پیغمبر چاخان!!
عن النبی صلى الله علیه وآله قال :
حبب إلی من دنیاکم: النساء والطیب، وجعل قرة عینی فی الصلاة .
دشمنان این خبر را دستاویز خود قرار داده و مى گویند:
پیغمبر اسلام(ص) گفته:
از دنیاى شما زن و عطر محبوب منند! (بدون اینکه توجه داشته باشه، تهِ دلش را گفت!!)
و خواست سومى اش را بگوید (و چیزی تو همین مایه های زن و عطر بود!) ناگهان به یاد جایگاه معنوی خودش افتاد و پشیمان شده حرفش را عوض کرد (و لذا آهنگ کلام تغییر کرده است) وگفت:
و روشنى چشمم در نماز قرار داده شده!!
(بالاتر: اصلا بر فرض که از اول هم قصد داشته نماز را بگوید: چه همخوانی بین این سه تاست؟! یعنی چه که یک پیغمبر نماز را در کنار عطر و زن قرار بدهد؟!)
جواب:
هدف پیغمبر دراین روایت جز نماز نبود!
می خواهد بفرماید: محبوب من یک چیز است و آن هم نماز!!
آنچنان که فرمود : جعل الله جل ثناؤه قرة عینی فی الصلاة، وحبب إلی الصلاة کما حبب إلى الجائع الطعام، وإلى الظمآن الماء، وإن الجائع إذا أکل شبع، وإن الظمآن إذا شرب روی، وأنا لا أشبع من الصلاة - میزان الحکمه حرف الصاد باب الصلوة -
خداوند نور چشمی مرا در نماز قرار داه و برایم محبوبش کرده است. آنچنان که برای گرسنه و تشنه آب و غذا را! و براستی گرسنه وقتی غذا خورد و تشنه وقتی آب خورد، سیر می شود. ولی من از نماز سیر نمی شوم!!
توضیح مطلب:
خود اوست که فرموده : دو رکعت نماز متأهل بافضیلت تر است از هفتاد رکعت نماز مجرد! و پس زنان محبوب اویند به خاطر نماز!
همچنین خود ایشان فرموده اند: دو رکعت نماز انسان عطر زده بافضیلت تر است از هفتاد رکعت نماز دیگران! و پس عطر محبوب اوست به خاطر نماز! (وبنابراین جای شگفتی نیست اگر می گویند: هزینه عطر پیامبر(ص) بیش از هزینه طعام ایشان بود!!)
آری نور جشم مؤمن در نماز قرار داده شده که چنانچه شخص ازدواج بکند وعطر هم بزند اما نماز نخواند؛ در این عطر و ازدواج فضیلت چندانی نخواهد بود!
برگرفته از:
الخصال شیخ صدوق ص167 ذیل ح ش 218
با اضافات