رفتن، سالن‌های گران گرفتن، خرج‌های زیادی کردن، ‌ عزت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد می‌کند. نخیر عزت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیت و تقوی و پاکدامنی و بلندنظری آن‌هاست، نه به این چیزها...
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۵/۵/۱۱

۷. لباس عروس گران‌قیمت
بعضی‌ها لباس عروس گران‌قیمت می‌خرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس می‌خواهند، بعضی‌ها لباس عروس را می‌روند کرایه می‌کنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضی‌ها این را ننگ می‌دانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیندازد دور. یک بار مصرف! آن هم با این وضعی که بعضی مردم دارند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۴/۱۰/۴

۸. به رخ کشیدن ثروت‌ها
اگر چنان‌چه در ازدواج بحث مادیات عمده شد، این معامله‌ی عاطفی و روحی و انسانی تبدیل خواهد شد به معامله‌ی مادی. این معامله‌های گران، این جهیزیه‌های سنگین، این چشم و هم‌چشمی‌ها و این به رخ کشیدن ثروت‌ها و پول‌ها – که برخی از افراد غافل و بی‌خبر می‌کنند – ازدواج را در واقع خراب می‌کنند. لذاست که در شرع مقدس مستحب است مهریه کم گرفته شود که «مَهرُ السّنّة» مورد نظر است.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۱۲/۱۳

* ازدواج را آسان کنید
من به همه‌ی مردم در سراسر کشور توصیه می‌کنم که ازدواج‌ها را آسان کنند. بعضی‌ها ازدواج را مشکل می‌کنند. مهریه‌های گران و جهیزیه‌های سنگین ازدواج را مشکل می‌کند... خانواده‌ی پسرها توقع جهیزیه‌های سنگین بکنند. خانواده‌ی دخترها برای چشم هم‌چشمی دیگران جهیزیه‌ها را و تشریفات را و مجالس عقد و عروسی را رنگین‌تر بکنند. چرا؟ اثر این را می‌دانید چیست؟ اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانه‌ها می‌مانند، کسی جرئت نمی‌کند به ازدواج نزدیک شود.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۳/۹/۲


منبع:

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری


رقص مقابل نمازگزاران !

جمعه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۰۱ ب.ظ

حقوق بشر؟؟؟؟!

احترام به عقاید دیگران؟؟؟!

اینجا آمریکاست!


- تصویر گرفته شده از ویدئو -

منبع:

نجوم مصریة

أقلّیّت > أکثریّت !!!

پنجشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۱۲ ب.ظ

اگر کارت با کسی به جدل کشید و گفت:

اکثر مردم اینجورند!

اکثر مردم اینجور میگن!

اکثر مردم اینجور میخوان

اکثر مردم ...

بگو:

اگر کلمه « أکثرالنّاس » را در قرآن ملاحظه کنی، می بینی خداوند در حق آنان چنین می فرماید:

وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ - اعراف آیه 187 . یوسف آیات 21 و 40 و 68  و 40 . نحل آیه 38 . روم آیات 6 و 30 . سبأ آیات 28 و 36 . غافر آیه 57 . جاثیة آیه 26 -

وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ - 243 بقرة . 38 یوسف . 61 غافر -

وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ - 17 هود . 1 رعد . 59 غافر -

وَمَا أَکْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِینَ - یوسف 103 -

فَأَبَى أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُورًا - 89 اسراء . 50 فرقان -


و اگر کلمه « أکثرهم » را جستجو کنی این آیات خودنمایی خواهند کرد:

أَکْثَرُهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ - بقرة 100 -

لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ - یس 7 -

وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ - انعام 37 . اعراف 131 . انفال 34 . یونس 55 . قصص آیات 13 و 57 . زمر 49 . دخان 39 . طور 47 -

بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ - نحل آیات 75 و 101 . نمل 61 . لقمان 25 . زمر 29 -

بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ - انبیاء 24 -

وَأَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ - مؤمنون 70 -

فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ - فصلت 4 -

بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ - عنکبوت 63 -

أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ - حجرات 4 -

وَأَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ - مائده 103 -

وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ - انعام 111 -

وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ - اعراف 17 -

وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَشْکُرُونَ - یونس 60 . نمل 73 -

وَمَا وَجَدْنَا لِأَکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَإِنْ وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ - اعراف 102 -

وَأَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ - آل عمران 110 -

وَأَکْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ - توبه 8 -

وَمَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا - یونس 36 -

وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ - شعراء 223 -

وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ - شعراء آیات 8 و 67 و 103 و 121 و 139 و 158 و 174 و 190 -

وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ - یوسف 106 -

کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُشْرِکِینَ - روم 42 -

أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا - فرقان 44 -

وَأَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ - نحل 83 -


پس تو از گروه اندکی باش که می فرماید:

مَا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٌ مِنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا یُوعَظُونَ بِهِ لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِیتًا - نساء 66 -

وَمَا آَمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ - هود 40 -

وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ - سبأ 13 -

إِلَّا الَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ - ص 24 -

ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ، وَقَلِیلٌ مِنَ الْآَخِرِینَ - واقعه 13و14 -


بنابراین اکثریت هیچگاه معیار حق نمی تواند باشد.!

صدق الله العلی العظیم


خرجی

چهارشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۲۳ ب.ظ

« تو رو چه به این حرفا ؟؟!

فعلاً که بابات تو خرج من و تو مونده !!

هر وقت پولاش از سر جیبش ریخت ، اون وقت !! »

زن در حالی که باقیمانده ی غذا را روانه ی سطل زباله می کرد!!! ، پسر را زیر رگبار کلمات سنگین خودش گرفته بود! ...

پســــــــرک ، تنهـــــا یــــــک آبجــــــــــی مـــــی خواســــــــت !!

__________________________________________________


ولی واقعاً چند درصد از ما اگه یه نفر بخواد به سفره مون اضافه بشه ، یا یه رختخواب اضافه گوشه ی خونه مون پهن کنه ، تفاوتی تو زندگیمون ایجاد میشه ؟؟!

نمی گم لزوماً هم فرزند باشه !!

شما رو نمی دونم اما من به شدت معتقدم مشکل اصلی ما بی مدیریتی ست تا بی بضاعتی !!

خاکریزهای شیشه ای

سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۰۰ ب.ظ

جنگی که بود ؛ جنگی که هست!


خیلی ها تک پسرهایشان را فرستادند جبهه.

خیلی ها همه پسرهایشان را!

خیلی از آن تک پسرها که تنها رفته بودند برنگشتند.

خیلی از آن برادرها هم که با هم رفته بودند برنگشتند.

حالا جای خالی آن پسرها را قاب عکس هایشان در خانه ها پر کرده است.

و البته ایمانی که در دل پدر و مادرهایشان وجود دارد به اینکه شهدا زنده اند.



اما آن پدر و مادرها برای جبهه نفرستادن پاره های جگرشان به اندازه ی کافی بهانه داشتند.

آن روزها اگر می خواستی، می توانستی برای جبهه نرفتن کلی بهانه پیدا کنی.

مثلا :

می توانستی بگویی نمی شود با دشمنِ تا دندان مسلح جنگید!

می توانستی بگویی کشور از نظر تسلیحات و فناوری های جنگی از دشمن ضعیف تر است و اگر برویم آسیب می بینیم!

 می توانستی بگویی ما چرا باید با گوشت و خون و جانمان کمبودهای تسلیحاتی کشور را جبران کنیم؟!

می توانستی بگویی صبر می کنیم تا اوضاع اقتصادی کشور درست شود و وضع تسلیحاتی اش سامان بگیرد، آنوقت می رویم و می جنگیم!



والدین شهدا و خود شهدا می توانستند این را بگویند اما نگفتند.

آن ها رفتند و با ایمانشان و با همتشان و با غیرتشان همه کمبودها را جبران کردند.

آن ها منتظر نماندند تا همه چیز درست شود و بعد بروند جبهه و از کشورشان دفاع کنند. که اگر منتظر می ماندند، دیگر چیزی از کشور باقی نمی ماند تا درست بشود و بعد بروند از آن دفاع کنند. که اگر منتظر می ماندند و بر فرض محال همه چیز درست می شد و بعد می رفتند، دیگر شاهکار نکرده بودند.



