روز بیست و هشتم :
اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّی فِیهِ مِنَ النَّوَافِلِ وَ أَکْرِمْنِی فِیهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ وَ قَرِّبْ فِیهِ وَسِیلَتِی إِلَیْکَ مِنْ بَیْنِ الْوَسَائِلِ یَا مَنْ لا یَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ
خدایا! بهره ام را در این
ماه از مستحبات فراوان کن، و مرا با تحقق درخواست ها اکرام فرما، و از میان وسایل
وسیله ام را به سویت نزدیک کن، اى که پافشارى اصرارورزان مشغولش نسازد.
نوافل جمع نافله ست ، و نافله از نفل گرفته شده به معنی « زیادی »
به مستحبات نافله می گویند چرا که زیادی بر مقداری ست که خدا از انسان به نحو الزام و وجوب خواسته است.
فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَى (130) طه -
طبق بعضى از روایات و نظر برخى از مفسّرین ، این آیه با نمازهاى یومیه و شبانه روزى تطبیق دارد و مراد از « اطراف النهار » نوافل روزانه است - تفسیر نور ذیل آیه -
در میان نوافل بر نماز شب تأکید بیشتری شده تا آنجا که طبق ظاهر این آیه بر نبی مکرم اسلام (ص) واجب گردیده است:
وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا (79) اسراء -
نافله نشان دهنده علاقه فرد نسبت به کسب رضایت الهی و اطاعت اوست چرا که واجب به گردن انسان گذاشته شده و میبایست آورده شود، اما مستحب اضافه بر درخواست است و دلیل رغبت او به طاعت، و این بسیار ارزشمند خواهد بود و مورد تقدیر.
نافله تکمیل کننده نقایص نمازهای واجب فرد است:
محمد بن مسلم از امام باقر (ع) نقل می کند که فرمود:
آنچه از نماز بنده بالا می رود ، نیم یا یک سوم یا یک چهارم یا یک پنجم از آن است - پس آن مقدار که با قلبش نماز خوانده بالا می رود - و اینکه خداوند ما را امر فرموده است که نافله بخوانیم برای این است که آنچه از نماز واجب کم آوردیم با نافله جبران گردد!! - طلیعه رمضان ص 294 -
مسائلی در خصوص نوافل روزانه از رساله امام خمینی:
مسأله 764 - نمازهاى مستحبى زیاد است و آنها را نافله گویند و بین نمازهاى مستحبى به خواندن نافله هاى شبانه روز بیشتر سفارش شده و آنها را در غیر روز جمعه سى و چهار رکعتند که:
هشت رکعت آن نافله ظهر ، و هشت رکعت نافله عصر ، و چهار رکعت نافله مغرب ( من: دوتا دورکعتی) و دو رکعت نافله عشا، و یازده رکعت نافله شب ، و دو رکعت نافله صبح مى باشد و چون دو رکعت نافله عشا را بنابر احتیاط واجب باید نشسته خواند، یک رکعت حساب مىشود.
ولى در روز جمعه بر شانزده رکعت نافله ظهر و عصر، چهار رکعت اضافه مى شود.
مسأله 765 - از یازده رکعت نافله شب، هشت رکعت آن باید به نیت نافله شب و دو رکعت آن به نیت نماز شفع و یک رکعت آن، به نیت نماز وتر خوانده شود. و دستور کامل نافله شب در کتابهاى دعا گفته شده است.
مسأله 766 - نمازهاى نافله را مى شود نشسته خواند، ولى بهتر است دو رکعت نماز نافله نشسته را یک رکعت حساب کند، مثلا کسیکه مىخواهد نافله ظهر را که هشت رکعت است نشسته بخواند، بهتر است شانزده رکعت بخواند و اگر مىخواهد نماز وتر را نشسته بخواند، دو نماز یک رکعتى نشسته بخواند.
مسأله 767 - نافله ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ولى نافله عشا را به نیت این که شاید مطلوب باشد مى تواند بجا آورد.
وقت نافله هاى یومیه:
مسأله 768 - نافله نماز ظهر پیش از نماز ظهر خوانده مىشود و وقت آن از اول ظهر است تا موقعى که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا مىشود، به اندازه دو هفتم آن شود، مثلا اگر درازى شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مدار سایه اى که بعد از ظهر پیدا مىشود به دو وجب رسید، آخر وقت نافله ظهر است.
مسأله 769 - نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده مىشود و وقت آن تا موقعى است که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا مىشود، به چهار هفتم آن برسد و چنانچه بخواهد نافله ظهر یا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند، بهتر است نافله ظهر را بعد از نماز ظهر و نافله عصر را بعد از نماز عصر و بنابر احتیاط واجب، نیت ادا و قضا نکند.
مسأله 770 - وقت نافله مغرب بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتى که سرخى طرف مغرب که بعد از غروب کردن آفتاب در آسمان پیدا مىشود از بین برود.
مسأله 771 - وقت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا نصف شب است و بهتر است بعد از نماز عشا بلا فاصله خوانده شود.
مسأله 772 - نافله صبح پیش از نماز صبح خوانده مىشود و وقت آن بعد از گذشتن از نصف شب به مقدار خواندن یازده رکعت نماز شب است، ولى احتیاط آن است که قبل از فجر اول نخوانند مگر آن که بعد از نافله شب بلا فاصله بخوانند که در این صورت مانعى ندارد.
مسأله 773 - وقت نافله شب از نصف شب است تا اذان صبح و بهتر است نزدیک اذان صبح خوانده شود.
+ رسول الله (صلى الله علیه وآله):
إن للقلوب إقبالا وإدبارا، فإذا أقبلت فتنفلوا، وإذا أدبرت فعلیکم بالفریضة - میزان الحکمة حرف النون ، باب النافله -
براستی برای قلب روکردن و پشت کردن است (زمانهای خوش و ناخوش) پس وقتی قلبتان رو کرده (به سمت معنویّت) نافله ها را بجا آوردید و اگر پشت کرده اکتفا به واجبات کنید.
+ عن علی (علیه السلام):
لا قربة بالنوافل إذا أضرت بالفرائض - میزان الحکمة همان -
اگر مستحبات به واجبات ضرر می زنند، اسباب تقرب نخواهند بود!!
روز بیست و هفتم :
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَیِّرْ أُمُورِی فِیهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَى الْیُسْرِ وَ اقْبَلْ مَعَاذِیرِی وَ حُطَّ عَنِّیَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ یَا رَءُوفاً بِعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ
خدایا! در این روز فضیلت شب قدر را روزى ام ساز، و کارهایم را از سختى به آسانى برگردان، و پوزش هایم را بپذیر، و گناه را از گردنم بریز، اى مهربان به بندگان شایسته!
انسان با چشیدن سختی هاست که قدر عافیت رو بهتر میدونه!
این فقره دعا در روزهای پایانی ماه رمضان و این روزه های سخت و سنگین خیلی می چسبه!
سختی رمضان کم کمک داره جای خودش رو به آسایش شوال میده!
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا (5) إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا (6) سوره ألم نشرح -
پس براستی که با هر سختیی آسانی ست(5) براستی با هر سختیی آسانی ست!(6)
رمضان را که تجربه کردی ، بقیه سختی های زندگی هم همینجورند و بالاخره روزی تمام خواهند شد...
خوش به حال آنکه وقتی از سختی ها به آسانی ها می رسه، وجدان درد نداشته باشه!!!!
+ در ضمن این شرح به یکی از فلسفه های مهم روزه که اتفاقا مغفول بسیاری هم مانده است، اشاره گردید :
تجربه ی عینی گذر از سختی به آسانی و کسب روحیه در قبال سختی های پیش روی زندگی.
زندگیتون بر وفق
روز بیست و هفتم :
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَیِّرْ أُمُورِی فِیهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَى الْیُسْرِ وَ اقْبَلْ مَعَاذِیرِی وَ حُطَّ عَنِّیَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ یَا رَءُوفاً بِعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ
خدایا! در این روز فضیلت شب قدر را روزى ام ساز، و کارهایم را از سختى به آسانى برگردان، و پوزش هایم را بپذیر، و گناه را از گردنم بریز، اى مهربان به بندگان شایسته!
