عَن جَعفَر بنِ محمدٍ عَلَیهُمَا السَّلامُ قالَ :
جعفر بن محمد - امام صادق (ع) - فرموده است :
اِمتَحِنُوا شِیعَتَنا عِندَ ثَلاثٍ:
شیعیان ما را با سه چیز امتحان کنید ( و بشناسید )
1 - عِندَ مَواقِیتِ الصَّلَوَاتِ کَیفَ مُحافَظَتُهُم عَلَیها ؟!
1 - به اوقات نمازها ؛ که چگونه بر آن محافظت می کنند؟!
2 - وَ عِندَ أسرارِهِم کَیفَ حِفظُهُم لَها عَن عَدُوِّنا ؟!
2 - به برخوردشان با اسرار ؛ که چگونه از دشمن پنهان می دارند؟!
3 - وَ إِلَى أموالِهِم کَیفَ مُواساتُهُم لِاِخوانِهِم فِیها ؟
3 - به مال و منالشان ؛ که چگونه با برادرانشان به برابری رفتار می نمایند؟!
- بحارالانوار ج 80 ص 22 -
سعیم بر این است در این وبلاگ کمتر حرف سیاسی بزنم.
اما این تصویر مگر میگذارد؟!
باید بگویم:
کم نیستند سیاستمدارانی که اطرافیانشان - با داعیه دوستی و کمک و خیرخواهی حتی - چشمان آنها را از دیدن حقایق گرفته و می گیرند و آنها با دیدگان بسته است که تصمیم می گیرند ، با دیدگان بسته است که با مردم حرف می زنند ، با دیدگان بسته است که لبخند می زنند ، با دیدگان بسته است که برای مردمشان دست تکان می دهند!
بحثم رئیس جمهور نیست اما عکس رئیس جمهور بهترین ترسیم برای آن چشم بندی ست!!
از بازی دست ها غافل نباشیم!
کلام امیرالمؤمنین که بر سنگ قبر « آنه ماری شیمل - اسلامپژوه، خاورشناس و مولویشناس سرشناس آلمانی - » نقش بسته است:
النّاسُ نِیَامٌ فَاِذَا مَاتُوا اِنتَبَهُوا - بحارالانوار ج 70 ص 39 -
مردم ( در مدت زندگی ) خوابند ؛ وقتی می میرند ( تازه ) بیدار می شوند!
شرح روایت:
1 - یعنی: مردم مرگ و عالم بعد مرگ را به درستی نمی توانند درک کنند تا وقتی خود به آن برسند.
قیل لمحمد بن علی بن موسى صلوات الله علیه: ما بال هؤلاء المسلمین یکرهون الموت ؟ قال: لانهم جهلوه فکرهوه ولو عرفوه وکانوا من أولیاء الله عزوجل لاحبوه ولعلموا أن الآخرة خیر لهم من الدنیا - بحارالانوار ج 6 ص 156 -
از امام جواد پرسیدند: مسلمین را چه می شود که از مرگ می ترسند؟!
فرمود: چون نسبت به مرگ جهل دارند و اگر آن را می شناختند و از دوستان خدا بودند ، دوستش می داشتند و می دانستد که آخرت برایشان بهتر از دنیاست.
2 - یعنی: مردم غرق غفلت و فراموشی اند. وقتی می میرند تازه به خود آمده و می فهمند چه خبرها بوده است؟!
لذا در روایاتی توصیه کرده است: موتوا قبل ان تموتوا - بحارالانوار ج 69 ص 59 - پیش از این که بمیرید ، بمیرید!! ( یعنی از دنیا دل بکنید و به خود آمده ، هشیار گردید. )
عن الصادق علیه السلام، عن أبیه علیه السلام قال: قال أبی علی بن الحسین علیهما السلام: یا بنی انظر خمسة فلا تصاحبهم ولا تحادثهم ولا ترافقهم فی طریق فقلت: یا أبه من هم ؟ عرفنیهم قال: إیاک ومصاحبة الکذاب فانه بمنزلة السراب یقرب لک البعید ویبعد لک القریب، وإیاک ومصاحبة الفاسق فانه بایعک بأکلة أو أقل من ذلک، وإیاک ومصاحبة البخیل فانه یخذلک فی ماله أحوج ما تکون إلیه، وإیاک ومصاحبة الاحمق فانه یرید أن ینفعک فیضرک، وإیاک ومصاحبة القاطع لرحمه فانیوجدته ملعونا فی کتاب الله عزوجل فی ثلاثة مواضع... - بحارالانوار ج 71 ص 196 -
امام سجاد (ع) به فرزندشان امام باقر (ع) :
پسرکم! به پنج گروه نظر افکن ؛ پس با آنها همنشینی و گفتگو و رفاقت در هیچ راهی نکن:
گفتم: کیانند؟ آنها را به من بشناسان.
