شب «کمیل» و «آرزو»
مطابق معمول شبهای جمعه دعای کمیل می خواندیم اما ذهنم خواه ناخواه درگیر لیلة الرغائب (اولین شب جمعه ماه رجب) هم بود.
- شب آرزوها -
فکر می کردم به آرزوهایم...
به چیزهایی که ندارم و دوست دارم می داشتم...
امشب و با توجه به این مناسبت، این نکات دعا بیشتر به چشمم آمد:
قبل از اینکه چیزی را از خدا آرزو کنی ، می بایست یادی کرد از نعمت های بیشمار خدا به خودت
لذا با توجهی خواندم:
اللَّهُمَّ مَوْلاَیَ کَمْ مِنْ قَبِیحٍ سَتَرْتَهُ
وَ کَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ (أَمَلْتَهُ) وَ کَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَیْتَهُ
وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ کَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ
خدایا! اى سرور من! چه بسیار زشتى مرا پوشاندى! و چه بسیار بلاهاى سنگین و بزرگى که از من برگرداندى! و چه بسیار لغزشى که مرا از آن نگهداشتى! و چه بسیار ناپسندی که از من دور کردى! و چه بسیار ستایش نیکویى که شایسته آن نبودم، و تو در میان مردم پخش کردى!
این فرازها که پایان گرفت به نوعی از اینکه چیز دیگری از خدا بخواهم عقب کشیدم!
منی که غرق در نعمت های بیشمار الهی هستم چیز جدیدی بخواهم؟!
شکر نعمت های داده را توانسته ام بجا بیاورم که شکر دیگری به گردن خودم بگذارم؟!
دلم شکست...
از خودم، از خواسته هایی که تمامی ندارد...
و ادامه دادم:
اللَّهُمَّ عَظُمَ بَلاَئِی وَ أَفْرَطَ بِی سُوءُ حَالِی وَ قَصُرَتْ (قَصَّرَتْ) بِی أَعْمَالِی
وَ قَعَدَتْ بِی أَغْلاَلِی وَ حَبَسَنِی عَنْ نَفْعِی بُعْدُ أَمَلِی (آمَالِی)
وَ خَدَعَتْنِی الدُّنْیَا بِغُرُورِهَا وَ نَفْسِی بِجِنَایَتِهَا (بِخِیَانَتِهَا) وَ مِطَالِی
خدایا! بلایم بزرگ شده! و زشتى حالم از حدّ گذشته! و کردارم خوارم ساخته!! و زنجیرهاى گناه مرا زمین گیر نموده!! و دورى آرزوهایم مرا زندانى ساخته!! و دنیا با غرورش، و نفسم با جنایتش و امروز و فردا کردنم در توبه ، مرا فریفته!
دوری آرزو...
آری آن چیزی که اکثر ما را از یاد خدا و آخرت غافل می کند، همین آرزوهایی ست که اکثرشان هم فرصت بروز پیدا نمی کنند!!
در واقع بعضا آرزوهایی در سر می پرورانیم که عمری هزار ساله می طلبد!!
.
.
.
اما چه کنم امشب شب آرزوست و بی مسمّا می شود اگر در آن آرزویی نداشته باشم!!
لذا در فرازهای پایانی دعا به این رسیدم که اجابت آرزویم را از درگاهش مسألت کنم:
فَبِعِزَّتِکَ
اسْتَجِبْ لى دُعاَّئى وَ بَلِّغْنى مُناىَ
پس تو را به عزّتت سوگند میدهم که دعایم را اجابت کنی و مرا به آرزویم برسانى!
اما آرزوهایم را اصلاح کرده بودم آن گاه که این دعا را با سوز از خدای خودم می خواستم...
آرزویم ماشین و خانه و مال و پست و اینها نبود...
آرزوهایم این خواسته های نورانی بود:
اَسْئَلُکَ بِحَقِّکَ وَ قُدْسِکَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِکَ
وَ اَسْماَّئِکَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى مِنَ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ بِذِکْرِکَ مَعْمُورَةً
وَ بِخِدْمَتِکَ مَوْصُولَةً
از تو درخواست میکنم به حقّت و قدست و بزرگ ترین
صفات و نام هایت که:
همه اوقاتم را از شب و روز به یادت آباد کنى! و به خدمت گزاری ات پیوسته بدارى!