بیست و هفتم ماه رمضان و دعا می کنیم که:
خدایا! در این روز، فضیلت شب قدر را روزی ام فرما!
این درخواست بعد از گذشت چند شبانه روز از بیست و سوم ماه مبارک رمضان که در کلام اهل بیت (ع) محتمل ترین شب قدر است، کمی عجیب به نظر می آید!!
اما از دید من بیانی ست روشن برای تفهیم عظمت شب قدر
شبی که حتی بعد از گذر از آن باید یادش کرد و از خود پرسید:
آیا واقعا توانستم آن شب بزرگ ، آن شبی که با یک عمر برابری می کرد را به درستی درک کنم؟!
نکند از دستش داده باشم؟!
نکند دیگر فرصت ملاقاتش را نداشته باشم؟!
آری گذر از فرصت های بزرگ معمولا همراه است با حسرت ها و افسوس ها!
و همچنان این حسرت ها و افسوس ها ادامه خواهند داشت، تا حسرت بزرگ فردای قیامت!!
بنابراین درس این فقره دعا « مغتنم دانستن فرصت ها » ست ، مخصوصا فرصت های طلاییی مثل شب قدر.
و تلنگری به اینکه اگر شب قدرش تمام شده، ماه رمضان همچنان باقی ست و این سفره هنوز پهن، پس باید تا دیر نشده خواست و طلبید.
و مخصوصا دعا کرد که : خدایا! اگر شب قدر چنان که می بایست عمل نکردیم اما تو مهمان نوازی کن و با تأخیر ثواب آن را در پرونده ما منظور بفرما...
احتمال دیگر اینکه شب بیست و هفتم هم بهره ای از شب قدر دارد و بلکه روایات برادران اهل سنت بیشتر حول قدر بودن شب بیست و هفتم دور می زند!
نقل شده:
بزرگانی بوده اند که یک سال کامل ، تمام شب ها را به احیا نشسته اند که مطمئن شوند لااقل فضیلت احیاء یک شب قدر را در طول زندگی خود توانسته اند درک کنند!!!
تفسیر نمونه ذیل سوره قدر می گوید:
« بسیارى معتقدند مخفى بودن شب قدر در میان شبهاى سال، یا در میان شبهاى ماه مبارک رمضان براى این است که مردم به همه این شبها اهمیت دهند!! همانگونه که خداوند رضاى خود را در میان انواع طاعات پـنهان کرده تا مردم به همه طاعات روى آورند، و غضبش را در میان معاصى پنهان کرده تا از همه بپرهیزند، دوستانش را در میان مردم مخفى کرده تا همه را احترام کنند، اجابت را در میان دعاها پنهان کرده تا به همه دعاها رو آورند، اسم اعظم را در میان اسمائش مخفى ساخته تا همه را بزرگ دارند، و وقت مرگ را مخفى ساخته تا در همه حال آماده باشند »
عبادات قبول و التماس دعا
روز بیست و ششم :
اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْیِی فِیهِ مَشْکُوراً وَ ذَنْبِی فِیهِ مَغْفُوراً وَ عَمَلِی فِیهِ مَقْبُولاً وَ عَیْبِی فِیهِ مَسْتُوراً یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ
خدایا! کوششم را در این ماه مورد سپاس، و گناهم را آمرزیده، و عملم را پذیرفته، و عیبم را پوشیده قرار ده، اى شنواترین شنوایان!
انسان اهل حساب و کتاب است
به عشق رسیدنِ به نتیجه است که تن به کار می دهد
اگر یقین بداند کارش مطلقا دارای اثری نخواهد بود، محال است بدان اقدام نماید.
لذا در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان از درگاه خدا پذیرش و قبولی اعمال یک ماهه اش را درخواست داشته و می گوید:
خدایا! تلاشم را در این ماه (و روز) مورد تشکر قرار بده!!
اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْیِی فِیهِ مَشْکُوراً
بسیار عجیب است!!!
انسان فکر می کند شکر و سپاسگزاری کار اوست ولی در این دعا و همچنین در آیه قرآن می خوانیم که خدای عالمیان هم شکرگزار و سپاسگوی است!! :
فَإِنَّ اللَّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ (158) بقره -
اصلا تشریع مناسک و اعمال حج نوعی تشکر خداست از خانواده ابراهیم (ع) که در مسیر حق از پس امتحانات سخت و سنگین الهی به خوبی برآمدند!! و خداوند اینچنین یاد و خاطره شان را هر سال در بین جهانیان زنده می دارد.
در جمله بعدی اشاره ای جزئی تر به نتیجه عملش می کند که تلاشم را بپذیر و (نتیجةً) گناهم را بر من ببخش!
وَ ذَنْبِی فِیهِ مَغْفُوراً
اما مجدد به مسأله اصلی برمی گردد امری که بخشش گناه فرع بر آن است
پس به عبارتی دیگر می گوید:
و عملم را مورد قبول خودت قرار بده!
وَ عَمَلِی فِیهِ مَقْبُولاً
و باز پیرو این دعا به یکی از نتایج قبولی اعمال اشاره می کند: که عیبم را بپوش (و آبرویم را حفظ فرما)
وَ عَیْبِی فِیهِ مَسْتُوراً
مهم در این بحث این است که :
« چه کنیم اعمالمان مورد قبول و پذیرش خدا قرار گیرد؟! »
آنچه من از آیات و روایات به ذهن دارم ، سه امر ذیل از اهمیت بیشتری برخوردارند:
1 - انجام اعمال بر اساس تقوا :
إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ (27) مائده -
خداوند فقط و فقط از اهل تقوی خواهد پذیرفت!
پیشترها داستان زیبایی در این خصوص ارسال کرده بودم که دیدنش خالی از لطف نیست:
2 - توجه ویژه به نماز :
روز بیست و پنجم :
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مُحِبّاً لِأَوْلِیَائِکَ وَ مُعَادِیا لِأَعْدَائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِیَائِکَ یَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِیِّینَ
خدایا! مرا در این ماه دلبسته اولیا، و دشمن دشمنانت قرار ده، و آراسته به راه و روش خاتم پیامبرانت گردان، اى نگهدارنده دلهاى پیامبران!
تکرار مباحث تولی و تبری به عبارات مختلف در ادعیه روزانه ماه رمضان
نیست مگر به دو جهت:
1 - اهمیت مسأله حب و بغض در موضع گیری و رویکرد فرد و بالتبع سعادت و شقاوت وی
2 - بی اعتنایی بسیاری از مردم به این دو اصل
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مُحِبّاً لِأَوْلِیَائِکَ وَ مُعَادِیا لِأَعْدَائِکَ
از آنجا که می دانیم « إن المحب لمن یحب مطیع » - بحارالانوار ج 67 ص 15 - «عشق» در نهایت به اطاعت کورکورانه عاشق از معشوق منتهی می گردد...
پس از خدا می خواهیم ما را محب و عاشق اولیاء خودش گرداند که اگر قرار به دنباله روی ست دنباله روی آنها کنیم ، و این عاقلانه ترین درخواستی ست که می شود در تمام عمر داشت.
مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِیَائِکَ
پیروی از کسانی که دیگر خود آنها بازیچه ی کسان دیگر قرار نمی گیرند چرا که قلوبشان در دستان خود خداست!
کسانی که پاکند و معصوم:
یَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِیِّینَ
توجه: در غیر معصومین همیشه باید نگاهمان روی عنوان «ولی الله» باشد و نه شخص ( توجه به دستورات الهی هم داشته باشیم تا انحراف او را از مسیر الله بتوانیم بدرستی تشخیص دهیم)
+ قال رسول الله صلى الله علیه وآله:
إن أوثق عرى الایمان الحب فی الله والبغض فی الله وتوالی ولی الله وتعادی عدو الله - بحارالانوار ج 27 ص 57 -
محکم ترین دستگیره ایمان: دوستی و دشمنی در راه خداست و دوست داشتن اولیاءالله و دشمن داشتن اعداءالله.