فرمود:
1 - بپرهیز از همنشینی دروغگو که به سراب ماند ؛ دور را نزدیک و نزدیک را دور نشانت دهد! ( حقایق را قلب می کند )
2 - و بپرهیز از همنشینی با فاسق که تو را به لقمه ای و کمتر از آن خواهد فروخت!! ( کسی که رعایت خدا را نکند ، رعایت بنده خدا را می کند؟!)
3 - و از همنشینی بخیل که در اوج احتیاج مالی ، تو را خوار و ذلیل رها خواهد ساخت.
4 - و احمق ؛ که می خواهد سود برساند اما ضرر می رساند!
5 - و بریده از خویشاوند ؛ که او را در سه جای قرآن مورد لعن دیدم! ( و قطعا همنشین او از این لعن هم بهره ای خواهد داشت )
علی علیه السلام :
من تفاقر افتقر - غررالحکم و دررالکلم ش ح8405 -
کسی که خود را به فقیری بزند ، ( واقعاً ) فقیر گردد.
ظاهر روایت این است که اخلاق و رفتار اینچنینی اثر وضعی دارد.
آن که سعی و تلاش دارد به خود برچسب فقر و فلاکت بزند خدای ارحم الراحمین اجابت کرده ، چنینش سازد.
اما جدای از این تأثیر و تأثّر ، این فرد واقعاً انسان مفلوک و بدبخت و بیچاره ای ست!
چرا که مال و منال جز برای استفاده و بهره گیری ست؟!
پول و ثروت جز برای حفظ آبرو و عزت انسان در جامعه است؟!
پس اگر داشته باشد و بهره نگیرد ، داشته باشد و آبروفروشی کند ، چنین شخصی چه فرقی با انسان فقیر نادار بدبخت خواهد داشت؟!
نبی مکرّم اسلام صلى الله علیه وآله می فرمایند:
إن الله یحب إذا أنعم على عبد [ه] أن یرى أثر نعمته علیه ویبغض البؤس والتبؤس - بحارالانوار ج 74 ص 159 -
خداوند به بنده ای که نعمت دهد ، دوست دارد اثر آن نعمت را بر او ببیند.
و دشمن دارد بیچارگی و تظاهر به نداری را .
وضعتون توپ !
این عکس زیبا متعلق به چه حادثه ای ست؟!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مسلماً قیامت نیست !!
.
.
.
.
.
.
.
.
جنگ و زلزله و سیل و حمله داعش و این چیزها هم نیست !!
.
.
.
.
.
.
.
.
در سال 68 از بین حدود 12 هزار فریم عکس این تصویر برگزیده شد و دیپلم افتخار جایزه عکس یونسکو را به خود اختصاص داد.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
عکاس این عکس ماندگار: علی فریدونی عکاس جنگ و خبری است.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اسم این اثر: عاشقان رهبر فقید
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
فکر می کنم دیگه حدس زده باشین:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
عکسی از روز تشییع پیکر مطهر امام خمینی رحمةالله علیه
- شادی روحش صلوات -
در غزنین آبادیی بود در تشیّع غلیظ !
مردی از آنجا می گذشت، اسمش را جویا شدند؟!
گفت: « عُمَر »
تا می خورد کتکش زدند!
گفت : اشتباه گفتم ، « عمران »
کتک را شدیدتر کردند!
گفت : از چه ؟!
گفتند : نام « عمر » که داری، و دو حرف از « عثمان » هم مازاد !!
برگرفته از:
محاضرات راغب
خیلی از ماها طلانوشته های قبر رسول را دیده ایم ولی خیلی ها هم آن کلمات را نمی شناسند و گوینده آن را و علت دعوایی که سر آن کلمات در عربستان به راه افتاده است.
اولا آن کلمات دو بیت شعر است که در دو ستون نوشته شده . در ستون اول می گوید:
یَا خَیْرَ مَنْ دُفِنَت بِالْقَاعِ أَعْظُمُه = فَطَابَ مِنْ طِیبِهِنَّ القَاعُ وَالْأَکَمُ
و در ستون دوم می گوید:
نَفْسی الفِدَاءُ لِقَبْرٍ أَنْتَ سَاکِنُه = فِیهِ العَفَافُ، وَفِیهِ الجُودُ وَالکَرَمُ
در وهله اول اینچنین برداشت می شود که شاعر آن عرب مسلمانی ست که برای مناسک حج آمده بوده و مقابل قبر رسول الله ایستاده این شعر را انشاد کرده است و سپس بر قبر رسول الله طلانوشتش کرده اند.