حالا سی سال گذشته است و هنوز جنگ است.

خاکریزهای خاکی شده است خاکریزهای شیشه ای ویترین مغازه ها.

سی سال گذشته است و در این جنگ اقتصادی بهانه ها هنوز از همان جنس است.

می گوییم کالای داخلی کیفیت ندارد.

می گوییم کمی بیشتر پول می دهم اما کالای بهتری را با برند خارجی می خرم.

می گوییم هر وقت کالاهای داخلی کیفیت شان خوب شد من هم کالای داخلی می خرم!

اینها را می گوییم و فکر نمی کنیم که اگر کالای داخلی کیفیتش بهتر از کالای خارجی باشد که دیگر خریدش شاهکار نیست!! بلکه بدیهی ترین کاری است که صاحب عقلی انجام می دهد، چه عاشق وطنش باشد چه نباشد!

اینها را می گوییم و فکر نمی کنیم که اگر بخواهیم منتظر باکیفیت شدن همه کالاها بشویم شاید دیگر نه چیزی از تولید داخلی باقی مانده باشد و نه از اقتصاد ملی و در آخر نه چیزی از کشورمان!



فکر می کنیم کالاهای خارجی در برخی صنایع مثل وسایل الکترونیک خیلی بهتر از کالای داخلی است اما موقع خرید، مسواک و خمیر دندان و پودر لباس شویی مان را هم خارجی می خریم!

اینکار را انجام می دهیم و اصلا حواسمان نیست که اینطور خارجی خریدنِ همه چیز ثابت می کند که علاقه مان به کالای خارجی بیش تر از آنکه بخاطر کیفیتش باشد به خاطر یک مشکل فرهنگی است، بخاطر یک کمبود هویتی است...


منبع:

نشریه(بوی سیب) مدرسه علمیه کرمانی ها

عکس: صالحین

بی حجابی در حجاب!

سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۳۰ ق.ظ


طلبگی یا دکتری مهندسی ؟!

دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۵۱ ب.ظ

طلبه ای داشتیم به نام اصغر فرشچی که شهید شد.

خیلی عالی بود!

مکاسب خوان بود.

وقتی می خواست طلبه شود، فامیل هایش گفتند:

برو دکتر، مهندس شو !!

گفت:

« اگر دکتر، مهندس کم بیاوریم می توانیم از خارج بیاوریم! اما شهید مطهری یا علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیهما) را نمی شود از خارج آورد!!!

باید درس بخوانیم تا مثل آنها شویم. »

خیلی عالی جواب داد!

یک نوجوان این طور جواب دهد، معلوم می شود خیلی با استعداد است.


منبع:

اخلاص، گنج سعادت(رهنمودهای آیت الله مجتهدی تهرانی)

نقل می کنند:

سالی مرحوم آیة الله العظمی شیخ جعفر کاشف الغطاء گذرش به رشت افتاد.

اهالی آنجا خواستند نماز را با آن جناب به جماعت بگزارند و چون مسجد شهر برای چنین جماعتی کم وسعت بود، بالاخره در میدان شهر اجتماع کردند و به شیخ اقتدا نمودند.

پس از نماز از وی خواستند به منبر برود و مردم را موعظه کند.

شیخ گفت:

من فارسی را خوب نمی دانم.

اما مردم با اصرار زیاد از او خواستند ، لذا ایشان قبول کرده و بالای منبر قرار گرفت و فرمود:

ایّها الناس! همه شما می میرید و شیخ هم خواهد مرد ؛ فکر روز قیامت باشید.

ای مردم! « رشت » شما مانند بهشت است، زیرا :

در بهشت قصور است و در رشت شما هم کاخ و قصور و بوستانهائی وجود دارد که نهرها در آن جاری ست!

در بهشت حورالعین است که در نهایت حُسن و جمال و زیبائی هستند و زنان رشت نیز مانند حورالعین در کمال وجاهتند!!!

در بهشت غِلمان است و در رشت هم هست.

در بهشت تکلیف از نماز و روزه و سایر عبادات برداشته شده است ، و در رشت هم ... !!!!

سپس به پای منبر نظر کرده و به یکی از مداحان و مرثیه خوانان فرمودند تا مصیبت بخواند!! و از منبر پائین آمد.


منبع:

آداب الطلاب ص 518

در حالی که می زیبد هرچه انسان از مواهب بیشتر الهی برخوردار باشد، عبودیت و سپاس گذاری او هم بیشتر باشد، و متأسفانه اغلب چنین نیست.

باید و نبایدهای پوشش در آقایان

پنجشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۱ ب.ظ

پایگاه خبری تحلیلی «پارس»-

دست خانواده را گرفته اید و برای خرید یا پیاده روی، به خیابان های شهر سری زده اید به این امید که همه جا امن و امان است اما گاهی بخشی از حلقه امنیت جامعه که می توان آن را امنیت روانی یا بصری نامید، مفقود است و احساس خوب حضور در جامعه را خدشه دار می کند.

چون در خیابان، مغازه، پارک، سینما و... با مردان و پسران جوانی مواجه می شوید که هر لحظه ممکن است شلوارشان از پایشان بیفتد! یا تی شرت هایی به تن دارند که با هر خم و راست شدنی بخشی از بدن آن ها نمایان می شود!

و خلاصه پوشششان به عنوان رفتاری که مرز آزادی دیگران را مخدوش می کند، زننده و نامناسب است.

لازم نیست دیگرانی باشند که با دیدن آن پوشش به گناه بیفتند.

گاهی خانواده ها، اعم از مرد و زن و دختر خانواده و... با دیدن چنین آدم هایی احساس بدی پیدا می کنند که ترکیبی است از ناامنی و گاهی چندش.

این مردان و پسران جوان فراموش می کنند که پوشش مناسب فقط برای خانم ها نیست و گرمای تابستان هم دلیل کافی محسوب نمی شود که هر جور خواستند به خیابان بیایند.

طبیعتاً مصادیق ساده ای مثل تی شرت و شلوار جین و... منظور ما از بد پوششی آقایان نیست، شاید کسی با پیراهن آستین بلند اما یقه خیلی باز، باعث ناراحتی دیگران شود.

این خودنمایی ها می تواند دلایل زیادی داشته باشد، به عنوان مثال وقتی بازیکنان داخلی لیگ برتر در شبکه های اجتماعی عکس هایی را منتشر می کنند که از مچ پایشان تا زیر چانه پر است از تتوهای مختلف! جوانی هم پیدا می شود که تصمیم می گیرد مثل آن ستاره!! تتوی مچ پایش را نشان دهد اما خب لازمه دستیابی به آن، پوشیدن شلواری است که انگار تا نزدیک زانو تا خورده!! یا تی شرتی که شبیه زیرپوش رکابی است. یا جوان دیگری که پرورش اندام کار کرده تی شرتی می پوشد که تک تک عضلات بازو، شانه، کول و شکمش قابل شمارش باشد.

در این میان عرصه بر خانواده ها تنگ تر می شود و تحمل چنین فضایی کمتر.

چند روز پیش سردار منتظرالمهدی سخنگوی نیروی انتظامی، در یک نشست خبری درباره پوشش آقایان گفت:

«پوشش یک هنجار اجتماعی است و همگان باید بر اساس هنجارهای اجتماعی عمل کنند.

بر همین اساس و با توجه به این که پوشش هر فرد نشانه شخصیت اوست از همه آقایان درخواست می‌کنیم تا در خصوص پوشششان هنجارها را رعایت کنند اما اگر فردی اصرار بر هنجارشکنی کند برابر قانون با وی برخورد می‌شود.»

با توجه به این وعده و مطالبه عمومی، به سراغ این موضوع، مصادیقش و مردم رفتیم تا از چند جنبه آن را بررسی کنیم.