امروز: روز قدس = روز ابراز دشمنی با اشد الناس عداوة ...
روز بیست و چهارم :
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ فِیهِ مَا یُرْضِیکَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِمَّا یُؤْذِیکَ وَ أَسْأَلُکَ التَّوْفِیقَ فِیهِ لِأَنْ أُطِیعَکَ وَ لا أَعْصِیَکَ یَا جَوَادَ السَّائِلِینَ
خدایا در این ماه آنچه تو را خشنود مى کند از تو درخواست می کنم، و از آنچه تو را ناخشنود می کند به تو پناه مى آورم، و از تو در این ماه توفیق اطاعت و ترک نافرمانى ات را خواستارم، اى بخشنده به نیازمندان.
اطاعت و عصیان الهی بیش از همه محصول شناخت و عدم شناخت خداست.
و در مرحله بعد معلول توجه و عدم توجه به آثار اطاعت و عصیان است.
اگر خدا را کما هو اهله بشناسی اطاعتش کنی
عصیان تو دلیل بر خدانشناسی ات است:
قافله حاجیان به سمت مکه می رفتند در بین راه نیاز به تهیه آذوقه پیدا کردند به چوپانی برخوردند از او طلب گوسفندی کردند!
گفت : از طرف صاحبانشان اجازه چنین کاری ندارم!
یکی از آن مثلا حاجی ها! پیشنهاد داد : یکی را به ما بفروش و پولش را خودت بردار و بگو گرگ برده است!!
چوپان برآشفت و گفت: فأین الله : خدا پس چه شد؟!! - برگرفته از سی مجلس به نقل از توحید شهید دستغیب -
اگر بدانیم وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ - آیه 4 حدید - آیا می توانیم معصیتش کنیم؟!!
او از همه چیز عالم آگاه است، به علم حضوری !
یعنی: همه جا بشخصه حاضر است! حتی در چشم ما! حتی در ذهن ما!
چرا که او بی نهایت است و اگه تنها سر سوزنی جاییی باشد که خدا نتواند در آنجا باشد محدود خواهد شد و این خلاف فرض است!
یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ (19) غافر - او خیانت نگاه ها را می داند ( کدام نگاه حلال بود و کدام حرام؟) و از رازها و افکار نهفته در سینه ها آگاه است!!
آیا با این حساب می توانی معصیتش کنی؟!
اگر توجه به آثار اطاعت و عصیان الهی داشتی...
آیا دست از اطاعت می کشیدی؟!
آیا دست به معصیت دراز می کردی؟!
هیهات.
کیست که ایمنی و آسایش نخواهد؟! کیست که از زیان و پشیمانی و ناامنی فراری نباشد؟!
فرمود:
عباد الله ! إنه من یطع الله یأمن ویستبشر ومن یعصه یخب ویندم و لایسلم - بحارالانوار ج 74 ص 291 -
ای بندگان خدا! براستی هر که اطاعت خدا کند ایمن خواهد بود و مورد بشارت قرار خواهد گرفت ؛ و هرکه اهل معصیت او باشد زیان بیند و پشیمان گردد و روی آسایش نخواهد دید!!
عبادات مقبول
التماس دعا
روز بیست و سوم :
اللَّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیُوبِ وَ امْتَحِنْ قَلْبِی فِیهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ یَا مُقِیلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِینَ
خدایا! در این ماه از گناهانم شستشویم ده، و از عیب ها پاکم کن ، و دلم را به پرهیزکارى دلها بیازماى، اى نادیده گیرنده لغزشهاى اهل گناه!
جمعی داشتند به یه بنده خدایی می خندیدند و او انگار نه انگار...
کسی بهش گفت: سیب زمینی! اینا دارن به قیافه تو می خندن!
گفت: اگه به قیافه من می خندند پس دارند به خدا می خندند، شکل و قیافه من که ربطی به من نداره... کار اویه!
سر پایین انداختند...
حالا سؤال اینه : خدا کار زشت و معیوب هم انجام میداده؟! پس ما که بنده ش هستیم اگه عیوبی (که دیگه مربوط به خودمونه) داشته باشیم، اشکالی نباید متوجهش باشه!!
عیوبی مثل حسادت، کینه، غضب، تنبلی و ...
جواب: اگه چاقوی تیزی رو برمیداشتین و می خواستین هنوانه ای قاچ کنین و نمی برید به زمین نمی زدینش که این چه چاقویی ست؟!
آتش روشن می کردین غذایی بپزین و نمی پخت، اعتراض نمی کردین که آتش اینقدر بی بخار؟!
چاقو باید تیز باشه، آتش باید سوزاننده باشه و همین چاقوی تیز ممکنه گاهی البته دست شما رو هم ببره ، همین آتش دست شما رو هم بسوزونه ، این بده یا خوب؟!
عالم عالم اسباب است و اگه نبود زندگیی اصلا شکل نمی گرفت...
حالا بله گاهی چیزهایی به چشم ما نازیبا میاد اما اون رو هم اگه در چارچوب سبب و مسببی ببینیم می بینیم جز زیبایی چیزی نیست...
بچه فلج شد سبب داره
لکنت گرفت سبب داره
سببش هم اغلب خود ما هستیم
نمیگم پدر و مادر او که الان خودشونو طلبکار از خدا میدونن و خدا رو ظالم خطاب می کنن، حتما در لحظه انعقاد نطفه مرتکب گناهی شده باشند؟!
گاهی شرایط روحی و جسمی مساعدی نداشته ند...
گاهی دارویی غذایی چیزی مصرف کرده ند که عارضه داشته...
و گاهی هم البته تأثیرات محیط و عوامل طبیعی بوده
اینکه میگیم خدا عادله یعنی هرچیزی رو سرِ جای خودش قرار داده و این دقیقا همون چیزی ست که در عالم داریم می بینیم!
حتی عیوب باطنی هم که دیگه منتسب به خود ماست بی سبب نیست، سببش رو یا خودمون فراهم کردیم یا پدر و مادرانمون یا محیط یا ...
حالا از خدا میخوایم که خدایا ما رو از عیوب پاک کن...
سببیتی رو که خودت به اسباب و مسببات دادی خودت هم میتونی ازشون بگیری!! و بگیر ... ( آنچنان که در قضیه حضرت ابراهیم (ع) گرفت )
چه عیوب باطنی که ظاهر این دعا همینه (و تکلیف ما اینه که ازشون بری بشیم) و چه عیوب ظاهری...
وجودتون بی عیب
روز بیست و دوم :
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ
خدایا! در این ماه درهاى فضلت را به روى من بگشا، و برکاتت را بر من نازل فرما، و به موجبات خشنودى ات موفقم بدار، و در میان بهشت هایت جایم ده، اى برآورنده خواهش درماندگان!
بدی ، خوبی
نیت ، عمل
دو دو تا چارتا
- خدا که مسلما اهل ظلم نمیتونه باشه :
وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ (51) انفال - (ظلم اندک هم برای خدا بسیار است لذا به صیغه مبالغه تعبیر کرده)
چون ظلم نشانه ضعف در طرف هست و خدا کمال محض است -
در سه مورد از اون چهار مورد با ما به فضل و رحمتش بر خورد می کنه و در یک مورد به عدل:
1 - نیت کار خوبی کردی ، همین نیت خشک و خالی برات حسنه ثبت میشه و این فضل خداست.
2 - اگر نیتت رو به مرحله عمل رسوندی، اون رو طبق آیات قرآن حداقل به ده برابر پاداش میده (بیشتر هم گفته شده) و این هم نشانه فضل و رحمت خداست.