و این شعر دعوای گسترده ای را به را ه انداخته است!
یکی می گوید: این شعر توسل به رسول است و جایز نیست چرا که توسل فقط به خدا صحیح است.
و بعضی می گویند: این فقط مدح و ستایشی ست در مورد رسول الله و بی اشکال.
من می گویم: اتفاقا اولی ها درست می گویند این نوعی توسل به پیامبر محسوب می شود و خود این نشانگر این است که پیش از ظهور امثال محمد بن عبد الوهاب توسل به پیامبر از طرف مسلمین صورت می گرفته و کسی هم به آن اعتراضی نداشته است.
اصل داستان را ببینید:
عن العتبی أنه قال کنت جالسا عند قبر رسول الله صلى الله علیه وسلم وإذا بأعرابی قد أقبل على ناقة له فنزل وعقلها ودنا إلى حجرة النبی صلى الله علیه وسلم وأنشأ یقول من البسیط یا خیر من دفنت بالقاع أعظمه فطاب من طیبهن القاع والأکم نفسی الفداء لقبر أنت ساکنه فیه العفاف وفیه الجود والکرم ثم قال الأعرابی وجدت الله تعالى یقول : ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما / وقد جئتک یا رسول الله مستغفرا من ذنبی مستشفعا بک إلى ربی وانصرف قال العتبی فنمت فرأیت النبی صلى الله علیه وسلم فی النوم فقال لی یا عتبی الحق الأعرابی فقل له إن الله عز وجل قد غفر له - معجم ابن عساکر ش ح 738 -
عتبی گوید:
در جوار قبر رسول الله نشسته بودم که بیابانگردی سوار بر شتر آمد پس از شتر پیاده شد و آن را بست و به حجره نبی نزدیک شده و اینچنین فی البداهة سرود:
یَا خَیْرَ مَنْ دُفِنَت بِالْقَاعِ أَعْظُمُه = فَطَابَ مِنْ طِیبِهِنَّ القَاعُ وَالْأَکَمُ
نَفْسی الفِدَاءُ لِقَبْرٍ أَنْتَ سَاکِنُه = فِیهِ العَفَافُ، وَفِیهِ الجُودُ وَالکَرَمُبعد گفت: دیدم خدا می گوید:
وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا (64) نساء -
پس یا رسول الله! نزدت آمدم در حالی که از گناهم استغفار می کنم و شما را شفیع خودم به درگاه خدا گرفته ام!
و بعد رفت.
عتبی می گوید: مرا خواب گرفت ؛ در خواب پیغمبر را دیدم فرمود: ای عتبی! خودت را به آن بیابانگرد برسان و بگو: خدا تو را بخشید!
علی (ع) :
اِستَشِر أعداءَکَ تَعرِف مِن رَأیِهِم مِقدارَ عَداوَتِهِم و مَواضِعَ مَقاصِدِهِم - غررالحکم و دررالکلم ش ح 10071 -
از دشمنانت مشورت بگیر با این کار مقدار دشمنی آنها و محل اهداف آنها را بشناس!!!
از مسلمات است که هر اول بودنی افتخار ندارد.
به شهادت آمار بخش عظیمی از ثروت ما که در دنیا کم نظیر است مرتب به چشم و لب و سر و روی زنان و جوانان ما کشیده و توسط دستمال کاغذی روانه ی سطل های زباله می شود.
به مد و مدگرایی و عمل های زیبایی غیر ضروری پرداخت می گردد.
سرمایه ای که می توانست و می تواند گره های بسیاری را از جامعه ی گرفتار بحران ما بگشاید.
نمی شود از بیکاری و ازدواج های دیر هنگام و مشکلات اقتصادی کشور گفت اما از هدر روی چنین سرمایه عظیمی چیزی نگفت!
بحث چادر نیست که حتی اگر چادری هم باشد اما خود را به انواع رنگ و بوها آغشته سازد کلاغ سیاهی ست بسته ی زرق و برق !!
حجاب آن ست که مانع دیگران گردد پس لزوماً تعدیل کننده مصرف لوازم آرایشی و تزئینی و موارد دیگر هم خواهد بود!
این را علاوه کنید بر اوقات طلایی که روزانه بر سر این کار هدر می رود آن هم از جمعیت عمدتاً جوان و تحصیل کرده ی کشور.