پوشش نامناسب و نامتعارف مردان جوان، در گفت و گو با مردم

ظاهر آدم ها برای حضور در جامعه، مسئله ای اجتماعی است که برای بررسی تاثیرات مثبت و منفی آن، باید نظرات اقشار مختلف جامعه را دانست و در نظر گرفت. ما هم برای این که یک طرفه به قاضی نرفته باشیم، شال و کلاه می کنیم و به چندین خیابان شلوغ و پر رفت و آمد مشهد که محل گذر آدم هایی از طبقات مختلف اجتماعی است، سر می زنیم تا بدانیم مردم، به خصوص خانم ها چه حس و نگاهی درباره پوشش نامناسب آقایان در فصل گرما دارند؟ با ما باشید.

____________________________________________________________________________

رقابت اشتباه!

شیرین، 30 ساله و متاهل که دستِ دختر کوچولویش را در دست گرفته و پایین پله های یک مطب دکتر، منتظر ایستاده در جواب سوالم لبخند می زند که:

«راستش همسرِ خود من، از آن دسته مردانی است که با وجود مخالفت و ناراحتی بنده، شب ها با شلوارک و رکابی برای خرید از سوپرمارکت سر کوچه می رود یا زباله ها را دم در می گذارد. در جواب مخالفت من هم با مغالطه می گوید:

هر وقت این همه خانمی که با سر و وضع ناجور به کوچه و خیابان می آیند، پوشش و حجاب مناسب را رعایت کردند، چشم، من هم رعایت می کنم!!».

بی حیایی و بی غیرتی

زهرا، 23 ساله مادر یک کودک چندماهه هست و همان طور که ویترین مغازه ها را نگاه می کند و به آرامی کالسکه بچه را به جلو هل می دهد، در پاسخ به سوالم به فکر فرو می رود و می گوید:

«من خیاطم و می دانم که همه آدم ها، آنچه را می خرند، می دوزند، سفارش می دهند و می پوشند که فکر می کنند زیباست. اما این که بعضی مردانِ ما این روزها لباس هایی می خرند و می پوشند که با شرع و عرف ما در تضاد است، ریشه در بی حیایی دارد و بی حیایی قدمِ اول و مهمِ گذشتن از خط قرمزهای اخلاقی و زیر پا گذاشتن حرمت ها و ارزش هاست».

تی شرت کوتاه1

خودخواهی و خودشیفتگی

شادی، 31 ساله که به همراه دوستش، با عجله در پیاده رو در حال راه رفتن است، با شنیدن سوالم می خندد و می گوید:

«اتفاقا همین دیروز در خیابان، یک گروه پسر جوان دیدم که شلوارک های جین پوشیده بودند. شلوارهایی که طولشان تا زیر زانو بود و پاچه های کوتاه و تنگ و چسبان داشت. تعجب کردم و برایم سوال بود که چرا پسرها باید ساق پای پر مو و زمختشان را بیرون بیندازند؟ به هیچ نتیجه ای نرسیدم جز این که برخی پسرانمان دارند به سمت خودنمایی، جلوه گری، جلب توجه و در یک کلمه: خودخواهی و خودشیفتگی می روند».

مردانِ زن نما!

فاطمی، خانمِ 37 ساله و تقریبا جاافتاده ای که با ظاهری متین و موقر از محل کارش برمی گردد، حرف های جالــــبی دارد:

«خـــیـــلی وقت ها مردان جوانی را دیدم که با پوشیدنِ تی شرت های یقه باز و آستین حلقه، سعی در نشان دادنِ هیکل ورزیده و عضلانی شان دارند. کاری که به نظر من و از نگاه یک زن، اصلا حرکت جالبی نیست. یعنی با این کار، یک مرد از چشم من می افتد. چون مردانگی با یک ظاهر و رفتار سنگین معنی می شود نه با این جغله بازی ها و خودنمایی ها. این روزها نمی دانم به چه دلیل مردها دارند روز به روز به زنان شبیه می شوند: موهای بلند، ابروهای باریک و تمیز، خالکوبی های آنچنانی، تی شرت های یقه باز، زنجیرگردن و دستبندهای رنگارنگ! آخر این چه وضعی است؟ به نظر من با این کار فقط شخصیت خودشان را پایین می آورند».

یک امتیاز منفی!

سمیه، دختر 25 ساله محجبه دانشجویی که برای خرید به یکی از مراکز خرید پر رفت و آمد آمده، ماجرای بامزه ای را تعریف می کند:

«من خواستگاری داشتم که ظاهر خوب و معقولی داشت اما وقتی خانواده ام درباره اش تحقیق کردند، همسایه هایشان گفتند او از آن دسته جوانانی است که با شلوارک این ور و آن ور می رود. شنیدن این مسئله کافی بود تا نظر خانواده ام کاملا منفی شود و جواب رد بدهند. چون بدلباسی های این مدلی از نگاه ما ایرانی ها، حرکت زشت و ناپسندی است که نشانه بی اخلاقی و بی حیایی شخص به حساب می آید».

هیچ کس خوشش نمی آید

آقای صادقی، مرد شصت ساله ای است که به همراه همسر و فرزندش که یک دختر نوجوان است، کنار خودرویشان ایستاده است. با شنیدن سوژه گزارشم مکث می کند و می گوید:

«والا من به عنوانِ کسی که پسران و مردانِ نسل قبل را با ظاهر و رفتاری سنگین دیدم، حس بسیار بدی با دیدن برخی مردان این دوره و زمانه که لباس های تنگ و چسبان و کوتاه به تن دارند، ابروها را برمی دارند و موها را حالت می دهند، دارم. کار جالبی نیست و فکر نمی کنم جز خودشان، کسی از این تیپ خوشش بیاید».

واقعا اذیت می شوم

خانم صارم، مدیر 36 ساله و باتجربه فروشگاهی که نمایندگی یک برند خارجی است و کمی هم سرش شلوغ است، خلاصه و مختصر می گوید:

«حسّم در مورد مردانی که با شلوارهای راحت و چسبان به خیابان می آیند، در یک کلمه «چندش» است. این جور وقت ها واکنشم، رو برگرداندن و ندیدن است. نگاه نمی کنم چون واقعا اذیت می شوم».


این طوری راحت ترم!!

پوشش های نامتعارف پسران،

در گفت و گو با خود پسران

برای این که بدانیم چرا برخی پسران و مردانِ امروز با لباس های نامتعارف و نامناسب در جامعه ظاهر می شوند، چه راهی بهتر از این که از خودشان بپرسیم؟ گفت و گوی «زندگی سلام» را با چند پسر جوان بخوانید.

بهادر، 23 ساله که با موهای دم اسبی، خالکوبی های عجیب روی بازو و شلوار چسبانِ راحتی و اسپرت، در حالِ پیاده روی با دوستانش است، درباره نحوه پوشش خودش و پسرانِ شبیه خودش می گوید:

«والا من فکر نمی کنم پوشش من ایرادی داشته باشد و مشکلی برای جامعه ایجاد کند. البته اخیرا از دور و بر شنیدم که قرار است نیروی انتظامی با لباس ها و تیپ های عجیب برخورد کند، ولی در کل فکر نمی کنم اشتباهی مرتکب شده باشم. من الان از باشگاه ورزشی برمی گردم و طبیعی است که لباس راحتی بر تن داشته باشم یا مثلا مدت ها خارج از کشور زندگی می کردم و برای اثبات ایرانی بودنم، کوروش کبیر را روی دستم خالکوبی کردم. شاید جامعه این ها را نداند و نپسندد ولی این سلیقه شخصی من است و این طوری راحت ترم. حالا همه مشکلاتِ مملکت حل شده و فقط لباس من مانده؟»

رامین، عکاس 22 ساله ای است که برای انجام یک پروژه عکاسی از تهران به مشهد آمده است و در پاسخ به سوال ما درباره تی شرت کوتاه و شلوار ورزشیِ راحتی که به تن دارد می گوید:

«الان کشور و جامعه ما به سمتی رفته که هر کس، چه دختر و چه پسر، هر جور که دلش می خواهد و دوست دارد لباس می پوشد. من نمی خواهم از ظاهر خودم دفاع کنم ولی تیپ من در برابر بعضی پسران و دخترانِ این روزها، ساده و معمولی است. تیپ من، شاید متفاوت باشد اما حرام و هنجارشکن نیست ولی لباس های برخی جوانان امروز واقعا مغایر با شرع و عرف ماست. به هرحال ما همه مسلمانیم و هر چقدر هم امروزی و روشنفکر باشیم، اعتقاداتی داریم. ولی متاسفانه انگار تاثیر شبکه های ماهواره ای این قدر عمیق و گسترده شده که بعضی، پیشینه و اصالت خودشان را فراموش کرده اند

سینا که 20 سال دارد در دفاع از دوستش که ظاهر نامتعارفی دارد و حاضر به گفت و گو و عکاسی نمی شود، می گوید:

«چرا به جای برخورد با پسران، اول با دختران برخورد نمی شود؟ من خیلی از احکام دین سر در نمی آورم و نمی دانم پوشیدن رکابی و شلوارک توسط مردان در خیابان، چه حکمی دارد ولی مطمئنم پوشیدن مانتوهای باز و بی دکمه با شلوارهای چسبان و کوتاه برای خانم ها حرام است. پس چرا دختران بدحجاب و بی حجاب را جمع نمی کنند؛ گیر داده اند به یقه تی شرت و فاق شلوار پسرها؟ این خیابان ها پاتوق ماست و هر روز با دختران زیادی برخورد می کنیم که شال و روسری هایشان، دور گردنشان است و عملا حجاب ندارند


چرا بد رختی و کم رختی مردان مهم است؟

یکی از عناصر فرهنگی جامعه، لباس و پوشش است. در فرهنگ ایرانی-اسلامی، لباس جایگاه ویژه ای دارد. پوشش ظاهری نعمتی است که پروردگار منحصرا در اختیار انسان قرار داده است. طرح، مدل، رنگ و تزئینات لباس از این منظر که متناسب با جنسیت و سن افراد و شرایط اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و محیطی باشد، اهمیت زیادی دارد.

در سال1304هجری شمسی، قانونی در کشورمان تصویب شد که بند 14 ماده 276 آن چنین بود:

«کسانی که با زیرشلواری یا لُنگ یا لباسِ خانه، بدون عذر موجه، در معابر عمومی تردد یا توقف نمایند، به دو تا پنج روز حبس و به تأدیه ده تا پنجاه ریال غرامت محکوم می شوند

در آن سال ها، بعضی مردان بی مبالات، با زیرشلواری در کوچه و خیابان تردد می کردند که با تصویب این قانون، پوشش مناسبِ حضور در فضای عمومی را رعایت کردند.

قانونی که شاید دوباره باید احیا شود تا بتوان با روند رو به افزایش مردان زیرشلوارپوش مُدرن برخورد کرد؛ جوانانی که بدون درنظر گرفتن عفت عمومی، با پوشیدنِ شلوارهای تنگ ورزشی که بیشتر شبیه زیرشلواری است و به تن کردن شلوارک و رکابی و تی شرت های یقه باز و شلوارهای زخمی و فاق کوتاه، هم موجب ناامنی روانی و بی حیایی اجتماعی می شوند و هم به یک جور زشتی و شلختگیِ بصری دامن می زنند.

فرهنگ ایرانی از سال های دور با مفهوم زیبایی و حجب وحیا گره خورده و از دوران باستان، بد رختی و کم رختی، عملی ناپسند به حساب می آمده؛ رخت و لباس فاخر و پوشیده اجداد ایرانی مان در موزه ایران باستان، نشان دهنده همین نکته است.

در دین اسلام هم، همواره در کنارِ حجاب و پوشش زنان، بر پوشش و عفت مردان هم تاکید شده است و احکام و دستورات دین، مردان را از پوشیدنِ لباس هایی که به اصطلاح موجب مفسده شود یا با نیت خودنمایی برای جنس مخالف باشد، برحذر داشته است.

معمولا با شنیدن کلمه حجاب، ذهنمان سریع به سمت روسری و چادر و پوشش زنان در مقابل نامحرم می رود اما پوشش مردان هم حد و حدود شرعی و عرفی دارد که باید برای حفظ عفت عمومی رعایت شود. ناگفته پیداست مقید بودن به چنین هنجارهای شرعی و عرفی، به امنیت و آرامشِ بیش از پیش جامعه ختم می شود.

مد جهانی و لباس های وارداتی، با فرهنگِ ما همخوان و هماهنگ نیست.

تولیدکنندگان داخلی هم، برای مد کردنِ پوشش مناسب ِ ایرانی اسلامی، امکانات و پویایی لازم را ندارند.

نوجوانان و جوانان، تحت تاثیر رسانه های خارجی و به منظور جلب توجه و دیده شدن، برای پوشیدنِ به روزترین برندهای خارجی در رقابتند. این تولیدات، با مدل های خاص یا نوشته های آنچنانی با قیمت های نه چندان بالا در اختیار مردان جوان قرار می گیرد.

خانواده ها کنترل چندانی روی لباس پوشیدن پسران و مردان ندارند و نتیجه این می شود که وقتی در کوچه و خیابان در حالِ رفت و آمد هستی، مدام باید با ناراحتی و عصبانیت و چندش، سرت را برگردانی تا با منظره کمر و بازو و زیربغل و ساق پای آقایان مواجه نشوی.

شاید وقتش رسیده از همان کودکی، بخشی از تعلیم و تربیت کودکان به بررسی حقوق اجتماعی و شاخصه هایش اختصاص یابد تا جا بیفتد آزادیِ اجتماعی هر کس، نباید آزادی و آرامش روانیِ بغل دستی را به خطر بیندازد.

اگر مردی مایل است خارج از شرع و عرف لباس بپوشد، می تواند این را در حریم خصوصی خانه و خانواده اش عملی کند نه در کوچه و خیابانی که محل رفت و آمد آدم هایی از اقشار گوناگون است.

آدم هایی که به هر دلیل، با دیدن لباس های نامناسب مردان، آزرده می شوند. نوجوانی و جوانی برای کنترل و تربیت زود نیست؛ از کودکی به پسرانمان سنگینی، مردانگی، حیا و عفت و احکام پوشش اسلامی و الفبای حقوق شهروندی را بیاموزیم.

معیارهای پوشش در جامعه خانواده محور

مصطفی قاسمیان- در برخی جوامع، هنجارهایی عرفی برای پوشش وجود دارد ولی برخی دیگر، عرف پذیرفته شده ای در این زمینه ندارند. اما عرف و هنجارهای اجتماعی تابع چه چیزهایی است و چه عواملی پوشش مطلوب را تعیین می کند؟ در این باره گفت وگویی داشتیم با «میثم مهدیار» دانشجوی دکترای جامعه شناسی که در ادامه می خوانید:

پوشش مطلوب چیست؟ آیا اصلاً در این عرصه، می توان لباس ها را به دو دسته خوب و بد تقسیم کرد؟

نحوه پوشش یک جامعه می تواند بر اساس آرمان ها و اهداف اجتماعی که جامعه را شکل می دهد، تغییر کند. پس لباس مطلوب در جوامع گوناگون با یکدیگر تفاوت دارد.

 مثلاً در جامعه ای که سرمایه در آن اصالت دارد، ملاک های پوشش را ملاک های سرمایه داری مشخص می کند. اما در جامعه ای که خانواده اصالت دارد، معیارهای پوشش متفاوت است. واضح است که در چنین جامعه ای، پوششی مطلوب است که نهاد خانواده را دچار مشکل نکند.

امنیت روانی در نظام سرمایه داری اصالتی ندارد؛ به همین دلیل تا جایی اهمیت دارد که اخلالی در چرخه تولید و مصرف ایجاد نکند. طبیعتاً در چنین جامعه ای، حدِ مسئولیت مردم هم تا همان جاست و سلامت انسان ها تحت سیطره تولید و عرضه کالا قرار گرفته است. اما در جامعه ای که خانواده اصالت دارد، امنیت روانی انتخاب اول است چون به شکل گیری بهتر روابط خانوادگی کمک می کند. در این جوامع است که سلامت و امنیت فرهنگی اهمیت پیدا می کند.