3 - نیت کار بد کردی، دستور داده تا به مرحله عمل نرسیده چیزی به حسابت ننویسند.! این هم فضل الهی محسوب میشه...( البته خوبه انسان فکر گناه رو هم به ذهنش راه نده چرا که جایی که اتش روشن بشه خواه ناخواه در و دیوارش سیاه و تیره خواهد شد)
4 - بله اگه نیتت به عمل ختم شد اینجا رو خدا به عدالت باهات برخورد می کنه: یه گناه به یه گناه
حالا در دعای بیست و دوم رمضان همون رو میخوایم که در این دعا میخوایم : الهی عاملنا بفضلک ولاتعاملنا بعدلک
خدایا! این مورد چهارم رو هم مثل اون سه مورد دیگه با فضل و رحمتت با ما معامله بفرما.
حتی اون موارد رو هم با فضل و رحمت بیشتری از جانب خود بر ما منت بگذار.
مدرک ثبت نیت خوب و عدم ثبت نیت بد: تفسیر نمونه ذیل آیه 10 و 11 انفطار -
مدرک چند برابری اعمال خوب و ثبت یک عمل برای کار بد : سوره انعام آیه: 160 و سوره نمل آیات 89 و 90 ، و قصص آیه 84 -
+ در روایتی آمده است:
... هنگامى که انسان کار بدى انجام مى دهد، فرشته راست به فرشته چپ مى گوید: در نوشتن این گناه عجله مکن شاید کار نیکى بعد از آن انجام دهد که گناه او را بپوشاند همانگونه که خداوند بزرگ مى فرماید: (ان الحسنات یذهبن السیئات ) یا اینکه توبه و استغفار کند (و اثر گـناه از میان برود)... و او هفت ساعت از نوشتن کار بد خوددارى مى کند، و اگر کار نیک یا استغفارى به دنبال آن نیاید فرشته حسنات به فرشته سیئات مى گوید بنویس بر این بدبخت محروم ! - تفسیر نمونه ذیل آیه 10 و 11 انفطار -
پس حتی در باب عمل بد هم تفضل الهی ابتداءً شامل حال اوست چنانچه استفاده نکرد به عدل تبدیل گردد.
امشب را با توجه به فضل الهی قدر بگیریم...
التماس دعا
روز بیست و یکم :
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ إِلَى مَرْضَاتِکَ دَلِیلاً وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِی مَنْزِلاً وَ مَقِیلاً یَا قَاضِیَ حَوَائِجِ الطَّالِبِینَ
خدایا! در این ماه براى من به سوى خشنودى ات دلیلى
قرار مده، و براى شیطان راهى به سوى من قرار مده، و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار
ده، اى برآورنده حاجات خواهندگان.
___________________________________________________
سلام علیکم حاج آقا
...وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً
...و براى شیطان راهى به سوى من قرار مده،
حاج آقا مگر نه اینکه در ماه رمضان شیاطین در بند هستند؟ دعا منظورش کدوم شیاطینه؟ کدوم شیاطین اصلاً در بند هستند؟ داستان چیه؟
________________________________________
سلام علیکم ورحمةالله
روز بیست و یکم :
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ إِلَى مَرْضَاتِکَ دَلِیلاً وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِی مَنْزِلاً وَ مَقِیلاً یَا قَاضِیَ حَوَائِجِ الطَّالِبِینَ
خدایا! در این ماه براى من به سوى خشنودى ات دلیلى قرار مده، و براى شیطان راهى به سوى من قرار مده، و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده، اى برآورنده حاجات خواهندگان.
برای رسیدن به هر مقصدی به دو چیز نیاز است :
الف - شناخت درست راه
ب - گذر از موانع
مقصد نهایی ما که قرار است در آن آرام بگیریم طبق این دعا: « بهشت » است (سومین فراز)
آنچنان که امیرمؤمنان علی (ع) فرمود:
لیس لانفسکم ثمن الا الجنة فلاتبیعوها الا بها - غررالحکم و دررالکلم ش ح 4626 -
چیزی در مقابل شما جز بهشت نیست مبادا ارزان فروشی کنید!!
و راه رسیدن به آن : کسب رضای الهی ست (فراز اول)
و مانع سرِ این راه : شیطان (فراز دوم)
من برداشتم این است در روزی که همه چیز بوی علی می دهد، دعای بیست و یکم ماه رمضان هم میخواهد بگوید راه بهشتی شدن علوی شدن است!!
توضیح مطلب :
در فراز اول سخن از کسب رضای الهی ست...
به قرآن که نگاه می کنیم می بینیم خداوند متعال رضایت خودش را به رضایت رسولش گره زده است:
إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا (57) أحزاب -
کسانی که خدا و رسولش را آزار دهند لعنت خدا در دنیا و آخرت بر آنان است و عذاب خوارکننده ای برای آنها تدارک دیده است!!
و در روایات که نظر می کنیم می بینیم رسول خدا هم رضایت خودش را با رضایت علی(ع) پیوند زده است!!
در کتب خود اهل سنت است:
رسول به عمرو بن شأس اسلمی سر مسأله ای که در سفر یمن پیشامد کرد، چشم غره رفته (درحالی که کمتر چنین برخوردی از ایشان دیده میشود) و فرمود:
به خدا قسم مرا اذیت کردی؟!
گفت: پناه بر خدا اگر شما را اذیت کرده باشم یا رسول الله!
فرمود: بَلَى , مَنْ آذَى عَلِیًّا فَقَدْ آذَانِی
هر که علی را بیازارد مرا آزرده است!
و همچنین دارد:
عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ - رضی الله عنها - قَالَ: أَشْهَدُ أَنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ - صلى الله علیه وسلم - یَقُولُ: " مَنْ أَحَبَّ عَلِیًّا فَقَدْ أَحَبَّنِی، وَمَنْ أَحَبَّنِی فَقَدْ أَحَبَّ اللهُ، وَمَنْ أَبْغَضَ عَلِیًّا فَقَدْ أَبْغَضَنِی، وَمَنْ أَبْغَضَنِی فَقَدْ أَبْغَضَ اللهَ "
امّ المؤمنین ام سلمه (از همسران پیامبر) :
شهادت می دهم که از رسول خدا شنیدم « هرکس علی را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته است و (اما) هر کس علی را دشمن بدارد مرا دشمن داشته و دشمن من دشمن خداست! »
- الجامع الصحیح للسنن والمسانید صهیب عبد الجبار ، مناقب علی بن ابیطالب رضی الله عنه -
سؤال:
آیا غاصبین حق علی(ع) اسباب ناراحتی علی را فراهم کردند یا نه؟!
آیا کسانی که عالما و عامدا به دنبال غاصبین راه افتادند چه؟!
آیا سر در چاه کردن علی(ع) نشانه نارضایتی او از توده مردم نیست؟!
پس راهی که فرد را به بهشت می رساند نیست مگر کسب رضایت خدا و چسبیده به او رضایت رسول خدا و چسبیده به او رضایت علی...
پس می شود گفت: راه بهشت یعنی راه علی (ع) ( و نه دشمنان علی)
و در فراز دوم سخن از مانع راه است یعنی شیطان
سؤال:
شیطان بر چه کسانی تسلط و نفوذ دارد؟!
خود او پاسخ می دهد:
قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (82) إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ (83) سوره ص -
شیطان به خدا گفت: پس به عزتت قسم همه آدمیان را گمراه خواهم کرد جز بندگان خالص تو را!
و مجسمه اخلاص در این امت نیست مگر « علی »
از علی آموز اخلاص عمل
دان منزّه شیر حق را از دغل
به عنوان نمونه خدای دانای بر اسرار و نهان در سوره هل اتی علی الانسان از باطن کار علی (ع) چنین خبر میدهد:
إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا (9)
تنها و تنها به نیتی الهی اطعامتان می کنیم ، نه قصد پاداش و نه قصد تشکر شما را داریم!!
نتیجه :
پس آنچنان که برای رسیدن به بهشت باید از راه دشمنان علی برگشت ، برای گذر از موانع هم باید پا جای پای علی گذاشت و از تسلط شیطان به دور بود!