که همین به تنهایی اگر در مسیر صحیح هدایت می شد، کشور را نه تنها در زمینه ی اقتصاد ، بلکه در هر زمینه ی دیگری به کلی دگرگون می ساخت!
به امید آن روز
اگر درگاه مشکلات روحی و به دنبال آن جسمی را چشم بدانیم ، اغراق نکرده ایم!
اگر پرنده ی نگاه بر جایی بنشیند که نباید ، آرامش و خورد و خواب را پَر خواهد داد!
کنترل چشم مهم است اما نمی شود همه ی کار را به او سپرد!
منطق می گوید: آب را باید از سرچشمه بست.
حالا که چشم را نمی شود خنجر فولادین زد و کور کرد ، می بایست فرودگاه های مطمئن زیادی برایش تدارک دید که در فرودهایش ناچار به انتخاب بیابان های سنگلاخ و آسیب زن نگردد!
چادر در دستان اهل حجاب نوید بخش فرودی امن و مطمئن است.
حجاب پوشش است و در آن نظر تنها بر همان پوشش معطوف است بلکه اگر کسی بخواهد حجاب و پنهان سازی را به معنی واقعی کلمه پیاده کند ، خود پوشش را هم پوششی مخفی انتخاب می کند که جلب توجهی نداشته باشد.
و اینچنین شخصی از یک زندگی ساده و آرام و بی دغدغه ای برخوردار خواهد بود.
اما برهنگی و بی حجابی تظاهر و نشان دادن است ، تمام توجه او را نیم لباس و نیم تن عریانش به خود مشغول خواهد داشت!!!
این شخص باید سلیقه نگاه ها را در نظر بگیرد.
او باید نظرات اطاق های مُد را مَدّ نظر قرار دهد!
او چشم و گوش به ماهواره ها خواهد داشت.
او به معنی حقیقی کلمه برده است!
آنچنان که گویی طنابی به گردن او انداخته و در سردی و گرمی هوا روانه ی کوچه و بازار و سالن های آرایشش می کنند تا مبادا کسی انگ اُمُّلی به او بزند!
از این اُمُّل تر می شود بود؟؟؟!
وجود و بروز مشکلات متعدد در زندگی ها امری قابل پیش بینی و حتمی ست!
آنچه زن و شوهر ها را علی رغم مشکلات کنار هم قرار می دهد و عنایات ویژه الهی در جعل آن موج می زند ، وجود لذات و کامیابی های جنسی ست ، که به مثابه ی ملاطی زوجین را به هم پیوند داده و زیباترین بناها را شکل می دهد.
وقتی این لذت به طور کامل در محیط خانواده صورت می پذیرد و بالتبع آن استحکام را به دنبال خود دارد که مناظر مهیّج و لذت بخش از جامعه و کوچه بازار برچیده شده و تنها و تنها در اطاق خوابها به نمایش در آید.
و این مسئولیت خطیر بر عهده ی حجاب گذاشته شده است!
بگذارید حجاب به درستی به مسئولیت خطیر خویش عمل نماید.
مهمترین سرمایه ی هر اجتماعی - بزرگ یا کوچک - اعتماد است و اگر به این اعتماد لطمه بخورد ، اجتماع حقیقی شکل نخواهد گرفت.
شاید جسم ها در کنار هم اما قلوب اینچنین نخواهند بود!
اجتماع کوچک خانواده هم مستثنای از این قاعده نیست که اعتماد در آن ، از اعتماد در جامعه هم به مراتب مهم تر است!
زنان غیر محجّبه ولو شوهرانشان تصریح بدان نکنند یا اصلاً توجهی بدان نداشته باشند ، اما آن اعتمادی را که یک خانم محجّبه به شوهر خود اهدا می کند ، آنها هرگز چنان نخواهند توانست کرد.
مسأله در مورد مردان هم به همین صورت است.
آنها که اعتماد همسرشان را سرمایه ی زندگی خود می دانند از کنار حجاب اعتماد آفرین به راحتی عبور نخواهند نمود!
به طور مسلّم بخش قابل توجهی از آمار تأسف برانگیز اختلافات خانوادگی و طلاق و طلاق کشی ، ریشه در بی حجابی و بی عفتی افسار گسیخته جامعه امروزی ما دارد.
آری آنچه راه نَفَس را بر اختلافات خانوادگی خواهد بست ، گره محکم روسری ست !
خیلی ها بی حجاب ممکن است باشند ، اما آلوده دامن نیستند !
