ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ

به قلم من :: آ خدا ( وب مهربانی )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

( مطلب نداری بردار ؛ مطلب داری بذار )

آ خدا ( وب مهربانی )

برای اولین بار
- بعد از دیوار مهربانی و طاقچه مهربانی -
اینک :
« وب مهربـــــــــــانی »
مطلـــــب داری بــــــــــذار
مطلــــب نداری بــــــــــــردار
( مطالب دوستان به اسم خودشان منتشر خواهد شد.
ترجیحا مطالبی متناسب با آ خدا )

*******************************
*******************************
تذکر:
لزوما داستان ها و خاطراتی که در این وبلاگ نوشته میشن مربوط به زمان حال نیست بلکه تجربیات تبلیغی سال ها ومحلات مختلف بنده و بعضا همکاران بنده است و حتی در مواردی پیاز داغ قضیه هم زیادتر شده تا جاذبه لازم را پیدا کنه.
بنابراین خواننده محترم حق تطبیق این خاطرات بر محل تبلیغی فعلی حقیر رو ندارد...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها
پیوندهای روزانه

۹۲۳ مطلب با موضوع «به قلم من» ثبت شده است

به من گفتند ...

سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۱ ب.ظ

به من گفتند: « تو شمشیر داری

                      دلی از دست من دلگیر داری »

خدا لعنت کند این مردمان را !

                    تو که در دست و لب انجیر داری !

سروده: شورگشتی

همراهــــــــــــــی

سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۹ ق.ظ

« آهت » را به قربان

چه ات است ؟!


« خدایا ! مُردمِ » تو مرا می کشد !!

کاش « تو » « من » بودی بر « پا »

و « من » « تو » بر « تخت » !


مرد! « دردِ » من هم کم نیست !

چک چک « سِرُم » در تو می ریزد

چک چک « اشک » از من !


« دروغ ترین لبخند » بر لبانم « بهبودی ات » را می جوید !


« کمپوت » بهانه است که تو « باز » شوی !

و « گل » که تو « بشکفی ! » 


به خود « مپیچ »

« تحمل » ندارم هیچ !


پایم « سست » است ؛ باور کن

و دستم « می لرزد »

و « نیفتم » چقدر کار است!


« من » امشب خیلی « دعا » می کنم 

برای « تو »

و برای « همه » که اینجایند !

و از « خدا » طلب « شفا » می کنم 

برای « تو »

 و برای همه که « اینجایند »


« بغلی ات » حتی « همراه » ندارد!!!

- شورگشتی -


+ شفای مریضای اسلام صلوات

فیلمــــــــــــ (برداشت شما؟)

دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۷ ب.ظ


 

برداشت شما از این فیلم ؟ ...

_______________________________________________

با تشکر از همه عزیزانی که مشارکت کردند...

اینکه مردم آزاری کاری ست بسیار نکوهیده و زشت، حرفی درش نیست.

نکته برجسته فیلم اما رفتار دوچرخه سوار است...

 

انسان میتونه مثَل معروف : « ترس برادر مرگ است » رو بعینه در این فیلم ببینه!

فرمود: ما سلط الله علی ابن آدم الا من خافه ابن آدم - میزان الحکمة حرف الخاء باب الخوف

آنچه بر آدم تسلط پیدا کرده و او را مدیریت می کند، چیزی ست که از او می ترسد!!

 

لذا باید از خطراتی که به او القاء میشه و از واقعیت و حقیقت به دورند، از ترس های بی پایه و اساس که جز بندی بر پا نمیتونند باشند، به شدت پرهیز کرد.

 

توجه کردین:

اسبای گاری کش که از محلهای شلوغ و پر سر و صدا قراره بگذرن ، دارای افسار مخصوصی اند...

افساری که دید اونها رو محدود به سمت جلو می کنه تا از حواشی و اتفاقات اطراف خود به دور باشند...

بسیاری از خطراتی که در مسیر حرکت رو به جلو ماست، ارزش نگاه کردن و توجه کردن رو هم ندارند!

پرداختن به اونها یعنی فرصت سوزی، توجه به اونها یعنی سقوط ، توجه به اونها یعنی حماقت

 

+ ناگفته پیداست، بی پروایی به معنای بی کلّگی هم چیز مطلوبی نمیتونه باشه :

من کثرت مخافته قلّت آفته - میزان الحکمة همان

هر که ترسش زیادتر باشد، آفاتش کمتر است! (چرا که راه های ضرر را بر خودش می بندد)

جواب سلام بعضی از پیرمردا ...

يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۳۲ ب.ظ

بچه هه : 

سلام

پیرمرده:

علیک السلام دایی جون!

خوبی عمو؟!

آ بارک الله ، پسرم!

خرکیف

يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۶ ب.ظ

دبیر شروع کرد به تعریف و تمجیدش 

کاش همه تون مثل فلانی بودین!

کتابشو رو دست گرفت و نشون بقیه می داد!

ببینین چقدر تمیزه!

آدم فکر می کنه تازه از بازار تهیه شده!!

طرف که حسابی خرکیف شد و نیشش تا بناگوش باز

کتابو لوله کرد و کوبوند تو سرش :

خاک تو اون سرت کنند، پس تو کی می خوای لای کتابتو باز کنی؟!!

+ مواظب تعریفها باشین، شاید قراره لوله بشه و بخوره تو فرق سرتون!!!

کاربردهای الله اکبــــــــر ( جدی شوخی )

شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۴۲ ب.ظ

الله اکبر عارفین: یعنی خدا بزرگ تر است ( از هر چیز و هرکس و هر توصیفی).

( بلکه خدا تنها بزرگ است و نه که بزرگتر!! یعنی غیر او را اصلا نمی شود در کنار او به حساب آورد و بعد گفت خدا بزرگتر است! )


الله اکبر مؤذّنین: یعنی فرارسیدن وقت اذان شرعی.


الله اکبر مکبّرین: تکبیر اولی یعنی نماز بسته شد ، و الله اکبرهای وسط نماز یعنی ورود به عمل بعدی.


الله اکبر مستمعین: یعنی صحیح است! صحیح است! ( تکبیرهایی که در وسط خطبه ها و سخنرانی ها گفته می شود. )


الله اکبر شگفت زده گان: یعنی عجب!! چه جالب! ( الله اکبرهایی که در هنگام دیدن یا شنیدن چیزی شگفت گفته می شود! )


اما الله اکبرهای کشدار وسط نماز!! : 

- که نوعا با حرکات سر و دست هم همراه است - دارای معانی بسیار گسترده ای ست که به تناسب افراد و موقعیت ها معنا می شود: 


گاهی الله اکبر یعنی: اعلام خطر! ( وقتی بچه کوچیک نزدیک اجاق گاز و بخاری میشه!)

گاهی یعنی: کری؟! نمی شنوی؟! ( وقتی کسی زنگ میزنه و اهل خونه توجهی نمی کنن! )

گاهی یعنی: بی شعور! چرا کانال تلویزیون رو عوض کردی؟! نمی بینی که می بینم؟! ( وقتی طرف وسط فوتبال نماز میخونه و موقعیت خطرناکی روی دروازه ای ایجاد شده باشه!! )

گاهی یعنی: مگه نمازم تموم نشه من دانم و تو !! جفت گوشهاتو می برم میذارم کف دستت تا آدم شی!!! - به همین دور و درازی!! -  ( وقتی بچه صبر میکنه مامان نمازشو ببنده و بعد شروع به تخسی میکنه!! ) 

و ...


یک معنا شما بگید ...

حس تازگی

شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۵۵ ب.ظ

کنار و گوشه ش درب و داغونه

- شیرای آبش ، درب و پنجره هاش ، سیم و لامپاش -

همین خونه ای که ما به اومدن توش کلی ذوق کردیم، صاحب قبلیش معلومه دل و دماغ هیچ کاری رو اینجا نداشته!


بعد از یکی دوهفته که دیدمش ، گفتم: از خونه ی جدید راضی هستین؟!

با یه ولعی گفت: خیـــلی!!

یه دستی کشیدم بهش نمیدونی چی شده؟! فقط باید بیایی به تماشا!!


و من دارم به صاحب اون خونه فکر می کنم ...


و اینکه ما آدما چقدر زود از همه چیز سیر میشیم!!

 چقدر زود همه چیز برامون عادی میشه!!