بهشت سرایتان
روز بیستم :
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَ أَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ أَبْوَابَ النِّیرَانِ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ یَا مُنْزِلَ السَّکِینَةِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ
خدایا! در این ماه درهاى بهشتت را به رویم باز کن، و درهاى آتش دوزخ را به روزیم بربند، و به تلاوت قرآن موفقم بدار، اى فرو فرستنده آرامش در دل مؤمنان.
هم از آیات قرآن و هم از روایات به خوبى استفاده مى شود که بهشت درهائى دارد...
ولى این تعدد درها نه به خاطر آن است که عده وارد شوندگان به بهشت آن گونه اند که اگر بخواهند از یک در وارد شوند تولید زحمت مى کند، و نه از جهت آن است که یکنوع تفاوت گروهى و طبقاتى وجود دارد، که هر گروهى موظفند از یک در وارد شوند، و نه براى نزدیکى و دورى راه است ، و نه به خاطر زیبائى و تنوع به خاطر کثرت درها! اصولا درهاى بهشت همانند درهاى دنیا که در مدخل باغها و قصرها و خانه ها میگذارند نیست .
بلکه این درها اشاره به اعمال و کارهائى است که سبب ورود به بهشت مى شوند.
و لذا در پاره اى از اخبار مى خوانیم که :
بهشت درهائى به نامهاى مختلف دارد...
از جمله : درى دارد که به عنوان باب المجاهدین ! (در مجاهدان ) نامیده مى شود، و مجاهدان مسلح به همان سلاحى که با آن جهاد کردند از آن در وارد بهشت مى شوند و فرشتگان به آنها خوش آمد مى گویند!.
از امام باقر (علیه السلام ) در حدیثى مى خوانیم :
و اعلموا ان للجنة ثمانیة ابواب عرض کل باب منها مسیرة اربعین سنة :
بدانید که بهشت هشت در دارد که عرض هر درى از آنها به اندازه چهل سال راه است!.
این خود نشان مى دهد که (در) در این گونه موارد، مفهومى وسیعتر از آنچه در تعبیرات روزانه گفته مى شود دارد.
و جالب اینکه در قرآن مى خوانیم که جهنم « هفت » در دارد : لها سبعة ابواب - حجر 44) و طبق روایات بهشت داراى « هشت » در است ، اشاره به اینکه طرق وصول به سعادت و بهشت جاویدان از طرق وصول به جهنم بیشتر است ، و رحمت خدا بر غضب او پیشى مى گیرد : یا من سبقت رحمته غضبه - جوشن کبیر -
و جالبتر اینکه در مورد برنامه هاى «اولوا الالباب»در آیات فوق نیز اشاره به هشت برنامه شده بود که هر کدام از آنها در واقع درى از درهاى بهشت و طریقى براى وصول به سعادت جاودان است .
این آیات:
روز هیجدهم :
اللَّهُمَّ نَبِّهْنِی فِیهِ لِبَرَکَاتِ أَسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِیهِ قَلْبِی بِضِیَاءِ أَنْوَارِهِ وَ خُذْ بِکُلِّ أَعْضَائِی إِلَى اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِکَ یَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِینَ
خدایا! مرا در این ماه به برکت هاى سحرهایش آگاه کن، و دلم را با روشنایى انوارش روشنى بخش، و تمام اعضایم را به پیروى آثارش بگمار، به نورت اى نوربخش دلهاى عارفان!
وقتی فرزندان یعقوب بعد از پی بردن به اشتباه خود ، از او طلب استغار به درگاه الهی نمودند فرمود: سوف استغفر لکم - آیه 12 یوسف -
استغفار مطلوب را به تأخیر انداخت تا به دلالت روایات سحر جمعه این مهم را انجام دهد
چرا که طبق فرمایش رسول (صلى الله علیه وآله): إن لربکم فی أیام دهرکم نفحات، ألا فتعرضوا لها - بحارالانوار ج 68 ص 221 -
براستی برای پروردگار در طول مدت عمرتان ، اوقات عطا و بخششی است پس خود را در معرض آن قرار دهید!
روزهایی برای خدا عزیز است اماکنی برای خدا عزیز است که درخواست در آنجاها به اجابت نزدیک تر است
روز جمعه و سحر آن یکی از آن اوقات است
و ماه رمضان ، مخصوصا سحرهای ماه رمضان، و مخصوصا سحرهای شب قدر قطعا از بهترین و بلکه بهترین آن اوقات خواهد بود
و شاید این دعا در آستانه لیالی قدر چیزی جز آماده سازی مردم جهت بهره مندی هرچه بهتر از فرصت طلایی پیش رو نباشد
عباداتتان مقبول، بهترین ها تقدیرتان
روز هفدهم :
اللَّهُمَّ اهْدِنِی فِیهِ لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ وَ اقْضِ لِی فِیهِ الْحَوَائِجَ وَ الْآمَالَ یَا مَنْ لا یَحْتَاجُ إِلَى التَّفْسِیرِ وَ السُّؤَالِ یَا عَالِماً بِمَا فِی صُدُورِ الْعَالَمِینَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ
خدایا! مرا در این ماه به سوى کارهاى شایسته هدایت فرما، و حاجتها و آرزوهایم را برآور، اى آن که نیاز به روشنگرى و پرسش ندارد، اى آگاه به آنچه در سینه جهانیان است بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست.
بی تردید خلق شده ایم برای تکامل
تکاملی همه جانبه ، جسمی و روحی
برای طی تکامل نیازمند به هدایت هستیم...
در تکامل فیزیکی، خود خدا هدایت مستقیم ما و همه عالم را به عهده گرفته است:
نطفه را مرحله به مرحله پرورش می دهد نیازهایش را می بیند و عطایش می کند و آن وقتی که پرده از روی او برمی گیرد تحسین همگان را در پی دارد و این حمایت و پرورش همچنان تا آخرین لحظه حیات او و بلکه بعد آن هم ادامه پیدا می کند...
رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى (50) سوره طه -
و امروز با این دعا از خدا می خواهیم هدایت تشریعی ما را هم به صورت مستقیم خود عهده دار شود:
خود او دست ما را گرفته و به قله انسانیت و اخلاقی که برای ما ترسیم کرده برساند...
در واقع دعای روز هفدهم ماه رمضان اعترافی ست به ضعف خود و موانعی که بر سر راه هدایت تشریعی وجود دارد...
که خدایا! آنچنان که هدایت تکوینی را به اختیار خود ما نگذاشتی ، هدایت تشریعی را هم خود صاحب اختیار ما باش.
(قائل به جبر در امور تشریعی نیستم که حرکت جبری هیچ ارزشی نمی تواند داشته باشد بلکه با کمال آزادیی که خدا به من داده اعلام ضعف می کنم و از خدا دستگیری و هدایتش را می طلبم)
دست خدا به همراهتان
روز شانزدهم :
اللَّهُمَّ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوَافَقَةِ الْأَبْرَارِ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارِ وَ آوِنِی فِیهِ بِرَحْمَتِکَ إِلَى [فِی ] دَارِ الْقَرَارِ بِإِلَهِیَّتِکَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ
خدایا! مرا در این ماه به
همراهى و همسویى با نیکان توفیق ده، و از همنشینى با بدان دور بدار و به حق رحمتت
به خانه آرامش جایم ده، و به پرستیدگى ات اى پرستیده جهانیان.
انسان در مغازه عطر فروشی که بنشینه بوی عطر می گیره بدون اینکه به خودش عطر زده باشه!
کنار آتش هم که بنشینه بوی آتش خواهد گرفت بدون اینکه دست داخل آن برده باشه!
این است خاصیت همنشینی و رفاقت...
لذاست که رسول الله (صلى الله علیه وآله) فرمود:
المرء على دین خلیله، فلینظر أحدکم من یخالل - میزان الحکمة حرف الصاد باب الصدیق -
شخص بر دین دوستش خواهد بود ؛ پس هرکدام از شما دقت کند که چه کسی رو به دوستی خود می گیرد.
در دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان از خدای خود همراهی خوبان و عدم رفاقت با بدان را درخواست می داریم...
و با عنایت به اون تأثیرگذاری ، در واقع از خدا می خواهیم ما را از خوبان قرار دهد و از دایره بدان خارجمان نماید.