خوب به این افراد باید گفت :
گاهی نگرش شما مهم نیست ؛ باید پرسید برداشت دیگران از رفتار شما چیست؟!
صدای تلویزیون را باز کرده و کتاب را هم باز که مثلاً درس می خواند!
نمی گوئید: بچه جون! کتابتو جمع کن بذار کنار ، اگه درسخون بودی نمی اومدی جلو تلویزیون روشن بشینی!
برای هر کاری زمینه مناسب آن را هم باید تدارک دید!
اگر واقعاً اهل عفتی اهل حجاب هم باید باشی.
حجاب سدی ست جلو نگاه ها و متلک ها و مزاحمت ها و تجاوز به عنف ها !
حجاب زمینه ساز و تحقق بخش عفاف است!
پس نمی شود خود را طالب عفاف دانست و از حجاب روگردان بود!
هستند کسانی که گرمای هوا و دست و پاگیر بودن حجاب را بهانه ی بی حجابی قرار می دهند!
در حالی که اگر سختی بهانه ی خوبی برای شانه خالی کردن از مسئولیت باشد ، درِ مسئولیت پذیری را باید تخته کرد!!!
چرا که هر قانونی و حکمی سختی خاصّ خودش را خواهد داشت.
چه احکام شرعیه مثل نماز صبح و بلکه اصل نماز ، و روزه تابستان و بلکه اصل روزه ، و حج ، و خمس ، و ...
و چه قوانین اجتماعی و حکومتی مثل قوانین راهنمائی و رانندگی ، و مالیات ، و ...
به علاوه این بهانه توقّفگاهی ندارد!!!
از چند تار مو و زیر گلو شروع ، و تا آنجا پیش می رود که نسل های بعد او دیگر چیزی به عنوان لباس بر خود نبینند!!!
آنچنان که در جوامع غربی متأسفانه مشاهده می کنیم!
اصلاً سختی حجاب را می توان بخشی از فلسفه ی حجاب دانست ، که باید یک زن مسلمان پذیرای آن گردد تا روحیه صبر و مقاومت و ایثار در وجود او نخشکد!
و بعد یادمان بماند از نعمت های بزرگ الهی ، هماهنگ شدن بدن انسان است با شرایط پیرامون !
تا آنجا که حجاب برای زنان محجّبه جزئی از پیکر و شخصیت آنها به شمار آمده و بدون آن است که احساس سختی و ناراحتی می کنند!!
و در نهایت کم نیستند بانوان موفق در عرصه های مختلف ورزشی ، علمی ، هنری ، اجتماعی که از حجاب کامل برخوردارند و در نقطه مقابل زنان بدحجابی که هیچ هنری جز برهنگی ندارند!!
بنابراین آنچه تلاش می شود به عنوان بند بر پای زنان ما معرفی شود بند نیست ، و آنچه به عنوان بال پرواز معرفی می گردد هم بال پرواز نیست!
موفقیت زنان بسته به اراده و تمرکز آنان بر هدف و کارشان است که اگر حجاب کمک کار در این زمینه نباشد قطعاً مانع به حساب نخواهد آمد.
به امید موفقیت و سربلندی زنان سرزمینم
مگر نه این است که دستور العمل بکارگیری هر دستگاهی به سازنده ی آن واگذار می شود ؟!
من فلسفه ی حجاب را بدانم یا ندانم ، بپذیرم یا نپذیرم ، خالق زن و مرد حق دارد اعضائی از بدن ما را اعضای عمومی و اعضائی را غیر عمومی اعلام نماید.
بلکه این حقی برای مصرف کننده است بر گردن سازنده که با توجه به شناختش از مصنوع خود ، او را به آنچه موجب استفاده درست از دستگاه و آنچه موجب بروز و ظهور لطمات به آن می شود توصیه نماید.
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ (30) وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آَبَائِهِنَّ أَوْ آَبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (31) سوره نور -
30 - به مؤ منان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان ) فرو گیرند، و فروج خود را حفظ کنند، این براى آنها پاکیزه تر است ، خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه است .
31 - و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند، و (اطراف ) روسریهاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مـگـر براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان یا پـسرانشان یا پـسران همسرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان ، یا پسران خواهرانشان ، یا زنان هم کیششان یا بردگانشان (کنیزانشان ) یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند، آنها هنگام راه رفتن پـایهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پـنهانیشان دانسته شود. (و صداى خلخال که بر پا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا بازگردید اى مؤ منان! تا رستگار شوید.