 واینکه هر وقت از خونه و زندگیم خسته شدم، بدونم حتما کسانی هستند که آرزوی یه همچین خونه و زندگی رو داشته باشند ...

زندگیتون تر و تازه 

خانمی میگه: 

اینهمه کاغذ جمع کردی که چه؟!

میخوای دیگ حلیمتو باهاش گرم کنند!!! خخخخخ

راستم میگه هر سال هم که داره بر حجمشون افزوده میشه!

یه نگاهی انداختم، شعر بلندی رو دیدم مربوط به ده ، پانزده سال قبل.

نشیب زیاد داره، اما فرازهایی هم داره...

شعر بلند: 

از خون بستن ، تا خون جستن


ریه ها پر از دود

سرفه ها پی در پی

به خودم بود اگر

به مزایای کجا می دادم

یک نفس عطر هوای ده را؟!


چه زمان هائی بود؟!

یاد باد آبادی!


فصل تابستان

خانه ی کوچک ما

معبر مار و رتیل ...

خواهر کوچک من تا بخوابد، قصه ای می نگریست!!


و زمستان

ناودان شُرشُره از خانه مردم می دیدیم!

- بام ما هر چه به دل داشت، به ما می بارید!! -

تا که برقی می زد، دست در گردن هم می کردیم!

برف شیره(1) چقدَر دل می برد!


پدرم گندم روشن(2) می کاشت

 و بماند که سرِ شخم زدن

- بر خلاف آخور -

خره کم می آورد!

و پدر هی می کرد:

برو! صاحب مرده!!


و بماند به چه زحمت، کود حیوانی را بار خر می کردیم، طرف گندمزار!


تیر

- هنگام درو -

داس سهم پدر و مادر بود.

بچه ها از سرِ صبح 

- لتّه ای پیچیده - (3)

با کفِ دست درو می کردند!


 چه عرق ریزی بود!!


ظهر می شد

سایبان می بستیم

چادر مادر و خواهر را

می نشستیم به یک چادر شب


و ناهار:

کمی آب دوغ خیار

قبضه ای برگ ترب!!

دو سه تا جوز ندانم ساله

- که خدا رحمتی بی بی گوشه ی چادر مادر می بست! - 


چایی از برگ بهی

یا که از ریشه ی خاری که خُلُر می گویند

- پُرِ خاکستر و خاک -

به همان کاسه ی دوغی که پس از صرف غذا

با کمی آب

 - ز یک قُلقُلی(4) گونی پیچ

که به زیر بغلی خوشه ی گندم

دور از دیده ی خورشید، نهان می کردیم -

یکی از ما می شست!


و صد البته به ما می چسبید!


بگذرم از سرِ کوبیدن خرمن

انتظار وزش باد که با چارشاخی ، گندم از کاه جدا گردانیم!

آسیاب و غیره...


و نگویم که چطور ، از سر کوه گَوَن آوردیم؟!

و چگونه کفچه ماری را کشتیم؟!


مادرم نان می پخت

دختری در آغوش

پسری بسته به پشت

به تنوری که چو راه دهمان ناهموار!!

و خودم حتی دیدم همت موشی را در حافظه اش!

بعد در آتش آن ، قِلِفی می پختیم!

گاه هم سیب زمینی و لبو


... (ادامه دارد)


(1) مخلوط برف و شیره انگور که زیر کرسی داغ ، بسیار دلچسب بود

(2) اسم نوعی گندم

(3): لتّه = پارچه

(4) قمقمه


کفش هایم...

جمعه, ۲۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۳ ب.ظ

این طرف و آن طرف را می پایم

آهسته در گوشش می گویم:

جناب! دیگر بریده ام!

کفشم درد می کند!

بد جور هم درد می کند!

مثل کاسه ماستی که با قاشق طرح لبخندی بر آن بکشی

زیر نگاه من گوشی را برمی دارد و پچ پچی می کند

دقایقی بعد ، صدای آمبولانس تیمارستان ...


+ کاش می شد کفشهایم را کنار بگذارم!!

دل و دلـــــــــــدار

پنجشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۲۸ ق.ظ

گلی دارم که گلزارم نداره! / گلستانی - که یک خارم نداره! / دلم هرزه، دلم چرکی، دلم بد / دلم ربطی به دلدارم نداره!!

جواب کامنت یه بنده جسور...

چهارشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۵۵ ق.ظ
کامنتای عجیب پای پست یکی از دوستان...
...
۲۲ تیر ۱۴:۲۰
در آخر یه سوال؟
من این زیبایی ها رو از خدا خواسته بودم؟
من خواسته بودم دختر بشم؟
من خواسته بودم به وجود بیام؟
میخواست این نیاز ها رو نزاره

...
۲۲ تیر ۱۴:۲۳
عاقا بیا لعن و نفرین هم شدیم :)))))

مرگ بر من :دی
لعنت به من :دی

...
۲۲ تیر ۱۸:۱۳
حاضرم سنگ باشم 
+ حوصله بحث ندارم 
خدا هم زورگویی بیش نیست

_________________________________________

فقیری رو در نظر بگیرین و ثروتمندی ...

یکی نیازمند و یکی بی نیاز

یکی دارا و یکی نادار


شما چی میگین: 

ثروتمند به فقیر توجه بکنه یا نکنه؟!

از چیزی که خودش داره به اون بده ، یا فقط برا خودش نگه داره؟!

کدام کار رو بایست تحسین کرد؟ و کدام رو تقبیح؟!


اگه داد ، فقیر تشکر کنه یا نکنه؟!

اگه حتی چیزی که اون داده به درستی ازش استفاده نکنه و به خودش ضرر هم بزنه، کماکان تشکر باید بکنه یا سرِ ثروتمند غر بزنه؟!


پولداره استفاده چیزی رو که داده میتونه مشروط کنه؟ یا نمیتونه؟!

- مثلا پولی بده و بگه باهاش غذا و میوه بخر، راضی نیستم خرج سیگار کنی؟! یا نباید شرط مرطی بذاره؟! -


اگه مشروط کرد فقیر باید عمل کنه یا نکنه؟!

اگه عمل نکرد ثروتمند حق داره ازش روبرگردونه و مثل قبل هواشو نداشته باشه؟ یا حق نداره؟!

جوابتون هرچی باشه درسته!


حالا اون فقیره مائیم، و ثروتمند خداست.

یَاأَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (15) فاطر -


اگه کسی یه شاهکار ادبی یا تابلوی هنری رو بیافرینه، باید بهش بتوپی که چرا کمالاتتو نشون دادی؟! یا تبارک اللهش بگی؟!

 امام حسین (ع) : 

أیها الناس ! إن الله جل ذکره ما خلق العباد إلا لیعرفوه... - بحارالانوار ج 5 ص 312 -


 اما گله وشکایت تو از خلقتت، گله از خلقتت نیست بلکه گله از مشکلاتته! 

وگرنه اصل هستی بسیار لذت بخش است.

چقدر هزینه می کنند که مرگشونو چند صباحی به تأخیر بندازن!

چقدر تلاش می کنن به اکسیر جوانی دست پیدا کنن!

اگه زندگیت واقعا از هر لحاظ عالی بود آیا بازم به خلقتتون اعتراض داشتین؟!

فکر کن وسط یه رؤیای زیبا که داری میبینی کسی بیدارت کنه - با اینکه خواب بود - باهاش شاید دعوا هم بکنی و دوست داشتی اون لحظات رو تجربه میکردی!


گله از زندگی بخاطر مشکلات اونه...

و باید بدونیم دنیا یه جلسه امتحان بیشتر نیست!

کنکوریا رو ببین ، انتظار خوشی و لذت از جلسه امتحان انتظار بی خودی ست!

- مگر با توجه به ثمرات شیرین بعد اون -

اونها هم که میگن ما خوشیم خودشون رو به خوشی زدند.