آیا افراد یک جامعه آزاد هستند که هر لباسی را که دوست دارند بپوشند و بگویند دیگران نگاه نکنند؟

بستگی دارد که چطور به جامعه نگاه کنید. جامعه در نگاه لیبرالی، جمعی است از افرادی با منافع شخصی که افراد باید برای بیشینه کردن منافع خودشان، با هم «رقابت» کنند. این جامعه، از یک «کل» به مجموعه ای از «افراد» تجزیه شده است. اما اگر جامعه ای با این ایده شکل گرفته باشد که قرار است همه در خدمت یک هدف واحد باشند و نه در رقابت با هم بلکه در کنار هم به دنبال همکاری و مشارکت باشند، مسئولیتشان در قبال رفتارهای فرهنگی بیشتر خواهد بود.

نوع لباس پوشیدن افراد در امنیت روانی جامعه تأثیرگذار است؛ بنابراین افراد احساس مسئولیت می کنند و برای خودشان حد و مرزی قائل هستند.

به عنوان مثال در غرب، برای رنگِ خانه ها قوانینی وضع شده است یعنی مالکان خانه ها نمی توانند از هر رنگی برای نمای خانه خودشان استفاده کنند. چون رنگ نمای خانه، در سلامت روانی جامعه مؤثر است.

اما در همان کشورها نوع پوشش آزاد است چون نوع پوشش طبق فرآیندی به نام مد و فشن تعیین می شود و این فرآیند یکی از اصلی ترین صنایع فرهنگی غرب است. در این صنعت که تولید و عرضه پوشاک را هدایت می کند، امنیت روانی اهمیتی ندارد و سرمایه مهم تر است.

...


>>> فرزندآوری

سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۳۸ ب.ظ


17 میلیون زن ایرانی هر ساله 10 تریلیون و 200 میلیارد تومان برای خرید لوازم آرایشی هزینه می‌کنند. این در حالی است که بین 80 تا 90 درصد بازارهای لوازم آرایشی ایران در اختیار چین، ترکیه و تایلند قرار گرفته؛ کشورهایی که هر ساله میلیون‌ها دلار از صادرات لوازم آرایشی بهداشتی به ایران سود می‌برند.

در این سه کشور علاوه بر تولیدات خود، برندهای معروف خارجی در این زمینه به صورت تقلبی ساخته شده و به بازارهای ایران فرستاده می‌شوند! بر اساس آخرین ارقام، هر ساله 850 میلیون دلار لوازم آرایشی قاچاق وارد کشور شده، در حالی که سهم واردات قانونی لوازم آرایشی تنها 150 میلیون دلار است!

در این بین  برخی از بانوان ایرانی به دلیل علاقه زیاد به لوازم آرایشی و ارزان از نسخه تقلبی برندها استقبال می‌کنند و همین مساله باعث بروز انواع و اقسام بیماری‌های پوستی شده است؛ طوری که هر ساله هزاران حیوان آزمایشگاهی در اثر آزمایش مواد بهداشتی آرایشی دچار بیماری‌های پوستی مزمن شده و حتی در درازمدت از بین رفته‌اند.

از توجه به سلامتی بانوان تا آرایش عروس ملکه انگلیس

بانوان ایرانی باید توجه داشته باشند که مصرف لوازم آرایشی چه کم چه زیاد، باید از محصولات اصلی استفاده شود چرا که در هر صورتی سلامتی انسان مهمتر از هر مسئله دیگری است.چرا که همانطور که اشاره شد استفاده از جنس های قلابی آرایشی و شیمیایی سبب بیماری های مختلف در انسان می شود.

عروسی چهار سال قبل عروس ملکه انگلیس با همه حواشی و هیاهویی که داشت نکته ای قابل تامل برای ایرانی ها وجود داشت که البته از از چشم مردم پنهان نماند و آن نحوه آرایش عروس ملکه بود که ظاهرش با اینکه عروس بود عادی تر از برخی از زنان ایرانی بود که در کوچه و بازار حاضر می شوند.از این رو به نظر می رسد باید جامعه را به سمتی سوق داد تا از هزینه های هنگفت آرایش عروسی که بعضا مشکلات زیادی را در همان آغاز زندگی جوانان به وجود می آورد، دور شود.مسئله ای که در سال های اخیر خانواده ها بیشتر درگیر آن شده اند.

با 10 تریلیون و 200 میلیارد چه کارهایی می توان انجام داد؟

با توجه به کاهش شدید سن بانوان ایرانی در مصرف لوازم آرایشی و رسیدن آن به 14 سال، ذکر این نکته ضروری است که زنان غربی اغلب آنها در سنین بالا از این لوازم استفاده می کنند چرا که در این سنین با چروک شدن پوست آنها به دنبال ابزاری هستند که بتواند به زیبایی آنها کمک کند.آن هم لوازمی که حداکثر کیفیت را دارا باشد.

این در حالی است که در ایران دختران از همان سنین نوجوانی و نهایتا جوانی به استفاده از لوازم آرایشی آن هم از نوع بی کیفیتش اقدام می کنند.

آمار و ارقامی که در رابطه با هزینه های بانوان برای تهیه لوازم آرایشی به دست آمده، رقم بالایی است و می توان با کاهش مصرف از این لوازم کارهای مفید و بهتری صورت داد.به گونه ای که با یک حساب سرانگشتی می توان دریافت که با مبلغ 10 تریلیون و دویست میلیارد تومان یارانه چندین ماه مردم می تواند پرداخت شود.


برگرفته از: فرهنگ نیوز


حاشیه من:

هزینه عمل های زیبایی غیر ضروری ، و کفش و لباس های کذایی ، تغییر ماشین و دکوراسیون منزل و گوشی به نام مد گرایی و ... را هم به این رقم اضافه کنید ببینید چه می شود!!!

اون وقت می نالیم از شرایط اقتصادی مملکت! اون وقت فرار می کنیم از ازدواج به بهانه مسائل مالی! اون وقت با خبر قطع بعضی یارانه ها جنجال به پا می کنیم!

عجیب مردمی هستیم عجیب!

قصه ی غم دختر بچه ی سوری

دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۳۳ ق.ظ

قصه ی غم:

قصه ی این دختر بچه ی حدوداً 5 ساله ی سوریه ای ست که وقتی دوربین خبرنگار برای گرفتن عکس به طرف او  می چرخد ، به خیال اینکه اسلحه ای جنگی به طرف او نشانه رفته ، دست ها را بالا می برد به علامت تسلیم .

از لب های ساکت اما آماده ی گریه او چقدر حرف می شود خواند!

از چشمان دریده ی او اضطراب است که می ریزد!

و دستانی که در نبود پناه ، به هوا چنگ می اندازند!

لعنت به دیو جنگ!

لعنت به تیر و تفنگ!

لعنت حتی به این دوربین ، که برای دقیقه ای دل کودکی را لرزاند!

لعنت به دل های سنگ!


*** چِرت چت

يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۰۱ ب.ظ

چِرت چت

امان از تنهایی!

امان از بیکاری!

امان از وقتی این دو با هم جمع بشن!

راستش برا من هم کم و بیش پیش میاد

اما این سری یه جور دیگه بود!

حوصله چیزی رو نداشتم ؛ گفتم برم چت روم یه جوری وقت گذرونی!

مطالب که شرم آور

بدتر از اون ، بعضی اسمای انتخابی بود!

حس ارشادم گل کرد!

یه دو نفری رو که تیزتر بودند ، نشون کردم و رفتم خصوصیشون!

تا می فهمیدن حرفام رنگ و بوی نصیحت و موعظه داره ، کار و خواب رو بهونه می کردن و : بای!

ولی می دیدم که همچنان هستن!

بعدی ها رو یه کم خودمونی تر گرفتم!

اذان صبح که بلند شد ، یهو به خودم اومدم که عجب! شش هفت ساعت پای چت بوده م و نفهمیده م چطوری گذشت؟!

چت رو نبسته ، غم سراغم اومد!

حرف و گپ هایی که بین من و طرفهام ردّ و بدل شده بودند ، چیزی از بقیه کمتر نداشت!!

از دل و قلوه دادن ها! تا گل و بوس و جوک و طنز!

