دو ریالیـــــــ
سه شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۳۵ ب.ظ
صحنه ای دیدم ؛ یادم آمد از جریانی مربوط به سال ها قبل :
اجتماعی دینی قرار بود برگزار بشه ؛ جمعیت تو حسینیه به انتظار نشسته بودند.
من هم تنها و غریب گوشه ای کز کرده و چهره شرکت کنندگان رو داشتم مرور می کردم!
دیدم بنده خدایی در حالی که مشغول گپ وگفت با بغل دستیش هست، یه سکه دو تومانی - از این دوتومانی های قدیم - به پیشانیش فشار میده و ول کن هم نبود!
ماندم که یعنی چه؟!
تمام حواسم رو به خودش معطوف کرده بود!
وقتی سکه را برداشت و پیشونی قرمز شده ش رو دیدم تازه فهمیدم که ای دل غافل!!! ...
+ یعنی بعضیا دوریال هم نمی ارزند!
دود از کنده بلند میشه.درباره این مطلب باید بگم گل گفتی.عالی.