حضرت امیر(ع) در مورد دنیا می فرماید:

دَارٌ بِالْبَلاَءِ مَحْفُوفَةٌ وَ بِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ لاَ تَدُومُ أَحْوَالُهَا وَ لاَ تَسْلَمُ نُزَّالُهَا أَحْوَالٌ مُخْتَلِفَةٌ وَ تَارَاتٌ مُتَصَرِّفَةٌ اَلْعَیْشُ فِیهَا مَذْمُومٌ وَ اَلْأَمَانُ مِنْهَا مَعْدُومٌ وَ إِنَّمَا أَهْلُهَا فِیهَا أَغْرَاضٌ مُسْتَهْدَفَةٌ تَرْمِیهِمْ بِسِهَامِهَا وَ تُفْنِیهِمْ بِحِمَامِهَا - نهج البلاغه خطبه 221 -


نعمت و لذت واقعی و خالص رو فردا ان شاءالله قراره خدا به بندگانش عنایت بکنه که خود فرمود:

فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (17) سجده -

 

و اگر غیر از این بود ، خودم اولین نفری بودم که کمپین مخالفت با خدا و خلقت اون رو راه مینداختم! 

خدایا! ما رو آفریدی که چه بشه؟! سختی بکشیم و خاک بشیم؟ خوب چه کاریه از اول خاک بودیم دیگه!!

ولی وقتی دنیا حالت مقدمه میگیره، دنیا حکم مزرعه می گیره، می بینیم کاری ست حکیمانه شایسته خدای صاحب جمال و جلال.

آنچنانی که خود ما - آدمای صاحب یه جو عقل - برای اثبات لیاقت و متعاقب اون اعطاء امتیازات به افراد ، ازشون امتحان و آزمایش می گیریم.


به قول خودت تو رو بی اجازه دنیا آورد، اونی که یه بار این کار رو کرده، نمی ترسی دوباره بخواد بی اجازه بعد از مرگ زنده ت کنه و محاکمه؟!

خیلی خوب هم میدونی اینکه بگی: « بگو بیاره! » ، « بگو شکنجه کنه! » حرفی ست با کمال پوزش : احمقانه! و سفیهانه!!

آیا شکنجه و عذاب خدا چیزی ست که بشه باهاش شوخی کرد؟!

به قول حضرت امیر (ع) شما تاب یه خار که به پاتون میره را ندارین!!

تاب یه ریگ داغ رو ندارین!

چطور میشه گفت : بگو عذابم کنه، بگو شکنجه م کنه!

قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِی مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِیَ الْأَمْرُ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِینَ (58) انعام


اومدنت توی دنیا به اختیار خودت نبود

بردنت به اختیار خودت نیست

خلق مجددت هم به اختیار تو نخواهد بود.

ولی این بین به اختیار خودته که کدوم سمت بخوای بری!!

عقلم بهت داده که درست و سنجیده تصمیم بگیری!

جوری زندگی کنی که اگه قیامتی هم بود، گرفتار نشی، یا اینکه بزنی به در جسارت و لجاجت ومخالفت.


میگین: 

نیاز دارم و بهش تن میدم میخواست نیازها رو نده!!

آیا نگاهتون در مورد خدا همچین چیزی ست؟!

واقعا چقدر خدا مظلوم است، که اینقدر ظالمش میبینین!!!

نیاز به خوردن بهت داد ، در کنار اون خوراکی مناسب دندان و گوارشت رو بهت نداده؟!

نیاز به جفت درت قرار داد ، جفتش رو پیش از اون برات نیافریده بود؟!

درسته نیاز به دیده شدن و جلوه گری درت قرار داده، اما او که نمیگه نکن، میگه جاش بکن.

اون رو هم تازه چون به صلاح خودته میگه! وگر نه قرار نیست چیزی عائد او بشه...

وَمَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ (12) لقمان

+ کسی حوصله پستای بلندو نداره وگرنه مفصلتر می نوشتم، قانع نشدی و مایل بودی، در خدمتیم...

قدرت بندگی!!

سه شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۴۳ ب.ظ

روی أن الله تعالى یقول فی بعض کتبه: 

یابن آدم ! أنا حی لا أموت، أطعنی فیما أمرتک حتى أجعلک حیا لا تموت، یابن آدم ! أنا أقول للشئ: کن فیکون، أطعنی فیما أمرتک أجعلک تقول للشئ: کن فیکون - میزان الحکمة حرف العین باب العبادة


خداوند متعال در یکی از کنب آسمانی خود چنین می فرماید:

ای فرزند آدم

من حیّ لایموتم ( زنده ای که مرگ ندارد ) ؛ در آنچه به تو امر کرده ام اطاعت من کن، تا تو را هم حیّ لایموت قرار دهم!!!

ای فرزند آدم

من به هر چه که بگویم « باش » ، او خواهد بود ؛ در آنچه فرمانت داده ام اطاعت من کن، تا تو را هم چنان قرار دهم که به هر چه خواستی بگویی « باش » ، و او بشود!!!

به مناسبت روز حجاب و عفاف

دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۰۴ ق.ظ

خرمای ختم

دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۲۷ ق.ظ

خرما را تو دهانش گذاشت!

اولین باری بود که از طرف مرحوم،

دهانش شیرین می شد!!!!!!!

ساق شلواری

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۰۹ ب.ظ

شفیعه:

خدا مگه همه چیزو درست نکرده؟!

من:

خوب بله

شفیعه: 

خدا کار بد می کنه؟!

من: 

خوب نه

شفیعه:

خدا پس چرا ساق شلواریها رو سوراخ سوراخی درست کرده؟!!!

من: 

یه جاهایی البته پوشیدن این ساق شلواریها هم بد نیست ، حالا اونو ولش کن ... اینو بهم بگو:

گوشت و سبزی و نخود و لوبیا و سیب زمینی و پیاز و ... رو کی می خره؟!

شفیعه: 

بابایی

من: 

کی می پزه؟!

شفیعه: 

مامانی

من:

خدا هم اصل این چیزا رو به آدما داده ، اما کی درست می کنه ؟! خود آدما 

گاهی البته خوب درست می کنند و گاهی هم خوب بد!


+ نمیدونم چرا خانمیم از مثلم خوشش نیومد؟! شما میدونین؟! خخخخخ

امان از شلوغی!!

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۸:۵۳ ق.ظ

سلام

همه ماه رمضون که تموم میشه پاک میشن ما بدتر شدیم!! نه تنها از ماه رمضون استفاده نکردم بدتر گناهم کردم!!

تو این چند روز که گذشت یه مشکلی رو تو خودم تشخیص دادم!! 

اینکه من همیشه تو جاهای شلوغ ایمانم ضعیف میشه!! 

مثلا همین چند روز ماه رمضون که همه فامیلا و برادرم و... از شهر های دور اومدن خونمون...به کلی انگار ایمانم رفت..کنترلم از دستم خارج شد...

نمیدونم چرا؟!! 

ولی این چند روز نمازمو دیر تر میخونم...قران نمیخونم...عهدم با خدا رو شکستم و..../ نباید اینطوری باشه!!!

آخه چرا من اینطوریم؟!!!

چیکار باید بکنم حاج آقا؟😞

سلام

هنر یه مسلمونم همینه که خودش رو تو جاهای شلوغ بتونه حفظ کنه. 

اسلام دین رهبانیت نیست. اینکه یه غاری پیدا کنی و بخزی توش و خودتو حفظ کنی که هنر نکردی. 

بله بلای جان آدمی غفلته! و شلوغی ها غفلت زا هستند.

مثل بچه ای که با خودش قرار گذاشته درس بخونه ولی تلویزیون هم جلوش روشنه ...


راه علاجشش اینه که هر روز یه فرصت خلوتی برا خودتون ایجاد کنین، و تو اون فرصت به کاراتون و اتفاقاتی که افتاده و اینکه حرکتتون رو به جلو هست یا متوقف شدین، فکر کنین.

نماز که مجبورا در فاصله های چند ساعتی دست انسان رو می گیره و به کناری می کشونه یه فلسفه ش همینه ، میخواد غرق نشی تو دنیات ... سر هر نوبت نماز یه خورده ای به این چیزها بشینین و فکر کنین...


راه علاجش اینه ، مثل بعضیا که نخ به انگشتشون می بستند که خریدشون رو از خاطر نبرند، نشونه هایی با خودتون داشته باشین که شما رو به یاد قول و قراراتون بندازه ( مثلا یه انگشتری رو شاهد بر قول و قراراتون بگیرین و تو دست داشته باشین، قولاتونو تکرار کنینو...)


یه جهت این اتفاقات هم بی برنامگی ماهاست! اگه برنامه ای برا خودتون تعریف کنین و طبق اون برنامه ساعاتتون رو تنظیم کنین، این افسوس ها هم کمتر مجال خودنمایی پیدا می کنند.


