/// آشـــوب خمینـــــــــــی ///
پس از قیام پانزده خرداد ، شاه به اسداللَّه عَلَم - وزیر دربار - گفت:
این خمینى کیست که آشوب به راه انداخته است؟!
عَلَم گفت:
یادتان هست وقتى شما به منزل آیت اللَّه العظمى بروجردى (ره) در قم وارد شدید همه علما بلند شدند، امّا یک سیدى بلند نشد؟!
شاه گفت:
بله
عَلَم گفت:
این همان است!!
*
زمانى که امام خمینى (ره) در ترکیه تبعید بودند، مأموران اطلاعاتى ترکیه براى این که امام را بترسانند، ایشان را به منطقه اى بردند و گفتند:
چهل نفر از علماى ترکیه علیه حکومت سخنى گفتند و اعدام شدند و اینجا به خاک سپرده شدند!!
حضرت امام (ره) فرمود:
عجب!! اى کاش در ایران هم چهل نفر از علما شهید مى شدند تا ما از علماى ترکیه عقب نمانیم!!!
*
به مرحوم آیتاللَه بهاء الدینى (ره) گفتم:
ما هرچه شنیدهایم، از میانسالى امام شنیده ایم، شما که در جوانى با امام دوست بودهاید آیا خاطرهاى از جوانىِ امام به یاد دارید؟!
ایشان گفتند:
خاطرات بسیارى به یاد دارم ؛ از جمله اینکه در زمان رضاشاه در مدرسه فیضیه نشسته بودیم که یکى از مأموران شاه وارد مدرسه شد و شروع به فحاشى و قُلدرى کرد!!
من شاهد بودم حضرت امام که بیست و چند سال بیشتر نداشت، جلو آمد و چنان سیلى بر صورت او نواخت که برق از گوشش پرید!!
راوی : استاد قرائتی