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا (59) احزاب -
59 - اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤ منان بگو جلبابها (روسرى هاى بلند) خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى اینکه (از کنیزان و آلودگان ) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است و (اگر تاکنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده ) خداوند همواره غفور و رحیم است .
خدا را بی نهایت سپاس بر تشریع حجاب ، خدا را بی نهایت شکر بر دستور عفاف.
نوع رفتار یک جامعه دینی نشان دهنده ی میزان تقیّد افراد آن جامعه به احکام دینی ست.
اصل وجود تدیّن ، مطلوب و دارای آثار ؛ تظاهر و نشان دادن آن هم مطلوب و دارای آثار گسترده ای ست.
در محیطی که در و دیوار و سر و صورت افراد رنگ و بوی مذهبی دارند ، کمتر کسی به خود جرأت ارتکاب گناه می دهد ولو در حوزه های دیگر غیر مرتبط با حجاب .
شکی نیست بی حجاب مبلّغ بی دینی و لاابالی گری ست ! و حجاب هر فرد محجّبه بنر تبلیغاتی دینی !
خوشا به حال آن کسی که در هرگامی که طی می کند ثواب تبلیغ دینی برایش ثبت و ضبط می گردد! و بدا به حال آن که در هر قدم گناه یک پرده دری را به جان خود می خرد !
آنچنانی که اقامه ی نماز به سمت قبله ی واحد ، شکوه و اقتدار مسلمین را به نمایش می گذارد وگرنه که « به هر طرف که کنی روی ، معبود است! » انتخاب پوشش واحد هم به همین منوال به جماعت بانوان اسلامی شکوه خاصی عطا کرده و وحدت را در آنها تقویت نماید و و به دلهای ایشان در مقابل تهدیدات پر دامنه و مداوم دشمنان استحکام می بخشد.
و همچنین با اتّخاذ حجاب واحد و یکدست ، نمایش طبقاتی در میان این قشر سراسر عاطفه و حسّاس کمرنگ و کمرنگ تر شده و از این جهت هم نوعی آرامش مخصوصاً به قشر ضعیف جامعه تزریق خواهد گردید!
پس به خاطر بسپریم: حجاب یکدست ، وحدت بخش و کورکننده ی چشم و همچشمی ها و در نتیجه ارمغان آور آرامش و آسایش است.
اگر بخواهیم نگاه ها را از مناظر متعدد یک تابلو به یک نقطه خاص متمرکز کنیم ، بهترین راه چیست؟؟؟!
ظرافت های ظاهری زن اگر آشکار باشد آنچنانی برقی دارد که نگاه های خیره را از توجه به بُعد دیگر زن که همانا شخصیت انسانی اوست باز داشته و او را در حد یک ظرف منی و دستگاه اطفاء شهوت تنزّل می دهد!
عنوانی که علاوه بر ننگ و عاری اش ، وفایی نداشته و به سرعت به تازه سالان خواهد رسید و آنچه برای او باقی می گذارد احساس سرشکستگی و افسردگی و عذاب وجدان است!
شخصیت واقعی زن آنجاست که با ستر اندام فریبنده خود ، انسانیت او متبلور گردد.
همانی که گذشت عمر و بیماری و بروز حوادث و زایمان و شیردهی و ... چیزی از آن نکاسته که اغلب بر آن می افزاید و فرد را برای همیشه عزیز می دارد.
آقا! شفای سینه ی من یک دعا بکن
این قلب گُر گرفته ی من را دوا بکن
آقا! بیا زمین دلم وقف چشم تو
بر این خرابه قصر خودت را بنا بکن
من خسته از فسادم ، دنیا اگرکه نیست
در من ظهور کرده پُرَم از صفا بکن
هر ریسمان که چنگ زدم در هوا برید!
دستم به دست گرم خدا آشنا بکن
آقا! یزیدیان همه جا نعره می زنند!
برخیز مثل باب خودت کربلا بکن
در من کسی به نام شما حرف می زند!
حرفم که با شماست ، عمل هم شما بکن!
یا باز گرد رها ساز از این غمم
یا گوشه ی عبای دلم را رها بکن!
شعر از: شورگشتی
حجاب و مصونیت فردی
فرض کن خبر قبولی کنکوری استخدامی چیزی را می شنوی ، از ذوق نمی دانی چه بکنی!
بلند شده دستمزد یک روز کارگری را دو دستی به قصاب داده ، کف دستی جگر گرفته تا سور و ساتی به هم زنی!
حیاط که می رسی تازه یادت می آید که ای دل غافل! دوغ یادت رفته و خوب بدون دوغ که نمیشود!