موفق باشید وسربلند

التماس دعا

سرود سکوت

يكشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۱۰ ق.ظ

در خلوت خودم، گوش ها را تیز کرده ام به صداها...


بوق خودروهای رهگذر

آواز پرندگان مست

سرفه ی پیرمرد همسایه

نخراشیده ی جوانی از دور دست

تیک تاک ساعت

شبکه پویا

پارس سگ های ولگرد

سوت کتری سوتی

ضربات گمانم بیل و کلنگ

جیغ بنفش یک مادر عاصی

فرت فرت پیامک های تبلیغاتی همراه اول

قارقار کولر

کلیدهای کیبورد 

در این میان اما صدای خنده فرزندانم که از هال می آید، شیرین تر از هر چیزی ست!


و من به این فکر می کنم که هر صاحب صدا روزی سرود سکوت خواهد خواند!!

مردان کوچک

شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۰۳ ب.ظ

 برسجاده نشسته منتظر اذون بودم

سه تایی از جلو جمعیت گذشتند که بیان به من دست بدن!

حالشونو پرسیدم و به بهی و لبخندی...

نماز که تموم شد با مصافحه و تقبل الله دیگران، از دور دوباره بدو کردند سمت من به دست دادن...

قرائت یه صفحه قرآن که تموم شد و قرآنها رو داشتند جمع می کردند مجدد دویدند به سمتم ...

مشغول تفسیر شدم ، قران رو همینکه بستم باز بدو بدوشون شروع شد!!

این دفعه چندتا از پیرمردا بهشون توپیدند که چندبار به یه نفر مگه دست میدن؟!

فرار کردند به سمت بیرون مسجد...

با لبخند گفتم چه اشکالی داره، چرا دعواشون می کنین؟!

بیرون که رفتم دیدم اونجا هم منتظر واستادن که باز دستی بدن و به بهی بشنوند و لبخندی ببینن!!


از آثار مسجد اومدن با ماماناشون تو ماه رمضونه...

این معناش اینه که به بچه ها متأسفانه بهای کافی از طرف بزرگترا داده نمیشه که اینقدر از دست دادن با یه بزرگتر و احترام او لذت می برند..

و اینهمه علی رغم توصیه های بسیاری ست که در دین ما نسبت به شخصیت دهی و محبت به اطفال شده است:

نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله) :

اکرموا اولادکم - بحارالانوار ج 101 ص 95 - به فرزندان خودتان اکرام کرده و احترام بگذارید.

قال موسى بن عمران (علیه السلام)

یا رب ! أی الأعمال أفضل عندک ؟ فقال: حب الأطفال - میزان الحکمة حرف الواو ، باب الوالد والولد -

موسی بن عمران به خدا عرض کرد: پروردگارا! کدام عمل پیش تو از فضیلت بیشتری برخوردار است؟! فرمود: دوست داشتن کودکان!

الإمام الصادق (علیه السلام)

إن الله عزوجل لیرحم العبد لشدة حبه لولده - میزان الحکمة همان -  

امام صادق(ع) فرمودند: 

براستی خداوند بنده اش را مورد رحمت خویش قرار می دهد بخاطر محبت شدیدش به فرزندش.

خوش قیافه

شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۰۵ ق.ظ

پســــــــــــر ژست حق به جانبی به خودش گرفت وگفت:

« جوابمو نمیده؟! خیلی دلش بخواد! درسته کار ندارم، خونه وماشین ندارم، نمی خواستم بگم ولی - یه تیپ وقیافه ای دارم که هرجا برم، دست وپا برام بشکنن! »

پسر اونقدر تو حس خودش غرق شده بود، که صدای دختـــــــــــر رو از تو اطاق نمی شنید که می گفت:

« می دونم کار پیدا میشه، می دونم که زندگی هم به خونه وماشین نیست، اما چطوری بگم از تیپ وقیافه ی این آدم متنفرم!!! »

در مورد این جور آدما چه نظری دارین؟!

جمعه, ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۲۵ ب.ظ

نظر شما ؟! ...

_____________________________________________

بعدا نوشت: 

با تشکر بسیار از نظرات زیبای دوستان...


نکته مثبتی که من از این تصویر می فهمم اینه که انسان عاشق کمالاته!!

و این به نوبه خود نکته بسیار مهم و حائز اهمیتی ست.

البته اینکه چه چیزهایی کمالند و چه چیزهایی نیستند؟! بحث دیگری ست...

بسیاری از افراد ممکنه در تشخیص مصادیق دچار اشتباه بشن،! 

نمونه ش: همین فیگور گرفتنها و بدن نمائی ها!! که نکته منفی این تصویر هم به شمار میاد! 


از طرفی وقتی چیزی کمال شد دارنده اون بهش افتخار می کنه ، و کسی که فاقد اونه خودش رو دوست داره به اون شکل و شمایل دربیاره!!

نمونه ش باز همین تصویر (ابتدا به قیافه طرف نگاه کنین و بعد در آینه به دستان او!!) 


این رفتار هم میتونه مثبت تلقی بشه و هم منفی!

مثبت از این لحاظ که فرمود: هرکس خودش رو به شکل دیگران دربیاره روزی از اونها خواهد شد!

و منفی از این جهت که روند این تغییر کُند شده و بلکه خودش رو روزی به همون ظاهر قانع و دلخوش بکنه.

و یا حتی گاهی خدای ناکرده از غیر مسیر خودش بخواد به اون دست پیدا بکنه ، چنانچه بازار داروهای بدنسازی مؤید این امرند.


ان شاءالله که ما اولا در تشخیص کمالات درست عمل کنیم و در ثانی تلاش کنیم خودمون رو واقعا متصف به اون کنیم، و ثالثا برای اتصاف به اون از مسیر صحیح به غیر صحیح تجاوزی نداشته باشیم.

از گپ و گفت های تلگرامی 4

پنجشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۲ ب.ظ

[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۲۸]

سلام


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۲۹]

خراب کردم....

خراب😔


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۲۹]

سلام


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۲۹]

چی شده؟


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۲۹]

رمضانم پرید :((


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۰]

اینقد صبح گریه کردم


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۰]

خوب نمیگی چی شده؟


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۰]

جوونی کردی لابد؟!


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۱]

هر چی تو ماه رمضون گوش و جشم و دست و ما و شکمو کنترل کردم...


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۱]

دیروز همش رفت!

محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۲]

خوب خیلی سریع اتفاق افتاد بله این جای افسوس بیشتری داره...


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۲]

ولی در جمع راه رو که نبستند...


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۲]

😭


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۲]

خدای شوال همون خدای رمضانه...


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۲]

اینقد من در برابر شیطون ضعیفم؟!


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۲]

بر منکرش لعنت


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۳]

گاهی متأسفانه بله خیلی ضعیفیم


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۳]

😢


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۴]

هنوز فاصله زیادی از رمضان نداریم دلا هنو خیلی تیره نشده، میشه سریع شستش...


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۴]

بله...


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۴]

😔


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۵]

و داری این کارو میکنی...


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۶]

شاید چوب عجب و غرورتو خوردی!!! گاهی انسان موفق به عملی میشه و بعد دچار عجب میشه مخصوصا میبینه کسانی کنارش بودند اون توفیقو نداشته ند


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۶]

این اتفاق رو هم به چشم یه درس بهش نیگاه کن...


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۶]

خیلی غرور داشتم 😔


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۶]

هیچ کس روزه نگرفت ...


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۶]

همینه


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۷]

من هم روزه گرفتم 

هم درس خوندم 

هم احیا رفتم


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۷]

همه چی حساب کتاب داره... این برا اینکه شاختو بشکنند و متوجهت کنند درس خوبی بوده


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۸]

ان شاءالله به خاطر اون روزهای خوبت ، از این روز بدت زودتر بگذرند...


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۸]

ممنون ...😔


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۸]

إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولَئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا

توبه مال اوناییه که وقتی اشتباهی می کنند سریع برمی گردند...


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۸]

التماس دعا


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۹]

😔


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۹]

عذاب وجدان گرفتم


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۹]

این نشونه خوبیه. معلوم میکنه دلت هنو زنده ست...