آمین یا رب العالمین
روز پانزدهم :
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِینَ وَ اشْرَحْ فِیهِ صَدْرِی بِإِنَابَةِ الْمُخْبِتِینَ بِأَمَانِکَ یَا أَمَانَ الْخَائِفِینَ
خدایا در در این ماه طاعت فروتنان را نصیبم کن، و سینه ام را براى انابه همانند بازگشت خاضعان باز کن، به امان دادنت اى امان ده هراسندگان! - ترجمه انصاریان -
جناب استاد علامه حسن زاده آملى فرمودند:
رساله اى در امامت نوشتم چون به پایان رسید آن را به حضور شریف استاد علامه طباطبایى صاحب تفسیر المیزان رضوان الله تعالى علیه ارایه دادم ، مدتى در نزد او بود و لطف فرمودند و یک دوره تمام آن را مطالعه فرمودند.
در یک جاى آن رساله دعاى شخصى درباره خودم کرده بودم که : « بار خدایا! مرا به فهم خطاب محمدى صلى الله علیه و آله و سلم اعتلاء ده »
علامه در هنگام ردّ رساله به این جانب فرمود: « آقا! تا من خودم را شناختم دعاى شخصى! در حق خودم نکرده ام! بلکه دعایم عامّ است!!! »
منبع:
داستانهاى عارفانه در آثار علامه حسن زاده آملى
عباس عزیزى
شیخ کفعمی در « مصباح » و « بلدالامین » ، و شیخ شهید در مجموعه خود ، از حضرت رسول صلی الله علیه وآله نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: هر که این دعا را در ماه رمضان بعد از هر نماز واجبی بخواند حق تعالی بیامرزد گناهان او را تا روز قیامت و دعا این است:
اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلى اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیر، اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جائِع، اَللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیان، اَللّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدین، اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوب، اَللّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَریب، اَللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ اَسیر، اَللّهُمَّ اَصْلِحْ کُلَّ فاسِد مِنْ اُمُورِ الْمُسْلِمینَ، اَللّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریض، اللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناکَ، اَللّهُمَّ غَیِّر سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ، اَللّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَاَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیء قَدیرٌ .
روز پانزدهم :
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِینَ وَ اشْرَحْ فِیهِ صَدْرِی بِإِنَابَةِ الْمُخْبِتِینَ بِأَمَانِکَ یَا أَمَانَ الْخَائِفِینَ
خدایا در در این ماه طاعت
فروتنان را نصیبم کن، و سینه ام را براى انابه همانند بازگشت خاضعان باز کن، به
امان دادنت اى امان ده هراسندگان! - ترجمه انصاریان -
کار نیکو کردن از پر کردن است
عبادت که می کنی کاملش کن :
« عبادت با خشوع »
« خشوع » به معنى حالت تواضع و ادبی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمى در انسان پیدا مى شود، و آثارش در بدن ظاهر مى گردد.
در آیه دوم سوره مبارکه مؤمنون قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (1) الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ (2) « خشوع در نماز » - و نه اصل نماز - را از ویژگی هاى انسان های مؤمن مى شمرد، اشاره به اینکه نماز آنها الفاظ و حرکاتى بى روح و فاقد معنى نیست...
- برگرفته از تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه -
راههای به دست آوردن خشوع :
1 - توجه به عظمت خدا و کوچکی خود
2 - مغتنم شمردن فرصت این دیدار بزرگ ، در گذر سریع عمر
3 - توجه به تعلق گرفتن پاداش ها و آثار اعمال نسبت به میزان حضور و خشوع
4 - انجام مستحبات اعمال
5 - انتخاب زمان و مکان مناسب برای عبادت
6 - کنترل قبلی روی ورودی های ذهن و روح
7 - تمرین و مداومت بر ایجاد و حفظ تمرکز
8 - درخواست از خود خدا
التماس دعا
روز هشتم :
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ وَ صُحْبَةَ الْکِرَامِ بِطَوْلِکَ یَا مَلْجَأَ الْآمِلِینَ
خداىا! در این روز : مهربانی به یتیمان، و اطعام به دیگران، و افشاء سلام، و همنشینى با اهل کرامت را روزی ام فرما، به قدرتت اى پناهگاه آرزومندان!
انسان موجودی اجتماعی ست.
اسلام به این بعد انسان توجه ویژه ای مبذول داشته است!!
فرمود: لا رهبانیة فی الاسلام - بحارالانوار ج 1 ص 206 -
در اسلام چیزی به نام گوشه گیری نداریم (برخلاف مسیحیت که راهب و راهبه دارند)
باید مؤمن در جامعه حضور فعال داشته باشد، دخالت کند ، هدایت کند ، کمک کند.
در دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان یک سلسله وظایف اجتماعی را از درگاه خداوند متعال در خواست می کنیم که از تأثیرات شگرف آنها بر شکل گیری اجتماعی سالم و مطلوب نمی توان چشم پوشید :
1- ترحم به یتیمان (با رسیدگی به نیازهای مادی و معنوی آنها)
عن أبی عبد الله علیه السلام قال:
مامن عبد یمسح یده على رأس یتیم رحمة له إلا أعطاه الله بکل شعرة نورا یوم القیامة - بحارالانوار ج 72 ص 5 -
بنده ای نیست که بر سر یتیمی از باب ترحم دست بکشد مگر آن که خداوند به هر تار مویی ، نوری در روز قیامت به او عطا فرماید!
2 - طعام دادن به دیگران (وبهترین مصداقش نیازمندان)
وقال صلى الله علیه وآله :
احب الطعام إلى الله تعالى ما کثرت علیه الایدی - طب النبی ص 19 -
بهترین غذا آن است که دست های زیادی به سمتش دراز گردد!
3 - افشاء سلام (بلند گفتن سلام و همچنین فراگیر کردنش)
قال رسول الله صلى الله علیه وآله:
إن أبخل الناس من بخل بالسلام ... - بحارالانوار ج 97 ص 15 -
کنسک ترین مردم کسی ست که از سلام کردن (که علی رغم فایده بسیارش ، خرجی هم ندارد) بخل بورزد!
4 - و مهم تر از همه ، و تأثیرگذارتر از همه بر خود فرد : همنشینی با انسان های با کرامت.
عزیزان توجه دارند:
برای ترحم و کمک به ایتام ، برای اطعام به دیگران ،برای افشاء سلام، قیدی نمی زند! اما نوبت به همنشین که می شود می گوید: همنشینی با اهل کرامت (نه هرکسی)
یعنی برای انتخاب رفیق و همنشین، بیان شرط می کند!
قال صلى الله علیه وآله: الجلیس الصالح خیر من الوحدة، والوحدة خیر من جلیس السوء - بحارالانوار ج 71 ص 189 -
رسول اکرم فرمودند:
همنشین خوب بهتر از تنهایی ست ، و تنهایی بهتر از همنشین بد!!
روز هفتم :
اللَّهُمَّ أَعِنِّی فِیهِ عَلَى صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِی فِیهِ ذِکْرَکَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِیقِکَ یَا هَادِیَ الْمُضِلِّینَ
خدایا مرا در این روز بر روزه و شب زندارى اش یارى
ده، و از لغزش ها و گناهانش دورم بدار، و ذکرت را همواره روزى ام کن، به توفیقت اى
راهنماى گمراهان.
دو چیزی که حالت رکنیت دارند در ماه رمضان و سختیی اگر در این ماه هست به خاطر آندو ست و لذا می طلبد از خود خدا بر انجام آن مدد بخواهیم « صیام » است و « قیام »
روزه گرفتن ، و شب زنده داری
یکی واجب ، و یکی مستحب
اما از حرام های الهی هم نباید غافل شد...
عرض کرد: یا رسول الله! بهترین کار در ماه رمضان چیست؟ !
فرمود: علی جان! الورع عن محارم الله عز وجل ،چشم پوشی از گناهان.