با عجله پلاستیک را همانجا گذاشته و برای خرید دوغ به سوپری تشریف می برید!
در برگشت ، پلاستیک پاره و جای خالی جگر شما را شوکه می کند!
حالا گربه را نفرین می کنید ؟ یا اینجا همانجاست که می گویند: خودم کردم که لعنت بر خودم باد ؟ !
درست است خداوند از جوانان گربگی نمی پسندد و همچنین جوانی در حد خودش مسئول رفتار خودش خواهد بود و این لکه ننگ روزی دامن ناموس او را هم خواهد گرفت !
اما دختر خانمی که بی حفاظ در فضای عمومی تردّد می کند هر لحظه باید احتمال بدهد طعمه گرگ صفتانی گردد که ذره ای لحاظ ارزشمندی حیثیت و آینده او را نمی کنند!
و آن وقت انگشت اتهام بیش از آنکه متوجه دیگران باشد متوجه رفتار خود اوست.
_______________________________________________________________________________________
حجاب و مصونیت اجتماعی
هستند کسانی که وقتی سخن از حجاب و مصونیت به میان می آید ، با یک اعتماد به نفس بالایی ادعا می کنند که احدی جرأت تعرض به او را ندارد!
فارغ از اینکه این ادعا تا چه اندازه می تواند درست باشد!! اما این فرد باید بداند نتیجه حضور نامناسب او برانگیختگی تهییجات است و خوب اگر درختی بر اثر بلندی از دسترس غاصبان دور باشد بناچار به درختان ضعیفتر دست درازی خواهند کرد و او در این تعرضها بی نقش نبوده است!
و یا آنها را به سمت خودارضائی و عوارض سنگین آن سوق خواهد داد!
و در خوشبینانه ترین حالت از ایشان موجوداتی مضطرب و پرخاشگر و روان پریش خواهد ساخت.
آیا چنین امور و چنین نقشی را می پسندد؟!
حفظ حجاب ، حفظ جامعه است و کسانی که اندک حرمتی برای حقوق دیگران قائلند ، خود را ملزم به رعایت آن می دانند.
علی (ع) :
إنَّ الیَومَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ - غررالحکم و دررالکلم ش ح 2695 -
براستی امروز عمل است و حساب نیست ؛ و فردا حساب است و عمل نیست!
نکات:
1 - وقت شناس باید بود.
اگر کسی بهار را خوابید و پائیز مثل دیگر مردم برای درو به مزرعه اش رفت خود را مضحکه دیگران کرده است! در شأن این افراد فرمود: حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (99) لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا ... - سوره مؤمنون - وقتی مرگ یکی از آنها فرا رسد گوید: خدایا! مرا برگردان شاید عمل صالحی انجام دهم! و ندا آید : هرگز!
الدُّنیَا مَزرَعَةُ الآخِرَةِ اینجا محل کاشت است و نکاشته انتظار درو نباید داشت! اصلاح و برگشتی هم در کار نخواهد بود .
2 - امروز روز عمل است و نه حساب !
بعضی انتظار دارند کار مثبتی در دنیا انجام دادند بلافاصله پاداشها از هر طرف به سمت او سرازیر گردد!!
نه این است که مزد کارگر را در پایان روز می دهند؟؟؟!
پایان روز کاری ما با سوت عزرائیل زده خواهد شد و آن وقت است که باید انتظار پاداش داشت و نه پیش تر .
البته کارفرما آنقدر مهربان است که این وسط پذیرائی های مفصلی هم از انسان به عمل می آورد ، اما باید توجه داشت دنیای مادی به هیچ وجه ظرفیت دریافت جوایز پیش بینی شده را ندارد.
3 - فرصت اندک
امام (ع) از دنیا و آخرت تعبیر به امروز و فردا نموده است که اشاره ای ست زیبا به کوتاهی عمر انسان!
الفُرصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ فرصت عمر چونان ابر درحال گذری است که نیم ساعت قبل در آسمان بود و نیم ساعت بعد شاید نباشد!!
حال دنیا را چو پرسیدم من از فرزانه ای گفت: یا باد است یا خواب است یا افسانه ای
گفتم آنها را چه می گویی که دل بر او نهند؟ گفت: یا مستند یا کورند یا دیوانه ای
4 - عمل و حساب
نمی فرماید امروز روز عمل است و فردا روز حساب بلکه می گوید امروز ( خود ) عمل است و فردا ( خود ) حساب که یعنی می زیبد در دنیا جز کار به چیزی اندیشه نشود آنچنان که فردا جز حساب و کتاب چیز دیگری شنیده نگردد.