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۹]

همش فکر میکنم هفته دیگه زندگیم نابود میشه (کنکوره )


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۹]

اگه خدا بخواد تو کنکورم شاخمو بشکونه؟


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۳۹]

من بخاطر خدا روزه گرفتم که کمکم کنه


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۰]

ان شاءالله یه توبه محکمو جدی، یه قول و قرار جدید، و بعد تمرکز کن رو کنکورت


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۰]

خیلی گریه کردم صبح ...😢


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۱]

شاید ارزش این گریه هات بیش از گریه های شب قدرت باشه .. چه میدونی؟!


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۱]

واقعا نمیدونم


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۱]

فقط این دفعه محکم باش، توفیقتو از خود خدا بدون ، واسه اونایی که از توفیق کمتری برخوردارند دلسوزانه دعا کن ...


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۲]

باور کنین دعا کردم


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۲]

شبای قدر بیشتر برای بقیه دعا کردم


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۲]

این برای خدا بد میشه که 

من روزه گرفتم و کمتر درس خوندم 

حالا یه عده بعد کنکور بگن ما نگرفتیم و رتبمون بهتر شد !!


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۳]

اینجا مشتری دل شکسته ند، گفتین غرور گرفتتتون..


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۳]

اینا رو گره به هم نزن...


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۳]

اره خب غرور داشتم

ولی دعا هم کردم


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۳]

عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم

خیلی پیش میاد چیزی رو دوست داری ولی واسه ت خوب هم ممکنه نباشه


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۳]

فکرم همش رو اینه!

خیلی سطح پایین فکر میکنم!


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۴]

اصلا گاهی نرفتن به دانشگاه ممکنه واقعا مصلحتت باشه...


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۴]

من میدونم حاجی 

ولی جواب دل شکسته بابامو چی بدم؟

جواب اشکای مامانم ؟!


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۴]

همه چی رو خلاصه کردند و می کنیم به یه دانشگاه رفتن...


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۴]

از بیخ فکر غلطیه


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۴]

الان اینجا رقابت بین رتبه های زیر 500 :-/


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۵]

توکل بر خدا به خودش واگذارکن. بعد از تلاش و زحمت میگی : خدایا! هرچه صلاح دنیا و اخرتمه همون بشه


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۵]

مخصوصا از پدر و مادرت هم بخواه اینجوری برات دعا کنند...


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۵]

خواسته هام همش مشروعه والا


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۵]

که اگه نشد دلشون گرم باشه که شاید مصلحتش نبوده


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۶]

من با دانشگاه رفتن خیلی زودتر میتونم ازدواج کنم


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۷]

به ظاهر بله مشروعه اما چه مسیری رو جلو پات میذاره دانشگاه؟ اونو نمیدونی..


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۷]

مسیرشم صحیحه ان شاءالله


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۷]

کم نبودند محجبه و متدین وارد دانشگاه شدند و فضای خاص دانشگاه همه چیشونو ازشون گرفت


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۸]

نمیخوام بگم دانشجوها بدن ها!! اما به همه نمیسازه انچنان که حتی بعضی با اومدن به حوزه چنین حالی پیدا می کنن


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۸]

منم پارسال حرف شمارو زدم 

کار رو ترجیح دادم و جلو خانوادم واستادم


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۸]

ولی نشد !

حالا امسال اگر دانشگاهم نشه !

دیگه هیچی برام نمیمونه


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۸]

ان شاءالله هرچه مصلحته


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۹]

مهم خدمته به خودت و خانواده ت و کشورت. اگه درگرو دانشگاه رفتن ان شاءالله اون بشه ، و اگر به اینه که پی کسب و کاری برین ان شاءالله این بشه.


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۹]

بده دیگه حاجی


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۴۹]

یعنی چی خب....

اصن ما حکمت خدا رو نمیفهمیم

تلاشامونم جواب ندلشته باشه 

دیگه ادم به چ امیدی زندگی کنه؟!


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۵۱]

حکمت خدا همینه که شما اشکی ریختین دعایی کردین سعادت و خوشبختی خواستین و خوب نمیدونی از شرایط آینده خودت. کارتو به خدا که عالم به حال و آینده تویه واگذار می کنی. یعنی شما به هر قیمتی دانشگاه میخواین؟!


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۵۱]

کار پارسال خواستم ...نشد !

دانشگاه هم که اگر امسال نشه...خدای نکرده


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۵۱]

ممنون


[۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۵۱]

مزاحم نمیشم 😔


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۵۱]

کارتو بکن و بعد از اون واقعا به خود خدا واگذار کن که هر چه صلاح من و مملکتمه


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۵۲]

گاهی حتی بگو خدا! مهم من تنها که نیستم هرکسی که میتونه منشأ آثار بهتری بشه اون دانشگاه بیاد ولو رقیب من باشه!!

یه کم دیدمونو وسیعتر کنیم، زندگی خیلی شیرین تر میشه و شکست هامون هم قابل پذیرشتر.


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۷.۱۶ ۰۹:۵۲]

موفق باشید و سربلند.


+  فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ

وقت کنکور و ... بعضیا خدا خداشون بلنده، خدا هم کار راه اندازه اما بعدش متأسفانه قول و قرارهارو فراموش می کنند ...

بله خواسته ها رو هم باید از خود خدا خواست اما تنها خدا رو برا این خواستن ، در واقع خودخواهی ست تا خداخواهی ...

از گپ و گفت های تلگرامی 3

پنجشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۱ ق.ظ

 [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۴:۵۰]

سلام علیکم


 [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۴:۵۰]

هستین ؟ سوال داشتم؟


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۲۹]

سلام. در خدمتیم


[۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۲۹]

عع . تشریف آوردین


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۰]

بفرمائین


[۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۱]

یه سوال درباره صحبت با نامحرم دارم


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۱]

خوب..

[۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۲]

چه موقعی صحبت با نامحرم گناه میشه؟


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۳]

وقتی همون موقع از رو لذت باشه، یا وقتی زمینه فساد بعدی رو فراهم کنه...


[۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۳]

ین چی لذت؟


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۳]

خوشش میاد از حرف زدن با او


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۴]

یعنی اگه مثلا جنس موافق بود اینجور حسی پیدا نمی کرد ...


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۵]

گاهی به آرامش میرسن...


[۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۵]

خب اگه طرف مقابل راهنماییمون کنه چی؟


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۵]

نه به خاطر نوع گفته ها ، بخاطر لحن چنین حسی پیدا بکنه


[۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۵]

آهان


[۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۶]

اگر فقط برای راهنمایی صحبت کنیم بعد طرف مقابل یه خرده یه جوری حرف بزنه چی؟


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۶]

اضافیش مشکل داره دیگه...


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۶]

ملاک رو ببینین ، هرجا ملاک اومد حکمم میاد!


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۷]

پس ممکنه اول یه صحبتی حلال باشه اما ادامه ش مشکل دار...


[۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۷]

آره


[۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۸]

خب. اینجا چیکار کنیم ما؟


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۳۹]

از گناه باید چکار کرد؟!


[۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۴۰]

اگه طرف مقابل این طوری بود چیکار کنیم؟


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۴۱]

کمک بر گناه مثل خود گناه،  گناهه... اگه میدونین داره به گناه می افته یا عرض کردم بعدا جوریه که به گناه می افته اینجا هم مشکل داره. اما تا نمی دونین مشکلی نداره مگر حرف زدن انسان حرف زدن معمولی نباشه ...


محمد شورگشتی, [۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۴۲]

تن صدا ، مضمون صحبتهایی که رد و بدل میشه ، ظرفیت طرف ، همه رو باید در این جهت لحاظ کرد ...


[۰۷.۰۶.۱۶ ۱۷:۴۳]

آهان

______________________________________________


+ بعدا نوشت:

اگه با شخصی چت کنی و بهش علاقمند شی بدون اینکه اون روحشم خبر داشته باشه و اون بهت کمکهایی کرده باشه که باعث شه بهش علاقمند شین اگه به اون ارتباط ادامه بدین گناهش پای کیه؟ همونی که علاقمند شده یا هر دو؟ اگه هر دو لازمه شخص دوم چیزی بدونه؟


سلام

بله از آفات این ارتباطات مجازی مخصوصا وقتی طولانی تر میشه، ایجاد علاقه و وابستگی ست.
اصلا ادامه دادن ارتباط تا این حد صحیح نیست.
خود طرف بهترین کسیه که تشخیص میده که دیگه این گپ و گفت طبیعی نیست و به سمت و سویی دیگه میره و میبایست هرچه سریعتر قطعش کنه و توجیهات قابل قبول نیست...
طرف مقابل از اونجا که مطلع نیست نمیشه در مورد او هم قائل به معصیت شد...