وَ اَعْمالى عِنْدَکَ مَقْبُولَةً حَتّى تَکُونَ اَعْمالى وَ اَوْرادى کُلُّها وِرْداً واحِداً وَ حالى فى خِدْمَتِکَ سَرْمَداً
و اعمالم را در پیشگاهت قبول فرمایى، تا آنکه اعمال و اورادم هماهنگ، همسو و همواره باشد و حالم در خدمت تو پاینده گردد!
قَوِّ عَلى خِدْمَتِکَ جَوارِحى وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزیمَةِ جَوانِحى وَ هَبْ لِىَ
الْجِدَّ فى خَشْیَتِکَ وَالدَّوامَ فِى الاِْتِّصالِ بِخِدْمَتِکَ حَتّى اَسْرَحَ اِلَیْکَ
فى مَیادینِ السّابِقینَ
اعضایم را در راه خدمتت نیرو بخش.
و دلم را بر عزم و همّت محکم کن.
و کوشش در راستاى پروایت و دوام در پیوستن به خدمتت را به من ارزانى دار تا به سویت برانم در میدانهای پیشتازان.
وَ أُسْرِعَ اِلَیْکَ فِى الْبارِزینَ وَ أَشْتاقَ اِلى
قُرْبِکَ فِى الْمُشْتاقینَ وَ أَدْنُوَ مِنْکَ دُنُوَّ الْمُخْلِصینَ وَ اَخافَکَ مَخافَةَ
الْمُوقِنینَ وَ اَجْتَمِعَ فى جِوارِکَ مَعَ الْمُؤْمِنینَ اَللّهُمَّ وَ مَنْ اَرادَنى
بِسُوَّءٍ فَاَرِدْهُ وَ مَنْ کادَنى فَکِدْهُ وَاجْعَلْنى مِنْ اَحْسَنِ عَبیدِکَ نَصیباً
عِنْدَکَ وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْکَ وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَیْکَ فَاِنَّهُ لا یُنالُ ذلِکَ
اِلاّ بِفَضْلِکَ وَ جُدْلى بِجُودِکَ وَاعْطِفْ عَلَىَّ بِمَجْدِکَ
و به سویت بشتابم در میان شتابندگان.
و به کوى قربت آیم در میان مشتاقان.
و همانند
مخلصان به تو نزدیک شوم، و چون یقین آوردگان از جاه تو بهراسم، و با اهل ایمان در جوارت گرد آیم.
خدایا!
هرکس مرا به بدى قصد کند تو قصدش کن، و هرکس با من مکر ورزد تو با او مکر کن.
و مرا از بهره مندترین بندگانت نزد خود، و نزدیک ترین شان در منزلت به تو، و مخصوص ترین شان در رتبه به پیشگاهت بگردان! زیرا این همه به دست نیاید جز به فضل تو.
خدایا! با جودت به من جود کن و با بزرگواریت به من نظر کن!
وَاحْفَظْنى
بِرَحْمَتِکَ وَاجْعَلْ لِسانى بِذِکْرِکَ لَهِجاً وَ قَلْبى بِحُبِّکَ مُتَیَّماً وَ مُنَّ
عَلَىَّ بِحُسْنِ اِجابَتِکَ وَ اَقِلْنى عَثْرَتى وَاغْفِرْ زَلَّتى فَاِنَّکَ قَضَیْتَ
عَلى عِبادِکَ بِعِبادَتِکَ وَ اَمَرْتَهُمْ بِدُعاَّئِکَ وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الإِجابَةَ
فَاِلَیْکَ یا رَبِّ نَصَبْتُ وَجْهى وَ اِلَیْکَ یا رَبِّ مَدَدْتُ یَدى فَبِعِزَّتِکَ
اسْتَجِبْ لى دُعاَّئى وَ بَلِّغْنى مُناىَ...
و با رحمتت مرا نگاهدار.
و زبانم را به ذکرت گویا کن.
و دلم را به محبتت شیفته و شیدا فرما.
و بر من منّت گذار با پاسخ نیکویت.
و لغزشم را نادیده انگار.
و گناهم را ببخش.
زیرا تو
بندگانت را به بندگى فرمان دادى، و به دعا و درخواست از خود امر کردى، و اجابت دعا را براى آنان ضامن شدى.
پس ای پروردگار من! تنها روى به سوى تو داشتم و دستم را تنها به جانب تو دراز کردم.
پس تو را به عزّتت سوگند میدهم که دعایم را اجابت کنی و مرا به آرزویم برسانى...
دعا کنید مام به آرزومون برسیم