- بحارالانوار ج 2 ص 294 -
+ قال رسول الله صلى الله علیه وآله لجابر بن عبد الله: یا جابر هذا شهر رمضان من صام نهاره وقام وردا من لیله، وعف بطنه وفرجه، وکف لسانه خرج من ذنوبه کخروجه من الشهر، فقال جابر: یا رسول الله ! ما أحسن هذا الحدیث ؟فقال رسول الله صلى الله علیه وآله: یا جابر وما أشد هذه الشروط ! - بحارالانوار ج 93 ص 371 -
پیامبر (ص) به جابر بن عبدالله فرمودند:
ای جابر! این ماه رمضان است...
هر کس روزش را روزه بدارد ، و بخشی از شبش را به شب زنده داری بگذراند ، و شکم و فرجش را پاک نگه دارد ، و زبانش را حفظ نماید ، از گناهانش خارج می شود آنچنان که از این ماه خارج می شود!
جابر گفت:
یا رسول الله! چه حدیث قشنگی!!
فرمود:
و چه شرایط سختی!!
روز ششم :
اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَ لا تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ یَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ
خدایا! مرا در این روزبه خاطر ارتکاب معصیتت خوار مفرما، و و تازیانه عذابت را بر من فرود نیاور، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهایت، اى نهایت آرزوی آرزومندان!
بی هیچ اغراقی مهمترین دارایی برای هرکسی آبرو و عزت اوست...
تا آنجا که اکثریت مردم حاضرند جانشان را هم به پای آن بگذارند!
دعای روز ششم رمضان به ایشان هشدار می دهد که:
اگر آبرو طلب هستید مبادا دور و بر معصیت خدا بچرخید که نهایت خواری ست!
آنچنان که فرمود :
احذروا عواقب العثرات - بحارالانوار ج 72 ص 437 - بپرهیزید از عاقبت لغزش ها (که رسوایی دنیوی و اخروی در پی دارد)
و نقطه ی مقابلش آن چه به انسان عزت و آبرو می بخشد، چیزی نیست جز اطاعت و بندگی الهی :
قال الصادق (علیه السلام): یا سفیان من أراد عزا بلا عشیرة، وغنى بلا مال، وهیبة بلا سلطان، فلینتقل من ذل معصیة الله إلى عز طاعته - بحارالانوار ج 68 ص 179 -
امام صادق (ع) به سفیان ثوری:
ای سفیان! هرکس عزت می خواهد بدون داشتن دار و دسته ، و بی نیازی می جوید بدون داشتن مال ، و هیبت می طلبد بدون داشتن پست و مقام ، پس بایستی از خواری معصیت الهی به عزت اطاعت الهی در آید.
و از پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) است که : ان ربکم یقول کل یوم انا العزیز، فمن اراد عز الدارین فلیطع العزیز! - بحارالانوار ج 68 ص 120 -
پروردگار شما همه روز چنین مى گوید: منم عزیز و هر کس عزت دو جهان خواهد پس باید اطاعت عزیز کند!
+ عزتتان برقرار
_____________________________________________________________________________________________
______________________________________________________________________________________________
___________________________________________________________________________________________________
_________________________________________________________________________________________
_______________________________________________________________________________________________
__________________________________________________________________________________________
_______________________________________________________________________________________
____________________________________________________________________________________________
_______________________________________________________________________________________________
_____________________________________________________________________________________________
___________________________________________________________________________________________
_______________________________________________________________________________________________
____________________________________________________________________________________________
_____________________________________________________________________________________________
روز پنجم :
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیَائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَأْفَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
خدایا! قرار ده مرا در این ماه از آمرزش جویان، و از بندگان شایسته فرمانبردار، و از اولیاى مقرّبت! به رأفتت اى مهربان ترین مهربانان!
انسان نباید به کم قانع باشه!
مخصوصا اگه از کسی مثل خدا چیزی بخواد
لذا در وهله ی اول نگاه می کنه میبینه پر است از گناه، میگه:
خدایا! منو از استغفارکنندگان قرار بده! که توبه کنم که تو منو ببخشی!
بعد با خودش میگه خوب اگه قراره خدا دعامو مستجاب کنه، چرا نخوام منو از بندگان صالح و شایسته خودش قرار بده؟!
از گذشته توبه کنم که هیچ ، بلکه قاطی آدم خوبا هم بشم!
باز مجددا میگه این چه کاریه؟!
چرا فقط بخوام قاطی آدم خوبا بشم؟!
بلکه از خدا بخوام منو در رأس اونها قرار بده ، منو جزء اولیاء مقرّب خودش قرار بده!
معنایی که مورد تأیید خود خداوند متعال هم قرار دارد :
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا - آیه 74 فرقان -
+ أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ (62) یونس -
روز چهارم :
اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِکَ وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ
خدایا در این ماه براى برپا داشتن امرت نیرومند ساز مرا، و شیرینى ذکرت را به من بچشان، و اداى شکرت را به من الهام فرما، و به نگهدارى و پوششت نگاهم بدار، اى بیناترین بینندگان!
انسان در زندگی دینی و صد البته فردی و اجتماعی خود ، وظایفی به گردنش گذارده شده که لازمه ادای کامل و درست آنها ، داشتن قدرت کافی جسمی و روحی است.
و برای کسب آن علاوه بر تلاش و تمرین می باید از مالک اصلی اش طلبید، آنچنان که می فرماید:
اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِکَ خدایا در این ماه براى برپاداشتن امرت نیرومند ساز مرا
و چنان که در دعای کمیل هم می خوانیم: قوّ علی خدمتک جوارحی و اشدد علی العزیمة جوانحی
طبق این ادعیه، توان و قدرت و قوتی که در دنیای امروز شکل هدف به خودش گرفته، نیست مگر وسیله ای برای نیل به وظایف و خود هیچ گونه موضوعیتی ندارد.
و از فقره بعدی دعا وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ و شیرینى ذکرت را به من بچشان مشخص می شود ، از بین توان جسمی و روحی آن چیزی که مهمتر است و استحکام و ایستادگی بیشتری به صاحبش می تواند عطا کند ، توان و قدرت روحی ست...
شیرینیی که اگر به کام انسان بنشینه از او قدرتی اعجاز آمیز خواهد ساخت در راستای اقامه امر و یاد محبوبش!
بعد از این مرحله و به دنبال کسب این توفیقات و استفاده درست از ظرفیت جسمی و روحی اش در راهی که ازش خواسته اند، حس شکرگزاری او ، از او انسانی شاکر و سپاس گذار خواهد ساخت.
این شکر در واقع بیان رضایت فرد است از مسیری که توانسته به مدد الهی طی نماید.
وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ و اداى شکرت را به من الهام فرما
و در نهایت آنچه بعد از کسب این دستاورد بزرگ مهم است حفظش است از ضایع شدن و آلوده شدن.
وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ و به نگهدارى و پوششت نگاهم بدار
خداوند در روز قیامت ماه رمضان را در بهترین صورت محشور کرده و انواع لباس های فاخر بر تن او می پوشاند.
به مردم ندا داده می شود که :
هرکس برود و بهره خودش را از او بگیرد.
گروهی می روند و از آن لباس ها گرفته بر تن خود می کنند و بدان کرامت پیدا می کنند.
اما گروه دیگر لباس ها بر تنشان آتش گردد و تار و پود آن مار و عقرب گزنده !
فریاد برآورند :
آنها لباس پوشیدند و ما لباس پوشیدیم ، بر آنها سندس و استبرق شد و بر ما پاره آتش !!
ندا آید:
ایشان رمضان را حرمت گذاشتند ، و شما رعایت حرمتش نکردید !!
برگرفته از: بحارالانوار ج 7 ص 190 -
با تصرف و تلخیص
آدم ممکنه هر چی بگیره تو این ماه رمضون:
از گرمی هوا گُر بگیره ...
از تشنگی و گرسنگی سردرد و دل درد بگیره ...
بخاطر مخارج کمرشکن این ماه قرض و وام بگیره ...