حفظ یک ماه دستاورد

چهارشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۷ ب.ظ

علی (ع) در خطبه عید فطر :

واعلموا عباد الله أن أدنى ما للصائمین والصائمات أن ینادیهم ملک فی آخر یوم من شهر رمضان: ابشروا عباد الله، فقد غفر لکم ما سلف من ذنوبکم، فانظروا کیف تکونون فیما تستأنفون - بحارالانوار ج 87 ص 362

بدانید بندگان خدا!

براستی کمترین چیزی که برای مردان و زنان روزه دار خواهد بود، این است که در روز آخر ماه رمضان فرشته ای ندایشان دهد:

بشارتتان باد! که گناهان پیشینتان مورد بخشش قرار گرفته است، پس مراقب باشید که در آینده چگونه عمل خواهید کرد؟!!


بعد از یک ماه امساک وروزه داری در ماه مبارک رمضان،لازمه از خودمون بپرسیم چه کنیم که رمضانی باقی بمونیم؟!

چرا که رمضان به عنوان آغاز یک راه است ونه پایان آن!

رمضان فروردین است وشروع سالی نو! : أول السنة: شهر رمضان - بحارالانوار ج 55 ص 376 -


 اما مهمتر اینه که بدانیم دستاوردمان از ماه مبارک چه بود که میبایست در حفظش بکوشیم؟؟؟!

یکی از مهمترین مضامینی که در این ماه از خدا میخواستیم این بود که مارا از « آزادشدگان از آتش » قرار بدهد و معنی آن جز این نیست که ما اسیر آتشیم!!


 توضیح مطلب

انسان اگه بدهکار باشه وجبران بدهیشو نتونه بکنه، چیزی از او گرو میگیرن! 

در بدهی مادی سند خانه و ماشین و... گرو گرفته میشه، اما در بدهی معنوی که با گناه حاصل میشه، آن چیزی که گرو میگیرن خود شخصه!!! -رسول الله:ان انفسکم مرهونة بأعمالم- بحار الانوار ج 56 ص 220 -

ولذاست که بر خود اختیاری نداره! 

میگه: 

هرکاری کردم که جلو خشممو بگیرم نتونستم!! 

میخواستم نگاه به چهره نامحرم نکنم اما هرکاری کردم نشد!! 

و راست میگه ... 

چون وجودش گرو بود!!!


به برکت ماه برکت، انسان از گرو خارج شد، و به جای او شیاطین بودند که دربند بودند!!!

این است دستاوردمان از یک ماه روزه داری! 

و این است اون چیزی که باید در تمام سال حفظش کنیم، تا تنها بهره ما از روزه گرسنگی و تشنگی نبوده باشه!! ...

« آزادی»

موفق باشید والتماس دعا

هلال ِ شوال

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۰۵ ب.ظ

مهربانی مگر بد است؟! /فیض سحر مگر سیر شدنی بود؟! /سفره های منظم به که بد کرده بودند؟! /فقط تو دل داری، مساجد نه؟! /نمی گویند: دوای هر دردی پرهیز است؟! /وداع کدام عزیز شیرین بود، که این باشد؟! /بگوئید : لبخندش را برای خودش نگه دارد! /من اگر نخواهم ماه بزند، که را باید ببینم؟!

+ پیش پیشکی پیام داده:

دعای روز اول شوال:

الّلهُمّ آخیییییییش !!!

از گپ و گفت های تلگرامی 2

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۱ ب.ظ

[۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۰۶]

استاد یه سوال بپرسم؟


[۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۰۶]

ببخشیدا من هر وقت میبینم آنلاینید مزاحمتون میشم


محمد شورگشتی, [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۰۷]

خواهش. در خدمتیم ...


[۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۰۸]

من همیشه برای عجب پیدا نکردن یکسره به خودم میگم که تو گناه کاری(به خودم تلقین میکنم)کارم درسته؟


[۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۰۸]

بعدش یه نا امیدی ایجاد میشه برام


محمد شورگشتی, [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۰۸]

در واقع هم اینچنینه. حتی اونها که جلوتر از ماها حرکت میکنن عباداتشون رو هم گناه تلقی می کنند


محمد شورگشتی, [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۰۹]

ولی خوب بهتر از من میدونین در این مقوله ها حفظ تعادل حرف اول رو میزنه


محمد شورگشتی, [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۰۹]

از چاله عُجب به چاله ناامیدی افتادن ، اصلا چیز جالبی نیست


محمد شورگشتی, [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۰]

میگن خواست ابروشو درست کنه چشمشو زد کور کرد ، اینم از اون دسته


[۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۰]

خب چیکار کنم. ینی چطور حفظ تعادل کنم. میشه یه مثال بزنین


محمد شورگشتی, [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۱]

القاء گناهکاری و قصور ،در کنارش امیدواری به فضل و رحمت خدا


[۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۲]

آها


[۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۲]

یعنی همین که القا کنییم گناه کاریم و بعد توبه باعث بالا رفتن ایمان و حفظ تعادل میشه.درسته؟


محمد شورگشتی, [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۵]

بله. البته هردوش واقعی باشه. با القاء گناه سنگین بشی و با تجدید توبه سبک...


[۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۶]

بعضی وقت ها خیلی تو زندگیم و ایمانم بالا پایین دارم . یعنی یه مدت خوبم بعد دوباره میام پایین. فکر کردم به خاطر عجب باشه. نظرتون چیه؟درست فکر کردم؟


محمد شورگشتی, [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۶]

نه لزوما اینجور نیست


محمد شورگشتی, [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۷]

اتفاقا تو روایات داریم که جای نگرانی نیست


محمد شورگشتی, [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۷]

اما نذارین مدتش طولانی بشه


 [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۷]

آها


محمد شورگشتی, [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۷]

ورزشکارهارو هم دیدی ایام افت دارند


محمد شورگشتی, [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۸]

و توصیه می کنن اینجور اوقات اکتفا به واجباتتون کنین


[۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۱۹]

من یه مدت که سرم شلوغ باشه. حس میکنم ایمانم کم میشه. یعنی مثلا موقع هایی که امتحان دارم یا کارهای دیگه  سرعت نماز خوندنم زیاد و حضور قلبم کم میشه. یا موارد دیگه. این نشونه ضعف تو ایمانمه؟


محمد شورگشتی, [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۲۲]

خودتون میگین اثر سرشلوغیه. البته درستش اینه که هرچی رو به جاش و به اندازه ش داشته باشیم. برنامه ریزی تونو دقیق تر باید بکنین. یه چیزایی رو ثابت زندگیتون کنین : عبادت ، استراحت ، تغذیه ، وگرنه از اینها که بزنین بر کیفیت کارتونم تأثیر منفی خواهد گذاشت...


 [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۲۲]

درسته


 [۱۶.۰۵.۱۶ ۲۲:۲۳]

ممنونم

یه سؤال کاملاً جدی...

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۰ ق.ظ

اگه یه غیر مسلمونی رو چند ماهی تو کلاس درسی تعلیم قرآن بدن و یه کتاب روایی هم براش بخونن!

بعدش بیارن سر یه چارراه تو یه شهری از شهرای ما و بگن مسلمونایی که از اینجا میگذرن مشخص کن!

فکر میکنین چند درصد ما رو مسلمون معرفی میکنه؟؟؟؟؟؟!

از گپ و گفت های تلگرامی

دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۴۷ ب.ظ

..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۲:۳۳]

🌙 امام زمان (عج) :  آنگاه که میان شما و راه کعبه مانع شوند من ظهور می‌کنم. 


📚بحارالانوار ج52ص12


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۲:۳۳]

سلام


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۲:۳۳]

این حرفا واقعا صحت داره؟


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۲:۳۳]

👆👆👆


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۱]

سلام


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۱]

إذا حیل بینکم وبین سبیل الکعبة، واجتمع الشمس والقمر، واستدار بهما الکواکب والنجوم...


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۲]

یکی از سه چیز اینه. ظاهرش اینه هرسه که کامل شد


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۳]

خورشید و ماه جمع شوندو کواکب دور اونها گرد آیند...