فرض کن بنّایی را استخدام کرده ای اگر با چیدن هر آجر حواس خودش را متوجه این طرف و آن طرف سازد ؛ مزد او را چگونه پرداخت خواهی کرد؟! اصلا او را در استخدام خود نگه خواهی داشت؟!
مبادا خود در دنیایی که برای کار کردن آورده شده ای زرق و برق آن تو را دل ببرد و به خود مشغول سازد و از آنهایی گردی که خود بر آنها خرده می گیری!
علی (ع) :
ما أحسَنَ الجُودَ مَعَ الاِعسَارِ - غررالحکم و دررالکلم ش ح 8481 -
ما أحسَنَ العَفوَ مَعَ الاِقتدَارِ - غررالحکم و دررالکلم ش ح 5044 -
چه زیباست بخشش در تنگدستی !
چه زیباست گذشت در قدرت !
این دست روایات می تواند توضیح و تفصیلی باشد بر روایت معروف بین شیعه و سنی از پیامبر اکرم (ص) که فرمود :
أفضَلُ الأعمَالِ أحمَزُها - بحارالانوار ج 79 ص 229 -
بافضیلت ترین اعمال سخت ترین آنهاست !
آری چه زیباست هر آنجایی که جوهره واقعی اشخاص و ایمان حقیقی ایشان برای خود و دیگران در معرض بروز و ظهور قرار می گیرد !
و وقتی ملاک فضیلت عمل این شد ؛ می شود گفت :
چه زیباست روزه در روزهای گرم تابستان !
چه زیباست نماز صبح در شبهای کوتاه تابستان !
چه زیباست حجاب در محیطی که مورد تمسخر است !
چه زیباست پاک بودن در جوانی !
چه زیباست انتظار امام غایب !
چه زیباست اخلاص !
و خیلی چه زیباست های دیگر ...
براستی انسان شگفت موجودی ست!
از درد و رنج به شدت فراری ست در عین حال خود به پای خود به استقبال آن می شتابد!!
یکی از موارد آن است که در کلام حضرت امیر (ع) آمده است:
مَن زَرَعَ الاِحَنَ حَصَدَ المِحَنَ - غررالحکم و دررالکلم ش ح 6783 -
هر که در دل تخم کینه بکارد ، (مسلّما) درد و رنج درو خواهد کرد!!
پس می زیبد به جای کینه توزی ، عفو و گذشت پیشه خود سازیم تا علاوه بر آثار مثبت دنیوی، از اجر و پاداش عظیم اخروی آن نیز برخوردار گردیم.
چنان که از پیغمبر (ص) روایت شده:
إذا کان یوم القیامة نادى مناد: من کان أجره على الله فلیدخل الجنة، فیقال: من ذا الذی أجره على الله ؟ فیقال: العافون عن الناس یدخلون الجنة بغیر حساب - بحارالانوار ج 64 ص 266 -
وقتی قیامت شود ندا دهنده ای ندا دهد: هر که اجرش با خداست داخل بهشت گردد. سؤال شود: کیست که اجرش با خداست؟! جواب آید: درگذشتگان از مردم
اجـــــــــرتان با خـــــــــــدا !!
مزاح شب قدری مرحوم آیت الله ستوده:
کسی مشکلی پیدا کرده بود و حل نمی شد که نمی شد.
به امام جماعت محل مراجعه کرد ؛ او گفت:
دو شب دیگر شب قدر است و وقت گرفتن حاجت از درگاه خدا!
بالاخره شب قدر فرا رسید.
به همراه جمعیت ادعیه را یکی یکی خواند و خواند ، تا نوبت قرآن به سر شد.
زیر قرآن و با سوز تمام صدا می زد: بِکَ یا اللهُ ، بِکَ یا اللهُ ، بِکَ یا اللهُ ... که بناگاه آجری از سقف کنده شد و به او اصابت کرد:
با همان آهنگ حزین ادامه داد:
نَکُ یا اللهُ ، نَکُ یا اللهُ ، نَکُ یا اللهُ ...
راوی:
حجةالاسلام دکتر حاج صادقی در جمع طلایه دارن هدایت (کاشمر)
با دخل وتصرف
مَن کانَت هِمَّتُهُ ما یَدخُلُ بَطنَهُ کانَت قِیمَتُهُ ما یَخرُجُ مِنهُ - غررالحکم و دررالکلم ش ح 2577 -
هر که همّتش ورودی شکم باشد ، قیمتش خروجی شکم خواهد بود !!!!