اشکم رو که از گوشه چشمم پاک می کردم ، قسم خوردم که دیگه پامو تو این باتلاق! نگذارم!

در زهد اسلامی ، زاهد ، زهد می ورزد که ایثار کرده باشد ... یعنی یک انسان در مقامی که برایش مقدور است باید ایثار کند ، قرآن مجید می فرماید :

وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (9) - سوره حشر

ولو اینکه خودشان در سختی به سر می برند ، در مشقت به سر می برند ، ولی برادران مسلمان خودشان را بر خودشان مقدم می دارند ، آنها را بر خودشان ترجیح می دهند.

زهدی است که علی بن ابیطالب دارد .

زحمت می کشد ، به دست می آورد ، ولی نمی خورد برای اینکه بخوراند ، نمی پوشد برای اینکه دیگران را بپوشاند :

وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا (8) إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا (9) - سوره دهر (یا انسان) -

و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند به مسکین و یتیم و اسیر مى دهند. (و مى گویند) ما شما را براى خدا اطعام مى کنیم و، هیچ پاداش و تشکرى از شما نمى خواهیم .


ولی گاهی کار به جائی می رسد که از ایثار هم کاری ساخته نیست.

در شرایطی زندگی می کند که مردم بینوا آنقدر زیاد و فراوانند که او نمی تواند با دادن لباسی که می پوشد ، آنها را بپوشاند ، یا با دادن غذای خود ، آنها را سیر کند و یا با بخشیدن پولی که در جیب خودش دارد ، آنها را متمکن کند. از اینها گذشته است جامعه ای است فقیر و مفلوک و بیچاره که در گوشه های مملکت ، مردم نان جو هم گیرشان نمی آید.

یک وقتی می گفتند در سیستان بچه ها را روزها مثل حیوان در صحرا رها می کنند تا علف بخورند!

از یک نفر که در چنین جامعه ای است چه کاری ساخته است ؟

تنها یک کار ساخته است : همدردی کردن .

فقط می تواند بگوید حالا که برادرانم ندارند بخورند ، من چرا بخورم ؟

حالا که برادرانم ندارند بپوشند ، من چرا لباس فاخر بپوشم ؟

از کلمات حضرت امیر (ع) است :

« ان الله جعلنی اماما لخلقه ، ففرض علی التقدیر فی نفسی مطعمی و مشربی و ملبسی کضعفاء الناس ، کی یقتدی الفقیر بفقری و لا یطغی الغنی غناه » - اصول کافی ج 2 ص 227 -

خدا مرا پیشوا قرار داده است و من وظیفه خاصی دارم که در خوراک و پوشاک و در زندگیم مانند ضعیف ترین افراد امت باشم ، تا فقیر به این وسیله تسکین خاطری پیدا کند! و غنی هم که مرا می بیند که در رأس اجتماع هستم غنایش او را طاغی و یاغی نکند!


مرحوم وحید بهبهانی ( محمدبن باقربن محمد اکمل ) از بزرگان علما و استاد بحرالعلوم و میرزای قمی و کاشف الغطاء و از کسانی است که حوزه علمی او در کربلا حوزه بسیار پربرکتی بوده و در کربلا هم زندگی می کرده است.

ایشان دو پسر دارد یکی به نام آقا محمد علی صاحب کتاب " مقامع " و دیگری به نام آقا محمد اسماعیل.

در شرح حال این مرد بزرگ نوشته اند:


روزی عروسش ( زن آقا محمد اسماعیل ) را دید که جامه های عالی و فاخر پوشیده است.

به پسرش اعتراض کرد که:

چرا برای زنت اینجور لباس می خری ؟!

پسرش خیلی جواب روشنی داد ، گفت :

« قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق » - سوره اعراف ، آیه . 32مگر اینها حرام است ؟ لباس فاخر و زیبا را چه کسی حرام کرده است ؟

گفت:

پسرکم! نمی گویم که اینها حرام است ، البته حلال است ، من روی حساب دیگری می گویم.

من مرجع تقلید و پیشوای این مردم هستم ، در میان این مردم غنی هست ، فقیر هست ، متمکن هست ، غیر متمکن هست ، افرادی که از این لباسهای فاخر و فاخرتر بپوشند هستند ولی طبقات زیادی هم هستند که نمی توانند اینجور لباسها بپوشند ، لباس کرباس می پوشند.

ما که نمی توانیم این لباسی را که خودمان می پوشیم برای مردم هم تهیه کنیم و نمی توانیم که آنها را در این سطح زندگی بیاوریم ولی یک کار از ما ساخته است و آن همدردی کردن با آنهاست.

آنها چشمشان به ماست ، یک مرد فقیر وقتی زنش از او لباس فاخر مطالبه می کند ، یک مایه تسکین خاطر دارد ، می گوید :

گیرم ما مثل ثروتمندها نبودیم ، ما مثل خانه آقای وحید زندگی می کنیم ببین زن یا عروس وحید اینجور می پوشد که تو می پوشی ؟

وای به حال آن وقتی که ما هم زندگیمان را مثل طبقه مرفه و ثروتمند کنیم که این یگانه مایه تسلی خاطر و کمک روحی فقرا هم از دست می رود.

من به این منظور می گویم ما باید زاهدانه زندگی کنیم که زهد ما همدردی با فقرا باشد روزی که دیگران توانستند لباس فاخر بپوشند ما هم لباس فاخر می پوشیم .

این وظیفه همدردی برای همه است ولی برای پیشوایان امت خیلی بیشتر و دقیقتر است.


برگرفته از:

حق و باطل

شهید مطهری


آرزو

سه شنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۴۸ ب.ظ

وقتی « تن سالم » سقف آرزوهای بعضی از انسانهای کنار گوشه ی این عالم است!

من دیگر آرزویی ندارم ...

جز برآورده شدن آرزوی ایشان ...

هر چند می دانم هرگز به همه آرزوهایم نخواهم رسید !

با شمشیر ، رو در روی هم !

دوشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۲۵ ب.ظ

حضرت امام صادق (ع) از دسترنج خود، زندگیشان را اداره مى کردند.

زمانى که عیالمند شده بود، به خدمتکار خود (مصادف ) هزار دینار داد تا با آن تجارت کند. 

(مصادف ) با پول امام (ع ) کالایى خرید و همراه دیگر بازرگانان رهسپار مصر شد.

نزدیک مصر از کاروانى که از شهر باز مى گشتند از موقعیّت کالاى خود در مصر پرسیدند.

آنان گفتند:این کالا در مصر نایاب است .

بازرگـانان با یکدیـگر پیمان بسته ، سوگند یاد کردند که کالاى خود را به کمتر از یک دینار سود در هر دینار نفروشند.

 آنان کالاى خود را به فروش رسانده به مدینه بازگشتند.

(مصادف ) خدمت امام (ع ) رسید و در حالى که دو کیسه هر کدام حاوى هزار دینار، همراه خود داشت.

عرض کرد: فدایت شوم ، این سرمایه ؛ و این هم سود آن !

امام (ع ) فرمود: این سود بسیار زیاد است ؛ چه کردید که این همه سود بردید!؟

(مصادف ) داستان را تعریف کرد.

 امام (ع ) با ناراحتى فرمود:

سبحان اللّه ! سوگند مى خورید که بر مسلمانان اجحاف کنید؟!

و براى یک دینار، یک دینار سود بـگـیرید!؟

سـپـس یکى از دو کیسه را برداشت و فرمود:

این سرمایه ما ، و ما نیازى به این سود نداریم!!

و افزود:

اى مصادف ! باشمشیر، رو در روى یکدیگر قرار گرفتن آسانتر است از به دست آوردن روزى حلال !!


منبع:

تاریخ اسلام در عصر امامت امام صادق و امام کاظم (ع)

علی رفیعی

چشم بندی ...

دوشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۵ ق.ظ

سعیم بر این است در این وبلاگ کمتر حرف سیاسی بزنم.

اما این تصویر مگر میگذارد؟!