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۳]

که معانی کنایی ست و نمیشه دقیقا تطبیق بر افراد خاصی کرد


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۳]

مراد از خورشید و ماه؟! معلوم نیست.


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۴]

شاید هم جمع شدن ماه و خورشید همین ماه و خورشید باشه...


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۴]

پس فعلا پازل ناتمامه...


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۴]

پس که اینطور...یعنی میتونه این پستی ک براتون گذاشتمم باشه.درسته؟


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۵]

یه مژده ای میشه به حسابش اورد اما نشانه تام نیست یه نشانه ناقصیه که باید منتظر تکمیل بقیه نشانه ها بمونیم


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۶]

خلاصه تطبیق این امور و معانی بر خارج سخته...


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۶]

ان شاا.‌..


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۷]

ما جوونا همین که همچین پیاماییرو میبینیم ب خاطر اعمالمون از ظهور کردنشون بیشتر ناراحت میشیم


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۸]

؟؟؟؟؟!!!!


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۸]

فرمود فرج و گشایش کار شما در فرج امامتونه...


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۸]

من بارها و بارها خاب دیدم که اخر و الزمان شده با خودم میگم (وای بر من)


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۹]

با اومدن ایشون همه چی گل و بلبل میشه چرا باید ترسید؟!..


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۹]

برداشت درستی از ظهور ندارین


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۳۹]

[In reply to محمد شورگشتی]

از اومدنشون خوشحالیم از کردارامون ک جز اون ده هزار نمیشیم ناراحتیم


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۰]

[In reply to محمد شورگشتی]

البته حق با شماست آگاهی کمی داریم


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۱]

[In reply to محمد شورگشتی]

حتی بااین گناهایی ک داریم؟؟؟


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۲]

من که از خودم اصلا راضی نیستم و خییییلی کم پیش میاد از ائمه حاجت بخام و بهشون توسل کنم


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۲]

هر انقلابی یه سختی هایی رو هم داره حتی تیر و ترکشهایی  هم داره اما به منزله هرس کردن باغی ست که قراره سبز بشه و میوه بده و زیبایی و طراوت...


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۲]

خوب امام زنده ست اگر اعتقادمون به وجود همچین امامی بالا بره خیلی میتونه آراممون کنه


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۳]

خیلی لذت بخشه که بدونی یه جایی این عالم امامت داره نفس می کشه!!


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۳]

[In reply to محمد شورگشتی]

این حرفتونو قبول دارم


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۳]

و به اذن الهی میتونی باهاش تماس بگیری و حاجت بخوای و ...


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۳]

خیلی زیباست این اعتقاد


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۴]

پس شیعه بی کس و کار نیست... مبادا احساس ترس و غربت و بن بست و ...


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۶]

خدا منو ببخشه هر کسی یه گذشته ای داره منم مث بقیه،وقتی گذشتم یادم میاد از خدا و ائمه شرمم میاد که دست ب دامنشون بشم.


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۶]

این حس اتفاقا خیلی ارزش داره


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۷]

آدم بی اشتباه نداریم


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۷]

بله باید سعی کنیم کم اشتباه باشیم


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۷]

بخاطر همین اصلا انتظاری هم ندارم ک منو قبول کنن و مهمتر از همه یکی از یاران آقا باشم


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۷]

شب و روزای خوبیه واسه قول و قرارای جدید و اصلاح رویه قبل


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۸]

شکستگی رو خیلی می پسندند تو این درگاه...


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۸]

و شما دارین...


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۸]

میگم حاج آقا مگه همه چی به نماز شب خوندنه؟


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۸]

نه نیست...


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۹]

اصلا به نماز نیست، تا برسه به نماز شب!!


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۹]

پس چجوری بفهمیم که خدا گناه گذشتمونو بخشیده؟


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۹]

بله نماز دلیل بر صداقت شماست در ادعای ایمانتون


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۴۹]

دلت که روشن شد نوید رو کردن خداست به شما


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۰]

ب خدا من از گناهی ک از سر نادانی کردم بی نهایت پشیمونم و هر موقع هم ک یادم میاد فقط استغفار میکنم.ب نظرتون این کافیه؟


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۱]

با گناه خدا توفیقاتتو کم می کنه ، دیدی توفیقت زیاد شده ، خدماتت زیاد شده ، تأثیرگذاریت رو جامعه زیاد شده ،دیدی مردم به چشم دیگه ای بهت نگاه می کنن، همه نشانه پذیرفتن خداست...


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۱]

بله توبه برا همین ماهاست دیگه


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۱]

نمیدونم شایدم هس ولی من توجهی نداشتم تاحالا


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۱]

استغفار البته شرایط داره


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۲]

[In reply to محمد شورگشتی]

خدا توفیق توبه بده ان شاا.


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۲]

[In reply to محمد شورگشتی]

چه شرطی؟


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۲]

پشیمونی از گناه ،تصمیم بر عدم تکرار در اینده، به قدری که لذت کشیدی در اطاعت خدا خودتو زجر بدی و..


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۳]

حقوقی که به گردنت هست ادا کنی...


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۳]

چجوری زجر بدم؟


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۵]

عبادت بیشتر و طولانی تر که نفست رو بخاطر لذتی که چشیده تنبیه کرده باشی، مثلا با روزه گرفتنی که نفست رو اذیت می کنه با کم خوابی با شب زنده داری ...


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۵]

[In reply to محمد شورگشتی]

من بیشتر بخشیدم...نمیتونم کسی ک بهم بدی کرده نفرین کنم بیشتر میگذرم


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۶]

دوستام میگن چقد خولی که از حقت میگذری


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۷]

نه ، مثلا حق مالی اگه به گردنت هست، نماز و روزه ای به گردنت هست و ...، آبرویی مثلا از کسی بردی با غیبت و تهمت و تمسخر... آبروش رو سعی کنی بهش برگردونی و...


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۸]

درسته


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۸]

بله آسون بگیر تا خدا بهت آسون بگیره... البته اگه مورد سوءاستفاده قرار نمی گیری. وگرنه :    ترحم بر پلنگ تیزدندان      ستمکاری بود بر گوسفندان


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۹]

قطعا همینطوره


..., [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۹]

برامون دعا کنید


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۹]

شما هم.


محمد شورگشتی, [۲۳.۰۶.۱۶ ۲۳:۵۹]

موفق ومؤید باشین

روز بیست و هشتم :

اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّی فِیهِ مِنَ النَّوَافِلِ وَ أَکْرِمْنِی فِیهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ وَ قَرِّبْ فِیهِ وَسِیلَتِی إِلَیْکَ مِنْ بَیْنِ الْوَسَائِلِ یَا مَنْ لا یَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ

خدایا! بهره ام را در این ماه از مستحبات فراوان کن، و مرا با تحقق درخواست ها اکرام فرما، و از میان وسایل وسیله ام را به سویت نزدیک کن، اى که پافشارى اصرارورزان مشغولش نسازد.

نوافل جمع نافله ست ، و نافله از نفل گرفته شده به معنی « زیادی »

به مستحبات نافله می گویند چرا که زیادی بر مقداری ست که خدا از انسان به نحو الزام و وجوب خواسته است.


فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَى (130) طه -

طبق بعضى از روایات و نظر برخى از مفسّرین ، این آیه با نمازهاى یومیه و شبانه روزى تطبیق دارد و مراد از « اطراف النهار » نوافل روزانه است - تفسیر نور ذیل آیه -


در میان نوافل بر نماز شب تأکید بیشتری شده تا آنجا که طبق ظاهر این آیه بر نبی مکرم اسلام (ص) واجب گردیده است: 

وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا (79) اسراء -


نافله نشان دهنده علاقه فرد نسبت به کسب رضایت الهی و اطاعت اوست چرا که واجب به گردن انسان گذاشته شده و میبایست آورده شود، اما مستحب اضافه بر درخواست است و دلیل رغبت او به طاعت، و این بسیار ارزشمند خواهد بود و مورد تقدیر.