حتی هوس کنه تنها بخاطر ثوابش اهل و عیال جدیدی هم بگیره !!
اما محاله که محاله آلزایمر بگیره!!
خخخخخخ
شده تا دم یخچال برم
پارچ رو هم بردارم
آب رو تو لیوان هم بریزم
لیوان رو تا کنار لب هم بالا بیارم
اما یهو یادم اومده ای بابا! روزه ام که...
(یاد روضه علقمه)
دروغ نباشه ، شده حتی چند قطره ای به دهنم هم ریخته باشم...
اما فی الفور یادم اومده روزه ام و مجبور شده ام نیم لیوان روش بذارم و تف کنم بیرون!! خخخخخخ
روز سوم :
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ وَ اجْعَلْ لِی نَصِیبا مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِینَ
خدایا در این ماه به من تیزهوشى و بیدارى عنایت فرما، و از بى خردى و اشتباه دورم ساز، و از هر خیرى که در این ماه نازل مى کنى، برایم بهره اى قرار ده، به حق جودت اى جودمندترین جودمندان! - ترجمه انصاریان -
در آیات متعددی از قرآن کریم که خداوند عالم نامی از عمل صالح می بره ، اون رو به صورت جمع بیان می فرماید:
الا الذین آمنوا و عملو الصالحات...
چطور در امور مادی و کسب و کار توصیه می کنن همه سرمایه تون رو بند یه کار نکنین و در جاهای مختلف سرمایه گذاری کنین که اگه یکی بازار نداشته باشه با دیگری جبران بشه!
چطور توصیه می کنند میخوای پول تو جیبت بذاری همه رو یه جا قرار نده که اگه دزد زد، یا گم و گور شد، یا هزینه شد، دستت خالی نمونه...
این فراز دعا ( وَ اجْعَلْ لِی نَصِیبا مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ و از هر خیرى که در این ماه نازل مى کنى، برایم بهره اى قرار ده ) مثل اون آیات ، همین اشاره رو در امور معنوی داره.
پس میطلبه انسان در هر کار خیری کوچک یا بزرگ، که در محدوده تأثیر گذاری او انجام می گیره دستی داشته باشه و سهمی، قدماً باشه یا قلماً یا درهماً
گوشه ای از اعمال صالح در ماه مبارک رمضان: صیام، قیام ، اطعام ، مجالس قرائت دعا و قرآن ، عیادت از بیماران ، ارشاد و تبلیغ ، انجام کارهای خدماتی (منزل،مسجد،جامعه) و...
توفیقاتتون افزون
روز سوم :
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ وَ اجْعَلْ لِی نَصِیبا مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِینَ
خدایا در این ماه به من تیزهوشى و بیدارى عنایت فرما، و از بى خردى و اشتباه دورم ساز، و از هر خیرى که در این ماه نازل مى کنى، برایم بهره اى قرار ده، به حق جودت اى جودمندترین جودمندان!
رزق چیه؟!
دیدمون رو این دعا عوض می کنه...
اینقدر تنگ نظر نباشیم...
مهمتر از خونه و ماشین و پول ، رزق های معنوی ست که در این ماه دعا و اجابت باید از خدا خواست...
« طلب ذهن و آگاهی » و « دوری از سفاهت و بی خردی »
خدا ذهن رو داده اما استفاده از اون رو به خود ما واگذار کرده
قدیمیا می گفتند:
حرف میخوای بزنی یه دوری دور دهانت بچرخون ببین حرف خوبیه بزن!!
قبل از اقدام به هر کاری جوانب اون رو به خوبی تجزیه و تحلیل کنیم که آخر الامر به پشیمانی و عذر و توجیه ننشینیم!
+ در فقه اسلامی کسانی رو داریم به عنوان « سفیهان اقتصادی »
که این افراد می بایست زیر نظر دیگران به فعالیت های اقتصادی شون بپردازند.
سؤال اساسی اینه:
حالا چگونه و چطور به کسانی که در ابواب مهمتر دیگر مثل دین و فرهنگ و هنر و ... سفیه هستند به راحتی امکان نقش آفرینی مستقیم داده میشه!
این هم نمونه ای از سفاهت در رده های بالای مدیریتی که در ضمن این دعا از خدا بخوایم ان شاءالله ما رو ازش دور کنه...
روز دوم :
اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ إِلَى مَرْضَاتِکَ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَةِ آیَاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
خدایا مرا در این ماه به خشنودى ات نزدیک کن، و از خشم و انتقامت برکنار دار،
و به قرائت آیاتت موفق کن، اى مهربان ترین مهربانان.
در این دعا سه چیز از خدا طلب می کنیم:
دو چیز که در جهت اثباتی و نفیی نهایت ندارند:
« رضایت خدا » که فرمود: و رضوان من الله اکبر - آیه 17 توبه -
« خشم خدا » که فرمود: و هذا ما لا تقوم له السموات والارض - دعای کمیل -
از خدا می خواهیم به اولی نزدیک شویم و از دومی دور.
در سومین دعا: از او درخواست توفیق قرائت قرآن داریم.
ارتباط دعای سوم با دو دعای اول:
الف: یکی از اسباب مهم نزدیکی به رضایت خداوند، قرائت قرآن و از اسباب خشم خدا مهجور گذاشتن قرآن مجید است.
ب : بهترین دفترچه راهنمایی که می تواند ما را بر اسباب تحصیل رضایت الهی و فرار از غضب او رهنمون شود همین قرآن است با آیات انذار و تبشیرش ، وعد و وعیدش ، بهشت و جهنمش...
+ عن أبی عبد الله علیه السلام قال:
ثلاثة یشکون إلى الله عز وجل: مسجد خراب لا یصلی فیه أهله، وعالم بین جهال، ومصحف معلق قد وقع علیه غبار لا یقرا فیه - بحارالانوار ج2 ص 41 -
امام صادق (ع) فرموده است :
سه نفرند که به خدای عزوجل عرض شکایت می برند:
مسجد خرابی که در آن نماز گذارده نمی شود، و عالمی بین نادانان (که از او بهره نبرند) ، و قرآنی که بر آن غبار نشسته و قرائت نمی گردد.
+ وفی الحدیث الشریف: (( لکل شیء ربیع وربیع القرآن شهر رمضان )) ، کما ورد أن (( من تلا فیه آیة کان له مثل من ختم القران فی غیره من الشهور )) - أحادیث فی الدین والثقافة والاجتماع ، العلامة الدکتور الشیخ عبدالهادی الفضلی -
در حدیث شریف است که : برای هر چیزی بهاری ست و بهار قرآن ماه رمضان است!
آنچنان که وارد شده:
هرکه در ماه رمضان یک آیه قرآن بخواند ثواب کسی را خواهد برد که ختم قرآن کرده است در دیگر ماه ها !!
روز اول :
اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ وَ هَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ اعْفُ عَنِّی یَا عَافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ
خدایا (1) روزه ام را در این ماه روزه روزه داران قرار ده، (2) و شب زنده داری ام را شب زنده دارى شب زنده داران، (3) و بیدارم کن در آن از خواب بی خبران، (4) و ببخش گناهم را در آن اى معبود جهانیان! (5) و از من درگذر، اى درگذرنده از گنهکاران! - ترجمه انصاریان -
پنج (5) چیز در دعای روز اول از خداوند متعال خواسته شده...
در حالی که به ظاهر دو تای آخری (بخشش و گذشت) کار خداست و سه تای اول (روزه داری، شب زنده داری، غفلت گریزی) کار خود انسان؟!
این نیست مگر اینکه اعمال منسوبه ی به انسان هم جز به توفیق واذن الهی میسر نمی گردد!
در واقع پاداش دهنده به عمل خداست ، با آنکه کننده ی عمل هم ما نیستیم و خودش هست!!
توجه به این معنا در آستانه ی ماه عبادت، انسان را از گرفتار شدن در دام عُجب و غرور مصون و محفوظ می دارد و حس شکستگی و افتادگی در جام جان او می ریزد.
عباداتتان مقبول و ملتمس دعا
m.modanloo78@gmail.com