باید بگویم:

کم نیستند سیاستمدارانی که اطرافیانشان - با داعیه دوستی و کمک و خیرخواهی حتی - چشمان آنها را از دیدن حقایق گرفته و می گیرند و آنها با دیدگان بسته است که تصمیم می گیرند ، با دیدگان بسته است که با مردم حرف می زنند ، با دیدگان بسته است که لبخند می زنند ، با دیدگان بسته است که برای مردمشان دست تکان می دهند!

بحثم رئیس جمهور نیست اما عکس رئیس جمهور بهترین ترسیم برای آن چشم بندی ست!!

از بازی دست ها غافل نباشیم!

تمرین ورزشی با ماهی تابه !!

شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۳۶ ب.ظ

کرولاین وزنیاکی دانمارکی زن شماره ۵ رده‌بندی جهان در تنیس

___________________________________________________________________________________

حضور بانوان در فعالیت های خارج منزل آیا مطلوب هست یا نیست؟ بماند.

اما می بایست اگر مشغولیت های بیرونی هم دارند ، از امور داخل منزل غافل نشده و به وظیفه خانه داری خود که وظیفه اصلی یک خانم هست ، به نحو احسن عمل نمایند.

فکر می کنم منظور این خانم ورزشکار از این رفتار یک چنین چیزی باید باشد.

باربی و نماز جمعه

سه شنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۶ ب.ظ

عروسک باربی رو وقتی کلاس سوم بودم شناختم...

دست و پاش ۹۰درجه کج و راست میشد و انگشتای ظریفی داشت..

و این برای من که عاشق چیزهای کوچولو و ظریف (مث خونه کوچیک،ماشین کوچیک) بودم رویا بود...

خونه یکی از دخترهای افه ای فامیل بودیم

که برای آب کردن دل من ، کمد باربی هاشو بهم نشون داد...

 باباش وقتی سفرهای دریایی میرفت یکی از اینا رو براش می آورد...

عید اون سال مامانم بعد از اصرار فراوان برام یکی از اونا رو با تمام وسایلش خرید....

اون سال من به تکلیف رسیده بودم و باربی من لباس درست و حسابی نداشت....

مامانم قاطیِ بازی کردن من میشد و میگفت آخه اینکه اینطوری نمیتونه بره بیرون...

و براش یه شلوار و چادر نماز و یه چادر مشکی دوخت با مقنعه....

فکر میکنید چی شد؟

زانوهای باربی ام شکست....

چون با من نماز میخوند و من وقت تشهد برای اینکه روی دو زانو بشینه زانوهاشو تا ته خم میکردم...

و طبعا یک باربی آمریکایی عادتی به دو زانو چهار زانو نشستن نداره و اصلا خمی زانوهاش تا این حد طراحی نشده....

من بعد از اون ۵ -۶ تا باربی دیگه خریدم و همشون بعد از دو روز زانو نداشتند...

داشتم فکر میکردم چقد تحت تاثیر این عروسک بودم؟

مامانم یه کاری کرد که من فک کنم بازیه

ناخناشو با هم کوتاه کردیم چون میرفت مدرسه

لاکاشو پاک کردیم...

موهاشو بافتیم

مث خودم چادر سرش کردم

و نماز جمعه هم میرفت...

مامانم خیلی ساده نذاشت من مث باربی بشم چون باربی مث من شد...


______________________________________________________________________________________________

______________________________________________________________________________________________

______________________________________________________________________________________________


یه طرح:



اخراج بخاطر شلوارک

دوشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۲۲ ب.ظ

هرچند خیلی ها گمان می کنند تعیین ضوابط معین برای نوع پوشش در محیط تحصیل و کار فقط مربوط به کشورماست اما حقیقت این است که در همه جای دنیا قوانینی در این باره وجود دارد حتی در آمریکا که به غلط تصور می شود مردمش در هر محیطی می توانند هر طور دل شان می خواهد لباس بپوشند.

 

به گزارش جام جم آنلاین ، سیلوا ستوئل، دختر 17 ساله آمریکایی است که این روزها یکی از قوانین مربوط به پوشش در محل کار را زیر پا گذاشته و تاوانش را هم پرداخته است و گلایه اش در توئیتر به گوش روزنامه هایی مثل ایندیپندنت رسیده و سوژه شان شده است.

سیلوا با یک تاپ آبی و شلوارکی قرمز و پاچه کوتاه به محل کارش رفته و همین که چشم رئیسش به لباس هایش افتاده از او خواسته به خانه برگردد و لباسی مناسب محیط کار بپوشد.

چیزی که او را شوکه کرده این است که لباس هایش را از بخش « لباس کار» در همان فروشگاه محل اشتغالش خریده است. او البته رد نکرده که رئیسش در زمان استخدام به او تذکر داده بود فروشگاهش مثل همه فروشگاه های دیگر محدودیت هایی درباره نوع پوشش برای کارکنانش وضع کرده است اما عذر تقصیر این سیلوا جالب است که می گوید « رئیسم قبلا به من گفته بود که سر کار نباید شلوار جین، تی شرت، دامن زیادی کوتاه و رکابی بپوشم اما درباره شلوارک پاچه کوتاه چیزی نگفته بود. »

به هر حال هرچقدر هم سیلوا گلایه کند و غر بزند ، نظر رئیس شرکتش عوض نمی شود و او نمی تواند با لباس های بدن نما به محل کار بیاید. بر خلاف تصور عمومی، چه در آمریکا و چه در اروپا معمولا به کسانی که مایلند در شرکتی یا فروشگاهی شناخته شده ، مشغول به کار شوند درباره نوع پوشش هشدارهایی داده می شود و حتی پوشش شایسته یکی از نکاتی است که برای مصاحبه های شغلی در موردش به داوطلبان تذکر داده می شود .

توجه به پوشش در اروپا و آمریکا فقط مختص محیط های کار نیست و در دانشگاه های این کشورها نیز سر و وضع دانشجوها مورد توجه است.

در دانشگاه تگزاس پوشیدن لباس های تنگ، چسبان یا بدن نما و استفاده از عطرهای تند و تحریک کننده برای زنان و مردان ممنوع است و در دانشگاه آکسفورد انگلستان خالکوبی و استفاده از دامن ها و شلوارک های بالاتر از زانو غیرمجاز است اما مهم این است که حتی اگر قانونی درباره محدودیت های نوع لباس در محیط کار یا دانشگاه به خارجی ها تذکر ندهد عرف اجتماعی آنها را به مرحله ای رسانده که بیشترشان می دانند برای کار در سازمانی مهم یا تحصیل در دانشگاه نباید لباس شب یا راحتی بپوشند و این همان اصلی است که هم اکنون برخی دانشجویان یا شماری از شاغلان سازمان ها و شرکت های کشور خودمان به آن توجه نمی کنند و در محیط تحصیل یا اشتغال شان ، شبیه به مهمانان یک مهمانی مجلل یا صاحبخانه هایی با لباس های راحتی هستند.

آراستگی یکی از نشانه های علاقه یک فرد به خودش و محیط اطرافش است اما پوشش و آرایش نامتناسب با محیط این گروه ها ثابت می کند آنها هنوز با عرف اجتماعی که پوشش صحیح را یادشان بدهد آشنا نیستند یا مایلند مرزشکنی کنند و مسئولان ارشدشان هم عمدی یا غیرعمدی، سخت گیری و نظارتی در این زمینه ندارند.

اگه بهت برنمیخوره ... یه پاتو بردار !!

شنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۶ ب.ظ
یه پاتو بردار ...!
دو تا قایق کنار هم ایستاده بودن که یکی پشت جبهه می رفت یکی سمت عملیاتی بی بازگشت !!
راوی می گفت : دو دل بودم؛ یه پام تو این قایق بود یه پام تو اون قایق.
شهید (که اسم اش خاطرم نیست) به راوی می گه : یه پا تو بردار!..