نافله تکمیل کننده نقایص نمازهای واجب فرد است:

محمد بن مسلم از امام باقر (ع) نقل می کند که فرمود:

آنچه از نماز بنده بالا می رود ، نیم یا یک سوم یا یک چهارم یا یک پنجم از آن است - پس آن مقدار که با قلبش نماز خوانده بالا می رود - و اینکه خداوند ما را امر فرموده است که نافله بخوانیم برای این است که آنچه از نماز واجب کم آوردیم با نافله جبران گردد!! - طلیعه رمضان ص 294


مسائلی در خصوص نوافل روزانه از رساله امام خمینی:

مسأله 764 - نمازهاى مستحبى زیاد است و آنها را نافله گویند و بین نمازهاى مستحبى به خواندن نافله هاى شبانه روز بیشتر سفارش شده و آنها را در غیر روز جمعه سى و چهار رکعتند که:

 هشت رکعت آن نافله ظهر ، و هشت رکعت نافله عصر ، و چهار رکعت نافله مغرب ( من: دوتا دورکعتی) و دو رکعت نافله عشا، و یازده رکعت نافله شب ، و دو رکعت نافله صبح مى باشد و چون دو رکعت نافله عشا را بنابر احتیاط واجب باید نشسته خواند، یک رکعت حساب مىشود. 

ولى در روز جمعه بر شانزده رکعت نافله ظهر و عصر، چهار رکعت اضافه مى شود. 

مسأله 765 - از یازده رکعت نافله شب، هشت رکعت آن باید به نیت نافله شب و دو رکعت آن به نیت نماز شفع و یک رکعت آن، به نیت نماز وتر خوانده شود. و دستور کامل نافله شب در کتابهاى دعا گفته شده است. 

مسأله 766 - نمازهاى نافله را مى شود نشسته خواند، ولى بهتر است دو رکعت نماز نافله نشسته را یک رکعت حساب کند، مثلا کسیکه مىخواهد نافله ظهر را که هشت رکعت است نشسته بخواند، بهتر است شانزده رکعت بخواند و اگر مىخواهد نماز وتر را نشسته بخواند، دو نماز یک رکعتى نشسته بخواند. 

مسأله 767 - نافله ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ولى نافله عشا را به نیت این که شاید مطلوب باشد مى تواند بجا آورد.


وقت نافله هاى یومیه:

 مسأله 768 - نافله نماز ظهر پیش از نماز ظهر خوانده مىشود و وقت آن از اول ظهر است تا موقعى که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا مىشود، به اندازه دو هفتم آن شود، مثلا اگر درازى شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مدار سایه اى که بعد از ظهر پیدا مىشود به دو وجب رسید، آخر وقت نافله ظهر است. 

مسأله 769 - نافله عصر پیش از نماز عصر خوانده مىشود و وقت آن تا موقعى است که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا مىشود، به چهار هفتم آن برسد و چنانچه بخواهد نافله ظهر یا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند، بهتر است نافله ظهر را بعد از نماز ظهر و نافله عصر را بعد از نماز عصر و بنابر احتیاط واجب، نیت ادا و قضا نکند. 

مسأله 770 - وقت نافله مغرب بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتى که سرخى طرف مغرب که بعد از غروب کردن آفتاب در آسمان پیدا مىشود از بین برود. 

مسأله 771 - وقت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا نصف شب است و بهتر است بعد از نماز عشا بلا فاصله خوانده شود. 

مسأله 772 - نافله صبح پیش از نماز صبح خوانده مىشود و وقت آن بعد از گذشتن از نصف شب به مقدار خواندن یازده رکعت نماز شب است، ولى احتیاط آن است که قبل از فجر اول نخوانند مگر آن که بعد از نافله شب بلا فاصله بخوانند که در این صورت مانعى ندارد. 

مسأله 773 - وقت نافله شب از نصف شب است تا اذان صبح و بهتر است نزدیک اذان صبح خوانده شود.


+ رسول الله (صلى الله علیه وآله): 

إن للقلوب إقبالا وإدبارا، فإذا أقبلت فتنفلوا، وإذا أدبرت فعلیکم بالفریضة - میزان الحکمة حرف النون ، باب النافله

براستی برای قلب روکردن و پشت کردن است (زمانهای خوش و ناخوش) پس وقتی قلبتان رو کرده (به سمت معنویّت) نافله ها را بجا آوردید و اگر پشت کرده اکتفا به واجبات کنید.

+ عن علی (علیه السلام): 

لا قربة بالنوافل إذا أضرت بالفرائض - میزان الحکمة همان

اگر مستحبات به واجبات ضرر می زنند، اسباب تقرب نخواهند بود!!


_________________________________________________________________________________________
 در مطلب نکته ای از ادعیه روزانه ماه رمضان (روز بیست وهشتم) 
این عکس چه ربطی به موضوع متن داره؟
 پاسخ توسط محمد * شـــــــــورگشتی * در ۱۴ تیر ۹۵، ۱۷:۲۴
مستحبی که ضرر به واجب بزنه...
افطاری مستحبی هست در یکی از دانشگاهها ، اما بدون رعایت حدود واجب شرعی و به صورت مختلط!!
مثل اون عزاداریهایی که نمازشونو فداش می کنند!
مستحب اگه لطمه به واجب بزنه هیچ ارزشی نمیتونه داشته باشه ...

جوانی بیست و پنج ساله هستم که ...

دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۵۰ ب.ظ

با یکی دیگر از پیامکهای ارسالی:


او:

با سلام و قبولی طاعات

جوانی بیست وپنج ساله هستم که تاکنون در طول ماه رمضان نماز و روزه ام قضا نشده.

چنان که اگر مسافرتی هم بوده خودم را رسانده ام.

امروز صبح بعد از سحری چون خوابم نمی برد وارد سایت شده و متأسفانه خودارضایی کردم.

بدتر از همه اینکه متأهلم و حالا شدیداً بلانسبت مثل... پشیمانم.

حکم چیست و چه باید بکنم.

متشکرم.

من

میدونستین حرامه؟

میدونستین علاوه بر حرمت، باطل کننده روزه ست؟!

مرجع تقلیدتون کیه؟

او

بله متأسفانه، آگاهی داشتم

آیت ا... خامنه ای

من

علاوه بر قضا، کفاره داره و مستحب است کفاره جمع.

او:

کفاره چقده؟ والان باید افطار کنم یا تا اذان باید وایستم؟

من

روزه که باطله ولی هر باطلی هم نه یعنی چیزی بتونیم بخوریم. لااقل به احترام ماه چیزی نخورین.

مقدار کفاره افطار عمدی روزه اینه که یا 60 روز روزه بگیره، یا 60 فقیر رو اطعام کنه (نفری 750 گرم طعام مثل گندم و...)

اما چون شما به امر حرامی روزه رو باطل کردین، اکثر مراجع می فرمایند کفاره جمع باید بدین یعنی هم 60 روز روزه و هم 60 اطعام.

ولی رهبری میگه مستحبه کفاره جمع و واجب نیست.

او:

ممنون

من:

خواهش ، التماس دعا

نظر شما؟!

دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۸ ب.ظ

برداشتتون از این تصویر ؟! ...

____________________________________________________________

با تشکر از عزیزانی که مشارکت کردند و اتفاقا به نکات قشنگی هم اشاره شده که ان شاءالله خوانندگان وبلاگ از اونها هم غافل نشن.

برداشت من:

1 - ترویج بی حجابی گاهی از اوقات به دست خود مجبه ها صورت می گیره...

حالا به اشکال مختلف: بخاطر رفتارهای سطحیشون، ضعف جایگاه اجتماعیشون و ...

این تصویر را میشه نمادی عینی از اون گرفت.

2 - نقش فقر را در بی حجابی و بی بندوباری نمیشه نادیده گرفت، متولیان فرهنگی جامعه نمیتونن نسبت به اقتصاد جامعه از خود سلب مسئولیت کنند.

کسانی وارد جریانات خلاف فرهنگ میشن که ابتداءً از روی میل و رغبت نبوده ولی با مرور زمان به بخشی از اون جریان تبدیل شده ند.

انسان البته چنین حقی نداره ولی واقعیتهای عینی جامعه رو نمیشه نادیده گرفت.

3 - حضور پررنگ غرب و نمادهای فرهنگی اون در کنار خانواده های ما ، والبته جالبه انکار اون توسط برخی...

4 - بعضی از حجاب ها متأسفانه از روی باور نیست و جبر محیطه: ظاهرش محجبه ست ، اما مطالبه ی دلش عریانی ست...

5 - هنر در خدمت ابتذال ...

6 - بازار داغ عروسک های بی حجاب 

و ...