.
حالا هم یکی باید پیدا بشه تا به بعضی از ما بگه : یه پاتو بردار ...
بگه : تویی که پیش از ماه رمضون یخچالت رو از گوشت و مرغ پر کردی !! از طرفی به هیچ مرجعی هم اعتقاد نداری !!
ولی روز عید فطر منتظری ببینی مراجع چی تصمیم می گیرن تا بفهمی چند کیلو گندم باید فطریه بدی!...یه پا تو بردار !!
‌.
تویی که می‌گی اسلام مال ۱۴۰۰ سال پیشه، ولی ارثیه خواهرت رو نصف دادی، یه پاتو بردار ...
.
آهای خانم ! خواهرم ! تویی که هم می‌خوای امتیاز زن شرقی رو داشته باشی و مهریه‌ات رو بگیری و هم از مزایای زن غربی بهره مند باشی؛ ولی به جای مشارکت در تولید، هفته‌ای یه بار فیس بوک شوهرت رو چک می‌کنی، یه پا تو بردار ...
.
داداشم ... نمی تونی یه زن باربی بگیری و هر روز برات (میزان پلی) کنه و در عین حال بوی قرمه سبزی تو راهروی خونه‌ات بپیچه و بدون اجازه‌ات خرید نره و ... ولی با هم بشینید اندر وصف سکوت سمفونی بتهون صحبت کنید ...یه پاتو بردار ...
.
روشنفکر امروز ! دانشجوی دیروز ! نمی‌تونی برای رسیدن به دوره‌ی تحصیلی بالاتر، جزوه هات رو از هم اتاقیت قایم کنی و الان تو شبکه های اجتماعی اندر وصف خساست ایرانی ها و open بودن خارجی ها سر به فیس بوک بکوبی ! تو هم یه پاتو بردار ...
.
استاد گرامی، پژوهشگر ارجمند ! شما هم نمی تونی تابلوی جمله‌ی ( قلم علما افضل من دما شهدا) رو روی دیوار خونه‌ی ۴۰۰ متریت بکوبی، در حالی که افزایش حقوق استاد تمومیت، از مقالات دانشجوآت بدست اومده، با عرض پوزش شما هم یه پاتو بردار ...
.
حاجی بازاری دیروز و بیزینس ‌من امروز، تویی که عمرا بتونی رادیکال ۴/۲ رو حساب کنی، اینکه بخوای از احترام یه دانشگاهی برخوردار بشی ...شما حتما یه پاتو بردار ...
.
نماینده‌‌ی عزیز ! تویی که پول تبلیغات میلیاردیتو "هِبِه" گرفتی؛ نمی‌تونی بعدا رانت ندی و عضو کمیته حقیقت یاب اختلاس باشی ! اگه بهت بر نمی‌خوره شما هم یه پاتو بردار ...
.
آدم هایی که می‌خوان تو هر دو تا قایق باشن، کارشون مثل راننده خودرویی می مونه که هم راهنما به چپ می زنه هم به راست ! و پشت سریه حتما می‌فهمه حال راننده خوب نیست ...
.
ما خیلی وقتا حالمون خوب نیست!
منبع:
پارسینه

دیسکوی زنانه ؛ بلای جدید جامعه !


* مَثَل قرآنی « الاغ » !

يكشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳ ب.ظ

مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآَیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (5)

سوره جمعه -

کسانى که مکلف به تورات شدند ولى حق آن را ادا ننمودند مانند درازگوشى هستند که کتابهائى را حمل مى کند، قومى که آیات الهى را تکذیب کردند مثال بدى دارند، و خداوند جمعیت ظالمان را هدایت نمى کند.


علم چندانکه بیشتر خوانى

چون عمل در تو نیست نادانى


نه محقّق بود نه دانشمند

چارپایى بر او کتابى چند


آن تهى مغز را چه علم و خبر

که بر او هیزم است یا دفتر

- سعدی -


بدون شک تحصیل علم ، مشکلات فراوانى دارد، ولى این مشکلات هر قدر باشد در برابر برکات حاصل از علم ناچـیز است ، بیـچـارگـى انسان روزى خواهد بود که زحمت تحصیل علم را بر خود هموار کند، اما چـیزى از برکاتش عائد او نشود، درست بسان چـهارپـائى است که سنگینى یک بار کتاب را به پشت خود احساس مى کند. بى آنکه از محتواى آن بهره گیرد.

- تفسیر نمونه -


امام خمینى قدّس سرّه در این باره مى فرماید:

((علمى که تربیت در او نباشد، تزکیه در او نباشد، این علم فایده ندارد، همانطورى که اگر الاغ و حمار، اگر چنانچه الاغ به بار او کتاب باشد، هر کتابى باشد، کتاب توحید باشد، کتاب فقه باشد، کتاب انسان شناسى باشد، هر چه باشد، در بار او باشد و به دوش او باشد چطور فایده ندارد و آن حمار از او استفاده نمى کند، آنهایى هم که انبار علم در باطنشان هست و باطنشان تمام علوم را فرض کنید، تمام صناعات را، تمام تخصصات را داشته باشند، لکن تربیت و تزکیه نشده باشند، آنها هم آن علومشان براى آنها فایده ندارد بلکه بسیارى از اوقات مضر است...

چه بسا عالمانى که براى بشر تباهى هدیه مى آورند، آنها از جهّال بدتر هستند و چه بسا متخصصانى که براى بشر هلاکت ایجاد مى کنند، تباهى ایجاد مى کنند، آنها از مردم عامى بدتر هستند ضررشان بیشتر است ، همان است که قرآن فرمود که ((کمثل الحمار)) و از آن هم بالاتر اینکه موجب صدمه به دیگران مى شود...

میزان علم را خداى تبارک و تعالى به وسیله انبیا ذکر فرموده است و واقع مطلب همین است که ((العلم نورٌ)) علم نورى است که خدا در قلوب مردم او را وارد مى کند، اگر نورانیت آورد، براى انسان این علم است و اگر چنانچه حجاب شد براى انسان ، آن علم نیست ، آن حجاب است ((العلم هو الحجاب الاکبر))


صاحب کتاب ((تفسیر امثال القرآن )) در ذیل تمثیل آیه مورد بحث مى نویسد:

(( امروزه که اغلب مردم از معنویّات رو بر تافته و بیشتر به مادّیات و عوامل ظاهرى روى آورده اند، مرسوم چنین است : که در منازل یکى از وسائل مبلمان و زینت سالنها ، ویترین هائى است زیبا که در آن دوره هایى از کتابهاى نفیس از قبیل تفاسیر قرآن مجید، دائرة المعارف ، کتابهاى لغت به زبانهاى مختلف با قطعهاى برابر و جلدهاى رنگارنگ چیده شده ، بدون آنکه صاحبان خانه ها و ساکنان منازل توانایى علمىِ استفاده از آن را داشته باشند و یا آن که مختصر اشتیاقى براى مطالعه آنها نشان دهند. این کتابهاى مفید که در حقیقت محبوس  شده و دیگران هم که سواد کافى و علاقه براى خواندن آنها را دارند از توفیق مطالعه آنها محرومند و فقط براى خود نمایى و تظاهر تهیه شده است ))


نکته:

همان گونه که علم بى عمل بى فائده ، بلکه مضرّ است ، عمل بدون علم نیز بى ثمر است .

چنانکه پیامبر گرامى اسلام در این باره مى فرمایند:

((مَن عَملَ على غیرِ عِلمٍ کان ما یفسده أکثر مّما یصلح ؛هر کس بدون علم عمل نماید، فسادش بیشتر از اصلاح است )).


برگرفته از:

چهل مثل از قرآن

حسین حقیقت جو

آقای عفیف !

شنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۰۳ ب.ظ

 

مقام معظم رهبری:

اسلام به مسئله عفاف زن اهمیت می دهد؛ البته عفاف مرد هم مهم است. عفاف، مخصوص زنان نیست؛ مردان هم باید عفیف باشند؛ منتها چون در جامعه، مرد به خاطر قدرت جسمانی و برتری جسمانی، می تواند به زن ظلم کند و برخلاف تمایل زن رفتار نماید، روی عفت زن بیشتر تکیه و احتیاط شده است. 

- پایگاه اطلاع رسانی حوزه ،مجله پرسمان - تیر 1386، شماره 58 -

بیابید تناسب را ...

جمعه, ۲ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۲۷ ب.ظ

عکس اول: یک آقا در بین جمعی خانم !! (اون هم با این شکل وشمایل)


عکس دوم: یک خانم در بین جمعی آقا !!


عکس سوم: این خانم و آقا !